فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد امام خمینی ودرس معارف به بشریت

اختصاصی از فی گوو مقاله در مورد امام خمینی ودرس معارف به بشریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد امام خمینی ودرس معارف به بشریت


مقاله در مورد امام خمینی ودرس معارف به بشریت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:18

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

نظریه های  دولت ، یکی  از مهمترین  مباحث  اندیشه  سیاسی  اسلام  معاصر می باشد. نگارنده  از این که بخش  اول  مقاله  نظریه های  دولت  در فقه  شیعه  چند روز پس  از انتشار مورد عنایت  و شایسته  نقد تشخیص  داده  شده  است ، خداوند را سپاسگزار است . و بحث  در این  زمینه  را قدمی  در طریق  اتقان و استحکام  مبانی  نظری  جمهوری  اسلامی  بشمار می آورد. هرچند دست یازیدن  نویسنده  ناشناس نامه  وارده  به  حربه  تهدید و ارعاب  در صدر و ذیل  آن ، بشدت  از اعتبار علمی  نقد کاسته  است . با اغماض  از این  نامهربانی ها، توضیحات  ذیل  را در پاسخ  اشکالات  مطروحه  لازم  می دانم . این  نکات در بخش  دوم  مقاله  به  تفصیل  مورد بحث  قرار خواهد گرفت . انشاالله 

 

در بخش  اول  مقاله ، «نظریه  ولایت  انتصابی  مطلقه  فقیهان » در کنار پنج  نظریه  فقهی  دیگر به اختصار معرفی  شده  است . در بخش  تطبیقی  از نقاط مشترک  و موارد افتراق  این  نظریه  با نظریه «ولایت  انتخابی  فقیه » سخن  رفته  است .

 

  1. . با توجه به این که  امام  خمینی (ره ) در مسئله  ولایت  فقیه  در مواردی  به صراحت  از انتخاب سخن  گفته اند، آیا می توان  محور نظر حضرت  امام  را «نصب » قرار داد و نظریه  ایشان  را «ولایت انتصابی  فقیهان » دانست پاسخ  مثبت  است ، چرا که  تصریحات  ایشان  به  نظریه  انتصاب  چندین  برابر موارد محدود استناد به  انتخاب  می باشد. مهمترین  مستند رای  حضرت  امام  مکتوبات  فقهی  ایشان  یعنی  کتاب البیع  و حکومت  اسلامی  است  و رای  فقهی  ایشان  در کتب  یادشده  انتصاب  فقیه  عادل  از سوی  شارع مقدس می باشد. اشاره  به  انتخاب  صرفا در پیامهای  محدودی  مندرج  در صحیفه  نور آمده  است . کلمات ایشان  در مقام  خطابه  و سخنرانی  دال  بر انتخاب ، با ارجاع به  محکمات  فقهی  ایشان  تاویل  می شود.

 

لذا انتخاب ، «کشف  از مصداق  منصوب » معنی  می گردد و کار خبرگان  اخبار می شود نه  انشا. خبرگان  ذی حق  نیستند تا جعل  ولایت  کنند. کلمات  امام  سه گونه  دیگر نیز تبیین  شده  است :

 

اول : ترکیبی  از انتصاب  و انتخاب . شارع ولی فقیه  را نصب  می کند و مردم  فقیه  منصوب را انتخاب  می نمایند.

 

دوم : انتخاب  فقیه  عادل  توسط مردم  محور اندیشه  سیاسی  حضرت  امام (ره ) است .

 

سوم : اصولا در آثار ایشان  یک  نظریه  سیاسی  منسجم  و منظم  به چشم  نمی خورد. ایشان  در مقاطع  مختلف  به  مقتضای  زمان  و مکان  سخن  رانده اند. در حوزه  درس  نجف  به  گونه ای ، در مصاحبه های  پاریس  به  گونه ای  دیگر و بر سریر حکومت  در تهران  به  گونه ای  دیگر. نگارنده  این  سه  تبیین  را با مبانی  فقهی  حضرت  امام  ناسازگار یافته  است . تبیین  مختار مبتنی  بر پنج  پیش فرض  است :

 

یک : رای  سیاسی  امام  در مبانی  و اصول  در طول  زمان  دچار تغییر و تحول  نشده  است .

 

دو:  امام خمینی  قائل  به  یک  نظریه  سیاسی  منسجم  است .سه : مبانی  فقهی  اساس  نظریه  امام  خمینی  است .

 

چهار: مشروعیت  حکومت  یا با انتصاب  تامین  می شود یا با انتخاب . این  دو مبنا با هم  جمع نمی شوند.

 

پنج : مبنای  فقهی  امام  خمینی  در ولایت  فقیه ، انتصاب  فقیه  عادل  از سوی  شارع مقدس  است .نویسنده  نامه  بی اعتنا به  پیش فرضهای  یادشده ، تبیین  سازگار با مبنای  فقیه  را برنتافته  است .

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد امام خمینی ودرس معارف به بشریت

ویژه ارتقاء رتبه شغلی عالی دبیری معارف ( الهیات)

اختصاصی از فی گوو ویژه ارتقاء رتبه شغلی عالی دبیری معارف ( الهیات) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

با سمه تعالی

« فرم شماره : 1 »

فرم خلاصه اطلاعات مربوط به کارمندان و مستندسازی « ویژه ارتقاء رتبه شغلی عالی»

 

نام :                                                                              نام خانوادگی :

نام پدر :                                                                        رشته شغلی : الهیات

کد ملی :                                                                                 شماره پرسنلی :

پست سازمانی : دبیر

سابقه خدمت قابل قبول ( روز / ماه / سال ) :                         سوابق تجربه قابل قبول ( روز / ماه / سال ) :

1 . محل جغرافیایی خدمت : آموزش و پرورش استان          حوزه محل خدمت« شهر / شهرستان »:

2 . سوابق تجربی کارمند : « بر اساس فرم 502 اطلاعات پرسنلی»

ردیف

رشته شغلی

عنوان پست سازمانی

دوره تصدی

ردیف

رشته شغلی

عنوان پست سازمانی

دوره تصدی

1

 

 

 

7

 

 

 

2

 

 

 

8

 

 

 

3

 

 

 

9

 

 

 

4

 

 

 

10

 

 

 

5

 

 

 

11

 

 

 

6

 

 

 

12

 

 

 

3 . میانگین امتیاز مکتسبه طول دوره ارزشیابی کارمند :       امتیاز

4 . عناوین دوره های آموزشی مرتبط با شغل : «عالی : 150 ساعت »

ردیف

عنوان دوره

ساعت

ردیف

عنوان دوره

ساعت

1

 

 

7

 

 

2

 

 

8

 

 

3

 

 

9

 

 

4

 

 

10

 

 

5

 

 

11

 

 

6

 

 

12

 

 

* جمع ساعت دوره های آموزشی :     ساعت

5 . مهر و امضاء مدیر کل آموزش و پرورش استان :.....................          . امضاء رییس امور اداری و تشکیلات استان : ............

           

                                      

 

                                          

« ویژه ارتقاء رتبه شغلی عالی »                                   « فرم شماره : 2»

* مستند سازی تجربیات « کارمند محترم لطفاً در خصوص هر یک از قسمتهای زیر چند سطر توضیح دهید »

مقدمه : ارائه توضیح کلی در خصوص حوزه فعالیت کارمند :

1 . ارزشیابی عمومی :

- نقاط قوت در زمینه وظایف و مسئولیت های شغلی :

الف : طرح درس روزانه و سالانه        ب : استفاده از شیوه های جدید در تدریس

ج : استفاده از شیوه های جذاب برای تدریس                د : استفاده از روش مشارکتی و بحث و گفتگو در تدریس

- نقاط ضعف در زمینه وظایف و مسئولیت های شغلی :

الف :کمبود امکانات( صوتی و بصری) برای تدریس

ب : زیاد بودن دانش آموزان

ج :                                                 . د : ..............................................................................................................................

2 . اقدامات خاصی که در طول خدمت صورت گرفته و به نتیجه رسیده است .

استفاده از روش های جدید در تدریس

3 . بیان نکات ویژه و کلیدی حاصل تجربیات کارمند که منجر به بهبود وضع در حوزه کاری شده است .

فعال بودن در کلاس و ایجاد روحیه بحث در دانش اموزان

4 . برنامه خاص برای آینده ناشی از تجربیات گذشته .

استفاده بیشتر از روش های سمعی و بصری برای تدریس در کلاس

 

5 . مهر و امضاء مدیر کل آموزش و پرورش استان :     6 . امضاء رییس امور اداری و تشکیلات استان :  


دانلود با لینک مستقیم


ویژه ارتقاء رتبه شغلی عالی دبیری معارف ( الهیات)

پروژه اخلاق و معارف اسلامی در مورد ترس از مرگ

اختصاصی از فی گوو پروژه اخلاق و معارف اسلامی در مورد ترس از مرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه اخلاق و معارف اسلامی در مورد ترس از مرگ


پروژه اخلاق و معارف اسلامی در مورد ترس از مرگ

گفتار اول : تفسیر و ضرورت مرگ

در این گفتار دلایل ضرورت مرگ که به تفسیر حقیقت آن منتهى مى شود، بررسى خواهد شد. اثبات ضرورت مرگ، به منظور مدلل کردن این ادعاست که هر نفسى باید جهان مادى را ترک کند; به عبارت دیگر، قضیه ى «هر نفسى مرگ را مى چشد» یک قضیه ى ضرورى است و نه امکانى.

تفسیر مرگ و توجیه ضرورت آن کاملا به تفسیر زندگى دنیوى وابسته است. اگر زندگى بشر بر اساس بینش طبیعى تفسیر شود مرگ او هم بر آن اساس تبیین مى شود، ولى در چشم انداز دین و فلسفه ى الهى همان گونه که درخت زندگى انسان ریشه در امور ماوراى طبیعى دارد، مرگ او نیز بدین سان خواهد بود. البته فیلسوفان موحد گاه مرگ را به اسباب فاعلى قریب یا علل اِعدادى و طبیعى آن برگردانده براى آن دلایل طبى اقامه مى کنند، اما قاعدتاً ضرورت مرگ را باید بر اساس اسباب ماوراى طبیعى، یعنى سبب فاعلى بعید یا سبب غایى آن تبیین کنند. از این رو ضرورت مرگ در علم طب به گونه اى و در فلسفه ى الهى به گونه اى دیگر اثبات مى شود

 

22 صفحه فایل ورد با فونت 14

 

فهرست مطالب

گفتار اول : تفسیر و ضرورت مرگ

استدلال علم طبیعى بر ضرورت مرگ

استدلال هاى فلسفى بر ضرورت مرگ

تفسیر مرگ در فلسفه ى غرب

اقسام مرگ از دیدگاه فلسفه اسلامى

مرگ اضطرارى

مرگ طبیعى

مرگ ارادى

نگرش فلسفه ى غرب به مسأله مرگ

گفتار دوم : مرگ از منظر قرآن و روایات

تفسیر قرآن و روایات از مرگ

ضرورت وقوع مرگ

بازگیرندگان نفس در هنگام مرگ

اقسام مرگ از نظر قرآن

مرگ، تثبیت کننده ى سعادت یا شقاوت

امکان بازگشت به دنیا

ظهورهاى گوناگون مرگ

مرگ و زندگى حقیقى

مرگ اندیشى و فواید آن

گفتار سوم : ترس از مرگ

عوامل ترس از مرگ

فلسفه و ترس از مرگ

دین و ترس از مرگ

برخوردهاى گوناگون آدمیان با مرگ


دانلود با لینک مستقیم


پروژه اخلاق و معارف اسلامی در مورد ترس از مرگ

پایان نامه مربوط به فلسفه اسلامی رشته فلسفه و معارف اسلامی-- 90 ص

اختصاصی از فی گوو پایان نامه مربوط به فلسفه اسلامی رشته فلسفه و معارف اسلامی-- 90 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مربوط به فلسفه اسلامی رشته فلسفه و معارف اسلامی-- 90 ص


پایان نامه مربوط به فلسفه اسلامی رشته فلسفه و معارف اسلامی-- 90 ص

منطق در فلسفه اسلامی

منطق اسلامی در ابتدا از مجموعه منطقی ارسطو، ارغنون (که طبق یک رده بندی اخیر یونانی شامل علم خطا به و شعر نیز می باشد) الهام گرفته شده بود. نویسندگان اسلامی به برخی عناصر منطق و نظریه زبان شناختی منطق رواقی  نیز آشنا بودند، ومنابع منطقی آنها نه تنها آثار خود ارسطو را شامل می شد بلکه آثار مفسران ارسطویی یونانی متاخر از جمله ایساغوجی اثر فرفوریوسو نوشته های منطقی جالینوس را نیز شامل می شد. با این وجود بیشتر آثار منطقی فیلسوفان اسلامی کاملاً به اسلوب منطق ارسطویی باقی ماند، وبیشتر آثار آنها در این حوزه به شکل تفاسیر ارسطو بود.

منطق از نظر فیلسوفان اسلامی فقط شامل مطالعه الگوهای صوری استناج و اعتبار آنها نبود بلکه عناصر فلسلفة زبان و حتی معرفت شناسی و مابعدالطبیعه را نیز شامل می شد. فیلسوفان اسلامی به دلیل مشاجرات اقلیمی با متخصصین دستور زبان عربی بسیار مایل بودند که به رابطة بین منطق و زبان بپردازند و بحث بیشتری را به پرسش دربارة موضوع و اهداف منطق دربارة استدلال وسخن اختصاص می دهند. آنها در حوزة تحلیل منطقی صوری نظریه حدود، قضایا و قیاسات را همانطوریکه درمقولات، دربارة عبارت و تحلیلهای پیشین ارسطو تدوین یافته است مفصلاً شرح دادند. آنها به تبع ارسطو قیاس را شکلی می دانستند که هر استدلال عقلی می توانست در قالب آن در آید و نظریة قیاس را نقطة کانونی منطق لحاظ می کردند. حتی بسیاری از ارسطو گرایان اسلامی شعر را در برخی از سبک ها به عنوان هنر قیاسی لحاظ کردند.

چون منطق ابزار دانش، یا وسیله ای که با آن علم به دست می آید لحاظ شد، در دنیای اسلامی نظریه عمومی دربارة روش استدلال با تمرکز بر اهداف معرفت شناسانه به منطق اضافه شد. این عنصر منطق اسلامی بر نظریه برهان که در تحلیلات پیشینارسطو ذکر شده است محوریت یافت و از آن موقع برهان هدف نهایی منطق لحاظ گردید. دیگر عناصر نظریة استدلال مانند جدل و خطابه فرع بر برهان دیده می شدند، لذا این اعتقاد به وجود آمد که حالات معرفتی این دو نوع استدلال یقین واستحکام برهان را ندارند. هدف فیلسوف در نهایت برهان بر حقیقت ضروری و یقینی است؛ استفاده از استدلالات جدل و خطا به عنوان مقدمة دفاع از نتایج برهان، یا نشر نتایج آن به مخاطبی وسیع تر لحاظ شده است.

الف- موضوع و اهداف منطق

فیلسوفان اسلامی همانطور که روال آنها در بحث همة شاخه های فلسفه بود توجه زیادی را به تعریف موضوعی که در منطق مطالعه می شود و اهدافی که با این مطالعات دنبال می شود معطوف کردند. فارابی که آثار منطقی و زبان شناختی او بیشتری کار فلسفی اش را تشکیل می دهد، نمونه ای از این رویکرد به منطق است که ویژگی ارسطوگرایی اسلامی است. وی در احصاء العلوم منطق را علمی ابزاری و قانونمند تعریف می کند که هدف آن هدایت عقل به سوی حقیقت وحراست آن از خطای در فکر می باشد وی از ضرورت این علم معقول در زمینه هایی که امکان خطا برای ذهن حداقل در برخی از افعالش وجود دارد- برای مثال، در زمینه هایی که کاوش عقلانی فطری نیست بلکه به صورت استدلالی یا تجربی «از طریق تفکر و تعمق» حاصل می شود- جانبداری کرد. فارابی منطق را با ابزارهایی چون خط کش و پرگار مقایسه می کند، که وقتی، ما اشیاء جسمانی را اندازه گیری می کنیم در آن وقت در معرض خطاهای خطاهای حس قرار گیریم، برای تضمین دقت به کار می روند. ابزارهای منطقی مانند این ابزار از سوی کاربران آن برای تایید هم کارهای فکری و هم استدلال دیگران می تواند به کار گرفته شود. در واقع منطق خصوصاً برای هدایت عقل هنگام نیاز به داوری بین آراء و مراجع متضاد و مقابل هم مفید و مهم می باشد.

دیدگاه فارابی دربارة منطق به عنوان علمی قانونمند که رفتارهای ذهن در برابر معقولات را اداره می کند، در بسیاری از آثار منطقی مقدماتی اش تکرار شده است، و مبنای اصلاحات بعدی ابن سینا را شکل داد (نگاه کنید به ابن سینا).ابن سینا در فصلهای نخستین المدخل، اولین کتاب منطقی اثر دائره المعارفی اش- شفا- هدف منطق را توانا ساختن عقل برای کسب «علم به مجهول از معلوم» وصف می کند. او همانند فارابی با این استدلال که توانایی های فطری تعقل برای تضمین دستیابی به این هدف ناکافی اند و لذا به کمک یک مهارت نیاز می باشد، از ضرورت منطق جانبداری کرد. هر چد در برخی موارد هوش ذاتی ممکن است برای تضمین دستیابی به علم درست کافی باشد، چنین مواردی حداکثر اتفاقی هستند؛ وی آنها را با فردی مقایسه می کند که بدون اینکه تیرانداز ماهری باشد تصادفی تیری رابه هدف می زند. مهمترین و موثرترین ابتکاری که ابن سینا در توصیف منطق برای اولین بار ارائه کرد. تعریف او از موضوع به عنوان « معقولات ثانوی» یا «مفاهیم ثانوی» در مقابل «معقولات اولی» بوده این تفکیک رابطة تنگاتنگی با فلسفة ابن سینا در این نظریه مهم، بعد الطبیعی اش دارد که ماهیت یا جوهر متمایز از وجود است، واینکه وجود به ترتیب به یکی از این دو حالت می تواند لحاظ گردد: وجود عینی، مانند موجودات واحد در عالم خارج؛ یا وجود ذهنی در یکی از قوای حس یا عاقلة نفس (نگاه کنید به وجود).

ابن سینا در المدخل بحث می کند که منطق با هر علوم دیگر تفاوت دارد زیرا صرفاً به وجود ذهنی نمی پردازد (که این در حیطة علم روان شناسی می باشد)، بلکه به عوارض یا صفاتی که به واسطة انتزاع وجود ذهنی اش توسط ذهن به هر جوهر تعلق دارد می پردازد. این صفات بنا به نظر ابن سینا چیزهایی چون نسبتهای ذاتی وعرضی را شامل می شوند که یک موضوع یا یک محمول می باشند و یک قضیه یا یک قیاس می باشند (نگاه کنید به صورت منطقی از بخش اول). این اعراض هستند که به ذهن اجازه می دهند تا مفاهیم را به یکدیگر پیوند دهد تا علم به مجهول بدست آید؛ این اعراض هستند که مبنای قوانین تعقل و استنتاج را که منطق بررسی می کند فراهم می نمایند. این اعراض بیشتر از این نظر صوری اند که به عنوان اعراضی که به کلیه مفاهیم منتزع ا زحالت ذهنی وجود تعلق دارند، کاملاً از معنای خود تفکر مستقل هستند؛ آنها به طبایع ذاتی جوهر که در پیوند دادن به یکدیگر به کار می روند بی تفاوت هستند.

ابن سینا در الهیات شفا واژه شناسی معقولات یا مفاهیم اولیه و ثانوی را به منظور بیان رابطة بین مفاهیم خود این ماهیات – که در علوم نظری مطالعه می شوند- مفاهیم حالات و اعراض وجود ذهنی آنها که منطق مطالعه می کند معرفی می کند: «همانطور که شما می دانید، موضوع علم منطق معانی معقولات ثانیه است که در مورد برخی اعراض که به وسیلة آن ها از معلوم به مجهول هدایت می شوند به معانی معقولات اولیه وابسته اند. «الهیات کتاب اول، فصل 2، در Anawati و Zayed ،1960 ، 11-10. برای مثال، معقولات ثانویه ای چون «موضوع بودن» و «محمول بودن» در منطق مستقل از هر نوع عملکرد معقولات اولیه به عنوان حدود موضوع و محمول در یک قضیة معلوم، مطالعه می شوند، باری نمونه، «انسان» و«حیوان ناطق»، در قضیة «هر انسان حیوان ناطق است». معقولات ثانیه منطقی به معقولات اولی وابسته اند زیرا معقولات اولی واحدهای مفهومی ساخته شده از دانش جدید هستند که معقولات ثانیه را با یکدیگر مرتبط می سازد: اما منطق معقولات ثانویه را در انتزاع از هر معقولات اولیة که روابط منطقی در هر مورد به آن وابسته است مطالعه می کند.

ب- منطق، زبان و دستور زبان

توجهی را که ابن سینا فارابی به تبیین در خور موضوع منطق مبذول داشتند ناشی از دغدغة آن ها به تمایز بین منطق و دستور زبان بوده است. در سنن باستان و قرون وسطا مطالعه منطق رابطة تنگاتنگی با ملاحظات فلسفی زبان داشت نگاه کنید به نظریه های قرون وسطا به زبان؛ منطق قدیم، منطق قرون وسطایی)، و به همین دلیل بسیاری از متخصصین دستور زبان عربی- که نظریه های زبان شناختی آن ها به درجة بالایی از تکامل و پیچیدگی رسیده بود- نسبت به فیلسوفان نگاهی تحقیر آمیز داشتند، زیرا منطق یونانی را که آنرا به عنوان سنت زبان شناختی می دیدند وارد محیط اسلامی کردند. این گرایش به منطق یونانی در گزارش مناظره مشهوری که در بغداد در سال 932 بین نحوی ابوسعید سیرافی و ابوبشر متی (مسیحی سوری که پاره ای از آثار ارسطو را به عربی ترجمه کرد و ادعا شده است که یکی از استادان فارابی بوده است) درگرفت ، نمود یافت. گزارش موجود از این مناظره قوباً به سمت سیرافی سوق داد که به صورت گرایی منطقی حمله می کند و توانایی منطق را به عنوان مقیاس استدلال فوق ظرفیتهای ذاتی عقل انکار کرد. ادعاهای مهم او این هستند که منطق فلسفی چیزی نیست جز تکرار دستور زبان یونانی که با نحوة بیان زبان یونانی رابطة پیچیده ای دارد و چیزی برای ارائه به کسانی که به زبانهای دیگر از جمله عربی به سخن می گویند ندارد.

بحثهای فارابی، ابن سینا و شاگرد فارابی یحیی بن عدی (مترجم مسیحی سوری) در باب روابط بین منطق، زبان و دستور زبان درمقابل زمینة چنین تاخت و تازها باید فهمیده شوند. فارابی و یحیی هر دو راجع به روابط بین منطق و زبان اساساً از یک دیدگاه برخوردار بودند دیدگاهی میانه رو که بعدها ابن سینا آنرا رد کرد. فارابی در احصاء العلوم بحث می کند که منطق و دستور زبان هر دو وابستگی موجهی با زبان دارند، ولی از آنجا که قوانین دستوری اصولاً کاربرد زبان را تحت تاثیر قرار
می دهند، قوانین منطقی اصولاً کاربرد معقولات را تحت تاثیر قرار می دهد:

   واین فن ]منطق[ مشابه فن دستور زبان است، در اولی رابطة فن منطق با عقل و معقولات همانند رابطة فن دستور زبان با زبان و کلمات است. برای هر قاعدة کلام که علم دستورزبان برای ما به وجود می آورد، قاعدة مشابهی برای معقولات هست که علم منطق برای ما ایجاد می کند. (احصاء العلوم، نشر امین68 : 1968)

فارابی دقیق تر توضیح می دهد که گرچه دستور زبان و منطق نگاهی دو سویه به کلام دارند، دستور زبان قواعدی را فراهم می کند که استفاده صحیح از کلام را در یک زبان خاصی هدایت می کند، ولی منطق قواعدی را که استفاده از هر زبان را تا جایی که دال بر معقولات می باشد رهبری می کند. بنابراین منطق برخی از ویژگیهای یک دستور زبان کلی را با توجه به جنبه های مشترک کلیه زبانهایی که محتوای عقلانی نهفته شان را انعکاس می دهند، داراست. برخی از جنبه های زبان شناختی هم در منطق و هم در دستور زبان مطالعه می شوند ولی منطق آنها را تا جایی که کلیت دارند مطالعه می کند و دستور زبان تا جایی که مصطلح هستند بررسی می کند. پس فارابی به این ترتیب بر اساس این مقایسه با دستور زبان قادر به تکمیل توصیفش از موضوع منطق می شود: «موضوع منطق چیزهایی هستند که منطق برای آنها قواعد فراهم می کند، یعنی معقولات، تا جایی که با کلام افاده شوند، و کلام تا جایی که با معقولات افاده شوند» (احصاء العلوم ، نشر امین74 : 1968)

یحیی بن عدی همچون فارابی در رساله ای به نام مقاله فی الفصل بین صناعتی المنطق الفلسقی و النحو العرب، ادعای خود مبنی بر استقلال منطق از دستور زبان بر اساس تفاوتهای بین دستور زبان یک ملت به خصوص و علم کلی منطق ارائه می دهد. وی مطرح می کند که موضوع دستور زبان فقط الفاظ است، که درباره دیدگاه محدود توضیح و بیان صحیح آنها طبق قواعد عربی مطالعه می کند. متخصص دستور زبان با زبان به طور خاص به عنوان یک پدیده گفتاری ارتباط دارد؛ به منطق دان با الفاظ فقط تا آنجا که بر معنی دلالت می کند ارتباط دارد (الالفاظ الدال علی المعانی) (مقاله فی تبیین، Endress1978 ، 188). یحیی در تایید این ادعا بیان می دارد که تغییر نقشهای دستوری دلالت اصلی یک کلمه را مخدوش نمی کند:

اگری یک کلمه در یک جمله با بیان خاص نقش فاعل داشته باشد، هنگامی که در جمله ای دیگر با بیانی متفاوت نقش مفعول داشته باشد و دلالتش تغییر نمی کند.

با این وجود از نظر ابن سینا چنین گزارشاتی از دلبستگی منطق دان به زبان و تفاوتهای آن با آنچه که متخصص دستور زبان انجام می دهد زیاد نیست. ابن سینا بنابر برداشت شخصی اش از منطق به عنوان علمی که معقولات ثانیه را مطالعه می کند، چنین مساعی اولیه را در معرض دغدغه های زبانی به عنوان موضوع نقد کرد. ابن سینا درالمدخل کسانی را که می گویند «موضوع منطق اندیشة مرتبط با الفاظ هستند تا جایی که دال بر معانی باشند.» را احمق می نامد. با این وجود ابن سینا انکار نمی کند که منطق دان گهگاه یا حتی بارها نیاز دارد که موضوعات زبان شناختی را در نظر داشته باشد؛ مخالفت او در نظر گرفتن زبان به عنوان بخش ضروری موضوع منطق است. منطق دان فقط به دلیل اضطرار فکر انسان والزامات یادگیری و ارتباطات اتفاقاً به زبان توجه پیدا می کند. ابن سینا تا جایی پیش می رود که ادعا می کند، «اگر منطق می شد از طریق فکر ناب یاد گرفته شود، لذا معانی به تنهایی بتوانند در ذهن حاضر شوند در اینصورت کاملاً بین نیاز از الفاظ می شد.» ولی چون در واقع چنین چیزی ممکن نیست، «فن منطق ناچار است برخی از بخشهایش را برای لحاظ کردن حالات الفاظ اختصاص دهد.» (المدخل ، در اناواتی 1952، 3-22). لذا از نظر ابن سینا منطق فنی کاملاً عقلانی است که غرض آن تنها با آرمان آن در هدایت ذهن از معلوم به مجهول حاصل می شود؛ و فقط به صورت عرضی وثانوی به عنوان فن زبان شناختی می تواند لحاظ شود.

 

 متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مربوط به فلسفه اسلامی رشته فلسفه و معارف اسلامی-- 90 ص