فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره زندگانی امام رضا(ع)

اختصاصی از فی گوو تحقیق درباره زندگانی امام رضا(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگانی امام رضا(ع)


تحقیق درباره زندگانی امام رضا(ع)

فرمت فایل word: (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات : 17 صفحه

 

 

 

 

بخشی از متن :

دوران حیات و زندگی امام هشتم(ع) به سه قسمت تقسیم می شود

دورة اول:زندگانی زمان پدرش حضرت موسی بن جعفر(ع) و دورة قبل از امامت است که از سال 148-153 آغاز شده و تا سال 183 ادامه یافته و این دوره که 25 سال می باشد را با پدر و خاندان خود زندگی می کرده است.

دورة دوم:زندگانی امامت آن حضرت که در مدینه بود و پس از پدر بزرگوارش مرجع مسلمین به شمار می آمد و منزلش مرکز تجمع علما،دانشمندان و فقها و مجتهدین بوده و سیل مردم معارف پرور که به طرف مکه و مدینه می آمدند از علم و فضیلت و از دانش و مکارم اخلاقی و مکتب تربیتی آن حضرت بهره مند می شدند.

این دوره تقریبا 16 سال طول کشید و در این مدت ابواب علوم و دانش به روی مردم باز بوده و هر کس به اندازة استعداد و لیاقتش از آن سرچشمة علم و دانش آسمانی سیراب می شد.

دورة سوم:دوره ای است که نامزد و ولایت عهدی شد و به خراسان مسافرت فرمود و مقام ولایت عهد داشت تا سال 203 که مسموما شهید گردید این مدت مظاهر ولایت کاملا تجلی داشت و افق خلافت مامون به نور مبارک ولایت روشن گردید.

دورة حیات امامت ثامن الحجج 21 سال طول کشید و 25 سال هم قبل از پدر به نشر معارف دین پرداخت و 55 سال زندگی حضرت رضا(ع) گوشة تجلی از فرهنگ اسلام است که در نیم قرن دوم پرتو افکن گردید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگانی امام رضا(ع)

دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی حضرت محمد (ص)

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی حضرت محمد (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی حضرت محمد (ص)


دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی حضرت محمد (ص)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :46

 

بخشی از متن مقاله

ازدواج عبدالله با آمنه در چهارده قرن پیش

بیست و چهار سال از سن عبدالله بن عبدالمطلب گذشته بود که با آمنه ازدواج کرد، چند روزی نگذشته بود که از نوعروس زیبا و همسر مهربانش خداحافظی و برای تجارت بشام مسافرت کرد هنگامیکه بمکه برمی گشت در یثرب ( مدینه)  وفات یافت و خبر اندوهبار مرگ وی زن جوان و باردار و عزیزش را داغدار و غمگین ساخت، ارثیة عبدالله کنیزی بنام برکه ( ام ایمن) و پنج شتر و چند تکه اسباب خانه بود.

تولد حضرت محمد ( ص)

دوران حمل آمنه با کدورت ورنج بسر آمد و پسری جذاب نیکو روی، مشگین موی. درشت چشم پا بسرای هستی نهاد. جد بزرگوارش عبدالمطلب او را ( محمد) یعنی ستوده آری این همان مولود مسعودی بود که خدای بزرگ بر سر او تاج نبوت و لباس خاتمیت بر اندام رسایش زیبنده ساخت.

تاریخ تولد حضرت محمد (ص)

 تولد با سعادتش بروایت عامه بتاریخ 13 فروردینماه شمسی مطابق 20 آوریل سال 569 میلادی و 12 ربیع الاول سال عام الفیل و بنظر اکثریت امامیه در روز جمعه هنگام طلوع فجر 5 اردیبهشت شمشی- 25 آوریل 569 میلادی- 17 ربیع الاول درشهر مکه در خانه محمد بن یوسف و در زمان سلطنت پادشاه ایران یکی از شاهان ساسانی بوده است.

نسبت محمد (ص)

آمنه دختر وهب بن عبد مناف از خاندان زهره و عبدالله بن عبدالمطلب از خاندان هاشم و هاشمی بود.

مدفن عبدالله

شهر مدینه را آنزمان یثرب می گفتند و عبدالله در آن شهر مدفون شد و محمد (ص) یتیم بدنیا آمد.

خواب دیدن آمنه

 آمنه در دوران حاملگی خوابهای نیکو می دید، شبی در خواب دید که نوری درخشان از وجودش تابیدن گرفت و تمام کشورهای دور و نزدیک را روشن ساخت.


به دایه سپردن محمد (ص)

ثروتمندان مکه برای اینکه کودکانشان از آب و هوای بهتری استفاده کنند آنها را بخارج از شهر مکه بدایه می سپردند و دایگان بیشتر بیابان نشین و بدوی بودند و در چند فرسخی شهر مکه سکونت داشتند و پس از دوران شیرخواری فرزندان را بپدر و مادرشان باز پس می دادند و پاداشی نیکو می گرفتند و همة عمر در ازای این خدمت از مزایائی برخوردار بودند.

آمنه در طلب پرستاری پاک سرشت بود و دایه ای مهربان و دلسوز را جستجو می کرد که محمد (ص) را باو بسپارد و عده ای او را نمی پذیرفتند چون می گفتند او یتیم است و پاداشی که قابل توجه باشد بآنها نمی دهند.

بیخبران غافل بودند که این وجود مقدس مایة مباهات و افتخار جهان و جهانیان خواهد شد.

حلیمه او را قبول کرد

حلیمه زنی بی چیز و فقیر بود که کسی کودکش را باو نمی داد برای اینکه نزد دیگران سرافکنده و شرمسار نگردد محمد را قبلو کرد و با خود به بیابان برد.

حلیمه سعدیه به او شیر می داد و محمد جز از پستان راستش شیر نمی نوشید و مانند کسی که بداند شیر پستان چپ حق برادر رضاعی اوست از نوشیدن شیر آن پستان خودداری می کرد.

شیما دختر حلیمه از محمد پرستاری می کرد و با او همبازی بود، تا اواخر سن چهار سالگی بخوشی و شادمانی بین طایفة بنی سعد پرورش یافت و از برکت وجود محمد برکت و وسعتی در آن طایفه پدید آمد که مورد توجه همه قرار گرفت.

احترام محمد (ص) در بزرگی نسبت به حلیمه

 این طفیل گفت روزی پیغمبر را دیدم که گوشت قربانی بمردم می داد، ناگاه زنی وارد شد از جای برخاست و ردای خود را بر زمین انداخت و آنزن را بر رویش نشاند، از حاضرین پرسیدم این زن کیست؟ گفتند حلیمه مادر رضاعی محمد (ص) است.

مرگ مادر

شش سال از سن شریفش نگذشته بود که بهمراه مادر برای دیدار بستگان مادری و زیارت قبر پدرش بسمت یثرب (مدینه) حرکت کرد.

هنگام بازگشت بمکه آمنه بیمار شد و با تنی رنجور و چشمی گریان، آن زن داغدیده و افسرده در جلو دیدگان نورد دیده اش محمد (ص) چشم از جهان فرو بست و آن طفل در سن شش سالگی از پدر و مادر یتیم شد، کنیز مادرش برکه (ام ایمن) پرستاریش را پذیرفت و با حالی پریشان ودلی سوزان محمد (ص) را نزد جدش عبدالمطلب آورد.


مرگ عبدالمطلب

هشت ساله بود که عبدالمطلب هم بسرای جاودانی شتافت و سرپرستی او بوصیت جدش بعموی گرامیش ابوطالب محول شد.

محمد (ص) همیشه تفکر بود

آن کودک یتیم روی پدر را ندیده بود مادر مهربان و عزیزش را از دست داده بود مرگ جدش عبدالمطلب بر خاطرات حزن آور زندگیش افزوده بود، در قبیلة فقیری پرورش یافته و دعوای کودکان را برای بچنگ آوردن مشتی خرما تماشا کرده بود، این صحنه ها او را مغموم و متفکر و افسرده می ساخت و اغلب اوقات در تنهائی می نشست و باندیشه فرو می رفت. او از کودکی با کودکان دیگر فرق بسیار داشت و اعمال و رفتارش را همگان می ستودند.

قیافة محمد (ص)

 چهره ای صاف و ساده و بی آلایش داشت، آثار شکوه و وقار از سیمایش هویدا بود سرش بزرگ، مویش بلند و زیاد، پیشانیش پهن، چشمانش سیاه و جذاب، مژه هایش بلند، دندانهایش سفید و قیافه اش دارای جذابیتی خاص بود که هر کس او را می دید فریفته اش می شد، گاهی لبخندی نمکین بر لب داشت و سخنانش شیرین بود، گفتاری ملایم و آرام و حافظه ای قوی داشت، آهنگ صدایش محکم و موزون بود، بیشتر اوقات را به تفکر می گذارند.

حرکت بشام

عمویش ابوطالب باو علاقة شدیدی داشت و در سن دوازده سالگی او را با خود برای تجارت بشام برد، محمد (ص) خواندن و نوشتن را نیاموخت و لیکن « بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد».

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی حضرت محمد (ص)

دانلود تحقیق زندگانی حضرت امام حسن (ع )

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق زندگانی حضرت امام حسن (ع ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق زندگانی حضرت امام حسن (ع )


دانلود تحقیق زندگانی حضرت امام حسن (ع )

 

مشخصات این فایل
عنوان: زندگانی حضرت امام حسن (ع )
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 27

این مقاله درمورد زندگانی حضرت امام حسن (ع ) می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله زندگانی حضرت امام حسن (ع ) می خوانید :

انعکاس شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
شهادت مظلومانه سبط اکبر رسول خدا (ص) پرده نفاق را از چهرۀ کریه معاویه کنار زد؛ پردۀ نفاقی که ذوالفقار امیر مؤمنان علیه السلام در صحرای صفین قادر بر دریدن آن نگردید. شهادت امام مجتبی علیه السلام کاری کرد که عمروبن نعجة گفت : رحلت حسن بن علی علیهما السلام اولین خاک ذلت و خواری بود که بر سر عرب پاشید  وسیاه بخش گردانید .
امام باقر علیه السلام نسبت به انعکاس شهادت آن بزرگوار فرمودند :
به هنگام شهادت امام مجتبی علیه السلام مردم گریه و زاری داشتند ، حزن آنان را فرا گرفت و عزاداری نمودند و بازارها را تعطیل کردند .
تهذیب الکمال ...6/255
وقتی خبر رحلت امام حسن مجتبی علیه السلام به معاویه ملعون رسید ، او و بعضی از همراهانش سجدۀ شکر به جا آوردند و تکبیر گفتند ، ولیکن فاخته همسر معاویه سخت ناراحت گردید و معاویه را بر شادمانی اش نکوهش نمود و فریادش به « انالله و انا الیه راجعون » بلند شد
در آن زمان عبد الله بن عباس در شام به سر می برد چون خبر خوشحالی معاویه را در رحلت امام مجتبی علیه السلام شنید بر او داخل شد و چون بر زمین نشست ، معاویه گفت :
حسن بن علی  علیه السلام مرد و هلاک گردید! عبدلله گفت : بلی آن گاه چند مرتبه تکرار کرد : « انالله و انا الیه راجعون » سپس گفت : معاویه ! شنیدم اظهار خوشحالی و شادمانی  کرده ای ! آگاه باش ! قسم به خدا با مرگ حسن بن علی هرگز قبر تو پر نمی گردد و کوتاهی عمر با برکت او بر عمر تو نمی افزاید . او رحلت نمود و حال آنکه وجودش بهتر از تو بود . اگر امروز ما گرفتار فقدان آن وجود مبارک شده ایم ، قبلاً به چنین مصیبتی در رحلت رسول خدا (ص) مبتلا گشته بودیم ، ولیکن خداوند سبحان با تعیین جانشین نیکو ، آن را جبران نمود. در این هنگام عبدالله فریادی بر آورد و گریه زیادی کرد به طوری که هرکس در آن جا بود تحت تأثیر قرار گرفت و اشکش جاری گشت ، حتی معاویه خبیث هم گریان شد.

محمد مسلم گفت : از حضرت باقر علیه السلام شنیدم می فرماید : وقتی حسن بن علی علیه السلام به حال احتضار در آمد، به حسین علیه السلام گفت : برادرم تو را به وصیتی سفارش می کنم . پس آن را حفظ کن وقتی مردم مرا [برای دفن ] آماده کن ، سپس به سوی رسول خدا – درود خدا بر او وبرخاندانش – ببر تا عهدی را با ایشان تازه کنم. سپس مرا به سوی مادرم فاطمه علیها السلام برگردان آنگاه باز گرد و در بقیع دفنم کن . و بدان که از حمیرا ( عایشه ) رنجی به من می رسد . آنچه مردم از کردارش و دشمنی اش با خدا و رسول خدا – درود خدا بر او و بر خاندانش – و دشمنی اش با ما اهل بیت آگاهند . چون حسن علیه السلام در گذشت [و ] بر تابوتش نهاده شد ، او را به نمازگاه رسول خدا – درود خدا بر او و بر خاندانش – که در آنجا بر مردگان نماز میخواند بردند . پس بر حسن علیه السلام نماز خواند . چون نماز تمام شد به داخل مسجد برده شد وقتی کنار مرقد رسول خدا (ص) ایستادند ، خبر به عایشه رسید و به او گفتند : آنان حسن علی علیهما السلام را آورده اند تا کنار  رسول خدا (ص) دفن شود . پس به شتاب بر استری زین شده بیرون آمد – و او نخستین زن در اسلام بود که بر زین سوار شد – آنگاه ایستاد و گفت : فرزندتان را از خانه ام دور کنید . که نباید کسی در آنجا دفن شود و نباید حریم رسول خدا (ص) دریده شود پس حسین بن علی  علیه السلام به او فرمود : تو و پدرت پیش از این حریم رسول خدا (ص) را دریده اید و تو در خانه اش کسی را که رسول خدا(ص) نزدیک بودنش را دوست نداشت ، داخل کرده ای . ای عایشه ! خداوند از تو در این باره خواهد پرسید . برادرم مرا فرمان داد که او به نزد پدرش رسول خدا (ص) ببرم تا عهدی را با ایشان تازه کند . و تو بدان که برادرم عالم ترین مردم به خدا و رسولش است. و به تأویل کتاب او عالم تر از آن است که حریم رسول خدا (ص) را بدرد ؛ زیرا خداوند پاک والا می فرماید :«ای کسانی که ایمان آورده اید به خانه های پیامبر داخل نشوید مگر این که به شما اجازه داده شود »[احزاب (33):53] در حالی که تو بی اجازۀ رسول خدا (ص) مردانی را به خانه اش داخل کرده ای . و خداوند  عزتمند فرموده است: «ای کسانی که ایمان آورده اید صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نبرید » [حجرات (49):2] و به جانم سوگند تو برای پدرت و فاروقش (عُمر) کنار گوش رسول خدا (ص) کلنگ ها زدی . و خداوند شکوهمند فرمود :«کسانی که صدای خود را نزد رسول خدا کوتاه می کنند . همان کسانی هستند که خداوند دل هاشان را برای پرهیزگاری امتحان کرده است .» [حجرات (49):3]در حالی که به جانم سوگند پرت و فاروقش به سبب نزدیک شدنشان به ایشان او را آزار دادند و حقّی را که خداوند با زبان رسولش به آن دو امر کرده بود دربارۀ او رعایت نکردند . که خداوند آنچه را دربارۀ زندگان مؤمن حرام کرده دربارۀ مؤمنان مرده نیز حرام کرده است . و به خدا سوگند ای عایشه! دفن کردن حسن نزد پدرش که تو آن را نمی پسندی اگر میان ما و خداوند طی شده بود، می دانستی که او ، اگر چه با مالیده شدن بینی ات به خاک هم بود [در آن جا ] دفن می شود . سپس محمد حنفیه به سخن در آمد گفت : روزی بر استر و روزی بر شتر . تو نه مالک جانت هستی و نه مالک زمین . [ و این کار] برای دشمنی با بنی هاشم است . عایشه با او رو کرد و گفت ای پسر حنیفه ! اینان فاطمی اند که سخن میگویند ، سخن تو چیست ؟ و حسین علیه السلام با او فرمود : چگونه محمد را از فاطمیان دور می کنی ، که به خدا سوگند او زادۀ سه فاطمه است : فاطمه دختر عمران بن عائذ بن عمرو مخزوم و فاطمه دختر اسد هاشم و فاطمه دختر زائدة بن أصمّ بن رواحة بن حجر بن عبد معیص عامر. آن گاه عایشه به حسین علیه السلام گفت: فرزندتان را دور کنید و او را ببرید که شما مردمی خصو متگر هستید. پس حسین علیه السلام به سوی مرقد مادرش رفت . سپس پیکر را بیرون آورده و در بقیع دفنش کرد.

بخشی از فهرست مطالب مقاله زندگانی حضرت امام حسن (ع )

 
تولد و کودکی
کمالات انسانی
بیعت مردم با حسن بن علی  (ع )
همسران و فرزندان امام حسن (ع )
 زیارتنامه حضرت امام حسن (ع )
ذکر امام حسن(ع) در قرآن
گفتار امام پیرامون انگیزه‏ هاى صلح
شهادت امام حسن (ع)
انعکاس شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق زندگانی حضرت امام حسن (ع )

سیری در زندگانی حضرت علی (ع)

اختصاصی از فی گوو سیری در زندگانی حضرت علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

سیری در زندگانی حضرت علی (ع)


سیری  در زندگانی حضرت علی (ع)

 

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات114

 

ولادت علی (ع) :
رسول گرامی اسلام در سال عام الفیل در مکه معظمه دیده به جهان گشود, فاطمه دختر اسد در حالی که از ولادت پیغمبر خدا و از شنیدن آن همه معجزات و کرامات در هنگام تولدش به شدت خوشحال بود با سرعت تمام خود را به شوهرش حضرت ابوطالب (ع)رسانده و مولود جدید را به وی تبریک گفت. ابوطالب چون سخن همسرش را شنید ضمن خوشحالی و تشکر به او گفت: ((اصبری سبتاً اتشرک بمثله الا النبوه))
تتعجبین من هذا انک تحبلین و تلدین بوصیه و وزیره))
ترجمه :ای فاطمه!سی سال دیگر صبر کن , تو نیز نظیر او را به دنیا می آوری, ومن این وعده را به تو مژده می دهم.و در حدیث دیگر آمده: آیا تو از این واقعه بزرگ تعجب می کنی؟بدان که تونیز به وزیر و وصی و جانشین وی حامله می گردی (و فرزند عزیزم علی را به دنیا می آوری)
سی سال از این واقعه شگرف تاریخی گذشت,همان طور که حضرت ابوطالب خبر داده بود فرزند کعبه و وصی و وزیر مصطفی (ص)رحمت عالمیان پناه بی پناهان مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه السلام در روز جمعه , سیزدهم رجب المرجب ,بیست و سه سال قبل از هجرت نبوی آن هم در شریف ترین مکان عالم هستی مکه در درون کعبه دیده به جهان گشود.
و گیتی را به نور ولایتش منور ساخت.
فاطمه بنت اسد چون از کعبه با فرزند عزیزش خارج گشت نخست پدرش حضرت ابوطالب از آنان استقبال نموده و میوه دلش را در آغوش گرفت, مولود کعبه در همان لحظات آغاز زندگی اش خطاب به پدر ارجمندش گفت : السلام علیک یا ابتاه و رحمه الله و برکاته و ابوطالب نیز جواب سلام علی را داده و او را مورد نوازش قرار داد و سپس پیامبر(ص)وارد خانه ابوطالب شد و علی را در آغوش کشید و چون چشمان علی به چهره مبارک رسول خدا افتاد به حرکت آمده و با تبسم و چهره ای خندان گفت:السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته و آنگاه به دستور رسول اکرم (ص)شروع به خواندن کتابهای آسمانی و از صحف آدم و نوح و ابراهیم آغاز نمود و آیاتی را از زبور و تورات و انجیل قرائت کرد و در پایان از اول سوره مومنون تا آیه دهم را با آهنگ زیبا تلاوت فرمود و بدین طریق عظمت خود را به جهان انسانیت نشان داد.



بخشهای زندگانی علی (ع)
با توجه به اینکه امیر مومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر(ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام همواره در کنار پیامبر اسلام (ص)قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سی سال زندگی نمود؛می توان مجموع عمر 63 ساله اورا به پنج بخش زیر تقسیم نمود:
1-از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام
2-از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه
3-از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام
4-از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت
5-دوران خلافت آن بزرگوار
نخستین کسی که اسلام آورد
نخستین افتخار امام علی (ع) پیشگام بودن وی در پذیرفتن اسلام و یا به عبارت صحیح تر ,ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا علی (ع) از کوچکی یکتاپرست بود و هرگز الوده به بت پرستی نبود تا اسلام او به معنای دست کشیدن از بت پرستی باشد.پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام ارزشی است که قرآن روی آن تکیه دارد, تا آنجا که در سوره واقعه آیات 10و11 می فرماید: ((و پیشگامان,پیشگام,آنان مقربانند))
دلائل پیشگامی علی(ع) در اسلام
شواهد پیشگامی علی (ع) در متون اسلامی فراوان است که به عنوان نمونه تعدادی از آنها را بیان می کنیم:
الف : پیش از همه, خود پیامبر اسلام(ص) به پیشقدم بودن علی (ع) تصریح کرده و در میان جمعی از خود فرمود:نخستین کسی که در روز رستاخیز با من در کنار حوض کوثر ملاقات می کند پیشقدمترین شما در اسلام علی ابن ابی طالب است.
ب: دانشمندان و محدثان نقل می کنند :حضرت محمد(ص) روز دوشنبه به نبوت مبعوث شد و علی (ع) فردای آن روز با او نماز خواند.
ج: امام در خطبه قاصعه می فرماید:آنروز اسلام جز به خانه پیامبر(ص) و خدیجه راه نیافته بود و من سومین نفر آنها بودم.نور وحی و رسالت را می دیدم ,و بوی نبوت را می شنیدم.


دانلود با لینک مستقیم


سیری در زندگانی حضرت علی (ع)

دانلود مقاله زندگانی امام جواد (ع)

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله زندگانی امام جواد (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله زندگانی امام جواد (ع)


دانلود مقاله زندگانی امام جواد (ع)

ولادت حضرت جواد (ع):

حضرت امام محمد تقی (ع) درسال صد ونود وپنج هجری در مدینه متولد شد. اسم شریف آن حضرت محمد وکنیة مشهور ایشان ابوجعفر والقاب شریفش تقی ، جواد، مختار ، منتخب ، مرتضی ، قانع و عالم می باشد . مادر گرامی آن حضرت را سبیکه می گفتند وحضرت امام رضا (ع) ایشان را خَیزُران نامیدند . این بانوی گرامی در زهد و پارسایی برترین زنهای زمان خود بود ، و به خانوادة ماریة قبطیه ، مادر ابراهیم پسر حضرت رسول (ع) تعلق داشت.

حکیمه خاتون دختر گرامی امام موسی کاظم (ع) در چگونگی به دنیا آمدن حضرت جواد (ع) چنین می گوید : روزی برادرم حضرت امام رضا (ع) مرا نزد خود خواند وفرمود : ای حکیمه ! امشب فرزند پاکیزه ومبارک خیزران دیده به جهان خواهد گشود ، باید در وقت ولادت او حاضر باشی .

من در خدمت آن حضرت ماندم . چون شب شد امام رضا (ع) مرا با خیزران و زنان قابله در اطاقی گذاشت وچراغی نزد ما روشن کرد و رفت ودر را به روی ما بست . زمان چندانی نگذشت که خورشید امامت ، حضرت جواد (ع) جهان را به نور وجود خویش روشن ساخت ودیده به جهان گشود .

حضرت را در آغوش گرفتم . ناگاه امام رضا (ع) وارد اطاق گردید وپس از آنکه نوزاد را در جامه های پاکیزه پوشانیدیم ، حضرت او را از ما گرفتند ودر گهواره گذاشتند وبه من فرمودند : از این گهواره جدا نشو.

سه روز ازولادت امام محمد تقی (ع) گذشته بود که حضرت چشمان خود را به سوی آسمان باز کرد وپس از آنکه به طرف راست وچپ خود نگاه کرد با زبان گویا فرمود :

 اشهدُ انْ لا الهُ اللهُ واشهد ُ انّ محمداً رسولُ الله .

با مشاهدة رفتار شگفت این کودک با شتاب خدمت حضرت امام رضا (ع) رفتم وبا تحیر آنچه را که دیده وشنیده بودم برای ایشان تعریف کردم .

حضرت فرمود : شگفتی ها وعجایبی که پس از این از او خواهی دید بسیار بیشتر است از آنچه که اکنون مشاهده کرده ای .

امام رضا (ع) در فراز دیگری در ارتباط با ولادت فرزند گرامی خود امام محمد تقی (ع) فرمود :

خداوند به من فرزندی عنایت کرده است شبیه موسی بن عمران (ع) که می توانست دریا ها را بشکافد وهمانند عیسی بن مریم (ع) که خداوند مادر او را مقدس ومطهر گردانیده بود. این فرزند من ، به جور وستم کشته خواهد شد وپروردگار کشنده وستم کننده او را مورد غضب خود قرار خواهد داد ودیگر از زندگی بهره ای نخواهد برد وبه سرعت گرفتار عذاب الهی خواهد شد .

در شب ولادت ، حضرت امام رضا (ع) تا به هنگام صبح با کودک خود که در گهواره بود سخن می گفت واسرار ومعارف الهی را به اومی آموخت .

فرازهایی از فضائل امام محمد تقی (ع)

  • هنگام شهادت امام رضا (ع) سن حضرت جواد (ع) حدود نه سال بود ودر مدینه نیز اقامت داشتند . تعدادی از شیعیان به دلیل کمی سن در ارتباط با امامت حضرت دچار شک وتردید شدند . تا آنکه علما و دانشمندان شیعه از گوشه وکنار جهان متوجه سفر حج گردیدند وپس از اتمام اعمال حج به حضور امام جواد (ع) رسیدند وبا مشاهدة معجزات ، کرامات و وسعت دریای دانش وکمالات آن حضرت ، زنگ هر گونه شک و تردید را از اذهان پاک کردند . شگفتی وسعت علم ودانش امام نهم (ع) به اندازه ای بود که دانشمندان در طول چند روز نزدیک به سی هزار سئوال ومسئله پیچیده از حضرت پرسیدند ودر مقابل هر سئوال پاسخی منطقی و کافی شنیدند .
  • پس از شهادت امام رضا (ع) عموم مردم ازمأمون بد می گفتند و او را مورد ملامت وسرزنش قرار دادند . مأمون با امید به آنکه بتواند خود را بی گناه نشان دهد وقتی به بغداد آمد نامة محترمانه ای به امام محمد تقی (ع) نوشت وخواست به بغداد تشریف ببرند .

امام (ع) به بغداد آمدند ومأمون پیش از ملاقات با حضرت روزی قصد شکار کرد . در بین راه به جمعی از کودکان رسیدند که درمیان راه ایستاده بودند وحضرت جواد (ع) نیز آنجا ایستاده بود . کودکان با دیدن هیبت ظاهری مأمون وهمراهان او گریختند وپراکنده شدند ، اما حضرت جواد (ع) از جای خود حرکت نفرموده ،در نهایت وقار و آرامش ایستاده بودند . مأمون به نزدیکی حضرت رسید و با مشاهدة نور عظمت ، جلال و بزرگی در آن حضرت در حالی که شگفت زده شده بود ، عنان اسب را کشید وایستاد ومتوجه امام جواد (ع) گردید و پرسید : ای کودک ! چرا همانند کودکان دیگر از سر راه دور نشدی واز جای خود حرکت ننمودی ؟

حضرت فرمود : ای خلیفه ! راه تنگ نبود که بخواهم برتو گشاد گردانم ، جرم وخطائی نیز نداشتم که از تو فرار کنم و فکر نمی کنم تو بی گناهی را مجازات کنی .

باشنیدن سخنان حضرت جواد (ع) وتماشای سیمای زیبا وبا عظمت امام (ع) برشگفتی و تعجب مأمون افزوده گشت وپرسید : ای کودک نام تو چیست ؟

حضرت فرمود : نامم محمد است .

مأمون پرسید: فرزند چه کسی هستی ؟

امام محمد تقی (ع) فرمود : فرزند علی بن موسی الرضا (ع) هستم .

با شنیدن نام امام رضا (ع) مأمون شرمسار شد ، چرا که خود حضرت را مظلومانه به شهادت رسانده بود ، اما به خاطر آنکه ملاحظة افکار عمومی را کرده باشد صلوات و درود برآن حضرت فرستاد و در پی شکار خود رفت.

در پایان شکار مأمون در حالی که ماهی کوچکی را که بازِ شاهی در هوا صید کرده بود در دست داشت دوباره از همان مسیری بازگشت که هنگام رفتن از آنجا عبور کرده بود

کودکانی که با دیدن مأمون و همراهانش همانند بار نخست فرار کردند ، امّا حضرت جواد از جای خود حرکت نفرمود . مأمون با دیدن امام (ع) همان ماهی کوچکی را که در

شامل 34 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگانی امام جواد (ع)