این مطلب از مطالب آزاد موجود در اینترنت جمع آوری شده است و در مورد عوامل سقوط سلسله سامانى و در 5 صفحه می باشد و در زیر قسمتی از متن آورده شده است :
در سقوط سلسله سامانى عوامل مختلفى نقش داشتند. این عوامل بهطور کلى به دو دسته بیرونى و درونى تقسیم مىشوند.
عوامل درونى
در مورد اوضاع مطلوب اقتصادى و تجارى ماوراءالنهر و رفاه نسبى مردم در عهد سامانیان لازم به ذکر است این وضع مطلوب تا اخر عمر دولت سامانیان استمرار نیافت. چه عواملى موجب بروز این مسئله شد و این موضوع چه پیامدهائى را در برداشت؟ در پاسخ به این سؤال دو دلیل عمده را مىتوان برشمرد یکى افزایش هزینه دولت و دیگر کاهش درآمد آن. اما از مهمترین عوامل افزایش هزینه دولت ایجاد نظام گسترده دیوانى بود که باعث استخدام شمار زیادى از کارمندان حقوق بگیر شد و همچنین تشکیل و نگهدارى نیروى نظامى سازمان یافته، هزینههاى بسیارى داشت. راجع به دلایل کاهش درآمد دولت باید گفت که ایجاد نظام گسترده دیوانى و رواج بازرگانی، گسترش و رونق شهرها و پیشرفت صنایع را بهدنبال داشت رونق روزافزون شهرها از یک سو و بىتوجهى دولت به امور روستاها از سوى دیگر موجب روى آوردن جمع زیادى از دهقانان به شهرها شد و کساد کار کشاورزى آغاز گردید۱. موضوع دیگر آن بود که دولت براى تأمین هزینه روبه افزایش سپاه مجبور به واگذارى درآمد (اقطاع) پارهاى از زمینهاى کشاورزى به سران سپاه شد. همچنین جمعى از تجار با خرید زمینهاى زراعتى به جمع مالکان زمین پیوستند. افزایش املاک سلطنتى و نیز وسعت روزافزون املاک موقوفه باعث شد که ”خاندانهاى قدیمى سنتى در برابر نوزمینداران از جمله سوداگران و بلندپایگان نظامى جاى خالى کردند“ (تاریخ از اسلام تا سلاجقه (کمبریج۴) ص ۱۳۴). بهعبارت دیگر با ضربههائى که به قدرت و حیثیت دهقانان زمیندار محلى وارد شد ”عقبنشینى اشرافیت موروثى کهن که شرف او به آل و تبار بود در برابر این ملاکین جدید کاملاً طبیعى مىنمود“ (بخارا دستاورد قرون وسطی، ص ۱۳۱). مسلم است که دلسردى دهقانان به رکود وضعیت کشاورزى مىانجامد و این موضوع موجب مىشد که صدور محصولات کشاورزى که یکى از اقلام صادراتى دولت سامانى به سرزمینهاى اطراف و از منابع درآمد دولت بود دچار اختلال شود. اما مهمترین پیامد اجتماعى و سیاسى این رکورد اقتصادی، انحطاط طبقه دهقان بود که در واقع ستون فقرات دولت بهشمار مىآمد و به قول فراى کاهش قدرت و نفوذ طبقه دهقان داراى نتایجى پردامنه بود و آن را مىتوان از جمله عوامل تسلط ترکان بر ماوراءالنهر به شمار آورد (بخارا دستاورد قرون وسطی، ص ۱۳۱). نظر به اهمیت موضوع لازم است در این زمینه بیشتر توضیح داده شود.
(۱). حفارىهاى باستانشناسی، مهاجرت دهقانان به شهرها را تأیید مىکنند. زیرا که ”تعداد کوشکها و قلاعى که در نقاط مختلف واحه بخارا در دوره پیش از سامانیان بس زیاد بود در پایان دوره سامانیان بسیار ناچیز شد“ (بخارا دستاورد قرون وسطی، ص ۱۳۰).
در سقوط سلسله سامانى عوامل مختلفى نقش داشتند. این عوامل بهطور کلى به دو دسته بیرونى و درونى تقسیم مىشوند.
عوامل درونى
در مورد اوضاع مطلوب اقتصادى و تجارى ماوراءالنهر و رفاه نسبى مردم در عهد سامانیان لازم به ذکر است این وضع مطلوب تا اخر عمر دولت سامانیان استمرار نیافت. چه عواملى موجب بروز این مسئله شد و این موضوع چه پیامدهائى را در برداشت؟ در پاسخ به این سؤال دو دلیل عمده را مىتوان برشمرد یکى افزایش هزینه دولت و دیگر کاهش درآمد آن. اما از مهمترین عوامل افزایش هزینه دولت ایجاد نظام گسترده دیوانى بود که باعث استخدام شمار زیادى از کارمندان حقوق بگیر شد و همچنین تشکیل و نگهدارى نیروى نظامى سازمان یافته، هزینههاى بسیارى داشت. راجع به دلایل کاهش درآمد دولت باید گفت که ایجاد نظام گسترده دیوانى و رواج بازرگانی، گسترش و رونق شهرها و پیشرفت صنایع را بهدنبال داشت رونق روزافزون شهرها از یک سو و بىتوجهى دولت به امور روستاها از سوى دیگر موجب روى آوردن جمع زیادى از دهقانان به شهرها شد و کساد کار کشاورزى آغاز گردید۱. موضوع دیگر آن بود که دولت براى تأمین هزینه روبه افزایش سپاه مجبور به واگذارى درآمد (اقطاع) پارهاى از زمینهاى کشاورزى به سران سپاه شد. همچنین جمعى از تجار با خرید زمینهاى زراعتى به جمع مالکان زمین پیوستند. افزایش املاک سلطنتى و نیز وسعت روزافزون املاک موقوفه باعث شد که ”خاندانهاى قدیمى سنتى در برابر نوزمینداران از جمله سوداگران و بلندپایگان نظامى جاى خالى کردند“ (تاریخ از اسلام تا سلاجقه (کمبریج۴) ص ۱۳۴). بهعبارت دیگر با ضربههائى که به قدرت و حیثیت دهقانان زمیندار محلى وارد شد ”عقبنشینى اشرافیت موروثى کهن که شرف او به آل و تبار بود در برابر این ملاکین جدید کاملاً طبیعى مىنمود“ (بخارا دستاورد قرون وسطی، ص ۱۳۱). مسلم است که دلسردى دهقانان به رکود وضعیت کشاورزى مىانجامد و این موضوع موجب مىشد که صدور محصولات کشاورزى که یکى از اقلام صادراتى دولت سامانى به سرزمینهاى اطراف و از منابع درآمد دولت بود دچار اختلال شود. اما مهمترین پیامد اجتماعى و سیاسى این رکورد اقتصادی، انحطاط طبقه دهقان بود که در واقع ستون فقرات دولت بهشمار مىآمد و به قول فراى کاهش قدرت و نفوذ طبقه دهقان داراى نتایجى پردامنه بود و آن را مىتوان از جمله عوامل تسلط ترکان بر ماوراءالنهر به شمار آورد (بخارا دستاورد قرون وسطی، ص ۱۳۱). نظر به اهمیت موضوع لازم است در این زمینه بیشتر توضیح داده شود.
(۱). حفارىهاى باستانشناسی، مهاجرت دهقانان به شهرها را تأیید مىکنند. زیرا که ”تعداد کوشکها و قلاعى که در نقاط مختلف واحه بخارا در دوره پیش از سامانیان بس زیاد بود در پایان دوره سامانیان بسیار ناچیز شد“ (بخارا دستاورد قرون وسطی، ص ۱۳۰).
عوامل سقوط سلسله سامانى