خلاصه:
بررسی تحقیقی زندگانی مرحوم آیةاللّه العظمی سید عبدالحسین لاری نشان میدهد که ظلم ستیزی بارزترین ویژگی شخصیتی او بوده است. مقاله حاضر به بررسی مبانی فکری و تربیتی او در این زمینه میپردازد و روششناسی اعتمادپذیروی را در آسیبشناسی ظلم و جامعنگریاش به این معضل بزرگ جوامع اسلامی را تبیین میکند. او با مداقّه موشکافانه در آیات قرآن کریم و سنت معصومان علیهمالسلام ظلم را بزرگترین آسیب اجتماعی میداند و با نشانهشناسیِ آن، به ارتقای فرهنگ ظلمستیزی در جوامع اسلامی میپردازد، که در نوع خود بیبدیل بوده و مسؤولیت آفرین است. آن مرحوم، تصویر روشنی از سیمای ستمکاران را در قرآن و سنت ترسیم و فریبکاریهای ظالمان را تبیین و شگردهای آنها را روشن میکند و با ادلّه شرعی ثابت میکند که ستمکاران از شمول رحمت و بخشایش و شفاعت الهی خارج هستند. او بنیاد نظری و اعتقادی را با برخورد خرد و کلان این آسیب بزرگ اجتماعی و راهکارهای رؤیایی با آن را فراهم میآورد که به پیشگیری از ظلم و استبداد هم در بُعد فردی، هم در بُعد خانواده و هم در بعد اجتماعی و سیاسی منجر میگردد. این مقاله با بررسی پیشامدهای زمان او و موضعگیریهایش در برابر ستمکاران عصر، روش کاربردی و کارای او را تحلیل کرده و به ترسیم شیوههای مجربانه مبارزاتی او میپردازد. اعمال راهکارهای پیشنهادی او در این زمینه، که از تعمیمپذیری زمانی و مکانی برخوردار بوده و از قرآن و سنت نشأت گرفته است، راهگشای جوامع اسلامی امروز در ریشه کنی این آسیب بزرگ خواهد بود.
پیش سخن
اندیشه مدوّن مرحوم آیةاللّه العظمی سید عبدالحسین لاری (که از این پس برای رعایت اختصار "سید" به کار میرود) در آسیبشناسی ظلم در کتاب آیات الظالمین از تألیفات ارزشمند او مطرح شده است. گرچه در آثار دیگر او نیز این نکته بارز است. این کتاب در سال 1314 هجری قمری (1275 هجری شمسی) یعنی تقریبا ده سال پیش از آغاز نهضت مشروطیت و در اوج استبداد قاجار، با چاپ سنگی به چاپ رسیده است. در این اثر به نگارش ترجمهای و تبویب مطالب آن میپردازیم و آنگاه موارد بارزی را از شیوه کاربردی او در ظلم ستیزی با استفاده از رویدادهای زمان او شرح میدهیم.
درآمــد
ستایش خدایی را سزاست که در مقام بخشایشگری و رحمت، بخشندهترین بخشایشگران است و در مقام کیفر و مجازات، شدیدترین انتقام گیرندگان و در مقام کبریایی و عظمت، بزرگترین بزرگواران بوده و از ستمکاران به زودی انتقام میگیرد.
به روزگار فتنه و رنج و اندوه درآمدهایم. روزگاری که از غیبت کبرای امام مهدی(عجّلاللّهتعالیفرجه) دیر زمانی میگذرد. آثار و احکام پیامبران و امامان علیهمالسلام و نایبان و جانشینان امام زمان(عجلاللّه تعالی فرجه) از میان رفته است. امر به معروف و نهی از منکر، به بوته فراموشی سپرده شده و از میان جامعه رخت بر بسته است. مردم، در دنیا دوستی، بسیار سختکوش شدهاند. ارکان و اساس کار در دست قدرت کفار و گناهکاران و دروغگویان و ستمکاران قرار گرفته است و اینها بر مرکب کارها سوارند. شاهد راستین از کلام خدا را میبینیم که:
«فخلف من بعد هم خلف أضاعوا الصّلوة واتّبعوا الشّهوات فسوف یلقون غَیّا1»
سپس، قومی جانشین آن مردم خداپرست شدند که نماز را ضایع گذارده و هوای نفس را پیروی کردند و اینها به زودی (کیفر) گمراهی را خواهند یافت.
«فخلف من بعدهم خلف ورثوا الکتاب یأخذون عرض هذا الأدنی و یقولون سیغفرلنا»2.
پس از آن که پیشینیان آن ها در گذشتند، اخلاف و بازماندگانشان، که وارث کتاب آسمانی شدند (خدا و آخرت را فراموش کرده) و متاع پست دنیا را گزیدند، (و هر گناه که کردند) گفتند: «ما بخشیده خواهیم شد».
این عوامل، یعنی طول غیبت کبری، محو آثار شریعت اسلامی، ترک امر به معروف و نهی از منکر، سختکوشی مردم در دنیا دوستی و بالأخره حاکمیت کافران و ستمکاران، موجب بروز و ظهور ستم و جورِ بیش از حد و اجحاف بیاندازه در سراسر شهرها و استانها و درودشت گردیده است، که لا یحدّه قلم ولا یبقی بنیانه رقم؛ نه حدی بر آن متصور و نه قلم را یارای رقم زدن آن است.
این گونه ستم و جور بیش از اندازه و اجحاف همگانی به مصداق «الناس علی دین ملوکهم»؛ مردم بر آیین فرمانروایان خود هستند، از پادشاهان و فرمانروایان جامعه ناشی میشود و از آنها نشأت میگیرد. فرمانروایان و مردم، گناه و ستم را آیین و شعار خود ساخته، و آن را روا و نیکو پنداشته و گمان بردهاند که راه و روش اسلامی پیش گرفته و در مسیر خرد راه میپیمایند. آنها، از مسلکهای ساختگی و دروغین، که با مذهب راستین عدل اسلامی در تضاد است، پیروی میکنند و در مقابل اسلام با فریبکاری به القای شبهات ناروا دست میزنند.
بنابراین، ضروری است تا به زدودن این پردههای فریب از اذهان عمومی بپردازیم و در این راه، نیکوترین روش آن است که با آزاد اندیشی، عقل سلیم انسانی را به کار گیریم و به کتاب خدا (قرآن) و عترت پاک محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله باز گردیم و مضمون «حدیث ثقلین» را به گوش جان بشنویم که پیامبر بزرگ اسلام صلیاللهعلیهوآله فرموده است:
انّی تارک فیکم الثقلین، ما إنْ تمسّکتم بهما لن تضلّوا بعدی أبدا، کتاب اللّه و عترتی أهل بیتی، و إنّهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض. من دو چیز گرانبها در میان شما میگذارم؛ مادام که به آن دو تمسک جویید هرگز پس از من گمراه نمیشوید: یکی کتاب خدا و یکی عترتم، اهل بیتم را، و این دو، چشم به هم زدنی از یکدیگر جدا نمیشوند، تا در کنار حوض (کوثر) بر من درآیند.
همه براهین قطعی و عقلی و مندرجات گویا و روشن قرآن و احادیث، این حقیقت را بیان میدارند که: هر گونه پیشرفت یا پسگرایی، نیک بختی یا بدبختی، نیکی یا بدی، خوشی یا ناخوشی، پایداری یا ناپایداری از نزدیکی یا دوری از مرکز نیکی و بدی، نور و تاریکی، زیبایی و زشتی و نقص و کمال حاصل میگردد. پیشرفت، نیک بختی، نیکی و پایداری امور، همه از نزدیکی به سرچشمه نیکی و نور و نکوکاری و عدل پدید آمده و به سر منشأ عدل و کمال باز میگردد و بدان منتهی میشود و رستگاری جاودان و بهشت سرمدی را برای انسان به ارمغان میآورد. نیز، هر گونه پس گرایی، بدبختی و تیره روزی، بدی و ناپایداری از نزدیکی به مبدأ ستم و زشتی و شر و نقص حاصل میشود و اینان به مرکز شرارت و ستم و نقص منتهی گردیده و در نتیجه جاودانگی در عذاب دردناک الهی و دوزخ را به همراه دارند. شرافت و کمال انسانی، تا والاترین قله آن، به اکتساب صفت عدل در انسان وابسته است و تیرهروزی و سقوط انسان و زیانکاری این جهانی و آن جهانی او، نیز از ستمپیشگی فرد، ریشه گرفته و به جرم و جور وابسته است.
در اثبات این نظریه، دلایل فراوانی وجود دارد که در این جا به ذکر پارهای بسنده میکنیم:
1 . عقل مستقل انسان، ستمکاری و جور را، در میان همه گناهانی که از انسان سر میزند، زشتترین و ناپسندترین کردار میشمارد و ضرورت عقلی، ستمکاری را از همه گناهان بزرگ، حتی کفروارتداد، ناخوشایندتر میداند.
2 . خدای بلند مرتبه، بر هیچ یک از انواع کفروارتداد، مجازات دنیوی به اندازه مجازاتی که برای محاربه (که از اقسام ظلم و جوری است که معمول و متداول در میان ستمگران این زمان است) تعیین کرده است، مقرر نفرموده است.
محاربه با مسلمانان، بنا به فتاوای فقهای اسلام عبارت است از «تجرید سلاح لإخافة مسلم»، یعنی اسلحه کشیدن به جهت ایجاد رعب و ترس در میان مسلمانان.
خدای متعال در باره مجازات محارب در قرآن کریم تصریح فرمودهاست: «إنّما جزاءالّذین یحاربون اللّه و رسوله و یسعون فِی الأرض فسادا اَنْ یُقَتَّلوا أو یصلّبوا أو تقطّع ایدیهم و ارجُلُهم من خلافٍ أو ینفوا من الارض ذلک لهم خِزْیٌ فی الدّنیا و لهم فی الآخرة عذاب عظیم»3.
همانا کیفر کسانی که با خدا و پیامبر سرِ جنگ دارند و در زمین فساد میکنند این است که به سختی کشته شوند یا به دار آویخته گردند، یا دست و پای آنها معکوس بریده شود و یا تبعید و یا نفی بلد گردند. این کیفر دنیای آنهاست و برای آنها در آخرت عذابی بزرگ خواهد بود.
شامل 13 صفحه word
دانلود تحقیق ظلم بزرگترین آسیب اجتماعی