دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات
فرمت فایل: doc ( قابلیت ویرایش )
حجم فایل: (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات : 11
کد محصول : 1TA-SHop
فهرست متن Title :
قسمتی از محتوای متن :
حکایت ۱
قالَ الطِّفلُ لِوالِدِهِ متعجِّباً: « عجباً مِن والِدِ صدیقی! »
کَمْ هو بخیل!؟ أقامَ الدُّنیا عِندَما اِبتَلَعَ صَدیقى درهماً.»
کودک با تعجّب به پدرش گفت: از پدر دوستم تعجّب می کنم.
چقدر خسیس است!؟ دنیا را به هم ریخت وقتی دوستم یک سکّه یک درهمی بلعید.»
حکایت ۲
قالَت الوالدةُ لِطَفلَتِها:
« اِذهَبـى إلی ساحةِ المنزل و ﭐنْظُرى هل السَّماءُ صافیةٌ أم غائمةٌ؟
ذَهَبَت الطفلةُ ثُمَّ رَجَعَت و قالَتْ:
« آسفة یا والدتى، لِأنَّنـى ما قَدَرْتُ أنْ أنظُرَ إلی السَّماءِ؛ لِأنَّ المَطَرَ کانَ شدیداً.»
مادر به دختر کوچکش گفت:
« به حیاط خانه برو و ببین آسمان صاف است یا ابری؟
کودک رفت ، سپس برگشت و گفت:
«متأسفم مادر، چون من نتوانستم به آسمان نگاه کنم.آخر باران شدید بود».
حکایت ۳
قالَ الطَّبیبُ لِلمریض:
« یَجِبُ عَلَیکَ أنْ تأکُلَ الفاکِهَةِ بِقِشرِها. لِأنَّ قِشرَ الفاکهة مفیدٌ.»
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
همچنان شما میتوانید قبل از خرید با پشتیبانی فروشگاه در ارتباط باشید، و فایل مورد نظرخود را با تخفیف اخذ نمایید.
12 حکایت عربی با ترجمه