دانلود پاورپوینت فصل ششم کتاب نظریه ها و تحقیقات حسابرسی تألیف دکتر جواد رضازاده با عنوان کمیته حسابرسی جهت ارائه دانشجویان رشته حسابداری و حسابرسی (19 اسلاید)
پاورپوینت فصل ششم کتاب نظریه ها و تحقیقات حسابرسی تألیف دکتر جواد رضازاده
دانلود پاورپوینت فصل ششم کتاب نظریه ها و تحقیقات حسابرسی تألیف دکتر جواد رضازاده با عنوان کمیته حسابرسی جهت ارائه دانشجویان رشته حسابداری و حسابرسی (19 اسلاید)
دانلود پاورپوینت فصل اول کتاب نظریه ها و تحقیقات حسابرسی تألیف دکتر جواد رضازاده با عنوان علم و عمل حسابرسی جهت ارائه دانشجویان رشته حسابداری و حسابرسی (11 اسلاید)
اشاره
امام جواد علیهالسلام در رمضان سال 195، در مدینه و در دوران بحران سیاسیِ خلافت عباسی پا به عرصه وجود نهاد. در آن سال، میان مأمون و امین، فرزندان هارون الرشید، بر سر تصاحب خلافت درگیری بود. سرانجام این اختلاف، آثار خود را بر زندگی امام رضا علیهالسلام و فرزندش امام جواد علیهالسلام گذاشت و ایشان به طور ناخواسته مجبور به ترک مدینه شد.
مادر امام
نهمین پیشوای معصوم، تحت تربیت پدرش امام رضا علیهالسلام و در دامن پرفضیلت بانویی پرهیزکار به نام سبیکه (خیزران) به شکوفایی شکوهمندی رسید و آماده پذیرش و انام بزرگ الهی گردید. این بانوی بزرگوار، اهل مصر یا مغرب بوده است.
از اینکه مادر امام محمدتقی علیهالسلام غیرعرب و آفریقایی بوده، نباید تعجب کرد؛ زیرا تقدیر الهی چنین بود که ریشههای درخت تنومند اسلام که با ظهور پیامبر اکرم در حجاز پای گرفت. به دیگر نقاط عالم هم نفوذ کند و شاخههای آن، بر سر همگان سایه رحمت و هدایت بگستراند.
شاهد وداع پدر
امام جواد علیهالسلام کودکی خردسال بود که پدرش میخواست به سوی خراسان برود. او همراه امام هشم به سوی مکه رفت؛ زیرا پدر بزرگوارش میخواست با خانه کعبه، یعنی مقدسترین مکان جهان اسلام، وداع کند. امام نهم بر دوش خادم پدر، با هوشیاری و کنجکاوی وصفناپذیری، شاهد رفتارهای علی بن موسیالرضا علیهالسلام بود و میدید که آن وجود مبارک، با هیجان و اشتیاق خاصی، همچون کسی است که دیگر به سرزمین حجاز بازنخواهد گشت. از این رو، به اعمال پدر حساس شد و از دوش خادم پایین آمد و با حالتی اندوهگین، در حجر اسماعیل علیهالسلام بست نشست. خادم، ماجرا را به امام رضا علیهالسلام گزارش کرد.
آن حضرت به سراغ فرزند دلبندش رفت و فرمود: فرزندم! از جای خویش برخیز. امام جواد علیهالسلام با لحنی کودکانه، ولی سرشاز از فرزانگی پاسخ داد: پدر جان! چگونه از جای خود برخیزم، در حالی که مشاهده میکنم شما مشغول وداع همیشگی با خانه خدا هستید؟ امام هشتم فرمود: حبیب من! بلند شو. در این هنگام، امام جواد علیهالسلام از جای خود برخاست.
در مدینة النبی
دوران کودکی، نوجوانی و بخشی از ایام جوانی امام جواد علیهالسلام در مدینه سپری گشت. امام نهم با وجود اختناق عباسیان و فشارهای سیاسی والی مدینه، بعد از شهادت پدر، در مسجد رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله بر فراز منبر قرار گرفت و چنین فرمود: «من فرزند علی الرضا، جواد الائمه، و آشنا به اسرار و ظاهر شمایم. خداوند تبارک و تعالی، علم اولین و آخرین را به ما داده است و اگر نبود مخالفت اهل باطل و دولت ضلالت، هر آینه بر زبان میآوردم مطالبی را که اولین و آخرین را شگفت زده کنم». در این هنگام، امام دست بر دهان مبارک نهاد و خود را مورد خطاب قرار داد و فرمود: «ای محمد! ساکت باش و لب فرو بند؛ همانطور که پدرانت (در بیان برخی حقایق) لب فرو بستند».
شامل 8 صفحه word
ولادت حضرت جواد (ع):
حضرت امام محمد تقی (ع) درسال صد ونود وپنج هجری در مدینه متولد شد. اسم شریف آن حضرت محمد وکنیة مشهور ایشان ابوجعفر والقاب شریفش تقی ، جواد، مختار ، منتخب ، مرتضی ، قانع و عالم می باشد . مادر گرامی آن حضرت را سبیکه می گفتند وحضرت امام رضا (ع) ایشان را خَیزُران نامیدند . این بانوی گرامی در زهد و پارسایی برترین زنهای زمان خود بود ، و به خانوادة ماریة قبطیه ، مادر ابراهیم پسر حضرت رسول (ع) تعلق داشت.
حکیمه خاتون دختر گرامی امام موسی کاظم (ع) در چگونگی به دنیا آمدن حضرت جواد (ع) چنین می گوید : روزی برادرم حضرت امام رضا (ع) مرا نزد خود خواند وفرمود : ای حکیمه ! امشب فرزند پاکیزه ومبارک خیزران دیده به جهان خواهد گشود ، باید در وقت ولادت او حاضر باشی .
من در خدمت آن حضرت ماندم . چون شب شد امام رضا (ع) مرا با خیزران و زنان قابله در اطاقی گذاشت وچراغی نزد ما روشن کرد و رفت ودر را به روی ما بست . زمان چندانی نگذشت که خورشید امامت ، حضرت جواد (ع) جهان را به نور وجود خویش روشن ساخت ودیده به جهان گشود .
حضرت را در آغوش گرفتم . ناگاه امام رضا (ع) وارد اطاق گردید وپس از آنکه نوزاد را در جامه های پاکیزه پوشانیدیم ، حضرت او را از ما گرفتند ودر گهواره گذاشتند وبه من فرمودند : از این گهواره جدا نشو.
سه روز ازولادت امام محمد تقی (ع) گذشته بود که حضرت چشمان خود را به سوی آسمان باز کرد وپس از آنکه به طرف راست وچپ خود نگاه کرد با زبان گویا فرمود :
اشهدُ انْ لا الهُ اللهُ واشهد ُ انّ محمداً رسولُ الله .
با مشاهدة رفتار شگفت این کودک با شتاب خدمت حضرت امام رضا (ع) رفتم وبا تحیر آنچه را که دیده وشنیده بودم برای ایشان تعریف کردم .
حضرت فرمود : شگفتی ها وعجایبی که پس از این از او خواهی دید بسیار بیشتر است از آنچه که اکنون مشاهده کرده ای .
امام رضا (ع) در فراز دیگری در ارتباط با ولادت فرزند گرامی خود امام محمد تقی (ع) فرمود :
خداوند به من فرزندی عنایت کرده است شبیه موسی بن عمران (ع) که می توانست دریا ها را بشکافد وهمانند عیسی بن مریم (ع) که خداوند مادر او را مقدس ومطهر گردانیده بود. این فرزند من ، به جور وستم کشته خواهد شد وپروردگار کشنده وستم کننده او را مورد غضب خود قرار خواهد داد ودیگر از زندگی بهره ای نخواهد برد وبه سرعت گرفتار عذاب الهی خواهد شد .
در شب ولادت ، حضرت امام رضا (ع) تا به هنگام صبح با کودک خود که در گهواره بود سخن می گفت واسرار ومعارف الهی را به اومی آموخت .
فرازهایی از فضائل امام محمد تقی (ع)
امام (ع) به بغداد آمدند ومأمون پیش از ملاقات با حضرت روزی قصد شکار کرد . در بین راه به جمعی از کودکان رسیدند که درمیان راه ایستاده بودند وحضرت جواد (ع) نیز آنجا ایستاده بود . کودکان با دیدن هیبت ظاهری مأمون وهمراهان او گریختند وپراکنده شدند ، اما حضرت جواد (ع) از جای خود حرکت نفرموده ،در نهایت وقار و آرامش ایستاده بودند . مأمون به نزدیکی حضرت رسید و با مشاهدة نور عظمت ، جلال و بزرگی در آن حضرت در حالی که شگفت زده شده بود ، عنان اسب را کشید وایستاد ومتوجه امام جواد (ع) گردید و پرسید : ای کودک ! چرا همانند کودکان دیگر از سر راه دور نشدی واز جای خود حرکت ننمودی ؟
حضرت فرمود : ای خلیفه ! راه تنگ نبود که بخواهم برتو گشاد گردانم ، جرم وخطائی نیز نداشتم که از تو فرار کنم و فکر نمی کنم تو بی گناهی را مجازات کنی .
باشنیدن سخنان حضرت جواد (ع) وتماشای سیمای زیبا وبا عظمت امام (ع) برشگفتی و تعجب مأمون افزوده گشت وپرسید : ای کودک نام تو چیست ؟
حضرت فرمود : نامم محمد است .
مأمون پرسید: فرزند چه کسی هستی ؟
امام محمد تقی (ع) فرمود : فرزند علی بن موسی الرضا (ع) هستم .
با شنیدن نام امام رضا (ع) مأمون شرمسار شد ، چرا که خود حضرت را مظلومانه به شهادت رسانده بود ، اما به خاطر آنکه ملاحظة افکار عمومی را کرده باشد صلوات و درود برآن حضرت فرستاد و در پی شکار خود رفت.
در پایان شکار مأمون در حالی که ماهی کوچکی را که بازِ شاهی در هوا صید کرده بود در دست داشت دوباره از همان مسیری بازگشت که هنگام رفتن از آنجا عبور کرده بود
کودکانی که با دیدن مأمون و همراهانش همانند بار نخست فرار کردند ، امّا حضرت جواد از جای خود حرکت نفرمود . مأمون با دیدن امام (ع) همان ماهی کوچکی را که در
شامل 34 صفحه فایل word قابل ویرایش
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:59
فهرست مطالب
نیاز مؤمن به سه چیز
حرکت فرهنگی و سیاسی امام جواد (ع)
نام: محمد.
کنیه: ابو جعفر ثانى.
القاب: تقى، جواد، مرتضى منتجب، مختار، قانع و عالِم.
منصب: معصوم یازدهم و امام نهم شیعیان.
تاریخ ولادت: نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 195 هجرى.
همچنین هفدهم و پانزدهم ماه رمضان نیز نقل شده است؛ اما مشهور بین شیعیان، دهم رجب سال 195 هجرى مىباشد. در دعاى ناحیه مقدسه نیز آمده است: «اللَّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فى رَجَبٍ، مُحَمَّدِ بْنِ عَلىٍّ الثَّانى وَابْنِهِ عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ المُنْتَجَبِ»(1).
محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).
نسب پدرى: امام رضا، على بن موسى بن جعفر بن محمدبن على بن حسین بن على بن ابىطالب(ع).
نام مادر: سبیکه، یا سکینه مرسیه و یا درّه که حضرت رضا(ع) او را خیزران نامید.
وى از اهالى «نوبه» و از خاندان ماریه قبطیه، مادر ابراهیم، پسر پیامبر اکرم (ص) و از زنان بزرگوار زمان خویش بود.
مدت امامت: از زمان شهادت امام رضا (ع)، در آخر ماه صفر سال 203 هجرى تا ذى قعده سال 220 هجرى، به مدت شانزده سال و نه ماه.
تاریخ و سبب شهادت: آخر ذى قعده سال 220 هجرى، در سن 25 سالگى، به وسیله زهرى که همسرش، ام الفضل، دختر مأمون به تحریک برادرش، جعفر بن مأمون و عمویش، معتصم عباسى، به آن حضرت خورانید.
محل دفن: مقابر قریش بغداد، در جوار قبر شریف جدش، امام موسى کاظم(ع) که هم اکنون به کاظمین معروف است.
همسران: 1. سمانه مغربیه. 2. ام الفضل، دختر مأمون. 3. زنى از خاندان عمّار یاسر.
فرزندان: 1. ابوالحسن امام على النّقى (ع). 2. ابو احمد موسى مبرقع. 3. ابو احمد حسین. 4. ابو موسى عمران. 5. فاطمه. 6. خدیجه. 7. ام کلثوم. 8. حکیمه.
همچنین گفته شده که زینب، ام محمد، میمونه و امامه نیز از فرزندان آن حضرت بودهاند.
قال امام محمد تقى علیه السلام
?تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ أَعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ وَ خالِفِ الْهَوى وَ اعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اللّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ.?
صبر را بالش کن، و فقر را در آغوش گیر، و شهوات را ترک کن، و با هواى نفس مخالفت کن و بدان که از دیده خدا پنهان نیستى، پس بنگر که چگونه اى
ابوجعفر محمد بن علی نهمین امام از امامان دوازده گانه شیعیان و یازدهمین معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترین لقبهای آن حضرت جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبیکه یا ریحانه یا دره از مردم نوبی (شمال سودان) است. در سال 195 هـ.ق در مدینه به دنیا آمد و در سال 220 هـ.ق در بغداد وفات یافت. مرقد آن حضرت در کاظمین کنار مرقد امام موسی کاظم (ع) قرار دارد.