فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق - « بررسی فقهی حقوقی حکم اجرای حدود»

اختصاصی از فی گوو تحقیق - « بررسی فقهی حقوقی حکم اجرای حدود» دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق - « بررسی فقهی حقوقی حکم اجرای حدود»


تحقیق - « بررسی فقهی حقوقی  حکم اجرای حدود»

لینک دانلود "  MIMI file " پایین همین صفحه 

 

تعداد صفحات " 207 "

فرمت فایل : "  word "

 

فهرست مطالب :

 

بخش اول: در باره اجرای حدود بطور کلّی

 

    مقدمه

 

     فصل اول: فلسفه کیفر و تشریع مجازات حدود در اسلام

 

    فصل دوم: رابطه بین اجرای حدود ونزول برکات آسمانی

 

    فصل سوم: آیا اجرای احکام حدود در دنیا موجب سقوط مجازات اُخروی می گردد

 

    فصل چهارم: تعریف حدّ و اقسام آن

 

    فصل پنجم: بررسی حکم اجرای حدود در عصر حضور و غیبت امام(ع)

 

    فصل ششم: موانع اجرای حدود

 

بخش دوم: اجرای حدود خاص

 

   فصل هفتم: بررسی حدود مختلف از حیث اجرا(حدّرجم، قتل با شمشیر، قطع ید، جلد«تازیانه»)

 

   فصل هشتم: خلاصه و نتیجه بحث اجرای حدود

 

 

بخشی از  فایل  :

 

مقدمه:

 

                                 ارزش و جایگاه انسان از نظر مکتب وحی

 

      ارزش و موقعیت انسان مسئله ای است که اثبات آن احتیاج به استدلال و برهان ندارد و موضع آن نسبت به مخلوقات دیگر در وضوح و روشنی مانند خورشید هنگام نصف النّهار است. واین ارزش و برتری در ارتباط با شکل یاجسم ظاهری او نیست زیرا پر قدرت تر و زیبا تر از انسان در میان موجودات جهان فراوان است . قرآن کریم در این رابطه می فرماید:

 

                           * ءَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلقاً أَمِ  السَّماءُ بَنیها * رَفَعَ سَمْکَها فَسَوَّیها *

 

ترجمه: «آیا شما از جهت آفرینش استوار ترید یا بنای آسمان که خداوند آن را سقفی بلند و بی ستون ، استوار ساخت.»

 

      پس اگر انسان را از این لحاظ با مخلوقات دیگر خداوند مقایسه کنیم او در برابر عظمت خلقت موجودی بسیار ضعیف و فوق العاده کوچک است و نمی توان برای او حسابی باز کرد و اگر انسان از تماشای عظمت خلقت چشم پوشی کند واین جهان شگفت انگیز و پر از عجایب را نا دیده بگیرد و به تعبیر دیگر فراموش کند، به قدرت بسیار نا چیز خود مغرور گشته ، دچار خود بینی شده و به بد ترین رذائل آلوده می شود و تا میدان پر خطر «اَنَا رَبُّکُمُ الآَعْلا» پیش می رود، آنگاه با وزش بادی یا جرعه آبی یا پشه نا توانی باد دماغش خالی و پوزه اش به خاک مالیده می گردد و بی آبروئی او در تاریخ ثبت می شود.

 

     بنا بر این ارزش انسان و عزت و فضیلت این مخلوق را باید در ناحیه معنی و روح و روان و بعد الهی او جستجو کرد. فطرت ، عقل، استعدادهای خدادادی ، وجدان ، میل به سعادت و کمال و عشق به عظمت، مایه های ارزش انسانند. اما اگر انسان بخواهد به تنهایی از این مایه ها استفاده کند ، یا بطور ناقص استفاده خواهد کرد یا آنها را در فاسد ترین راه یا رذیلانه ترین برنامه ها بکار خواهد گرفت. بدین سبب خداوند کریم برای اصولی خرج کردن این مایه ها و صحیح بکار بردن این استعدادها انبیاء گرامی خود را همراه با کتب آسمانی به کمک انسان فرستاده و از او خواسته است تا برای رسیدن به مقصود و دریافت سعادت و خیر دنیا و آخرت و اقامه عدل و قسط از آن مردان الهی پیروی کرده و دستورات آنان را مانند شمع روشنی فرا راه خود قرار دهد.

 

هدف از تعلیم و تزکیه:

 

      انبیاء الهی در مرحله اول به اعلام تعالیم آسمانی و فرامین معنوی الهی پرداخته سپس از انسان اجرای این برنامه های الهی را طلب کرده اند یعنی ابتدا به تشریح نسخه الهی اقدام و بعد از انسان خواسته اند برای دفع دردهای فکری و روحی و حلّ کلّیه  مشکلاتی که با آن روبرو می شود به این نسخه الهی عمل کند زیرا انبیاء گرامی منشأ تمام آلودگی ها و منبع تمام ناپاکیها و مایه همه گناهان و تجاوزات انسان را از آلودگی نفس او می دانند. وآنها

 

معتقدند اعضاء و جوارح انسان ، ابزار نفس او می باشند و پاکی یا نا پاکی اعضاء ، درستی یا نا درستی عمل ، خوش خلقی یا بد خلقی او بستگی به نفس دارد و اگر نفس تابع عقل گردد و عقل تابع انبیاء و کتب آسمانی باشد عقل انسان حاکم بر نفس او گشته و ابزار نفس را در راه صحیح بکار می گیرد و راه صحیح را تشخیص خواهد داد.اما اگر نفس انسان سرکش باشد و از پیروی عقل سر باز زند برای ارضای خود بوسیله اعضاء و جوارحش دست به هر عمل ننگین می زند و از انسان درنده خوئی عجیب و متجاوزی خطر ناک و ستمگری نابکار و مجرمی پلید می سازد. قرآن کریم در این مورد می فرماید:

 

* قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّیها * وَ قَدْ خابَ مَن دَسَّیها *

 

ترجمه:« بی تردید هر کس نفس را پاکیزه ساخت، رستگار شد و هر کس نفس را ناقص و گمراه و آلوده ساخت نومید و بی بهره گشت.

 

      خداوند در سوره شمس از طریق معلومات فطری و نور وحی که توسط انبیاء اعلام شده انسان را عالم و شناسای تقوی ساخته و طریق اجتناب از هر گناهی را به او آموخته و این انسان است که باید یکی از دو راه خیر و شرّ را انتخاب کند. ولی باید بداند که سعادت و رستگاری او در سایه پاکی نفس و خود داری از تبعیت هوای نفس است. انسان اگر دارای تمام منابع علوم و فضائل مادی باشد ولی در ارتباط با تعالیم الهی قرار نگیرد راهی برای تزکیه نفس ندارد و با داشتن آن همه علوم و منابع مادی از تخلف و عصیان و فساد در امان نیست . همانطور که در دنیای غرب با داشتن آن همه امکانات مادی و منابع علمی و دانشگاهها آمار جرم و جنایت درصد قابل ملاحظه ای را نشان می دهد و بیشتر تخلفات و منکرات کشورهای اسلامی نیز معلول ارتباط با کشورهای غربی و سیاست های استعماری آنان می باشد . و به قول حکیم و فیلسوف الهی و عارف آگاه مولوی :

 

                           صد هزاران فضل داند از علوم        جان خود را می نداند آن ظلوم

 

                           داند او  خاصیت  هر جوهری        در بیان جوهر خود چون خری

 

                           تو همی دانی یجوز  لا یجوز         خود ندانی که یجوزی یا عجوز

 

وجای تعجب است که این مدعیان تمدن از قیمت و ارزش کالای زمینی و از یجوز و لا یجوز مسائل مادی با خبرند اماکمترین خبری از حیثیت و ارزش انسانی خود ندارند و نمی دانند راه کمال و فضیلت چیست.

 

تقوی مهمترین عامل تزکیه نفس:

 

      انسان باید کوشش کند تا به کمک تقوی نفس خود را از حالت امّاره بودن نجات داده و بحالت نفس مطمئنّه برساند. او وقتی در اثر تعالیم انبیاء با مکتب وحی و کتب آسمانی آشنا شد و این حقیقت را درک کرد که تنها نسخه شفا بخش و سعادت او پیروی از فرامین الهی و دستورات انبیاء و کتب آسمانی است باید در مرحله اول به یاد گیری این دستورات بپردازد و در مرحله دوم به اجرای این فرامین الهی اقدام نماید .اجرای فرامین الهی روح تقوی را در انسان تقویت کرده و از ارتکاب جرم و گناه باز می دارد ودر مسیر حرکت به سوی اللّه از آلودگی ها و هر گناهی که دارای کیفردنیوی و اُخروی می باشد مصون مانده و به تبع آن جامعه نیز از هر گونه ظلم و بی عدالتی و تجاوزدر

 

امان و محفوظ خواهد ماند. در کتاب غررالحکم از امیرالمؤمنین علی علیه السلام در رابطه با تزکیه نفس و نجات آن از آلودگی ها احادیثی نقل گردیده از جمله می فرماید:

 

نَفْسُکَ أََقْرَبُ أَعْدائِِکَ إلَیْکَ

 

ترجمه:« نفس تو نزدیک ترین دشمنان تو است یعنی نفس که آراسته به تربیت الهی نباشد نزدیک ترین دشمن انسان است.»

 

نَزِّهُوا أَنْفُسَکُمْ عَنْ دَنَسِ الّذّات وَ تَبَعاتِ الشَّهَواتِ

 

ترجمه:« نفوس خود را از لذّت های دور از مرزهای الهی و گرفتاریهای شهوات پاک کنید.»

 

نَفْسُکَ عَدُوٌّ مُحارِبٌ وَ ضِدٌّ مُواثِبٌ إنْ غَفَلْتَ عَنْها قَتَلَتْکَ

 

ترجمه:« نفست دشمنی است جنگجو و خصمی است حمله کننده اگر از او غافل شوی هلاکت می کند.»

 

      ای کاش انسان به ارزش والا و مقام خلیفة الهی خود پی می برد و از علل سعادت و هلاکت آگاه می گشت واز خطر پیروی از نفس امّاره اطلاع پیدا می کرد تا در راه تزکیه نفس خویش قدم می گذاشت و مرتکب جرم و جنایت نمی شد تا مستوجب کیفر دنیوی و اُخروی گردد.    

 

« گرچه هدف از این تحقیق و پایان نامه بر رسی حکم اجرای حدود در عصرحضور وغیبت امام معصوم(ع) می باشد وکیفرجرائمی از قبیل زنا ، قذف  شرب خمر، سرقت ، محاربه، مثل حدّ رجم، قتل با شمشیر،قطع ید وحدّ جلد(تازیانه) مورد بررسی قرارخواهد گرفت ولی دراین مقدمه کوتاه سعی شده تا نکاتی درباره جایگاه و ارزش انسان و علل سقوط اواز مرزهای انسانی وآلوده شدن به نا پاکیها وجرائم بیان شود بلکه مفید واقع گردد، زیرا قضات محترم علاوه بر وظیفه اجرای کیفر دنیوی مجرم ، بر اساس وظیفه الهی و از باب  امر به معروف و نهی از منکر مسؤول آگاه کردن متهمین و مجرمین از عقوبات اُخروی هستند، شاید مجرمین با آگاه شدن از عذاب اُخروی از انجام  جرم وگناه خود داری و توبه نمایند و مورد عفو و مغفرت خداوند قرارگیرند ودرصورتی که تحت شرایطی از مجازات دنیوی عفو گردند ،خود را اصلاح کنند و دیگر مرتکب جرم نشوند و به آغوش جامعه باز گردند تاجامعه نیز از خطرافتادن در ورطه هلاکت که نتیجه اعمال و رفتار نا هنجار آنان است محفوظ و سالم بماند انشاءاللّه.»

 

این پایان نامه شامل مقدمه فوق و هشت فصل به شرح ذیل است:

 

     در فصل اول از فلسفه کیفر و قانونگذاری مجازات حدود و نیز از چگونگی راههای مسالمت آمیز حقوق کیفری اسلام در بر خورد با جرائم و مجرم و راه حلّ نهائی آن بحث شده است.

 

      موضوع فصل دوم رابطه بین اجرای حدود و نزول برکات آسمانی است و در این زمینه روایاتی از أئمه(ع)نقل گردیده که چگونه اجرای حدود الهی موجب نزول برکات آسمانی می شود و اعمال انسانها اعمّ از حسنات و سیّئات چه تأثیری در این زمینه دارند.

 

    در فصل سوم در باره اینکه آیا اجرای حدود در دنیا موجب سقوط مجازات اُخروی می گردد یا خیر نظرفقها بیان 

 

گردیده و دلایل دسته موافق و مخالف، از قرآن و سنّت ذکر شده است.

 

     در فصل چهارم حدّ از نظر معنای عام و خاص و نیزاز نظر لغت و اصطلاح تعریف شده و اقسام آن بیان گردیده است.

 

     موضوع فصل پنجم بررسی حکم اجرای حدود در عصر حضور و غیبت امام(ع) است و در این زمینه نظرات گوناگون فقها  و نیز نظرات حقوقی و قانون مجازات اسلامی بیان شده است.

 

     در فصل ششم از موانع اجرای حدود از قبیل شبهه درحدود، توبه، مکان و غیره بحث شده است.

 

     موضوع فصل هفتم بررسی حدود مختلف مانند حدّ رجم( سنگسار کردن) ،کشتن با شمشیر، اعدام، قطع ید، حدّ جلد (تازیانه) وغیره در جرائمی مانند زنا، قذف، سرقت ، محاربه و شرب خمر از دیدگاه فقه و قانون مجازات اسلامی می باشد.

 

     در فصل هشتم خلاصه و نتیجه کلی بحث اجرای حدود ذکر گردیده است.

 


 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق - « بررسی فقهی حقوقی حکم اجرای حدود»

مقاله بررسی احکام فقهی و حقوقی مهر

اختصاصی از فی گوو مقاله بررسی احکام فقهی و حقوقی مهر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معنای لغوی مهر

دانشمندان علم لغت برای واژه مهر که ظاهراً رایج ترین اصطلاح برای این حق مالی است معنای را ذکر کرده اند. واژه مهر در المنجر اینگونه معنا شده است. « مهر مهراً المراه» به او عطا کرد یا برای او مهری قرار داد. « المهر مهور مهوره» صداق و آن چیزی است که قرار می دهند برای زن مالی را که شرعاً از آن سود ببرد. واژه های الصداق، الصداقة، حله ، الاجر ، الفریضه ، الطول نیز در معرفی این حق مالی زن بکار رفته است. البته واژه« اجر» بیشتر در حق استمتاع فقه( نکاح منقطع) بکار می رود. در قرآن مجید واژه مهر بکارنرفته است و از لغات معادل آن ذکر شده استفاده شده است. معنای اصطلاحی مهر مهر عبارت از مالی است که به مناسبت عقد نکاح مرد ملزم به دادن آن به زن می باشد. برخی نیز چنین بیان می دارند که : مهر مقدار مالی است که مرد به هنگام ازدواج به او می دهد. در قانون مدنی تعریفی از مهر ارائه نشده ولی ماده 1078 ق.م در مورد مهر چنین می گوید: ( هر چیزی را که مالکیت داشته باشد و قابل تملک نیز باشد می توان مهر قرار داد). و ماده 1080 ق.م مقرر می دارد: ( تعیین مهر منوط به تراضی طرفین است). وطبق ماده 1082 ق.م ( به مجرد اینکه زن مالک مهر می شود و می تواند هرنوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.) بنابراین با توجه به تعاریف ذکر شده و موارد قانونی می توان مهر را اینگونه تعریف کرد: « مهر عبارت از مقدار مالی است که با توافق زوجین مشخص می شود و به محض وقوع عقد به ملکیت زن درمیآید. و مرد به صورت نقد یا تعهد به ذمه ملزم به پرداخت آن می شود. البته باید توجه داشت که اگر مهر عین معین باشد از لحظه عقد به ملکیت زن درمی آید ولی اگر مهر کلی باشد یعنی مال در ذمه شوهر باشد برای مثال: 5 سکه طلا باشد مالکیت زن مستقر نمی شود مگر اینکه شوهر مشخص نماید و بگوید این 5 سکه مهر همسرش می باشد در این صورت مالکیت زن استقرار می یابد.»

ادله وجوب مهر از آیات و روایات

اگرچه همزمانی مهر با نکاح، در نکاح دائم شرط نیست و اگرچه زن می تواند مثل هر مالک دیگری مالکیت خود یعنی مهر را ببخشد ولی نکاح بی مهر قال تصور نیست این حقیقت درکتاب خداوند متعال و سنت رسول(ص) می باشد. 1- کتاب قرآن کریم در آیاتی به تشریح ابعاد مختلف مهر و تعیین آن وجوب مهر پرداخته است ولی لفظ مهر در آن ذکر نشده است و با تعابیر متعددی چون: صداق، متاع، فریضه، اجر، نحله این حق مالی را معرفی کرده است. فقها و مفسران اندیشه های متعددی در تبیین مهر و وجوب آن ذکر نموده اند که به بیان چند مورد از آنها می پردازیم: آیه اول: خداوند متعال در سوره نساء آیه 4 می فرماید: « وآتوا النساء صدقاتهن نحله فان طبن لکم عن شیء منه نفسا فلکوه هنیئاً مرئیا.» « مهر زنان را به ایشان با خوشدلی بدهید واگر به طیب خاطر خویش چیزی از آن را به شما بخشیدند آن را نوشین و گوارا بخورید.» واژه های صداق و نحله از این آیه اتخاذ گردیده که ظاهراً صریح ترین آیه در خصوص مهر می باشد. اضافه شدن لفظ( صدقات) به ضمیر« هن» نشان می دهد که حکم به وجوب پرداخت مهر در سنن ازدواج امری متعادل بین مردم بوده است. آنها مقداری از مال یا هر شیء دارای مالیت را برای همسران خود مهر قرار می دادند. این مهر چیزی است شبیه عرض برای بضع است آنگونه که در معامله عرض در مقابل معوض قرار می گیرد. طالب ازدواج طبق آنچه در میان مردم متداول است مرد است بنابراین مهر را نیز او می پردازد.

فرمت ورد  تعداد صفحات 49


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی احکام فقهی و حقوقی مهر

آسیب شناسی فقهی و قانونی محدودیت های مداخله وکیل متهم در مرحله تحقیقات مقدماتی

اختصاصی از فی گوو آسیب شناسی فقهی و قانونی محدودیت های مداخله وکیل متهم در مرحله تحقیقات مقدماتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آسیب شناسی فقهی و قانونی محدودیت های مداخله وکیل متهم در مرحله تحقیقات مقدماتی


آسیب شناسی فقهی و قانونی محدودیت های مداخله وکیل متهم در مرحله تحقیقات مقدماتی

شرح مطالب گردآوری شده در این مقاله یا تحقیق به شرح زیر می باشد: 

چکیده

مقدمه

گفتار اول: بررسی مبانی شرعی، روایی و فقهی وکالت

1-1:مبانی شرعی وکالت

1-2: مبانی روایی  وکالت

1-3: مبانی فقهی وکالت

گفتار دوم:آسیب شناسی فقهی جایگاه وکیل و علل قاضی محوری

1-1:آسیب شناسی فقهی جایگاه وکیل

1-2: دلایل قضا محوری در نظام حقوقی اسلام

1-2-1:-وجود الگوهای مثبت دینی و فرهنگی در دین اسلام

1-2-2:  شرایط سخت قضاء در اسلام

1-2-3: عدم پیچیدگی دعاوی و عدم نیاز به وکیل حرفه ای

1-2-4: عدم نهادینه شدن فرهنگ وکالت

گفتار سوم:آسیب شناسی قانونی مداخله وکیل متّهم در تحقیقات مقدماتی

1-1:جایگاه وکالت در مقررات قانونی(قبل و بعد از انقلاب)

1-2:جایگاه وکالت در اسناد بین المللی و منطقه ای

1-3:آسیب شناسی قانونی مداخله وکیل متهم در تحقیقات مقدماتی

1-3-1: وکیل متهم وسیستم تفتیشی

1-3-2: وکیل متهم وکرامت انسانی

1-3-3:  وکیل متهم و قانون اساسی

1-4: محدودیتهای مداخله وکیل متهم در چالش با اسناد حقوقی بین المللی و منطقه ای 

نتیجه گیری و پیشنهادها :

منابع:

الف: منابع فارسی:

ب: منابع عربی


دانلود با لینک مستقیم


آسیب شناسی فقهی و قانونی محدودیت های مداخله وکیل متهم در مرحله تحقیقات مقدماتی

تحقیق در مورد تحلیل فقهی و حقوقی اصل یا قاعده لزوم

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد تحلیل فقهی و حقوقی اصل یا قاعده لزوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تحلیل فقهی و حقوقی اصل یا قاعده لزوم


تحقیق در مورد تحلیل فقهی و حقوقی اصل یا قاعده لزوم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:37

 

  

 فهرست مطالب

 

تحلیل فقهی و حقوقی اصل یا قاعده لزوم با تاکید بر نظریات صاحب جواهر و آیت الله مکارم شیرازی و بررسی مصادیق آن در قانون مدنی ایران

 

پیش درآمد

 

پیشینه قاعده

 

معنا و مفهوم اصاله الزوم

 

الف) اصل یا اصاله یا قاعده

 

ب) لزوم یا التزام

 

مبانی فقهی قاعده لزوم

 

الف) کتاب و سنت

 

سنّت:

 

ب) بنای عقلا

 

پ) استصحاب

 

مفهوم عقد و جایگاه قاعده در آن

 

انواع عقد از جهت لزوم

 

الف) انواع عقدهای لازم دارای خیار:

 

ب) انواع عقدها از نظر لزوم و جواز

 

جایگاه قاعده لزوم در قانون مدنی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیش درآمد

از جمله اصول و قاعده های فقهی که در باب معاملات، یعنی تمام عقدها و قراردادهای دوسویه ، مانند: خرید و فروش، ازدواج، مزارعه و... جریان دارد و به آن استدلال می شود، قاعده لزوم است و جریان اصلی آن، در هنگامی است که در لازم، یا جایز بودن آن ها، شک باشد.  بدین معنی، هرگاه در لازم یا جایز بودن عقدی، به گمان افتیم و دلیل ویژه ای هم بر هر یک نداشته باشیم، اصل لزوم را در عقد جریان می دهیم و می گوییم، عقد لازم است.

در کتاب ها و نوشته های فقهی از این اصل، زیر عنوان «اصالة اللزوم فی العقود» نام برده می شود.

پیشینه قاعده

نخستین فقیهی که از این اصل، به گونه روشن نام برده و بدان استناد جسته، علامه حلی در قواعدالاحکام و تذکرة الفقهاء است:

«الاصل فی البیع اللزوم وانما یخرج عن اصله بامرین: ثبوت خیار وظهور عیب.» اصل در خرید و فروش، لازم بودن آن است، مگر این که از اصل خود خارج شود، به ثابت شدن خیار و آشکار شدن عیب.

این که چرا علامه حلی، آشکار شدن عیب را جدای از ثابت شدن خیار یاد کرده، با این که آشکار شدن عیب هم از انگیزه ها و سبب های خیار و داخل در آن هاست، شیخ انصاری ابراز می دارد: «یادآوری اخص، در پی اعم، اشکالی ندارد.[1]»

فقیهان پیش از علامه هم، به گونه ای از لازم بودن عقدها سخن گفته اند و کم وبیش از آن بحث کرده اندکه به نمونه هایی از نوشته های آنها در این باب اشاره می کنیم:

سید مرتضی علم الهدی:

«البیع لایلزم بحصول الایجاب والقبول ما لم یتفرق المتبایعات بابدانهما عن مکانهما هذا صحیح والیه یذهب اصحابنا وهو مذهب الشافعی وقال مالک وابوحنیفه یلزم البیع بالایجاب والقبول ولم یعتبر التفریق بالابدان.»

شیخ طوسی:

«واذا باع فلاینعقد البیع الا بعد ان یفترق البیعان بالابدان فان لم یفترقا کان لکل واحد منهما فسخ البیع والخیار.» محقق حلی در شرح عبارت شیخ می نویسد:

«المراد بعدم الانعقاد، عدم اللزوم وقد بین ذلک فی تهذیب الاحکام فانه قال فی تاویل خبر الذی یقتضیه هذا الخبران البیع من غیر افتراق، سبب لاستباقه الملک الا انه مشروط بان یفترقا ولایفسخ العقد»؛

 واما قول الشیخ: «کان لکل منهما فسخ البیع والخیار» فانه اراد اثبات الخیار فی الفسخ بمعنی الفسخ لیس بمتحتم بل له ان یفسخ وان یبقی علی العقد.»[2]

مراد از بسته نشدن بیع که شیخ طوسی مطرح کرده است، همان لازم نبودن بیع است که در تهذیب هم، در تاویل خبری که این معنی را می رساند، به این شکل بیان کرده است: بیع، بدون پراکنده شدن از مجلس عقد، سبب مباح بودن ملک است، جز این که جدایی در آن شرط شود که در این حال، عقد، فسخ نمی شود. که مراد شیخ از این سخن این است که «اگر جدایی در مجلس عقد رخ ندهد، برای هر دو سوی دادوستد، حق بر هم زدن بیع و حق خیار وجود دارد.»

صاحب جواهر[3]:

محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر با نام کامل آیةالله شیخ محمد حسن بن شیخ باقر بن شیخ عبد الرحیم بن آقامحمد بن ملا عبد الرحیم شریف اصفهانی احتمالا ۱۱۶۶ تا ۱۲۲۸ هجری شمسی از فقهای شیعه و صاحب کتاب جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام که بین روحانیان شیعه از ارزش بالایی برخوردار است.

وی  نیز یکی از فقیهان برجسته ای است که بسیار مقدم از این اصل نام برده و به تحلیل بنیادین و پیگرد مصادیق آن پرداخته است.

از جمله فقیهان معاصر نیز که در این مساله به اظهارنظر و تجزیه تحلیل مبسوط پرداخته است آیت الله مکارم شیرازی است که در اکثر مفاهیم مطروحه در این تحقیق از آثار ایشان مستخرج شده است که در مباحثی که تطبیقی باشد نیز به آن نظریه ها اشاره خواهیم کرد.

معنا و مفهوم اصاله الزوم

این که گفته می شود: «الاصل فی العقود اللزوم » در واقع اشاره به اصل و قاعده لزوم دارد.

ابتدا به واژه اصل می پردازیم و سپس به لزوم معطوف خواهیم گشت.

الف) اصل یا اصاله یا قاعده

درباره این کلمه و به کار بردن آن توسط فقها و حقوق دانان، هدف ها و منظورهای گوناگونی وجود دارد:

  1. اصل، همان قاعده اولیه ای است که ازعرف و بنای خردمندان استفاده می شود؛ یعنی سیره خردمندان، همواره در پیمان ها و عقدها و قراردادها، بر لازم بودن وفا و بقای بر عقد بوده است، به گونه ای که اگر شخصی بر عهدی که با دیگری بسته، پای بند نباشد، در نزد خردمندان و در عرف، نکوهش می شود و از او، به عنوان پیمان شکن یاد می شود.

[1] محقق کرکی، جامع المقاصد،ج ۴، ص ۳۸

[2] حاشیه سید محمد کاظم یزدی بر مکاسب، ص ۵۹۵

[3] استادان ایشان جعفر کبیر کاشف الغطاء، موسی کاشف الغطاء فرزند جعفر کبیر کاشف الغطاء، سید جواد عاملی صاحب مفتاح الکرامة، سید محمد مجاهد صاحب‏مفاتیح، سید بحر العلوم و از جمله شاگردان ایشان می توان جعفر شوشتری، میرزا حبیب الله رشتی، محمد حسن آل یس، سید حسن مدرس اصفهانی، محمد حسن مامقانیمیرزا حسین خلیلی، محمد باقر نجفی، محمد حسین کاظمی و عبد الحسین شیخ العراقین تهرانی را نام برد. آثار و تالیفات وی عبارتند از: الرسالة العملیة: به فارسی نوشته و از کتاب «نجاة العباد» گرفته شده‌است؛ رسالة فی الزکاة والخمس؛ نجاة العباد فی یوم المعا: رساله عملیه و فتواهای فقهی؛ هدایة الناسکین: رساله‌ای درباره حج و جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام.

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تحلیل فقهی و حقوقی اصل یا قاعده لزوم

تحقیق در مورد بررسی احکام فقهی و حقوقی حمل و جنین ناشی از زنا و وطی به شبهه

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد بررسی احکام فقهی و حقوقی حمل و جنین ناشی از زنا و وطی به شبهه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی احکام فقهی و حقوقی حمل و جنین ناشی از زنا و وطی به شبهه


تحقیق در مورد بررسی احکام فقهی و حقوقی حمل و جنین ناشی از زنا و وطی به شبهه


لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه

 

فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه :20

 

در شماره قبل مباحث مختلف مربوط به ارث حمل مطرح گردید که عناوین اصلی مباحث مذکور عبارت بود از:
1- موانع ارث
2- شرائط ارث حمل
3- تلقیح مصنوعی و اقسام آن
4- حکم شرعی تلقیح مصنوعی
5- نسب و ارث حمل تلقیح مصنوعی
احکام فقهی و حقوقی حمل و جنین ناشی از زنا
احکامی که بر حمل زنا مترتب می شود به قرار ذیل است:
1- نسب حمل ناشی از زنا
حملی که از زنا به وجود به چه کسی ملحق می شود؟ به زانی یا زانیه و یا هر دو یا هیچکدام؟
مطابق فتاوی فقهای امامیه نسب با دو چیز ثابت می شود : با نکاح صحیح یا شبهه , ولی با زنا ثابت نمی شود. پس اگر مردی با زنی زنا کند و از نطفه او فرزندی به وجود آید به صاحب نطفه منتسب نمی شود ”اما ولد الزنا فلانسب له
صاحب جواهر برای اثبات این نظریه به اجماع محصل و منقول ستناد می کند, بلکه ادعای ضرورت می کند . در کتاب جامع المقاصد نظیر این عبارت نیز به چشم می خورد. مطابق این نظریه ها حمل ناشی از زنا در صورتی که از دو طرف نیز زنا باشد به هیچیک از زن و مرد ملحق نمی شود.
1-ارث حمل ناشی از زنا
از حکم سابق روشن شد که حمل مزبور از زانی و زانیه ارث نمی برد و این حکم از حیث نص و فتوی از شهرت کامل برخوردار است
1-حکم ازدواج زانی یا زانیه با مولود از زنا
آیا زانی و زانیه می توانند با مولود از زنا ازدواج کنند, یعنی اگر مولود دختر باشد زانی می تواند با او ازدواج کند و اگر پسر باشد او می تواند با زانیه عرفا و لغه مادر او محسوب می شود ازدواج نماید؟ به نظر می رسد که حرمت ازدواج مورد اتفاق است و خلافی در آن وجود ندارد. محقق در شرایع می گوید: و هل یحرم علی الزانی و الزانیه الوجه انه یحرم آیا ولد الزنا بر شخص زانی و زانیه حرام است؟ و بعد حکم به حرمت می کند. و صاحب جواهر نیز از کتاب کشف اللثام استظهار اجماع می کند. و شهید ثانی در مسالک از جماعتی نقل اجماع می کند.
در اینجا یک سوال باقی می ماند و آن اینکه آیا حرمت ازدواج به خاطر این است که ولد الزنا به زانی و زانیه ملحق است؟ و عدم توارث بین آنها استثنای شرعی است یا نسب به زنا ثابت نمی شود و حرمت ازدواج به خاطر این است که ولد الزنا از حیث لغت فرزند زانی به حساب می آید؟ چنانکه صاحب جواهر می گوید: مناط تحریم در اینجا نزد ما امامیه بر لغت استوار است. یعنی اگر کسی از جهت لغت ولد محسوب شود ازدواج والد با او حرام است هر چند شرعا نسب منفی باشد . محقق در شرایع نیز می گوید: لانه مخلوق من مائه فهو یسمی ولدالغه
بعضی از فقها این نظریه را مورد مناقشه قرار داده ومعتقدند که ولد الزنا از زانی یا زانیه ارث نمی برد ولی در غیر ارث نسبت به بعضی از آثار مانند ازدواج به آنها ملحق می شود و شرعا ولدالزنا فرزند زانی و زانیه محسوب می گردد. محسوب می گردد.
نتیجه بحث فوق این است:در ولدالزنا دو نظر وجود دارد: نظر نخست اینکه,او به زانی و زانیه ملحق می شود تنها ارث به حکم نص خاص استثنا شده است و در بقیه احکام نسبت بین آنها محفوظ است . در القواعد الفقهیه این نظر را اختیار کرده ودر مقام اشکال به رای مشهور می گوید: ولکن الالتزام بذلک مشکل جداً خصوصا بالنسیه الی نکاح المحارم . نظر دوم اینکه ,به هیچ یک از زانی و زانیه ملحق نمی شود تنها ازدواج است که استثنا شده است و برای اثبات آن به اجماع و یا به صدق ولد از حیث لغت استناد شده است .
این دو نظریه آثار و نتایجی دارند که به بعضی از آنها اشاره می شود:
یک ـ قتل ولذالزنا : اگر کسی بچه ای را که از زنا متولد شده و به حد بلوغ نرسیده باشد , بکشد ؛اگر او به زانی یا زانیه ملحق شود باید گفت که قاتل این بچه قصاص می شود؛ زیرا الحاق به پدر و مادر , او رادر حکم اسلام قرار می دهد و هر کس بچه مسلمانی را بکشد بنا بر مشهور قصاص می شود ؛ و اگر گفته شود که زنا نسبت را از پدر و فرزند لغو و باطل می کند و هیچگونه نسبتی بین آنان باقی نمی گذارد در این فرض قاتل چنینن فرزندی قصاص نمی شود ؛ زیرا مقتول نه مسلمان است و نه در حکم اسلام و یکی از شرایط قصاص تساوی در دین است .
دوـ اگر ولدالزنا بعد از بلوغ مسلمان شود و پدر اورا بکشد آیا پدر قصاص می شود ؟ بنابر نظریه اول که فرزند بر زانی ملحق می شود قاتل قصاص نمی شود زیرا رسول خدا فرموده است : لایقتل والد بابنه هیچ پدر را در مقابل پسرش نمی کشند.
ولی بنابر مشهور قاتل قصاص می شود ؛ زیرا او پدر شرعی مقتول نیست .
سه ـ آیا همسر ولدالزنا بر زانی محرم است ؟ و آیا شوهر ولدالزنا برزانیه به عنوان اینکه مادر زن اوست محرم است؟
بنابر نظریه اول , باید گفت: به حکم آیه شریفه و حلائل ابناکم همسر وولدالزنا عروس زانی است و بر او محرم است و نمی تواند با او ازدواج کند و همچنین شوهر ولدالزنا نسبت به زانیه داماد محسوب می شود و به حکم آیه شریفه وامهات نسائکم مادر زن او به حساب می آید و ازدواج با او حرام است . ولی بنابر مشهور همسر ولدالزنا از مصادیق و حلائل ابناکم خارج است و همچنین زانیه را نمی توان مادر زن به حساب آورد .محقق ثانی در جامع المقاصد می گوید: و کذاالقول فی تحریم حلیلت و لدالزنا علی الزانی و زوج بنت الزنا علی امهاالزانیه , فیه الاشکال
چهارـاگر مردی با زنی زنا کند و از آن پسری متولد و سپس مرد با آن زن ازدواج نماید و از آن فرزندانی به وجود بیایند , بچه ای که از زنا بوده پسر بزرگ زانی محسوب می شود؛ اگر زانی بمیرد قضای نمازهای این مرد به عهده کدامیک از فرزندان اوست و حبوه به کدامیک تعلق می گیرد؟ بنابر نظریه اول ولد الزنا پسر بزرگ است قضای نمازها بر عهده اوست و حبوه به او تعلق می گیرد ولی چون ولدالزناست از حبوه ارث نمی برد و چون به زانی ملحق می شود نمازهای فوت شده او را به عنوان پسر بزرگ قضا می کند. بنابر مشهور که نسب را ملغی می داند قضای نمازها بر او واجب نیست, چنانکه از حبوه نیز محروم است

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی احکام فقهی و حقوقی حمل و جنین ناشی از زنا و وطی به شبهه