فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 29 صفحه
مقدمه و معرفی :
مراجعه به قضا برای تامین عدالت وحل فصل دعاوی از سالیان متمادی در افغانستان معمول بوده است. از گذشته تا امروز در کشور ما دو نوع نظام قضایی برای حل منازعات مروج میباشد: نظام رسمی ( محاکم ) و نظام غیر رسمی ( ساختارهای عرفی ). محاکم یگانه مرجع رسمی با صلاحیت رسیدگی به ادعا ها و تخلفات قانونی، اعاده حق و تحکیم عدالت میباشد. قضا رکن مستقل دولت است که مرکب است از ستره محکمه، محاکم استیناف و محاکم ابتدائیه که تشکیل و صلاحیت آنها توسط قانون تنظیم میگردد.
مشروعیت قضا و حکمیت در احکام الهی و سنت نبوی تایید گردیده است." و ان احکام بینهم بماانزل الله ولاتتبع اهوا هم " ترجمه: وحکم کن در بین ایشان به آنچه که خداوند فرستاده است و از خواهش های ایشان پیروی مکن به همین ترتیب حضرت محمد (صَ) درمورد قضا میفرماید: " ان عدل ساعۀ خیرمن عبادۀ ستین سنۀ " ترجمه: یک ساعت قضاوت که به عدالت باشد بهتر از عبادت شصت ساله میباشد.
صلاحیت قوه قضائیه شامل رسیده گی به تمام دعاوی است که از طرف اشخاص حقیقی یا حکمی به شمول دولت به حیث مدعی علیه در پیشگاه محکمه مطابق به احکام قانون اقامه شود. از ماده فوق الذکر برمیآ ید که کلمه ( اشخاص حقیقی) شامل هر دوجنس زن ومرد میگردد و درمقام قضایا محاکم باید بین آنها از حیث مساوات و تامین عدالت هیچ تفکیکی اتفاق نیافتد. یعنی زنان می توانند به حیث یکی از طرفین دعوی قرار گیرند و به پیشگاه محکمه مراجعه نمایند و نحوه برخورد قاضی با اطراف دعوا خواه زن باشد یا مرد باید عادلانه بوده و اصل مساوات را مراعات نماید.
طی مراحل دعوی / قضیه در محکمه
دعاوی نظر به ماهیت آنها جزایی و مدنی تمییز گردیده اند که درمورد طرز رسیده گی و حل دعاوی قوانین خاص موجود است. قانون که صلاحیت محاکم را در حل و فصل منازعات تنظیم مینماید، در موضوعات حقوقی( مدنی ) به نام اصول محاکمات مدنی و در موضوعات جزایی به نام اصول محاکمات جزایی یاد میگردد.
اقامه دعوی
در اصول محاکمات مدنی دعوی چنین تعریف گردیده:" دعوی خواستن حق است از غیر، در پیشگاه محکمه. قرار تعریف فوق افراد بدون تفکیک جنس ( زن ومرد) حق دارند تا به منظور به دست آوردن حق شان به قضا مراجعه نمایند.
چون در احقاق حق در پیشگاه محکمه مطابق قوانین هیچگونه تبعیض بین زن و مرد موجود نیست، هر فردی از افراد جامعه میتوانند به صفت مدعی ویا مدعی علیه قرار گیرند. چنانچه در اصول محاکمات مدنی تسجیل شده " شخصیکه حق را می خواهد مدعی و شخصیکه حق از او خواسته می شود مدعی علیه است.
همچنان ماده دوم اصول محاکمات اهداف این قانون را رعایت تساوی حقوق اتباع و تطبیق احکام قوانین جمهوری اسلامی افغانستان در قضایای مدنی، تنظیم رویه عادلانه در جلسات قضایی، تعیین حدود حقوق و وجایب طرفین دعوی بیان میدارد. به اساس موارد فوق الذکر یگانه نکته مهم در مورد اقامه دعوی اهلیت طرفین دعوی است نه جنسیت آنها.
دعاوی مدنی اکثرا ً بنابر مطالبه یکی از طرفین دعوی بعد از تهیه و تقدیم در خواست رسمی به ریاست حقوق محل دعوی به جریان می افتد. " استدعای حق مدنی توسط عریضه رسمی مطالبه می شود. عریضه حقوقی مستقیما ً به محاکم یا ازطریق شعبات حقوق به محاکم تقدیم ومورد رسیده گی قرار می گیرد. دعاوی جزایی اکثراً بعد از گزارش یا شکایت توسط متضرر یا ارگان های کشف جرایم یا پولیس و تحقیق ادارات خارنوالی بعد از تکمیل مراحل تحقیق به محکمه راجع می شود.
عریضه رسمی به شکل یک ورق توسط وزارت عدلیه طرح و دیزاین گردیده که خلاصه دعوی را احتوامی نماید و حتمی است که معلومات ذیل را در برداشته باشد.
- اسم، ولد، محل سکونت اصلی و فعلی، پیشه و نمره تذکره مدعی و مدعی علیه،
- تعیین اندازه مدعی بهاو خلاصه مقصد دعوی،
- بیان جنس، نوع وقیمت مدعی بها در صورتیکه منقول باشد، در صورتیکه مدعی بها عقار باشد ذکر موقعیت، نوعیت و مساحت آن نیز حتمی است،
- امضا یا نشان انگشت عارض،
- درصورتیکه عارض وکیل، وصی، یا قیم باشد ذکر و تاریخ سند و کالت وصایت و قیمومیت با شهرت مکمله آن ضرور است،
- قاعدتا ً دعوای مدنی در محکمه محلیکه مدعی علیه زنده گی می کند ویا مال مورد نزاع در ان موقعیت دارد بررسی می گردد. اگر مدعی علیه زن متاهل باشد، رسیده گی دعوا از صلاحیت محکمه محل سکونت شوهرش می باشد. در حالتیکه مدعی علیه دختر مجرد با اهلیت قانونی باشد رسیده گی به دعوادر محل زنده گی پدر، محارم شرعی که متکفل اعاشه و پرورش وی است انجام می پذیرد. وطی مراحل یک دعوا در محاکم و طرزالعمل محاکم در چنین قضا یا یکسان است که اینک به شرح اصول کلی طرزالعمل محاکم میپردازیم:
تحقیق درباره آشنایی با زنان در نظام قضایی