فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد تاریخ

اختصاصی از فی گوو مقاله در مورد تاریخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد تاریخ


مقاله در مورد تاریخ

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

تعداد صفحات :20

فرمت :word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

فهرست:

مقدمه زندگی و آثار افلاطون

مقدمه

زندگی و آثار ارسطو

 

افلاطون، مایه تباهی فلسلفه بود یا [دستِ کم] شماری از متفکران مدرن، چنین تصوری را در ما برمی انگیزند. نیچه و هایدگر، هر دو، بر این باورند که فلسفه، هیچ گاه از الطاف و عنایات سقراط و افلاطون، در قرن پنجم پیش از میلاد، بهبودی حاصل نکرد. کم تر از دو سده قبل، فلسفه به جریان افتاده بود و، از جهات بسیار، به زحمت قدم های اول را برداشته بود. اما در اینجا [یعنی در قرن پنجم پیش از میلاد] بود که از قرار معلوم، راه خطا را در پیش گرفت.

سقراط هیچ نوشته ای از خود به جا نگذاشت. منبع اصلی اطلاعات ما از او، شخصیتی نیمه تاریخی است که در مکالمات افلاطون ظاهر می شود. غالباً دشوار است تشخیص دهیم که چه وقت این شخصیت، در حال بیان اندیشه هایی است که خودِ سقراط اظهار داشته است یا صرفاً در مقام سخنگوی افلاطون، نقش بازی می کند


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد تاریخ

دانلود مقاله فلسفه هگل و ارسطو

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله فلسفه هگل و ارسطو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله فلسفه هگل و ارسطو


دانلود مقاله فلسفه هگل و ارسطو

 

مشخصات این فایل
عنوان: فلسفه هگل و ارسطو
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 15

این مقاله در مورد فلسفه هگل و ارسطو می باشد.

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله فلسفه هگل و ارسطو

از جمله آثاری که هگل در جوانی تحت تاثیر کانت و مسیحیت نوشت:
سیستم آداب و رسوم، رابطه میان دین عقلی و دین پوزیوتیستی، زندگی مسیح، و سیستم سیاره ها هستند. و از جمله آثار نبوغ آمیز سالهای بلوغ او: کتاب سه جلدی علم و منطق، فرق بین سیستم فلسفی فیشته و شیلینگ، دائره المعارف علوم فلسفی به طور مختصر، اصول فلسفه حقوق.....

تقسیمات دستگاه فلسفی هگل:
دستگاه فلسفی هگل دارای سه بخش است: 1- منطق 2- فلسفه طبیعت 3- فلسفه روح. هر یک از این سه بخش، یعنی منطق و طبیعت و روح، یک سه پایه را تشکیل می دهد. فلسفه هگل جلد 1 کتاب اول فصفل سوم ، تقسیمات دستگاه صفحه 156 منطق هگل، مثال را بدان گونه که در نفس خویش هست بررسی می کند. این، برنهاد است. طبیعت عبارت است از مثال در حال غیریت یا جز خودی که ضد مثال بنفسه است. این برابر نهاد است. و سرانجام روح....

فلسفه ارسطو:
در فلسفه ارسطو در این که همه افراد طبیعت تغییر می پذیرد بحثی نیست. سخن در این است که چه تغییراتی تدریجی و زمانی است و چه تغییراتی دفعی و آنی. تغییرات تدریجی در این فلسفه به نام ( حرکت) نامیده می شود و تغییرات دفعی به نام ( کون و فساد) یعنی به وجود آمدن دفعی به نام ( کون) خوانده می شود و فانی شدن دفعی به نام ( فشاد) ، و چون از نظر ارسطو و پیروان....

علل چهارگانه ارسطو:
چنان که می دانیم ارسطو به علل چهارگانه قائل است، مدعی است هر موجود طبیعی ناشی از چهار عامل است؛ فاعل، ماده، صورت، عنایت. درباره علل چهارگانه ارسطویی سخنان زیادی هست مخصوصاً درباره علت غایی و در اینجا راه الهیون از مادیون جدا می شود.بوعلی می گوید: « بحث در عنایات عالی ترین بخش فلسفه است».علل چهار گانه ارسطو چنین است....

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فلسفه هگل و ارسطو

تحقیق در مورد ارسطو و فن شعر

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد ارسطو و فن شعر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ارسطو و فن شعر


تحقیق در مورد ارسطو و فن شعر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 26

ارسطو و فن شعر

میراث شگرف پرمایه ای که از تعالیم ارسطو، دانای یونان ، درتاریخ اندیشه باقی مانده است در عین آنکه درعصر ما هنوز لامحاله به عنوان یک پدیده تاریخی و انسانی درخور توجه است خود آن نیز، از یک سو در طی تاریخ پابه پای نهضتها و مکتبهای فکری و فلسفی عرضه تغییر و اصلاح شده است و از سوی دیگرسرمایه ای از اندخته فلسفی دنیای قبل از وی را – درتأثیرهایی که تدریجا از آنها پذیرفته است و درنقدهایی که بهمناسبت طرح مسایل از آنها عرضه کرده است – به دنیای بعد از وی انتقال داده است و البته، با چنین حالی، جای شگفتی نیست اگر میراث فلسفی او مثل شبح یک سنت بردوش قرنها سایه افکند و سرگذشت فکر و فلسفه اوتا حدی با سراسرداستان فرکو فلسفه انسانی مشتبه شود. در واقع از همین روست که ارسطو مثل یک قهرمان برگ افسانه ها، در طی قرنها دراز و در بین اقوام گونه گون، از دیرباز موضوع قصه ها و معروض ستایشها و نکوهشها شده است . درواقع درباره احوال او روایات موجود خالی ازگزاف وافسانه بسیار نیست امااز مجموع آنها می توان تصویری از زندگی و اندیشه او طرح کرد. به موجب انی روایات، و تا حدی که از غور در جزئیات آنها بر می آید، ارسطو به احتمال قوی در نخستین سال المپیاد نودو نهم به دنیا آمد – در سال 384ق م . استاگیرا زادگاه او که امروز ظاهراً شهر استاورو در جای انست یک کوچنشین یونانی در ولایت تراکیه ودر مجاورت کوه آتوس بود که چون یونانیان کالسیس آنجا را آباد کرده بودند تمام نواحی اطراف به نام آنها کالسیدیس خوانده می شد. اهالی استاگیرا و سایر نواحی کالسیدیس البته یونانی بودند و فرهنگ وآداب یونانی هم در بین آنها غلبه داشت. معهذا بعضی محققان مثل برنایزو فون هومبولت به سبب همین نکته که نشأت ارسطو در خارج از خطه اصلی یونان باستان بود، پنداشته اند که وی را باید نیمه یونانی خواند اما گروت و برخی پژوهندگان دیگر به درستی خاطرنشان کرده اند که خانواده های یونانی در این کوچ نشینی ها زبان و آداب قومی خود را حفظ می کرده اند و آنها را نمی توان نیمه یونانی خواند . در واقع اگر د ر رفتار و گفتار ارسطو گه گاه نیز چیزی غیر یونانی هست آن را باید به ویژگی های شخصی و تأثیر محیط زندگی خصوصی او مربوط شمرد. باری ، پدرش نیقوماخس طبیب و رفیق آمونتاس پارشاه مقدونیه و جد اسکندر بود، و شاید همین نکته ، و اینکه احتمالا ارسطو در دوره کودکی در دربار امونتاس با شاهزاده فیلیگوس آشنایی یافته بود، از اسبابی شده باشد که بعدها، فیلیپوس وی را جهت تربیت و سرپرستی پسرش اسکندر انتخاب کرده باشد. درانی باره البته سند موثقی در دست نیست اما آنچه ازمجموع مآخذ و قراین بر می آید این احتمال برا ممکن جلوه می دهد. البته بعید به نظر می آید که ارسطو از تعلیم پدر تأثر مهم و بلاواسطه ای یافته باشد چرا که وقتی پدرش وفات یافت وی طفلی خردسال لیکن علاقه ارسطو به طبیعت و شوق به مسایل مربوط به زیست شناسی و نظایر آن در وی ممکن است تأثیر مع الواسطه و ناخود آگاه حرفه پدری باشد. در حقیقت آنگونه که از روایات کهنه بر می آید خانواده نیقوماخس مثل بسیاری از خاندانهای معروف پزشکان یونانی در آن ایام، نسب خودرا به اسقلبیوس می رانیدند و به هرحال حرفه طبابت در خانواده نیقوماخس موروثی بود. خود او نیز ظاهراً در جراحی مهارت داشت ، جالینوس اختراع وترکیب دارویی را به او نسبت می دهد و خود ارسطو هم در کتاب حیوان اشارتی به یک تألیف او دارد . در هر حال میراث حرفه ای و سابقه احوال خانواده لامحاله انی اندازه در ذهن کودک تأثیر داشته است که اورا به شیوه مشاهده مستقیم در احوال کائنات طبیعت و اسرار زندگی جانوران برانگیخته باشد و ارسطو این علاقه را در تمام کارهای علمی خویش نشان داده است. بدون شک اگر ارسطو، آنگونه که در روایات کهن هست ارث هنگفتی را که در طفلی از پدر دریافت تباه کرده و ناچار یک چند تن به حرفه سربازی و داروفروشی در داده باشد، باز میراث عمده ای را که قبل از ولادت خویش از علایق ذوقی و فکری پدر دریافت توانست به ثمر برساند و ازآن تعلیم بزرگ فلسفی بسازد که حتی با میراث فکری استادش افلاطون معارضه کند و احیانا آن را از حیثیت و اعبتار بیندازد. معهذا روایتی هم که می گوید وی ثروت پدر را برباد داد، و قبل از آنکه در آتن به حوزه افلاطون را ه پیدا کند یک چند به سربازی و دارو فروشی و مشاغل دیگر دست زد ممکن است به کلی بی اساس باشد چرا که از آثار خود او چیزی که تبحر او را در این مسایل و مشاغل نشان دهد برنمی آید . در هر صورت قبل از ورود به حوزه آکادمی افلاطون ، که مقارن 17 سالگی اوبود، از احوال او چیز درستی به طور قطع معلوم نیست. آنگونه که از فحوای پاره ای روایات بر می آید،


 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ارسطو و فن شعر

دانلود تحقیق ارسطو و چهار عنصر خاک و آب و هوا و آتش

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق ارسطو و چهار عنصر خاک و آب و هوا و آتش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق ارسطو و چهار عنصر خاک و آب و هوا و آتش


دانلود تحقیق ارسطو و چهار عنصر خاک و آب و هوا و آتش

مقدمه :

ارسطو که نظریهای فیلسوفان یونانی پیش از خود را خلاصه کرده بود، عقیده داشت که همه مواد موجود در زمین از چهار عنصر «خاک، آب، آزمایش‌های مربوط به هوا و آتش) حاصل شده است. سه عنصر از چهار عنصر ارسطو به سه حالت ماده ، یعنی جامد، مایع و گاز و عنصر چهارم به انرژی مربوط می شود.

دانشمندان، قرنها گازها را نوعی آزمایش‌های مربوط به هوا یا مخلوطی از آزمایش‌های مربوط به هوا با ناخالصی های گوناگون می دانستند. یوهان وان هلمونت، نخستین کسی که تفاوت اساسی بین گازها را دریافت، در اوایل قرن هفدهم نام گاز را که از کلمه یونانی Chaos گرفته شده ، به آنها اطلاق کرد.ولی تا زمان آنتوان لاوازیه (اواخر قرن هیجدهم) اهمیت کامل این تمایز تشخیص داده نشد. لاوازیه در 1778 بر اساس این واقعیت که آزمایش‌های مربوط به هوا مرکب از گاز اکسیژن و گاز نیتروژن است، تفسیری درست از واکنشهای احتراق به عمل آورد.
حالت گازی

از مطالعه خواص گازها این نتیجه حاصل می شود که مولکولهای گاز کاملا از یکدیگر جدا بوده، دارای حرکت سریع می باشند. آشناترین گاز یعنی هوا، در واقع مخلوطی از چند گاز است. آزمایش نشان می دهد که از دو (یا چند) گاز می توان به هر نسبت مخلوطی کاملا همگن به دست آورد. ولی چنین تعمیمی در مورد مایعات صدق نمی کند. چون هر گاز را به صورت مولکولهای جدا از هم با فواصل نسبتا زیاد می دانیم، قرار گرفتن مولکولهای یک گاز در میان مولکولهای گاز دیگر امری معقول و بدیهی به نظر می رسد. این مدل مولکولی برای توضیح تراکم پذیری گازها نیز به کار می آید، عمل تراکم ، نزدیکترکردن مولکولهای گاز به یکدیگر است.

گازها در هر ظرفی که وارد شوند، در تمام حجم آن پخش می گردند. گاز معطری که در اتاقی رها می شود، به زودی در تمام قسمتهای آن اتاق قابل تشخیص است. پخش شدن گازها با قبول حرکت دائمی و سریع مولکولهای گاز قابل توجیه است. علاوه بر این مولکولهای گاز ضمن حرکت نامنظم خود به جدار ظرف برخورد می کنند و این برخوردهای بی شمار، بیانگر این واقعیت است که گازها به دیواره های ظرف خود فشار وارد می کنند.


گاز طبیعی مایع (LNG):
گاز طبیعی چنانچه در فشار اتمسفر تا دمای F º260- سرد شود، به حالت مایع تبدیل می شود. LNG شامل بیش از 95 درصد متان و درصد کمی اتان و پروپان و سایر هیدروکربورهای سنگین تر است. سایر ترکیبات و ناخالصی های گاز طبیعی مانند اکسیژن، آب، گازکربنیک و ترکیبات گوگردی طی فرآیند سرد کردن از گاز طبیعی جدا شده و گاز طبیعی در حالت مایع بدست می آید. البته LNG تا حد 100 درصد متان خالص نیز قابل دستیابی است. حجم LNG 600/1 حجم گاز طبیعی و دانسیته آن 42/0 دانسیته آب است. این ماده، مایعی بی بو، بی رنگ و غیر سمی است و نسبت به فلزات یا سایر مواد حالت خورندگی ندارد. LNG وقتی تبخیر یا با هوا ترکیب شود در دامنه غلظت 5 تا 15 درصد می سوزد. LNG یا بخار آن در محیط و فضای باز حالت انفجاری ندارد. کلیه آزمایشات انجام شده و خواص LNG، ایمن بودن این سوخت را کاملاً تائید می کند زیرا نشت مایع LNG یا ابربخارات آن به محض تماس با زمین یا در اثر حرارت محیط به سرعت در هوا تبدیل به گاز شده و چون در  این حالت از هوا سبک تر است در محیط پراکنده و منتشر می شود. LNG در وهله اول برای خودروهای سنگین دیزلی (HEAVY DUTY VEHICLE) کاربرد دارد. به لحاظ ارزش حرارتی و دانسیته انرژی، مشابه سوخت دیزل (گازوئیل) هست.
LNG  در دمای  ºF260-  و فشار اتمسفریک در حالت مایع اشباع ( در دمای جوش مایع)
 است. بنابر این مانند هر مایع در حال جوش چنانچه در فشار ثابت  نگهداری  شود (حتی با  
افزایش حرارت)  در دمای  ثابت خواهد ماند.  
مادام که بخار LNG از مخازن خارج می شود (boil off)، دمای مخزن ثابت می ماند.
اجزاء  سیستم خودروهای با سوخت LNG:
از لحاظ انتقال سوخت به موتور، مشابه موتورهای با سوخت CNG است و سوخت به صورت بخار وارد موتور می شود. فرق اساسی بین موتورهای CNG, LNG در نحوه نگهداری و تحویل سوخت است.
مخازن ذخیره LNG دوجداره می باشند و برای فشار کاری حداکثر تا 230 psi یا 16bar طراحی شده است. این مخازن دارای لوله و اتصالات لازم برای خارج کردن گاز در صورت افزایش فشار ( با توجه به انتقال حرارت از محیط به مخزن) و یا انتقال سوخت در زمان مصرف هستند. این مخازن مجهز به سیستم اعلام پایان سوخت گیری (پرشدن مخزن) نیز هستند. موتور خودروها گاز را در فشار 4 الی 9 بار (60-120 psi) مصرف می کند.
معایب استفاده از LNG:
بسیاری از مردم به استفاده از مواد در دماهای پایین عادت نداشته لذا نیاز به آموزش خاصی در زمینه استفاده از سوخت در دمای خیلی پایین هست.

 

 

 

شامل 8 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ارسطو و چهار عنصر خاک و آب و هوا و آتش

تحقیق درباره زندگی نامه ارسطو

اختصاصی از فی گوو تحقیق درباره زندگی نامه ارسطو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگی نامه ارسطو


تحقیق درباره زندگی نامه ارسطو

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:4
فهرست و توضیحات:

نامه ارسطو 

ارسطو

سال شمار زندگی ارسطو

یکی از بزرگترین متفکران جهان است. در سراسر تاریخ فلسفه، گذشته از افلاطون و کانت، شاید هیچ کس ژرفا و پهنای اندیشه او را نداشته باشد، از بیست و چهار قرن تاکنون تاثیر او در فیلسوفان و دانشمندان گیتی بیرون از حد و حساب و بسا بیمانند بوده است. دانشمندان ایرانی حتی پیش از اسلام و قبل از رواج زبان عربی از او متاثر بوده‌اند استاد ذبیح الله صفا می‌نویسد:

"در پاره‌ای از کتاب پهلوی اصطلاحات فراوان علمی موجود است و این اصطلاحات که غالبا قابل تطبیق بر اصطلاحات فلسفی یونانی خاصه حکمت ارسطوست، می‌رساند که تنها به وسیله عیسویان ایرانی، علم یونانی پذیرفته و به زبان سریانی ادا نشده است بلکه زرتشتیان نیز به این کار مبادرت کرده و زبان پهلوی را معادل آوردن بسیاری کلمات در برابر اصطلاحات فلسفی یونانی ثروتمند ساخته بودند...یکی از مشاهیر عیسویان [در عهد ساسانی] پولس ایرانی (paulus persa) رئیس حوزه ایرانی نصیبین است که کتابی مشتمل بر بحث درباره منطق ارسطو به سریانی برای خسرو انوشیروان نوشـــت و در آن نسـبت به اثبات وجود واجــب و توحید و سایر نظر‌های فلاسفه، برتری روش حکما بر اهل ادیان اشاره کرد ....معلمین کلیساهای نسطوری در ایران .... چون به آثار ارسطو توجه داشتند در کلیساهای خود در ایران .... با قوت بسیار به تحقیق در روش این استاد یا شراح اسکندرانی او توجه کردند... مجاهداتی که پیش از خسرو انوشیروان (531 ـ 579م ) شده بود در برابر توجه او به علوم فاقد اهمیت است. این پادشاه که هم فرمانروایی مدبّر و هم سرداری شجاع بود به حکمیت نیز علاقه داشت و از فلسفه افلاطون و ارسطو آگاه بود و ترجمه پهلوی این دو استاد را می‌خواند.

 

 

ارسطو در 384 ق.م در شهر یونانی زبان استاگیرا ((stagira واقع در شبه جزیره خالکیدیکس (Chalcidice) چشم به جهان گشود. پدرش نیکو ماخوس (Nicomachus) پزشک بود و عضو صنف آسکله‌پیادای ( asclepiadae ) و طبیب در بار آمونتاس دوم (پادشاه مقدونیه Amyntas). ممکن است ارسطو از کودکی، و در نتیجه شغل پدر، به زیست شناسی دلبسته شده باشد، اما هیچ دلیلی در دست نیست که ار آن هنگام آغاز به تحقیق کرده باشد. پزشکان صنف اسکله‌پیاد فرزندان خویش کالبد شکافی یاد می‌دادند؛ اما ارسطو هنوز بسیار کوچک بود که پدرو مادرش هر دو در گذشتند و بنابراین، بعید است که او از این آموزش بهره‌مند شده باشد.

ارسطو در هفده سالگی به آتن رفت و وارد آکادمیای افلاطون (plato) شد و تا هنگام  مرگ وی در 348 ق.م همچنان شاگرد و همکار او بود و آنجا ماند. اهمیت تاثیر فلسفی افلاطون در همه آثار  ارسطو هویداست. حتی وقتی که او از استاد انتقاد می‌کند یعنی بیشتر اوقات به شهادت نوشته‌های موجود ـ به نبوغ افلاطون احترام عمیق می‌گذارد.

پس از مرگ افلاطون‌، ارسطو از آتن رفت. ممکن است بستگیهایش با دربار مقدونیه سبب رویگردانی مردم از او شده باشد. شاید هم نسبت به انتخاب اسپئوسیپوس (Speusippus) به جانشینی افلاطون نظر خوش نداشته، زیرا با رگه‌ای از آرای مکتب افلاطونی که در آثار اسپئوسیپوس پرورش داده می‌شده موافق نبوده است. به هر تقدیر، ارسطو به دهرت هرمیاس (hermias)، که از همشاگردیهای گذشته‌اش در آکادمیا و در آن زمان جبار آلوس در تروآد (Troad) بود به آن سان رفت. سه سال آنجا عضو محفل کوچکی از متفکران بود و باپوتیاس (Pythias)، دختری که هرمیاس او را به فرزندی پذیرفته بود، ازدواج کرد. در ایام اقامت در آسوس و سپس در میتوانه (Mitylene) در جزیره لیسبوس (lesbos)  ، دست به پژوهشهای در زیست شناسی زد که بعدها شالوده نوشته‌هایی علمی‌اش شد.

در 349 ق.م ارسطو به دعوت فیلیپ مقدونی (Philip of Macedon پادشاه مقدونیه) به پلا(pella ) پایتخت آن سرزمین رفت و مربی فرزند او، اسکندر کبیر (Alexander the great ) شد که پسری سیزده ساله بود.

پس از پایان دوره تربیت اسکندر، ارسطو به استاگیرا بازگشت و چند سال آنجا بود و سپس باز به آتن رفت و به تعلیم فلسفه پرداخت.

ارسطو در آتن از بیگانگان مقیم بود، بنابراین، نمی توانست مالک ملکی در آن شهر باشد. پس بیرون شهر چند ساختمان اجاره کرد و در اینجا که لوکیون (lykeion) نام گرفت. مدرسه‌ای از خود بنیان نهاد. (متصل به ساختمان اصلی ایوانی ستون‌دار "پری پاتوس Peripatos" بود و همین سبب شد که بعدها پیروان ارسطو را "پری پاتیک" بنامند).

 او بعضی سخنرانیها برای عامه می‌کرد، اما بشتر اوقاتش به نوشتن یا به درس گفتن برای گروهی کوچکتر از شاگردان جدی می‌گذشت. اغلب آثار موجود او متن درسهایی است که به این گروه داده شده و به نگارش در آمده است. در این گروه چند متفکر نیز مانند تئوفراستوس (Theophrastus) و ائودموس (eudemus) عضویت داشتند که بعدها خود از دانشمندان معتبر شدند. پوتیاس، همسر ارسطو هنوز دیری از این دوره زندگی نگذشته فوت کرد، و او بقیه عمر را با زنی برده به نام هرپولیس (herpyllis) به سربرد و از او پسری موسوم به نام نیکو ماخوس پیدا کرد که کتاب اخلاق نیکوماخوس را به اسم وی کرده است. ارسطو در وصیّت نامه خویش از هرپولیس به علت وفاداری و مهربانی‌اش به نیکی یاد می‌کند، هرچند تا پیش از مرگ خودش او را قانوناً از بند بردگی آزاد نکرد. بر خلاف افلاطون و بسیاریی از افراد تحصیل کرده یونانی در آن روزگار، به نظر می‌رسد که ارسطو منحصرا به جنس مخالف گرایش داشته است. چنین می‌نماید که بر زنان آنچنان احترامی نمی‌گذاشته و حتی توجه دقیقی نمی‌کرده است.

وقتی که در 323 ق.م مرد و احساسات ضد مقدونی در آتن دوباره سر برداشت، ارسطو ناگزیر از ترک آن شهر شد. واضح است که معتقد بوده که جانش در خطر است، زیرا با اشاره به اعدام سقراط (Socrates) می‌گوید اجازه نمی‌دهد آتنیان "دوباره نسبت به فلسفه مرتکب گناه شوند". پس به خالکیس (chalcis) موطن خویشاوندان مادری‌اش، رفت و سال بعد به علت بیماری در‌گذشت.

دانته هنگام وصف دکارت نخستین دوزخ درباره ارسطو چنین می‌گوید:

دیــــدم آن پیــــر و استــــاد همه                  او چو چوپان و دیگران چو رمه

همه ارباب فضل و دانش و هـوش                 حلقه طاعتش نهاده به گوش

بــر فلاطــون و پیـــر او سقــــراط                   پیشتر از همه به قرب بساط

از این بیانات مقدار احترامی را که در ارسطو طی هزار سال از آن بر خوردار بوده است می‌توان حدس زد. دوران اقتدار ارسطو هنگامی به پایان رسید که اسباب و آلات نو پیدا شد و مشاهدات روز افزون گردید و تجربیات از روی تانی و دقت علم را از نو نبا نهاد و " آلکم "  و "راموس" و " راجر " و فرانسیس بیکن با اسلحه مقاومت‌ناپذیری مسلح شدند. تاکنون هیچ مغزی نتوانسته است تسلط خود را بر فکر بشر این اندازه ادامه می‌دهد.

به گرداگرد خود چون نیک می‌دید                 بلا انگشتری و او نگین بود

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی نامه ارسطو