
دانلود مقاله ادیان ایران باستان 7 ص با فرمت WORD
مقاله ادیان ایران باستان
دانلود مقاله ادیان ایران باستان 7 ص با فرمت WORD
وقف در فرهنگ سومریان
در بین سومریان ، بیشتر خدایان در معابد بودند و برای آنها هدایایی از مال و خوراک و ...می آوردند... در خرابه های سومری لوحه ای به دست امده است که در آن پاره ای دعاها نوشته شده است. این دستور دینی عجیب نیز در آن جا دیده می شود : (بره جانشین و فدیه آدمی است وی بره ای را به جای جان خود بخشیده است ) کاهنان از راه همین هدایا و قربانی ها از دیگر طبقات مردم سومری مال دارتر و نیرومند تر شدند. 1
وقف در فرهنگ مصریان قدیم
مردم مصر در قدیم با فکر وقف اجمالا آشنا بودند املاکی بر خدایان ، معبدها و مقبره ها اختصاص می یافت تا درآمد آنها به مصرف تعمیرات نوسازی اقامه مراسم و خرج کاهنان (رهبران دینی ) و خادمان برسد و این گام به قصد تقرب به خدایان برداشته می شد. امروزه در مصر الواحی وجود دارد که حاکی از مطلب فوق الذکر است از قدیمی ترین آنها لوحه شماره 72 است. (راهنمای ماسبیرو) در این لوحه نقوشی وجود دارد که حکایت از وقف املاک برای برخی کاهنان در خانواده چهارم (سلسله چهارم فراعنه مصر ) می کند. این لوحه در فهرست موزه ، ذیل شماره 8432 آمده است. (در نشریه وزارت اوقاف مصر به نام وزارة الاوقاف بین الماضی و الحاظر به این لوحه اشاره شده است ) باز تاریخ برای ما بازگو می کند که رمسیس دوم املاک فراوانی به معبد ابیدوس بخشید و مراسم ویژه ای جهت تملیک آن املاک در حضور جمع کثیری از مردم بر پا کرد ، تا مردم در این امر خیر از وی پیروی کنند . (تاریخ قانون مصر قدیم از دکتر شفیق شحاته ، ص 90 به بعد )
1- دورانت ، ویل ، تاریخ تمدن ، ترجمه احمد آرام سازمان آموزشی انقلاب اسلامی ، چاپ سوم ، 1370 ، ص 154
مردم مصر در قدیم، با بهترین شکل وقف اولادی آشنا بودند ، اعیان املاکی حبس می شد و درآمد آنها به خانواده و یا اولاد واقف اختصاص می یافت و این حق بعد از آنها به اولادشان می رسید تا از عواید آنها بهره مند شوند و حق انتقال اعیان املاک را به غیر نداشتند مصریان قدیم با نظارت تولیت نیز آشنا بودند. اداره اموال موقوفه را به پسر بزرگتر از هر طبقه واگذار میکردند و در اسناد وقف به صراحت از نقل موقوفه منع می شدند. سندی اخیرا از شخصی به نام متی از خانواده پنجم پیدا شده که این شخص موسسه ای به نفع فرزندانش در قالب هبه به وجود آورده و در آن به پسر بزرگترش دستور داده که از عواید آن موسسه به برادرانش بدهد ، ولی اموال قابل نقل به احدی نیست و اداره آن همیشه با پسر بزرگتر از طبقات موقوف علیهم است. 1
1- عبید الکبیسی ، محمد ، احکام وقف در شریعت اسلام 39/1 ، ترجمه احمد صادقی گلدر ، اداره کل اوقاف و امور خیریه مازندران ، چاپ اول 1366.
کاهنان از آنچه به عنوان نذر و قربانی به خدایان تقدیم می شد ، می خوردند و می نوشیدند و همچنین از زمین های مربوط به معابد و خدمات دینی خویش درآمد سرشاری به چنگ می آوردند.1
معابد مصر سهم قابل توجهی از غنائم جنگی را از کشورهای گشوده شده در زمان او (رامسس _ متوفی به سال 1225 ق _ م ) و جانشینانش به مصر سرازیر می شد ، به خود اختصاص داده بودند. معابد در آن زمان 107000 برده در اختیار داشتند که به اندازه یک سی ام جمعیت مصر بود، اراضی متعلق به این معابد حدود 300000 هزار هکتار یعنی یک هفتم اراضی قابل کشت مصر می شد.
تعداد چهارپایان 500000 رأس بود و درآمد 169 شهر مصر و شام به آن ها تعلق داشت و این درآمد هنگفت از پرداخت مالیات بر درآمد معاف بوده است. 2
وقف در فرهنگ بابل
در مدنیت بابل ، معبد نقشی بسیار مهم دارد. در شهرهای بین النهرین معبد همیشه از بلندترین و مرتفع ترین ابنیه بوده است که در وسط شهر از خشت خام یا آجر پخته قد برافراشته و بر بام همه خانه ها و مساکن مردم مشرف بوده است و در برابر مذبح در داخل معبد انواع حیوانانت و فواکه و مبلغ های بسیار وجه نقد و جنس به رسم قربانی نیاز خدای آن معبد می شده . در آنجا بوده است که مدارس برای تعلیم منشیان و نویسندگان خط میخی برپا کرده و این طبقه را تربیت می نموده اند . اضافه بر آن معبد مرکزیت کسبی و تجاری نیز داشته است .
1-دورانت،ویل،تاریخ تمدن241/1.
2 -عبیدالکبیسی،محمد،احکام وقف در شریعت اسلامی255/1.
معبد املاک موقوفه و اراضی وسیعی را اداره می کرده و کاهنان که متولیان معابد بوده اند ، در حقیقت تنها طبقه روشنفکر و دانشمند کشور را تشکیل می داده اند.1 مناسک در دین یونانی ها عبارت بوده است از اعمالی برای جلب لطف و کسب موافقت خدایان، به منظور انجام آرزوها و آمال آدمیان . این اعمال به وسیله تقدیم نذورات و هدایا و خواندن نمازها و مناجات ها انجام می گرفته است . همچنین انواع حلویات و حبوبات و میوه های نورس را در محراب و معبد به یکی از خدایان تقدیم می کرده اند و سپس ادعیه و اورادی می خوانده و مشروبی مقدس از شیر و شراب می نوشیده و سپس آن هدایا و نذور را آتش می زده اند و آنگاه به گذرانیدن قربانیان پرداخته با تشریفات خاصی برای هر یک از خدایان جانوری را می کشته و سپس اجساد آنها را همچنان طعمه آتش می ساخته اند. 2
چون کاهنان نمی توانستند از همه این ثروت ها بهره برداری کنندو یا به مصرف برسانند ، آن ها را به سرمایه های قابل بهره برداری تبدیل می کردند، ، بدین ترتیب بود که امور کشاورزی و صنعتی و مالی تمام مملکت را در قبضه داشتند، و علاوه بر زمین های زراعت پهناور ، غلامان فراوان نیز دراختیار معابد بود. این غلامان را یا در مقابل مزد به خدمت دیگران می گماشتند ، یا آنان را به حرفه های مختلف از نواختن موسیقی تا کشیدن شراب وا می داشتند. همچنین کاهنان بزرگ ترین بازرگانان و مالداران بابل بودند و با فروختن کالاهای گوناگونی که در معابد فراهم می شد ، بخش مهمی از بازرگانی کشور را اداره می کردند و اینان چنان در بهره برداری از سرمایه، حکمت و درایت فراوان داشتند که بسیاری از مردم سرمایه های خود را برای بهره برداری به ایشان می سپردند و می دانستند که اگر بهره فراوانی نباشد ، به هر صورت ، اطمینان آن هست که سودی به دست خواهد آمد.
شامل 90 صفحه فایل word قابل ویرایش
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:23
فهرست مطالب
ازدواج در یهودیت
ازدواج درمسیحیت
ازدواج در اسلام
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شدهاند. اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شدهاست. حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است.از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیهای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی امدهاست و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسما آغاز میشود. باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است.
آبه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است. در احکام بهائی ازدواج موقت (که به متعه و صیغه معروف است)، داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج همجنسان حرام است.
ازدواج در یهودیت
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسانهایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل میشوند.ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آنجمله میتوان به مهریه زن که کتوباه گفته میشود تا چاپاه، پارچهای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار میگیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
ازدواج درمسیحیت
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند. ] اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیدهای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده میشود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج امری پسندیدهتر است. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند میرسد و با کمکردن مشغلههای دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی میسازد.
ازدواج در اسلام
یکی از ویژگی های اسلام تقسیم ازدواج به دو قسم دائم و موقت است و این حکم از احکام روشنی است که هیچ شکی در آن نیست. بلکه اگر ازدواج موقت نبود اشکالاتی بر اسلام وارد می شد.
زیرا گاهی دختر و پسر در شرایطی خاص قرار می گیرند که ازدواج دایم برایشان ممکن نیست مثل دانشجویان پسر و دختر که در بالاترین مراتب شهوت جنسی هستند اگر در این هنگام ازدواج موقت مجاز نباشد معمولا به حرام می افتند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:45
فهرست مطالب
همزیستى فقهى مذاهب و ادیان قاعده الزام و قاعده التزام
تفکیک قاعده الزام از قاعده التزام
در معاملات، به معناى اعم، بسیار اتفاق مى افتد که مکلّف، با ضرورت همزیستى فقهى رو به رو مى شود. این حالت، ناشى از حضوربیش از یک مذهب فقهى در زندگى اجتماعى است.زیرا درچنین جامعه هایى بسیار پیش مى آید که دو طرف رابطه، پیرو دو مذهب فقهى اند و در معامله اى واحد، مثل: عقد ازدواج، یا خرید و فروش و اجاره، شرکت مى جویند. یعنى زوج، پیرو یک مذهب فقهى و زوجه پیرو مذهب فقهى دیگر، یا فروشنده پیرو یک مذهب فقهى و خریدار پیرو مذهب فقهى دیگر، یا موجر پیرو یک مذهب فقهى و مستاجر پیرو مذهب فقهى دیگر. این، در حالى است که آن دو مذهب، در حکم شرعى این مسایل اختلاف دارند.
این همزیستى فقهى در جامعه واحد و درهم تنیده، نیازمند حکم فقهى روشنى است. در فقه امامیّه، این بحث، در باب «قاعده الزام» مطرح شده و بسیارى از فروع همزیستى فقهى در معاملات و عقود و ایقاعات، توسط فقه، در این باب، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
تفکیک قاعده الزام از قاعده التزام
با مراجعه به دلایل قاعده الزام در کتابهاى فقهى و حدیثى، نظرم به این نکته جلب شد که این ادلّه بیانگر تشریع دو قاعده اند، نه یک قاعده. اگر چه فقه، رحمهم اللّه، تنها براى اثبات یک قاعده به این نصوص استدلال مى کنند. از این روى، به تتبع بیشتر در نصوص قاعده پرداختم و این تتبع، درستى استنتاج اولیّه مرا تایید کرد. دو قاعده مورد بحث، عبارتند از:
عنوان قاعده اول، نزد فقها معروف است، امّ، همان گونه که به زودى خواهیم دید، قاعده دوم، عنوانى جدید براى قاعده اى جدید است. و این دو قاعده از حیث «موضوع» و «حکم» متفاوتند.
موضوع قاعده الزام، با نکات زیر مشخّص مى شود:
دیگرى تابع یکى از مذاهب فقهى اهل سنّت.
حکم این قاعده، عبارت است از الزام طرف دوم، به پذیرش نیازى که از نظر فقهى، به آن ملتزم است و اباحه سود، نسبت به طرف اوّل، به حکم واقعى ثانوى. گو این که این نفع، به حکم واقعى اوّلى، براى او مباح نیست و چنین الزام و اباحه اى، نسبت به دو طرف معامله، به معنى تغییر حکم واقعىِ عقد و ایقاع و انقلاب آن از فساد و بطلان، به صحّت و جواز، به موجب حکم واقعى ثانوى، نیست؛ بلکه تنها به معنى اباحه براى طرف اوّل است و حکم واقعى اوّلى (=بطلان)، به حال خود باقى است. (توضیح این مطلب خواهد آمد).
حال در این باره سه مثال از عقود، ایقاعات و احکام ذکر مى کنیم:
حال اگر فروشنده، طرف اوّل باشد [پیرو مذهب اهل بیت] و مشترى، طرف دوم[ پیرو مذهب شافعى]، در این صورت حق فسخ عقد، به وسیله این خیار، براى طرف دوم، حقّى مشروع است، به موجب حکم الزامى مذهب فقهى حاکم و طرف اوّل ناچار است، این خیار را بپذیرد و این امر محتاج بحث فقهى نیست.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:196
فهرست مطالب
فصل اول
قرآن و حضرت مهدی (عج)
قرآن و حضرت مهدی(عج)[1]
از باب نمونه امام مهدی(ع) در قرآن[2]
ویژگیهای یاران حضرت مهدی(ع) از نگاه قرآن
نکاتی پیرامون 313 یار مخصوص حضرت مهدی(عج)[3]
وظایف شیعه در عصر انتظار[4]
1-پاسداشت اندیشهها
2-هوشیاری انقلابی
3-آراستگی اخلاقی
4-اصلاحات عمومی
5-آمادگی رزمی
بهترین اعمال[5]
اهل سنت و حضرت مهدی (عج) [6]
یکی از موضوعات قرآنی که خداوند متعال به آن اشاره فرموده است، مسأله حضرت مهدی(عج) و قیام آن حضرت میباشد. باید گفت؛ لازم نیست هر موضوع صحیحی با تمام خصوصیات و مشخصاتش در قرآن کریم وارد شده باشد.
چه بسیار جزئیات صیح و درستی که آن کتاب آسمانی اصلاً متعرض آن نشده است و ثانیاً؛ آیاتی چند در آن کتاب مقدس وجود دارد که روزی را برای جهان نوید میدهد که حق پرستان و حزب خدا پرستان و طرفداران دین و مردم شایستة جهان، قدرت و حکومت زمین را قبضه ی نمایند و دین اسلام بر تمام ادیان غالب میگردد.
از باب نمونه1-در سوره انبیاء آیه 105 میفرماید:
و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون
ما بعد از آنکه در تورات نوشته بودیم در زبور نوشتیم که بندگان شایسته من وارث زمین میشوند.
2-در سوره نور آیه 55 میفرماید:
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده اند و عمل شایسته انجام داده اند، وعده داده که آنان را خلیفه زمین گرداند، چنان که گذشتگانشان را نیز قبلاً خیفه گردانیده بود و دینی را که برایشان پسندیده است، استوار و نیرومند گرداند و ترسشان را به ایمنی تبدیل کند تا مرا عبادت کنند و چیزی را شریک قرار ندهند.
3-در سوره قصص آیه 4 میفرماید:
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.
ما اراده کرده ایم که به ضعیفان زمین منت نهاده، و آنها را پیشوایان و وارثان زمین گردانیم.
4-در سوره توبه آیه 33 میفرماید:
هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الذین کله ولو کره المشرکون.
او خدایی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاده تا بر تمام ادیان غالب گردد، اگرچه مشرکین آن را مکروه داشته باشند.
از این ایات شریفه اجمالاً استفاده میشود که: دنیا روزی را در پیش دارد که قدرت و اداره زمین به دست مؤمنین و رجال شایسته افتاده، پیشوا و پیشرو تمدنهای بشری میگردند و دین اسلام بر تمام ادیان غالب میشود و یکتاپرستی جایگزین شرک میگردد.
آن عصر درخشان؛ همان روز نهضت مصلح یبی و منجی بشریت و مهدی موعودی میباشد و آن انقلاب جهانگیر و همه جانبه توسط مسلمین شایسته انجام مییابد.
عمره از سوی آن حضرت و … نیز از کارهایی است که منتظران عاشق و فراوان انجام میدهند.
امام مهدی(ع) در قرآن[1]« و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصلحون»
ما در زبور داود، از پس ذکر(تورات)، نوشته ایم که سرانجام، زمین را بندگان شایستة ما به ارث میبرند(و بر کرة زمین حاکم میشوند)
طبق فرمودة پیشوای پنجم حضرت امام محمد باقر(ع)، این بندگان شایسته که وارثان زمین شوند. اصحاب مهدی(ع) هستند، در آخرالزمان.
[1]-امام مهدی و آیندة زندگی - گردآوری مهدی حکیمی- صفحة 12 .