فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله آداب و سنن دوران جاهلی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله آداب و سنن دوران جاهلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله آداب و سنن دوران جاهلی


دانلود مقاله آداب و سنن دوران جاهلی

عادت عرب جاهلی بر این بود که کسی از آنها کشته می شد تصمیم میگرفتند تا آنجا که مقدورشان هست تلافی کنند واین فکر تا آنجا پیش رفته بود که بخاطر کشته شدن یک فرد 

حاضر بودند تمام فامیل قاتل را نابود کنند ، آیة فوق نازل شد و حکم عادلانة قصاص را بیان  کرد .

تفسیر:

دراین آیه یکی از دستورات حیاتبخش اسلام « قصاص » بیان شده است و خط بطلان بر آداب و سنن دوران جاهلی کشیده است.

قرآن گاهی از دستوراهای لازم ، بالفظ«کتب علیکم » ( برشما نوشته شده ) تعبیر می کند که از جمله آنها آیه فوق و دو آیه بعدی که پیرامون سه موضوع مهم اسلامی است ، می باشد و این تعبیر اهمیت و تاکید مطلب را با نهایت وضوح ترسیم می کند

«قصاص » در لغت به معنای پشت سر آمدن است و از آنجا که اولیای مقتول نسبت به قاتل همان عمل را انجام می دهند ، در واقع از عمل او پیروی کرده اند لذا این واژه مورد آنها  به کار برده می شود . همان طور که در شأن نزول اشاره شد، آیه در مقام تعدیل زیاد ی رویها ی است که در جاهلیت انجام می گرفته است مؤمنان را مخاطب قرار داده می فرماید : در مورد آدمکشی های عمدی و خونهای نا حق تنها شما حق دارید قاتل را در برابر مقتول بکشید ، و در این عمل رعایت عدالت و مساوت را بکنید ، هرگز مرد را در برابر زن و آزاد را مقابل برده بقصاص نرسانیده .

از آنجا که اسلام در هر موضوعی واقع بینی و بررسی همه جانبه را برهر چیز دیگر مقدم می شمرد ، نه همچون یهودیان تنها تکیه روی قصاص می کند و نه مانند مسیحیت کنونی فقط راه عفو ویا دیه را به پیرامون خود اعلام میدارد ، زیرا جای تردید نیست که در شرائطی ممکن است الزام به قصاص تولید مفاسدی کند ، و حتمی بودن آن دور از خرد است نظیر آنکه قاتل و مقتول با هم برادر یا پیوند های اجتماعی و خویشاوندی و مانند آن داشته باشند که در اینصورت اجبار کردن بقصاص علاوه بر غم و اندوه ی که نصیب فامیل از ناحیة مقتول شده داغ تازه ای در اثر اجرای قصاص برای آنها می گذارد ویا افرادی با گذشت وسرشار از عواطف انسانی باشند که اجبار آنها برقصاص خود زجر و شکنجة دیگری محسوب می شود و روش«عفوودیه » نیز گاهی جز جری کردن افراد جنایتکار ثمری ندارد . لذا اسلام حکم اصلی را«قصاص » قرار داده ، و برای پیشگیری از اثرات سوء آن در کنار این حکم . حکم عفو راعنوان نموده است. و بعبارت روشن تر : اولیاء مقتول نسبت بقاتل دارای یکی از سه حق هستند :

  • حق قصاص
  • حق عفو کردن بدون گرفتن خونبها
  • حق عفو کردن با گرفتن خونبها

در صورت اول و دوم که یا قصاص است یا عفو تکلیف روشن است و برای صورت سوم که گرفتن خونبها مطرح است،

قرآن دستور جالبی برای قاتل و اولیاء مقتول بیان کرده چنین میفرماید :

«هرگاه برای قاتل تاز طرف اولیاء مقتول که برادران ایمانی او هستند بخششی در نظر گرفته شد و بنا بگرفتن مبلغی بعنوان خونبها گردید سزاوار است که اولیای مقتول خونبها را بطور متعارف از قاتل بگیرند ، و او را از جهت میزان مبلغ ، یا چگونگی پرداخت در فشار قرار ندهند وقدرت و امکان او را در نظر بگیرند»  .

نکته اینکه در آیه جلب توجه می کند و از لفظ «من اخیه» استفاده می شود این است که:قرآن رشتة برادری را میان مسلمانان حتی بعد از ریختن ناحق، همچنان بر قرار می داند ،و برای تحریک عواطف اولیای مقتول را برادران قاتل معرفی می کند و آنرا با این تعبیر بعفو و مدارا تشویق میکند !

و از سوی دیگر با جمله ((واداء الیه باحسان)) به قاتل توصیه شده که در پرداخت خونبها با نیکوئی و بدون سهل انگاری رفتار نماید و بدهی خود را به طور کامل و بموقع ادا کند .

«ذالک تخفیف من ربکم و رحمته فمن اعتدی بعد ذالک فله عذاب الیم»

این دستور عادلانه قصاص،در مقابل روش فاسد جاهلیت ،و هم حتمی نبودن قصاص و اختیار ی که بستگان مقتول میان «قصاص»یا«گرفتن خونبها» دارند ،تخفیف ورحمتی است. اما کسانیکه قاتل را عفو کنند و یا خونبها بپذیر ند حق ندارند از تصمیم خود برگردند و یا بار دیگر در صدد قصاص بر آیند«فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب علیم»

چنانکه در جاهلیت معمول بود اولیای مقتول با اینکه عفو می کردند باز گاهی قاتل را می کشتند ؛قرآمن می گوید برای چنین متجاوزانی عذاب دردناکی است

شامل 7 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آداب و سنن دوران جاهلی

تحقیق در مورد آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان


تحقیق در مورد آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه24

بخشی از فهرست مطالب

تاریخچه شهر کاشان

 

آداب و مراسم ماه مبارک رمضان در قمصر کاشان

 

نگاهی به آداب و رسوم عزاداری محرم در کاشان

 

آداب و سنن غدیر در کاشان

 

 نام شهر کاشان در مآخذ اسلامی، ”قاشان“ یا ”قاسان“ ضبط شده و از شهرهای بسیار قدیمی ایران است. به استناد تحقیقات باستان شناسان در تپه های سیلک واقع در 4 کیلومتری غرب کاشان، این ناحیه یکی از نخستین مراکز تمدن و محل سکونت بشر ماقبل تاریخ شناخته شده است. کاشان در زمان ساسانیان منطقه ای آباد بوده است.

 

این شهر در دوره اسلامی نیز یکی از شهرهای مهم و معروف عراق و عجم بود. به استناد جغرافی دانان اسلامی، نام قدیم کاشان ”چهل حصاران“‌ نیز بوده است. در سال 442 هـ . ق طغرل اول سلجوقی برشهرهای بزرگ جبال عجم استیلا یافت. در سال 532 هـ .ق ملک سلجوق بن محمد بن ملکشاه با سپاهیان خود به کاشان حمله برد و خرابی های زیادی به بار آورد. درسال 594 هـ .ق یکی دیگر از سرداران سلطان تکش خوارزمشاه به نام میاجق که حاکم ری بود اینتاج را کشت و برای دست اندازی به فرمانروایی او به کاشان حمله برد وشهر را محاصره کرد، بعد ازمدتی که نتیجه ای حاصل نشد با مردم کاشان صلح کرد ولی سپاهیانش به روستاهای اطراف کاشان خسارت زیاد وارد کردند.

 

بعد از درگذشت تکش، به فرمان سلطان محمد خوارزمشاه (596 – 618 هـ .ق) فرزندش رکن الدین به حکومت ری، قم، و کاشان منصوب گردید. درسال 621 هـ .ق در هنگام تاخت و تاز سپاهیان هلاکوخان درحدود کاشان، خواجه نصیرالدین طوسی که از ملتزمین رکاب خان مغول بود، به احترام وجود بابا افضل الدین مرقی کاشانی سپاهیان را از کشت و کشتار مردم کاشان بازداشت و درسال (663- 680 هـ .ق ) خواجه بهاء الدین محمد به حکومت اصفهان و کاشان منصوب شد. در سال 674 هـ .ق هندوشاه نخجوانی حاکم کاشان بود و درسال 757 و 768 این شهر جزو قلمرو آل مظفر بوده است. کاشان به کرات بر اثر زلزله ویران شده است. ازجمله در سال 1192 هـ .ق در دوره سلطنت کریم خان زند بر اثر زلزله خسارت بسیار دید. آخرین بار درسال 1260 هـ .ق زلزله سختی کاشان را لرزاند و باعث ویرانی روستاها و قصبات اطراف آن شد. شهر کاشان معماری ویژه بومی جالب توجهی دارد و آثار بناهای تاریخی ومذهبی فراوانی در آن به جا مانده است.

 

ضرورت تعدیل در برخی سنتها

 

رعایت آداب و سنن درجامعه یکی از مهمترین مسائل پسندیده اجتماعی است که موجب ارتباط انسانها و تحکیم جامعه می شود ولی باید در اصلاح و تعدیل آنها اقدامی صورت گیرد که موجب رنجش و اتلاف وقت افراد جامعه نشود. از جمله اینها برگزاری مجالس ترحیم است که درچند سال اخیر به تکرار مکررات تبدیل شده است و دربیشتر موارد مردم به دلیل مشغله های زیاد کاری با اکراه دراین مجالس حضور پیدا می کنند. طبق نظرخواهی های انجام شده بهتر است دراین خصوص تعدیل و به اصلاح پاره ای از موارد اقدام شود، چنانچه پیامبر عظیم الشأن اسلام نیز ما را به رعایت اعتدال در همه موارد دعوت کرده است موارد قابل ت

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان

دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام


دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 24

 

آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

روایاتى چند درباره  پاره‏اى از سنن و آداب آن حضرت در معاشرت

1- و در کتاب ارشاد دیلمى است که:رسول خدا (ص) لباس خود را خودش وصله مى‏زد، و کفش خود را خود مى‏دوخت، و گوسفند خود را مى‏دوشید، و با بردگان هم غذا مى‏شد،و بر زمین مى‏نشست و بر مرکب سوارمى‏شد و دیگرى را هم پشت سر خود بر آن سوار مى‏کرد، و حیا مانعش نمى‏شد از این که مایحتاج خود را خودش از بازار تهیه کرده به سوى اهل خانه‏اش ببرد، به توانگران و فقرا دست مى‏داد و دست خود را نمى‏کشید تا طرف دست خود را بکشد،به هر کس مى‏رسید چه توانگر و چه درویش و چه کوچک و چه بزرگ سلام می داد، و اگر چیزى تعارفش مى‏کردند آن را تحقیر نمى‏کرد اگر چه یک خرماى پوسیده بود، رسول خدا(ص) بسیار خفیف المؤنه و کریم الطبع و خوش معاشرت و خوش رو بود، و بدون این که، بخندد همیشه تبسمى بر لب داشت، و بدون این که چهره‏اش در هم کشیده باشد همیشه اندوهگین به نظر مى‏رسید، و بدون این که از خود ذلتى نشان دهد همواره متواضع بود، و بدون این که اسراف بورزد سخى بود،بسیار دل نازک و نسبت به همه مسلمانان مهربان بود، هرگز به نوعی که سیر شود غذا نخورد، و هرگز دست طمع به سوى چیزى دراز نکرد. (29)

2- و در کتاب مکارم الاخلاق روایت شده که: رسول الله (ص) عادتش این بود که خود را در آینه ببیند و سر و روى خود را شانه زند و چه بسا این کار را در برابر آب انجام مى‏داد و گذشته از اهل خانه، خود را براى اصحابش نیز آرایش مى‏داد و مى‏فرمود:

خداوند دوست دارد که بنده‏اش وقتى براى دیدن برادران از خانه بیرون مى‏رود خود را آماده ساخته؛ آرایش دهد. (30)

3- و در کتاب‏هاى علل و عیون و مجالس به اسنادش از حضرت رضا از پدران بزرگوارش(ع) نقل کرده که رسول الله (ص) فرمود: من از پنج چیز دست برنمى‏دارم تا بمیرم:

1ـ روى زمین و با بردگان غذا خوردن.

2ـ بر مرکب ساده سوار شدن.

3 ـ به دست خود بز دوشیدن.

 4 ـ لباس پشمینه پوشیدن.

 5 ـ و به کودکان سلام کردن .

براى این دست برنمى‏دارم که امتم نیز بر آن عادت کنند و این خود سنتى شود براى بعد از خودم. (31)

4-و در کتاب فقیه از على (ع) روایت شده که به مردى از بنى سعد فرمود:

آیا تو را از خود و از فاطمه حدیث نکنم  ـ تا آنجا که فرمود ـ  پس صبح شد و رسول الله (ص) بر ما وارد شد در حالى که من و فاطمه هنوز در بستر خود بودیم، فرمود: سلام علیکم، ما از جهت این که در چنین حالى بودیم شرم کرده، جواب سلامش نگفتیم، بار دیگر فرمود: السلام علیکم باز ما جواب ندادیم، بار سوم فرمود: السلام علیکم اینجا بود که ترسیدیم اگر جواب نگوئیم آن جناب مراجعت کنند چرا که عادت آن حضرت چنین بود که سه نوبت سلام مى‏کرد اگر جواب مى‏شنید و اذن مى‏گرفت داخل مى‏شد و گرنه برمى‏گشت، از این جهت ناچار گفتیم: و علیک السلام یا رسول الله، درآى، آن حضرت بعد از شنیدن این جواب داخل شد... .(32)

5- و در کتاب کافى بسند خود از ربعى بن عبد الله از ابى عبدالله (ع ) نقل کرده که فرمود : رسول خدا (ص) به زنان هم سلام مى‏کرد و آنها سلامش را جواب مى‏دادند. (33)

6- و نیز در کافى به سند خود از حضرت عبد العظیم بن عبدالله حسنى نقل کرده که ایشان بدون ذکر سند از رسول خدا(ص) نقل کرده و گفته که آن حضرت  سه نوع مى‏نشست: یکى" قرفصاء " ـ و آن عبارت از این بود که ساقهاى پا را بلند مى‏کرد و دو دست خود را از جلو بر آنها حلقه مى‏زد و با دست راست بازوى چپ و با دست چپ بازوى راست را مى‏گرفت، دوم این که دو زانوى خود و نوک انگشتان پا را به زمین مى‏گذاشت، سوم این که یک پا را زیر ران خود گذاشته و پاى دیگر را روى آن پهن می کرد و هرگز دیده نشد که چهار زانو بنشیند. (34)

7- و در کتاب مکارم الاخلاق از کتاب نبوت از على (ع) نقل کرده که فرمود: هیچ دیده نشد که رسول خدا(ص) با کسى مصافحه کند و او جلوتر از طرف دست خود را بکشد، بلکه آن قدر دست خود را در دست او نگه می داشت تا او دست آن جناب را رها سازد، و هیچ دیده نشد که کسى با پر حرفى خود مزاحم آن حضرت شود و او از روى انزجار سکوت کند، بلکه آن قدر حوصله به خرج مى‏داد تا طرف ساکت شود و هیچ دیده نشد که در پیش روى کسى که در خدمتش نشسته پاى خود را دراز کند، و هیچ وقت مخیر بین دو چیز نشد مگر این که آن کاری که دشوارتر بود را اختیار مى‏فرمود، و هیچ وقت در ظلمى که به او می شد به مقام انتقام در نیامد، مگر این که محارم خدا هتک شود که در این صورت خشم مى‏کرد و خشمش هم براى خداى تعالى بود، و هیچ وقت در حال تکیه کردن غذا میل نفرمود تا از دنیا رحلت کرد، وهیچ وقت چیزى از او درخواست نشد که در جواب بگوید: "نه"، و حاجت هیچ حاجتمندى را رد نکرد بلکه عملا یا به زبان به قدرى که برایش میسور بود آن را برآورده می ساخت،نمازش در عین تمامیت ازهمه نمازها سبک ‏تر و خطبه‏اش از همه خطبه‏ها کوتاهتر بود، و مردم، آن جناب را به بوى خوشى که از او به مشام مى‏رسید مى‏شناختند، و وقتى با دیگران بر سر یک سفره مى‏نشست اولین کسى بود که شروع به غذا خوردن مى‏کرد، و آخرین کسى بود که از غذا دست مى‏کشید، و همیشه از غذاى جلو خود میل مى‏فرمود، و وقتى چیزى مى‏آشامید آشامیدنش با سه نفس بود، و آن را مى‏مکید و مثل پاره‏اى از مردم نمى‏بلعید، و دست راستش اختصاص داشت براى خوردن و آشامیدن، و جز با دست راست چیزى نمى‏داد و چیزى نمى‏گرفت، رسول خدا با دست راست کار کردن را در جمیع کارهاى خود دوست مى‏داشت حتى در لباس پوشیدن و کفش به پا کردن و موى شانه زدنش.

و وقتى دعا مى‏فرمود سه بار تکرار مى‏کرد، و وقتى تکلم مى‏فرمود در کلام خود تکرار نداشت و اگر اذن دخول مى‏گرفت سه بار تکرار مى‏نمود، کلامش همه روشن بود به طورى که هر شنونده‏اى آن را مى‏فهمید، وقتى تکلم مى‏کرد چیزى شبیه نور از بین ثنایایش - دندان های ثنای ایشان - بیرون مى‏جست، و اگر آن جناب را مى‏دیدى مى‏گفتى افلج (35) است و حال آن که چنین نبود، نگاهش همه به گوشه چشم بود، و هیچ وقت با کسى مطالبى را که خوش آیند آن کس نبود در میان نمى‏گذاشت، وقتى راه مى‏رفت گویى از کوه سرازیر مى‏شد و بارها مى‏فرمود بهترین شما خوش اخلاق‏ترین شما است، هیچ وقت طعم چیزى را مذمت نمى‏کرد، و آن را نمى‏ستود، اهل علم و اصحاب حدیث در حضورش نزاع نمى‏کردند، و هر دانشمندى که موفق به درک حضورش شد این معنا را گفت که من به چشم خود احدى را نه قبل از او  و نه بعد از او نظیر او ندیدم.

 

پی نوشت ها:

29- ارشاد دیلمى، ط بیروت، ج 1، ص 115.

30- مکارم الاخلاق، ص 34.

31- علل الشرایع، ص 130.

32- من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 211، ح 32.

33- کافى، ج 2، ص 148، ح 1.

34- کافى، ج 2، ص 661، ح 1.

35- افلج کسى است که میان دندانهاى بالاى او فاصله زیاد باشد.

36- مکارم الاخلاق، ص 23.

37- کافى، ج 2، ص 671، ح 1.

38- مکارم الاخلاق، ص 21.

39- مکارم الاخلاق، ص 21.

40- مکارم الاخلاق، ص 21/ مستدرک الوسائل، ج 2، ص 76، ح 3.

41- کافى، ج 2، ص 663، ح 1.

42- کافى، ج 2، ص 661، ح 4.

43- مکارم الاخلاق، ص 25.

44- مکارم الاخلاق، ص 22.

45- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 87، ح 11.

46- مکارم الاخلاق، ص 19.

47- مکارم الاخلاق، ص 16.

48- احیاء العلوم، ج 7، ص 112.

49- احیاء العلوم، ج 7، ص 145، ولى در اینجا(از انس) نیست.

50- احیاء العلوم، ج 7، ص 115.

51- احیاء العلوم، ج 7، ص 114.

52- کافى، ج 4، ص 55، ح 7.

53- کافى، ج 5، ص 143، ح 7.

54- کافى، ج 5، ص 314، ح 41.

55- کتاب اقبال، ص 281، سطر 10.

56- کافى، ج 2، ص 662، ح 6.

57- مشکوة الانوار، ص 204، فصل 6، ب 4، ط دار الکتب الاسلامیة / بحارالانوار، ج 16، ط جدید، ص 240

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

تحقیق درباره آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان

اختصاصی از فی گوو تحقیق درباره آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان


تحقیق درباره آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:25
فهرست و توضیحات:

آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان

تاریخچه شهر کاشان

ضرورت تعدیل در برخی سنتها

آداب و مراسم ماه مبارک رمضان در قمصر کاشان

نگاهی به آداب و رسوم عزاداری محرم در کاشان

بزرگداشت نهضت عاشورا در گوشه و کنار سرزمین ایران با آداب و سنن خاص و به اشکال مختلف عزاداریهای سنتی اجرا می‌شود.

عزاداری امام حسین (ع) در کاشان نیز از قدیم با شوری وافر برپا می‌شود، بطوریکه اولین دسته بندی عزاداری محرم را "میرزا شرف‌الدین علی حسینی"، یکی از سادات کاشان، برپاداشت و همین امر نشانه ارادت مخلصانه و دیرینه مردم این شهرستان به‌پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به ویژه حضرت سیدالشهدا (ع) و برادر وفادارش حضرت ابوالفضل (ع) است.

از جمله آداب و سنن عزادارای امام حسین در کاشان، علاوه بر روضه خوانی، نوحه سرایی و مرثیه خوانی، برداشتن علم و علمات، کتل و بیرق، شامل عزاداری در بازار، نخل برداری، شمع زنی و چهل منبر، جریده، عزاداری سقاها و سقا کردن کودکان است.

از اولین روز محرم، دسته‌های عزاداری به نوبت در بازار کاشان به سینه زنی و زنجیرزنی می‌پردازند.

هیات‌های بزرگ از دو مسیر به بازار وارد می‌شوند و در نهایت در تیمچه تاریخی" امین الدوله"، اوج سوگواری و عزاداری خود را به نمایش می‌گذارند.

در برخی از این مکان‌ها، دسته‌ها و هیات‌ها توقف می‌کنند و دقایقی را به روضه خوانی و سینه‌زنی اختصاص می‌دهند.

نخل برداری که نماد و نشانه تشییع جنازه حضرت سیدالشهدا (ع) در روز عاشوراست، در بیشتر شهرهای ایران، همچنین کاشان انجام می‌شود.

در کاشان پنج نخل شامل " نخل سرپره"، "نخل درب فین"،" نخل درب باغ"، "نخل کلهر" و" نخل باباشرف" وجود دارد.

" علی اصغر شاطری" یکی از محققان و مورخان کاشان درباره مهیا کردن این نخلها در مقاله‌ای نوشته است: مردم این نخل‌ها را در دهه اول محرم آماده می‌کنند و لباس سیاه می‌پوشانند.

نحوه پوشاندن لباس به نخل در کاشان بر خلاف سایر نقاط کشور بسیار ساده و بدون تشریفات است.

ابتدا نخل را با گلاب کاشان معطر می‌کنند، سپس لباس سیاه نخل، معروف به چادری، را با فریادهای "یاحسین" بر نخل می‌پوشانند و پارچه سبز رنگی که نشان از آقایی و سیادت سادات بنی فاطمه است ، به صورت عمامه بالای نخل می بندند.

پیراهن مانندی که آغشته به خون است را به نشانه شهادت به قسمت عقب نخل می آویزند.

به برخی نخلها شمشیر، خنجر، سپر، کلاه خود و آیینه نیز نصب می‌کنند.

شمع زنی و چهل منبر از دیگر ایین عزای حسینی در کاشان است.

ساعاتی به غروب روز تاسوعا، بسیاری از نذرداران و علاقه‌مندان به شرکت در مراسم شمع زنی، ‪ ۷۲شمع به یاد ‪ ۷۲شهید روز عاشورا در دست می‌گیرند و با وضو و طهارت و پا برهنه در چهل مکان مقدس مثل زیارتگاهها، مساجد و حسینیه‌ها شمع روشن می‌کنند.

دلیل اینکه این آیین در چهل مکان مقدس اجرا می‌شود، آن است که کاروان اسرای کربلا را تا شهر شام در چهل منزل گردانده‌اند.

یکی دیگر از آداب محرم در دسته‌های سوگواری سالار شهیدان برداشتن علمی است به نام" جریده".


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان

تحقیق در مورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام(2)

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام(2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام(2)


تحقیق در مورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام(2)

لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*

 

فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه :24

 

 

آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام(2)

 

 

روایاتى چند درباره  پاره‏اى از سنن و آداب آن حضرت در معاشرت

 

1- و در کتاب ارشاد دیلمى است که:رسول خدا (ص) لباس خود را خودش وصله مى‏زد، و کفش خود را خود مى‏دوخت، و گوسفند خود را مى‏دوشید، و با بردگان هم غذا مى‏شد،و بر زمین مى‏نشست و بر مرکب سوارمى‏شد و دیگرى را هم پشت سر خود بر آن سوار مى‏کرد، و حیا مانعش نمى‏شد از این که مایحتاج خود را خودش از بازار تهیه کرده به سوى اهل خانه‏اش ببرد، به توانگران و فقرا دست مى‏داد و دست خود را نمى‏کشید تا طرف دست خود را بکشد،به هر کس مى‏رسید چه توانگر و چه درویش و چه کوچک و چه بزرگ سلام می داد، و اگر چیزى تعارفش مى‏کردند آن را تحقیر نمى‏کرد اگر چه یک خرماى پوسیده بود، رسول خدا(ص) بسیار خفیف المؤنه و کریم الطبع و خوش معاشرت و خوش رو بود، و بدون این که، بخندد همیشه تبسمى بر لب داشت، و بدون این که چهره‏اش در هم کشیده باشد همیشه اندوهگین به نظر مى‏رسید، و بدون این که از خود ذلتى نشان دهد همواره متواضع بود، و بدون این که اسراف بورزد سخى بود،بسیار دل نازک و نسبت به همه مسلمانان مهربان بود، هرگز به نوعی که سیر شود غذا نخورد، و هرگز دست طمع به سوى چیزى دراز نکرد. (29)

 

2- و در کتاب مکارم الاخلاق روایت شده که: رسول الله (ص) عادتش این بود که خود را در آینه ببیند و سر و روى خود را شانه زند و چه بسا این کار را در برابر آب انجام مى‏داد و گذشته از اهل خانه، خود را براى اصحابش نیز آرایش مى‏داد و مى‏فرمود:

 

خداوند دوست دارد که بنده‏اش وقتى براى دیدن برادران از خانه بیرون مى‏رود خود را آماده ساخته؛ آرایش دهد. (30)

 

3- و در کتاب‏هاى علل و عیون و مجالس به اسنادش از حضرت رضا از پدران بزرگوارش(ع) نقل کرده که رسول الله (ص) فرمود: من از پنج چیز دست برنمى‏دارم تا بمیرم:

 

1ـ روى زمین و با بردگان غذا خوردن.

 

2ـ بر مرکب ساده سوار شدن.

 

3 ـ به دست خود بز دوشیدن.

 

 4 ـ لباس پشمینه پوشیدن.

 

 5 ـ و به کودکان سلام کردن .

 

براى این دست برنمى‏دارم که امتم نیز بر آن عادت کنند و این خود سنتى شود براى بعد از خودم. (31)

 

4-و در کتاب فقیه از على (ع) روایت شده که به مردى از بنى سعد فرمود:

 

آیا تو را از خود و از فاطمه حدیث نکنم  ـ تا آنجا که فرمود ـ  پس صبح شد و رسول الله (ص) بر ما وارد شد در حالى که من و فاطمه هنوز در بستر خود بودیم، فرمود: سلام علیکم، ما از جهت این که در چنین حالى بودیم شرم کرده، جواب سلامش نگفتیم، بار دیگر فرمود: السلام علیکم باز ما جواب ندادیم، بار سوم فرمود: السلام علیکم اینجا بود که ترسیدیم اگر جواب نگوئیم آن جناب مراجعت کنند چرا که عادت آن حضرت چنین بود که سه نوبت سلام مى‏کرد اگر جواب مى‏شنید و اذن مى‏گرفت داخل مى‏شد و گرنه برمى‏گشت، از این جهت ناچار گفتیم: و علیک السلام یا رسول الله، درآى، آن حضرت بعد از شنیدن این جواب داخل شد... .(32)

 

5- و در کتاب کافى بسند خود از ربعى بن عبد الله از ابى عبدالله (ع ) نقل کرده که فرمود : رسول خدا (ص) به زنان هم سلام مى‏کرد و آنها سلامش را جواب مى‏دادند. (33)

 

6- و نیز در کافى به سند خود از حضرت عبد العظیم بن عبدالله حسنى نقل کرده که ایشان بدون ذکر سند از رسول خدا(ص) نقل کرده و گفته که آن حضرت  سه نوع مى‏نشست: یکى" قرفصاء " ـ و آن عبارت از این بود که ساقهاى پا را بلند مى‏کرد و دو دست خود را از جلو بر آنها حلقه مى‏زد و با دست راست بازوى چپ و با دست چپ بازوى راست را مى‏گرفت، دوم این که دو زانوى خود و نوک انگشتان پا را به زمین مى‏گذاشت، سوم این که یک پا را زیر ران خود گذاشته و پاى دیگر را روى آن پهن می کرد و هرگز دیده نشد که چهار زانو بنشیند. (34)

 

7- و در کتاب مکارم الاخلاق از کتاب نبوت از على (ع) نقل کرده که فرمود: هیچ دیده نشد که رسول خدا(ص) با کسى مصافحه کند و او جلوتر از طرف دست خود را بکشد، بلکه آن قدر دست خود را در دست او نگه می داشت تا او دست آن جناب را رها سازد، و هیچ دیده نشد که کسى با پر حرفى خود مزاحم آن حضرت شود و او از روى انزجار سکوت کند، بلکه آن قدر حوصله به خرج مى‏داد تا طرف ساکت شود و هیچ دیده نشد که در پیش روى کسى که در خدمتش نشسته پاى خود را دراز کند، و هیچ وقت مخیر بین دو چیز نشد مگر این که آن کاری که دشوارتر بود را اختیار مى‏فرمود، و هیچ وقت در ظلمى که به او می شد به مقام انتقام در نیامد، مگر این که محارم خدا هتک شود که در این صورت خشم مى‏کرد و خشمش هم براى خداى تعالى بود، و هیچ وقت در حال تکیه کردن غذا میل نفرمود تا از دنیا رحلت کرد، وهیچ وقت چیزى از او درخواست نشد که در جواب بگوید: "نه"، و حاجت هیچ حاجتمندى را رد نکرد بلکه عملا یا به زبان به قدرى که برایش میسور بود آن را برآورده می ساخت،نمازش در عین تمامیت ازهمه نمازها سبک ‏تر و خطبه‏اش از همه خطبه‏ها کوتاهتر بود، و مردم، آن جناب را به بوى خوشى که از او به مشام مى‏رسید مى‏شناختند، و وقتى با دیگران بر سر یک سفره مى‏نشست اولین کسى بود که شروع به غذا خوردن مى‏کرد، و آخرین کسى بود که از غذا دست مى‏کشید، و همیشه از غذاى جلو خود میل مى‏فرمود، و وقتى چیزى مى‏آشامید آشامیدنش با سه نفس بود، و آن را مى‏مکید و مثل پاره‏اى از مردم نمى‏بلعید، و دست راستش اختصاص داشت براى خوردن و آشامیدن، و جز با دست راست چیزى نمى‏داد و چیزى نمى‏گرفت، رسول خدا با دست راست کار کردن را در جمیع کارهاى خود دوست مى‏داشت حتى در لباس پوشیدن و کفش به پا کردن و موى شانه زدنش.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام(2)