فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیه الله سیدحسن مدرس یکى از چهره هاى درخشان تاریخ تشیع بشمار مى رود که زندگى و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیرى هاى سیاسى و اجتماعى وىبراى مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبى است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلاى اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامى و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند.
همان گونه بود که مى گفت و همانطور گفت که مى بود. سرانجام به موجب آنکه با عزمى راسخ چون کوهى استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گرى استعمارگران را افشا نمود جنایتکاران وى را به ربذه خواف تبعید نمودند و در کنج عزلت و غریبى این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند.
این نوشتار اشاره اى کوتاه به زندگى ابرمردى است که بیرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیره ساخت و بیگانگان را به تحیر واداشت . اگر ما به ذکر نامش می پردازیم و خاطره اش را ارج مى نهیم بدان علت است که وى پارسایى پایدار و بزرگوارى ثابت قدم بود که لحظه اى با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامى مدت عمرش ساده زیستى ، تواضع ، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبى را شیوه زندگى خویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوى را کسب کرد.
ولادت و تحصیلات
شهید سیدحسن مدرس بر حسب اسناد تاریخى و نسب نامه اى که حضرت آیه الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) تنظیم نموده از سادات طباطبایى زواره است که نسبش پس از سى و یک پشت به حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام مى رسد. یکى از طوایفى که مدرس گل سرسبد آن به شمار مى رود طایفه میرعابدین است این گروه از سادات در دهکده ییلاقى ((سرابه )) اقامت داشتند. سید اسماعیل طباطبائى (پدر شهید مدرس ) که از این طایفه محسوب مى گشت و در روستاى مزبور به تبلیغات دینى و انجام امور شرعى مردم مشغول بود، براى آنکه ارتباط طایفه میرعابدین را با بستگان زواره اى قطع نکند تصمیم گرفت از طریق ازدواج پیوند خویشاوندى را تجدید و تقویت کرده ، سنت حسنه صله ارحام را احیا کند. بدین علت نامبرده دختر سیدکاظم سالار را که خدیجه نام داشت و از سادات طباطبایى زواره بود به عقد ازدواج خویش درآورد. ثمره این پیوند با میمنت فرزندى بود که به سال 1278 ق . چون چشمه اى پاک در کویر زواره جوشید. پدر وى را حسن نامید. همان کسى که مردمان بعدها از چشمه وجودش جرعه هایى نوشیدند. پدرش غالبا در ((سرابه )) به امور شرعى و فقهى مردم مشغول بود ولى مادر و فرزند در زواره نزد بستگان خویش بسر مى بردند تا آنکه حادثه اى (1) موجب شد که پدر فرزندش را که شش بهار را گذرانده بود در سال 1293 به قمشه نزد جدش میرعبدالباقى ببرد و محله فضل آباد این شهر را به عنوان محل سکونت خویش برگزیند. این در حالى بود که میرعبدالباقى قبلا از زواره به قمشه مهاجرت کرده و در این شهر به فعالیتهاى علمى و تبلیغى مشغول بود.(2) سیدعبدالباقى بیشترین نقش را در تعلیم سیدحسن ایفا نمود و او را در مسیر علم و تقوا هدایت کرد و به هنگام مرگ در ضمن وصیت نامه اى سیدحسن را بر ادامه تحصیل علوم دینى تشویق و سفارش نمود زمانى که سیدعبدالباقى دارفانى را وداع گفت مدرس چهارده ساله بود.(3) وى در سال 1298ق . به منظور ادامه تحصیل علوم دینى رهسپار اصفهان گردید و به مدت 13 سال در حوزه علمیه این شهر محضر بیش از سى استاد را درک کرد.(4) ابتدا به خواندن جامع المقدمات در علم صرف و نحو مشغول گشت و مقدمات ادبیات عرب و منطق و بیان را نزد اساتیدى چون میرزا عبدالعلى هرندى آموخت . در محضر آخوند ملامحمد کاشى کتاب شرح لمعه در فقه و پس از آن قوانین و فصول را در علم اصول تحصیل نمود. یکى از اساتیدى که دانش حکمت و عرفان و فلسفه را به مدرس آموخت حکیم نامدار میرزا جهانگیرخان قشقایى است .(5) مدرس در طول این مدت در حضور آیات عظام سیدمحمد باقر درچه اى و شیخ مرتضى ریزى و دیگر اساتید در فقه و اصول به درجه اجتهاد رسید و در اصول آنچنان مهارتى یافت که توانست تقریرات مرحوم ریزى را که حاوى ده هزار سطر بود، بنگارد. شهید مدرس چکیده زندگینامه تحصیلى خود را در حوزه علمیه اصفهان در مقدمه شرح رسائل که به زبان عربى نگاشته ، آورده است . وى پس از اتمام تحصیلات در اصفهان در شعبان 1311 ق . وارد نجف اشرف شد و پس از زیارت بارگاه مقدس نخستین فروغ امامت و تشرف به حضور آیه الله میرزاى شیرازى در مدرسه منسوب به صدر سکونت اختیار نمود و باعارف نامدار حاج آقا شیخ حسینعلى اصفهانى هم حجره گردید. مدرس در این شهر از جلسه درس آیات عظام سیدمحمد فشارکى و شریعت اصفهانى بهره برد و با سید ابوالحسن اصفهانى ، سیدمحمد صادق طباطبائى و شیخ عبدالکریم حائرى ، سید هبه الدین شهرستانى و سیدمصطفى کاشانى ارتباط داشت و مباحثه هاى دروس خارج را با آیه الله حاج سید ابوالحسن و آیه الله حاج سیدعلى کازرونى انجام مى داد. مدرس به هنگام اقامت در نجف روزهاى پنجشنبه و جمعه هر هفته به کار مى پرداخت و درآمد آن را در پنج روز دیگر صرف زندگى خود مى نمود. پس از هفت سال اقامت در نجف و تاءیید مقام اجتهاد او از سوى علماى این شهر به سال 1318ق . (در چهل سالگى ) از راه ناصریه به اهواز و منطقه چهارمحال و بختیارى راهى اصفهان گردید.
دوران تدریس
مدرس پس از بازگشت از نجف و اقامت کوتاه در قمشه خصوصا روستاى اسفه و دیدار با فامیل و بستگان ، قمشه را به قصد اقامت در اصفهان ترک و در این شهر اقامت نمود. وى صبحها در مدرسه جده کوچک (مدرسه شهید مدرس ) درس فقه و اصول و عصرها در مدرسه جده بزرگ درس منطق و شرح منظومه مى گفت و در روزهاى پنجشنبه طلاب را با چشمه هاى زلال حکمت نهج البلاغه آشنا مى نمود. تسلط وى به هنگام تدریس در حدى بود که از این زمان به ((مدرس )) مشهور گشت . وى همراه با تدریس با حربه منطق و استدلال با عوامل ظلم و اجحاف به مردم به ستیز برخاست و با اعمال و رفتار زورمداران مخالفت کرد.
زمانى پس از شکست کامل قواى دولت در درگیرى با نیروهاى مردمى ، اداره امور شهر اصفهان به انجمن ولایتى سپرده شد. صمصام السلطنه که به عنوان فرمانده نیروهاى مسلح عشایر بختیارى نقش مهمى در ماجراى مشروطیت داشت در راءس حکومت اصفهان قرار گرفت و در بدو امر مخارج قوا و خساراتى را که در جنگ با استبداد قاجاریه به ایشان وارد آورده بود به عنوان غرامت از مردم اصفهان آنهم با ضربات شلاق طلب نمود. مدرس که در جلسه انجمن ولایتى اصفهان حضور داشت و نیابت ریاست آن را عهده دار بود با شنیدن این خبر بشدت ناراحت شد و گفت حاکم چنین حقى را ندارد و اگر شلاق زدن حد شرعى است پس در صلاحیت مجتهد مى باشد و آنها (حاکمان قاجار) دیروز به نام استبداد و اینها امروز به نام مشروطه مردم را کتک مى زنند.(6) صمصام السلطنه با مشاهده این وضع دستور توقیف و تبعید مدرس مبارز را صادر کرد اما وقتى ماجراى تبعید این فقیه به گوش مردم اصفهان رسید کسب و کار خود را تعطیل و به دنبال مدرس حرکت کردند. این وضع کارگزاران صمصام را بشدت نگران کرد و خشم مردم ، حاکم اصفهان را ناگزیر به تسلیم نمود و با اجبار و از روى ناچارى در اخذ مالیات و دیگر رفتارهاى خود تجدید نظر کرد و مدرس هم در میان فریادهاى پرخروش مردم که مى گفتند ((زنده باد مدرس ))، به اصفهان بازگشت . مدرس در ایام تدریس به وضع طلاب و مدارس علمیه و موقوفات آنها رسیدگى مى کرد و متولیان را تحت فشار قرار مى داد تا درآمد موقوفات را به مصرف طلاب برسانند. تسلیم ناپذیرى او در مقابل کارهاى خلاف و امور غیرمنطقى بر گروهى سودجو و فرصت طلب ناگوار آمد و تصمیم به ترور او گرفتند. اما با شجاعت مدرس و رفتار شگفت انگیز او این ترور نافرجام ماند و افراد مذکور در اجراى نقش مکارانه خود ناکام ماندند.(7) آیه الله شهید سیدحسن مدرس در سنین جوانى به مقام رفیع اجتهاد رسید و از لحاظ علمى و فقهى مجتهدى جامع الشرائط، صاحب فتوا و شایسته تقلید بود و هر چند حاضر به چاپ رساله عملیه خود نشد، در فقه و اصول و سایر علوم دینى آثارى مفصل و عمیق از خود به یادگار نهاد و آیه الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) تاءلیفات فقهى او را ستوده و افزوده است که : از مدرس اجازه نقل حدیث داشته است .(8) آیه الله حاج سید محمد رضا بهاءالدینى در مصاحبه اى اظهار داشته است مرحوم مدرس یک رجل علمى و دینى و سیاسى بود و این گونه فردى مهم تر از رجل علمى و دینى است زیرا این مظهر ولایت است که اگر ولایت و سیاست مسلمین نباشد دیگر فروع اسلامى تحقق کامل نمى یابد.(9) مدرس با ورود به تهران در اولین فرصت درس خود را در ایوان زیر ساعت در مدرسه سپهسالار (شهید مطهرى کنونى ) آغاز نمود و تاءکید کرد که کار اصلى من تدریس است و سیاست کار دوم من است .(10) وى در 27 تیرماه 1304 ش . که عهده دار تولیت این مدرسه گشت براى اینکه طلاب علوم دینى از اوقات خود استفاده بیشترى نموده ، و با جدیت افزونترى به کار درس و مباحثه بپردازند براى اولین بار طرح امتحان طلاب را به مرحله اجرا درآورد و به منظور حسن اداره این مدرسه ، نظام نامه اى تدوین کرد و امور تحصیلى طلاب را مورد رسیدگى قرار داد و براى احیا و آبادانى روستاها و مغازه هاى موقوفه مدرسه زحمات زیادى را تحمل کرد. عصرهاى پنجشنبه اغلب در گرماى شدید تابستان به روستاهاى اطراف ورامین رفته و خود قناتهاى روستاهاى این منطقه را مورد بازدید قرار مى داد و گاه به داخل چاهها مى رفت و در تعمیر آنها همکارى مى کرد و از اینکه با چرخ از چاه گل بکشد هیچ ابایى نداشت .(11) در این مدرسه شخصیتهایى چون آیه الله حاج میرزاابوالحسن شعرانى ، آیه الله سیدمرتضى پسندیده (برادر بزرگتر حضرت امام )، شیخ محمدعلى لواسانى و ... تربیت شدند.(12)
در عرصه پژوهش
مدرس در اصفهان و در سنین جوانى کتابى تحقیقى در فقه و اصول نگاشت که مقام فقهى او را به ثبوت مى رساند. از آن شهید رساله اى در فقه استدلالى به جاى مانده که اگر صاحبان فن و اهل نظر آن را بررسى کنند تصدیق مى نمایند که در صورت تکمیل ، این کتاب هم تراز کتاب مکاسب شیخ انصارى است .(13)
مدرس اولین کسى بود که تدریس نهج البلاغه را در حوزه هاى علمیه رسمى کرد و نخستین مجتهدى بود که این کتاب را جزو متون درسى طلاب قرار داد. شخصیتى چون حاج میرزا آقاعلى شیرازى ـ استاد شهید مطهرى ـ و آیه الله العظمى بروجردى نهج البلاغه را نزد شهید مدرس آموختند. از کارهاى مهم و درخور توجه این فقیه فرزانه تدوین تفسیرى جامع براى قرآن بود که علاوه بر جمع آورى تفاسیر خطى و چاپى عده اى از دانشمندان را براى نیل بدین مقصود به همکارى دعوت نمود و در صورتى که این طرح تفصیلى جامع به اجرا در مى آمد روشى بسیار عالى و سبکى تازه و عمیق بود. مدرس مدتها فلسفه تدریس مى کرد و در عرفان مهارت داشت و در زندان خواف براى عده اى از ماءموران قلعه اى که در آن به سر مى برد مثنوى را تفسیر مى کرد.(14)
آثار قلمى مدرس به شرح زیر است :
1. تعلیقه بر کفایه الاصول آخوند خراسانى .
2. رسائل الفقهیه که به کوشش استاد ابوالفضل شکورى بتازگى انتشار یافته است .
3. رساله اى در ترتب (در علم اصول فقه ).
4. رساله اى در شرط متاءخر (در اصول ).
5. رساله اى در عقود و ایقاعات .
6. رساله اى در لزوم و عدم لزوم قبض در موقوفه .
7. کتاب حجیه الظن (در اصول ).
8. شرح رسائل شیخ مرتضى انصارى .
9. حاشیه بر کتاب النکاح مرحوم آیه الله شیخ محمد رضا نجفى مسجدشاهى .
10.دوره تقریرات اصول میرزاى شیرازى .
11.رساله اى در شرط امام و ماءموم .
12.کتابى در باب استصحاب (در علم اصول ).
13.کتاب احوال الظن فى اصول الدین .
14.شرح روان بر نهج البلاغه .
15.اصول تشکیلات عدلیه با (همکارى دیگران ).
16.زندگینامه ((خودنوشت )) که براى روزنامه اطلاعات فرستاده است .
مدرس دیانت در عرصه سیاست
در اصل دوم متمم قانون اساسى ایران پیش بینى شده بود که قوانین مصوبه مجلس شوراى ملى باید زیر نظر هیاءتى از علما و مجتهدان طراز اول باشد. به موجب این اصل در هر بار باید حداقل پنج نفر از مجتهدان در مجلس حضور داشته و بر قوانین مجلس ناظر باشند و مفاد آن از نظر شرعى به تاءیید و امضاى آنها برسد. در دوره دوم مجلس از سوى فقها و مراجع تقلید شهید مدرس به عنوان مجتهد طراز اول برگزیده شد تا به همراه چهار نفر از مجتهدان دیگر به مجلس رفته ، بر قوانین مصوب آن نظارت داشته باشد. شهید مدرس پس از 194 جلسه که از مجلس دوم گذشت در تاریخ 28 ذیحجه 1328 ق . در مجلس حضور یافت ولى از جلسه دویستم به ایراد نطق پرداخت .وقتى که مدرس قدم به ساحت مجلس گذاشت بعضى فکر مى کردند او یک روحانى معمولى است و باور نمى کردند که این سید لاغر اندام با عصاى چوبى و لباس کرباس بزودى تمام امور را به دست گرفته ، در بحث و استدلال کسى حریفش نمى شود. موقعیت حساس ایران و بى کفایتى زمامداران و نفوذ کامل بیگانگان شرایطى را بر ایران تحمیل ساخت که با استقامت و پایدارى شهید مدرس برخى از این شرایط تحمیلى خنثى گردید. یکى از این موارد اولتیماتوم ننگین دولت روس به هم دستى دولت انگلیس بود ذیحجه 1329 که طى آن خواهان اخراج مستر شوستر (که مشغول رسیدگى به امور مالى ایران بود) گردید.(15) شهید محمد خیابانى و شهید مدرس به مخالفت با این اولتیماتوم پرداختند. بر اثر این مخالفت و نیز تظاهرات مردم به تبعیت از روحانیون ، در مجلس موفق نشد براى جواب دادن به دولت روس تصمیمى اتخاذ کند.(16) در گیر و دار جنگ خانمانسوز جهانى اول که هنوز از عمر مجلس سوم یک سال نگذشته بود نخست وزیر وقت و مستوفى الممالک به طور رسمى ایران را در این جنگ به عنوان دولت بیطرف اعلام کرد. ولى روس و انگلیس بیطرفى ایران را نادیده انگاشته ، مرکز حکومت ایران از سوى بیگانگان مورد تهاجم قرار گرفت به همین سبب گروهى از نمایندگان به منظور مخالفت با این حرکت و ضدیت با قواى متجاوز، مهاجرت را آغاز کردند که در حقیقت یک قیام عمومى و همه جانبه بود که رفته رفته افرادى از همه طبقات بدان پیوستند و شخصیتهاى سرشناسى چون مدرس ، حاج سیدنورالدین عراقى و حاج آقا نورالله اصفهانى در بین آنها دیده مى شدند. در شهر قم مهاجران کمیته دفاع ملى تشکیل دادند که در مصاف با روسها ناگزیر به عقب نشینى شده ، بسوى غرب کشور رفتند و در این نواحى دولت موقتى تشکیل دادند که وزارت عدلیه و اوقاف آن را شهید مدرس عهده دار بود. در این برنامه گروهى به تحریکات انگلیس و روس قصد ترور مدرس و رئیس دولت یعنى نظام السلطنه مافى را داشتند که توطئه آنان کشف و خنثى گردید.(17) شهید مدرس به همراه عده دیگرى از رجال نامى عازم قلمرو عثمانى شد و در نهایت ساده زیستى به محض ورود به استانبول در مدرسه ایرانیان این شهر به تدریس علوم دینى پرداخت ولى پس از مدتى سلطان محمد پنجم پادشاه عثمانى از وىدعوت کرد که براى ملاقات ومذاکره در قصر او حضور یابد. مدرس در این ملاقات با استقامت و شجاعت و اعتماد به نفس شگفت انگیزى سخن گفت و از دولت عثمانى خواست تا از الحاق قسمتى از خاک آذربایجان به کشورش جلوگیرى به عمل آورد.(18) وى در ملاقات با دیگر شخصیتهاى این کشور از وحدت مسلمین و زمینه هاى اقتدار مسلمانان و پیشرفت اسلام سخن گفت .(19)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    21صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگی نامه آیت الله سید حسن مدرس

دانلود مقاله معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری


دانلود مقاله معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری

یکی از نیرنگهای غرب این بود که در پوست ملل مسلمان رفت (و میان آنها در باب تمدن اسلامی تفرقه ایجاد کرد.) چون نمی شد این تمدن گذشته را انکار کرد در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب .    
کتاب « اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری » به کوشش سیدحمید جاوید موسوی تدوین شده و انتشارات صدرا آن را در ۱۶۰ صفحه منتشر کرده است . این کتاب هشت فصل دارد وعناوین موجود در فهرست مطالب آن به شرح زیر می باشد :
شبنم یک صبح خندان وحدت کلمه درکلام قدسی علی (ع ) و اتحاد اسلامی علی (ع ) فدایی وحدت اسلامی پیشگامان وحدت اسلامی اسلام فرامرزی و وحدت اسلامی حج همایش اتحاد حج و وحدت اجتماعی حج و اتحاد دل ها تقویت پیوند مسلمانان جلوه های اتحاد غوغای تفرقه و عناوین متعدد دیگر. به دلیل اهمیت مطالبی که شهید مطهری پیرامون وحدت اسلامی نوشته و یا بیان کرده اند گزیده هایی از کتاب مذکور را برای استفاده خوانندگان درج می کنیم .
● علی علیه السلام فدایی وحدت
الان کار تبلیغات استعماری به آنجا رسیده که اگر کسی سخن از وحدت اسلامی بگوید عده ای از نظر مذهبی او را تکفیر می کنند که تو می گویی وحدت اسلامی ! وحدت اسلامی بر خلاف مذهب تشیع است !
علی فدای وحدت اسلامی شد. چه کسی به اندازه علی برای وحدت اسلامی احترام قائل بود این دیگران بودند که می بریدند و این علی بود که وصل می کرد. یک آقایی روی منبر می گفت : الحمدلله یادم هست که از اول عمرم با وحدت اسلامی مخالف بودم !(خدا مثل تو را زیاد نکند در این جامعه !) قرآن می فرماید : واعتصموابحبل الله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروانعمه الله علیکم اذکنتم اعدا فالف بین قلوبکم آیه دیگر : و لاتکونوا کالذین تفرقو واختلفوا من بعد ما جا هم البینات . آیه دیگر : ولاتنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم . مسلمین ! با یکدیگر تنازع و اختلاف نداشته باشید که فشل و سست می شوید نیروی شما گرفته می شود بعد بو و خاصیت از شما گرفته می شود یک جمعیتی که وحدت نداشته باشد و اختلاف داشته باشدسست است دیگر آن بو و رایحه خوشی که از یک جامعه واقعی اسلامی بلند می شود از آن جامعه بلند نمی شود. علی علیه السلام در آن لحظات آخر عمرشان وصیتی کرده اند که مجموعا بیست ماده است یکی از آنها در باره وحدت و اتفاق است . حال این که در این زمینه هم دشمنان چه کرده اند از ده دوازده قرن پیش تا قرن خودمان چه شده است . خود مسلمین چقدر مسئول این کارند(که واقعا هم مسئول اند) و عوامل خارجی بالاخص یهودی ها چقدر نقش موثر داشته اند این هم داستان مفصلی است .

 

 علی علیه السلام فدایی وحدت
 تمدن اسلامی و نیرنگ غرب
 تفرقه بینداز و حکومت کن
 برنامه های استعمار برای تفرقه
 ملاکها و معیارهای وحدت اسلامی
 ازاله موانع وحدت
 اهتمام اسلام به وحدت
 وحدت ضروری ترین نیاز عصر
 قرآن زبان اتحاد
 وحدت و ترویج زبانهای اسلامی
 محورهای وحدت اسلامی
 وحدت و استقلال طلبی
 لوازم ایجاد وحدت
 وحدت و حسن تفاهم

 

شامل 11 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری

زندگینامه آیت الله کاشانی

اختصاصی از فی گوو زندگینامه آیت الله کاشانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زندگینامه آیت الله کاشانی


زندگینامه آیت الله کاشانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:8

 

فهرست

 

 

آیت الله کاشانی

نقش آیت الله کاشانی

مقابله با دولت قوام

مجلس شانزدهم

 

مقدمه

سید ابوالقاسم کاشانی در سال1264 ه.ش در تهران چشم به جهان گشود. وی در سن 14 سالگی به همراه خانواده به نجف اشرف مهاجرت کرد و تحصیلات علوم دینی خود در آنجا ادامه داد. با آغاز انقلاب مردم عراق علیه استعمارگران انگلیس در سال (1920 م 1298 ه.ش) آیت الله کاشانی به آنان پیوست و پس از شکست انقلابیون به ایران گریخت. تا اینکه در سال 1322 ه.ش توسط متجاوزان انگلیسی در ایران دستگیر و شانزده ماه زندانی گردید. ایشان به بهانه  ترور ناموفق شاه توسط ناصر فخرایی بدلیل سابقه فعالیتهای سیاسی به فلک الافلاک (1) تبعید گشت، اما به دلیل اجتماع فدائیان اسلام و حمایت آنان از این روحانی گرانقدر به لبنان تبعید گردید و در تاریخ 20/3/1329 به عنوان نماینده تهران در مجلس شانزدهم انتخاب گردید

 


دانلود با لینک مستقیم


زندگینامه آیت الله کاشانی

دانلود مقاله زندگینامه آیت الله صدوقی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله زندگینامه آیت الله صدوقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

آیت‌ا… محمد صدوقی امام جمعه‌ی شهر یزد بود و در تابستان سال 1361 به شهادت رسید. پس از شهادت آقای صدوقی آیت‌ا… خاتمی به دستور امام خمینی(ره) امام جمعة یزد می‌شود. ایشان پدر سید محمد خاتمی هستند و چند سال پیش فوت کرده‌اند. (صدوقی) در سال 1287 شمسی در یزد متولد شدم. پدرم آقا میرزا ابوطالب یکی از روحانیون معروف این شهر بود. در مسجد روضه‌ی محمدیه نماز می‌خواند و امام جماعت بود. پدرم مرجع دینی بود و دست خط بسیار خوبی داشت. مردم به پدرم اعتماد زیادی داشتند. هفت ساله بودم که پدرم را از دست دادم. از آن به بعد سرپرستی ما را پسر عمویم بر عهده گرفت و زندگی ما را اداره کرد. درس خواندن را از کودکی شروع کردم. تا 20 سالگی مقدمات علوم دینی را خواندم. بعد تصمیم گرفتم برای ادامه‌ی تحصیل به اصفهان بروم یعنی در سال 1308. قبل از مسافرت. با دختر عمویم ازدواج کردم و زندگی مشترک ما از اهیم سال شروع شد. در مدرسه‌ی چهارباغ اصفهان مستقر شدم. برف سنگینی در اصفهان بارید نتوانستم دوام بیاورم و برگشتم یزد. برای ادامه‌ی تحصیل این بار راهی قم شدم همسرم را هم با خودم بردم. در سال 1309 رفتیم به شهر قم. 21 سال در آنجا بودیم. خوشبختانه خیلی زود با آیت‌ا… حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی آشنا شدم. که بنیانگذار و مدیر حوزه‌ی علمیه قم بود این آشنایی باعث که مورد محبت آقای حائری قرار گرفتم. علاقه‌ی من به ایشان تا حدی بود که دیدن هر روزه‌ی ایشان را واجب می‌دانستم. من هم گرفتاری و مشکلات طلبه‌ها را به گوش ایشان می‌رساندم. در اطراف قم منطقه‌ای است به نام عباس آباد که در آنجا زراعت می‌کردم. به لطف خداوند، آنچنان حافظه‌ام قوی بود که اسم ده هزار طلبه‌ای که شریه می‌گرفتند بی‌کم و کاست در ذهنم بود. آیت‌ا… حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در سال 1315 به رحمت حق پیوست. با مرگ بنیان گذار حوزه‌ی علمیه‌ی قم اوضاع بر روحانیان و طلبه‌ها سخت شد. رضا خان پهلوی سختگیری‌های خود را شروع کرد. تلاش کرد لباس روحانیون را از آن بگیرد و می‌گفت: پوشیدن لباس روحانیت ممنوع است.
عاقبت به فکر افتادیم که آیت‌ا… سید حسین بروجرودی را به قم بیاوریم. من همان روزهای اول با امام خمینی در ورودم به قم آشنا شدم. ایشان در مسجد سلماسی نزدیک محله‌ی یخچال قاضی قم درس می‌دادند. امام از اول به عنوان یک روحانی فوق‌العاده شناخته شده بودند.
در سال 1330 برای انجام کاری به یزد آمدم و در زادگاهم ماندم. در یزد شروع کردم به تدریس علوم دینی وتعمیر مدرسه‌ها. وقتی آقای صدوقی وارد یزد می‌شود مردم این شره و آبادی‌های اطراف به استقبال ایشان می‌روند. جمعیت آن قدر زیاد بوده که از 8 کیلومتر مانده به یزد، مردم پیر و جوان و زن و مرد ایستاده‌ بودند. پسر آیت‌ا… صدوقی که الان امام جمعه‌‌ی یزد است گفته: «وقتی پدرم داشت بر تعمیرات مسجد حظیره نظارت می‌کرد به بنا می‌گوید در این گوشه‌ی مسجد یک قبر برای من بکن. پدرم به بنا می‌گوید من این جا خواهم خوابید برای همیشه. بعد از شهادت پدرم همان بنا آمد و پیکر پدرم را در قبر گذاشت.» در سال‌های 1329 و 1330 که اعضای فداییان اسلام تحت تعقیب مأموران شهربانی بودند سید محمد واحدی یکی از همین فداییان به خانه‌ی آیت‌ا… صدوقی در قم پناه می‌برد. و آ‌یت‌ا… صدوقی او را در یک کمد دیواری پنهان کرد. واحدی چند شبانه روز داخل کمد بود و صبح‌های زود و شب‌ها دیر وقت بیرون می‌آمد. در سال 1341 وقتی شکل مبارزه علنی شد و امام خمینی رهبری آن را به دست گرفت آیت‌ا… صدوقی مانند برخی دیگر از روحانیون وارد میدان شد. در همین سال دولت محمد رضا پهلوی لایحه‌ای را با نام «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» به مجلس شورای ملی داد تا تصویب کند. در سال 1341 دومین مخالفت آشکاری که امام خمینی علیه حکومت پهلوی کرد در زمینه‌‌ی‌ انقلاب سفید بود. امام خمینی در سیزدهم خرداد ماه 1342 که عاشورای حسینی بود سخنرانی پرشوری کرد. امام تا آن روز علیه حکومت پهلوی این قدر کوبنده حرف نزده بود. حکومت پهلوی در پانزدهم خرداد امام را دستگیر و به تهران برد. مردم برخی از شهرها برای اعتراض به خیابانها ریختند از جمله تهران، قم و اطراف ورامین و گروهی از مردم به شهادت رسیدند. آقای صدوقی و تعدادی از روحانیون مدتی در تهران ماندند و بعد با فشار ساواک به شهرهای خود رفتند. دولت شاه در مهر ماه 1343 لایحه‌ای را به طور پنهانی برای تصویب به مجلس شورای ملی فرستاد برطبق این لایحه اگر آمریکایی‌ها در ایران خلاف قانون رفتار می‌کردند و جرمی مرتکب می‌شدند دستگاه قضایی ایران نباید آن‌ها را محاکمه می‌کرد. امام به خاطر همین سخنرانی بسیار مهمی در قم انجام دادند و حکومت پهلوی امام را دستگیر کرد. آیت‌ا… صدوقی بسیار ناراحت شد و گریه کرد و به مؤذن‌ها گفت که در مسجدها اذان بگویند. ساواک بیشتر رفت و آمد آیت‌ا… صدوقی را زیر نظر داشت. حکومت شاه دی ماه 1356، تعدادی از مردم شهید قم را که در حال تظاهرات بودند به گلوله بست و آن‌ها را شهید یا مجروح کرد. در دهم فروردین ماه 1357، تعدادی از مردم شهر یزد به دست نیروهای امنیتی شاه کشته شدند. در دهم فروردین 1357 تعدادی از مردم شهر یزد به دست نیروهای امنیتی شاه شهید شدند. آنان به دعوت آیت‌ا… صدوقی جمع شدند در مسجد آقای صدوقی 12 روز در پاریس بود و گفتگویهای زیادی بین ایشان و امام صورت گرفت. بعد از برگشتن آیت‌ا… صدوقی به ایران، اعتصابها و اعتراض‌ها بیش از بیش شد. در خانه‌ی او به روی همه باز بود. با مردمک بسیار صمیمی بود. کودکان و نوجوانان را بسیار دوست داشت. او علاقه مند بود که مردم در آسایش زندگی کنند. یکی از بزرگترین کارهای صدوقی ساختن یک مرکز آموزشی بود در سال 1361 شهادتشان در محراب بود که از مردم گذشت و به خدا رسید.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  7  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگینامه آیت الله صدوقی

بررسی مقایسه ای دیدگاه های امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در مسئله ی شروط قصاص نفس

اختصاصی از فی گوو بررسی مقایسه ای دیدگاه های امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در مسئله ی شروط قصاص نفس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی مقایسه ای دیدگاه های امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در مسئله ی شروط قصاص نفس


بررسی مقایسه ای دیدگاه های امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در مسئله ی شروط قصاص نفس

پایان نامه کارشناسی ارشد الهیات

گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی

188 صفحه

چکیده:

     در شریعت اسلام، مطابق آیات قرآنی و روایات مسلم اسلامی، کیفر قتل عمد در شرایطی در وهلة اول قصاص است هر چند قابل تبدیل به دیه و قابل گذشت نیز می‌باشد، قصاص کیفر قتل عمد و جراحت عمدی است، اسلام قصاص را قانونگذاری کرده است و آن را به حدود و شرایطی مقید ساخته تاعدالت بر پا شود و از تجاوز و هرج و مرج، در کشتار جلوگیری به عمل آید و جنبة حق‌ الناسی و شخصی بودن آن بر جنبة الهی و عمومی بودنش غلبه دارد و هر قتل عمدی موجب قصاص نمی‌شود و فقهاءاسلام برای تحقق و استیفاء قصاص شروطی را ذکر کردند. دراین پژوهش دیدگاه‌های فقهی دو فقیه بزرگ شیعه، امام خمینی (ره) و آیت‌الله خویی (ره) در رابطه با شروط قصاص نفس مورد مطالعة تطبیقی قرار گرفته است. نویسنده شروط قصاص نفس را در شش محور از دیدگاه این دو فقیه بزرگ مورد مقایسه و ارزیابی قرار داده است که عبارتند از:1-تساوی در آزادی و بردگی 2-تساوی در دین 3-نداشتن رابطة ابوت 4-بالغ بودن قاتل و مقتول 5-عاقل بودن قاتل و مقتول 6-محقون الدم بودن مقتول. که نخست دیدگاه‌های فقها بیان شده است و سپس ادله‌ ای که برای این نظریات وجود داشته است، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. و هدف از این پژوهش بیان شباهت‌ ها و تفاوت‌ های دو دیدگاه بوده است. مهمترین یافته‌ های این پژوهش عبارتند از:1-بنابر نظر مشهور فقها زن و مرد در قصاص و دیه اعضاء تا ثلث مساوی هستند به ثلث که رسید دیه زن نصف دیه مرد است ولی عده‌ای از فقهاء تجاوز از ثلث را شرط می‌ دانند. 2-کسی که به جهت زنا و غیر آن محکوم به قصاص شده است و کسی غیر از امام او را بکشد در ثبوت قصاص و دیه بر چنین شخصی نیز بین فقها اختلاف نظر وجود دارد. 3-در مورد مجازات‌ انسان مست و همچنین در مورد قاتل نابینا و جنایت شخص خواب بین فقهاء اختلاف ‌نظر است. 4-در قصاص کردن مردی که زوجة خود را به قتل می‌ رساند و همچنین در قصاص قاتل بالغی که صغیری را به قتل می‌ رساند بین فقها اختلاف نظر است. 5-در خصوص قصاص قاتل زانی محصن یا لائط نیز بین فقها اختلاف ‌نظر است.

کلید واژه‌: شروط قصاص، قصاص، کافر، بالغ، عاقل، محقون‌الدم


دانلود با لینک مستقیم


بررسی مقایسه ای دیدگاه های امام خمینی (ره) و آیت الله خویی (ره) در مسئله ی شروط قصاص نفس