فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله آیا لجبازی کودک شما یک اختلال است

اختصاصی از فی گوو دانلودمقاله آیا لجبازی کودک شما یک اختلال است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

با شروع فصل پاییز کمکم هوا خنک و خنکتر میشود و با غروب آفتاب سرمای ملایمی بر فضا حاکم. مریم، دختر کوچولوی پنجسالهای است که قرار است در یکی از شامگاههای سرد پاییزی با مادرش برای خرید به خیابان برود. کشوی لباسش را باز میکند و پیراهن صورتیاش را بیرون میآورد تا بپوشد. اما مادر با او مخالفت میکند و میگوید: «هوا سرد است». مریم جواب میدهد: «نه من سردم نمیشود.» پایان این ماجرا به اصرار پرخاش و گریه مریم و عصبانیت مادر ختم میشود. تقریبا در بسیاری از موارد چنین مشکلاتی بین مریم و مادرش به وجود میآیند و مادر مریم از لجبازی او سخت نگران و ناراحت است. اما چرا مریم لجباز است؟لجبازی در حدود سنین سه تا شش سالگی بروز میکند و از ویژگیهای رشدی بچهها محسوب شده و اختلال نیست. «پریستینه آرزومانیان» روانشناس بالینی میگوید: «این ویژگی رشدی همزمان با شکلگیری من در کودک به وجود میآید و به مرور زمان در سنین بعدی کمرنگتر خواهد شد. کودک در این سنین شروع به کشف خود و محیط پیرامون میکند.» «عاطفه فردوسیپور» روانشناس تربیتی هم در این مورد میگوید: «حدود سنی ۳ تا ۶ سالگی کودک را دوره پیش عملیاتی مینامند. توجه کودک در این مرحله فقط به خودش است و به دلیل ظرفیتشناختی محدود قادر نیست خودش را جای دیگران بگذارد. در واقع لجبازی برچسبی است که دیگران به کودک میزنند و ناشی از عدم تحول شناختی اوست.» آنچه ما تحت عنوان لجبازی کودکان میشناسیم عبارت است از نافرمانی کودک از دستورات پدر و مادر، بینظمی و... دکتر «راشل بارلی»، نویسنده کتاب «کودک لجوج شما» و «هشت مرحله برای رفتار بهتر»، اظهار میکند: «کودکان در این سنین سرسختانه نسبت به آنچه میخواهند اصرار میکنند. اما والدین باید بدانند که اگرچه کودکشان سرسختی میکند و موجب ناراحتی آنها میشود اما او آماده تغییر عقیده نیست.» اگرچه در این سنین مهارتهای زبانی و گفتاری کودک خوب است اما او هنوز منطق بزرگسالان را درک نمیکند. بنابراین بحث و مجادله با او بیفایده خواهد بود. والدین باید از مقابله بیمورد با کودک خودداری کنند و فقط در مواردی که رفتار کودک مشکلی را ایجاد میکند با قاطعیت و به آرامی او را از انجام آن رفتار یا انتخاب باز دارند. آرزومانیان معتقد است: مخالفتهای زیاد و بیمورد باعث افزایش حالت مقابله و ستیزهجویی در کودک میشود و حتی ممکن است در آینده هم به صورت عادتی که تبدیل به اختلال لجبازی شده است در فرد بروز کند.
لجبازی اگر همراه با پرخاشگری شدید باشد و در سنین بالا هم همچنان در فرد وجود داشته باشد، میتواند یک اختلال محسوب شود و برای درمان آن باید از یک روانشناس کمک گرفت. پزشک با ارزیابی اینکه فرد در چه موقعیتهایی لجبازی میکند، دستورات لازم برای رفع این رفتار را به والدین خواهد داد. یکی از راههای از بین بردن این رفتار بیتوجهی نسبت به موقعیت لجبازی است به طور مثال کودکی که هنگام غذا خوردن لجبازی و از غذا خوردن امتناع میکند با کمی بیتوجهی مادر و عدم اصرار او در این مورد اصلاح خواهد شد. البته هرگز نباید نقش تشویق را فراموش کرد با تشویقهای به موقع و درست میتوان رفتارهای صحیح را جایگزین رفتارهای نادرست کرد. تشویق باید بلافاصله بعد از انجام رفتار درست و به اندازه میزان خوبی رفتار باشد. برای یک رفتار کوچک مثلا جمع کردن اسباببازیها نباید تشویق خیلی بزرگی در نظر گرفت در این مورد میتوان ساعت بازی با دوستان را افزایش داد. عاطفه فردوسیپور، روانشناس تربیتی در مورد علل تشدید لجبازی میگوید: امر و نهیهای مکرر و فرمانهای غیرعلمی به کودک باعث تشدید لجبازی در کودکان میشود، به طور مثال اینکه همیشه و تحت همه شرایط از کودک بخواهیم هر روز سر ساعت معینی بخوابد و بیدار شود. تبعیض بین کودکان، دادن قولهایی که هرگز به آنها عمل نمیشود، بیتوجهی و خشونت والدین، مخالفتهای مکرر با رفتارهای کودک و استفاده نابجا از تنبیه و تشویق باعث افزایش لجبازی در کودکان خواهد شد. گاهی بر اثر عوامل یاد شده کودک دست به پرخاشگری میزند، اما والدین پرخاشگری او را با لجاجت اشتباه میگیرند. لجاجت پدیدهای طبیعیتر از پرخاشگری است و متعلق به کودک است. او در ادامه یادآور میشود: «گاهی علت پرخاشگری و لجاجت کودک در رفتار ما نهفته است، در واقع گاهی ما مقصر اصلی هستیم. در سنین بالاتر و بعد از ورود به پیشدبستانی و دبستان هم اولیای مدرسه و قوانین آنها در این زمینه نقش مهمی خواهند داشت.
لجاجت و کج خلقی در کودکان

 


در قسمت قبل به سه مشکل از اختلالات رفتاری کودکان یعنی جویدن ناخن ، مکیدن شست و شب ادراری پرداختیم . اینک در ادامه می خوانیم...
مشکلات اجتماعی
وقتی که کودک راه رفتن و تکلم را بیاموزد، روش های بیان مشکلات هیجانی وی توسعه می یابد. در این حال ممکن است مشکلات هیجانی خود را از راه تخریب و عدم تحرک و مخالفت جویی و منفی کاری و مانند اینها ابراز کند.در دو تا سه سالگی کودک گاهی رفتارهایی دارد که مورد قبول خانواده نیست. والدین باید پیروی از مقررات اجتماعی را به کودک بیاموزند . اگر خواسته والدین عاقلانه و متناسب باشد و نیاز کودک به محبت را ارضاء کند ، کودک به تدریج تحت کنترل درخواهد آمد. اما اگر الزام والدین شدید و ابراز محبت آنها به صورت صحیحی نباشد ، طفل ممکن است که رفتارهای ناهنجار این دوره را تشدید کند و امکان دارد که این ناهنجاری ها در او تثبیت شوند. طفل خردسالی که از او انتظارات زیادی دارند و یا نسبت به وی محبت کمی ابرازشده به دو شکل واکنش نشان می دهد : اولاً ممکن است نهایت کوشش خود را با توانایی محدودی که دارد، برای انجام تقاضاهای والدین به کار برد و به یک کودک در خود فرو رفته مبدل شود . ثانیاً امکان دارد کودک سرکشی بار آید. سرکش بودن طفل ممکن است به شکل غیر فعال و یا به صورت پرخاشگری باشد. هرگاه از طفلی که به شکل غیر فعال سرکش باشد بخواهند تا کاری را انجام دهد، با خوشرویی قبول می کند ولی به حدی در انجام آن کار تعلل می ورزد که هرگز آن کار انجام نمی شود. در صورتی که بیشتر اطفال سرکش مهاجم آشکارا از دستورات سرپیچی می کنند . ولی در هر دو حال ، والدین نمی توانند به انتظارات خود در مورد کودکشان جامه ی عمل بپوشانند. کودک سرکش مهاجم در مورد هر چیز که از وی خواسته شود، مخالفت شدید نشان می دهد و به نظر می رسد که مجازات برای چنین کودکی مؤثر نخواهد بود.
او در قبال کوشش هایی که برای اصلاحش به کار می رود، مقاومت نشان می دهد و ظاهراً در برابر خشم والدین بی اعتناست. منفی کاری او به صورت فعالیت های خرابکارانه خود نمایی می کند. به نحوی که اعمال مزبور به مراتب شدیدتر از اعمال کودکانه همسن وسالان وی است . رابطه اش با سایر کودکان دشوار است و اغلب منجر به زد و خورد و کشمکش می شود. چنین کودکی بیش از اندازه ، خودبین و قدرت طلب است . کودک غیرفعال سرکش ظاهراً مطیع بوده و در رابطه اش با دیگران اشکالات کمتری به بار می آورد ولی بالاخره به همان نتیجه عدم سازش می رسد ؛ بدین معنی که در حرف تسلیم شده اما درعمل آنچه را که از او خواسته اند انجام نمی دهد. پیوسته موجب ناراحتی والدین می شود ؛ اما به آن اندازه که طفل سرکش مهاجم مورد تنبیه و مجازات قرار می گیرد، او مجازات نمی شود .

لجاجت و کج خلقی
لجبازی کودک ممکن است واکنشی باشد که کودک در قبال کوچکترین سرخوردگی از خود نشان می دهد. ممکن است مانع کاری که کودک میل دارد انجام دهد، شوند، در این حال کودک تحریک وعصبانی می شود و چیزهایی از این قبیل می گوید: "هیچ کس مرا دوست ندارد . هیچ وقت کسی چیزی به من نمی دهد. اما همه از من انتظاراتی دارند که انجامش از عهده ام خارج است". ممکن است کودک دراین حال خود را به زمین بکوبد ، سرش را به زمین بزند، لگد بزند و توجهی به محیط اطراف نداشته باشد. در عصبانیت های معمولی ، این حالت فقط یکی دو دقیقه طول می کشد و با خسته شدن طفل برطرف می شود و بعد از آن به مدت چند دقیقه به آهستگی هق هق می کند و حتی اغلب ممکن است از حرکتی که کرده و عدم کنترلی که نشان داده است ، پشیمان شود . ولی در حین عصبانیت نمی توان با استدلال طفل را آرام کرد ؛ زیرا در این لحظات تماس کودک با محیط تا حدود زیادی قطع شده است. برای فهم لجاجت و بدخلقی کودکان و درمان آن بایستی تمایل کودک و انتظارات والدین را به خوبی شناخت و در جهت هماهنگ کردن آن اقدام کرد. حالت بد خلقی وعصبانیت کودک را می توان به منزله دریچه اطمینانی دانست برای برطرف کردن هیجانات شدیدی که طفل نمی تواند آنها را کنترل کند.

یکی از روحیاتی که در بر خی از کودکان به چشم میخورد روحیه لجبا زی است کودکانی که دارای اینگونه روحیه می با شند زندگی را برای دیگران تلخ می سازند آنچه که در فرد لجوج وجود دارد اصرار وابرام در به کرسی نشاندن حرف خود است موضوعات برای لجوج چندان اهمیت ندارد بلکه مهم یک دندگی وتسلیم نشدن در برابر افکار دیگران است. لجبازی یکی از صفات ناپسندی است که به شدت عواطف و احساسات دیگران راجریحه دار نموده پیوندهای دوستی و یگانگی را از هم جدا می سازدفرد لجباز برای اینکه خواهش غرورآمیز خود را اعمال نماید در هر انجمنی سخنی به میان آید و در هر مو ضوعی اظهارنظر شود بدون اینکه قصد راهنمایی داشته باشد بیدرنگ زبان به اعتراض می گشاید وبا جملات و انتقادات بی مورددر صدد کوبیدن و نابود ساختن شخصیت دیگران است شخص لجوج باروحیه لجبازی قضاوت منصفانه را از دست داده به حق کشی وانواع بی عدالتی ها جسور و بی باک میگردد علی (ع) می فر ماید (اللجاج یفسدالرّای )یعنی :لجاجت فکر و اندیشه راتباه می سازد.

 

وراثت و لجاجت
بدون تردید رو حیات پدران ومادران در فرزندان اثر می گذارد این تاثیر به صورت زمینه های بسیار کوچکی به کودکان انتقال مییابد ولی بروز و رشد این زمینه ها تابع شرائط محیطی است . اگر مقتضیات تربیتی موافق و مساعد با این زمینه ها باشد پرورش ورشد آنها قطعی است و اگر جو پرورشی بر خلاف آن باشد برای ظهور و بروز آنها ،مجالی فراهم نخواهد آمد .نا گفته نماند که منظور از محیط تربیتی علل وعوامل گوناگونی است که حتی بهداشت و مواد غذایی و محیط زندگی و سلامت تن و امنیت خاطر کودک را نیز در بر می گیرد . بنا بر این کودک با رو حیه لجبازی از پدر ومادر متولد نمی گردد بلکه با فطرت پاک قدم به جهان هستی می گذاردو این عوامل سازنده ترتیبی اوست که می تواند از او یک انسان سازگارویا فرد لجبازو یک دنده ساخته تحویل اجتماع دهد.
علل لجاجت

لجبازی کودکان نمی تواند در انحصار یک علت وعامل باشد بلکه علل وعوامل متعددی در پیدایش روحیه لجبازی اثر داردو ما در این جا به برخی از آنها اشاره می نمائیم:یکی از علل ، محبت های افراطی پدران ومادران است البته در مواردی هم شرائط و اوضاع خارجی در ضرورت این توجه و محبت فوق العاده موثر می باشد . مثلاً برخی از کودکان فرزند منحصر خانواده هستندیا از نظر جنسیت تنها پسر خانواده می باشند و در بعضی از موارد هم ،کودک از اول علیل و ناتوان بوده،دوره بیماراش طولانی بوده ،برای او وضع استثنائی به وجود آورده در چنین مواردی پدران ومادران می کوشند به همه خواسته های کودک جواب مثبت دهند ،گرچه برخی از این تمایلات اصولی ومنطقی نباشد در نتیجه چنین کودکانی بتدریج با روحیه لجبازی تربیت می شوند پرواضع است کودکانی که درخردسالی هرچه خواسته فوراً برایش تهیه می شده بعدها با این روحیه خو گرفته توقع دارد هر چه بخوا هند و وهر چه بگو یند، باید دیگران بدون قید و شراط خواسته او را انجام دهند.

محرو میت و لجبازی

 

کودک در هر دوره از زمانی نیازهایی دارد، او همانطور که به غذا ولباس احتیاج دارد به بازی وتفریح هم نیاز مند است . برخی از پدران ومادران بر اثر بی توجهی به نیاز های طبیعی کودکان یا علاقمندی افراطی آنان به جنبه های آموزش فرزندانشان هیچگاه وسایل بازی و تفریح های مشروع برای فرزندان خود تهیه نمی نمایند ، در برخی از خانواده ها کودکان گرفتار فقدان عاطفی بوده، از امنیت خاطر بر خور دار نیستند در محیط خانوادگی آنان بجای صفا و صمیمیت جنگ و جدال وجدایی ،حاکم مطلق است . بدیهی است این محرومیت ها بتدریج کودکان را عقده ای ولجباز بار می آورد ، اینگونه کودکان با روحیه لجبازی ، عقده ها و ناراحتی های خود را جبران می نمایند . بعضی از خانواده ها کودکان خود را از بسیاری از آزادیهای معقول ومشروع باز داشته به سختی آنان را در منگنه فشار ، قرار می دهند اینگونه کودکان با مکانیسم دفاعی به یک نوع اعتیاد و آلودگی خطر ناکی دست می زنند و ریشه وانگیزه این کار جز لجاجت و دهن کجی کردن چیز دیگری نمی باشد.
پیش گیری های اسلام از لجاجت

در همه مقررات وقوانین اسلامی این واقعیت به چشم می خورد که اسلام بطور جدی و قاطع با هر عاملی که از آن تفرقه وجدایی ودشمنی وعداوت وکینه توزی به وجود آید شدیداً مبارزه کرده است تا آنجا که از عواملی هم که امکان بروز هر نوع تصادم و برخوردی داده می شود اکیداًجلو گیری به عمل آورده استامام باقر (ع) می فر ماید : (ان تترک المراء وان کنت محقاً ). یعنی :ستیزه جویی وجدال را رها ساز اگر چه حق با تو باشد. درمان لجاجت درمان لجبازی کودکان کمی دشوار است باید کوشید از راههای صحیح واصولی به مبارزه با لجبازی قیام کرد چه با پیاده کردن هر عامل غیر تربیتی علاوه بر اینکه لجبازی را درمان نکرده ایم بلکه به توسعه وگسترش آن دامن زده ایم . برخی ازپدران می کوشند با تسلیم شدن و آزاد گذاشتن کودک لجبا ز ، او را تربیت کرده ضمناً خود را از اصرار و ابرام و گریه او نجات و رهایی بخشند ،عده ای هم می کو شند با توسل به زور وکتک زدن ، لجبازی او را از بین ببرند بدیهی است این دو روش منطقی واصولی نمی باشد زیرا کودکی که با اصرار حرفش را به کرسی بنشاند علاوه بر این که لجبازی پایان نمی پذیرد بلکه بر شدت آن افزوده می گردد . واما نارسا بودن روش دوم این که اصولاً تنبیه بدنی هرگز نمی تواند یک عامل تربیتی بشمار آید در پایان ،راه اساسی این است که فرد لجباز باید باز سازی گردد تمام علل وعوامل که روح لجاجت را در او بوجود آورده ، باید از بین برود تا کودک ، تعادل خود را باز یافته از لجبازی دست بکشد و پیش از باز سازی ،بهترین روش درمانی ، عدم اعتناء و توجه به کودک لجباز است بدون این که تسلیم او شده یا به زور و تنبیه متوسل گشته باشیم .

 

علت‌ لجبازی‌ کودکان‌ چیست‌؟

 

مهمترین‌ علت‌ لجبازی‌ کودکان‌ که‌ با حذف‌ آن‌ درصد زیادی‌ از این‌ رفتار کاسته‌ می‌شود انتقام‌ مداوم‌ و گاه‌ بی‌رحمانه‌ و غیرمنصفانه‌ از کودک‌ است‌ که‌ با عدم‌ توجه‌ شما به‌ نکات‌ و وجوه‌ مثبت‌ شخصیت‌ و رفتار او همراه‌ می‌گردد. اگر به‌ رفتار خود نیز دقت‌ کنید می‌بینید که‌ کمی‌ نرمش‌ از سوی‌ دیگران‌ حالت‌ دفاعی‌ را در شما کاهش‌ می‌دهد و شما حتی‌ ممکن‌ است‌ به‌ کاری‌ که‌ مایل‌ به‌ انجام‌ آن‌ نیستید در یک‌ شرایط‌ مثبت‌ و بدون‌ امر و نهی‌ شدید اقدام‌ کنید. فرزندان‌ نیز چنین‌ هستند، یعنی‌ اگر شما خواسته‌های‌ خود را منط‌قی‌ بیان‌ کنید، اگر بیان‌ شما همراه‌ با محبت‌ و عشق‌ باشد، اگر انتقادهای‌ شما با فاصله‌ زمانی‌ باشد و او را مورد بمباران‌ انتقاد قرار ندهید، اگر به‌ او زمان‌ و مکان‌ تجدیدنظ‌ر بدهید اگر به‌ نکات‌ مثبت‌ او تاکید کنید، می‌توانید ریشه‌های‌ لجبازی‌ و حالت‌ دفاعی‌ در او را از بین‌ ببرید و به‌ یک‌ رابط‌ه‌ سالم‌ و مثبت‌ و سازنده‌ دست‌ یابید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آیا لجبازی کودک شما یک اختلال است

دانلود مقاله آیا موسیقی آرام بخش می تواند در تمرکز دانشجویان تأثیر گذار باشد

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله آیا موسیقی آرام بخش می تواند در تمرکز دانشجویان تأثیر گذار باشد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده
در پژوهش حاضر که به بررسی رابطه بین موسیقی و دقت در دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشگاه تهران مرکز رشته روان شناسی شهر تهران در سال تحصیلی 1387 پرداخته شد ، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی روان شناسی دانشگاه تهران مرکزی در سال تحصیلی 88 – 1387 می باشد که از این گروه تعداد 50 نفر بعنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند که برای 25 نفر از این گروه موسیقی اجرا شده و برای 25 نفر اجرا نشده است و روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی است .
ابزار مورد استفاده آزمون تولوز پیه رون می باشد که با استفاده از روشهای آماری به بررسی داده ها پرداخته ، در نهایت نتایج ذیل استخراج شده است :
بین دو گروه آزمودنی آزمایش و گواه از نظر میزان دقت تفاوت معناداری وجود ندارد بنابراین می توان نتیجه گرفت شنیدن موسیقی آرام بخش بدلیل عدم کنترل عوامل مزاحم و .......... نتوانسته بر افزایش دقت آزمودنی تأثیر داشته باشد .


مقدمه
برای مواجهه شدن با سوالات بی شمار این جهان درهایی از رنج های بی شمارش راهی جز رشد هوشیارانه ای برای پیمودن نیست . این هوشیاری ، آن نوع هوشیاری است که از خلال رویا شدن حس زیبا شناسی و ادراک آن حاصل می شود و تداوم می یابد .
این هوشیاری روح شناخت زیبائی های این جهان را در زبان موسیقی ، زبان رقص ( ریتم حرکت) و زبان شعر که به بیانی مهربان ترین و شاید عاشقانه ترین پیام های خلقت می باشند ، بازشناسی می کند و آنها را بعنوان فرزندان هنر به قالب هویت می کشاند و پیام آنها را به زبان رنگ – شکل – طراحی – نقاشی و نور و .......... تفسیر نموده و با نهادو درون انسان و هستی پیوند می دهد و معنا می کند ( کنگره هنر درمانی ، 1385 )
هنر این چشمه زاینده که آب حیات از آن می جوشد ، دارای ارزش جاودانگی و بخشیدن حیات ابدی است . هر کس بخواهد حیات جاودانه بیابد باید در آن وارد شود و شستشو کند . تمام کائنات و عالم خلقت غرق در دریای هنرند و با صدا و رقص و حرکت ، سجود خود را در برابر سازندة خود بجا آورده و نماز می گذارند .

موسیقی
موسیقی نیازی فیزیولوژیک ، ذهنی ، احساسی ، اجتماعی ، فرهنگی در زندگی انسان است و از این طریق نیازهای ریشه ای گسترده در تار و پود زندگی بشر پیدا کرده است .
موسیقی رابطه زیستی و فیزیولوژیک با مغز آدمی دارد . ریتم ، محرک بیولوژیک و ملودی لذّت خوشی و خیال انگیزی است . به این دلیل کوچکترین کنش ریتمیک و نوای موزون روح و جسم را بر می انگیزد .
از آغاز نوزادی بدون آن که آموزشی در کار باشد توجه به ریتم وملودی وجود و مغز به هماهنگی ، نظم و سازماندهی اصرار و گرایش دارد و موسیقی جلوه و تشابهی از این هماهنگی است .
موسیقی نیازی شناختی است . با توجه به موسیقی دنیایی از زیبائی ها ، رمز و راز صوت ها ، هماهنگی ها و وحدت اجزا و ارضای خیال انگیزی ها گشوده می شود و ذهن از ورود به تصورهای تازه ،الهام و خلق افکار جدید لذّت می برد . اندیشه ها و افکاری که در ذات دانش موسیقی وجود دارد وبا کنجکاوی بشر اندکی از آن کشف شده و دانش گسترده موسیقی امروزی را بوجود آورده است .
از سوی دیگر موسیقی با عناصر ذهنی مانند تخیّل ، حافظه ، تداعی ، الهام و ........ درآمیخته که در نتیجة آن مقوله ای شناختی بوجود آورده است.
امّا موسیقی بیش از هر چیزی نیازی عاطفی و احساسی است . موسیقی سیستم عواطف مغز را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساسی و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود و از همه مهم تر احساس ها را وسعت می بخشد .
هم چنین موسیقی نیازی اجتماعی است و همبستگی در ذات مطبوع آن وجود دارد . هر جا موسیقی جاری است گروهی در کنار هم جمع اند زیرا موسیقی به راحتی می تواند احساس ها و بیان مشترکی را در جمع بوجود آورد و نیروی عمومی را بر انگیزد . موسیقی نیروی همدلی است ، از آن می توان در تفاهم اجتماعی و سلیقة ملّی بهره جست .
هم چنین موسیقی زبان احساسی تاریخ و فرهنگ ، آیین ها و مراسم بشری است به خصوص آن گاه که کلام و نوشتار ناتوان بوده اند . در طول تاریخ موسیقی وسیله ارتباط و بیان نیاز و القای خواست ها بوده است . موسیقی از احساس برخاسته و با آن شکل و تحول یافته است . موسیقی هر ملتی معرف روحسه و سیر عاطفی و حالت روحی آن است . از این رو با شناخت موسیقی اقوام به روش ها و نگرشهای عاطفی و رفتاری آنها پی برد و رفتارهای احساسی آنها را پیش بینی کرد .
ریتم ها ، ملودی ها ، فواصل فیزیکی و گردشهای آهنگین موسیقی هر منطقه ای بر اساس طبیعت ، گنجایش ظرفیت عاطفی و نگرشهای حسی و حرکتی مردم آن شکل گرفته است .« زاده محمدی ، 1380 »
زمانی موسیقی در دست طبیبان نخستین برای تسخیر امراض و اشباح مزاحم و خروج آنها در هیجان ضرباهنگ و حرکات و آواهای موزون شفابخش بود و روزگاری دیگر در اندیشه یونانیان برای تنظیم هارمونی عناصر بدن به کار رفت و امروز در برداشتی علمی و کاربردی برای ایجاد نیروی زندگی ، سلامت و توانایی در مراکز گوناگون پزشکی ، روان پزشکی و زندگی روزمره مردم حضور یافته است .
امروز دیگر همه افراد از کوچک تا بزرگ ، آرام و بی قرار ، بیمار و سالم ، از فرد رنجور و مضطرب تا افسرده و ...... از قوای آرام بخش و دلنشین موسیقی بهره می برند . (اشمیت تپرز ، ترجم زاده محمدی ، 1380 )
تم های آرام بخش ملایم یکنواخت و ریتم آن آرام است . این تم حالت عاطفی خاصی ندارد بعبارت دیگر شور و حالی بوجود نمی آورد و یا کسی را تحریک نمی کند و در خود فرو نمی برد ممکن است یک ملودی حالت دار مانند ملودی خرین ، فرد افسرده ای را آرامش دهد امّا این آرامش ناشی از ساختار ملودی نیست بلکه ناشی از شرایط زمان و احساس شنونده است . در واقع این ملودی آرام بخش مقطعی و مشروط است .
مهم ترین خصیصه ملودی آرام بخش این است که هیچ احساس و هیجان خاصی را القا نمی کند . ریتم وگردش های ملودیک آرام و یکنواخت آن در فواصل بزرگ کمک می کند تا از سرعت و فشار خیالات و هیجان ها و خستگی ها بکاهد و با آهسته کردن احساس و هیجان در گردشها و فواصل مطبوع وبزرگ حالتی آرام و خوشایند و بدون هیجان و غلبه احساسی ایجاد کند ( زاده محمدی ، 1381 )

 

بیان مسئله
موسیقی یکی از ابزارهای تربیتی اثر گذار زندگی معاصر است و هر کس ناگزیر به شکلی از آن استفاده می کند . پس فهم آن نیز جزء آموزش فکری مردم و از جمله وظایف آموزش و پرورش هر کشوری است . بی شک موسیقی موهبت و پرتویی الهی است و ضرورت وجود و استفاده از آن در تقدیر بشر و برنامه ریزی یزدانی قرار دارد و نیازی زیستی و سرشتی قوی پیشتوانه آن است که این گونه در زوایای گوناگون زندگی بشر از آموزش و تربیت و یادگیری تا نیایش و درمان و سرگرمی او نفوذ پیدا کرده است . موسیقی هم چون امواج دریا سراسر انرژی ، کشش وعلاقه ، دوستی ، محبت و جذابیت است . این انرژی و کشش وقتی از حد خود بگذرد امواج خروشان و طوفانی می شود که پریشان کننده است وانسان بدون قایق اندیشه در این دریای مواج ادوار خود گسسته ، خواهد شد .
موسیقی مانند یک زبان مطالعه و به دلیل همگانی بودن و نیاز عمومی به آن در واقع نوعی زبان مادری و درونی بشر است . زبانی که هر روز به صورت های مختلف ، کلمه ها ، و مفاهیم آن را می شنویم و حس می کنیم . شایسته آن است که قواعد ، اجزاء ، ترکیب و ارکان این زبان رایج را بشناسیم و با فهم و درایت به دنیای زیبا ، تصور و الهام های آن وارد شویم و زیبایی ، تجربه های عرفانی و الهامی وسیر روحی آن ها را احساس کنیم به همین دلیل فراگیری ارکان و اصول موسیقی جزء اهداف و برنامه های عالی آموزش و پرورش در تمامی مقاطع کشورهای پیشرفته جهان است و از نیازهای انسانی به شمار می رود .
موسیقی درمانی به مفهوم عالی و تجربی آن با گذر از تاریخ کهن و افسانه ای ، سرانجام با کوله باری از دانش و تجربه بعنوان رشته ای علمی و دانشگاهی به ثمر نشست و نیروی سیال و سحر انگیز موسیقی همگام با دانش پزشکی و روان شناسی به زندگی بشر نشاط ، سلامت و انرژی بیشتری بخشید .
موسیقی درمانی راه و روش استفاده از موسیقی برای ایجاد آرامش ، خوشی ، سلامت و توانایی فردی و اجتماعی است .
جامعه ایرانی علاقه مند و نیازمند موسیقی است . موسیقی بخشی از فضا ، مکان ، تاریخ و احساس اوست . در طول تاریخ ، روحیه ایرانی به هنر سرزنده و سازگار بوده است . تاریخ ایران بیش از هر صنعت دیگری با جلوه های هنر نمایان است . روحیه عاطفی حالت های شیدائی و ظرافت های احساسی و الهامی خمیر مایه خلاقیت های تاریخی هنر است . هنری که عشق ورزیدن ، وحدت و دلدادگی های متعالی اساس آن است .« زاده محمدی ، 1380 »
به عبارت دیگر جامعه ایران نیازمند ارتقای درک علمی از موسیقی و ترمیم فرهنگ شنوایی موسیقایی است تا از گردونه محدود احساسی خارج و بر فضای گسترده و فکورانه آن نظر پیدا کند و موسیقی را بفهمد و بخوبی در اختیار گیرد .
موسیقی درمانی یکی از جلوه های کاربردی موسیقی در زندگی عموم است . آشنایی با این رشته نیز می تواند استنبا و انتظار عموم از موسیقی را ارتقا بخشد و ذهن را بسوی کاربرد گسترده آن وارد سازد . « زاده محمدی ، 1380 »
پژوهش های متعددی تأثیر موسیقی را بر علایم حیاتی و هورمونهای بیماران جسمی از جمله جراحی ارتوپدی ، بی هوشی و دندان پزشکی نشان می دهد .
در تحقیقی جامع ، اسپینتج و دورو ( 1985 ) اثر موسیقی ضد اضطرابی ( آرام بخش ) بر ضربان نبض ، فشار سرخرگی خون ، سطح ترشح هورمون رشد ( GH ) ،سطح ترشح ACTH و سطح ترشح پرولاکتین در پلاسمای خون بررسی شد . 50 بیمار جراحی دندان ، با عنوان گروه آزمایش در هنگام درمان، موسیقی آرام بخشی شنیدند و در مقابل گروه موسیقی دریافت نکردند .
این اختلال ( ADD ) و هم چنین اختلال فقدان توجه در افراد بیقرار و ناآرام و بیش فعال ( ADHD ) در حدود 10 تا 15 درصد مردان جوان آمریکایی را مبتلا ساخته است و ویژگی های آن بیقراری و عدم توانایی در تمرکز ، تغییر ناگهانی خلقیات و مشکل ایجاد ارتباط است . در مطالعه نوزده کودک هفت تا هفده ساله ، که مبتلا به اختلالات فوق بوده اند ، محققین موسیقی موزارت را سه بار در هفته پخش می کردند .
موسیقی مورد مطالعه ، Disk بود که 100 نفر شاهکار موسیقی نامیده می شد و شامل مولف کنگ ، آمادئوس موزرات ،کنسرت پیانوی شماره 21 ، عروسی نیگارو ، کنسرت فلوت شمارة 3 از دون جیروانی و سایر کنسرتوها و سوناتها بودند . محققان گزارش دادند که افرادی که به این مجموعه گوش می کردند ، از میزان امواج تتای مغزی آنان کاسته شد واین امواج با آهنگ موسیقی کاملاً انطباق یافتند و از کنترل خلقیات و تمرکز بیشتری بهره مند شده . مهارتهای اجتماعی آنان رشد یافت . در میان افراد مورد آزمایش این توانایی را تا شش ماه پس از آزمایش حفظ کنند . بدون آن که تحت آموزش جدیدی قرار گیرند . « کمپ بل ، ترجمه شیخ جوادی ، 1380 »
تحقیقاتی که توسط کولن در سال 1992 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان سنت جرج لندن صورت گرفته نشان می دهد که موسیقی به میزان قابل توجهی در تسکین و تقلیل وضعیت بحرانی بیماران که در بخش آی – سی – یو بستری بوده اند تأثیر داشته است زیرا ثابت شده که سیستم اعصاب انسان به محرک های موزیکال پاسخ مثبت می دهد و عملاً موسیقی در تغییر حالت بیماران مؤثر می باشد .« تد ، اندروز ، ترجمه عمرانی ، 1380 »
پژوهش هایی که روی دو گروه بیمار که مورد عمل جراحی قرار گرفته بودند انجام شده ، تأثیر موسیقی را نشان می دهد ، روی دسته اول بیماران از موسیقی استفاده نشد ولی برای گروه دیگر اقدام به پخش موسیقی گردید . کاهش فشار خون و ضربان قلب برای گروهی که از موسیقی استفاده کرده بودند کاملاً مشهود بود ؛ آزمایش ها نشان داده که موسیقی بیشترین اثر را در ایجاد رابطه مثبت و مؤثر بین بیمار و پزشک و پرستار و اطرافیان بیمار دارد .
در چند دهه اخیر موسیقی درمانی جزو رشته های دانشگاهی شده و عامل اصلی این امر رشد مستمر حجم پژوهش در زمینة موسیقی و کاربردش در پزشکی و روان پزشکی است . صرف کمی وقت در کتابخانه عمومی منتج به یافتن حجم عظیمی از اطلاعات ارزشمند خواهد شد .
از دهه 1950 چندین مؤسسه شروع به گردآوری ، سازماندهی و معرفی انبوهی از پژوهشهای مربوط به موسیقی درمانی کرده اند . دو مؤسسه ملی موسیقی درمانی و انجمن آمریکایی موسیقی درمانی از معروفترین آنها می باشند .
بگی ( 1996 ) در تحقیقی نشان داد که موسیقی سبب نوسازی سیرهای عصبی و تقویت چرخه های نوروتراسیمتری بین نورونی می گردد . حتی گوش دادن به موسیقی نیز می تواند تمرینی برای مغز در زمینة افزایش تمرکز و قدرت تفکر است . « به نقل از حسینی تنکابنی ، 1382 »
سوس ( 2001 ) می گوید که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری به سختی می توانند برای مدت طولانی تمرکز داشته باشند . هم چنین احتمال بیشتری وجود دارد که حقایق یادگیری را به عنوان کوشش موقتی برای خوشایند معلم یا جهت گذراندن امتحان یاد می گیرند . تحقیقات اخیر نشان می دهد که ناتوانی یادگیری بعلت واحدی بوجود نمی آید بلکه مشکل در یکپارچگی اطلاعات از مناطق مختلف مغز با یکدیگر است .
از آنجایی که بیشتر حافظة فعال در لب فرونتال جای دارد ، منطقه ای است که تمرکز اتفاق می افتد . لب فرونتال به آرامی تا بزرگسالی رشد می کند وقتی سیناپس ها تغییرات شیمیایی و فیزیکی داشته باشند یادگیری صورت می گیرد. زیرا اثر یک نورون دیگر اتفاق می افتد مثلاً یک مجموعه نورون یادگیری را به سوی هم شلیک می کنند . تکرار شلیک ها موفقیت آن را سهل تر می نماید و بالاخره به صورت اتوماتیک و خودکار تحت شرایط معین در می آید و بنابراین حافظه شکل می گیرد . یادگیری فرآیندی است که در آن دانش جدید و مهارتها کسب می شود در حافظه فرآیندی است که فرد مکانیزم عصبی با انواع مختلف یادگیری در زمنیة ارتباط بین یادگیری اطلاعات جدید ، حافظه و تغییرات مغزی در ساختار مغز خبر می دهد و همانطور که ماهیچه با تمرین قوی تر می شود و مغز نیز با استفاده تقویت می شود .
در تحقیق دیگر اثر موسیقی ضد اضطرابی ( آرام بخش ) بر میزان کورتیزول ، نوروآدرنالین در پلاسمای خون بیماران عمل جراحی ( با نوع بی هوشی نخاعی ) اندازه گیری شد .
در این آزمایش 30 بیمار در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل شدند . گروه آزمایش موسیقی آرام بخش شنیدند و گروه کنترل موسیقی دریافت نکردند و در نتیجه تأثیر موسیقی آرام بخش را در کاهش ترشح کورتیزول و نورآدرنالین گروه آزمایش در یک ساعت بعد از عمل و در طول دوران بهبودی ( بعد از عمل ) نشان می دهد .
در تحقیقی دیگر ، مربوط به تأثیر موسیقی ضد اضطرابی بر سطح ترشح ACTH ، آندورفین پی پلاسمای بیماران زایمان در طول 24 ساعت بود . آزمایش با دو گروه 100 نفری از زنان ( گروه آزمایش و کنترل ) انجام گرفت . گروهی موسیقی شنیدند و گروهی کنترل موسیقی دریافت نکردند . موسیقی درد زایمان بیماران را به طور بارزی کاهش داد .
وی پل و گلین ( 1992 ) در مطالعه ای تأثیر موسیقی آرام بخش و محرک را روی آستانه های درد ، پوست ، ضربان قلب و فشار خون 10 زن داوطلب بررسی کردند . در نتیجه موسیقی آرام بخش بر افزایش آستانه درد و پوست اثر نداشت ولی موسیقی محرک هر دو آستانه درد و پوستی را افزایش داد .
« به نقل از زاده محمدی ، 1385 )
در پژوهشی تأثیر موسیقی آرام بخش و محرک را بر واکنش های الکتریکی پوست ، اتساع مردمک چشم و تنویس ماهیچه های افراد معمولی و بیماران روانی بررسی کرده اند . نتیجة این تحقیق نشان داد که موسیقی محرک اتساع مردمک چشم و واکنش های الکتریکی پوست را افزایش می دهد و در عوض موسیقی آرام بخش مردمک چشم را منقبض و تنوس ماهیچه ها را کم می کند .
استیل من ( 1991 ) تأثیر تن آرامی توأم با ضرب آهنگ را قبل و بعد از عمل جراحی بررسی کرد . نتیجه گرفت که موسیقی درمانی بعنوان روشی حمایتی می تواند اضطراب قبل و ناراحتی بعد از عمل جراحی را کاهش دهد .
بنابراین شنیدن موسیقی ضد اضطرابی ( آرام بخش ) می تواند در رسیدن به تمرکز مناسب باشد در صورتی که تم مناسبی را انتخاب کرده باشیم .
موسیقی بیش از هر چیزی نیازی عاطفی و احساسی است و موسیقی سیستم عواطف ( لیمبیک ) مغز را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساس و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی را منجر می شود و در بسیاری از مواقع که کلام و بیان پاسخگو نیست ، می تواند موجب همدردی و هم حسی شود و از همه مهم تر احساس ها را وسعت می بخشد . البته موسیقی تنها عاطفه را به توجه وخلسه نمی برد ، بلکه فکر را نیز به تمرکز می رساند .
موسیقی برای رسیدن به تمرکز بسیار مناسب است ، زیرا که دارای انرژی است و جریان دارد ، البته لازمه اش این است که تم های مناسب موسیقی را بدانیم و مناسب ترین آنرا انتخاب کنیم .
مانند موسیقی آرام بخش ، مهم ترین خصیصة ملودی آرام بخش این است که هیچ احساس و هیجان خاصی را القا نمی کند . ریتم و گردش های ملودیک آرام و یکنواخت آن در فواصل بزرگ کمک می کند تا از سرعت و فشار خیالات و هیجانها و خستگی ها بکاهد و با آهسته کردن احساس و هیجان در گردش ها و فواصل مطبوع و بزرگ حالتی آرام و خوشایند و بدون هیجان و غلبه احساس ایجاد کند .
هم چنین موسیقی آرام بخش تغییرات فیزیولوژیک آنچنانی ایجاد نمی کند و خاطره ای را تداعی نمی کند ، ضد اضطراب است و برای تمرکز مناسب است.
تمرکز می تواند به کلمه ، شیء ، صوت و یا سکوت و یا تکرار کلمه باشد . این تکرار سبب تمرکز می شود و مغز به حالت بی حسی می رسد . تمرکز بر شی ممکن است یک شمع ، نقطه ای نورانی یا رنگی ، چشم و بدن ......... باشد . تمرکز به صوت که می تواند یک ریتم ، یک موسیقی یا صوتی بی معنا باشد . سکوت مهم ترین اینهاست . اگر از سکوت به سکوت برسیم ، اگر چه دشوارترین مسیر است امّا واقعی ترین آنهاست .
در تمرکز می خواهیم به یگانگی برسیم ولی چون خاطرات نمی گذارد بهتر است که با ابزار به تمرکز برسیم . در واقع موسیقی برای رسیدن به تمرکز ابزار مناسبی است .
حال سؤال پژوهش در این جا این است « آیا بین موسیقی آرام بخش و میزان تمرکز همبستگی معنادار وجود دارد ؟
هر موسیقی آرام بخش نیست و ذهن را آرام نمی کند . آهنگ های بسیاری وجود دارند که ذهن را پریشان و روح را خموده و یا هیجان زده و بیقرار می کنند . موسیقی آرام بخش دارای خیال انگیز مثبت ، ضرباهنگی ملایم و ارکستراسیون شفاف در فواصل مطبوع است که احساس را در فضایی یکنواخت قرار می دهد .
ملودی های کلاسیک و پاپ انتخاب شده با ایجاد فضایی مطبوع و خیال انگیز ، ذهن شنونده ، را در جریانی ملایم و زیبا متوجه سیر آهنگ خود می کند و بدون آنکه هیجانی بوجود آورد از فشار و تنش های روحی می کاهد .
قطعات کلاسیک انتخاب شده مانند کنسرتو موتسارت و باله چایکوفسکی ذهن را در گردش ملایم و زیبای ملودی ها محصور و دل را یکپارچه و اضطراب و استرس را در سطح گسترده ای رها می کند و از فشار آن می کاهد.
معمولاً انکار پراکنده متعددی به ذهن می آید که طبیعی است . بدون ناراحتی ، فکر خود را بپذیرد و آن را یکبار مرور کنید و مجدداً به ملودی آرام بخش گوش کنید و سیر روحی را دنبال کنید . با شنیدن متمرکز و حفظ ملودی های موسیقی ، ذهن مطبوعی بوجود می آید . وقتی ذهن با احساسات زیبای ملودی ها خو می گرفت افکار منفی کم می شود .
گاستن ( 1968 ) یکی از پایه گذاران اولیه موسیقی درمانی به این واقعیت تأکید می کند که موسیقی یک رفتار انسانی است : « نه فقط برای اینکه انسان آن را خلق می کند بلکه برای این که بستگی و ارتباط خود را با آن می آفریند ........ موسیقی رفتاری ضروری و ذاتی انسان است . تأثیر آن بر حالات و رفتار انسان از هزاران سال پیش مطرح بوده است » . توماس ( 1974 ) محقق و پزشک معاصر که همانند گاستن می اندیشد و می نویسد : « نیاز به ساختن موسیقی و گوش دادن به آن اظهار همگانی افراد بشر است .......... مانند صحبت کردن یا وجه غالبی از بیولوژی انسان » مردم شناسان و موزیک شناسان اقوام اظهار داشتند که موسیقی در همة فرهنگ ها ، هم قبایل ابتدایی و هم اجتماعات متمدن وجود دارد .
موسیقی تأثیر معین جسمی و خصوصیات قابل تعریف علمی دارد که به عنوان روش درمانی فواید مشخصی دارد . دو ویژگی از این خاصیتها که دو رکن اصلی موسیقی به حساب می آیند ریتم و صدا هستند .

 

اهمیت و ضرورت پژوهش
موسیقی واقعیتی سازمان یافته است . رویدادی واقعی که در زمان اتفاق می افتد و توجه به لحظة فرد را طلب می کند . در موسیقی خصوصیات ذاتی معینی وجود دارد که موجب طلب ، اجاره ، تحریک و برانگیختن رفتارهای خاصی می شود . حتی گوش دادن به موسیقی می تواند تمرینی برای مغز در زمینة افزایش تمرکز و قدرت تفکر باشد . نظم و ساختار موجود در موسیقی ، خصوصاً در ریتم آن می تواند در تشکل درک شخصی از جهان کمک کند .
موسیقی نوعی محرک احساسی قوی و تجربه ای چند حسی است . موسیقی شامل اصواتی است که شنیده می شود ( تحریک شنوایی ) و ارتعاشاتی که می تواند احساس شود ( محرک لمسی ) و اجراهای زندة آن تحریک بینایی را به وجود می آورد . ریتم ها و ملودیهای انتخابی می تواند با ایجاد تأثیرات مطبوع به حفظ توجه اشخاص کمک کند و از طریق تجربیات سازمان یافتة موزیکال تقویت آن را سهل تر کند .

 

هدف تحقیق
هدف از این پژوهش این است که آیا موسیقی آرام بخش می تواند در تمرکز دانشجویان تأثیر گذار باشد و با توجه به این که تم های آرام بخش موسیقی است و خیز زیادی ندارد و هیجانی ایجاد نمی کند و ریتمی ملایم و پیوسته دارد ، می توان به تأثیر آن بر روی تمرکز دانشجویان پی برد . از آنجا که آرام بخش بودن یا نبودن موسیقی می تواند تأثیر متفاوتی در تمرکز دانشجویان بگذارد ، با پی بردن به آن می توان به دانشجویان خدمات ویژه ای ارائه داد .
سؤال پژوهش
آیا گوش دادن به موسیقی می تواند بر میزان دقت دانشجویان مؤثر باشد؟

 

فرضیه پژوهش
گوش دادن به موسیقی بر میزان دقت دانشجویان اثر می گذارد .

 

تعاریف مفهومی :
1 – موسیقی :
نیازی فیزیولوژیک ، ذهنی ، احساسی ، اجتماعی و فرهنگی در زندگی انسان است و از طریق این نیازها ریشه ای گسترده در تار و پود زندگی بشر پیدا کرده است . موسیقی رابطه زیستی و فیزیولوژیک با مغز آدمی دارد . ( زاده محمدی ، 1380 )
2 – دقت و تمرکز :
باریکی و نازکی – باریک بینی و نازک اندیشی – توجه کامل – تمرکز فکر به یک موضوع

 

تعاریف عملیاتی
موسیقی :
در این تحقیق از قطعه رقص گلها از باله دریاچه توچایکوفسکی استفاده شده است .
2 – دقت :
با استفاده از آزمون دقت تولوز – پیه رون می توان میزان دقت آزمودنی ها را سنجید .

 


هنر درمانی
رنگ ها بینی به جــز ایــن رنـــگ ها گوهران بینی بــــه جــــای سنگ ها
گر هر چه بلکــه دریــــایــــی شوی آفتــاب چــــرخ پیمائــــی شـــویی
نقش اگر غمگیـــن نـــــگاری بر ورق او نــــدارد از غـــم و شادی سبــق
صورتـش غمگیــن و او فـــارغ از آن صورتش خندان و او زان بـی نشان
وین غم و شـادی که اندر دل خفیست پیش آن شادی و غم جز نقش نیست
نقش بـــا نقـــاش چــته اسگالد دگـر چون سگالش اولین بخشیــد و نظـر
روز اول نقش باشد پیش نقاش و قلم عاجز و بسته چو کودک در شکــــم
« دفتر اول مثنوی مولانا »
برای مواجهه شدن با سوالات بی شمار این جهان درهایی از رنج های بی شمارش راهی جز رشد هوشیارانه ای برای پیمودن نیست . این هوشیاری ، آن نوع هوشیاری است که از خلال رویا شدن حس زیبا شناسی و ادراک آن حاصل می شود و تداوم می یابد . ( کنگره هنر درمانی ، 1385 )
این هوشیاری روح شناخت زیبائی های این جهان را در زبان موسیقی ، زبان رقص ( ریتم حرکت) و زبان شعر که به بیانی مهربان ترین و شاید عاشقانه ترین پیام های خلقت می باشند ، بازشناسی می کند و آنها را بعنوان فرزندان هنر به قالب هویت می کشاند و پیام آنها را به زبان رنگ – شکل – طراحی – نقاشی و نور و .......... تفسیر نموده و با نهادو درون انسان و هستی پیوند می دهد و معنا می کند ( کنگره هنر درمانی ، 1385 )
هنر این چشمه زاینده که آب حیات از آن می جوشد ، دارای ارزش جاودانگی و بخشیدن حیات ابدی است . هر کس بخواهد حیات جاودانه بیابد باید در آن وارد شود و شستشو کند . تمام کائنات و عالم خلقت غرق در دریای هنرند و با صدا و رقص و حرکت ، سجود خود را در برابر سازندة خود بجا آورده و نماز می گذارند . ( کنگره هنر درمانی ، 1385 )
جملـــــه هستــی در ایـن افلاک پیر در سماعند هم چو من در ذات خویش

 

تعریف هنر
مقدمه
هنر ، مفهوم وسیع و پر راز و رمزی دارد . جنبه ای از تعریف هنر ، آسمانی و ذهنی است مانند احساسات و افکار خوب داشتن ، عاشق بودن ، مهر ورزیدن به زیبائی ها ، لذت بردن از خدمت به دیگران ، نوع دوستی و بخشیدن دیگران و ............
اما جنبه ای از آن نیز عینی و قابل لمس است . مانند یک انجام خوب ؛ مثلاً مهارت در ساختن چیزی ، خلاقیت یافتن در امری ، شعر خوبی نوشتن ، صدای دلنوازی داشتن ، نگاه زیبا کردن ، حرکت لطیف کردن ، خوب راه رفتن ، دلنشین بودن و توانائی در برقراری ارتباط ، اما مهم تر آن که از طریق زبان هنر می توان دیگران را درک کرد ؛ البته دامنه هنر بسیار گسترده و شامل انواع فعالیتهای تخصصی می باشد که افراد می توانند از طریق آن با جهان رابطه برقرار سازند . ( کنگره هنر درمانی ، 1385 )

 

تعریف کنونی هنر درمانی
هنر دارای ارزش تشخیص و شفا بخشی چند جانبه می باشد که بسیار جالب توجه است . اگر هنر در این قالب به کار رود ، هنر درمانی خوانده می شود و ابزاری می گردد که می توان با استفاده از آن انسان ها را از مشکلاتشان نجات داد . مسلماً کسانی که دارای مشکلات سازشی هستند می توانند با تصویر سازی ذهنی و پیاده کردن آن به حل مسائل خود نائل آیند . این امر قاعدتاً با کمک یک هنر درمانگر قابل و حرفه ای زودتر به هدف می رسد. هنر درمانگر توانا و ورزیده برای رسیدن به هدف در اجرای طرح های درمانی ، باید قادر به درک ماهیت مشکل فرد مبتلا به بیماری باشد و بتواند با فضای روانی بیمار ارتباط برقرار کند و فرصت های درونی او را بشناسد تا موفق شود . طبعاً در این گونه درمان ها شیوه کار دارای نقش اساسی است . به عنوان مثال می توان از هنر نقاشی یا سایر اشکال هنر درمانی همچون موسیقی ، آواز ، فنون روان نمایشی ، کاردرمانی و .......... بحث به میان آورد . کیفیت درمان در هر یک از این عوامل تابع حساسیت درمانگر و ماهیت مشکل مراجع / بیمار خواهد بود .
هنر درمانی همچون یک نظام معین به سرعت در طی 30 سال گذشته رشد کرده است . فینک ، گلدمن ، لویک ( 1967 ) ، هنر درمانی را این گونه تعریف می کنند : " هنر درمانی عبارت است از نظامی است که عناصر درمانی را با منابع ثبت نشده خلاقیت و احساس در بیمار پیوند می دهد " . منظور از منابع ثبت نشده خلاقیت ، فعالیت های مربوط به ایجاد کردن و ساختن است که می توان آنها را جایگزین علائم روان نژندی نمود ، بدین صورت که با تقویت دفاع های موفقیت آمیز بیمار او را به حالت قبل از بیماریش سوق داد . این امر باعث ایجاد ارتباط مشخص بیمار با درمانگر می شود . در این مورد انجمن هنر درمانی آمریکا بیان می کند که هنر درمانی موقعیتی را برای بیان غیر کلامی و برقراری تماس فراهم می سازد ، یعنی کاربرد اصول درمان برآن است که فرآیند خلاق می تواند به معنای سازگاری با تعارضات هیجانی و پرورش خودآگاهی و رشد فردی تلقی شود .
هنر درمانی به عنوان ابزاری برای روان درمانی ، در واقع تلاشی سازمان یافته جهت کمک به فرد است تا ارتباط سازگارانه بهتری بین درون خود و جهان بیرون ، پیدا کند . ( همان منبع )

 

بیانیه ارسالی انجمن هنر درمانی آمریکا ( AATA )
انجمن هنر درمانی آمریکا سازمانی شکل یافته از فعالیت های تخصصی است و بر این باور است که در فرآیند خلاقیت ، پدیدة هنر متولد می گردد . هنری که خود شفادهنده و تعالی بخش زندگی است . هدف این انجمن فراهم آوردن زمینه ای است که بتواند به طرفداران خود و تمام مردم در زمینه هنر درمانی اعطاء صلاحیت کند و از این طریق خدمتی را ارائه دهد (همان منبع).

 

هنر درمانی به عنوان یک تخصص
هنر درمانی یک خدمت تخصصی انسانی است که در برگیرنده هنر واسطه ای ، هنر تصویر گری و فرایند هنر خلقی است که در طی آنها بیمار / مراجع به فرآورده هایی همچون رشد فردی ، توانمندی ها ، شخصیت ، علائق ، وابستگی ها و تعارضات مختلف پاسخ می دهد . هنر درمانی بر پایه دانش رشد انسان و تئوریهای روان شناختی قرار دارد و در برگیرنده طیف کاملی از مدل های ارزیابی و درمان ، همچون مفاهیم آموزشی روان پویائی ،شناختی ، مسائل بین فردی و سایر امور درمانی مانند سازگاری با تعارضات هیجانی ، پرورش خودآگاهی ، رشد مهارتهای اجتماعی ، هدایت رفتاری ، حل مشکلات موجود ، کاهش دادن اضطراب ، کمک به جهت گیری مناسب و افزایش عزت نفس است .
هنر درمانی ، شیوه درمانی مؤثری برای آسیب های رشدی ، طبی ، آموزش امور اجتماعی یا روانی و همچنین بازتوانی و بهداشت روانی است و در مراکز پزشکی ، آموزشی و مراکز قانونی به کار می رود . هنر درمانی به تمام افراد در سنین مختلف و همه نژادها از طریق هنر درمانگران فردی ، زناشویی ، خانواده ، طرح های گروه درمانی ،خدمات ارائه می کند .
هنجارها و دستورالعمل های هماهنگ شدن سبک کار از طریق انجمن هنر درمانی آمریکا برای همه هنر درمانگران در امور آموزشی ، شغلی و نژادی تعیین می گردد . امور مربوط به نحوه ادامه تحصیل و اخذ مدرک تخصصی نیز به عهده هیأت امنا است .
هیئت امناء یا هیئت تشخیص صلاحیت هنر درمانی ( ATCB ) در واقع هیئت یا سازمان مستقلی است که مجوز ثبت نام برای دوره فوق لیسانس (ATR ) را بعد از بررسی مدارک آموزشی دوره لیسانس داوطلب و دارا بودن تجربه مورد نظر وی صادر می کند . هنر درمانگری که موفق شود از عهده امتحان کتبی این هیأت برآید ، صلاحیت دریافت اعتبار نامه را به عنوان کارشناس پیدا می کند . ( سامر ، 1999 ) . ( کنگره هنر درمانی ، 1385 )

 

تاریخچه :
پیشتازان هنر درمانی همچون ارنست هارمز بنیان گذار و سردبیر مجله " هنر روان درمانگری " ، اثرات شفادهندگی هنری مختلف ( به عنوان مثال موسیقی ) را با توجه به منابع کتاب مقدس بیان می دارند . این که چگونه حضرت داود تلاش نمود ، بیماری مالیخولیا سلطان شائول را از طریق نواختن چنگ معالجه کند ( هارمز ، 1975 )
امیل کراپلین در سال 1912 یوجین بولر در سال 1918 پیشنهاد کردند که نقاشی بیماران روانی باید در تشخیص بیماری آنها مورد توجه قرار گیرد . هانس پرنتژورن در اوایل 1970 میلادی روان شناسان مشهور را برای استفاده از تأثیرات هنر در بیمارانشان به منظور تشخیص شرایط آسیب شناختی آنها ترغیب نمود . امانوئل هامر اظهار می دارد که از آغاز بکارگیری هنر درمانی ، روش های تشخیص سیستمی به نحو چشمگیری توسعه یافته که امروزه آنها را به نام تستهای تشخیص می شناسیم . این تست ها به عنوان تکنیک های فرافکن طراحی گردیده است .
در سال 1935 نولن . دی . سی . لویس ، نقاشی آزاد را در مورد روان نژندهای بزرگسال به کار برد . منظور از نقاشی آزاد اجراهائی است که به صورت دلخواه و از روی اراده و بدون هیچ اجباری سرخود به وسیله فرد انجام می شود و هیچگونه اجباری در ترسیم و زمان اجرای آن وجود ندارد .
در این مورد می توان به مطالعات وسیع تری نیز اشاره نمود ( ر . ک . نامبرگ ، 1947 ) ماکس استم نیز نقاشی آزاد را در تحلیل روان نژندهای بزرگسال مورد استفاده قرار داد و بیان داشت که یکی از دلایلی که این امر مورد قبول عامه واقع نشده شاید مربوط به عدم درک کاربرد این تکنیک و نتایج حاصل از آن باشد ( به نقل از فینک گلدمن و لویک ، 1967 ) .
هنر درمانی به هر صورت از تئوریهای فروید ، یونگ و سایرین نشأت یافته و به خصوص تحت تأثیر تکنیک روان تحلیل گری است . در مفهوم ناهوشیاری ( ناخودآگاه ) همان گونه که از طریق فروید ارائه گریده است ، افراد یادمانده ها و افکار خویش را خلال سمبل ها یا نمادها بیان می دارند ، که نهایتاً به عنوان اساس نظری هنر درمانی به کار می رود .
علاوه بر آن ، یونگ این دیدگاه را هنگامی که معانی روانی " ماندالا " را جهت شکل گیری اصول فعالیت هنری بیان می داشت به گونه مؤثری گسترش داد . ماندالا سمبل اساطیری تفکر هندوئی یا بودایی است که یونگ برای توصیف حلقه اسرار آمیزی که نماد وحدت کلی « من » شمرده می شود ، به کار برده است . از سوی دیگر این حلقه اسرار آمیز تصویرگر مرگ و تولد مجدد است . یعنی انسان در هر حرکت کار یکی از ضعف ها و عیوب خود را می پوشاند و آنقدر این عمل تکرار می گردد تا مقام تکاملی انسان فراهم گردد .
در اواخر قرن نوزدهم فعالیت ژان پیاژه ، ماریا مونته سوری و جان دیوئی تأثیرات جالبی را در روان شناسی رشد به جا گذاشت که منجر به شناخت و مطالعه در نقاشی کودکان و ارتباط آموزش دهندگان هنر همچون ویکتور لانفلد ، فلورنس کان و دیگران با این جریان شد . این حرکت در نهایت گسترش و توسعه تکنیک های مبتنی بر درک تازه در تعاریف نظری – مقدماتی هنر درمانی را به دنبال داشت . ( کنگره هنر درمانی ، 1385 )

 

سرآغازها
هنر درمانی به عنوان یک تخصص ابتدا در آمریکا در یادداشت های مارگارت نامبرگ تعریف گردید ( لویک ، 1973 ) .
نامبرگ اطلاعات خود را که از ارتباط بین نقاشی کودکان و روان درمانی اخذ می شد به سالهای اولیه تجربه اندوزیش به عنوان گرداننده و معلم هنر مدرسه والدن ( 1915 ) مربوط می داند . نامبرگ قانع شده بود که بیان آزاد هنر به وسیله کودکان ، شکلی از گفتار را ارائه می کرد که بر اساس شیوه های آموزش و پرورش بود . او پس از گذشت سالها نتیجه گرفت که این نوع از بیان خودجوش یا خودانگیخته هنری یعنی نقاشی آزاد یک مرحله اساسی در درمان محسوب می شود . با توجه به این مسئله ، تحت نظارت نولن دی سی لوین ، برنامه پژوهشی – آزمایشی خود را کاربرد هنر خودجوش یا خودانگیز در درمان کودکان مبتلا به اختلال رفتاری در واحد روان پزشکی نیویورک آغاز شد . نتایج این بررسی درسال 1947 منتشر گردید .در سال 1958 یک دوره لیسانس بر مبنای روش های مفهومی این اصل در هنر درمانی به گونه ای فعال در دانشگاه نیویورک تشکیل شد . نوشته ها ، سخنرانی ها و سمینارهائی که در کشور جریان یافت تمایل به اصل مذکور را افزایش داده و متخصصین بهداشت روانی را نیز به تحرک واداشت . مربیان آموزشی نیز با رویکرد به کشف امکانات به سمت شبکه ای از مفاهیم هنر به عنوان ابزار تشخیص و درمان سوق داده شدند . در ادامه تعدادی از هنر درمانگران آموزش دیده از طریق نامبرگ قدم های مهمی را به منظور رشد این جریان برداشتند . النورالمن در دهه 1970 به گونه ای بدیع ، حرفه اش را به عنوان معلم هنر تعریف نمود . او تعلیمات و آموزش خود را از خلال سخنرانی ها وسمینارهائی که نامبرگ در مدرسه روانپزشکی واشنگتن اجرا نموده بود ، کسب کرد .
در اوایل 1950 او موقعیتی در یک کلینیک روان پزشکی به دست آورد . بعدها در بیمارستان عمومی کلمبیا جائی که برناردلوی روان شناس ، اصول هنر درمانی خود را در زمینه تشخیص آموزش می داد ، رسماً کار خود را آغاز نمود .
در این دوره شخص دیگری نیز به نام بن پلاگر ، هم به عنوان پروفسور و رئیس بخش هنرهای زیبا در کالج دگلادوی نیواورلئان در لوئیزیانا انتخاب گردید . در اوایل سال 1960 بنا به دعوت یک روان پرستار برای آموزش هنر به راهبه های مبتلا به مشکلات روانی که در واحد مذهبی بیمارستان دوپل مستقر بودند ، رهسپار گردید . پلاگر با انجام فعالیتهای بیمارستانی و تجارب ارزشمندی که از این طریق بدست آورد ، توانست روشهائی را تدوین نموده و به عنوان ملاکی برای راهنمائی در امور روان درمانی بکار ببرد .
در سال 1950 ادیت کرامر اجرای یک برنامه هنر درمانی را آغاز و به مدت 9 سال آن را در مؤسسه پسرانه ویلتوویک شهر نیویورک ادامه داد . اولین کتابش به نام « هنر درمانی در جمعیت کودکان » بود که در سال 1958 نوشته شد . کرامر به عنوان یک سخنران و آموزگار در این زمینه شهرت یافته و مورد رجوع اهل فن قرار گرفت . در طی جنگ جهانی دوم دون جونز ، فردی که به جریان های ناهوشیار اعتراض داشت ، داوطلب خدمت در « بیمارستان ایالتی مارلبروی نیوجرسی » شد . وی در نامه ای به میرالویک که خود از پشروان هنر درمانی و به نوعی یکی از صاحبان فکری این مکتب بود نوشت : « وجود یک زمینه هنری ، همچون تولیدات ترسیمی و نقاشی های فرافکنی که بیماران به وضوح روی دیوارهای بعضی از اتاق ها و راهروهای ساختمان های بیمارستان کشیده اند ، مرا سخت فریفته است . » در این اثنا یعنی سال 1950 بنا به مقتضیات زمان و توجه عموم به هنر درمانی ، تعدادی از روان پزشکان و مددکاران کلینیک کارل منینگر شروع به آموختن نقاشی کردند و به عنوان دانشجویان این رشته در کلاس های دانشگاه کانزاس ثبت نام نمودند . جونز نیز که قبلاً به منینگر معرفی شده بود و با او نوشته ای را در مورد نقاشی رد و بدل کرده بود ، قرار شد که به عنوان یک هنر درمانگر در بنیاد منینگر استخدام شده و این آغاز برنامه هنر درمانی در بنیاد مذکور بود . جونز تا سال 1996 یعنی تا زمانی که به مقام معاونت برنامه هنر درمانی در بخش بیمارستانی هاردینگ و رتینگتون اوهایو منصوب شد در آنجا باقی ماند. او رئیس سابق انجمن هنر درمانی بود . ( کنگره هنر درمانی ، 1385 )

 

 

 

وضعیت موجود
انجمن هنر درمانی آمریکا ( AATA ) برای ورود به دوره فوق لیسانس ، واحد های آموزشی در مؤسسه یا فعالیت در برنامه های کلینیکی را طراحی کرده است . آموزش دوره لیسانس باید شامل تجارب آموزشی و عملی باشد اما این تأکید ممکن است تا حدودی با آنچه پیش بینی شده متفاوت شود . مدرک فوق لیسانس از هر مرکز دانشگاهی یا گواهینامه های صادره از مؤسسات یا کلینیک ها باید از طریق انجمن هنر درمانی آمریکا مبنی بر دارا بودن صلاحیت حرفه ای برای ورود به این حوزه حتماً مورد تأیید قرار گیرد . به هر حال برنامه های درسی دانشجوی دوره لیسانس که شامل دروس پایه هنرهای زیبا و علوم رفتاری و اجتماعی است و به منظور آماده سازی و تربیت دانشجو برنامه ریزی می شود ، کاملاً مورد تأیید انجمن می باشد .
این دروس آموزشی ، شروط لازم برای تربیت تخصصی در این زمینه است که به تنهائی شامل اطلاعات تاریخی ، تئوری و کارورزی در هنر درمانی است . خطوط راهنما و معیارهای آموزشی بالینی از طریق انجمن هنر درمانی آمریکا در اختیار قرار می گیرد . تعدادی از مؤسسات دانشگاهی ، کلینیک ها و نهادها ، هنر درمانگران را به طور مداوم آموزش می دهند و سایر مؤسسات ، تمرین عملی را برای آمادگی دانشجویان دوره لیسانس تا زمان فارغ التحصیلی تدارک می بینند . انجمن هنر درمانی آمریکا توسط فهرستی اطلاعات لازم را در اختیار متقاضیان قرار می دهد .
تمام هنر درمانگرانی که استانداردهای آموزشی مبتنی بر معیارهای انجمن هنر درمانی آمریکا را طی نمایند ، به اخذ مدرک از انجمن نائل می آیند . به هر حال بدنه ادبیات هنر درمانی به نحو قابل ملاحظه ای در 25 سال گذشته رشد کرده است ، اما در ابتدا شرایط به صورت دیگری بود . بدین منوال که در هنر درمانی اعضاء 3 نوع طبقه بندی داشتند : 1 – بخش عضو فعال ، که درب آن روی تمام افراد باز بود . اینها اعضائی بودند که فعالانه در فرآیند هنر درمانی درگیر شدند . 2 – بخش عضو پیوسته ، که شامل داوطلبان یا اعضائی بود که به طور محتمل درگیر فرآیند هنر درمانی می شدند و تمایل به حمایت از هنر درمانی داشتند و 3 – بخش عضو دانشجو ؛ البته عضو دانشجو در اصل برای امور کارشناسی در هنر درمانی در نظر گرفته می شدند ، ناگفته نماند که این تقسیم بندی هنوز هم در جایگاه خود تا حدودی معتبر می باشد .
اکنون چهار نشریه معتبر در زمینه هنر درمانی وجود دارد : " مجله انجمن هنر درمانی آمریکا " ، " خبرنامه " ، " مجله آمریکائی هنر درمانی " ( قبلاً مجله هنر درمانی بود ، " هنر در روان درمانی " . ( کنگره هنر درمانی ، 1385 )

 

جایگاه تئوری در هنر درمانی
البته همه هنر درمانگران کارورز ، به رفتار بشری به عنوان ماحصل احساسات و افکار ناخودآگاه نگاه نمی کنند . آموزش فعلی در این زمینه شامل پذیرش جنبه های زیادی است ، به خصوص پذیرش این نکته که فلسفه هنر درمانگری نشأت یافته از شبکه های نظری مختلفی همچون فرآیند تغییرات رفتاری ، دیدگاه گشتالتی ، مراجع محوری ، و انسان گرائی از این قبیل است .
اکثر ترسیمات که مربوط به اختلالات هیجانی است ، موضوعاتی را نمایان می کنند که شامل درگیری های مربوط به مسائل دو قطبی است مانند زندگی – مرگ ، مؤنث – مذکر ، پدر – مادر ، عشق – نفرت ، فعالیت در برابر انفعال ریتم فضا – رنگ ، اختصاصی بودن و عمومیت داشتن ، ( نامبرگ ، 1947 )
همچنین نامبرگ تأکید می کند که در رویکرد روان تحلیل گری ، مکانیزم های دفاعی " خود " اساس روش های درمانی در هنر درمانی بوده و بیان خود انگیخته باعث رها شدن موضوع ناهوشیاری می گردد . نکته دیگر این که ارتباط پدیده انتقال نیز بیمار و درمانگر نقش مهمی در فرایند درمان بازی می کند . علاوه بر آن ، در هنر درمانی پویا بیمار / مراجع به تداعی آزاد در ترسیم تابلوها و تصاویر با توجه به مبانی روانی تحلیل گری تشویق می شود ( المن ، 1961 )
اما استدلال های اخیر نامبرگ ، عمدتاً بر این مبنا است که سایر جنبه های تولید هنری بیمار ، مانند رؤیا بایستی به میدان تحلیل آورده شود و حتماً با تداعی بیمار تفسیر شود . توجه به تراکم ، جانشینی ، نماد گرائی و کاربرد استدلال در عناصر و اجزاء رؤیا ، به وسیله ابزارهای ترسیمی به همراه تداعی های بیمار ، قادر است اطلاعات ارزشمندی از مسائل بالینی که غالباً قابل مشاهده می باشد ، فراهم نماید .
در سال 1958 دومین تئوری هنر درمانی بوسیله ادیت کرامر فرمول بندی شد . کرامر معتقد است آن زمان که ناهوشیار را به عنوان تعیین کننده ای برای رفتار بشر بازشناسی می کنیم در حقیقت عمل شفا دادن را تحقق می بخشیم ، بدین صورت که عملکرد هنر در درمان ، دامنه ای از معانی پنهان تجربه انسانی را از طریق ایجاد معادل های رفتاری به ظهور می رساند ( المن ، 1961 )
کرامر تأکید زیادی در فرآیند " والایش " یا " تصعید " دارد و معتقد است که اثر هنر در درمان فرآیندهای روانی بیماران بسیار پر ارزش و مهم می باشد او نقش خود را در ارتباط با بیماران با اندکی تفاوت ، همانند معلمان هنر می داند که آن را به منظور تولیدی مؤثر و هدفدار آموزش می دهند ( المن ، 1961 ، همان منبع )
هنر درمانگرانی که ادبیات هنر درمانی را دنبال می کنند ممکن است طرفدار اعتقادات کرامر یا نامبرگ باشند . آن ها که عقیده کرامر را پذیرفته اند ، تأکید می کنند که معلم هنرند و اعتقاد به کیفیت شفا دهندگی از طریق فرآیند ایجاد کنندگی بیمار دارند . بر طبق دیدگاه کرامر تجارب می توانند انتخاب شوند ، تنوع یابند و از روی اراده تکرار گردند و موقعیتی را برای تجربه کردن مجدد تعارض و حل جدید آن و یکپارچه سازی این راه حل ها فراهم نمایند .
اما در دیدگاه نامبرگ شخص بیمار به طور خودجوش اقدام به نقاشی و ترسیم می کند و در تفسیر کارهای خود با کمک تداعی هایش سیستم ناهوشیار را فعال نموده و با کمک مکانیزم های دفاعی و پدیده انتقال ، تحلیل ویژه ای در شناسائی درونش ارائه می نماید . با این وجود مدت مدیدی نیست که هر دو دیدگاه به وجود آمده اند و اگر چه نگرش ها تفسیر متفاوتی از هم دارند ، ولی هر دو دارای چارچوب های تعبیری هستند که اصل اندیشه خود را از خلال تداعی های بیماران و بینش آن ها که برخواسته از طراحی ها و نقاشی های خودانگیخته شان در سطوح تعارض روانی آنهاست ، اخذ می کنند .
در هنر درمانی ، کلامی ساختن چیزی که غیر کلامی است یا هوشیار سازی آن چه ناهوشیار بوده است یکی از جالب ترین و بدیع ترین فعالیت های هنر درمانگر محسوب می شود . اوست که تلاشی را با کمک بیمار / مراجع برای تفسیر تصاویر ، طراحی ها و نقاشی های نمادین ایجاد شده ، انجام می دهد و سعی می کند که این نمادها را به جهان واقعی متصل ساخته و وسیله شفا دهندگی را در بیمار فراهم سازد . ( همان منبع )
در بررسی های بعدی روشن شده است که مادامی که ساختارهای نظری ، قابل انتقاد باشد ، مراحل رشد قابل فهمی اتفاق می افتد . با توجه به این امر

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آیا موسیقی آرام بخش می تواند در تمرکز دانشجویان تأثیر گذار باشد

پروژه آمار آیا کسانی که در دروس تفهیمی موفق هستند در دروس حفظی نیز موفق خواهند بود؟

اختصاصی از فی گوو پروژه آمار آیا کسانی که در دروس تفهیمی موفق هستند در دروس حفظی نیز موفق خواهند بود؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه آمار آیا کسانی که در دروس تفهیمی موفق هستند در دروس حفظی نیز موفق خواهند بود؟


پروژه آمار آیا کسانی که در دروس تفهیمی موفق هستند در دروس حفظی نیز موفق خواهند بود؟

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:39

 

 

خلاصه:

دانش آموزان معتقداند کسانی که در دروس تفهیمی موفق هستند در دروس حفظی نیز موفق خواهند بود در این پروژه سوالی که مورد بررسی قرار گرفت این بود که آیا ارتباطی بین دروس تفهیمی و دروس حفظی وجود دارد؟

جامعه آماری در این پروژه تمام دانش آموزانی بودند که با دروس تفهیمی و دروس حفظی سرو کار داشتند.

نمونه آماری در این پروژه،دانش آموزانی بودند که از طریق اعداد تصادفی از بین دانش آموزان مدارس شهرستان قوچان انتخاب شدند.سپس با استفاده محاسبات آماری بر روی پرسشنامه ای که توسط دانش آموزان پر شده بود این پروژه انجام شد.

نتیجه تحقیق نشان داد که ارتباط محسوسی بین دروس حفظی و دروس تفهیمی وجود دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

اگر بخواهیم کلیه دروس را تقسیم نماییم، می توانیم آنها را به دو دسته ی حفظی و تفهیمی تقسیم کنیم در دسته دروس حفظی می توان زبان وادبیات فارسی، تاریخ،جغرافیا،تعلیمات دینی،علوم اجتماعی و عربی را نام برد .

برای گروه تفهیمی نیز می توان دروس ریاضیات ، فیزیک ، شیمی ، زبان خارجه و... را نام برد . دروس زبان و ادبیات فارسی را نمی توان به طور کامل در گروه دروس حفظی جای داد.

چون اولاً ما این درس را از ابتدای مدرسه رفتن یعنی از کلاس اول دبستان تا آخر تحصیلات در میان دروسمان داریم و دوماً آنکه ما خودمان فارسی زبان وایرانی هستیم و این درس ، زبان خودمان است . پس جایز نیست که بگوییم ادبیات جزو دروس حفظی است .

هر گروه حفظی و تفهیمی سختی ها  و آسانی های خاص  خود را دارد . مثلا در گروه حفظی حجم اعظم دروس یا اینکه مجبوریم دروس را در طول سال چندین بار مطالعه کنیم از مشکلات آن باشد ولی در گروه مفهمومی شاید دروس حجم زیادی نداشته باشند وخوبی دیگر این دروس این است  که اگر یک بار درس را یاد گرفتی ، دیگر لازم نیست که آنرا خیلی خواند و برای امتحان ، کافیست یک یاد آوری کوچک شود . ولی همین که بتواینم یک بار درس را فرا گیریم خود مشکل بزرگی است که باز این  مشکل در دروس حفظی دیده نمی شود .

همه در امتحانات معمولا در دروس تفهیمی اضطراب بیشتری دارند . وبه نظرشان دروس حفظی خیلی راحت تر می آید . هدف این تحقیق بررسی میزان موفقیت در میان دروس حفظی وتفهیمی است .


دانلود با لینک مستقیم


پروژه آمار آیا کسانی که در دروس تفهیمی موفق هستند در دروس حفظی نیز موفق خواهند بود؟

دانلود مقاله ISI آیا حسابرسی با کیفیت بالا کاهش استفاده از وثیقه؟ تجزیه و تحلیل از دیدگاه حفاظت از خود وام دهندگان

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله ISI آیا حسابرسی با کیفیت بالا کاهش استفاده از وثیقه؟ تجزیه و تحلیل از دیدگاه حفاظت از خود وام دهندگان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موضوع فارسی : آیا حسابرسی با کیفیت بالا کاهش استفاده از وثیقه؟ تجزیه و تحلیل از دیدگاه حفاظت از خود وام دهندگان

موضوع انگلیسی : Does high-quality auditing decrease the use of collateral? Analysis from the perspective of lenders’ self-protection

تعداد صفحه : 19

فرمت فایل :pdf

سال انتشار : 2014

زبان مقاله : انگلیسی

چکیده

ما در ارتباط بین کیفیت حسابرسی و استفاده از وثیقه در یک بررسی
نمونه ای از شرکت های چینی از سال 2005 تا سال 2011. با استفاده از نمونه کامل، ما اسناد
بودی یک رابطه منفی بین کیفیت حسابرسی و استفاده از وثیقه
که مطابق با منافع وام دهندگان است. ما همچنین که کیفیت حسابرسی نشان می دهد و
وثیقه به عنوان جایگزین استفاده از کاهش ریسک اعتباری بدهی در نظر گرفته. ما
نتیجه گیری پس از استفاده از یک آزمون حسابرس سوئیچینگ، هکمن قوی هستند
مدل دو مرحله و یک مدل تطبیق تمایل نمره برای رسیدگی به endogene-
مسائل بهره. پس زمینه نهادی چین نیز در نظر گرفته. اول، ما فی دوم
که در گروه شرکت های که در آن سهامداران بزرگ قادر به کنترل bor-
فعالیت قایقرانان، جایگزینی جلوه FF بین وثیقه و کیفیت حسابرسی
کاهش می یابد هنگامی که درجه جدایی بین کنترل سهامداران بزرگ '
و مالکیت بالا است. دوم، این تعویض جلوه FF بزرگتر زمانی که
کنترل نهایی وام گیرندگان یک شرکت متعلق به دولت (SOE) به جای یک است
متعلق به غیر دولتی شرکت (SOE). سوم، تفاوت مهمی FF دی در تعویض
اثرات FF الکترونیکی بین NSOEs و بنگاه های دولتی در مناطق کوچکتر با بازار بالا
شاخص توسعه. نتیجه می گیریم که تعویض جلوه FF در کوچکتر
شرکت های ریسک اعتباری بالا نسبت به شرکت های کم ریسک اعتباری

کلمات کلیدی: ریسک اعتباری
وام وثیقه
کیفیت حسابرسی
ساختار مالکیت


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ISI آیا حسابرسی با کیفیت بالا کاهش استفاده از وثیقه؟ تجزیه و تحلیل از دیدگاه حفاظت از خود وام دهندگان

تحقیق : آیا صنعت بیمه در افزایش سطح اشتغال کشور توانمند است؟

اختصاصی از فی گوو تحقیق : آیا صنعت بیمه در افزایش سطح اشتغال کشور توانمند است؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق : آیا صنعت بیمه در افزایش سطح اشتغال کشور توانمند است؟


تحقیق : آیا صنعت بیمه در افزایش سطح اشتغال کشور توانمند است؟

 

 

 

 

 

 

 

 

تحقیق دانشگاهی :  آیا صنعت بیمه در افزایش سطح اشتغال کشور توانمند است؟

مربوط به رشته اقتصاد و مدیریت

گردآورنده: وحید یوسفی

استاد : دکتر معظمی

 

چکیده :

کاهش نرخ بیکاری نیروی انسانی در کشورهای مختلف و از جمله در کشورهای ما از هدف عمده سیاست های کلان اقتصادی دولت می باشد. در این راستا بررسی توان اشتغال زایی بخش های مختلف اقتصادی و نیز برنامه ریزی‌های لازم همراه با اقدامات عملی در این زمینه می تواند موجبات کاهش شدت بحران های آتی ناشی از پدیده بیکاری را فراهم آورد.

بدیهی است که بخش خدمات به عنوانی یکی از بخش های عمده اقتصادی کشور و صنعت بیمه به عنوان زیر مجموعه بخش مزبور که به تدریج در اقتصاد خدماتی قرن حاضر نقش بیشتری را ایفا خواهد کرد، می تواند نقش قابل ملاحظه ای در ایجاد اشتغال برای جمعیت جوان کشور فراهم نماید. در این مقاله اشتغال زایی مستقیم و غیرمستقیم صنعت بیمه در لایه‌های مختلف اشتغال مورد بررسی قرار گرفته که امید است به عنوان گامی اولیه زمینهای برای مطالعات عمیق تر و گسترده تر آتی باشد.برآورد توان با اشتغال زایی صنعت بیمه کشور نشان می دهد که شکاف قابل ملاحظه ای بین ظرفیت بالقوه و بالفعل این صنعت در ارتباط با اشتغال زایی وجود دارد که به نظر می رسد با بهره گیری از مجموعه اقدامات و تمهیداتی بتوان زمینه های لازم جهت نیل به ظرفیت بالقوه را فراهم نمود.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق : آیا صنعت بیمه در افزایش سطح اشتغال کشور توانمند است؟