لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه45
بخشی از فهرست مطالب
مقدمه
"تاریخچه"
"مفهوم حاشیه نشینی"
"علل حاشیه نشینی "
"گزارشی ازخبر گزاری مهر در مورد روند رو به رشد حاشیه نشینی در تهران "
"حاشیه های ویرانگر"
2-پایین بودن سطح بهداشت عمومی و سلامت:
1-سیمای نامطلوب:
3-فقدان شغل رسمی ودرآمد کافی:
4- وجود خرده فرهنگ های خاص مناطق کوچک:
5- تراکم جمعیت:
7-اعتیاد:
8- منبع و مرکز انحرافات و کجرویهای اجتماعی:
"تاثیر حاشیه نشینی در وقوع جرم"
مقدمه
احساس نا امنی در محله ،تنها به دلیل جرایم خشونت آمیز نیست بلکه نا به هنجاریها و رفتارهای اخلالگرانه چون اعتیاد ،ولگردی، تکدی گری و سرقت گذشته از اینکه عامل اصلی ترس و احساس نا امنی عمومی اند به نوبه خود قطعاً زمینه رواج گسترده جرایم را نیز فراهم می نماید. برای پیشگیری از انهدام اجتماع باید به محض شکسته شدن اولین هنجار فوراًً با هنجار شکن برخورد کرد. موضوع حاشیه نشینی یکی از معضلات شهری است که از حیث بستر قرار گرفتن برای ارتکاب جرایم مورد توجه کارشناسان حقوقی و قضایی و جرم شناسان بوده . اینکه جرایم در مناطق حاشیه ای بیشتر از سایر مناطق اتفاق میافتد مسئله ای است که بسیاری به آن اذعان دارند و آ مارهای اخذ شده از پرونده های مطروحه در دادگستری نیز حکایت از این واقعیت دارد.
هدف از این بحث نشان دادن تأثیر حاشیه نشینی در وقوع جرم است و همچنین می خواهیم بگوییم که در صد بالایی از جرایم دراین مناطق واقع می شود و کثیری از پرونده های قضایی را جرایم وقوع یافته در این مناطق تشکیل می دهد. که این خود نشانگر آن است که مبارزه با شکل گیری حاشیه ای جدید و ساماندهی مناطق حاشیه ای موجود بسیار ضروری می باشد و این ساماندهی و مبارزه با هنجار شکنی جز با همکاری کلیه دستگاههای مسئول امکانپذیر نمی باشد.
در این مقاله ابتدا به تاریخچه حاشیه نشینی پرداخته و سپس مفهوم آنرا بیان کرده وبه علل شکل گیری آن می پردازیم و جرایمی را که در این مناطق رخ می دهد به تصویر کشیده و راهکارهایی برای جلوگیری از وقوع جرم در این مناطق ارائه می دهیم.
"تاریخچه"
حاشیه نشینی بعنوان یک پدیده اجتماعی ریشه در ادوار واعصار گذشته دارد.این پدیده خاص کشورهای توسعه نیافته نمی باشد بلکه معضلی است که کشورهای توسعه یافته نیز با آن دست و پنجه نرم می کنند و تنها تفاوت آن از حیث ریشه های تاریخی بوجود آورنده آن و رفتارر کالبدی و اجتماعی آن می باشد.کشور ما ایران نیز از این پدیده مصون نمانده منتها شرایط حادی که در برخی از شورها مانند برزیل ،هندوستان و برخی کشورهای آفریقایی وجود دارد در کشور ما حاکم نیست ولی از لحاظ قدمت مشابه سایر کشورها می باشد.با اجرای طرح اصلاحات ارضی در دهه چهل رشد شهر نشینی در ایران شتاب گرفت و جمعیت شهر نشین ایران در دهه 50 به 64 درصد رسید.وچون قشر عظیمی از حاشیه نشینان از روستاها و یا شهر های کوچک هستند مشکل اساسیآنها سکونت است؟ آنها به جهت احداث مسکن به حاشیه روی آوردند دلیل عمده آن نیز ارزانی حاشیه می باشد . نمونه بارز آنرا می توانیم اسلامشهر تهران را نام ببریم . سابقه جاشیه نشینی غیر رسمی در ایران نیمه دوم دهه 40 آغاز می شود وتا پیش از آن ابعاد اسکان غیر رسمی کوچک و به صورت زاغک و آلونک نشینی بصورت اندک در ایران بوده است واز 15/1 واحدهای شهری تجاوز نمی کرده است. از طرفی در آن زمان اسکان رسمی تعریف نشده بود تا اسکان غیر رسمی و به دنبال آن تعریف شده و به طور کلی اسکان رسمی برنامه ریزی شهری از دهه 40 آغاز می شودو اولین کا نون بزرگ اسکان غیر رسمی در کشورهای دیگر نیز سابقه دارد بطوریکه در قاهره روی گورها چادر میکشند و زندگی می کنند ،در کلکته ششصد هزار نفر پیاده رو خواب وجود دارد. در برزیل به ازای هر صد خانوار یک آلونک (اسکان غیر رسمی ) است. در حال حاضر هم در مناطق مختلف شهری استان هرمزگان نیز بافت حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی مرتب در حال گسترش است . بطوریکه فقط در بندر عباس 30 درصد بافت شهری اسکان غیر رسمی است.
در یک بررسی گسترده که در سال 1351 در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران صورت گرفت مشخص شد که 91 درصد از سرپرستان خانوارهای حاشیه نشینی در تهران روستایی بوده اند. 72درصد آنان قبلاً دهقان محسوب می شدند و 59 درصد خرده مالک بودند. همچنین یافته های پژوهشی مشابه در سال 1345 نشان داد که 62 درصد از حاشیه نشینان تهران کارگر ساده ،12 درصد کارگر نیمه ماهر ،14 درصد کارگر ماهر بوده اند. این موارد تا حدودی نشانگر ابعاد حاشیه نشینی در ایران پیش از انقلاب بود، در آن سالها به دلیل اصلاحات ارضی و همچنین عدم کارائی اقتصاد کشاورزی روستاها موج مهاجرت ودر کنار آن رشد بی وقفه جمعیت نیز به مثابه علتی ثانویه که باعث رقابتی شدید برای تسلط بر امکانات شهری گردید موجب شد تا حاشیه نشینی در قامت یک معضل ملی رخ بنمایاند.
بر اساس مطالعات جامعه شناختی،67 شهر کوچک و بزرگ در 16 استان در سال 1380 (بدون احتساب تهران،آذربایجان شرقی ومرکزی) با پدیده حاشیه نشینی مواجه هستند . در این محدوده که بیش از دو میلیون نفر ساکن هستند، تراکم جمعیت مناطق حاشیه نشین به طور متوسط حدود 200 نفر در هکتار است.(افتخاری راد 80)
همچنین مطابق با برآوردهایی که در پژوهش حاشیه نشینی در ایران توسط مرکز مطالعات و تحقیقات معماری شهر سازی ایران صورت پذیرفت جمعیت حاشیه نشینی در 10 شهر بزرگ ایران نظیر تهران،مشهد،شیراز،اهواز حدود 5/3 میلیون نفر تخمین زده شد که اکنون قطعاً بسیار بیشتر از این رقم است.
"مفهوم حاشیه نشینی"
در مباحث مرتبط با جامعه شناسی شهری ؛حاشیه نشینی به آن سنخ از زیست شهری اطلاق می گردد که در حومه شهرها تعدادی خانوار بد مسکن یک مرکز جمعیتی یا شهرک مانند را بوجود آورند.
صاحب نظران مسائل شهری تعاریف متعددی از حاشیه نشینی ارائه کرده اند که به برخی از آنها می پردازیم :
- حاشیه نشینان کسانی همتند که در محدودۀ اقتصادی شهر زندگی می کنند ولی جذب نظام اقتصادی و اجتماعی نشده اند.
- چارلز آبرافر حاشیه را بعنوان فرآیند تصرف نواحی شهری به قصد تهیه مسکن داشته است.
- حاشیه نشینی را به طور عام شامل کسانی می دانند که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند ولی جذب اقتصاد شهری نشده اند. آننچه که این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی شهر هدایت نموده است جاذبه شهر نشینی و رفاه شهری می باشد که اکثر این حاشیه نشینان را روستا ئیانی تشکیل میدهند که با رویای زندگی بهتر راهی شهرها شده اند[1].
پژوهشی در روند حاشیه نشینی ایران (مطالعه موردی تبریز)،اکبر اصغری زمانی ، ص38 و ص39 .[1]
مقاله در مورد تاثیر حاشیه نشینی در وقوع جرم