فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله زندگی و هنر شاملو

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله زندگی و هنر شاملو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله زندگی و هنر شاملو


دانلود مقاله زندگی و هنر شاملو

 

مشخصات این فایل
عنوان:زندگی و هنر شاملو
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعدادصفحات : 36

این مقاله در مورد زندگی و هنر شاملو می باشد.

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر ازمقاله زندگی و هنر شاملو

شعر :
تاثیر گذارترین قسمت آثار شاملو شعر های وی است. در خاطراتش اینگونه می گوید در کودکی عاشق موسیقی بودم ولی بدلایل زیاد نتوانستم به آن بپردازم شاید شعر سرخوردگی آن هنر در وجود من باشدو شاملو شاعری توانا بود و این را می توان از این نکته که وی در شعر نو نیمایی سبکی نوتر بنا نهاد متوجه شد که آنرا شعرسپید نامید.شاملو می گوید من نه از آن بابت که که توانایی گفتن شعر کلاسیک را ندارم شعر کلاسیک نمی گویم. بلکه من توانایی آن را در خود می بینم و میتوانم این گونه نیز شعر  بگویم. اما در شعرکلاسیک باید همیشه محدود وزن
....(ادامه دارد)

بسط طرح:
تقبل در این شعر بسیار نمایان است تقابل بیان سلاخ وقناری که به اصطلاحی قطبهای این شعر می باشند می رسیم به این که قطبها چگونه هستند؟همنام یا غیر همنام. آنچه از شعر بر می آیدهیچ یک نه فراکننده است ونه پذیرنده کار.
حتی دل باختن وگریستن را محرکی نمی توان یافت برای حرکت سلاخ به سوی قناری.واز آن سو نیز قناری بدون حرکت ایستاده با نوع نگاه در می یابیم که شاید قناری کاتالیزوری است که وجود سلاخ را بسوی ترکیبی نو به جلو برد چه قناری درواقعیت باشد یا در خیال. تقابل در این شعر را از سه منظر می توان بررسی....(ادامه دارد)

دل باختن وگریستن :
آیا دل باختن یعنی عاشق شدن؟
به یک معنی آری.عاشق شدن حالتهای مختلف داردیکی در عشق می یابد وپر می شود آن دیگری از دست می دهد و پر می شود؟
حال سلاخ ما ،سلاخ گرفتار عشق از نوع دوم شده او ابتدا گذشته را داده و محو عشق شده ویا خلاصه تر شادی رفته وغم آماده.
دل سلاخ در هر مرتبه ای در مکانی تمام وجود وی می باشد .سلاخ بدین معنا عاشق است که دل وجان گذشته را از دست داده .و تنها آواز فرو خرده وخاموش می گریست....(ادامه دارد)

و درنهایت می توان گفت :
این شعر میدانچه فشرده ترین مسائل انسانی است ،مسائلی که تبلور حالات اجتماعی –فرهنگی انسان است . انسانیت خاصی که در این شعر مطرح می شود عصاره تعالی و دستاورد بزرگ انسان است یعنی عشق ؟
شعر دوم:
کی بود و چگونه بود؟
که نسیم
از خرام تو می گفت
از آخرین میلاد کوچکت
چندگاه می گذرد
کی بود و چگونه بود؟
که شور سوزان مرا
آتش قصه می کرد؟
از آتشفشان پیشین
چند گاه می گذرد؟
کی بود و چگونه بود؟
که آب....(ادامه دارد)

فهرست مطالب مقاله زندگی و هنر شاملو

مقدمه ای برزندگی شاملو
ترجمه های شاملو
نام دفاتر شعر شاملو
شعر
پیشنوتها
قناری و صفت کوچک
نتیجه گیری 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگی و هنر شاملو

تحقیق درباره آشنایی بیشتر با احمد شاملو و زندگی او

اختصاصی از فی گوو تحقیق درباره آشنایی بیشتر با احمد شاملو و زندگی او دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره آشنایی بیشتر با احمد شاملو و زندگی او


تحقیق درباره آشنایی بیشتر با احمد شاملو و زندگی او

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:46
فهرست و توضیحات:

بخش اول:از جاسوسی برای آلمانها تا ...

 بخش دوم:شاملو و فعالیت‌های سینمایی

بخش سوم:نفرت از مردم

 

بخش چهارم:رویکرد دوباره به مطبوعات

 

احمد شاملو در سال 1304 هجری شمسی در تهران به دنیا آمد پدرش حیدرنام داشت و افسر ژاندارمری بود و مادرش کوکب عراقی از قفقازیهایی بود که انقلاب بلشویکی 1917 روسیه، خانواده‌اش را به ایران کوچانده بود. پدر شاملو به دلیل طبیعت حرفه‌ای، با خانوده‌اش دور از شهر و دیار خود و در شهرهای دور افتاده و نقاط مرزی به سر می‌برد و به این سبب کودکی احمد شاملو در شهرهای رشت، سمیرم، اصفهان، آباده، شیراز و خاش سپری شد.او در یادداشتی، پدرش را اینگونه معرفی می‌کند:

«بیچاره پدرم، آنقدر در درجه سرگردی مانده بود که «سرگرد» معادل اسمش شده بود.»وی تحصیلات ابتدایی را در شهرهای خاش، زاهدان، مشهد گذراند و برای طی دوره متوسطه به تهران آمد و در دبیرستان ایرانشهر ثبت نام کرد و تا سال سوم در این دبیرستان درس خواند.

شاملو از ابتدای جوانی و شاید تحت تأثیر شرایط محیط، علاقه وافر به «آلمانی‌»ها ابراز می‌کرد و این شوق تا آن حد بود که برای تحصیل در دبیرستان صنعتی تهران (که استادان آلمانی در آن حضور داشتند) کلاس سوم دبیرستان را رها کرد و در کلاس اول دبیرستان صنعتی ثبت‌نام کرد.

شاملو در سال 1321 که در منطقه ترکمن صحرا می‌زیست فعالیت‌های سیاسی خود را آ‎غاز کرد و در سال 1322 که به تهران بازگشت، برای اولین بار دستگیر شد و به زندان رفت.

شاملو می‌کوشید حادثه نخستین زندان رفتن خود را از نظرها مخفی کند و حرف و سخنی در اطراف آن به میان نیاورد. اما هر گاه بر اساس ضرورت صحبت از آن به میان می‌آمد، زندانی شدن خود را محصول احساسات وطن‌پرستی افراطی (ناسیونال شوونیسم) معرفی می‌کرد. بعضی از دوستان او هم همین رویه را دنبال کرده و نوشته‌اند:«... شاملو حدود سال 1323، نوزده سالگی را به سبب اعتقادات شوونیستی در زندان متفقین گذرانیده است...»(8) ماهنامه «آدینه» در این مورد می‌نویسد:

«اولین باری که احمد شاملو به زندان رفت، بسیار جوان بود و جالب آنکه مردمی‌ترین شاعر فارسی، برای بار اول به اتهام گرایشات فاشیستی و هواخواهی از آلمان هیتلری، به زندان افتاد»

گردانندگان ماهانه «آدینه» که در شمار هواداران درجه اول شاملو هستند سعی کرده‌اند او را به عنوان «مردمی ترین شاعر شعر فارسی» معرفی کنند و دلیل این گرفتاری و زندانی شدن وی را «هواخواهی از آلمان هیتلری» قلمداد نمودند و زیرپوشش یک راوی بی‌طرف، قسمت مهم واقعیت، یعنی دلیل اصلی و این نکته که احمد شاملو به خاطر جاسوسی برای آلمانی‌ها در زندانی که نیروهای شوروی در شهر رشت داشتند، حبس شده بود را از چشم خوانندگان خود پنهان کردند. ولی عناصر قدیمی و مسن‌تر و کسانی که روابط نزدیکتری با شاملو داشته‌اند نظیر فرهنگ فرهی تلویحاً به «جاسوس» بودن شاملو اشاره می‌کنند:«... شاملو هیچگاه از آلمانیها و هواداریش از آلمانیها یادی نمی‌کند، دورانی که به خاطر آنها زندانی شد...»او به جرم جاسوسی برای آلمانیها مدت 21 ماه در زندان ماند. البته احمد شاملو مزد این زندان رفتن و سختی‌کشیدن در زندان روسهای «ضد فاشیست» را بعدها از آلمانیها گرفت و به پاس این همکاری دوران جوانی، در روزگار میانسالی و در آستانه پیروزی انقلاب، قدر دید و در مجامع نامدار جهانی بر صدر نشست.با مروری بر زندگی شاملو در می‌یابیم که اولین شب شعر بزرگ در ایران را در سال 1347 وابسته فرهنگی سفارت آلمان در ایران برای او ترتیب داد.و با تبلیغات وسیع و گسترده نام احمد شاملو را به عنوان «جاودانه مرد شعر امروز ایران» در محافل و مجامع مطرح کرد.بار دیگر، هواداران آلمانی در سال 1367 شاملو را برای شرکت در کنگره نویسندگان آلمان (اینترلیت) دعوت می‌کنند و به تجلیل و تقدیر از او می پردازند. شاملو از این فرصت برای مظلوم‌نمای و کسب شهرت! استفاده کرد و در این کنگره سخنرانی ویژه‌ای با عنوان «من درد مشترکم، مراد فریاد کن» ایراد نمود و از اینکه به خاطر اعتلای هنر وادای تعهد به مردم، زیر فشار حکومت قرار دارد، فریاد شکایت و شکوه سر داد. لابد به همین دلیل بود که آلمانی‌ها به پاس همان سختی‌هایی که شاملو به هنگام جاسوسی تحمل کرده بود، این سخنرانی را پوشش جهانی دادند و او را با عنوان جدید «مردمی‌ترین شاعر شعر فارسی» خواندند و مصاحبه‌های متعددی از وی را از طریق رسانه‌های بیگانه به گوش جهانیان رساندند.

زمانی که احمد شاملو از زندان آزاد شد، پدرش به ژاندارمری ارومیه (رضائیه) منتقل شده و با خانواده‌اش به این شهر رفته بود. او هم به ارومیه رفت و به خانواده‌اش پیوست.شاملو در شهر ارومیه به صف هواداران رژیم پهلوی پیوست و در این عرصه تا آن حد پیش رفت که مورد نفرت مردم قرار گرفت و به طوری که نیروهای «پیشه‌وری» و حزب دموکرات در اولین ساعات اعلام خودمختاری، به خانه‌ آنها ریختند و احمد شاملو و پدرش را بازداشت کردند. «آیدا» تحت تأثیر تلقینات مبالغه آمیز احمد شاملو در این مورد می‌گوید:«پیشه‌وری و دموکراتها احمد شاملو و پدرش را دستگیر می‌کنند و آن دو را نزدیک به دو ساعت در مقابل جوخه آتش نگه می‌دارند تا از مقامات بالا کسب تکلیف کنند.»

وی در سال 1325 و پس از بازگشت به تهران در حای که هنوز سال چهارم دبیرستان را تمام نکرده بود برای همیشه درس و مدرسه را کنار گذارد.شاملو در سال 1326 در سن 23 سالگی ازدواج کرد. همسرش اشرف اسلامیه نام داشت و از خانواده کازرونی‌های اصفهان بود.شاملو در این سال نخستین مجموعه شعرش را که آهنگ‌های فراموش شده نام داشت، با سرمایه شخصی به نام ابراهیم دیلیمقانیان انتشار داد و آن را به همسرش اشرف تقدیم کرد. شاملو کوشیده است تا این مجموعه را به دست فراموشی بسپارد و خاطره آن را از ذهن مردن پاک کند، اما در این عرصه توفیق چندانی نیافته است. فرهنگ فرهی در این مورد می‌گوید:

«... اشرف بانوی آهنگ‌های فراموش شده بود ... شاملو هیچگاه این اثر ار در شمار آثارش یاد نکرده و یا اگر کرده با اکراه این کار را انجام داده است ...»

شاملو چندین یادداشت ستایش‌آمیز را که دوستانش درباره اشعار این مجموعه نوشته بودند، به عنوان پیشگفتار چاپ کرده بود. این مجموعه در بر گیرنده آثاری بی‌ارزش و در حد نامه‌های عاشقانه نوجوانان فاقد خلاقیت بود.شاملو در سال 1327 به روزنامه‌نگاری رو کرد، هر چند که سومین همسرش ـ آیدا ـ اعتقاد دارد شاملو روزنامه‌نگاری را از سال 1324 آ‎غاز کرده است. او در سال 1327 هفته‌نامه‌ای به نام سخن نو را انتشار داد که پنج شماره بیشتر دوام نیاورد و به دلیل عدم استقبال تعطیل شد.

برخی از دوستان و هواداران شاملو بر این عقیده‌اند که «سخن نو» حرکتی طغیانی علیه مجله «سخن» بود. اما شاملو با چاپ مجله «سخن نو» در حقیقت قصد داشت بخشی از تیراژ و مقبولیت مجله سخن را به خود اختصاص دهد.او در سال 1329 هفته‌نامه دیگری به نام «روزنه» را روانه پیشخوان روزنامه فروشیها کرد. فرهنگ فرهی که خود را همراه و همگام این ایام شاملو و شریک انتشار این هفته‌نامه می‌داند، در این مورد می‌نویسد:«اوایل سال 1329 با هم مجله‌ای درآوردیم به نام «روزنه» به قطع کوچک. نه شماره‌ای درآمد. هوادار چپ بود که در آن زمان منحصر به حزب توده بود ... صاحب امتیاز این مجله خانمی از بستگان همسر شاملو بود و چون دید این مجله به راه توده‌ایها می‌رود، دیگر اجازه چاپ به ما نداد واین مجله تعطیل شد و ما «آهنگ صبح» ر که صاحب امتیازش مردی به نام «ضرغام» بود، جایگزین آن کردیم، این مجله هم سه شماره‌ای درآمد...»

گرایش شاملو به چپ نشانه دیگری از فرصت طلبی اوست . وی تا چندی پیش «راست» می‌زد و آنقدر تمایلات فاشیستی در او شدید بود که بنا به ادعای همسرش، نیروهای کمونیست و افراد تحت فرمان پیشه‌وری قصد تیرباران او را داشتند، وقتی مشاهده می‌کند که حزب توده در اوج قدرت قرار داد، بر «موج» سوار می‌شود و در کسوت یک «چپ‌گرا» عرض اندام می‌کند. در این زمان، آوازه «چپ‌گرایی» شاملو آنقدر گسترده می‌شود که علی‌اصغر امیرانی، مدیر نشریه خواندنیها او را به همکاری دعوت می‌کند و به عنوان مسئول گزینش و چاپ کلیه مطالب و مقالاتی که دارای جهت‌گیری «چپ» هستند، به کار می‌گمارد.

در جریان حادثه 23 تیرماه 1330 که صدها نفر از ملت ایران به خاک و  خون غلتیدند، شاملو شعر «23» (قطعنامه) را انتشار داد. او نام «23» را از روز 23 تیرماه گرفته و کوشیده است تا این مجموعه خود را به آن حادثه خونین ربط داده و بهره‌برداری سیاسی کند.با انتشار «قطعنامه» در سال 1330 احمد شاملو با چهره‌ای «چپ گرا» در عرصه ادبیات سیاسی ظاهر شد. (بخصوص با شعر «قصیده برای انسان ماه بهمن» که شعری است بلند به مناسبت 14 بهمن سالگرد قتل دکتر تقی ارانی در زندان رضاخان) در دیگر اشعار این مجموعه هم اشاراتی در دفاع از جریان «چپ» و کمونیست‌ها شده است.

احمد شاملو از جمله شاعرانی است که سعی داشت تا با سوار شدن بر موجهای سیاسی ازهنر خود بهره‌برداری کند. نصرت رحمانی که از دوستان و همگامان شاملوست، از آنها سالها بدینگونه یاد می‌کند:

«... از نسل ما شاملو هم روزگار مرا داشت. در مطبوعات کار می‌کردیم. هم نفس می‌کشیدیم و هم زندگی را آواره‌وار می گذراندیم... در حقیقت ما هیچکدام دیدگاه جمعی را نمی‌شناختم. ضمن اینکه کتابهای بسیار قطور فلسفی را زیر بغل می‌گذاشتیم از محتوی آن کوچکترین اطلاعی نداشتیم ... شاملو آدم اعجوبه‌ای است. در خیلی از کارها... یک ژورنالیست ماهر است و خوب می‌داند از چه چیزهایی و چه هنگام بهره‌برداری کند... گاه پیش می‌آید که از سیاست هم استفاده می‌کند...»

وی در سال 1331 به استخدام سفارت مجارستان درآمد و بنا به گفته «آیدا» به عنوان مشاور فرهنگی این سفارتخانه به کار مشغول شد. این فعالیت دو سال به دراز کشید.شاملو در سال 1332 مجموعه شعر «آهنها و احساس‌ها» را انتشار داد. «آیدا» مدعی است که پلیس تمام نسخه‌های این مجموعه را توقیف کرد و آنها را در همان محل به آتش کشید و سوزاند. اما فرهنگ فرهی که همدم و مونس این دوران احمد شاملو بوده است، حرفی از توقیف و به آتش کشیدن این مجموعه به میان نمی‌آورد. نکته مهم در عرصه انتشار این مجموعه، سرمایه‌گذاری چند یهودی است که مالک انتشارات صفی علیشاه بودند. فرهنگ فرهی در این مورد می‌نویسد:«در آن کشمکشها چه کوشش و تلاش‌ها نمودیم که مجموعه شعری از او (شاملو) به چاپ برسانیم، اما ناشری پیدا نشد که ... ]مدیران[ انتشارات صفی علیشاه مجموعه شعر «آهن‌ها و احساس» را چاپ کردند و در واقع یاری دادند تا شاملو به روی ریل شهرت بیفتد...»در نخستین سالهای پس از کودتای 28 مرداد و بعد از اینکه هیجانات و التهابات پس از کودتا فروکش کرد و رژیم پهلوی به زور داغ و درفش، زندان و شکنجه و دربند کردن و تبعید آزادیخواهان سکون و سکوت را بر جامعه ایران تحمیل کرد، تزیین مظاهر روبنایی رژیم در دستور کار قرار گرفت و به دنبال آن عرصه‌های فرهنگی در مدار توجه واقع شد.در این زمان رژیم پهلوی با بذل و بخشش و کمک‌های مادی فراوان از ایادی و اذناب خود خواست تا ظواهر مطبوعات را هم بزک کنند و افرادی چون اسماعیل پوروالی، ایرج نبوی، مجید دوامی و ناصر خدایار را به سرکردگی جهانگیر تفضلی و علی جواهرکلام به میدان هدایت افکار عمومی به کانال‌های دلخواه حاکمیت فرستاد.پوروالی صاحب امتیاز مجله بامشاد بود و متولیان امور مطبوعاتی رژیم، نقش ویژه‌ای برای این مجله در نظر گرفته بودند. او برای دستیابی به توفیق در این عرصه، احمد شاملو را به خدمت فرا خواند.شاملو در سال 1336 اولین شماره مجله آشنا را در 28 بهمن 1336 در قطع جیبی منتشر کرد. «شاملو» خود در این مورد می‌نویسد:

«... با تجربیات فراوانی که در مدت بیست سال بر اثر کارمداوم در مطبوعات اندوخته‌ام، اکنون مستقلاً دست به انتشار یک مجله آبرومند هفتگی می‌زنم...»

او قصد داشت تا از رهگذر انتشار مجله آشنا سرمایه‌ای به هم بزند و نان راحت و ثروتی فراچنگ آورد.شاملو با صراحت تمام این قصد خود را ابراز کرده و اعلام می‌دارد که با هدف دستیابی به مال و مال دست به کار انتشار این مجله شد، گرچه این هدف و خواست را در لفاف عبارات و الفاظ و شعارهای روشنفکرانه پیچانده است:«... و مطلب مهمتر، هدف این مجله است. سالهاست که من در اندیشه تأسیس یک مجله بزرگ هنری هستم که به طور فصلی سالی سه چهار شماره منتشر شود. به وجود آوردن چنین مجله‌ای سرمایه‌ای کافی و مهم‌تر از آن سرمایه‌ای «وقفی» و هدف من از انتشار «آشنا» تولید این سرمایه است.

به هر حال این آرزوی «شاملو» تحقیق نیافت.با این حال اگر رژیم پهلوی به او در کار تأسیس یک روزنامه کمک نکرد، ولی به صورتی دیگر وی را زیر چتر حمایتی خود گرفت و برایش شغل بی‌دردسر و حقوق و مزایای عالی برقرار کرد. در سال 1338 شاملو به سرپرستی واحد سمعی و بصری حوزه مدیریت کل روابط عمومی وزارت کشاورزی منصوب گردید.وظیفه این سازمان ظاهراً بردن فیلم‌های خبری و آموزشی به روستاها و آشنا کردن روستاییان با اصول و مبانی کشاورزی نوین بود. واحد سمعی و بصری وزارت کشاورزی، بودجه کلانی در اختیار داشت که باید در راه تولید فیلم‌های آموزش کشاورزی و چاپ بروشور و پوسترهای تبلیغاتی و راهنما و جزوه‌های رنگارنگ به اصطلاح ترویجی هزینه شود. در این هنگام سهراب سپهری معاون شاملو بود.

شاملو فعالیت سینمایی خود را از سال 1338 آغاز کرد. و یک فیلم مستند در پیرامون سیستان و بلوچستان را به سفارش شرکت «ایتال کونسولت» کارگردانی کرد.حضور در مسند ریاست اداره سمعی و بصری وزارت کشاورزی وفعالیت به عنوان «کارگردان» فیلم مستند «سیستان و بلوچستان»، موجب آشنایی و ایجاد رابطه احمد شاملو با سینماگران ایرانی گردید و از این تاریخ است که او به عنوان «فیلمنامه نویس» در عرصه «فیلمفارسی» مطرح می‌شود.درباره زندگی هنری و شخصی احمد شاملو صفحات فراوانی از مجلات و روزنامه‌ها به این موضوع اختصاص یافته، اما هر گاه صحبت از فعالیت‌های سینمایی و تأثیرات سناریوهای پولسازش به میان می‌آید، تمجید کنندگان او مهر سکوت بر لب می‌زنند و یا به سفسطه می‌پرازد.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره آشنایی بیشتر با احمد شاملو و زندگی او

تحقیق در مورد احمد شاملو

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد احمد شاملو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد احمد شاملو


تحقیق در مورد احمد شاملو

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:54

فهرست:

     شاعر بزرگ معاصر ایران در ماه آوریل 1990 (1369) در آمریکا میهمان مرکز پژوهش و تحلیل مسائل ایران (سیرا) بود و در هشتمین کنفرانس این مرکز در دانشگاه کالیفرنیا، برکلى سخنرانى کرد. کتابى که در دست دارید متن کامل این سخنرانى است.

    سخنرانى شاملو به دلایل متعدد بحث‏هاى زیادى را برانگیخت. بویژه آنکه نسخه‏هاى دستکارى شده یا ناکاملى از آن نیز در جراید چاپ و یا در رادیوها و تلویزیون‏ها پخش گردید. به همین دلیل و به منظور جلوگیرى از هرگونه پیشداورى و همچنین کمک به ایجاد زمینه عینى براى بحث منطقى حول مسائل طرح شده از سوى شاملو، سیرا تصمیم گرفت که متن کامل این سخنرانى را در اختیار دوستداران ادب و فرهنگ ایران قرار دهد.

 

    چکیده بحث شاملو را مى‏توان در این جملات از گفته‏هاى خود او بیان کرد:

    1 - «یکى از شگردهاى مشترک همه جباران تاریخ تحریف تاریخ است؛ و در نتیجه، متأسفانه چیزى که ما امروز به نام تاریخ در اختیار داریم جز مشتى دروغ و یاوه نیست که چاپلوسان و متملقان دربارى دوره‏هاى مختلف به هم بسته‏اند. و این تحریف حقایق ... به حدى است که مى‏تواند با حسن نیت‏ترین اشخاص را هم به اشتباه اندازد.»

    2 - «... دولت‏ها و سانسورشان به نام اخلاق، به نام بدآموزى، به نام پیشگیرى از تخریب اندیشه و به هزار نام و هزار بهانه دیگر سعى مى‏کنند توده مردم را از مواجهه با ج«حقایق و واقعیات»ج مانع شوند... جاماج سلامت فکرى جامعه فقط در برخورد با اندیشه‏هاى مخالف محفوظ مى‏ماند... سلامت فکرى جامعه تنها در گرو... واکسیناسیون برضد خرافات و جاهلیت است که عوارضش دست با نخستین تب تعصب آشکار مى‏شود.»

    3 - «ما در عصرى زندگى مى‏کنیم که جهان به اردوگاه‏هاى متعددى تقسیم شده است. در هر اردوئى بتى بالا برده‏اند و هر اردوئى به پرستش بتى واداشته شده ... اشاره من به بیمارى کیش شخصیت است که اکثر ما گرفتار آنیم... همین بت‏پرستى شرم‏آور عصر جدید... شده است نقطه افتراق و عامل پراکندگى مجموعه‏ئى از حسن نیت‏ها تا هر کدام به دست خودمان گرد خودمان حصارهاى تعصب را بالا ببریم و خودمان را درون آن زندانى کنیم... انسان خِردگراى صاحب فرهنگ چرا باید نسبت به افکار و باورهاى خود تعصب بورزد؟»

    4 - «ایمان بى‏مطالعه سد راه تعالى بشرى است. فقط فریب و دروغ است که از اتباع خود ایمان مطلق مى‏طلبد... انسان متعهِد حقیقت‏جو هیچ دگمى، هیچ فرمولى، هیچ آیه‏اى را نمى‏پذیرد مگر اینکه نخست در آن تعقل کند، آن را در کارگاه عقل و منطق بسنجد، و هنگامى به آن معتقد شود که حقایقش را با دلایل متقن علمى دریابد.»

    5 - «پذیرفتن احکام و تعصب ورزیدن برسر آن‏ها توهین به شرف انسان بودن است... جنگ و جدل‏هاى عقیدتى برسر این راه مى‏افتد که هیچ یک از طرفین دعوا طالب رسیدن به حقیقت نیست و تنها مى‏خواهد عقیده سخیفش را به کرسى بنشاند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد احمد شاملو