فرمت فایل:word
تعداد صفحات:24
به نام یگانه معمار هستی
آشنایی با معماری معاصر
معرفی آثاروعقاید فرانک او گری
استاد راهنما :آقای مهندس مبارک قدم
دانشجو : مهدی پا سبردی
دانشکده هنر – دانشگاه ارومیه
دیباچه
"فرم لحظه ای است غوطه ور در حقیقت"
در دنیایی که فرهنگ در حال تغییر دادن خود ، از قطعیت های ساده مدرنیسم تا تفسیر پیچیده تر واقعیات بر پایه زیست شناسی، ریاضیات و کیهان شناسی است معماری نیز در اثر رابطه تنگاتنگ با عوامل حیاتی فوق در این میان مسئول است .
آیا نگرش جدید به معماری ، نوعی تغییر ذهنیت است؟ اگر براستی الگویی نو در معماری در کار است، پس تغییر و تحول بوجود آمده در علوم ، مذهب و سیاست را نیز مورد بازتاب قرار خواهد داد ؟ این مقوله گریبانگیر ذهنهای مصنوع و غیر مصنوع در عالم بشریت است .
به هر حال ، می توان آغاز تغییری موضعی را در معماری تشخیص داد، که با دگرگونیهای ژرف جاری در حیطه علوم و زمان مرتبط است و در تمام حیطه های زیستی هم نفوذ خواهد کرد . علوم پیچیده جدید ، فراکتال ها، دینامیک غیر خطی ، کیهان شناسی علمی و سیستم خود تنظیم موجب دگر گونی چشم اندازها شده اند.
ما از نگرش مکانیگی جهان ، به سمت نگرش خود تنظیمی در تمام سطوح ، از اتم به کهکشان ، سفر کرده ایم. نگرش این جهان نو ، که در کامپیوتر نمودی روشن یافته ، همسو با دگر گونی هائی است که اکنون در معماری رخ نموده اند .
ساختمان های شاخص بسیاری وجود دارند که چنین تعهداتی را نشان می دهند که معمارانی چون فرانک گهری ، پیتر آیزنمن و دانیل لیبسکیند در آمریکا از آن دسته اند.
چالز جنکس میگوید : " جهان در راهی پیش میرود که تنها دنیای داروینی نیست. داروین بر اساس یک سری نمونه های طبیعی مانند تکامل پرندگان ادعا کرد که جهان به آرامی سرعت می کیرد، اما اگر به تکامل در مقیاسی بزرگتر بنگریم ، تکاملی کیهانی یا تکاملی فرهنگی میبینیم که در حال جهش است و رشدی تصاعدی دارد. این بدان معناست که همه چیز غیر قابل پیش بینی تر از آن است که داروین تصور می کرد و این بطور اساسی دیدی شکفت انگیز تر از دنیاست.
از آنجاییکه که معماری همیشه دنبال این بوده که درک ما از مسائل بزرگ را نماد پردازی کند، مثل اهرام و ..... ، و بادر نظر گرفتن جهت گیری جهانی معماری ، در اثرتغییر دیدکاه ما نسبت به علم، معماری نیز با آن متحول می شود و بحث معماری جهش یافته مطرح می شود .
ما در ابتدای این راه هستیم و هر چیز جدید در راه پیشرفت عناصر زائد و بیهوده ای ایجاد می کند و ما در این راه باید کاه را از گندم جدا کنیم.
در این میان فرانک گهری Frank Owen Gehry) ) از زمره معمارانی است که با دیدگاهی جهش یافته از رنگ خودش به خلق رویدادهایی معمارانه می پردازد.
او با مد نظر قرار دادن دلالت معناگونگی به جنبه های تندیس گونه فرم و نور می پردازد و استعارات مضاعفی را به کار می بندد که به رغم آزاد بودنشان ، با نقش و عملکرد ساختمان گره خورده اند .
برخی نیز ممکن است ذهنی ، عارضی یا فرعی باشند . لیکن این استعاره ها در مورد بهترین کاری که در این الگوی تازه می توان سراغ گرفت ، فراتر از براوردهای تصادفی می باشند و به نوعی پیامد آزمون یا خلاقیت خود جوش و ناخود آگاه هستند.
اینها در واقع دلالت گرهای در شرف تکوین و چند ظرفیتی، در جستجوی تفسیری آزادند ، تفسیری که به عملکرد و وظیفه بنا و زبان معماری خاص مربوط میشود .
Biography
Frank Owen Gehry
فرانک اُوِن گهری در سال 1929 در تورنتو کانادا (Toronto Ontario Canada) متولد شد. او درسن 17 سالگی( 1947) به لوس آنجلس مهاجرت کرد.
در حین تحصیل در مدرسه در شرکتی کارآموزی می کرد.
وی مدرک خود را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و دانشکاه هاروارد از مرکز U.S.C دریافت کرد .
بعد از آن بصورت تمام وقت در شرکت ( Associates Victor Gruen) مشغول کار شد .
بعد یک سال ارتش در مرکز طراحی هاروارد تدریس طراحی شهری را عهده دار شد. (Harvard Graduate School of Design)در سال 1961 به همراه دو دخترش به پاریس مهاجرت کرد و در شرکت Andre Remondet )) مشغول به کار شد . این مدتی را که در اروپا به سر می برد از کلیسا های رومی فرانسه بسیار لذت می برد و تائیر شگرفی بر روحیات او گذاشت . در سال 1962 به لوس آنجلس برگشت و ماندگار شد . در سال 1963 اولین فعالیت جدی خود را با تاسیس دفتر شخصی خود آغاز کرد . در این مدت ،گری از رهبری کارهای عرف تجاری در غالب هنر خود داری می کرد . در سال 1970 دیدکاه خاص خود از معماری را با خلق ترکیبات رنگی خاص و ترکیب بندی بدون بیان مصالح بروز داد .( Collage - compositions out of found materials)
مفاهیم شکل یافته در ذهن معمار عمده تاثیر خود را بر محل زندگیش میگذارد .
طراحی خانه( شخصی) سانتا مونیکا در کالیفورنیا(Santa Monica-1977-8)
اولین جهش معمارانه او در طراحی دوباره منزل شخصی اش جلوه گر می شود .در سال 1977 ماکتی از خانه اش ارائه می کند که به مرحله ساخت نمیرسد و دلیل عمده آن را مد نظر قرار ندادن ابعاد ارزشی خانه قدیمی خود میداند .
از ویژگی های بارز آن دیدگاهی خاص به مصالح و تر کیب آنها بود که نمی توان براحتی برتری تداخل فرمها را بر یکدیگر تمیز داد .
کالبد فرمی ساده با نگاهی مرموزانه حاصلی بود که در تمرینات ((compositions out of found materials به آن دست یافته بود .
ماکت خانه گهری به محک واقعیت نخورده و این بدان معنا نیست که ارزش کار او را زیر سوال ببرد بلکه بدین معناست که بین ایده و واقعیت ،
بین هنر محض و معماری و بین پروژه و ساختمان، مراحل و عوامل بسیاری
وجود دارند .
گهری تصمیم گرفت تا خانه قدیمی خود را با دید گاهی نو در آغوش کشد . بدین ترتیب او بدون اینکه به ترکیب کلی خانه قبلی دست بزند آن را گسترش داد .
دیوار هایی از ورق آهن کنگره ای کهنه ، شبکه های سیمی ،قابهای فلزی که شیشه های در حال فرار را به چنگ آورده بودند ، لبه سنگچین جلوی ورودی و ... همه و همه رنگ ذهنیت معمار را در خود می پروراندند .
گهری در مصاحبه ای که با جنکس دارد میگوید آنچه سعی کردم در طراحی خانه ام انجام دهم پذیرفتتن این مطلب بود که اگر بتوانم کاری را یک مرتبه انجام دهم آیا میتوانم آن را ده مزتبه انجام دهم ؟
سعی کردم تجربیات متفاوتی رابیاموزم به گونه ای که وقتی شما وارد خانه می شوید نفهمید کدام قسمت جدید است و کدام قسمت قدیمی ، و اگر لکه ای روی دیوار دیدید نتوانید تشخیص دهید که آیا آن عمدی بوده یا نه .
از آنجاییکه آن خانه من است میتوانم با آن بازی کنم ، لذا سعی کردم که همه این تجربه ها را در آن انجام دهم. در هر بخش ساختمان سعی کردم معمار دیگری باشم و
زبان جدیدی را بکار گیرم . البته وقتی ساخته شد همه یک زبان داشتند و من چیزهای
زیادی از خانه ام آموخته بودم .
او در طرح این خانه از عنوان low-tech-high-design) ) " تکنیک کم طراحی خوب" بهره برد که شهرت جهانی یافت . دیوارها و توری های حصار قدیمی ، آن را کاملا از دیده پنهان نمی کند ، بلکه دیوارهای صورتی رنگ خانه و بام سبز تیره آن و دودگش قرمز رنگ از درون و برون خانه رخ نمایی میکنند . سیالیت فضایی موج میزند .
نوع اتصالات پنجره در گوشه ها که تفاوت چشمگیری با دقت بی نظیر میس ون دروه در این امر دارد و آن را نوعی سر پیچی از ضوابط میتوان تصور کرد و او را معماری قاعده ناپذیر نامید.
شاید دلیل اینکه او از ضوابط پذیرفته شده عدول می کند این باشد که او می خواهد خانه قدیمی را دست نخورده باقی بگذارد وحصار جدید را بقسمی بسازد که در تفاوت کامل با خانه قدیمی باشد .
فرمها ی تازه با پیچشی که به خود میدهند ، خود را گویی از درون خانه رهایی داده و می شکفند . مکعبی که اجزای آن را همان اجزای قاب چوبی خانه موجود به وجود می آورند، سازه ساختمان را
می شکافد و از آن بیرون می جهد .
حیاط پشتی خانه انباشته از فرمهایی میشود که دیوار پشتی خانه را مجروح کرده و از آن می گریزند .
بازتاب :
مقاله Mildred Friedman در ماهنامه Museum :
“ لوسانجلس تاثیر عمیقی روی گری گذاشت. خانه ها ییلاقی گچ اندود ، حصار زنجیری ، سفاهای اسپانیایی، نخلهای مواج,وسعت پهناور اقیانوس آرام و... همه جزء روح معماری او هستند.
تحقیق در مورد معرفی آثاروعقاید فرانک او گری