لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه31
فهرست مطالب
مقدمه
فلسفه تعلیم وتربیت
افلاطون، جنسیت و تعلیم و تربیت
پیشگفتار
زنان یونانی
جمهوری
قوانین
نتیجه
ابتدا باید فلسفه را تعریف کنیم.در واقع تعریف واحدی از فلسفه که مورد اتفاق همه صاحب نظران باشد وجود ندارد.دلیل آن وجود دیدگاههای متفاوت از فلسفه است.نظرات ما راجع به زندگی،جهان،ومسایلی از این قبیل از نوع فلسفی خواهد بود.هر پاسخی که به مسایل فوق داده شود در حقیقت فلسفه مارا نسبت به آنها بیان داشته است.هر فردی خواه نا خواه دیدی کلی در باره زندگی،جهان،و...دارد،یعنی دارای فلسفه است.نوع این فلسفه بستگی به عوامل بیشماری از جمله چگونگی شناخت،نحوه و میزان تجارب ونوع فرهنگی که ما در آن زندگی کرده ایم،دارد . بنابراین انتظار ما از فلسفه حل مسایل و مشکلات زندگی است.
هر چند که تعریف واحدی از فلسفه وجود ندارد.ولی ناگزیریم تعریفی از فلسفه داشته باشیم.فلسفه را اینگونه تعریف می کنیم:
فلسفه عبارت است از بررسی،شناخت و پاسخ به مسایل و مشکلات زندگی انسان به گونه ای که این مسایل و مشکلات را نتوان از طریق علمی و تجربی حل کرد.
بنابراین با توجه به تعریف فوق اهمیت فلسفه دراین است که به هرحال مسایلی در زندگی وجود دارد که پاسخ دادن به آنها از طریق علمی میسر نیست،بلکه تنها از طریق تفکر و اندیشیدن قابل حل می باشند.مسایلی از قبیل :آیا انسان آزاد است یا مجبور؟چرا انسان به وجود آمده است؟
در آموزش و پرورش هم مسایلی وجود دارد که
تحقیق در مورد فلسفه تعلیم وتربیت