دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فرمت فایل: word
تعداد صفحه:114
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه ۱
فصل اول
اسکیزوفرنی ۳
تاریخچهی اسکیزوفرنی ۴
همه گیری شناسی ۶
سن و جنس ۶
فصلی بودن تولد ۷
توزیع جغرافیایی ۷
میزان تولید مثل ۷
بیماری جسمی ۸
خودکشی در بیماران اسکیزوفرنی ۸
مصرف و سوء مصرف توأم مواد ۸
تراکم جمعیت ۹
ملاحظات فرهنگی اجتماعی- اقتصادی ۹
بی خانمانی در این بیماران ۱۰
سبب شناسی ۱۰
مدل استرس- دیاترز ۱۱
فصل دوم
عوامل زیست شناختی ۱۳
صرع پارسیل مرکب Epilepsy (Complex Partial) 21
پتانسیل های فراخوانده (Evoked Potentiaks) 21
اختلال حرکت چشم ۲۲
توارث ۲۳
عوامل روانی اجتماعی ۲۴
وابستگی مضاعف (duble bind) 27
گسستگی (schism) و خانواده های مورب (skewed) 27
خانواده های دوسویه کاذب- شبه خصمانه ۲۷
فصل سوم
انواع اسکیزوفرنی ۲۹
اسکیزوفرنی ساده ۲۹
هبه فرنی ۳۰
اسکیزوفرنی کاتاتونی ۳۰
اسکیزوفرنی پارانوئید ۳۰
اسکیزوفرنی شبه نوروزی (پسودونوروتیک) ۳۱
کاتاتونی دوره ای ۳۱
پارافرنی دیررس ۳۲
تشخیص ۳۲
انواع در DSM-IV 32
ویژگی های بالینی ۴۲
علائم و نشانه های پیش از بیماری ۴۲
معاینه وضعیت روانی ۴۳
یافته های عصبی ۴۷
آزمون های روانشناختی ۴۸
فصل چهارم
تشخیص افتراقی ۵۱
اختلالات ثانوی و ناشی از مواد ۵۱
تمارض و اختلالات ساختگی ۵۱
اختلالات خلقی ۵۲
اختلالات شخصیتی ۵۲
اختلالات اسکیزوافکتیو ۵۲
ارتباط بین افسردگی و اسکیزوفرنی ۵۳
سیر و پیش آگهی ۵۳
کناره گیری ۵۴
اختلال جریان فکر ۵۵
تغییرات عاطفی ۵۶
آشفتگیهای رفتاری و اعمال حرکتی ۵۷
تشکیل هذیان و وضعیت پارانوئیدی ۵۸
اختلالهای ادراکی ۵۹
درمان ۶۰
فصل پنجم
سندرم کاپ گرا ۷۱
سبب شناسی اسکیزوفرنی ۷۱
تأثیر عوامل ارثی و محیطی در اسکیزوفرنی ۷۱
ساختمان بدنی ۷۳
عوامل مربوط به غده های مترشح داخلی و سوخت و ساز ۷۳
مکانیسم دوپامینرژیک در اسکیزوفرنی ۷۴
رابطة کودک- مادر یا کودک- والدین در سالهای اول ۷۵
طبقة اجتماعی ۷۶
عوامل خارجی ۷۶
عوامل اجتماعی و محیطی ۷۶
استرس های مقارن و تاثیرهای خانواده ۷۷
همگونی و ناهمگونی در اسکیزوفرنی ۷۸
تشخیص ۷۹
تشخیص افتراقی حالتهای پارانوئید ۸۰
پیش آگهی ۸۱
فصل ششم
درمان اسکیزوفرنی ۸۴
اقدامات عمومی ۸۴
روشهای درمانی فیزیکی ۸۴
اختلالات ۸۷
اسکیزوفرنی ۱ ۸۸
علائم ۸۹
علائم منفی ۸۹
علائم مثبت ۹۰
علت بیماری جنون جوانی (اسکیزوفرنی) ۹۰
جنون جوانی ۹۰
چه وقت به دنبال پزشک برویم؟ ۹۰
تشخیص ۹۱
درمان ۹۱
داروهای ضدجنون (ننورولپتیک) ۹۱
مهارت های سازگاری ۹۲
گروه های حمایتی ۹۲
ماهیت اسکیزوفرنی و انواع آن ۹۲
فرضیه ها (تئوری ها) ۹۳
اهداف رژیم درمانی در بیماران اسکیزوفرنی ۹۴
گروه های High Histamine 95
گروه Low Histamine 95
گروه Pyrroluria 95
پرسشنامه ۱۱۰
نتیجه ۱۱۳
منابع ۱۱۴
چکیده:
بیماران اسکیزوفرنی، بیماران حاد روانی هستند که مهم ترین اختلال آنها اختلال در تفکر است. بیماری اسکیزوفرنی یک بیماری مغزی حاد است که در این تحقیق این بیماری را هم از لحاظ زیستی- شیمیایی مورد بررسی قرار داده ایم و هم از لحاظ عوامل محیطی و بیرونی. هدف ما از این بررسی ارائه راهکارهایی برای کنترل بهتر و بیشتر این بیماری است. چون این بیماری درمان قطعی ندارد خواستار این شدیم که روش های مناسب رژیم درمانی را در کنار انواع درمان های دیگر (دارو درمانی، گروه درمانی، خانواده درمانی، …) اجرا کنیم. برای این کار با تهیهی پرسش نامه ای این بیماران را روان سنجی کردیم و میزان متغیرهای مختلف را در آنها بررسی کردیم. (که تعدادی از بیماران اسکیزوفرنی بیمارستان روانی سعادت آباد مورد بررسی قرار گرفته اند).
با قرار دادن این افراد در گروه های تغذیه ای خاص خود (با توجه به نوع اسکیزوفرنی آنها) میتوان در همان مراحل اولیهی بیماری تأثیر چشم گیری را مشاهده کرد به طوریکه در بعضی از بیماران که اسکیزوفرنی آنها حاد نبوده است توانسته اند به طور کلی دارو درمانی را کنار گذاشته و با رژیم درمانی به بهبودی و سلامتی کامل برسند.
تحقیقات نشان می دهند که به مسئلة تغذیهی این افراد توجه خاصی نمیشود و با مسئلهی تغذیهی این بیماران مانند سایر افراد عادی برخورد میشود. با توجه به مسئلهی کم اشتهایی این افراد، پزشک باید بتواند با ایجاد یک رابطهی کاملاً صمیمانه بین خود و بیمار، با این مسئله مبارزه کند و با ارائهی رژیم درمانی در کوتاه مدت تاثیرهای شگرف آن را ببیند و بتواند دنیای واقعی را در ذهن آنها تداعی کند و زندگی واقعی را به آنها نشان دهد. تا این بیماران بتوانند مانند سایر افراد سالم دیگر زندگی کنند (در دنیای واقعی که وجود دارد نه دنیای خیالی خود).
به امید آن روز که به بیماران روانی توجه بیشتری شود زیرا که روح آدمی با ارزشترین چیز موجود در این دنیاست.
مقدمه:
جنگ و اثرات ناشی از آن همواره انسان را تهدید کرده است. به طوریکه پس از گذشت سالهای متمادی از جنگ ها اثرات سوء آن هنوز در بیماران روانی دیده میشود که نه تنها زندگی خود این بیماران بلکه زندگی اطرافیان آنها را هم مختل ساخته است. از آن جا که روح آدمی با ارزش ترین چیز است، با گذشت زمان و هر چه قدر که به سمت جلو پیش می رویم و با پیشرفتهای روز افزون و توجه بیشتر به دنیای ماشین آلات روبرو می شویم ناخودآگاه روح و روان خود را فراموش می کنیم که به دنبال آن اختلالات روانی افزایش می یابند و در آینده ای نزدیک که علم و صنعت نهایت پیشرفت خود را کردند علوم انسانی بخصوص علم روانشناسی در دنیا بیشتر مطرح خواهند شد. زیرا انسان متوجه روح خسته و شکست خوردهی خود میشود.
موضوع تحقیق من در مورد بیماران اسکیزوفرنی و کنترل این بیماری با رژیم غذایی مناسب است. این بیماران اغلب مشاغل و کارهای خود را از دست می دهند و ارگان یا سازمانی که به طور جدی از آنها حمایت کند وجود ندارد و اکثر این افراد بی خانمانی را تجربه میکنند و آن میشود که ما اکثر این افراد را در خیابان ها در حال پرسه زدن می بینیم. اغلب این افراد از طرف خانواده، دوستان طرد میشوند که به دنبالش اعتیاد، بزهکاری، افسردگی، خودکشی، دیگرکشی، آزار رساندن به دیگران را به همراه دارد. از آن جا که این افراد خود را بیمار نمی دانند حاضر به همکاری با پزشک خود در زمینهی دارو درمانی نیستند و هر چه قدر که همکاری آنها با پزشک کم تر شود این بیماری حادتر خواهد شد ما خواستاریم که با روشی ساده و کم هزینه که البته قابل اجرا نیز هست زندگی واقعه ای را به این بیماران که اکثراً جوان هستند باز گردانیم.
اسکیزوفرنی
اصطلاح اسکیزوفرنی، در تمام گروههای سنی، آن دسته از بیماریها را شامل میشود که از همان ابتدا با اختلالهای اساسی در شخصیت، تفکر، زندگی هیجانی، رفتار، علاقهمندیها و ارتباط با دیگران مشخص میشود.
اسکیزوفرنی گرایشی به کناره گیری از محیط و گسیختگی درونی در تفکر، احساس و رفتار در شخص مبتلا ایجاد میکند که منتج به ناهماهنگی بین حالت عاطفی و افکار و رفتار بیمار میشود. همچنین گرایشی به تشکیل تداعیهای ویژه در تفکر و تمایلی به برون فکنی های مرضی به وجود میآید.
تجزیة اعمال روانی در اسکیزوفرنی ذره ای است و با نوع تجزیة توده ای که در هیستری و شخصیتهای چندگانه دیده میشود کاملاً متفاوت میباشد.
توصیف بالینی اسکیزوفرنی تحت عنوانهای زیر سهولت بیشتری فراهم میکند:
۱- کناره گیری
۲- تجزیه و انفکاک:
الف) اختلال فکر
ب) انفکاک عاطفی
ج) انفکاک رفتاری
۱- حالت پارانوئید
۲- ناهنجاریهای ادراکی
در پنج ساله گذشته پیشرفت های عمده در فهم اسکیزوفرنی در سه زمینه اساسی حاصل شده است. اولاً، پیشرفت های روش های تصویرگیری از مغز، مخصوصاً تصویرگیری بارزونانس مغناطیسی (M R I )، و پالایش روش های نوروپاتولوژیک موجب تمرکز علاقه بر سیستم لیمبیک به عنوان محل فیزیوپاتولوژی اساسی اسکیزوفرنی گردیده است. نواحی مورد توجه خاص مشتملند بر آمیگدال، هیپوکامپ و شکنج پاراهیپوکامپی. تمرکز بر این نواحی مغز موجب بی توجهی به نواحی دیگر مغز نیست بلکه موجب بوجود آمدن فزاینده فرضیههائی می شود که با گسترش معلومات پایه در مورد اسکیزوفرنی قابل سنجش است. ثانیاً پس از معرفی کلوزاپین (Clozaril)، یک داروی ضد جنون آتیپیک با حداقل اثرات جانبی عصبی، پژوهشهای فراوان در مورد سایر ضد جنونهای آتیپیک، بخصوص ریسپریدون و رموکسی پراید به عمل آمده است. این داروهای آتیپیک و داروهای دیگر که در نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ معرفی خواهند شد میتوانند در کاهش علائم منفی اسکیزوفرنی موثر و با بروز اثرات نامطلوب نورولوژیک معدودتری همراه باشند. ثانیاً، با بهبود درمانهای داروئی و شناخته شدن وسیع تر اساس زیست شناختی اسکیزوفزنی، از جمله عوامل روانی- اجتماعی موثر بر اسکیزوفرنی، از جمله عوامل موثر بر شروع، و نتایج درمانی پدید میآید.
تاریخچه اسکیزوفرنی
تاریخچه روانپزشکان و نورولوژیستهائی که در مورد اسکیزوفرنی قلمزده و نظریهپردازی کردهاند، همانند تاریخچه خود راونپزشکی است. ابعاد این مساله بالینی همیشه توجه صاحب نظران بزرگ را در سراسر تاریخ این رشته بخود جلب کرده است امیل کرپلین و یوگین بلولر دو شخصیت کلیدی در تاریخ اسکیزوفرنی هستند. بندیک مورل (Emil Kraepelin) (جنون زودرس) را برای بیمارانی که بیماری مهجر به زوال عقل آنان در دوره نوجوانی شروع شده بود بکار برد؛ کارل کالبام (Karl Kahlbaum) (1899- 1828) علائم کاتاتونی را شرح داد، و اوالدهکر (Ewald Hecker) (1909- 1843) رفتار بی نهایت غریب هبه فرنیک را توصیف نمود.
امیل کرپلین: امیل کرپلین اصطلاح مورل را به dementia precox لاتینیزه کرد، اصطلاحی که برفرآیند شناختی مشخص (دمانس) و شروع زودرس (پره کوز) تاکید داشت، چیزی که مشخصه اختلال است. کرپلین بیماران مبتلا به دمانس پره کوز را از بیمارانی که مبتلا به جنون منیک- دپرسیو یا پارانو یا طبقه بندی می شدند تفکیک کرد. بیماران مبتلا به دمانس پره کوز با سیر طولانی و رو به تباهی و علائم بالینی شایع هذیان ها و توهمات مشخص می شدند. نظر کرپلین در مورد سیر اسکیزوفرنی از نظر سیر رو به تباهی حتمی سوءتعبیر شده است، چون وی اعلام نمود که تقریباً ۴ درصد بیماران او بهبود کامل و ۱۳ درصد نیز بهبود موقت قابل ملاحظه پیدا کردند. بیماران مبتلا به جنون مینک دپرسیو از مبتلایان به دمانس پره کوز، با توجه به دوره های مشخص بیماری که با فواصل عملکرد بهنجار از هم جدا می شدند تفکیک می گردیدند. علائم عمده بیماران مبتلا به پارانویا هذیانهای مستمر گزند و آسیب بود اما سیر رو به تباهی دمانس پره کوز یا علائم متناوب جنون مینک دپرسیو را نداشت.
یوگین بلولر: یوگین بلولراصطلاح «اسکیزوفرنی» (schizophrenia) را ابداع کرد واین اصطلاح در منابع علمی جانشین «دمانس پره کوز» گردید. به نظر بلولر این اصطلاح بر وجود گسستگی بین تفکر، هیجان، و رفتار در بیماران مبتلا تاکید می کرد. معهذا، این اصطلاح با سوءتفاهم گسترده همراه بوده است. بخصوص در نظر عوام که آن را شخصیت از هم گسسته می پنداشتند. شخصیت گسسته یا دوپاره (split personality) (که امروزه اختلال هویت تجزیه ای نامیده می شود)، اختلالی کاملاً متفاوت است که در چهارمین چاپ راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM- IV) با سایر اختلالات تجریه ای طبقه بندی شده است. یک وجه تفکیک عمده که بلولر بین مفهوم اسکیزوفرنی و مفهوم دمانس پره کوز کرپلین قائل شد این بود که سیر رو به تباهی لزوماً در مفهوم اسکیزوفرنی، به گونه ای که در دمانس پره کوز بود، وجود نداشت. این گسترش تشخیص احتمالاً به پیدایش حداقل در برابر در میزان بروز اسکیزوفرنی قبل از معرض شد DSM- IV در مقایسه ممالک اروپائی (که به اصول کرپلین گرایش داشتند) با ایالات متحده (که از اصول بلولری تبعیت می کرد) گردید. از DSM-IVبه بعد سیستم تشخیص گذاری ایالات متحده آشکار به عقاید کرپلین گرایش پیدا کرده است. هر چند اصطلاح «اسکیزفرنی» بلولر بر چسب مقبول بین المللی برای این اختلال باقی مانده است.
چهار «A»: بلولر در توضیح بیشتر نظریه دوپارگی روانی بیماران مبتلا، علائم اساسی (یا اولیه) اسکیزوفرنی را شامل اختلال تفکر مشخص با اختلال تداعی، بخصوص شل شدن آن ، توصیف کرد. سایر علائم اساسی عبارت بودند از اختلال عاطفی، اوتیسم، و دوگانگی احساس. به این ترتیب چهار A بلولر تشکیل یافته از ambivalence, autism, affect, association بلولر همچنین علائم فرعی (یا ثانوی) را تعریف کرد که مشتمل بوده بر توهمات و هذیان ها، علائمی که در مفهوم کرپلینی اختلال بخش عمده ای را تشکیل میداد.
نظریه پردازان دیگر: آدولف مایر (Adolf Meyer)، هری استک سالیوان (Harry Stack Sullivan)، گابریل لنگفلت (Gabriel Langfeldt) و کورت اشنایدر (Kurt Schneider) نیز سهم عمده ای در فهم بسیاری از جنبه های اسکیزوفرنی داشته اند. مایر، بنیانگذار پسیکوبیولوژی، متعقد بود که اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روانی واکنش در مقابل استرس های گوناگونی زندگی است و به همین جهت سندرم «واکنش اسکیزوفرنیک» را معرفی نمود. سالیوان، بنیانگذار مکتب روانکاوی بین فردی (interpersonal, psychoanalytic school) روی انزوای اجتماعی به عنوان یک علت و علامت اسکیزوفرنی تاکید نمود. داده های ارنست کرچمر(Ernst Kretschmer) این عقیده را تقویت می کرد که اسکیزوفرنی در بیمارانی که سنخ بدنی آستنیک، آتلتیک، و دیسپلازیک دارند بیشتر از مستعد اختلالات دو قطبی هستند، مشاهده می شود. هر چند این برداشت غیر عادی به نظر می رسد، چندان ناهماهنگ با برداشت سطحی در مورد سنخ بدنی افراد بی خانمان نیست.
گابریل لنگفلت: لنگفلت بیماران مبتلا به علائم پسیکوتیک عمده را به دو گروه تقسیم کرد: بیمارانی که مبتلا به اسکیزوفرنی واقعی بوده اند و بیماران مبتلا ب جنون اسکیزوفرنیفرم. لنگفلت در توصیف اسکیزوفرنی واقعی (true schizophrenia) بر اهمیت وجود مسخ شخصیت، اوتیسم، کندی هیجانی، و شروع آهسته و احساس مسخ واقعیت تاکید کرد. اسکیزوفرنی واقعی بعدها در مقالات لنگفلت و پیروان او با نام های اسکیزوفرنی هسته ای (nuclear schizophrenia) اسکیزوفرنی فرآیندی (process schizophrenia) و اسکیزوفرنی بهبود ناپذیر معرفی شد.
کورت اشنایدر: کورت اشنایدر تعدادی علائم درجه اول تعریف کرد که خود به هیچوجه آن ها را مختص اسکیزوفرنی نمی دانست اما در تشخیص گذاری ارزش قاطع برای آن ها قائل بود (جدول ۱-۱۳). اشنایدر اشاره کرد که اسکیزوفرنی را می توان منحصراً بر اساس علائم درجه دوم یا یک شکل بالینی دیگر نیز تشخیص داد. منظور اشنایدر کاربرد بدون انعطاف این علائم نبود. او به پزشکان هشدار داد که تشخیص اسکیزوفرنی را در بعضی از بیماران که علائم درجه اول را نشان نمی دهند می توان گذاشت. متاسفانه این هشدار غالباً نادیده گرفته می شود و فقدان این علائم در مصاحبه ای واحد گاهی قرینهای بر این که بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی نیست تلقی می شود.
کارل یاسپرز: کارل یاسپرز (Karl Jaspers) یک فیلسوف و روانپزشک بود و سهمی عمده در روانکاوی وجودی داشته است. یاسپرز با پسیکوپاتولوژی با این عقیده که چهار چوب مفهومی یا اصول بنیادی در کار نیست برخورد نمود. لذا، یاسپرز در نظریه های خود مورد اسکیزوفرنی سعی کرد زیر مفاهیم سنتی، نظیر ذهنی و عینی، علت و معلول، واقعیت و خیال، باقی نماند. یک زمینه خاص رشد فلسفه علاقه او به مفهوم هذیان های بیمار روانی بود.
همه گیری شناسی
در ایالات متحده شیوع اسکیزوفرنی در طول عمر بطور متفاوت بین ۱ تا ۵/۱ درصد گزارش شده است؛ هماهنگ با همین طیف مطالعه همه گیری شناختی منطقه تحت پوشش (ECA) که زیر نظر انستیتو ملی بهداشت روانی (NIMH) به عمل آمد شیوع اسکیزوفرنی را ۳/۱ درصد گزارش نمود. در هر یک سال ۰۲۵/۰ درصد تا ۰۵/۰ درصد جمعیت کل (امریکا) برای اسکیزوفرنی درمان می شود. دو سوم این بیماران درمان شده نیازمند بستری شدن هستند، و علیرغم شدت این اختلال فقط نیمی از بیماران اسکیزوفرنیک درمان دریافت می کنند.
سن و جنس
شیوع اسکیزوفرنی در مرد و زن برابر است. اما دو جنس در شروع و مسیر بیماری تفاوتهائی نشان می دهند. شروع بیماری در مردها زودتر از زن ها است. بیش از دوسوم مردهای اسکیزفرنیک و فقط یک سوم زن های اسکیزوفرنیک قبل از ۲۵ سالگی برای نخستین بار در بیمارستان روانی بستری می شوند. اوج شروع بیماری در مردها ۱۵ تا ۲۵ سالگی و در زن ها ۲۵ تا ۳۵ سالگی است. شروع اسکیزوفرنی قبل از ۱۰ سالگی و پس از ۵۰ سالگی بی نهایت نادر است. بیش از ۹۰ درصد بیماران تحت درمان برای اسکیزوفرنی بین ۱۵ تا ۵۵ سال دارند. بعضی از مطالعات حاکی است که مردها بیشتر از زن ها ممکن است در نتیجه علائم منفی پسرفت پیدا کنند و زن ها احتمال بیشتری هست که عملکرد اجتماعی بهتر از مردها داشته باشند. بطور کلی فرجام بیماران اسکیزوفرنیک زن بهتر از فرجام بیماران اسکیزوفرنیک مرد است.
فصلی بودن تولد
یک یافته مهم در پژوهش های اسکیزوفرنی این است که کسانی که بعدها دچار اسکیزوفرنی می گردند احتمال بیشتری هست که در زمستان یا اوائل بهار متولد شد باشند و احتمال کمتری هست که در اواخر بهار و تابستان به دنیا آمده باشند. بطور اخص، در نیمکره شمالی، از جمله ایالات متحده افراد اسکیزوفرنیک در ماه های بین ژانویه و آوریل متولد می شوند. در نیمکره جنوبی افراد اسکیزوفرنیک، بیشتر در ماههای ژوئیه تا سپتامبر به دنیا می آیند. فرضیه های مختلف برای توجیه این موضوع ارائه شده است که مشتملند بر فرضیه تاثیر یک عامل مختص به فصل نظیر یک ویروس یا تغییر یک ویروس یا تغییر فصلی رژیم غذائی؛ یک فرضیه دیگر این است که افراد واجد استعداد ژنتیک برای اسکیزوفرنی شانس زیست شناختی بیشتری برای فائق آمدن به تهاجم مختص به فصل دارند.