فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد شناخت و اثبات خدا

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد شناخت و اثبات خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شناخت و اثبات خدا


تحقیق در مورد شناخت و اثبات خدا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:51

 فهرست مطالب

 

مقدمه...............................................................................................الف

 

وجود خدا بالاترازهرنزاع وگمانی است..............................................1

 

سبب بروز الحاد در اروپا ...................................................................2

 

باران خفیفی از کفربه شرق می سد ....................................................3

 

دلایل وجودخدا ................................................................................4

 

دلالت فطرت ....................................................................................4

 

دلالت هستی .....................................................................................9

 

توجه قرآن به هستی ...........................................................................9

 

دلایل چهارگانه هستی .......................................................................12

 

  • دلیل آفریدن و بوجودآوردن ...................................................13
  • دلیل تسویه ..............................................................................16
  • دلیل تقدیر ...............................................................................21
  • دلیل هدایت .............................................................................24

 

* معرفی منابع جهت آگاهی بیشتر  .....................................................31

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

           پیشگفتار

 

 

 

 شکروسپاس خدایی را سزد که ما را بسند سلام ودرود بر بندگانی باد که برگزیده جن وانسند وبر خاتم ایشان که برترازهر کسند.

 

آنچه ازنظرخواننده حقیقت جومی گذرد بحثی است راجع به بزرگترین قضیه ازقضایایی که درمورد عقاید . ادیان وفلسفه ها وجود دارد; قضیه وجود خدا , بوجودآورنده جهان هستی و آفریننده انسان.

 

آگاهی از معارف دینی ودانستن حکم خدا ونظرشرع و عقل . لازمه تقواپیشگی است و کسی که از کارهای زشت وزیبا خبر ندارد. نمیتواند انها را ترک کند و اینها را به جای آورد یکی از راههای

 

پی بردن به وجود چیزی دقت وبررسی درعلائم ونشانه های آن است از این رو اگرکسی بخواهد وجودیقیین ویا درجه ومیزان آن را درقلب خود بیابد. باید ببیند آیا آثارونشانه های آن را داردیا نه ؟

 

رسول خدا (ص) می فرماید: علامت کسی که صاحب یقین است شیش چیزمی باشد :

 

1ـ از روی حقیقت به خدا یقین کند پس به اوایمان آورد

 

2ـیقین آورد که مرگ حق است وازآن بترسد

 

3ـ یقین کند که قیامت حق است وازرسوایی بترسد

 

4ـ یقین کند که بهشت حق است وخود را محاسبه کند و شیفته آن باشد

 

5ـ یقین کند که دوزخ حق است و کوشش خود را برای نجات از آن ظاهر گرداند

 

6ـ یقین دارد حساب حق است و خود را محاسبه کند

 

نتیجتا یقین . برترین درجه کمال ایمان وبالاترین فضائل انسانی است . کسی که به قله ی بلند یقین رسیده باشد. دستیابی او به سایرکمالات وفضائل اخلاقی آسان می گردد . بلکه باید گفت آن کسی که

 

دارای یقین است تمامی صفات واخلاق حسنه را همراه دارد وکسب کرده است

 

و اگربه برخی ازآثارآن اشاره کنم : 1ـ آرامش روحی 2ـ صبر 3ـ اخلاص 4ـ توکل

 

 

 

* تحقیق حاضر می کوشدکه وجود الله را با سیری منطقی و نگرشی نقادانه زبده ی اندیشه های اسلامی را براساس دلایلی از آثار دکتر یوسف قرضاوی رابه گونه ای شیوا ورسا پیشکش کند

 

شیوه ی این تحقیق براساس طبقه بندی موضوعی است چنین شیوه ای هم خواننده رادر یافتن مطالب کمک می کند وهم جهت مطالعاتی آینده وبینش اسلامی وی را ترسیم می نماید

 

 

 

 

 

           م.پ

 

 

 

وجودخدابالاترازهرنزاع وگمانی است

 

یقینا وجودخدا به دلالت فطرت. عقل وبصیرت. ابتدائی ترین وبزرگترین و بدیهی ترین حقایق بوده وعلم ووحی وتاریخ هر حقیقت طلبی را به سوی آن هدایت می نماید

 

کسانی که دروجود خدا به جدال و کشمکش پرداخته اند درهرعصروزمانی اقلیتی بی نام ونشان بوده واکثرشان کسانی هستند که شهوات. آنان رابه ورطه سقوط کشانده ومغلوب غرائزپست واقع شده اند . آنان خواسته اند بوسیله الحاد و انکار وجود خدا سقوط و انحراف خودرا توجیه کنند

 

تا کسی آنان را محاسبه نکرده و خود شان هم نفس خود را بخاطر سقوط و فرو رفتن در لذتهای

 

حیوانی مورد محاسبه قرار ندهند

 

جای تعجب نیست که یکی از اندیشمندان در مورد الحاد اینگونه انسانها میگوید : این الحاد . الحاد شکم وعورت است نه الحاد عقل وفکر یعنی اینان در ابتدا از لحاظ کرامت ورتبه ی انسانی منحل ومتلاشی می شوند سپس کافرشده وبه الحادپناه می برند . و به تعبیر روانشناسان :

 

الحاد وانکار نزد انان نوعی از حیله های نا خود اگاهانه است که برای توجیه انحرافشان وبه منظور دفاع از سقوط وبدرفتاریشان وبه هدف روپوش گذاشتن بر ضعفی که در مقابل شهوات و لذات دارند . به ان پناه می برند

 

از این رو سعی وتلاش پیامبران علیهم السلام متوجه اثبات وجود خدا نبود چون قضیه وجود خدا نزد قومهایشان امری قطعی ومسلم و غیرقابل انکاربود . بلکه بزرگترین تلاش ایشان عبارت بود ازپاک کردن ایمان به خدا از کثافت بت پرستی ونجاست شرکی که عقل انسانها رابه فساد کشانده وآنان رابه صورت عبدی دراورده بود برای چیزهائی که خدا انها را برای انسان مسخروانسان را برانها حاکم نموده است .

 

کار مهم وهدف بزرگ انان دعوت به یکتا پرستی و دور کردن مردم از شرک وچند تا پرستی بود واولین چیزی که حضرت رسول(ص) مردم را به ان دعوت نمود واشکارترین جمله ای که در ندای ازادی بخشش اظهار وجود کرد چنین بود

 

( اعبدوا الله ما لکم من اله غیره ) ـ (الاعراف : 59 و 65 و 73 )

 

 " خدای را بپرستید وبدانید که جز او معبودی ندارید "

 

( اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت ) ـ (النحل : 36 )

 

 "خدا را بپرستید وازطاغوت {شیطان . بتان .ستمگران وغیره } دوری کنید "

 

هنگامی که محمد (ص) مبعوث شد . دید قومش همچون سایر امتها . همراه  خدا . خدایان دیگری از مخلوقات زمینی و ستارگان آسمان را نیز پرستش می کنند

 

ولی قطعا خدا را انکار نمی کردند ودر آن به جدال و نزاع نمی پرداختند

 

این واقعیت را قرآن به آشکار ترین وجه بیان فرموده است:

 

]ولئن سئلتهم من خلق السموات والارض لیقولن الله [ (الزمر:38)

 

(واگر از آنان سوال کنی که چه کسی آسمانها وزمین را آفریده است به تاکید درجواب گویند:خدا)

 

واگر چه در آن هنگام عده کمی از ملحدان ومنکران وجود خدا ،وجود داشتند اما چون با فطرت وبداهت وحس ومشاهده در نزاع بئدند قرآن ارزش واعتباری برای  آنان قائل نبود وخطاب وگفتگویش بیشتر با کسانی بود که برای خدا شریک قرار می دادند.

 

به این خاطر اولین رکن وابتدائی ترین پایه در رسالت اسلام به این صورت بنا نهاده شد:

 

]... واعبدوالله ولا تشرکوابه شیئاً[ - (النساء: 36)

 

(وخدا را پرستش کنید وهیچ چیز را برایش شریک قرار ندهید).

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شناخت و اثبات خدا

تحقیق در مورد اثبات عسر و حرج زوجه با استناد به عرف

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد اثبات عسر و حرج زوجه با استناد به عرف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اثبات عسر و حرج زوجه با استناد به عرف


تحقیق در مورد اثبات عسر و حرج زوجه با استناد به عرف

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه30

فهرست مطالب

رای اصراری دیوان عالی کشور[1]

 

اثبات عسر و حرج زوجه با استناد به عرف

 

جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور در خصوص رسیدگی به پرونده اصراری حقوقی ردیف 84/21 به ریاست آیت الله مفید، رئیس دیوان عالی کشور و با حضور قضات شعب حقوقی دیوان عالی کشور صبح روز سه شنبه گذشته برگزار شد که در این جلسه به 2 پرونده اصراری حقوقی رسیدگی گردید.

 

در این پرونده اصراری، فرجام خواه ( زوجه) دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به دلیل عسر و حرج با استناد به ماده 1130 قانون مدنی به دادگاه بدوی ارائه می نماید که تقاضای وی پس از طی مراحل مختلف رسیدگی در هیات عمومی اصراری مطرح گردید.

 

   قضات هیات عمومی دیوان در رای خود نظر شعبه دیوان مبنی بر احراز عسر و حرج زوجه را با استناد به عرف و شرایط زوجه و نه الزاما وجود مدرک و استناد دال بر آزار و اذیت جسمی و روحی پذیرفتند.

به طوری که در این پرونده به صرف


 مأوی ( نشریه داخلی قوه قضائیه ) مورخه 29/8/84[1]

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اثبات عسر و حرج زوجه با استناد به عرف

تحقیق در مورد راه هاى اثبات نبوت

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد راه هاى اثبات نبوت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد راه هاى اثبات نبوت


تحقیق در مورد راه هاى اثبات نبوت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:36

 فهرست مطالب

راه هاى اثبات نبوت ( 1 )

 

نیاز به رسالت

 

نظریه عوامانه

 

نظریه روشنفکرانه

 

نظریه سوم

 

پی نوشت :

 

راههاى اثبات نبوت ( 2 )

 

سبک کلامى در اثبات نبوت

 

سبک فلسفى

 

راه دیگر در اثبات نبوت

 

نقد نظر مهندس بازرگان
دلائل نبوت پیامبر اسلام (ص‌)

 

 بحث ما درباره نبوت است که به یک اعتبار دومین اصل و به اعتبار دیگر سومین اصل از اصول دین است . اصول دین به یک اعتبار عبارت است از توحید , نبوت و معاد , ولى از دیده شیعیان چون دو چیز دیگر هم جزء اصول دین است , گفته مى شود که اصول دین پنج است : توحید , عدل , نبوت , امامت و معاد . به هر حال نبوت یکى از ارکان اصول دین است . راجع به نبوت بحثهاى زیادى هست که ما عجالتا فهرست بحثها را آن اندازه اى که فعلا به نظرمان رسیده عرض مى کنیم و ممکن است که آقایان هم موضوعاتى داشته باشند که لازم باشد در اطراف آنها بحث شود . مفهوم عمومى اى که همه مردم از نبوت دارند این است که بعضى از افراد بشر واسطه هستند میان خداوند و سایر افراد بشر , به این نحو که دستورهاى خدارا از خدا مى گیرند و به مردم ابلاغ مى کنند . تا این حد را همه در تعریف نبوت قبول دارند . این دیگر تفسیرى همراهش نیست : گروهى از افراد بشر که دستورهاى خدا را از ناحیه خداوند مى گیرند و به مردم ابلاغ مى کنند . آنگاه در اینجا مسائل زیادى هست . یکى از مسائل این است که اساسا چه نیازى در عالم به این کار هست که دستورهایى از ناحیه خدا به مردم برسد , اصلا مردم نیاز به چنین چیزى دارند که از ناحیه خدا به آنها دستور برسد , یا نه , چنین نیازى نیست ؟ و تازه اگر چنین نیازى هست آیا حتما راه برآورده شدن این نیاز این است که به وسیله افرادى از بشر این دستورها ابلاغ بشود , راه دیگرى وجود ندارد ؟ اگر گفتیم این نیاز هست , این نیاز از چه قسمت است ؟ آیا زندگى اجتماعى بشر بدون آنکه یک دستور الهى در آن حکمفرما باشد نظم و نظام نمى پذیرد ؟ یا نه , از این جهت بشر نیازى ندارد , از آن جهت نیاز دارد که زندگى بشر محدود به زندگى دنیا نیست , یک زندگى ماوراء دنیایى هم وجود دارد و آن زندگى ماوراء دنیا از نظر اینکه بشر در آنجا سعادتمند باشد بستگى دارد به اینکه در این دنیا چگونه زندگى کند , چه جور معتقدات و افکارى داشته باشد , چه جور خلقیاتى داشته باشد و چه جور اعمالى داشته باشد که اعمال صالح گفته مى شود . چون سعادت بشر در آن دنیا بستگى دارد به افکار و معتقدات و اخلاقیات و اعمالش در این دنیا , پیغمبران دستورهایى از ناحیه خدا براى بشر آورده اند که فکر و عمل و اخلاق خودش را طورى تنظیم کند که در آن دنیا سعادتمند باشد . و یا هر دو , یعنى هم زندگى اجتماعى بشر اگر بخواهد سعادتمندانه باشد احتیاج دارد که آن دستورهاى خدایى اجرا بشود و هم زندگى اخروى بشر , و ایندو به یکدیگر پیوسته و وابسته اند نه اینکه ضد یکدیگر باشند که آنچه زندگى اجتماعى را صالح مى کند آن دنیا را خراب کند و بالعکس , نه , در هر دو , بشر چنین نیازى دارد . پس یک بحث درباب نبوت مسأله نیاز به انبیاست .
بحث دیگر درباب نبوت این است که انبیاء که ما مى گوییم دستورها را از ناحیه خدا مى گیرند این را چگونه مى گیرند ؟ که این نامش ( وحى) است , بحث در مسأله وحى است , یعنى انبیاء این تعبیر را درباره خودشان به کار برده و گفته اند از ناحیه خدا به ما وحى مى شود . آنگاه درباب وحى , نام فرشتگان را آورده اند , جبرئیلى مخصوصا نامش برده شده است در خود قرآن و در کتابهاى دیگر آسمانى به عنوان واسطه وحى , و به هر حال این گرفتن دستور , تلقى کردن دستورهاى خدا که خودشان اسم ( وحى) رویش گذاشته اند چگونه و به چه شکل است ؟
مسأله دیگر که باز یک مسأله اساسى درباب نبوت است این است که انبیاء ( 1 ) معجزه داشتند و معجزه هایى مىآوردند . معجزه چیست ؟ خود معجزه هم به اندازه مسأله وحى یک مسأله مرموزى است . آیا اصلا معجزه وجود داشته است و مى توا ند وجود داشته باشد ؟ آیا معجزه ضد علم است یا ضد علم نیست ؟ علم و معجزه آیا با هم ناسازگارند یا ناسازگار نیستند ؟
به نظر من مىآید که بحثهاى اساسى درباب نبوت همین سه بحث است : یکى( نبى) و ( رسول)
مثلا یکى از مسائل که از نظر قرآنى خیلى قابل بحث است این است که در قرآن , هم تعبیر ( نبى) آمده است و هم تعبیر ( رسول) , نبى و رسول , نبیین و رسل , آیا نبوت با رسالت فرق مى کند , یعنى دو مقام و دو خصوصیت است ؟ یا نه , یک چیز است که با دو اسم تعبیر شده است ؟ کلمه ( نبى) از ماده ( نبأ) است . نبأ یعنى خبر , البته خبرهاى مهم و عظیم و خبرهاى صادق . مثل اینکه هر خبرى را نبأ نمى گویند , کلمه ( حدیث ) یا ( خبر) را ممکن است بگویند ولى کلمه ( نبأ) یک اهمیت دیگرى دارد . نبى یعنى خبر دهنده , چون انبیاء از خدا خبرهایى آورده و به مردم داده اند , به این اعتبار به آنها گفته اند ( نبى) . کلمه ( رسول ) از ماده ( رسالت) است که اصل معنایش رهایى است در مقابل قید . ( مرسل) در زبان عرب یعنى رها شده , در مقابل ( در قید شده) . مثلا اگر مویى را همین طور رها کنند به پایین , مى گویند ( ارسله) یعنى رهایش کرد , اما اگر مو را با سنجاقى ببندند این نقطه مقابل ارسال است . 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد راه هاى اثبات نبوت

تحقیق درباره راه هاى اثبات نبوت

اختصاصی از فی گوو تحقیق درباره راه هاى اثبات نبوت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره راه هاى اثبات نبوت


تحقیق درباره راه هاى اثبات نبوت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:46

فهرست و توضیحات:

مقدمه

راه هاى اثبات نبوت

بحث ما درباره نبوت است که به یک اعتبار دومین اصل و به اعتبار دیگر سومین اصل از اصول دین است . اصول دین به یک اعتبار عبارت است از توحید , نبوت و معاد , ولى از دیده شیعیان چون دو چیز دیگر هم جزء اصول دین است , گفته مى شود که اصول دین پنج است : توحید , عدل , نبوت , امامت و معاد . به هر حال نبوت یکى از ارکان اصول دین است . راجع به نبوت بحثهاى زیادى هست که ما عجالتا فهرست بحثها را آن اندازه اى که فعلا به نظرمان رسیده عرض مى کنیم و ممکن است که آقایان هم موضوعاتى داشته باشند که لازم باشد در اطراف آنها بحث شود . مفهوم عمومى اى که همه مردم از نبوت دارند این است که بعضى از افراد بشر واسطه هستند میان خداوند و سایر افراد بشر , به این نحو که دستورهاى خدارا از خدا مى گیرند و به مردم ابلاغ مى کنند . تا این حد را همه در تعریف نبوت قبول دارند . این دیگر تفسیرى همراهش نیست : گروهى از افراد بشر که دستورهاى خدا را از ناحیه خداوند مى گیرند و به مردم ابلاغ مى کنند . آنگاه در اینجا مسائل زیادى هست . یکى از مسائل این است که اساسا چه نیازى در عالم به این کار هست که دستورهایى از ناحیه خدا به مردم برسد , اصلا مردم نیاز به چنین چیزى دارند که از ناحیه خدا به آنها دستور برسد , یا نه , چنین نیازى نیست ؟ و تازه اگر چنین نیازى هست آیا حتما راه برآورده شدن این نیاز این است که به وسیله افرادى از بشر این دستورها ابلاغ بشود , راه دیگرى وجود ندارد ؟ اگر گفتیم این نیاز هست , این نیاز از چه قسمت است ؟ آیا زندگى اجتماعى بشر بدون آنکه یک دستور الهى در آن حکمفرما باشد نظم و نظام نمى پذیرد ؟ یا نه , از این جهت بشر نیازى ندارد , از آن جهت نیاز دارد که زندگى بشر محدود به زندگى دنیا نیست , یک زندگى ماوراء دنیایى هم وجود دارد و آن زندگى ماوراء دنیا از نظر اینکه بشر در آنجا سعادتمند باشد بستگى دارد به اینکه در این دنیا چگونه زندگى کند , چه جور معتقدات و افکارى داشته باشد , چه جور خلقیاتى داشته باشد و چه جور اعمالى داشته باشد که اعمال صالح گفته مى شود . چون سعادت بشر در آن دنیا بستگى دارد به افکار و معتقدات و اخلاقیات و اعمالش در این دنیا , پیغمبران دستورهایى از ناحیه خدا براى بشر آورده اند که فکر و عمل و اخلاق خودش را طورى تنظیم کند که در آن دنیا سعادتمند باشد . و یا هر دو , یعنى هم زندگى اجتماعى بشر اگر بخواهد سعادتمندانه باشد احتیاج دارد که آن دستورهاى خدایى اجرا بشود و هم زندگى اخروى بشر , و ایندو به یکدیگر پیوسته و وابسته اند نه اینکه ضد یکدیگر باشند که آنچه زندگى اجتماعى را صالح مى کند آن دنیا را خراب کند و بالعکس , نه , در هر دو , بشر چنین نیازى دارد . پس یک بحث درباب نبوت مسأله نیاز به انبیاست .
بحث دیگر درباب نبوت این است که انبیاء که ما مى گوییم دستورها را از ناحیه خدا مى گیرند این را چگونه مى گیرند ؟ که این نامش ( وحى) است , بحث در مسأله وحى است , یعنى انبیاء این تعبیر را درباره خودشان به کار برده و گفته اند از ناحیه خدا به ما وحى مى شود . آنگاه درباب وحى , نام فرشتگان را آورده اند , جبرئیلى مخصوصا نامش برده شده است در خود قرآن و در کتابهاى دیگر آسمانى به عنوان واسطه وحى , و به هر حال این گرفتن دستور , تلقى کردن دستورهاى خدا که خودشان اسم ( وحى) رویش گذاشته اند چگونه و به چه شکل است ؟
مسأله دیگر که باز یک مسأله اساسى درباب نبوت است این است که انبیاء ( 1 ) معجزه داشتند و معجزه هایى مىآوردند . معجزه چیست ؟ خود معجزه هم به اندازه مسأله وحى یک مسأله مرموزى است . آیا اصلا معجزه وجود داشته است و مى توا ند وجود داشته باشد ؟ آیا معجزه ضد علم است یا ضد علم نیست ؟ علم و معجزه آیا با هم ناسازگارند یا ناسازگار نیستند ؟
به نظر من مىآید که بحثهاى اساسى درباب نبوت همین سه بحث است : یکى( نبى) و ( رسول)
مثلا یکى از مسائل که از نظر قرآنى خیلى قابل بحث است این است که در قرآن , هم تعبیر ( نبى) آمده است و هم تعبیر ( رسول) , نبى و رسول , نبیین و رسل , آیا نبوت با رسالت فرق مى کند , یعنى دو مقام و دو خصوصیت است ؟ یا نه , یک چیز است که با دو اسم تعبیر شده است ؟ کلمه ( نبى) از ماده ( نبأ) است . نبأ یعنى خبر , البته خبرهاى مهم و عظیم و خبرهاى صادق . مثل اینکه هر خبرى را نبأ نمى گویند , کلمه ( حدیث ) یا ( خبر) را ممکن است بگویند ولى کلمه ( نبأ) یک اهمیت دیگرى دارد . نبى یعنى خبر دهنده , چون انبیاء از خدا خبرهایى آورده و به مردم داده اند , به این اعتبار به آنها گفته اند ( نبى) . کلمه ( رسول ) از ماده ( رسالت) است که اصل معنایش رهایى است در مقابل قید . ( مرسل) در زبان عرب یعنى رها شده , در مقابل ( در قید شده) . مثلا اگر مویى را همین طور رها کنند به پایین , مى گویند ( ارسله) یعنى رهایش کرد , اما اگر مو را با سنجاقى ببندند این نقطه مقابل ارسال است . ولى این کلمه را در مطلق مورد فرستادن به کار مى برند . وقتى که کسى , کسى یا چیزى را از جایى به جایى مى فرستد , به آن مى گویند ( ارسال) و ( رسول) یعنى فرستاده به طور کلى . نمایندگانى که مثلا یک امیر , یک پادشاه از پیش خودش نزدیک نفر دیگر مى فرستد اینها را معمولا در زبان عربى ( رسول) مى گویند , رسولى فرستاد یعنى نماینده اى فرستاد , فرستاده اى فرستاد . این معنى لغوى اش .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره راه هاى اثبات نبوت

تحقیق در مورد اثبات نبوت پیامبر

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد اثبات نبوت پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اثبات نبوت پیامبر


تحقیق در مورد اثبات نبوت پیامبر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:46

 

  

 فهرست مطالب

 

 

راه هاى اثبات نبوت

 

نیاز به رسالت

 

نظریه عوامانه

 

نظریه روشنفکرانه

 

نظریه سوم

 

سبک کلامى در اثبات نبوت

 

سبک فلسفى

 

راه دیگر در اثبات نبوت

 

نقد نظر مهندس بازرگان

 

 

 

 

بحث ما درباره نبوت است که به یک اعتبار دومین اصل و به اعتبار دیگر سومین اصل از اصول دین است . اصول دین به یک اعتبار عبارت است از توحید , نبوت و معاد , ولى از دیده شیعیان چون دو چیز دیگر هم جزء اصول دین است , گفته مى شود که اصول دین پنج است : توحید , عدل , نبوت , امامت و معاد . به هر حال نبوت یکى از ارکان اصول دین است . راجع به نبوت بحثهاى زیادى هست که ما عجالتا فهرست بحثها را آن اندازه اى که فعلا به نظرمان رسیده عرض مى کنیم و ممکن است که آقایان هم موضوعاتى داشته باشند که لازم باشد در اطراف آنها بحث شود . مفهوم عمومى اى که همه مردم از نبوت دارند این است که بعضى از افراد بشر واسطه هستند میان خداوند و سایر افراد بشر , به این نحو که دستورهاى خدارا از خدا مى گیرند و به مردم ابلاغ مى کنند . تا این حد را همه در تعریف نبوت قبول دارند . این دیگر تفسیرى همراهش نیست : گروهى از افراد بشر که دستورهاى خدا را از ناحیه خداوند مى گیرند و به مردم ابلاغ مى کنند . آنگاه در اینجا مسائل زیادى هست . یکى از مسائل این است که اساسا چه نیازى در عالم به این کار هست که دستورهایى از ناحیه خدا به مردم برسد , اصلا مردم نیاز به چنین چیزى دارند که از ناحیه خدا به آنها دستور برسد , یا نه , چنین نیازى نیست ؟ و تازه اگر چنین نیازى هست آیا حتما راه برآورده شدن این نیاز این است که به وسیله افرادى از بشر این دستورها ابلاغ بشود , راه دیگرى وجود ندارد ؟ اگر گفتیم این نیاز هست , این نیاز از چه قسمت است ؟ آیا زندگى اجتماعى بشر بدون آنکه یک دستور الهى در آن حکمفرما باشد نظم و نظام نمى پذیرد ؟ یا نه , از این جهت بشر نیازى ندارد , از آن جهت نیاز دارد که زندگى بشر محدود به زندگى دنیا نیست , یک زندگى ماوراء دنیایى هم وجود دارد و آن زندگى ماوراء دنیا از نظر اینکه بشر در آنجا سعادتمند باشد بستگى دارد به اینکه در این دنیا چگونه زندگى کند , چه جور معتقدات و افکارى داشته باشد , چه جور خلقیاتى داشته باشد و چه جور اعمالى داشته باشد که اعمال صالح گفته مى شود . چون سعادت بشر در آن دنیا بستگى دارد به افکار و معتقدات و اخلاقیات و اعمالش در این دنیا , پیغمبران دستورهایى از ناحیه خدا براى بشر آورده اند که فکر و عمل و اخلاق خودش را طورى تنظیم کند که در آن دنیا سعادتمند باشد . و یا هر دو , یعنى هم زندگى اجتماعى بشر اگر بخواهد سعادتمندانه باشد احتیاج دارد که آن دستورهاى خدایى اجرا بشود و هم زندگى اخروى بشر , و ایندو به یکدیگر پیوسته و وابسته اند نه اینکه ضد یکدیگر باشند که آنچه زندگى اجتماعى را صالح مى کند آن دنیا را خراب کند و بالعکس , نه , در هر دو , بشر چنین نیازى دارد . پس یک بحث درباب نبوت مسأله نیاز به انبیاست .
بحث دیگر درباب نبوت این است که انبیاء که ما مى گوییم دستورها را از ناحیه خدا مى گیرند این را چگونه مى گیرند ؟ که این نامش ( وحى) است , بحث در مسأله وحى است , یعنى انبیاء این تعبیر را درباره خودشان به کار برده و گفته اند از ناحیه خدا به ما وحى مى شود . آنگاه درباب وحى , نام فرشتگان را آورده اند , جبرئیلى مخصوصا نامش برده شده است در خود قرآن و در کتابهاى دیگر آسمانى به عنوان واسطه وحى , و به هر حال این گرفتن دستور , تلقى کردن دستورهاى خدا که خودشان اسم ( وحى) رویش گذاشته اند چگونه و به چه شکل است ؟

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اثبات نبوت پیامبر