فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان


تحقیق در مورد آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه24

بخشی از فهرست مطالب

تاریخچه شهر کاشان

 

آداب و مراسم ماه مبارک رمضان در قمصر کاشان

 

نگاهی به آداب و رسوم عزاداری محرم در کاشان

 

آداب و سنن غدیر در کاشان

 

 نام شهر کاشان در مآخذ اسلامی، ”قاشان“ یا ”قاسان“ ضبط شده و از شهرهای بسیار قدیمی ایران است. به استناد تحقیقات باستان شناسان در تپه های سیلک واقع در 4 کیلومتری غرب کاشان، این ناحیه یکی از نخستین مراکز تمدن و محل سکونت بشر ماقبل تاریخ شناخته شده است. کاشان در زمان ساسانیان منطقه ای آباد بوده است.

 

این شهر در دوره اسلامی نیز یکی از شهرهای مهم و معروف عراق و عجم بود. به استناد جغرافی دانان اسلامی، نام قدیم کاشان ”چهل حصاران“‌ نیز بوده است. در سال 442 هـ . ق طغرل اول سلجوقی برشهرهای بزرگ جبال عجم استیلا یافت. در سال 532 هـ .ق ملک سلجوق بن محمد بن ملکشاه با سپاهیان خود به کاشان حمله برد و خرابی های زیادی به بار آورد. درسال 594 هـ .ق یکی دیگر از سرداران سلطان تکش خوارزمشاه به نام میاجق که حاکم ری بود اینتاج را کشت و برای دست اندازی به فرمانروایی او به کاشان حمله برد وشهر را محاصره کرد، بعد ازمدتی که نتیجه ای حاصل نشد با مردم کاشان صلح کرد ولی سپاهیانش به روستاهای اطراف کاشان خسارت زیاد وارد کردند.

 

بعد از درگذشت تکش، به فرمان سلطان محمد خوارزمشاه (596 – 618 هـ .ق) فرزندش رکن الدین به حکومت ری، قم، و کاشان منصوب گردید. درسال 621 هـ .ق در هنگام تاخت و تاز سپاهیان هلاکوخان درحدود کاشان، خواجه نصیرالدین طوسی که از ملتزمین رکاب خان مغول بود، به احترام وجود بابا افضل الدین مرقی کاشانی سپاهیان را از کشت و کشتار مردم کاشان بازداشت و درسال (663- 680 هـ .ق ) خواجه بهاء الدین محمد به حکومت اصفهان و کاشان منصوب شد. در سال 674 هـ .ق هندوشاه نخجوانی حاکم کاشان بود و درسال 757 و 768 این شهر جزو قلمرو آل مظفر بوده است. کاشان به کرات بر اثر زلزله ویران شده است. ازجمله در سال 1192 هـ .ق در دوره سلطنت کریم خان زند بر اثر زلزله خسارت بسیار دید. آخرین بار درسال 1260 هـ .ق زلزله سختی کاشان را لرزاند و باعث ویرانی روستاها و قصبات اطراف آن شد. شهر کاشان معماری ویژه بومی جالب توجهی دارد و آثار بناهای تاریخی ومذهبی فراوانی در آن به جا مانده است.

 

ضرورت تعدیل در برخی سنتها

 

رعایت آداب و سنن درجامعه یکی از مهمترین مسائل پسندیده اجتماعی است که موجب ارتباط انسانها و تحکیم جامعه می شود ولی باید در اصلاح و تعدیل آنها اقدامی صورت گیرد که موجب رنجش و اتلاف وقت افراد جامعه نشود. از جمله اینها برگزاری مجالس ترحیم است که درچند سال اخیر به تکرار مکررات تبدیل شده است و دربیشتر موارد مردم به دلیل مشغله های زیاد کاری با اکراه دراین مجالس حضور پیدا می کنند. طبق نظرخواهی های انجام شده بهتر است دراین خصوص تعدیل و به اصلاح پاره ای از موارد اقدام شود، چنانچه پیامبر عظیم الشأن اسلام نیز ما را به رعایت اعتدال در همه موارد دعوت کرده است موارد قابل ت

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان

دانلود پاورپونت درس 6 فارسی نهم - آداب زندگانی - 17 اسلاید قابل ویرایش

اختصاصی از فی گوو دانلود پاورپونت درس 6 فارسی نهم - آداب زندگانی - 17 اسلاید قابل ویرایش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپونت درس 6 فارسی نهم - آداب زندگانی  - 17 اسلاید قابل ویرایش


دانلود پاورپونت درس 6 فارسی نهم - آداب زندگانی  - 17 اسلاید قابل ویرایش

 

 

 

 

 

بدان که مردم بی هنر مادام بی سود باشد ، چون مغیلان که تن دارد ولی سایه ندارد نه خود را سود کند و نه غیر خود را

معنی :آگاه باش که انسان بدون فضیلت و بی لیاقت همیشه بی فایده است ، مانند درخت مغیلان که شاخه دارد اما سایه برای استراحت دیگران ندارد ، بنابراین نه به خود فایده می رساند نه به دیگران   (مردم به مغیلان تشبیه شده )

نکته دستوری : فعل (سود کند) بعد از ( نه غیر خود را) حذف به قرینه لفظی شده است . بی هنر : مشتق پیشوندی است

جهد کن که اگر چه اصیل و گوهری باشی ، گوهر تن نیز داری که گوهر تن از گوهر اصل ، بهتر بود .

معنی : تلاش کن اگرچه با اصل و نصب و نجیب هستی ، علم و دانش هم داشته باشی ، زیرا دانش ذاتی از نژاد و تبار با ارزش تر است

نکته دستوری : فعل های ( باشی ) و ( داری ) مضارع التزامی است.

"مناسب برای معلمان، دانش آموزان و اولیاء"

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپونت درس 6 فارسی نهم - آداب زندگانی - 17 اسلاید قابل ویرایش

دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام


دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 24

 

آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

روایاتى چند درباره  پاره‏اى از سنن و آداب آن حضرت در معاشرت

1- و در کتاب ارشاد دیلمى است که:رسول خدا (ص) لباس خود را خودش وصله مى‏زد، و کفش خود را خود مى‏دوخت، و گوسفند خود را مى‏دوشید، و با بردگان هم غذا مى‏شد،و بر زمین مى‏نشست و بر مرکب سوارمى‏شد و دیگرى را هم پشت سر خود بر آن سوار مى‏کرد، و حیا مانعش نمى‏شد از این که مایحتاج خود را خودش از بازار تهیه کرده به سوى اهل خانه‏اش ببرد، به توانگران و فقرا دست مى‏داد و دست خود را نمى‏کشید تا طرف دست خود را بکشد،به هر کس مى‏رسید چه توانگر و چه درویش و چه کوچک و چه بزرگ سلام می داد، و اگر چیزى تعارفش مى‏کردند آن را تحقیر نمى‏کرد اگر چه یک خرماى پوسیده بود، رسول خدا(ص) بسیار خفیف المؤنه و کریم الطبع و خوش معاشرت و خوش رو بود، و بدون این که، بخندد همیشه تبسمى بر لب داشت، و بدون این که چهره‏اش در هم کشیده باشد همیشه اندوهگین به نظر مى‏رسید، و بدون این که از خود ذلتى نشان دهد همواره متواضع بود، و بدون این که اسراف بورزد سخى بود،بسیار دل نازک و نسبت به همه مسلمانان مهربان بود، هرگز به نوعی که سیر شود غذا نخورد، و هرگز دست طمع به سوى چیزى دراز نکرد. (29)

2- و در کتاب مکارم الاخلاق روایت شده که: رسول الله (ص) عادتش این بود که خود را در آینه ببیند و سر و روى خود را شانه زند و چه بسا این کار را در برابر آب انجام مى‏داد و گذشته از اهل خانه، خود را براى اصحابش نیز آرایش مى‏داد و مى‏فرمود:

خداوند دوست دارد که بنده‏اش وقتى براى دیدن برادران از خانه بیرون مى‏رود خود را آماده ساخته؛ آرایش دهد. (30)

3- و در کتاب‏هاى علل و عیون و مجالس به اسنادش از حضرت رضا از پدران بزرگوارش(ع) نقل کرده که رسول الله (ص) فرمود: من از پنج چیز دست برنمى‏دارم تا بمیرم:

1ـ روى زمین و با بردگان غذا خوردن.

2ـ بر مرکب ساده سوار شدن.

3 ـ به دست خود بز دوشیدن.

 4 ـ لباس پشمینه پوشیدن.

 5 ـ و به کودکان سلام کردن .

براى این دست برنمى‏دارم که امتم نیز بر آن عادت کنند و این خود سنتى شود براى بعد از خودم. (31)

4-و در کتاب فقیه از على (ع) روایت شده که به مردى از بنى سعد فرمود:

آیا تو را از خود و از فاطمه حدیث نکنم  ـ تا آنجا که فرمود ـ  پس صبح شد و رسول الله (ص) بر ما وارد شد در حالى که من و فاطمه هنوز در بستر خود بودیم، فرمود: سلام علیکم، ما از جهت این که در چنین حالى بودیم شرم کرده، جواب سلامش نگفتیم، بار دیگر فرمود: السلام علیکم باز ما جواب ندادیم، بار سوم فرمود: السلام علیکم اینجا بود که ترسیدیم اگر جواب نگوئیم آن جناب مراجعت کنند چرا که عادت آن حضرت چنین بود که سه نوبت سلام مى‏کرد اگر جواب مى‏شنید و اذن مى‏گرفت داخل مى‏شد و گرنه برمى‏گشت، از این جهت ناچار گفتیم: و علیک السلام یا رسول الله، درآى، آن حضرت بعد از شنیدن این جواب داخل شد... .(32)

5- و در کتاب کافى بسند خود از ربعى بن عبد الله از ابى عبدالله (ع ) نقل کرده که فرمود : رسول خدا (ص) به زنان هم سلام مى‏کرد و آنها سلامش را جواب مى‏دادند. (33)

6- و نیز در کافى به سند خود از حضرت عبد العظیم بن عبدالله حسنى نقل کرده که ایشان بدون ذکر سند از رسول خدا(ص) نقل کرده و گفته که آن حضرت  سه نوع مى‏نشست: یکى" قرفصاء " ـ و آن عبارت از این بود که ساقهاى پا را بلند مى‏کرد و دو دست خود را از جلو بر آنها حلقه مى‏زد و با دست راست بازوى چپ و با دست چپ بازوى راست را مى‏گرفت، دوم این که دو زانوى خود و نوک انگشتان پا را به زمین مى‏گذاشت، سوم این که یک پا را زیر ران خود گذاشته و پاى دیگر را روى آن پهن می کرد و هرگز دیده نشد که چهار زانو بنشیند. (34)

7- و در کتاب مکارم الاخلاق از کتاب نبوت از على (ع) نقل کرده که فرمود: هیچ دیده نشد که رسول خدا(ص) با کسى مصافحه کند و او جلوتر از طرف دست خود را بکشد، بلکه آن قدر دست خود را در دست او نگه می داشت تا او دست آن جناب را رها سازد، و هیچ دیده نشد که کسى با پر حرفى خود مزاحم آن حضرت شود و او از روى انزجار سکوت کند، بلکه آن قدر حوصله به خرج مى‏داد تا طرف ساکت شود و هیچ دیده نشد که در پیش روى کسى که در خدمتش نشسته پاى خود را دراز کند، و هیچ وقت مخیر بین دو چیز نشد مگر این که آن کاری که دشوارتر بود را اختیار مى‏فرمود، و هیچ وقت در ظلمى که به او می شد به مقام انتقام در نیامد، مگر این که محارم خدا هتک شود که در این صورت خشم مى‏کرد و خشمش هم براى خداى تعالى بود، و هیچ وقت در حال تکیه کردن غذا میل نفرمود تا از دنیا رحلت کرد، وهیچ وقت چیزى از او درخواست نشد که در جواب بگوید: "نه"، و حاجت هیچ حاجتمندى را رد نکرد بلکه عملا یا به زبان به قدرى که برایش میسور بود آن را برآورده می ساخت،نمازش در عین تمامیت ازهمه نمازها سبک ‏تر و خطبه‏اش از همه خطبه‏ها کوتاهتر بود، و مردم، آن جناب را به بوى خوشى که از او به مشام مى‏رسید مى‏شناختند، و وقتى با دیگران بر سر یک سفره مى‏نشست اولین کسى بود که شروع به غذا خوردن مى‏کرد، و آخرین کسى بود که از غذا دست مى‏کشید، و همیشه از غذاى جلو خود میل مى‏فرمود، و وقتى چیزى مى‏آشامید آشامیدنش با سه نفس بود، و آن را مى‏مکید و مثل پاره‏اى از مردم نمى‏بلعید، و دست راستش اختصاص داشت براى خوردن و آشامیدن، و جز با دست راست چیزى نمى‏داد و چیزى نمى‏گرفت، رسول خدا با دست راست کار کردن را در جمیع کارهاى خود دوست مى‏داشت حتى در لباس پوشیدن و کفش به پا کردن و موى شانه زدنش.

و وقتى دعا مى‏فرمود سه بار تکرار مى‏کرد، و وقتى تکلم مى‏فرمود در کلام خود تکرار نداشت و اگر اذن دخول مى‏گرفت سه بار تکرار مى‏نمود، کلامش همه روشن بود به طورى که هر شنونده‏اى آن را مى‏فهمید، وقتى تکلم مى‏کرد چیزى شبیه نور از بین ثنایایش - دندان های ثنای ایشان - بیرون مى‏جست، و اگر آن جناب را مى‏دیدى مى‏گفتى افلج (35) است و حال آن که چنین نبود، نگاهش همه به گوشه چشم بود، و هیچ وقت با کسى مطالبى را که خوش آیند آن کس نبود در میان نمى‏گذاشت، وقتى راه مى‏رفت گویى از کوه سرازیر مى‏شد و بارها مى‏فرمود بهترین شما خوش اخلاق‏ترین شما است، هیچ وقت طعم چیزى را مذمت نمى‏کرد، و آن را نمى‏ستود، اهل علم و اصحاب حدیث در حضورش نزاع نمى‏کردند، و هر دانشمندى که موفق به درک حضورش شد این معنا را گفت که من به چشم خود احدى را نه قبل از او  و نه بعد از او نظیر او ندیدم.

 

پی نوشت ها:

29- ارشاد دیلمى، ط بیروت، ج 1، ص 115.

30- مکارم الاخلاق، ص 34.

31- علل الشرایع، ص 130.

32- من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 211، ح 32.

33- کافى، ج 2، ص 148، ح 1.

34- کافى، ج 2، ص 661، ح 1.

35- افلج کسى است که میان دندانهاى بالاى او فاصله زیاد باشد.

36- مکارم الاخلاق، ص 23.

37- کافى، ج 2، ص 671، ح 1.

38- مکارم الاخلاق، ص 21.

39- مکارم الاخلاق، ص 21.

40- مکارم الاخلاق، ص 21/ مستدرک الوسائل، ج 2، ص 76، ح 3.

41- کافى، ج 2، ص 663، ح 1.

42- کافى، ج 2، ص 661، ح 4.

43- مکارم الاخلاق، ص 25.

44- مکارم الاخلاق، ص 22.

45- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 87، ح 11.

46- مکارم الاخلاق، ص 19.

47- مکارم الاخلاق، ص 16.

48- احیاء العلوم، ج 7، ص 112.

49- احیاء العلوم، ج 7، ص 145، ولى در اینجا(از انس) نیست.

50- احیاء العلوم، ج 7، ص 115.

51- احیاء العلوم، ج 7، ص 114.

52- کافى، ج 4، ص 55، ح 7.

53- کافى، ج 5، ص 143، ح 7.

54- کافى، ج 5، ص 314، ح 41.

55- کتاب اقبال، ص 281، سطر 10.

56- کافى، ج 2، ص 662، ح 6.

57- مشکوة الانوار، ص 204، فصل 6، ب 4، ط دار الکتب الاسلامیة / بحارالانوار، ج 16، ط جدید، ص 240

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

تحقیق در مورد آداب مسافرت

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد آداب مسافرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آداب مسافرت


تحقیق در مورد آداب مسافرت

لینک پرداخت و دانلود پایین مطلب

فرمت فایل : word

تعداد صفحه : 16

 

اول : در ساعت نیک از ایام هفته بیرون رود . مثلاً چه روز از هفته و چندم ماه برای سفر حرکت نماید .

و همراهان او را بدرقه نمایند به دعای رسول خدا

امام محمد باقر از امام سجاد(ع)  و او از رسول خدا (ص) نقل فرمود هنگامی که پیغمبر اکرم مؤمنین مسافر را وداع می فرمود و بدرقه می نمود این دعا را می خواند

زَوَدَ کُمُ اللهُ التَّقْوا وَ جَّهَکُم خَیر وَ قَضی لَکُم کُلَّ حاجَهٍ وَ سَلِمَ لَکُمْ وَ دُنیاکُم وَ رَدَّکُمْ سالِمینْ

1-چون اراده سفر کنی سزاوار آنست که روزه بداری روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را و اختیار نمائی روز شنبه را یا روز سه شنبه را یا روز پنجشنبه را و اجتناب کن از سفر کردن در روز دوشنبه و چهارشنبه و پیش از ظهر جمعه و از سفر کردن در این ایام که در این نظم واقع شده : هفت روزی نحس باشد در مهی * زان حذر کن تا نیابی هیچ رنج . سه و پنج و سیزده با شانزده * رجوع شود به صفحه 507 بیست ویک با بیست و چهار و بیست و پنج و سفر مکن در محاق شهر و در حالیکه قمر در برج عقرب باشد

 

سوم  - به سفر تنها نرود بلکه رفیق پیدا کند و از چهار زیاد تر خوب نیست و یکی کم است . و با کسی همسفر شود که در برابر ارزش واحترامی که به او می گذارید به شما بی اعتنائی نکند بلکه عمل شما را پاس دارد .

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آداب مسافرت

نمونه سوال آداب سفر در اسلام کد درس : 1218013

اختصاصی از فی گوو نمونه سوال آداب سفر در اسلام کد درس : 1218013 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نمونه سوال آداب سفر در اسلام کد درس : 1218013


نمونه سوال آداب سفر در اسلام    کد درس :    1218013

ترم

سوال

پاسخنامه

نیمسال اول ۸۸-۸۹

 

 

نیمسال دوم ۸۸-۸۹

  

تابستان ۸۹

  

نیمسال اول ۸۹-۹۰

 

ج

نیمسال دوم ۸۹-۹۰

 

ج

تابستان ۹۰

  

نیمسال اول ۹۰-۹۱

 

ج

نیمسال دوم ۹۰-۹۱

 

ج 

تابستان ۹۱

  

نیمسال اول ۹۱-۹۲

 

ج

نیمسال دوم ۹۱-۹۲

 

ج

تابستان ۹۲

 

 

نیمسال اول ۹۲-۹۳

 

ج

      

نیمسال اول ۹۳-۹۴

 

ج

نیمسال دوم ۹۳-۹۴

 

ج

تابستان ۹۴

 

ج

نیمسال اول ۹۴-۹۵

 

ج 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


نمونه سوال آداب سفر در اسلام کد درس : 1218013