
دانلود پایان نامه کارشناسی بررسی تأثیر ناکامی در میزان پرخاشگری بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی با فرمت ورد
بررسی رابطه بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثربخشی آنان
از دیدگاه ذی نفعان
مقدمه
هم اکنون بیش از نیم قرن از زمانی که پیتردراکر برای توصیف گروه جدیدی از کارکنان که سرمایه زمین و یا نیروی کار دیگر ابزار اصلی تولیدشان تلقی نمیگردد بلکه توجه شان بر استفاده موثر از دانایی معطوف میشد و منجر به ابداع واژه کارکنان دانایی شد نمیگذرد و امروزه کارکنان دانایی یا بهتر بگویئم دانشگران حرفه ای درصد بزرگ و رو به رشدی از کارکنان بزرگترین و موفق ترین سازمانهای دنیا را تشکیل میدهند.
برایان و جویس ) قدمی و همکاران 1384)
از سوی دیگر چرا تعداد زیادی از مردم موقعیتهای خود را برای موفقیت از بین میبرند این تنها به این علت نیست که این مدیران جدید هوش و مهارت لازم را برای شغل ندارند، این مدیران از آثار و خصوصیات فردی خود، ایدئولوژیها و رفتارها روی انسانها آشنایی نداشته و به موفقیت نمیرسند، در واقع توانایی خویش را قبل از پریدن در یک دیگ بزرگ آبجوش ازریابی نمیکنند
(ابدالی، 1384)
در این جهان موج سوم به سیطره ای دست مییابد که به شیوههای تازه خلق و بهره برداری از دانایی مبتنی است
تافلر (جعفری،1374)
امروزه سازمانهای آموزشی مخصوصا مراکز آموزش عالی رسالت تربیت انسانهای متخصص و نیز تولید دانش را در جامعه بر عهده دارند
(رئوفی 1383)
بنابراین آموزش و پرورش همگانی در همه مراحل آن و آموزشهای تخصصی و کاربردی برای کارکنان وکارمندان بخشهای عمومیو خصوصی به عنوان یکی از بزرگترین صنایع جهان شناخته شده است و هر کشوری در جهان سالانه بخش بزرگی از درآمدهای ملی خود را برای گسترش و بهبود کارهای آموزشی و پرورشی به کار میبندد و همواره برای افزایش این سرمایه گذاری تلاش میکند زیرا سودآور و کار ساز بودن آن در پیشرفت شاخص توسعه در فراهم آوردن نیروی انسانی کاردان و متخصص و پرورش مردم با فرهنگ و آگاه که سرمایه گذاریهای مادی را میافزاید است.
وایلز (طوسی 1382)
سرمایههای انسانی بخشی از ثروت ملل هستند و گردش امور در آینده در گرو استعداد و قریحه انسانی است. بنابراین مزیت راهبردی و اقتصادی در آینده نصیب سازمانهایی خواهد شد که بتوانند در بازار، گروهی متنوع، مشتمل بر بهترین و درخشانترین استعدادهای انسانی را جذب کنند.
(امینی 1378)(حمیدی1383)
مدیران برای آنکه بتوانند درسمت خود کار آمد وموفق باشند باید از نظر ویژگیهای شخصیتی با شغل خود انطباق داشته باشند زیرا که این عدم انطباق باعث عدم موفقیت آنها در وظایف محوله خواهد شد. رابینز (پارسائیان و اعرابی1379)
در این پژوهش سعی بر این است که به بررسی روابط بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثر بخشی آنان بپردازد، تا شاید بتوانیم گامیهر چند کوچک در جهت تعیین معیار متناسب در انتخاب مدیران اثر بخش برای مهمترین سازمان در امور تربیت دانشگران حرفه ای در عصر برتری خرد برداریم
1-2- بیان مسئله
کنون که عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نهادها و سازمانها تا حدود زیادی به کار آیی و اثر بخشی عملکرد مدیران بستگی دارد (میر کمالی 1375) وجوب دقت سازمانها در انتخاب مدیران توانمند که قادر باشند با اتخاذ تدابیر و شیوههای بایسته به ویژه در دستگاه آموزش و پرورش زمینه را برای تجلی و بروز استعدادها و خلاقیت همه ی معلمان و متعلمان همواره سازد بیشتر آشکار میشود (صافی 1374) اگر افراد از نظر شخصیت متناسب با شغل و حرفه ای باشند که انجام میدهند متوجه خواهند شد که برای انجام وظیفه ای که به آنها محول شده از استعداد و تواناییهای لازم برخوردارند و از این رو موفق تر خواهند شد رابینز (پارسایئان و اعرابی1379) از طرف دیگر عواملی که در انتخاب شغل دخالت دارند با عواملی که باعث موفقیت میشوند متفاوتند (به پروژه 1377). اینکه فرد داوطلب شغل الگوی خاص فکری، احساسی، رفتاری متناسب، با شغل را دارد (باکینگهام و کافمن 1380) از مهمترین مسائل در برگزیدن مدیران است زیرا که مدیران بخاطر تفاوتهای فردی و شخصی مسائل را به شیوههای مختلف مدیریت میکنند و انجام وظایف و نحوه عمل آنها محصول دو مسئله ی مهم یعنی ویژگیهای شخصیتی و شیوه مدیریتی است که اتخاذ میکنند (گوئل کهن 1378). مدیران نقش تعیین کننده ای را در اثر بخشی سازمانها از جمله سازمانهای آموزشی به عهده دارند چرا که اثر بخشی سازمان را میتوان از طرق توانایی مدیر در به حداکثر رساندن تعامل بین ساختار و فرآیند سازمان اندازه گیری کرد. (شیرازی 1374)، حالا باید دیدآیا عوامل درونی شخصیت از قبیل عواطف، احساسات، تفکر، یادیگری و هوش و یا عوامل برونی مثل شیوه قضاوت و ادراک یا تاثیر ارتباطی با موفقیت و اثر بخشی مدیران دارد یا خیر؟
جانهالند از جمله صاحب نظرانی ست که میگوید انتخاب شغل بیانگر نوع شخصیت فرد است و او بر این اساس است که دست به انتخاب میزند، کتل بر این باور است که علائق و رغبتها در ارتباط مستقیم با شخصیت فرد میباشد و چیز جداگانه ای نیست (به پروژه 1377)
انجام وظائف و نحوه عمل آنها محصول دو مساله مهم یعنی ویژگیهای شخصیتی آنان و شیوه مدیریتی است که اتخاذ میکنند (گوئل کهن 1374).
نظریات فروید روانکاو برجسته اتریشی ( یا به قولی آلمانی) درباره ی شخصیت موید تاثیر غرایز به عنوان مهمترین نیروهای برانگیزنده ی رفتار است او از انرژی نهفته ای که آن را” لیبیدو” مینامید صحبت میکرد که میتواند با جابجایی به اهداف جانشین در تعیین شخصیت فرد موثر باشد او متعتقد به تحلیل رویا بود که نشان دهنده ی سه سطح شخصیت (من، فرا من، نهاد) است.
آدلر در بررسی شخصیت بیشتر به برانگیزهای اجتماعی و افکار هشیار (بجای فرآیندهای ناهشیار) معتقد بود یعنی شخصیت را نشانههای برتر عوامل اجتماعی میدانست تا زیستی و از معدود کسانی بود که 4 تیپ شخصیتی را تدوین کرد.
راجرز نظریه خود را درباره ی شخصیت با جهتی انسان گرایانه بیان کرد از اصطلاحی به عنوان (خود پنداره) یاد میکرد که الگویی سازمان یافته و پایدار از ادراکات را بیان میکند، او معتقد بود که اگر چه خویشتن تغییر میکند ولی خصوصیات سازمان یافته، یکپارچه و ویژه خودپنداره همیشه حفظ خواهد شد.
آیسنک از دیگر صاحب نظران تپی شناسی و شخصیت معتقد به تحلیل عاملی و به شیوه آماری بود او پس از تحقیقات خود به دو بعد درون گرا - برون گر و روان آزرده پایدار و ناپایدار دست یافت (جالب است که طبایع چهار گونه او بر اساس نظریات پزشکان قدیم با نظریات و 4 تیپ ارائه شده توسط بوعلی سینا هم خوانی دارد.
نظریات کارل گوستاویونگ روان کاو سوئیسی که بر اساس نظریات فروید بنا نهاده شده بود اما معتقد به تحلیل عاملی شخصیت بود او به عقاید فروید مفهوم ناهشیار جمعی را افزود او اظهار میداشت که در درون ما تنازعی بین پرسونا (نقابی که بر چهره داریم) و خویشتن شخصی برقرار است بر اساس نظریات یونگ که 16 تیپ شخصیتی را ارائه میکند در رابطه با حرفه شکی نیست که تیپهای خاص برای بعضی از مشاغل مناسب یا مناسب هستند، تئوری شخصیتی تیپهای روانشناختی در توضیح ناسازگاریها و بروز درگیریها بین افرادکمک میکند. در واقع یونگ در نظریات خود قبل از هر چیز به چهار کنش فکر، هیجان، حس کردن، شهود در دو بعد برون گرایی و درون گرایی میپردازد یعنی 8 تیپ شخصیتی و از این میان تیپهای آمیخته را بیان میکند که جمعا 16 تیپ یا ریخت را تعریف میکند.
نظریات کارل گوستا و یونگ مهمترین و عمیق ترین نظریات درباره شخصیت است اگر مدیران وظائف خود را به نحو احسن انجام دهند سازمان به هدفهایش خواهد رسید با توجه به اینکه از مهمترین ملاکهای ارزیابی سازمانها اثر بخشی است (پزشک 1379) پس با توجه به جایگاه نظام تعلیم و تربیت به ویژه نظام مدیریتی، مساله مهمیکه مطرح میشود و باید مورد عنایت قرار گیرد. انتخاب صحیح متقاضیان پست مهم مدیریت است که باید در این رهگذر به تفاوتهای فردی و خصوصیات شخصیتی آنان توجه شود (کشمیری 1379). از آنجایی که مبنای ارزشیابی از رفتار مدیر توسط افراد و گروههای مختلف متفاوت است و سازمانهای عصر کنونی بر خلاف گذشته برای حفظ خو شناسی، شهرت، بقاء خود نیازمند گروههای مختلف دیگر در کنار سهامداران و مالکان اصلی سازمان هستند (گیوریان 1382) و از سویی دیگر هنوز دانشمندان علوم سازمانی از اثر بخشی سازمانی تعریف خاصی ارائه نکرده اند در این پژوهش از رویکرد نوین اثر بخشی در قالب رضایت ذی نفعان بهره میگیریم ال دفت (پارسائیان و اعرابی 1381)، (برزگر 1383).
لذا در این پژوهش نظر گروه ذی نفعان (معلمان، انجمن اولیاء مربیان، دانش آموزان) مورد توجه قرار گرفته است.
رفتارهای مدیر اثر بخش آموزشی از دید ذی نفعان با این 7 عنوان شاخص قابل بررسی است (علاقمند 1374 )
1- جو
2- رهبریت
3- تصمیم گیری
4- مواد درسی
5- نتایج
6- منابع
ارزشیابی (هوی و میکسل) (شیرازی 1374)
با توجه به کم بودن تحقیقات داخلی انجام گرفته در این زمینه خصوصا در رابطه با تیپهای شخصیتی یونگ مقصد محقق این است که دریابد آیا تیپ شخصیتی میتواند به عنوان معیاری برای انتخاب مدیران به شمار آید؟ این تحقیق روی مدیران ابتدایی ناحیه 5 مشهد و نماینده ی معلمین، انجمن اولیا و دانش آموزان صورت گرفته است به امید انتخاب شایسته مدیران در پستهای مدیریتی خصوصا مدیریت آموزشی.
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
سازمان آموزش و پرورش هر کشور به عنوان یکی از مهمترین، موثر ترین و گسترده ترین سازمانهای مختلف اجتماعی است که مسئولیت انتخاب و انتقال عناصر فرهنگی را به نسل نوخاسته جامعه به عهده دارد. این سازمان دستگاهی است که از دیر باز نقشی سازنده و اساسی در بقا و تداوم فرهنگ و تمدن بشری ایفا کرده است و الگوی کلی نهادها و سازمانهای رسمیجامعه است.
(صافی 1374)
با توجه به اینکه پیشرفت هر جامعه به چگونگی آموزش و پرورش و غنای فرهنگی آن جامعه بستگی دارد و در پیشرفت مراکز آموزشی به مدیران به عنوان مهمترین عامل پیشرفت نگریسته میشود (رئوفی 1375) مدیریت آموزشی از یکسو در بالابری توانمندی مردمان نقشی ازرنده داد و از سوی دیگر به جهت کمبود منابع و استفاده صحیح از آن در فرآیند توسعه به صورت غیر مستقیم بهره وری مادی کشور را فزونی میبخشد وایلز (طوسی 1382) با توجه به اینکه مدیریت آموزشی مدیریتی بی نظیر است و نمیتوان آن را با هیچ نوع مدیریتی مقایسه کرد لذا باید دریافت که مدیران امروزه در جستجوی چیستند؟ به کجا میروند؟ چه میجویند؟ با نگاهی به اکناف این گیتی پهناور در مییابیم که در عصر ما کار آیی واثربخشی والاترین هدف و ارزشمند ترین مقصد همه مدیران است همه در جستجوی کار آیی بیشتر و اثر بخشی و بهره وری فزون ترند و تلاشهایی که دراین راستا شکل میگیرد (الوانی 1378) اثر بخشی به مفهوم میزان موفقیت در تحقق اهداف یا انجام ماموریتهای محوله به جنبه ی کمیقضیه توجه داردکه بیشتر در مفهوم کار آیی توجه میشود که امروزه تنها با این مفهوم در نظر گرفته نمیشود (ناصری 1383) با آن که اداره کردن مدرسه وظیفه ی مدیریت است علی رغم یکسان بودن وظایف، همه مدیران به یک شیوه عمل نمیکنند، این تفاوتها علاوه بر آن که امکان دارد از تفاوت سطح دانش، نگرش و نظام ارزشی آنها متاثر باشد از شخصیت متفاوت هر یک نیز سرچشمه میگیرد (غفوریان 1382) با توجه به جنبههای روان شناسی مدیران و شخصیت آنان که یکی از عوامل اسای در موفقیت آنان به شمار میرود (نیکپور 1373). آگاهی از تفاوتهای شخصیتی و فردی میتواند ما را در حل بسیاری از دشواریها یاری دهد. وقتی قبول کردیم که انسانها در توانائیهای ذاتی و اکتسابی تفاوت دارند در پی این نخواهیم بود که از همه رفتارهای یکسانی انتظار داشته باشیم ما میتوانیم تفاوتهای فردی را از نظر عاطفه، سرعت واکنش، تیز بینی، شیوه قضاوت و سایر جنبههای رفتار بررسی کنیم (رسول زاده 1380) با توجه به اینکه در هر سازمان مشاغل گوناگونی وجود دارد. لازمه انجام وظایف برخورداری از توانائیهای شخصیتی است، لذا باید افرادی را برگزینیم تا آمادگی لازم و انگیزه کافی داشته باشند، این مسئله میتواند پاسخگوی برخی از مشکلات مربوط به ضعف کارآیی، افت اثر بخشی، ضعف بهره وری و عدم ثبات شغلی باشد (جوکار 1379) چنانچه افراد متناسب با شغل نباشند. پس از ارضاء نیاز اولیه خود از شغلشان دلزدگی پیدا کرده و این حالت به نوبه خود باعث عدم رضایت شغلی، فرار از مسئولیت و کاهش اثر بخشی میشود. این پژوهش، با توجه به شرایط کنونی جامعه به کسانی که متقاضی کار هستند کمک میکند تا بتوانند با برنامه ریزی قبلی، حتی در زمانی دانش آموزی و دانشجویی خود را محک بزنند و امکانات و توانائیهای خویش را ازریابی کنند و بر اساس آن هدفها و راههای زندگی خود را برگزینند و به سویش گام بردارند همچنین اگر سازمانهای بزرگ و کوچک درصد گزینش کارمند یا انتخاب و انتصابات افرادی با شخصیتی متناسب با سازمان هستند و اگر میخواهند در طول خدمت کارکنان و مدت عمرسازمان یک مسیر شغلی قابل انعطاف و متناسب با نیازهای متقابل افراد و سازمان طراحی کنند و به کار بستن اینگونه تدابیر مدیریتی در همبسته کردن افراد با سازمان میتواند بسیار موثر شد. (میر سپاسی1378)
1-4- اهداف پژوهش
1- تعیین تیپهای شخصیتی مدیران ابتدایی ناحیه 5 مشهد
2- شناسایی و تعیین میزان اثر بخشی مدیران
3- تعیین رابطه بین تیپهای شخصیتی و اثر بخشی مدیران مدارس ابتدایی.
4- کمک به غنی کردن پژوهشهای داخلی در این زمینه
1-5- فرضیههای پژوهش
فرضیه ی اصلی: بین تیپهای شخصیتی مدیران و اثر بخشی آنها رابطه معنی دار وجود دارد
فرضیههای فرعی:
-مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی (ESTJ) هستند از اثر بخشی بالایی برخوردارند.
-مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی (ISTJ) هستند از اثر بخشی بالایی برخوردارند.
-مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی (ESTP) هستند از اثر بخشی متوسط برخوردارند.
-مدیرانی که دارای تیپ شخصیتی (ISTP) هستند از اثر بخشی پایین برخوردارند.
1-6- متغیرها و تعاریف آنها
متغیر مستقل: در این پژوهش متغیر مستقل عبارتست از تیپهای شخصیتی مدیران
متغیر وابسته: در این پژوهش متغیر وابسته عبارتست از اثر بخشی مدیران
متغیر تعدیل کننده: در این پژوهش متغیر تعدیل کننده عبارتست از میزان تحصیلات، جنسیت،رشته تحصیلی
متغیر کنترل کننده: در این پژوهش متغیر کنترل کننده عبارتست از مقطع آموزشی
1-6-1 تعاریف نظری متغیرها
1- منظور از چهار تیپ در این پژوهش این موارد میباشد.
الف)ESTJ ب) ISTJ ج) ESTP د)ISTP
الف تیپ ESTJ: کسانی دارای تیپ شخصیتی ESTJ هستند که عمل گرا، واقع گرا، درگیر با امور واقعی و ملموس و در به دست گرفتن امور تجاری و واقعی گرایش داشته مدیران خوبی هستند سازمان دهی و جهت دادن فعالیتها را دوست دارند.
ب) تیپ ISTJ: کسانی که دارای تیپ شخصیتی ISTJ هستند آرام، جدی، موفق در کارها، با تمرکز و توجه کامل، به دنبال حقایق معلوم منطقی و واقعیت گرا هستند.
ج) تیپ ESTP: کسانی که دارای تیپ شخصیتی ESTP هستند که در لحظه حل مشکل خوب عمل میکنند، نگران نیستند، از هر چیزی که پیش آید لذت میبرند، سازگار و صبورند.
د) تیپ ISTP: کسانی که دارای تیپ شخصیتی ISTP هستند آرام، محتاط، تماشاگر، خونسرد، مشاهده گر و تحلیل گر زندگی میباشند.
2- اثر بخشی: دراینجا منظور از اثر بخشی میزان یا درجه ای است که یک سازمان هدفهایش را تحقق بخشد (رضایت ذی نفعان، معلمان، اولیا دانش آموزان، دانش آموزان)
1-6-2 تعاریف عملیاتی متغیرها
1- در این پژوهش تیپهای شخصیتی مدیران به وسیله پرسشنامه مایرز- بریگز فرم G سنجیده میشود. و منظور از تیپهای شخصیتی موارد ذیل است.
ESTJ: نمره ایست که آزمودنی در پاسخ به سوالات در ردیفهای E، S، T، و J به دست میآورد و چنانچه آزمودنی نمرات بیشتری را در ردیفهای فوق نسبت به سایر ردیفهای پرسشنامه کسب نماید در این تیپ قرار میگیرد.
ISTJ: نمره ایست که آزمودنی در پاسخ به سوالات در ردیفهای I، S، T و J به دست میآورد چنانچه آزمودنی نمرات بیشتری را در ردیفهای فوق نسبت به سایر ردیفهای پرسشنامه کسب نماید در این تیپ قرار میگیرد.
ESTP: نمره ایست که آزمودنی در پاسخ به سوالات در دریفهای T, S, E و P به دست آورد چنانچه آزمودنی نمرات بیشتری را در ردیفهای فوق نسبت به سایر ردیفهای پریسشنامه کسب نماید در این تیپ قرار میگیرد.
ISTP: نمره ایست که آزمودنی در پاسخ به سوالات در ردیفهای T, S, I و P به دست میآورد چنانچه آزمودنی نمرات بیشتی را در ردیفهای فوق نسبت به سایر ردیفهای پرسشنامه کسب نماید در این تیپ قرار میگیرد.
2- اثر بخشی: دراین پژوهش اثر بخشی توسط پرسشنامه ی محقق ساخته مورد سنجش قرار میگیرد و پس از نمره گذاری با استفاده از نمرات به دست آمده پرسشنامه% 25 از نمرات بالا به عنوان اثر بخشی بالا،% 25 از نمرات پایین به عنوان اثر بخشی پایین و%50 به عنوان متوسط لحاظ میشود.
1-7- تعاریف اصطلاحات
سازمان: سازمان سیستمیاست که فعالیتهای دو یا چند نفر در آن به منظور خاصی هماهنگ شده است،
چستر بارنارد(غنوی 1377)
سازمان آموزشی: یک نهاد اجتماعی است که در یک جامعه برای تامین قسمتی از نیازهای آموزشی مردم جامعه به وسیله ی عده ای از همان مردم تاسیس میشود.
(میر کمالی 1378)
مدیران مدرسه: افرادی که با ابلاغ رسمیاز سوی مسئولین مناطق یا ادارات آموزش و پرورش برای اداره واحدهای آموزشی حداقل به مدت یکسال تحصیلی گمارده شده و تحت عنوان مدیر دبستان فعالیت مینمایند. (میرکمالی 1378)
تیپ: مقصود از تیپ الگوی صفات ثابت یا ویژگیهای دیگری است که به عنوان معیاری برای طبقه بندی اشخاص در گروهها عمل میکند (افلاک سیر و همکاران 1373)
تیپ شناسی: به نقل از (دبر 1985) عبارتست از مطالعه تیپها و فرآیند طبقه بندی در نحوههای مختلف. (افلاک سیر و همکاران 1373).
فصل دوم
پیشینه تحقیق
2-1 شخصیت
شخصیت از واژه لاتین پرسونا گرفته شده است که به نقاب هنر پیشهها در نمایش اشاره دارد. روان شناسی شخصیت به آنچه معمولا به ماهیت انسان مربوط میشود میپردازد، نظریه پردازان شخصیت به کلیت انسان میپردازند و تلاش میکنند تا روابط پیچیده میان جنبههای مختلف کنش انسان و روابط پیچیده ی بین انسانها را بررسی کنند آنان معتقدند که شخصیت انسان به صورت یک کل سازمان یافته عمل میکند و در پرتو چنین کلیت و سازمانی نیز باید شناخته شود. در لغت شخصیت این معنا مستتر است که هر فردی واحد منحصر به فرد و به اصطلاح عوام تک است و هیچ شخص دیگری را نمیتوان یافت که کاملا شبیه او باشد.
2-2 تعاریف شخصیت
هر فرد پدیده ای منحصر به فرد و یگانه است و نظریه پردازان شخصیت میکوشند تا روابط پیچیده بین ابعادمتفاوت کردار فرد را دریابند،با مطالعه شخصیت افراد خصوصیاتی که بر اساس آن فردی از فرد دیگر متمایز میشود روشن میگردد (شاملو 1372، ص 13)
برخی از روانشناسانی شخصیت جبنههای بیوشیمیایی و فیزیولوژیک رفتار آدمیرا مطالعه کرده و روشهای مناسب آن را به کار میبرند برخی دیگر به مشاهده و بررسی رفتار مشهود فرد میپردازند برخی شخصیت را بر حسب خصوصیاتی نظیر فرآیند ناهشیاری میدانند، از جمله روانشناسی نسبی که شخصیت را بر اساس صفت بارز یا رگههای مشخص شخصیتی تفسیر و توجیه میکند کاتل میباشد. (شاملو، 1372، ص 15 و 14)
اریک فرم در تعریف شخصیت چنین میگوید: شخصیت مجموع کیفیتهای موروثی و اکتسابی است که او را منحصر به فرد میکند (لارنس، 1994)، ص 50 )
شخصیت بیانگر آن دسته از ویژگیهای فرد یا افراد است که شکل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری آنهاست. نظام مورد بررسی ما شامل تفکر، عواطف و رفتارهای بیرونی (قابل مشاهده)است، به ویژه ارتباط این سه جنبه با یکدیگر در ساختن شخصیتی بی مانند و منحصر به فرد بسیار با اهمیت است. پروین و جان (جوادی 1381) ص 4)
همچنین میتوانیم بگوییم که شخصیت مجموعه ای از ویژگیهای پایدار و بی نظیر است که ممکن است در پاسخ به موقعیتهای مختلف تغییر کند.
شولتز و سیدنی الن(محمدی 1378)، ص 15)
هنگامیکه روان شناسان درباره شخصیت صحبت میکنند. مقصودشان مفهومیپویاست که بیانگر رشد و تکامل کل سیستم روانی شخص است یعنی به جای توجه به اجزا به کل توجه میکند، تعریفی که گوردن آل پرت حدود 50 سال پیش برای شخصیت ارائه کرد هنوز زبانزد همگان است که گفت: شخصیت، همان شخصیت پویا در درون فرد است که از سیستمهای روانی و فیزیکی تشکیل شده و تنها عاملی است که تعیین کننده سازش فرد با محیطش میباشد.
رابینز (پارساییان و اعرابی1379)
شخصیت فرد مجموعه ای نسبتا با ثبات از مشخصات، تمایلات، خلق و خوی که مجموعه عوامل تعیین کننده تشابهات و تفاوتهای رفتاری است .
(سالواتور، 1989 ، صفحه 243) (نوری تاجر،1375)
یونگ شخصیت هر فرد را محصول تاریخ قرون و اعصار جدید او میداند و به نظر وی ساختار شخصیتی عبارتست از چند سیستم جدا اما مربوط به هم که مهمترین این سیستمها عبارتند از ایگو ، ناخود آگاه شخصی ، عقدههای آن ناخود آگاه جمعی ارگی تایپهای آن ارگها ، ، پرسونا ،آنیما ، سایه ، آنیموس9.
2-3 حوزههای شخصیت
حوزههایی که نظریههای شخصیت باید به آن بپردازد به شرح زیر است.
1) ساختار یا واحدها یا سنگ بنای شخصیت
2) فرآیندها یا جنبههای پویای شخصیت از جمله انگیزهها
3) نمو رشد یا این که انسان چگونه به صورت انسان ویژه ای که هر کدام از ما هستیم
4) آسیب شناسی یا ماهیت و علل کنش ناسازگار ناسازگارانه ی شخصیت
5) تغییر یا این که افراد چگونه تغییر میکنند و چرا بعضی اوقات در برابر تغییر مقاوم هستند و یا قادر به تغییر نیستند.
2-3-1 ساختار
نظریههای شخصیت را میتوان با توجه به مفاهیمیکه برای پاسخگویی به سوالات چه چیز، چطور، چرا به کار میبرند مقایسه کرد در واقع مفهوم ساختار به جنبههای پایدارتر مقاوم تر و شخصیت اطلاق میشود در این برداشت ساختارها با اجزاء بدن یا مفاهیم مثل اتم و مولکول قابل مقایسه اند مفاهیمی ساختاری مفاهیمی مثل پاسخ، عادت، صفات و تیپ را در نظر میگیرد.
مفهوم تیپ با دسته بندی تعداد قابل توجهی از صفات مختلف معنی پیدا میکند و در مقایسه با مفهوم صفت به نظم و عمومیت بیشتری در رفتار دلالت میکند وقتی فردی درجه ای از صفت خاصی را دارد در تیپ خاصی قرار میگیرد مثل تقسیم بندی افراد به درونگرا و برون گرا یا طبقه بندی افراد بر حسب این که به دیگران گرایش دارند یا دوری میکنند.
پروین و جان (جوادی 1381)
2-3-2 فرآیند
به جز روش ساختاری میتوان آنها را از نظر مفاهیم پویا و انگیزشی مورد استفاده در توجیه رفتار نیز باهم سنجید سه نوع مفهوم سازی در انگیزش مورد توجه روان شناسان شخصیت بوده است انگیزههای مبتنی بر لذت، انگیزههای رشد، (خود شکوفایی) و انگیزههای شناختی.
انگیزههای لذات گرایانه بر کسب لذت و دوری از درد استوار است که خود به دو دسته کاهش کنش و الگوهای مشوق تقسیم میشوند در کاهش تنش این نیازهای زیستی درون ارگانیسم هستند که موجب تنش میشوند و فرد با ارضاء این نیازها در صدد کاهش تنش بر میآید، اصطلاح سائق معمولا در مورد این تنشها معنی پیدا میکند. در مقابل این الگوها الگوهای مشوق قرار میگیرد که بر هدفها، نتایج و انگیزههایی که فرد در جستجوی آنهاست تاکید میشود.
دسته دوم نظریههای انگیزش بر تلاش ارگانیسم در دستیابی به رشد و خود بسندگی تاکید دارند. در این دیدگاه افراد در جستجوی رشد و به منصه ظهور رساندن توانائیهای خود هستند حتی اگر به قیمت افزایش تنش تمام شود.
دسته سوم نظریههای انگیزشی نظریههای شناختی هستند، در این نظریهها انگیزش، بر تلاش انسان در درک و پیش بینی رویدادهای جهان تاکید میشود. بر اساس این نظریهها فرد به جای جستجوی لذت یا خود- بسندگی، نیاز به ثبات یا دانستن دارد.
2-3-3 رشد و نمو
یکی دیگر از مباحث مهم در روانشناسی شخصیت تاکید بر تفاوتهای فردی ور شد ویژگیهای منحصر به فردی است که موجب بالندگی ما شده است. معمولا عوامل تعیین کننده شخصیت به دو گروه تعیین کننده ی ارثی و محیطی تقسیم میشود.
- عوامل ارثی نقش عمده ای در تعیین شخصیت دارند و این تاثیر به خصوص در مورد ویژگیهایی است که خاص هر فرد است تحقیقات اخیر ثابت کرده اهمیت عوامل ارثی در ویژگیهایی چون هوش و خلق و خو بیشتر است تا آرمان و باورها و در کل ژنها در ساختن موارد اشتراک و تفاوتهای افراد نقش مهمی به عهده دارند.
- تعیین کننده محیطی و تاثیرات آن موجب شباهت افراد به یکدیگر میشود، همین طور تجارب افراد موجب میشود که هر یک، موجودی منحصر به فرد باشند در این میان فرهنگ بسیار حائز اهمیت میباشد، هر فرهنگ دارای باورها، شعائر و الگوهایی از رفتارهای اکتسابی است که نهادینه شده و مورد تایید قرار گرفته است. یعنی اکثر اعضاء یک فرهنگ، خصوصیات مشترکی را دارا هستند. فرهنگ بر کلیه جنبههای زندگی ما موثر واقع میشود، یعنی بر نحوه بیان نیازهایمان و نیز راههای ارضاء آنها، تجارب ما از هیجانهای مختلف و نحوه بیان احساسات خود، نوع رابطه ما با دیگران و خودمان، غم و شادی، چگونگی کنار آمدن با مرگ و زندگی و دید ما نسبت به سلامت و بیماری اثر میگذارند.
طبقه بندی اجتماعی که در نتیجه ی عضویت فرد در فرهنگ ایجاد میشود، بدون توجه به گروه اجتماعی فرد جنبههای کمیاز شخصیت قابل درک است. طبقه اجتماعی فرد از اهمیت ویژه برخوردار است عوامل تشکیل دهنده طبقه ی اجتماعی در تعیین پایگاه اجتماعی فرد نقشی که ایفا میکند، وظایفی که بر عهده دارد و امتیازاتی که از آن برخوردار است تاثیر میگذارد. خانواده نیز صرف نظر از شباهتهایی که به وسیله ی عوامل محیطی به وجود میآید، مانند عضویت در یک فرهنگ، طبقه ی اجتماعی به تنوع قابل توجهی در عملکرد شخصیتی اعضاء منجر میشود والدین گرم و مهربان یا سرد و خشن میتوانند حمایت مفرط و یا حس مالکیت یا استقلال را ایجاد کنند والدین حداقل به سه شیوه تعیین کننده بر فرزندان خود تاثیر میگذارند.
1- با رفتارهای خود موقعیتهایی میآفرینند که رفتارهای خاصی را در فرزندانشان بر میانگیزانند مثلا ایجاد ناکامیبه پرخاشگری منجر میشود.
2- سر مشقهایی برای همانند سازی کودکانند.
3- به طور انتخابی، بعضی از رفتارها را تشویق میکنند.
گروه همسالان پاسخی است که میتوان به سوال تفاوت کودکان در یک خانواده داد محیط خانوادگی مشترک و شخصیتهای متفاوت نشان دهنده ی این واقعیت است که چیزهایی که کودکان از خانواده میآموزند در برابر تاثیرات گروه همسالان محو میشوند این گروه همسالان است که فرد برای پذیرش قوانین و رفتارهای جدید اجتماعی آماده میکند و تجاربی را فراهم میکند که تاثیرات طولانی و پایدار بر شخصیت میگذارد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 232 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
بررسی رابطة بین منبع کنترل و رضایتزناشویی در زنان متأهل شاغل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران
مقدمه
خانواده این واحد به ظاهر کوچک اجتماعی، از ارکان عمده و از نهادهای اصلی هر جامعه به شمارمیرود در واقع هر خانواده را باید خشت بنای جامعه و کانون اصلی سنت و رسوم و ارزشهای والا و مورد احترام و شالودة مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط خویشاوندی، مبدأ بروز و ظهور عواطف انسانی و کانون صمیمانهترین روابط میان افراد و مهد پژروش فکر و اندیشه و اخلاق و روح انسان به حساب آید. تا آنجایی که نشانی از حیات انسانی ملاحظه شده و خانواده وجود داشته باشد. (توسلی 1368)
نهاد خانواده از جمله عمومیترین نهادهای اجتماعی است که معمولاً در تمام جوامع وجود دارد و مهمترین تکیهگاه و محور اجتماعی است در حقیقت فرد در خانواده متولد میشود و در سازمان خانواده زندگی میکند و در مواقع نیاز، به خانواده روی میآورد و در پرتو خانواده سکون و آرامش مییابد. بسیاری از پژوهشگران خانواده، رابطة زوجی را مهمترین رابطة خانوادگی میدانند آنها معتقدند که ازدواج موفق و رضایتبخش موجب ثبات عملکرد خانواده، کفایت اعضای خانواده در مشکلگشایی و سلامت روانی کودکان و ایفا نقش مناسب خانوادگی و بین فردی میشود. (نوربالا و مراحی، 1373)
موفقیت در ازدواج و زندگی زناشویی به عوامل زیادی از قبیل، میزان آمادگی برای ازدواج، تحصیلات، زمینه قبلی و خانوادگی فرد، بحرانهای تجربهشده ، نوع و کیفیت الگوی قدرت حاکم بر خانواده قبلی، سن ، سلامت ، شخصیت ، درآمد و غیره و کیفیات و خصوصیاتی از جمله: تعهد، حساسیت سخاوت، ملاحظه و صمیمیت ، وفاداری، مسئولیت، اعتماد و اطمینان بستگی دارد.
زن و شوهر در رابطه با یکدیگر نیاز به حسن تفاهم، همکاری و انعطافپذیری دارند و در صورت وجود این خصوصیات و تقویت آنهاست که ازدواج به بلوغ و شکوفایی میرسد. چه بسیار زنان و شوهرانی که زندگی زناشویی سعادتمندی را انتظار داشتهاند و کارشان به ملامت کشید و اکنون در کسالت زندگی میکنند و چه بسیار زنان و شوهرانی که قبلاً در تمام موارد زندگی مشترک به تفاهم رسیده و اکنون به عدم تفاوت مطلق رسیدهاند.
چگونه است که زن و شوهر از توهم به بیماری، از شیفتگی به بیزاری و از رضایت به نارضایتی مطلق میرسند. (بک ، ترجمة قراچهداغی، 1373)
زمینههای دیگر نیز مانند نحوة گذران اوقات فراغت با یکدیگر، تقسیم کار، نگهداری از بچهها، روابط جنسی، مسائل مالی، مسئلة اقوام همسر و روابط با آنان و ... میتواند موجبات نارضایتی از زندگی زناشویی در زن و شوهر شود زن و شوهر در رابطهشان با یکدیگر نیاز به حسن تفاهم، همکاری و انعطافپذیری دارند و در صورت وجود این خصوصیات و تقویت آنهاست که ازدواج به بلوغ و شکوفایی میرسد. (همان منبع)
یکی از مسائل عمده در روانشناسی خانواده این است که فرد بر آنچه در خانواده اتفاق میافتد تأثیر میگذارد و تأثیر میپذیرد، در رابطه با چرایی رفتار و اینکه اساساً چرا انسان به اینگونه رفتار میکند، پاسخهای متفاوتی در گذشته به آن داده شده است، میتوان از غریزه، سایق، گرایش به لذت و اجتناب از درد، نیاز به تعادلجویی یا به طور کلی مبحث نیازها و تاریخچه تقویتها در گذشته و رفتار قبلی انسانها نام برد.
اسنادی علّی شناسایی شده نقش با اهمیت را در رفتارهای مختلفی مانند روابط بین زوجین در خانواده، ورزش و فعالیت فیزیکی، تعارض و کشمکش بین فردی، رفتارهای بهداشتی و غیره داشته است. عملکرد فقط شاخص قابل مشاهدة انگیزش پیشرفت است و انگیزش به وسیلة یک نظام پیچیدهای از افکار و احساسات حمایت میشود. هنگامی که از یک مسئله مانند ازدواج و زناشویی موفق میشویم یا شکست میخوریم به طور طبیعی در مورد اینکه چه چیز در پشت موفقیت یا شکست ما قرار دارد به تفکر میپردازیم ما تخصیص مسئولیت و درک دلایل عملکردمان توجه داریم. یعنی دربارة اینکه چه کسی یا چه چیزی مسئول بوده و چگونه عملکرد داشتهایم به اسناد میپردازیم.(لطفآبادی و همکاران 1376)
اسناد یکی از نظریههای جدید انگیزشی و از نظریههای شناختی روانشناسی انگیزشی است. یکی از فرضهای عمدة نظریة اسناد این است که جستجو برای درک و فهم امور و علل رویدادها مهمترین منبع انگیزشی انسان است، بنابراین هدف این نظریه پیدا کردن راههایی است که در آن افراد به توضیح و تبیین رویدادها و روابط علت و معلول بین آنها میپردازند. اسناد یا نسبت دادن به علتهایی که فرد برای رویدادها یا نتایج اعمالش برمیگزیند و جنبة استنباط شخصی دارند، اشاره میکند و اجزاء مهم نظریة اسناد عبارتند از :
1- تبیینهای فرد برای علل موفقیتها و شکستهای خود
2- نقش واکنشهای عاطفی حاصل از این استنباطها در تعیین رفتارهای بعدی
3- ویژگیهای این تبیینها یا استنباطهای علّی.
تبیینهایی که افراد به طور معمول برای موفقیت و شکستهای خود انتخاب میکنند به توانایی شخص، سعی و کوشش، سطح دشواری تکلیف، بخت و اقبال، حالت روحی و بیماری و افراد دیگر نسبت داده میشود. این تبیینها یا استنباطهای علّی در ابعاد یا ویژگیهای منبع علیت، ثبات و کنترلپذیری متفاوتند. این ابعاد یا ویژگیها انتظارات متفاوتی برای آینده در فرد ایجاد میکنند و منجر به واکنشهای عاطفی متفاوتی میشوند که اینها هم به نوبة خود رفتار آتی فرد را دستخوش تغییر میسازند. (سیف، 1370)
اینگونه اسناد به تحوی منظم با انواع مختلف رفتارهایی که در پی آنها هستند ارتباط دارند. اسناد همچنین منبع احساسات خوب، بد یا بیتفاوتیهای پس از موفقیت و شکست است یعنی این اسناد نتایج عاطفی(هیجانی) دارند.
با توجه به اینکه اسناد هم در رفتارهای بعدی و هم در احساسهای ما مؤثرند، و از طرف دیگر رفتارهای زوجین در خانواده در رضایت آنها از همدیگر تأثیر دارد لذا به مطالعة دقیق آنها نیازمندیم.چگونگی طبقهبندی اسناد میتواند در عملکرد زوجین نسبت به هم دیگر مؤثر واقع شود اگر زن یا شوهر بر این باور باشند که بین رفتارشان و نتایج به دست آمده ارتباط یا وابستگی وجود دارد، دارای سویگیری کنترل درونی هستند یعنی آنها باور دارند که توان تأثیرگذاری بر دنیای خود را دارند، باور دارند که اعمال آنها آنچه را که اتفاق میافتد تغییر میدهد در مقابل همسرانی که معتقدند بدون قدرت و ناتوان هستند آنچه اتفاق میافتد با آنچه انجام میدهند ارتباط ندارد دارای سوگیری بیرونی هستند. آنها گرایش دارند تا فکر کنند که دلیلی بر صرف انرژی و تلاش در رفتارشان وجود ندارد زیرا که چه تلاش کنند و چه تلاش نکنند نتایج فرق نمیکند. موفقیت یا شکست و اسنادی مربوط، تأثیر پایداری بر عزتنفس، مفهوم خود، انتظارات فرد در بارة نتایج اعمال او در آینده، بر جای میگذارد. (همان منبع)
و لذا با توجه به مطالب یاد شده در پژوهش حاضر قصد آن میرود که تأثیر اسنادی علّی درونی و بیرونی در رضایت زناشویی مورد مطالعه قرار گیرد.
بیان مسئله
روابط میان افراد خانواده به سلامت محیط خانواده کمک میکند. تفاهم میان خانواده منجر به احساس رضایتمندی از زندگی زناشویی میشود، در غیر این صورت خانواده با مشکل موجه میشود. (بنیاسدی، 1375)
مسأله بررسی اسنادی علّی و ارتباط آن با رضایت زناشویی موضوع این پژوهش است، موضوع اسناد از زمانهای بسیار قدیم و دهة 1960 نظر بسیاری از روانشناسان را به خود جلب کرده و این موضوع پژوهشهای گستردهای را به خود اختصاص داده است. همچنین امروزه نه تنها در بررسی علمی رفتار بلکه در زندگی روزمره به طور مداوم، دانشپژوهان با پرسشهایی از قبیل انگیزههای اصلی کشش و کوشش آدمی چیستند؟ روبهرو هستند که پاسخ به این سؤال که آیا بین شیوههای اسنادی علّی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد یا نه؟ میتوان گفت هر چند شواهد نشان میدهد که عوامل کلاسیک چهارگانه هایدر (1958) یعنی توانایی، کوشش، شانس، دشواری تکلیف جزء مکررترین تبیینهای عرضه شده برای موفقیت در امر ازدواج و زناشویی میتواند باشد.
شیوههای اسناد در جنس مذکر و مؤنث دارای اهمیت بوده، این سؤال را در ذهن مطرح میکند که آیا بین آنها تفاوتی وجود دارد «براگنر و هوستون» (1993) از بررسی خود نتیجه گرفتند که پسران یک نوع اسناد را به کار میبرند که باعث خودافزایی (خودتعالی) میشود در صورتی که دختران نوعی از اسناد را به کار میبرند که باعث خودویرانسازی میشود. (همان منبع)
با توجه به موارد فوق در این مطالعه در پی آن هستیم که مشخص سازیم آیا شیوههای اسنادی زوجین یعنی نسبت دادن علت شکستها و موفقیتهای خود به علل درونی ـ بیرونی ، با رضایت زناشویی آنان رابطه وجود دارد. به عبارت دیگر آیا بین سبک اسناد و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد یا نه؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
مشاوران و روانشناسان بر این نظرند که یکی از دلایل ایجاد مشکلات گوناگون در افراد (اعم از مشکلات زناشویی)، استفاده نادرست از شیوههای اسناد علّی است استفادة نادرست از شیوههای اسناد علّی منجر به ایجاد احساس عدم کفایت و کاهش عزّتنفس و در نتیجه کاهش عملکرد میگردد. علاوه بر این تحقیقات نشان میدهند که شیوههای اسناد علّی با متغیرهایی نظیر اضطراب ، افسردگی، استرس و دیگر نشانههای رواننژندی یا روانپریشی ارتباط دارد و با تعدیل و اصلاح این شیوهها، سلامت روان و بهداشت روانی فرد در جامعه بهبود مییابد لذا شناسایی و بررسی شیوههای اسنادی علّی افراد در توصیف و چگونگی عملکرد آنها اهمیت بسزایی دارد. بررسی اسنادی علّی و ارتباط آن با میزان رضایتزناشویی موضوع اصلی این پژوهش است.
موضوع اسناد از دهة 1960 به بعد پژوهشهای گستردهای را به خود اختصاص داده است و اکثر پژوهشگران معتقدند افرادی که بدنبال کشف علل بازده رفتار خود میباشند نه فقط به عواقب رفتارهای خود حساس هستند بلکه دربارة علت این عواقب خاص نیز دست به جستجو میزنند. این جستجوگری در حیطة تحلیلهای اسنادی است بنابراین مبحث اسناد به عنوان یکی از مقولات مهم روانشناسی تربیتی امروزه در بین روانشناسان جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است.
محیط روانی خانواده را میتوان خمیرمایة هیجانی آن دانست که هر یک از افراد خانواده در آن سهمی داشته و تحت تأثیر آن قرار میگیرند. همچنین خانواده به عنوان اولین پایگاه تربیت فرزندان نقش مهمی را ایفا میکند. بنابراین خانواده وجه سالم آن جهت تربیت این نیرو از اهمیت زیادی برخوردار است.(صدقپور، 1373)
با توجه به اهمیتی که جوامع امروزی برای تداوم و بقای خانواده و سلامت و بهداشت روانی اعضاء آن قائل است، بررسی و تحقیق بر روی عواملی که سلامت خانواده، رضایتزناشویی را تهدید میکند، کاملاً لازم و ضروری به نظر میرسد. از جمله عواملی که رضایت زناشویی را تحت تأثیر قرار میدهد اسناد علّی (درونی و بیرونی) است که این امر خود بر اهمیت موضوع و ضرورت مطالعة آن میافزاید و لذا مطالعة رابطة بین اسناد علّی (درونی و بیرونی) از اهمیت بالایی برخوردار است.
هدف تحقیق
در پژوهش حاضر سعی بر این است تا رابطة بین منبع کنترل و رضایتزناشویی در زنان متأهل شاغل که در دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385 مشغول تدریس هستند مورد بررسی قرار گیرد و مشخص شود که آیا زنانی که دارای منبع کنترل درونی هستند و معتقدند که سازندگان اصلی زندگی خود هستند رضایت زناشویی بیشتری دارند یا زنانی که دارای منبع کنترل بیرونی هستند و معتقدند که هیچ نقشی در زندگی خود ندارند و موفقیت و عدم موفقیت خود را به تقدیر یا شانس یا عوامل خارجی نسبت میدهند بنابراین پژوهش حاضر اهداف ویژة زیر را دنبال میکند:
1- بررسی میزان رضایت زناشوی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقة 3 آموزش پرورش شهر تهران در سال 1385
2- بررسی نوع منبع کنترل در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقة 3 آموزش و پرورش در سال 1385
3- بررسی ارتباط بین منبع کنترل و میزان رضایت زناشویی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران سال 1385
سؤالات تحقیق
1- میزان رضایت زناشویی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385 به چه میزان است؟
2- منبع کنترل در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385 چیست؟
3- آیا نوع منبع کنترل افراد بر روی میزان رضایت زناشویی آنها تأثیر معناداری میگذارد؟
فرضیة تحقیق
میزان رضایت زناشویی در زنانی که منبع کنترل درونی دارند بیشتر از زنانی است که منبع کنترل بیرونی دارند.
موضوع تحقیق
بررسی رابطة بین منبع کنترل (بیرونی ـ درونی) با رضایت زناشویی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385
تعریف متغیرها
تعریف نظری
منبع کنترل منظور از منبع کنترل این است که شخص تا چه اندازه باور دارد که میتواند بر زندگی خود تأثیر داشته باشد منبع کنترل میتواند درونی یا بیرونی باشد. (طباطبایی، 1375)
منبع کنترل بیرونی کسانی که منبع کنترل بیرونی دارند معتقدند آنچه بر سر آنها میآید اصولاً محصول شانس، تصادف یا نتیجة اعمال مردمان دیگر است.(طباطبایی ،1375)
منبع کنترل درونی کسانی که منبع کنترل درونی دارند معتقدند که سازندگان اصلی زندگی خود هستند. (طباطبایی ، 1375)
رضایت حالتی هیجانی که با رسیدن به یک هدف پدید میآید. در کار درمانی این اصطلاح به معنی رضایت در ارتباط با پیشرفت در یک فعالیت یا زمینة مورد علاقه به کار میرود. (پورافکاری، 1373)
رضایت از زندگی زناشویی در رضایت از زندگی زناشویی ، احساس خوشایندی ، رضایتمندی و لذت تجربه شده به وسیلة یک زوج هنگامی که تمام جنبههای زندگی زناشویی خود را مورد توجه قرار میدهند. (اولسون ، 1988)
تعریف عملیاتی :
1- منبع کنترل برای سنجش منبع کنترل درونی و بیرونی از آزمون راتر استفاده میکنیم. در این آزمون نمرة 9 و بالاتر در این مقیاس نشانگر جهت گیری درونی (منبع کنترل درونی) و نمرة پایین 9 نشانگر جهتگیری بیرونی (منبع کنترل بیرونی) میباشد.
2- رضایت زناشویی برای سنجش رضایت زناشویی از آزمون Enrich استفاده میشود.
• نمرههای کمتر از 30 نشانگر نارضایتی شدید همسران از روابط زناشویی است.
• نمرههای بین 30 تا 40 نشانگر عدم رضایت از روابط زناشویی همسران است.
• نمرههای بین 40 تا 60 نشانگر رضایت نسبی و متوسط از روابط زناشویی همسران است.
• نمرههای بین 60 تا 70 نشانگر رضایت زیاد همسران از روابط زناشویی است.
• نمرههای بالاتر از 70 نشانگر رضایت فوقالعاده از روابط زناشویی همسران است.
تعاریف و مفاهیم اسناد:
نظریه اسنادی چیست؟ نظریة اسناد با فرایندهایی سروکار دارد که بوسیلة آن فرد پدیدهها را بعنوان علّتی از محیط نسبتاً ثابتی تفسیر میکند. بنابراین نظریهپردازان اسنادی با سؤالات «چرا» یا «روابط بین پدیده»،"اثر"و "دلایل" یا (عوامل مسئول) برای آن پدیدة سرو کار دارند. ادراک علیّت ، یک اسناد تحمیل شده بوسیلة ادراک کننده است. علتها بخودی خود به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند بطور مثال وقتی یک نفر روی انگشت پای شما ایستاده است فقط میتوانید نتیجه بگیرید که او ناراحت است یا اینکه بطور تصادفی این کار را انجام داده است.
فرض اساسی نظریهپردازان اسنادی اینست که (بشر برای رسیدن به مهارت شناختی بوسیلة ساختار علّی محیطش، برانگیخته میشود او میخواهد بداند که چرا یک پدیده اتفاق میافتد از چه منبعی، حالتی یا انگیزة رفتار بوجود میآید.
و اینرا تحلیل خود را از انگیزش با این فرض شروع میکند که مردم حتماً علت شکست یا موفقیت خود را به عوامل زیر نسبت میدهند.(طباطبائی، 1381)
1- خوششانسی یا بدشانسی
2- دشواری یا آسانی تکلیف
3- حمایت مردم یا رفتار غیردوستانة آنها
4- میزان تلاش و کوشش یا عدم تلاش
5- میزان توانایی خود
بر اساس نظریه اسنادی ، موفقیتها و شکستهای قبلی در تکالیف نه تنها مستقیماً بر ادراکات شخص از شایستگی و در نتیجه بر انگیزش بعدی او در نتایج مشابه تأثیر میگذارند، بلکه اسناد شخص را برای موفقیتها و شکستهایش بر انتظارات او برای موفقیت در آینده و در نتیجه در انگیزش او تأثیر میگذارد یعنی باورهای فرد در بارة علت شکست یا موفقیت برای درک موفقیّت بعدی از خود موفقیتها و شکستها مهمتر هستند، برای مثال شاگردی که در امتحان ریاضیات شکست میخورد، امکان دارد معتقد باشد که شکست او بخاطر تنفّر معلم از اوست و به این وسیله مسئوولیت پاسخهای مشابه خود را بر عهده نگیرد یا ممکن است اعتقاد داشته باشد که او ریاضی را خوب نفهمیده است.
هر کدام از این اسناد برای شکست نتایج متفاوتی برای انتظارات عملکرد او در آزمونهای ریاضی در آینده خواهند داشت بر اساس نظریة واینر، افراد بطور کلی شکستها و موفقیتهای خود را به یکی از چهار علت توانایی خود، دشواری تکلیف و خوشبختی و یا کمک غیرعادی دیگران، اسناد میدهند . این چهار اسناد میتواند در 3 بُعد مشخص کرد که به روشن شدن چگونگی تأثیرآ نها بر انتظارات فرد برای موفقیت آینده تأثیر میگذارد که آنها را میتوان به اسناد درونی یا بیرونی، طبقهبندی کرد، اسناد درونی مربوط به خود فرد میشود در حالیکه اسناد بیرونی مربوط به عوامل بیرونی و غیرمرتبط با خود فرد میباشند، توانایی و تلاش اسناد درونی هستند زیرا آنها مستقیماً به فرد مربوط هستند در حالیکه میزان دشواری تکلیف و خوشبختی اسناد بیرونی هستند.
علاوه بر این، اسناد را میتوان به بعد ثباتپذیری و ثباتناپذیری تقسیم کرد.
اسناد ثباتپذیری یا (پایدار) در طول زمانها و موقعیتهای گوناگون باقی میماند. در حالیکه اسناد ثباتناپذیر(ناپایدار) در طول زمان و مکان تغییر میکند یا در نوسان است.
مردم معمولاً توانایی را یک ویژگی ثابت در نظر میگیرند. در مقابل تلاش به عنوان یک ویژگی شخصی ناپایدار در نظر گرفته میشود. بسیاری از مردم که به خوشبختی استناد میکنند آن را قابل تغییر میدانند (همان منبع).
نظریة اسنادی بر این باور است که رفتار برانگیخته شده از دو منبع انرژی دریافت میکند، بدین قرار :
1- سرچشمة ذاتی : نیروهای زیستشناسی رفتار را برای رسیدن به موفقیت و پرهیز از شکست سوق میدهند (اتکسیون و هیلگارد، 1983 ترجمه براهنی).
2- تعامل هیجانی: ارزیابی شناختی انسان از پیشرفتها و عقبماندگیهای گذشته، همچنین جهت رفتار برانگیخته شده مثل هدفهایی که دنبال میکنیم از 3 منبع زیر تأثیر میپذیرد.
1- تجربة قبلی با تکلیف یا تکلیف مشابه
2- اسناد علّی موفقیتها یا شکستها که در طی این تکالیف ساخته میشوند
3- انتظارات دربارة موقعیتهای مشابه بعدی.
واینر عقیده دارد اسنادهای افراد از 3 منبع سرچشمه میگیرند:
1- اشاره یا نشانههای موقعیتی : تعداد متنوعی از اطلاعات در هر موقعیت یادگیری به تصمیمگیری یاد گیرنده در بارة اینکه چرا قوی یا ضعیف بودهاند کمک میکنند این اشارهها عبارتند از :
الف: تجارب با تکلیف یا تکالیف مشابه
ب : موقعیت خود و همسالان
ج : زمان گذرانده شده برای تکلیف
د : مقدار کمک درک شده در طی فعالیّت
2- عقاید قبلی با طرح علّی : معلمان و شاگردان، عقایدی دربارة شکست یا موفقیّت دارند که اینها را از خلال تجارب، خواندن، گوش دادن به والدین یا متفکّران مشهور کسب میکنند. بعضی از فراگیران معتقدند که تلاش کلید موفقیّت است در حالیکه بعضی دیگر مخالفند.
3- ادارک خویشتن: فراگیرانی که عزّتنفس بالایی دارند ریشة موفقیت خود را در کوشش و توانایی میدانند نه در درجة دشواری یا خوشبختی.
فراگیرانِ دارای انگیزش بالای پیشرفت، کوشش را به عنوان کلید موفقیت خود میدانند در حالیکه افرادی که دارای انگیزش پایین هستند اغلب شانس (خوشبختی) یا میزان دشواری تکلیف را علت موفقیت یا شکست خود میدانند (طباطبایی، 1381).
هر دو مورد خوشبختی و شانس و دشواری تکلیف از لحاظ تجربی به یک شیوه طبقهبندی شدهاند، بیرونی ، ناپایدار و غیرقابل کنترل.
شخص ممکن است بپذیرد که خوشبختی را میتوان درونی و ثابت در نظر گرفت همانطوری که در اصطلاح «فرد خوشبخت» به کار رفته است نشان میدهد این یک صفت است. شانس در مقایسه با خوشبختی بیشتر معنی صریح، تصادفی و اتفاقی را میرساند، با اینحال با توجه به تحقیقات ، از میان 7 اسناد، خوشبختی پیشبینی ناپذیرترین و بعد از آن شانس پیشبینی ناپذیر بوده است. یافتة جالب اینکه هر دو مورد خوشبختی و شانس نه به عنوان عمومی و نه به عنوان جزیی طبقه بندی شدهاند. این یافته تصادفی و اتفاقی بودن این دو اسناد را میرساند این احتمال همواره وجود دارد که کنترلپذیری با پیشبینی اشتباه گرفته شود در هر نمونهای که تفاوت میان کنترلپذیری و پیشبینی پذیری از لحاظ آماری معنیدار بوده و درجهبندیهای کنترلپذیری برای اسنادها ( مثل خلق و خو یا مهارت، دانش، تلاش و کمک) وجود داشت است، درجهبندی پیشبینیپذیری کمتر از کنترلپذیری بوده است.
از دیدگاه علمی ، فرد انتظار دارد که پیشبینیپذیری بر کنترلپذیری مقدّم باشد شخص قبل از اینکه قادر به کنترل باشد باید قادر به پیشبینی باشد. ظاهراً این دو بعد مستقل از یکدیگر عمل میکنند، شخص میتواند هم پیشبینی و هم کنترل کند میتواند پیشبینی کند امّا کنترل نکند، میتواند کنترل کند امّا پیشبینی نکند و شخص نه قادر به کنترل و نه قادر به پیشبینی است. البته موارد ناتوانی برداشت افراد درونی یا بیرونی بودن یک اسناد نیز مسألهای تعیین کننده است برای نمونه اگر چه منطقی به نظر میرسد خوشبختی را به عنوان یک علّت بیرونی طبقهبندی کنند ولی افرادی نیز وجود دارند که خوشبختی را به عنوان یک علت درونی تصوّر کنند (مثلاً جملة؛ شما خوشبختی را خودتان میسازید) ممکن است بعضی از افراد بر این باور باشند که توانایی را میتوان بهبود بخشد (بر خلاف استعداد درونی که نمیتوان آن را بهبود بخشد) بنابراین ادراکات اسناد کننده نیز مهم است (همان منبع).
همچنین طبق بررسیهای انجام گرفته نسبت انسان با طبیعت بر حسب گسترش دانش انسان در خصوص پدیدههای مادی پیوسته در حال تغییر است. اسکینر (1971) در کتاب « فراسوی آزادی و منزلت» با طرح «انسان با قبول این واقعیت که بواسطة نیروهای خارج از خودش کنترل میشود باید از خود تعیینکنندگی دست بردارد.» در حقیقت بر این باور است که میتوان گرایشها و امیال انسانی را بیآنکه درگیری اریابیهای درونی گردند بر حسب تقویتهای مناسب اجتماعی از بیرون کنترل کرد. این ایده در مقابل موضعگیریهایی قرار میگیرند که با استناد به کنترل درونی بر خود هدایتگری فرد تأکید میکنند بدین نحو مفهوم منبع کنترل و تئوریهای مربوط به آن قدم به میدان میگذارد.(غفوری ، 1376)
مفهوم منبع کنترل و مبانی تئوریک اسنادها:
مفهوم منبع کنترل به شکلهای بسیاری در سراسر تاریخ بشری ظاهر شده است، تراژدیهای یونان باستان آکنده از پندارهای درماندگی بشر در برابر خدایان و یا سرنوشت بود. نمایشنامههای شکسپیر هم نمایشگر سرنوشت محزون از پیش تعیین شده و هم نمایانگر ارادة آزاد است («گناه بروتوس عزیز، نه در ستارگان بلکه در خود ماست» ژولیوس سزار) (همان منبع).
فیلسوفان با مفهوم منبع کنترل تحت عنوان جبرگرایی در برابر ارادة آزاد، دست به گریبان بودهاند، جامعهشناسان آن را بعنوان خودمختاری در برابر از خودبیگانگی و یا ناتوانی نام بردهاند و روانشناسان از آن بعنوان رفتارگرایی در برابر ذهنگرایی نام بردهاند (مسدد، 1379).
مفهوم منبع کنترل در بطن نظریة یادگیری اجتماعی شکل گرفته است. محرک اصلی مطالعة چنین متغیّری منبعث از دستاوردهای تحلیل از خلال رواندرماندگی بیماران بوده است. تحلیل بیماران نشان میدهد در حالیکه پارهای از بیماران از تجارب جدیدشان سود میجویند یا رفتارشان را در نتیجة تجارب جدید تغییر میدهند، پارهای دیگر با اسناد چنین تجاربی به بخت یادیگران و نه رفتار یا ویژگیهای خودشان آنها را نادیده میانگارند.
راتریکی از نظریهپردازان یادگیری اجتماعی برای تعیین این مشاهدات وارسی مداخلهگری، متغیّر انتظار را سودمند تلقّی کرد. وی و همکارانش آزمایشهایی که در باب تأثیر تقویتها بر انتظارات انجام دادند مشاهده کردند که کاهش و افزایش انتظارات به دنبال تقویتها به ماهیّت موقعیت و نیز ویژگیهای کسی که تقویت میشود بستگی دارد، به این ترتیب یک تقسیمبندی دوگانه در شکلگیری منبع کنترل از جانب آنها مطرح شد. وقتی فرد بر این باور باشد که تقویت یا پیامد یک رفتار به رفتار خود وی یا ویژگیهای شخصیاش وابسته است چنین فردی واجد کنترل درونی است در حالیکه اگر معتقد باشد که تقویت یا پیامد یک رفتار تابعی از شانس، بخت، سرنوشت، دیگران مقتدر یا آنکه منتج از شرایطی غیرقابل کنترل است دارای کنترل بیرونی است (غفوری، 1376).
از آنجا که مفهوم کنترل درونی ـ بیرونی (منبع کنترل) در چارچوب یک مفهوم کلی یعنی در ادراک کنترل قرار میگیرد بنایراین دروهلة نخست به تعاریف و مقولهبندی در باب مفهوم کنترل میپردازیم.
منبع کنترل: نظریهپردازان قلمروهای مختلف روانشناسی با توجه به رغبتهای نظری خاص هر یک سهمی در تحول و گسترش مفهوم کنترل داشتهاند، نظریهپردازان یادگیری به پژوهشهایی دربارة ترس و تنش علاقهمند بودهاند. روانشناسان اجتماعی به مطالعة فرآیندهای اسنادی گرایش داشتهاند و روانشناسان بالینی امکان مقابله با درماندگی و فقدان اعتماد به خویشتن در بیماران را مورد نظر قرار دادهاند. همچنین اکثر روانشناسان اجتماعی مفهوم کنترل را در قلمروهای مختلف روانشناسی مورد توجه قرار دادهاند با اینحال قسمت اعظم دادههای تجربی در باب کنترل از نظریه یادگیری اجتماعی راتر نشأت گرفته و در واقع مفهوم کنترل بطور عمده در چارچوب رویآورد یادگیری اجتماعی تبیین گشته است. در این بخش ابتدا با اشاره به رابطة بین شیوههای اسناد علّی و پیشرفت تحصیلی و سپس با رویآوردهای منبع کنترل که اخیراً مفهومپردازی کنترل در این چارچوب صورت گرفته است آشنا میشویم (همان منبع).
رویآوردهای منبع کنترل
الف: رویآورد اسنادی:
نظریه اسنادی یکی از رویآوردهای شناختی است که بر اساس آن درک رفتار مستلزم درک رابطة پدیدهها و علل آنهاست فرض اصلی این است که انسان برانگیخته میشود تا تسلطّی شناختی در ساختار علّی محیطش بدست آورد. از نظر هایدر بنیانگذار نظریة اسنادی، رفتار تابعی از شخص و محیط است. وی معتقد است که نیروهای بیرونی و درونی با یکدیگر ترکیب میشوند تا رفتار را تغییر دهند (همان منبع).
نظریهپردازان تئوری اسنادی نظیر برنارد و واینر (1986) تحلیل خود از انگیزش را با این فرض شروع میکنند که افراد ناچار باید در پی آن باشند که چرا موفق میشوند و چرا شکست میخورند، لذا پس از پیگردی موفقیّت و شکست خود را به دستهای از عوامل از قبیل خوششانسی، بداقبالی، دشوار بودن تکالیف یا آسان بودن آنها، دیگران مقتدر یا نداشتن دوست و غریبه بودن را به مردم با وی و تواناییهای شخص نسبت میدهند.
واینر نشان داده است که بعضی از علل مثل خستگی و کوشش، درونی و بیثبات امّا قابل تغییر هستند، یعنی فرد میتواند با کنترل ارادی میزان کوشش خود را کم یا زیاد کند، ولی خستگی به طور طبیعی قابل کنترل نیست، بدین ترتیب بعد سوّم یعنی قابلیّت کنترل وارد میدان میگردد.
در اینجا واینر، با انتقاد از مفهوم کنترل درونی ـ بیرونی به جای منبع کنترل، منبع علیّت و کنترل را به کار میگیرد. از نظر او علتی ممکن است درونی امّا غیرقابل کنترل باشد مثل استعداد ریاضی.
از این دیدگاه تبیین هیجانات بر اساس ابعاد مختلف صورت میگیرد. غرور و احساس حُرمت خود به َُبعد مسند علیّت خشم، احساس گناه، ترحّم و شرم به بعد قابلیت کنترل و بالاخره احساس ناامیدی یا (امیدواری) به ُبعد ثبات مربوط میشود. به طور کلی میتوان ابعاد منبع کنترل را به 3 دسته تقسیم نمود:
1- منبع علیّت
2- ثبات
3- قابلیت کنترل.
1- منبع علیّت : به آن دسته از علت یا عللی که مردم موفقیتها و شکستهایشان را به آن اسناد میدهند گفته میشود، ریشة این علل یا مربوط به خود فرد است یا خارج از او. تلاش و توانایی علل درونی تشریح موفقیّت یا شکست هستند که از خود شخص نشأت میگیرندن شانس یا درجة دشواری تکلیف نمونههایی از علل بیرونی هستند که ما موفقیّت یا شکست خود را به آن اسناد میدهیم.
2- ثبات : بعضی از علل اسنادی را میتوان تغییر داد، در حالیکه بعضی دیگر تغییرپذیر نیستند، برای مثال شما میتوانید میزان تلاش را که مصرف تکلیفی مینمایید، تغییر دهید یا میتوانید کمک بیشتری بگیرید همچنین میتوانید به شیوة دیگری مطالعه نمایید اینها همه اسنادهای قابل تغییرند. اگر شما شکست را به شانس و توانایی ذاتی خود اسناد دهید اینها عللی هستند که تقریباً ثابت و غیرقابل کنترل هستند.
3- قابلیّت کنترل: گاهی اوقات ما موفقیّت و شکست را به پیامدی اسناد میدهیم که خارج از کنترل ما هستند هوش نمونهای از علل غیرقابل کنترل است در صورتیکه تلاش از عللی است که میتوانیم آن را کنترل نماییم بنابراین هر اسنادی میتواند در سه بُعد طبقهبندی شود که در جدول دو بعدی شماره (1-2) و مدل سه بعدی واینر مشخص گردیده است (غفوری ن 1376).
جدول 1-2 : تعیین کنندههای ادراک شدة موفقیت و شکست
مدل سه بعدی تئوری اسنادی واینر
همچنین نظریة اسنادی رویکردی برای درک رفتار است. نظریة اسنادی با چگونگی درکانگیزش از طرف مردم و چگونگی استنتاج انگیزش فرد از رفتارش توسط یک مشاهدهگر سروکار دارد. بنابراین مفاهیم اسنادی بیشتر به ارتباط ادراک و رفتار میانفردی مربوط است و به طور کلّی (اگر چه نه به طور انحصاری) به روانشناسی اجتماعی محدود میشود به هر حال از مفاهیم اسنادی در مطالعة ادراک خویشتن و تدوین یک نظریة انگیزش فردی میتوان استفاده کرد (طباطبائی ، 1381).
ب : روی آورد عمل
تبیین باورهای کنترل در چارچوب نظریة عمل مستلزم آشنایی با مبانی این رویآورد است. در نظریة عمل اعمال به منزلة واحدهای اصلی تحلیل روانشناختی محسوب میگردند و به رفتارهای مبتنی بر قصد و معطوف به هدف اطلاق میگردند.
- چهار جنبة اساسی عمل عبارتند از:
1- ساخت دهی به رفتار به واسطة دستیابی به نوعی هدف
2- انتخاب یکی از وسایل ممکن برای دستیابی به این هدف
3- هوشیاری بالقوه نسبت به اهداف و وسایل به کارگرفته شده برای دستیابی به آن اهداف
4- پیشاپیشگری در خصوص پیامدهای اعمال توأم با قصد یا فاقد قصد و آمادگی برای قبول مسئوولیت عمل خویشتن از این دیدگاه برای مطالعة رفتار مبتنی بر قصد (عمل) باید روابط کنشی میان عاملها (من باب مثال خود فرد) هدفها و همچنین وسایل که واسطة بین عاملها و هدفها هستند در نظر گرفته شوند. در این چارچوب برای بررسی باورهایی که به کنترل و عمل مربوط میشوند یعنی باورهای مربوط به روابط میان عاملها، وسایل و هدفها، یک تقسیمبندی سهگانه را میتوان ارائه نمود. «باورهای کنترل» ، «باورهای وسیله ـ هدف» و «باورهای عامل» (غفوری ، 1376).
1- «باورهای کنترل» : به باورهایی در مورد رابطة بین عامل و هدف یا طبقهبندی از هدفها اطلاق میگردد و به منزلة انتظارات فرد(عامل) در مورد میزان تواناییاش در دستیابی به اهداف، بدون ارجاع آشکار به وسیلة مورد استفاده تعریف میگردد.
2- «باورهای وسیله ـ هدف» : به باورهایی در مورد رابطة بین وسیله و هدف اطلاق میگردد و به منزلة انتظارات فرد در مورد میزان مؤثر بودن علل بالقوه در ایجاد هدف تعریف میشود.
3- «باورهای عامل» : به باورهایی در مورد رابطة بین عامل و وسایل اطلاق میگردد و به منزلة انتظارات فرد در مورد میزان دارا بودن این وسایل تعریف میگردد.
«طرح اجمالی سه دسته در مورد روابط میان عاملها، وسایل و هدفها».
باورهای هدف ـ وسیله باورهای عامل
باورهای کنترل
«اقتباس از اسکینر، به نقل از غفوری، 1376»
بر اساس باورهای علیّت ، زیر مقولههای کوشش، اسناد شخصی (توانایی) نیروهای محیطی (دیگران مقتدر)، دشواری تکلیف، شانس و سرنوشت و دیگر عوامل غیرقابل پیشبینی قابل توجهّند، بر اساس باورهای عامل مقولههای دسترسی عامل به علل مختلف، ثبات این دسترسی و حدّی که عامل بتواند این دسترسی را تغییر دهد مهم میباشند. باورهای عامل غالباً به عللی که بدون انحصاری بودن، دربرگیرندة کوشش و اسنادهای شخصی هستند اطلاق میشود بنابراین ممکن است شخص بر این باور باشد که بخاطر خوششانسی و یا کمک دیگران عملی را انجام داده است و خوششانسی با کمک دیگران عامل هستند (از غفوری، 1376).
نظریههای انگیزش
مهمترین بحث و مجادله در قلمرو انگیزش آنست که آیا رفتار موضوعی شناختی است یا باید آن را پدیدة ماشینی در نظر گرفت از لحاظ مفهومی نظریههای انگیزش در میزانی که فرآیندهای عالی ذهنی را در قصد، جهت، شدّت و پافشاری در رفتارِ هدفمند مؤثر میدانند متفاوتند.
نظریههای اوّل انگیزش بر این فرض استوارند که نیروهای جهتدهنده و نیروبخش رفتار خارج از کنترل انسان هستند در این نظریهها علّت رفتار برانگیخته یا ناانگیخته انسان نیروهای بیرونی یا درونیاند که در کنترل او نیستند و بدین منظور جهت رفتار بوسیلة پیوندهای ماشینی (محرک ـ پاسخ S-R) یا عادتها مشخص میشوند، بنابراین رفتاری که در جهت رسیدن به غذا فعال است تا موقعیکه محرک گرسنگی از بین نرفته وجود دارد (طباطبائی ، 1381).
واینر(1991) استعاره از «انسان همانند ماشین» را برای توصیف نظریهها بکار میبرد به نظر واینر استعارة «انسان همانند ماشین» ویژگیهای زیر را دارد که در واقع این ویژگیها مربوط به ماشین میباشند:
1- آنها دارای قسمتهایی هستند یعنی آنها دارای ساختارند.
2- یک پایان یا کارکرد مطلوب در این ساختار وجود دارد
3- رفتارهای غیرارادی یا بدون اراده هستند، از اینرو فعالیتها همانند بازتابند.
4- رفتارها بدون آگاهی انجام میشوند
5- تعاملات برای یک مجموعه از پیامدها و محرکهای فعال ضروری و اجباریاند
6- کششها همیشه سیر ثابتی را طی میکنند
7- نیروها هنگامیکه دارای توازن هستند گرایشی به تغییر وضع موجود ندارند ولی در هنگامیکه توازن ندارند گرایش برای تغییر افزایش مییابد.
بطور کلی نظریههای ماشینی یک تصویر منفعل و واکنشی از انسان ارائه میدهند، در چند دهة گذشته نظریههای ماشینی جای خود را به نظریههایی دادهاند که از استعارة انسان همانند موجودی متفکّر و عاقل استفاده کردهاند که این نظریهها رفتار را نتیجة یک تحریک نمیدانند بلکه نتیجة چند منبع اطلاعاتی میدانند که در ادامه به این نظریهها میپردازیم.
«نظریههای ماشینی انگیزش»
در میان اولین نظریههای انگیزشی تعدادی از پژوهشگران تلاش میکنند رفتار را بدون کاربرد سازههای فرضی یا متغیرهای مداخلهگر تبیین کنند، آنها بر این باورند که محرکها و پاسخها از لحاظ علمی کارآیی کافی را دارند، رویکرد بیاف اسکینر و پیروانش از این نمونه است، دستة دوّم : رفتارگرایانی مثل هال و اسپنسر بسیاری از سازههای مداخلهگر را در تبیین رفتار انسان بکار میبرند، آنها نیز جزء نظریهپردازهای رفتاری هستند و منظورشان از سازههای مداخلهگر، فرایندهای عالی ذهنی نیست، آنها میگویند که پیچیدگی رفتار فرض نظامهای سازهای پیچیده را ضروری میسازد که این سازهها عبارتند از غریزه، سائق ، مشوق و غیره.
نظریه غریزه
نظریه تحول انواع داروین سرآغاز نظریههای علمی در بحث انگیزش است. داروین معتقد است که پارهای از اعمال هوشمندانة موجودات، ارثی هستند، به نظر داروین غرایز در جریان انتخاب طبیعی پیدا شدهاند، انعطافپذیری غریزهها بیش از بازتابها هستند و بهمین جهت رفتار غریزی از تنوع برخوردار است. از این دیدگاه غرایز ذاتی و ناآموختنی هستند. در اوایل قرن حاضر نظریهپردازی از قبیل ویلیام جیمز، زیگموند فروید و ویلیام مک دوگال نظریة غریزهها را به صورت مفهوم تبیینی وارد روانشناسی کردند. بعضی از متفکران غریزه را قالبی و مکانیکی پنداشتند ولی مکدوگال آنها را تمایلات غایی، هدفجویانه و ارثی و فعال دانست (1995، Tombary & Borich) .
«نظریههای شناختی انگیزش»
همة رویکردهای شناختی انگیزش ضرورت کاربرد سازههای مداخلهگر در تبیین رفتار را میپذیرند امّا یکسری از نگرههای شناختی دامنة سازههای شناختی را محدود میکنند، فرایندهای عالی ذهنی که این نظریهها آنها را برای تبیین رفتار مورد استفاده قرار میدهند در انتظار « پیشبینی وضعیت پایانی اهداف» میباشند، نظریههای انگیزش اتکینسون (1964) ، لوین (1938) ، راتر (1954) و تولمن (1955) در این طبقه قرار میگیرند.
در مفهوم فوق به عنوان نظریههای «انتظار ـ ارزش» طبقهبندی میشوند، در این نظریهها جهت و شدّت رفتار تابعی از انتظار و ارزش فعالیت مورد نظر است این نظریهها از نظریّه هال و اسپنسر تأثیر پذیرفتهاند و تلاش جدی را برای برّرسی ارتباط بین فکر و عمل انجام نمیدهند. دستة دیگر نظریههای شناختی، مفاهیم و فرآیندهای شناختی را میافزایند.
جستجو و جمعآوری اطلاعات، اسنادهای علّی ، قضاوتها، خود ارزشیابیها، نظامهای اجتماعی ، و غیره تعیین کنندههای اساسی رفتار هستند، بر اساس این نظریهها، شناختها قابل مشاهده هستند و میتوانند دستکاری شوند و بطور علمی مورد بررسی قرار گیرند (طباطبائی ، 1381).
نظریه روانکاوی
در نظریه روانکاوی نیز رفتار ناشی از نیروهای پرتوان فطری تلقی میشد. فروید معتقد بود که دو نیروی اساسی ، امّا ناهشیار وجود دارد که عوامل انگیزشی نیرومندی در تعیین رفتار هستند، غریزههای زندگی که در رفتار جنسی تجلّی میکنند و نیز به زندگی و رشد انسان نیرو میبخشد و غریزههای مرگ که زمینهساز اعمال پرخاشگرانه هستند و انسان را به سوی نابودی سوق میدهند. کار مایة غریزههای زندگی، شهوت یا زیست مایه است که به طور عمده بر فعالیتهای جنسی متمرکز است. غریزههای مرگ میتوانند به شکل خودکشی و دیگر رفتارهای خودویرانگر متوجه درون شوند یا به صورت پرخاشگری به دیگران به سوی بیرون متوجه گردند. بنابراین فروید معتقد بود که میل جنسی و پرخاشگری دو انگیزة اساسی رفتار آدمی هستند، این انگیزهها در دوران کودکی سربرمیآورند. امّا در نتیجة ممانعت پدر و مادر از تجلی آنها، سرکوب میشوند. لیکن هر تمایل سرکوب شدهای به صورت انگیزههای ناهشیار فعال باقی میماند و به طور غیرمستقیم متجلی میشود.
انگیزهها غالباً تحت تأثیر محرکهای درونی بروز میکنند و به طور طبیعی معطوف اشیای محیطی خاصی(مانند غدا، آب و جفت) میشوند. وقتی از انگیزش صحبت میکنیم غالباً توجه ما بر فعالیتی هدفدار متمرکز است، بر خلاف انگیزههای زیستی، انگیزههای روانی عمدتاً حاصل یادگیری هستند. این انگیزهها در دورههای بعدی رشد ظاهر میشوند و وقتی اهمیت پیدا میکنند که نیازهای اساسی برآورده شده باشند.
نظریة روانکاوی و نظریة غرایز، هر دو نقش عمدهای در تحول مفهوم خردگرا از آدمی به یک دیدگاه انگیزشی داشتند که در آن رفتار آدمی ناشی از نیروهای ناهوشیار و خردگریز در درون هر فرد تلقی میشد (اتکینسون، ر. هیلگارد، ترجمة براهنی و همکاران ، 1368).
تفکّر در مقابل فعالیّت :
صاحبنظران رویکردهای ماشینی بر این باورند که یک شخص باید رفتار موجودات زنده را برای درک فرایندهای انگیزشی آنها مشاهده کند، در مقابل شناختگرایان معتقدند که باورها و اعتقادات و شناختهای افراد دادههای مناسب و ضروری برای درک اعمال انگیزشی انسان است، ماشینگرایان فقط به شناسایی رفتار معتقدند و شناختگرایان فرآیندهای ذهنی و تفکّر را در شناسایی رفتار انگیزشی فرد مؤثر میدانند (طباطبایی، 1381).
«نظریة روانشناسی ساده در نظریه اسناد»
به طور کلی هایدر بعنوان بنیانگذار نظریة اسنادی شناخته میشود، او کار خود را در یک بررسی ساده از روانشناسی عُرفی (عقل سلیم) مورد توجه قرار میدهد تا آنجائیکه او با چگونگی افکار بشر دربارة علیّت سروکار دارد. بنظر هایدر بیشتر مردم، روانشناسان تازهکاری هستند که میکوشند رفتار دیگران را بفهمند تا دنیا را قابل پیشبینیتر کنند.
زبانی که هایدر به کار میبرد و بسیاری از مفاهیم اساسی نظریة اسنادی از زبان معمولی و رایج گرفته شده است کلماتی از قبیل دادن ، گرفتن ، دریافت ، نگهداشتن ، باید و شاید و غیره مبانی روانکاوی مفهومی هایدر هستند، هایدر هدف خود را در روشن کردن بعضی از مفاهیم اساسی بیان میکند که بطور فراوان در روانکاوی و اسنادهای خام رفتار دیده میشود.
بر اساس نظریه هایدر بیشتر مردم برای پی بردن به چیزی:
1- ممکن است فرض کنند که رفتار شخص دیگری معلول عوامل و موقعیتی نظیر عوامل اقتصادی یا فش
بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد
چکیده
پژوهش حاضر به منظور (بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد) صورت گرفته است. بدین منظور از جوانان معتاد و غیرمعتاد 20 تا 30 ساله شهرستان بندرانزلی یک نمونه 80 نفری (40 نفر معتاد و 40 نفر غیرمعتاد) به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده است.
دادههای آماری از طریق اجرای آزمون MMPI (فرم کوتاه) از گروههای نمونه بدست آمده و برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق حاضر از آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون T مستقل و با در نظر گرفتن نتیجه آزمون لوین با استفاده نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفته است.
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی در بین افراد معتاد و غیرمعتاد میباشد که نهایتاً از تجزیه و تحلیل و بررسی دادهها نتیجه زیر بدست آمد:
بین افراد معتاد و غیرمعتاد از لحاظ شخصیت ضداجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (P=0)
یافتههای فرعی زیر نیز از تحقیق حاضر بدست میآیند:
- بین خود بیمارانگاری در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد.( 008/0=P)
- بین افسردگی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (003/0=P)
- بین پارانویا در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (0=P)
- بین اسکیزوفرنی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (003=P)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
سؤالات
فرضیات
تعاریف اصطلاحات
فصل دوم : پیشینه پژوهش
تاریخچه مواد مخدر در جهان
جنگ تریاک در چین
جنگ تریاک در دوران معاصر
مراکز تولید جهانی مواد مخدر
نقش مافیا در توزیع بینالمللی مواد مخدر
سازمان پلیس بینالمللی
تاریخچه مواد مخدر در ایران
تشخیص دوگانه و اختلال شخصیت ضد اجتماعی
رفتار اختلال شخصیت ضداجتماعی
شخصیت صداجتماعی ، بیمار روانی و ضد اجتماع
تعریفی از اختلال شخصیت ضداجتماعی
بیمار روانی
اختلال شخصیت ضداجتماعی
اختلالات شخصیتی
تحقیقات داخل کشور
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه
روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه آماری
روش نمونهگیری
نحوه اجرای آزمون
روش جمعآوری دادهها
ابزار اندازهگیری
اعتبار و پایایی
متغیرها
روش آماری
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل نتایج :
مقدمه
مشخصههای آماری نتایج کمی
مقایسه میانگینها
یافتههای فرعی تحقیق
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیر
مقدمه
نتیجهگیری
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادات
کاربرد نتایج
منابع :
منابع فارسی
منابع انگلیسی
منابع اینترنتی
فهرست جداول و نمودارها
عنوان صفحه
جدول شماره 4-1 مشخصات مرتبط با دو گروه معتاد و غیرمعتاد
نمودار شماره 4-1 مقایسه میانگین افراد معتاد و غیرمعتاد
جدول شماره 4-2 آزمون لوین برای تساوی واریانسها
جدول شماره 4-3 میانگین و انحراف معیار شخصیت ضداجتماعی افراد معتاد و غیرمعتاد
فصل اول :
کلیــــات
مقدمه
زندگی بشر از ابتدا با مشکلات و مسائلی همراه بوده است و تاریخ گویای گوشهآای از مشکلات بشر است. زیرا در تاریخ قطور زندگی بشر گر چه هنوز چند برگی از آن بیشتر بررسی نشده و این مقدار کم هم مبهم است ، ولی با همه ابهام و تاریک که دارد، فریادها و نالههای دلخراش و داستانهای غمانگیز بشر را نتوانسته است مخفی کند. گر چه امروزه پیشرفتهای در همه زمنیههای زندگی بشر بوجود آمده ولی باز هم وحشت و اضطراب و انحراف از بشر دور نشده است. زمانی بشر از طوفان و سیل و تحطی و بیماریهای واگیر وحشت داشت و زمانی از جنگها و لشکرکشیها. در اثر پیروزی علم بر طبیعت مقداری از این مصائب و نگرانیها از بین رفته و لیکن جای خود را به دردها و مصائب سختتری داده است. اکنون بشر از درون ناراحت است و از ناراحتیهای عصبی و روانی شکایت دارد. از همنوع خود بیم دارد. ترس و وحشت از سلاحهای اتمی و میکروبی و شیمیایی قرن بیست و یکم را به قرن «اصطراب و تشویش» مبدل ساخته، و از همه مهمتر اکنون از مسئله «اعتیاد» که پدیدهای نسبتاً جدید است و انبوهی از انسانها را به خودکشی تدریجی محکوم نموده وحشت دارد.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در مقابل گروهی از انسانها قرار گرفته است که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی ، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به آن پناه میبرند.
کشیدن یک نخ سیگار ، نوشیدن یک لیوان نوشابه الکلی ، زدن چند پک به وافور و استعمال یک ذره مرفین هروئین برای تسکین و بیخبری از اضطراب درونی و فشار روانی ناشی از فقر اقتصادی و مسائل دیگر اولین قدم بسوی بدبختی و خودکشی تدریجی است. عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، روانی ، جسمی و مخصوصاً عوامل خانوادگی در هماهنگی فرد با محیط اجتماعی نقش مهم دارد. آرامش و امنیت، نداشتن فشار و اضطراب درونی و خانوادگی، از تعدادی از انحرافات منجمله اعتیاد به مواد مخدر کاسته و انسان را در برابر مشکلات مقاوم مینماید، اگر تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی هماهنگ و متناسب با نیازهای افراد جامعه نباشد، در درون انسانهایی که زمینه مساعد دارند انفجار رخ داده و وقوع انحراف و اعتیاد حتمی است و حتی شیوع امراض روانی اجتنابناپذیر است.
انحراف یا کجروی که از آن بنام عارضه یا بیماری یاد میکنند یکی از مظاهر زندگی دسته جمعی بخصوص زندگی امروزه است و از زمانی آغاز شد که انسان به صورت گروهی زندگی خود را شروع نمود. شرایط خاص و ملاکها و الگوها و ارزشهای حاکم بر هر جامعه، در تغییر مفهوم انحراف و کیفیت آن موثر است. مثلاً مجازات قتل عمد اعدام است. شرابخواری و اعتیاد به مواد مخدر در جامعه اسلامی انحراف محسوب و جرم دارد، ولی این اعمال در برخی جوامع غرب امری عادی است و انحراف محسوب نمیشود.
بهر حال روانشناسان فرق آدم سالم و دیوانه را در داشتن قدرت روحی در جنگ با مشکلات زندگی میدانند. لذا معتاد یک نوع انسان غیرنرمال است . مثلاً حسادت یکی از آسیبهای اجتماعی و انحرافات است که از درون انسان سرچشمه میگیرد. وقتی فرد خود را با شخصی که در موقعیت بهتری است مقایسه میکند، دچار رنج و ناراحتی میگردد. در این صورت برای رفع ناراحتی خود یا به موادمخدر روی میآورند و یا دلش میخواهد که موقعیت دیگران را با توطئه و نیرنگ تضعیف نماید.
در کشور ایران بزهکاری بطور عمده تحت اثر دو انگیزه ریشهیابی شده است :
1- اعتیاد
2- بیکاری
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعهشناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا میگیرد.
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بینالمللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورتی است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده میشود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران ، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصل اعتیاد، جوانان و افراد کم تجربه میباشند.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در شهر بندرانزلی گریبان گروهی از انسانها بویژه جوانان این شهر را گرفته که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به آن پناه میبرند که خود میتواند باعث افزایش جرم و بزه در شهر بندرانزلی شود.
بیان مسئله
اعتیاد به مواد مخدر فرد را به یک کلکسیون سیار بیماری تبدیل کرده و مشکلاتی برای فرد و اجتماع بوجود میآورد. معتاد علاوه بر اینکه سلامتی خود را از دست میدهد، بار سنگینی هم بر دوش اجتماع میشود و از طرفی آن جامعه را مورد تهدید قرار میدهد اینچنین افراد که اکثراً قانونشکن هستند برای بدست آوردن مواد، دست به هرگونه اعمال خلاف قانون و ناروا میزنند.
با توجه به اینکه قانون ، استعمال و خرید و فروش مواد را منع کرده اما معتاد برای تهیه آن دست به هر جنایتی میزند و خود را از قید مسئولیتهای زندگی شخصی و اجتماعی رها میکند. اینگونه افراد که معمولاً خودپسند، بیعار و ولگرد و عصبی مزاج هستند همیشه در پی ماجرا میگردند. معتاد وقتی بجان خود هم رحم نمیکند دیگران و اجتماع هم نباید از او انتظاری داشته باشند. این همه موارد دلیل بر این است که معتاد قدرت مقابله با حقایق و واقعیات زندگی را ندارد و نیز نیروی جسمانی و روانی معتاد رشد معمول خود را طی نکرده است. افراد معتاد منحرف اغلب در اجتماعات بدنام شرکت کرده و از شرکت در اجتماعات و جلسات خوشنان گریزانند.
معتاد با تاثیرپذیری از مواد ، زندگی خود و سرانجام دیگران را به خطر انداخته و بتدریج حالت عصبی معتاد وحیمتر شده و موقعیتهای غیرعادی یکی پس از دیگری به سراغ او میآیند، قضاوت و اندیشهاش مختل شده و اغلب در حال چرت و بیخبری است. (حلم سرشت 1375 ، ص 234)
امروزه اغلب اجتماعات بشری در چنگال پدیده مهلک اعتیاد به مواد مخدر گرفتارند. پناه بردن به مواد مخدر، واقعه تازهای در زندگی بشر نیست و از دیرباز اجتماعات مختلف بشری هر یک به تناسب شرایط اقلیمی و عادات و سنتهای مخصوص به خود به انگیزه رهایی از فشارهای روحی و یا به انگیزه کسب لذتهای کاذب و زودگذر و یا بوسیله کنجکاوی و تقلید کورکورانه به یکی از انواع مواد مخدر پناه بردهاند. مسئله مورد پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان بندرانزلی میباشد.
با توجه به آنچه که در بالا توضیح داده شد عواملی که باعث روی آوردن محقق برای انجام این پژوهش شدند عواملی از قبیل افزایش جوانان مجرم در زندانها که به علتهای گوناگون دزدی، حمل مواد و جرایم دیگر که به مواد مخدر مربوط میشوند.
اهمیت و ضرورت تحقیق
تامل و تعمق در مسئله اعتیاد که امروزه گریبانگیر جوامع بسیاری شده است . و هر ساله افراد بیشماری را روانه زندانها و گورستانها مینماید.
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. برخی جامعهشناسان معتقدند که ریشه تمام دردهای اجتماعی در محیط اجتماعی است و میگویند که کسی ذاتاً منحرف و کجرو بدنیا نمیآید. (قائمی 1373 ص 139)
بهمین علت قرن حاضر بخاطر جهات گوناگون ، عناوین مختلفی را بخود اختصاص داده است از جمله : عصر علم، قرن اضطراب ، عصر انحراف و عصر تزلزل ارزشها. (همان منبع ص 142)
لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعهشناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا میگیرد. (همان ، ص 14)
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بینالمللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورت است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده میشود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصلی اعتیاد جوانان و افراد کم تجربه میباشند.
اعتیاد بزرگترین درد و بیماری برای شخص معتاد و جامعه است لذا نجات جان معتاد در واقع نجات جامعه است. اعتیاد به مواد مخدر که عنوان یک مشکل اجتماعی را بخود اختصاص داده پدیدهایست استعماری که زمینههای ناسالم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روانی، شخصیتی ، جسمی، سیاسی و تربیتی در بروز و ابتلای به آن اهمیت دارد. اعتیاد به مواد مخدر نه تنها خود زائیده مسائل مختلفی است، بلکه بوجود آورنده عوارض مختلی مثل عوارض جسم، فکری ، اجتماعی ، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره است. جامعهشناسان عقیده دارند؛ نیاز هر جامعه به مواد مخدر نشانه انحطاط و سقوط آن جامعه است. و به عقیده سیاستمداران جهان، برای تسخیر مملکتی و تضعیف و تصاحب ملتی، هیچ عاملی بهتر از تریاک نیست. آنها معتقدند برای مغلوب ساختن ملتها یک کیلو تریاک و یک حلقه وافور از چندین تانک و هزاران توپ موثرتر است. (اورنگ 1367 ص 14)
با در نظر گرفتن این که اعتیاد ریشههای سیاسی و اجتماعی دارد و استعمارگران با استفاده از این حربه سعی در تسلط و نفوذ شیطانی خود در کشورهای دیگر دارند و همچنین با توجه به اینکه اعتیاد خود عاملی برای انواع جرم و بزهکاری میباشد. موجب انجام پژوهش در زمینه این مسئله که آیا رابطه بین اعتیاد و شخصیت ضداجتماعی افراد وجود دارد یا خیر شد که ضرورت و اهمیت تحقیق روشنتر میشود و اهمیت اصلی این پژوهش ایجاد بصیرت و دانش لازم در جهت شناخت بخشی از عوامل و ارتباط برخی عوامل شخصیتی با اعتیاد میباشد.
اهداف تحقیق
الف ) هدف کلی
بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان بندرانزلی.
ب ) اهداف ویژه
بدست آوردن آماد سایر اختلالات روانی در شخصیت معتادین نمونه با استفاده از آزمون MMPI
سوالات
آیا بین افراد معتاد و غیرمعتاد از نظر میزان شیوع اختلال شخصیت ضداجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد؟
فرضیات
بدلیل اینکه تحقیق حاضر برای نخستین بار در ایران انجام شده و طی جستجوهای مکرر به تحقیق مشابه برخورد نشده است و نیز اینکه تحقیق حاضر تحقیقی از نوع استقرایی است سابقه فرضی برای آن یافت نشده است. لذا تحقیق حاضر نیازی به فرضیه ندارد.
تعریف اصطلاحات
تعاریف نظری
معتاد: معتاد کسی است که عادت به مصرف دارو دارد و در نتیجه مصرف که نیاز جسمی و روانی اوست اخلاق عمومی، سلامت و رفاه خود، خانواده و اجتماعش را به خظر میاندازد.(فرجاد 1378 ص 12)
اعتیاد: اعتیاد را میدتوان حالتی دانست که در نتیجه اتسعمال داروی مخدر به شخص دست میدهد و موجب میشود که خویشتنداری شخص از میان برود و زیادهروی در استعمال آن به حدی برسد که به حال شخص و اجتماع مضر باشد. (اورنگ 1367 ص 9)
اختلال شخصیت ضد اجتماعی : عبارت است از ناتوانی از تن دادن به هنجارهای اجتماعی بطوری که جنبههای متعددی از رفتار فرد در نوجوانی و بزرگسالی تحت تأثیر این ناتوانی قرار گرفته باشد (رفیعی 1378 ص 212)
تعاریف عملیاتی
معتاد: از نظر محقق کسی است که به یک یا چند ماده مخدر وابستگی جسمانی و روانی داشته و در صورت ترک علائم ترک آن ماده خاص بروز میکند.
اعتیاد: در تحقیق حاضر منظور معتاد شدن فرد به یکی از انواع مواد مخدر که در زیر مشخص شده است میباشد. (تریاک ، هروئین، حشیش ، گراس)
اختلال شخصیت ضداجتماعی : در این تحقیق کسی که نمره بالای 70 درصد در مقیاس Pd فرم کوتاه آزمون MMPI کسب نماید، مد نظر است.
فصل دوم
پیشینــه پـژوهـــش
تاریخچه مواد مخدر در جهان
استعمال مواد مخدر سابقهای طولانی در میان جوامع داشته و شکلهای مصرف آن متنوع بوده و به زمینههای مساعد در هر جامعه بستگی داشته است. مواد مخدر در طول تاریخ انسان؛ زمانی به عنوان مواد خوراکی، گاهی به عنوان دارو، گاهی برای ایجاد لذت و یا فرار از ناراحتیها و از بین بردن و التیام درد بکار بده میشده است. لذا در طول تاریخ بُشر کمتر ملتی را میتوان یافت که با استفاده غلط از مواد مخدر روبرو نبوده باشد. مواد مخدر معمول در جشنها و مراسم مذهبی و گاهی نیز توسط جادوگران مورد استفاده قرار میگرفته است.
بررسی آثار نوشته تاریخی این نتیجه را میدهد که بشر از ابتدا از مواد مخدر اطلاع داشته است. زیرا با تجربه از خاصیت مواد مخدر آشنا شده و برای تسکین در از آن استفاده مینمود. مطالعه آثار نوشته دوران باستان بیانگر این حقیقت است که در سومر ، آشور ، بابل ، مصر، یونان و روم از تریاک استفاده میشد.
هومر شاعر یونانی در آثار خود ازگل خشخاش گفتگو کرد. و آنرا جزو گلهای زینتی باغهای روم در 600 سال پیش از میلاد دانسته است. نوشتههایی ازتمدن سومریها باقی است, نشان میدهد که سومریها از کهنترین اقوامی هستند که نه تنها از تریاک استفاده میکردند، بلکه نام «گیاه شادی بخش» نیز بر آن نهاده بودند، که این نام هنوز شایع است. پزشکان آشوری نیز صدها سال پیش از میلاد به خواص دارویی تریاک پی برده بودند.(اورنگ 1367 ص 6)
بشر از 7000 سال قبل ، از وجود یک ماده مخدر قوی در خشخاش آگاه بوده و در لوحههای گلی که از سومریان باقی مانده از تریاک نام برده شده است.
یونانیها تریاک را « اپیوم» نامیده و اطباع ترکیباتی از تریاک را برای بیماریهای مختلف جسمی و روانی تجویز میکردند. جالینوس مشتقی از تریاک را نوشدارو نامیده و برای مداوای بیماریهای مختلف از قبیل صرع، یرقان ، سنگ کلیه و غیره بکار میبرده است. در حدود 4000 سال قبل، کشیدن تریاک در چین نیز رایج بوده است. (دانش 1379 ص 206)
لذا تریاک را اولین بار سومریها کشف کردند و ضمن استفاده از آن به عنوان یک داروی مسکن ، تدریجاً به عنوان «مکیف» و «مخدر» نیز مورد استفاده قرار گرفت. کشف تریاک بوسیله سومریها در لوحهای که از 7000 سال قبل به جای مانده ، ثبت شده است. (اورنگ 1376 ص 6)
نوشتههایی که بر روی پاپیروس از مصریان مانده نشان میدهد که مصریها از قدیم با استعمال تریاک آشنا بودند. لذا اصل تریاک از مصر بوده است. چرا که اسم بتائیکا مشتق از شهر طبس مصر است که خشخاش در آنجا میکاشتند. صادق کریمپور در مورد سابقه تاریخی خشخاش مینویسد:
« خشخاش ابتدا در مصر کشت میشد و بنام «بتائیکا» معروف بود که از کلمه طبس نام شهری واقع در مصر که در آن خشخاش کشت میشد ماخوذ شده است . در 1500 سال قبل از میلاد تخم خشخاش از مصر به یونان برده شد و در آنجا رواج پیدا کرد. در افسانههای هومر از جزیرهای نام برده شده که در آن قهرمانان اودیسه گرفتار نشئگی مواد اعتیادآوری گردیده که نجات آنها به سادگی میسر نبوده است.» (کریمپور 1378 ص 42)
در این میان اشیایی که به داروسازان دوران باستان تعلق داشته و در موزه علوم لندن به معرض تماشا گذاشتهاند، کوزههایی به شکل گرز خشخاش دیده میشود که به جنس کاشی است و حدود 5/12 سانتیمتر بلندی دارد. بر روی یکی از این کوزهها خطوطی به شکل اثر تیغهای کشیده شده بر روی گرز خشخاش ، بچشم میخورد. کوزههای مزبور متعلق به اواخر دوره مفرغ یعنی حدود 1500 سال قبل از میلاد مسیح است که در قبرس ساخته شدهاند و احتمالاً به منظور نگهداری تریاک محلول در آب یا شراب، از آن استفاده میکردهاند تا بتوانند این فرآورده مخدر را به مصر صادر کنند.
دیری نگذشت که مصریان خود به کشت خشخاش دست زدند. آنها بر روی سکهها و سفالینههای یونانی و جواهراتی که بر روی تابوتها و مجسمههای رومی دیده میشود نقشهایی از گرز خشخاش را حک کردهاند که نشانه آگاهی آنها از خواص تریاک است. (همان منبع ص 44)
در کتاب ویرانگریهای اعتیاد در موارد سوابق تاریخی مواد مخدر چنین آمده است: « برخی میگویند در روی لوحههای گلی سومریان که مربوط به 7000 سال قبل است از خشخاش و طرز کشت و گرفتن شیره آن نام برده شده و یونانیان تریاک را بنام " اوپیوم" میشناختند ولی جز مصرف طبی، مصارف دیگری نداشت. ولی رواج آن در کشورهای اروپایی از آغاز فعالیت شرکت انگلیسی هند شرقی توسعه و گسترش یافته است.» (همان منبع ص 14)
در برسی تاریخچه مواد مخدر؛ روشن میشود که تریاک ابتدا در مراسم مذهبی و بساط جادوگران مورد استفاده قرار گرفته است و به عنوان شربت خوابآور یا مسکن مصرف میشد.
در کتاب اودیسه اثر هومر، بر شربتی اشاره میشود که هلن قهرمان تروا در اختیار داشته است. این شربت تمام دردها و ستیزهجوییها را از میان برده و هر بیماری را درمان میکرده است و احتمالاً ماده اصلی این شربت، تریاک نبوده است. همچنین تصور میشود « سرکهی آمیخته به مادهای تلخ» که به حضرت مسیح که بر صلیب کشیده شده بود تقدیم گردیده است (متی باب 27 آیه 34). ماده تلخ مزبور به زبان عبری باستان Rosh گفته میشود که به معنی تریاک است. (طالبی 1357 ص 33)
بدن شک از قرن 4 قبل از میلاد به بعد، پدران داروسازی در غرب مثل بقراط و جالینوس به خاصیت آرامبخش بودن تریاک پی برده بودند. گفته میشود که پاراسلوس حدود سال 1530 م تریاک را در الکل حل کرد و این تنتور تریاک به «لدانم» یا افیون معروف است. موزه علوم لندن یادداشتهایی در مورد داروهای سینه بسیار قدیمی در اختیار دارد که همگی محتوی لدانم هستند. یونانیان در زمان سقراط از تریاک برای تسکین درد استفاده کرده و به خواص طبی آن پی برده بودند. هندیان نیز به گیاه کوکنار آشنایی داشتهاند. چرا که در زمان حمله داریوش بزرگ به هند آنان با «کوکنار» آشنایی کامل داشتند. مجارستان هم از اولین کشورهایی است که با خشخاش آشنا بوده است. زیرا که 1200 سال قبل از میلاد مسیح گیاهشناسان مجارستان خشخاش را میشناخته و از شیره آن استفاده میکردهاند. بطور کلی در روزگار باستان اجتماعات بشری با موادمخدر و نباتات مکیف، به صورت ابتدایی برای استعلاج و مواد ضروری آشنایی داشتهاند، به طوریکه اقوام اروپایی در اول تاریخ میلادی افیون را شناخته و به عنوان دارو استفاده میکردند.
سابقه استفاده از مواد مخدر با توجه به آنچه ذکر آن گذشت بسیار کهن است. زیرا از چند هزار سال پیش سومریها، مصریها، هندیها، رومیان و چینیها کسانی بودهاند که موادمخدر را به شکلهای گوناگون مورد استفاده قرار دادهاند. مثلاً هندوها در مراسم مذهبی از شاهدانه یا کانابیس استفاده میکردند و این گیاه همچنین در بین هندیها و چینیها مصارف طبی داشته است.
در آغاز مصرف موادمخدر به صورت کنونی نبود. بلکه جنبه مصرف طبی داشت و فقط به دستور اطباء مصرف میشد. کمااینکه ابنسینا و زکریای رازی به خواص گل خشخاش و سایر گیاهان مخدر آشنایی داشته و حتی خواص آنها را ذکر کردهاند. در آن زمان اعتیاد ابعاد وسیعی نداشت و به صورت مسائل اجتماعی و سیاسی بروز کرد و بعد سیاسی و بینالمللی بخود گرفت. لذا گل خشخاش از مدتها قبل از میلاد مسیح شناخته شده بود و مورد استفاده دارویی داشت ولی از اواخر قرن 18 میلادی بود که برای تهیه تریاک از آن استفاده و به صورت تخدیری استعمال شد.
حدود 5/1 قرن پیش مسئله کشت خشخاش و در نتیجه تولید تریاک مسائل و مشکلات بسیاری بوجود آورد که از آن جمله سلطه استعمارگران به مستضعفان و غارت منافع آنان میباشد. زیرا تریاک بیش از سایر موادمخدر در کشورها به خصوص کشورهای جهان سوم راه یافت.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 105 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
چکیده
پژوهش حاضر به منظور (بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد) صورت گرفته است. بدین منظور از جوانان معتاد و غیرمعتاد 20 تا 30 ساله شهرستان خمین یک نمونه 80 نفری (40 نفر معتاد و 40 نفر غیرمعتاد) به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده است.
دادههای آماری از طریق اجرای آزمون MMPI (فرم کوتاه) از گروههای نمونه بدست آمده و برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق حاضر از آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون T مستقل و با در نظر گرفتن نتیجه آزمون لوین با استفاده نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفته است.
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی در بین افراد معتاد و غیرمعتاد میباشد که نهایتاً از تجزیه و تحلیل و بررسی دادهها نتیجه زیر بدست آمد:
بین افراد معتاد و غیرمعتاد از لحاظ شخصیت ضداجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (P=0)
یافتههای فرعی زیر نیز از تحقیق حاضر بدست میآیند:
بین خود بیمارانگاری در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد.( 008/0=P)
بین افسردگی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (003/0=P)
بین پارانویا در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (0=P)
بین اسکیزوفرنی در افراد معتاد و غیرمعتاد تفاوت معناداری وجود دارد. (003=P)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
سؤالات
فرضیات
تعاریف اصطلاحات
فصل دوم : پیشینه پژوهش
تاریخچه مواد مخدر در جهان
جنگ تریاک در چین
جنگ تریاک در دوران معاصر
مراکز تولید جهانی مواد مخدر
نقش مافیا در توزیع بینالمللی مواد مخدر
سازمان پلیس بینالمللی
تاریخچه مواد مخدر در ایران
تشخیص دوگانه و اختلال شخصیت ضد اجتماعی
رفتار اختلال شخصیت ضداجتماعی
شخصیت صداجتماعی ، بیمار روانی و ضد اجتماع
تعریفی از اختلال شخصیت ضداجتماعی
بیمار روانی
اختلال شخصیت ضداجتماعی
اختلالات شخصیتی
تحقیقات داخل کشور
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه
روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه آماری
روش نمونهگیری
نحوه اجرای آزمون
روش جمعآوری دادهها
ابزار اندازهگیری
اعتبار و پایایی
متغیرها
روش آماری
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل نتایج :
مقدمه
مشخصههای آماری نتایج کمی
مقایسه میانگینها
یافتههای فرعی تحقیق
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیر
مقدمه
نتیجهگیری
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادات
کاربرد نتایج
منابع :
منابع فارسی
منابع انگلیسی
منابع اینترنتی
فهرست جداول و نمودارها
عنوان صفحه
جدول شماره 4-1 مشخصات مرتبط با دو گروه معتاد و غیرمعتاد
نمودار شماره 4-1 مقایسه میانگین افراد معتاد و غیرمعتاد
جدول شماره 4-2 آزمون لوین برای تساوی واریانسها
جدول شماره 4-3 میانگین و انحراف معیار شخصیت ضداجتماعی افراد معتاد و غیرمعتاد
فصل اول :
کلیــــات
مقدمه
زندگی بشر از ابتدا با مشکلات و مسائلی همراه بوده است و تاریخ گویای گوشهآای از مشکلات بشر است. زیرا در تاریخ قطور زندگی بشر گر چه هنوز چند برگی از آن بیشتر بررسی نشده و این مقدار کم هم مبهم است ، ولی با همه ابهام و تاریک که دارد، فریادها و نالههای دلخراش و داستانهای غمانگیز بشر را نتوانسته است مخفی کند. گر چه امروزه پیشرفتهای در همه زمنیههای زندگی بشر بوجود آمده ولی باز هم وحشت و اضطراب و انحراف از بشر دور نشده است. زمانی بشر از طوفان و سیل و تحطی و بیماریهای واگیر وحشت داشت و زمانی از جنگها و لشکرکشیها. در اثر پیروزی علم بر طبیعت مقداری از این مصائب و نگرانیها از بین رفته و لیکن جای خود را به دردها و مصائب سختتری داده است. اکنون بشر از درون ناراحت است و از ناراحتیهای عصبی و روانی شکایت دارد. از همنوع خود بیم دارد. ترس و وحشت از سلاحهای اتمی و میکروبی و شیمیایی قرن بیست و یکم را به قرن «اصطراب و تشویش» مبدل ساخته، و از همه مهمتر اکنون از مسئله «اعتیاد» که پدیدهای نسبتاً جدید است و انبوهی از انسانها را به خودکشی تدریجی محکوم نموده وحشت دارد.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در مقابل گروهی از انسانها قرار گرفته است که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی ، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به آن پناه میبرند.
کشیدن یک نخ سیگار ، نوشیدن یک لیوان نوشابه الکلی ، زدن چند پک به وافور و استعمال یک ذره مرفین هروئین برای تسکین و بیخبری از اضطراب درونی و فشار روانی ناشی از فقر اقتصادی و مسائل دیگر اولین قدم بسوی بدبختی و خودکشی تدریجی است. عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، روانی ، جسمی و مخصوصاً عوامل خانوادگی در هماهنگی فرد با محیط اجتماعی نقش مهم دارد. آرامش و امنیت، نداشتن فشار و اضطراب درونی و خانوادگی، از تعدادی از انحرافات منجمله اعتیاد به مواد مخدر کاسته و انسان را در برابر مشکلات مقاوم مینماید، اگر تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی هماهنگ و متناسب با نیازهای افراد جامعه نباشد، در درون انسانهایی که زمینه مساعد دارند انفجار رخ داده و وقوع انحراف و اعتیاد حتمی است و حتی شیوع امراض روانی اجتنابناپذیر است.
انحراف یا کجروی که از آن بنام عارضه یا بیماری یاد میکنند یکی از مظاهر زندگی دسته جمعی بخصوص زندگی امروزه است و از زمانی آغاز شد که انسان به صورت گروهی زندگی خود را شروع نمود. شرایط خاص و ملاکها و الگوها و ارزشهای حاکم بر هر جامعه، در تغییر مفهوم انحراف و کیفیت آن موثر است. مثلاً مجازات قتل عمد اعدام است. شرابخواری و اعتیاد به مواد مخدر در جامعه اسلامی انحراف محسوب و جرم دارد، ولی این اعمال در برخی جوامع غرب امری عادی است و انحراف محسوب نمیشود.
بهر حال روانشناسان فرق آدم سالم و دیوانه را در داشتن قدرت روحی در جنگ با مشکلات زندگی میدانند. لذا معتاد یک نوع انسان غیرنرمال است . مثلاً حسادت یکی از آسیبهای اجتماعی و انحرافات است که از درون انسان سرچشمه میگیرد. وقتی فرد خود را با شخصی که در موقعیت بهتری است مقایسه میکند، دچار رنج و ناراحتی میگردد. در این صورت برای رفع ناراحتی خود یا به موادمخدر روی میآورند و یا دلش میخواهد که موقعیت دیگران را با توطئه و نیرنگ تضعیف نماید.
در کشور ایران بزهکاری بطور عمده تحت اثر دو انگیزه ریشهیابی شده است :
اعتیاد
بیکاری
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعهشناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا میگیرد.
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بینالمللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورتی است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده میشود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران ، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصل اعتیاد، جوانان و افراد کم تجربه میباشند.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر در شهر خمین گریبان گروهی از انسانها بویژه جوانان این شهر را گرفته که به علت عدم تامین اقتصادی و اجتماعی، فشارهای روانی و خانوادگی و غیره برای فرار از حقایق تلخ زندگی به آن پناه میبرند که خود میتواند باعث افزایش جرم و بزه در شهر خمین شود.
بیان مسئله
اعتیاد به مواد مخدر فرد را به یک کلکسیون سیار بیماری تبدیل کرده و مشکلاتی برای فرد و اجتماع بوجود میآورد. معتاد علاوه بر اینکه سلامتی خود را از دست میدهد، بار سنگینی هم بر دوش اجتماع میشود و از طرفی آن جامعه را مورد تهدید قرار میدهد اینچنین افراد که اکثراً قانونشکن هستند برای بدست آوردن مواد، دست به هرگونه اعمال خلاف قانون و ناروا میزنند.
با توجه به اینکه قانون ، استعمال و خرید و فروش مواد را منع کرده اما معتاد برای تهیه آن دست به هر جنایتی میزند و خود را از قید مسئولیتهای زندگی شخصی و اجتماعی رها میکند. اینگونه افراد که معمولاً خودپسند، بیعار و ولگرد و عصبی مزاج هستند همیشه در پی ماجرا میگردند. معتاد وقتی بجان خود هم رحم نمیکند دیگران و اجتماع هم نباید از او انتظاری داشته باشند. این همه موارد دلیل بر این است که معتاد قدرت مقابله با حقایق و واقعیات زندگی را ندارد و نیز نیروی جسمانی و روانی معتاد رشد معمول خود را طی نکرده است. افراد معتاد منحرف اغلب در اجتماعات بدنام شرکت کرده و از شرکت در اجتماعات و جلسات خوشنان گریزانند.
معتاد با تاثیرپذیری از مواد ، زندگی خود و سرانجام دیگران را به خطر انداخته و بتدریج حالت عصبی معتاد وحیمتر شده و موقعیتهای غیرعادی یکی پس از دیگری به سراغ او میآیند، قضاوت و اندیشهاش مختل شده و اغلب در حال چرت و بیخبری است. (حلم سرشت 1375 ، ص 234)
امروزه اغلب اجتماعات بشری در چنگال پدیده مهلک اعتیاد به مواد مخدر گرفتارند. پناه بردن به مواد مخدر، واقعه تازهای در زندگی بشر نیست و از دیرباز اجتماعات مختلف بشری هر یک به تناسب شرایط اقلیمی و عادات و سنتهای مخصوص به خود به انگیزه رهایی از فشارهای روحی و یا به انگیزه کسب لذتهای کاذب و زودگذر و یا بوسیله کنجکاوی و تقلید کورکورانه به یکی از انواع مواد مخدر پناه بردهاند. مسئله مورد پژوهش بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان خمین میباشد.
با توجه به آنچه که در بالا توضیح داده شد عواملی که باعث روی آوردن محقق برای انجام این پژوهش شدند عواملی از قبیل افزایش جوانان مجرم در زندانها که به علتهای گوناگون دزدی، حمل مواد و جرایم دیگر که به مواد مخدر مربوط میشوند.
اهمیت و ضرورت تحقیق
تامل و تعمق در مسئله اعتیاد که امروزه گریبانگیر جوامع بسیاری شده است . و هر ساله افراد بیشماری را روانه زندانها و گورستانها مینماید.
بطور کلی بشر در دنیای امروز بحدی دچار انحراف و سقوط اخلاقی شده که در سایر اعصار و قرون گذشته میزان انحرافات بدین صورت نبوده است. برخی جامعهشناسان معتقدند که ریشه تمام دردهای اجتماعی در محیط اجتماعی است و میگویند که کسی ذاتاً منحرف و کجرو بدنیا نمیآید. (قائمی 1373 ص 139)
بهمین علت قرن حاضر بخاطر جهات گوناگون ، عناوین مختلفی را بخود اختصاص داده است از جمله : عصر علم، قرن اضطراب ، عصر انحراف و عصر تزلزل ارزشها. (همان منبع ص 142)
لذا دورنمای آینده از دید برخی صاحبنظران و جامعهشناسان بسیار تاریک است و معتقدند هر روز از بد ، بدتر شده و قاعده حیات جنگل سرانجام همه جهان را فرا میگیرد. (همان ، ص 14)
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است، بطوریکه ضایعات مادی و معنوی آن کمتر از جنگهای بینالمللی نیست. شیوع اعتیاد در سطح جهان به صورت است که هر روزه بر آمار معتادان افزوده میشود. اعتیاد بلایی است که در همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده ، ورزشکاران، هنرپیشگان، فقرا و ثروتمندان نفوذ کرده است. ولی قربانیان اصلی اعتیاد جوانان و افراد کم تجربه میباشند.
اعتیاد بزرگترین درد و بیماری برای شخص معتاد و جامعه است لذا نجات جان معتاد در واقع نجات جامعه است. اعتیاد به مواد مخدر که عنوان یک مشکل اجتماعی را بخود اختصاص داده پدیدهایست استعماری که زمینههای ناسالم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روانی، شخصیتی ، جسمی، سیاسی و تربیتی در بروز و ابتلای به آن اهمیت دارد. اعتیاد به مواد مخدر نه تنها خود زائیده مسائل مختلفی است، بلکه بوجود آورنده عوارض مختلی مثل عوارض جسم، فکری ، اجتماعی ، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره است. جامعهشناسان عقیده دارند؛ نیاز هر جامعه به مواد مخدر نشانه انحطاط و سقوط آن جامعه است. و به عقیده سیاستمداران جهان، برای تسخیر مملکتی و تضعیف و تصاحب ملتی، هیچ عاملی بهتر از تریاک نیست. آنها معتقدند برای مغلوب ساختن ملتها یک کیلو تریاک و یک حلقه وافور از چندین تانک و هزاران توپ موثرتر است. (اورنگ 1367 ص 14)
با در نظر گرفتن این که اعتیاد ریشههای سیاسی و اجتماعی دارد و استعمارگران با استفاده از این حربه سعی در تسلط و نفوذ شیطانی خود در کشورهای دیگر دارند و همچنین با توجه به اینکه اعتیاد خود عاملی برای انواع جرم و بزهکاری میباشد. موجب انجام پژوهش در زمینه این مسئله که آیا رابطه بین اعتیاد و شخصیت ضداجتماعی افراد وجود دارد یا خیر شد که ضرورت و اهمیت تحقیق روشنتر میشود و اهمیت اصلی این پژوهش ایجاد بصیرت و دانش لازم در جهت شناخت بخشی از عوامل و ارتباط برخی عوامل شخصیتی با اعتیاد میباشد.
اهداف تحقیق
الف ) هدف کلی
بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضداجتماعی بین افراد معتاد و غیرمعتاد شهرستان خمین.
ب ) اهداف ویژه
بدست آوردن آماد سایر اختلالات روانی در شخصیت معتادین نمونه با استفاده از آزمون MMPI
سوالات
آیا بین افراد معتاد و غیرمعتاد از نظر میزان شیوع اختلال شخصیت ضداجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد؟
فرضیات
بدلیل اینکه تحقیق حاضر برای نخستین بار در ایران انجام شده و طی جستجوهای مکرر به تحقیق مشابه برخورد نشده است و نیز اینکه تحقیق حاضر تحقیقی از نوع استقرایی است سابقه فرضی برای آن یافت نشده است. لذا تحقیق حاضر نیازی به فرضیه ندارد.
تعریف اصطلاحات
تعاریف نظری
معتاد: معتاد کسی است که عادت به مصرف دارو دارد و در نتیجه مصرف که نیاز جسمی و روانی اوست اخلاق عمومی، سلامت و رفاه خود، خانواده و اجتماعش را به خظر میاندازد.(فرجاد 1378 ص 12)
اعتیاد: اعتیاد را میدتوان حالتی دانست که در نتیجه اتسعمال داروی مخدر به شخص دست میدهد و موجب میشود که خویشتنداری شخص از میان برود و زیادهروی در استعمال آن به حدی برسد که به حال شخص و اجتماع مضر باشد. (اورنگ 1367 ص 9)
اختلال شخصیت ضد اجتماعی : عبارت است از ناتوانی از تن دادن به هنجارهای اجتماعی بطوری که جنبههای متعددی از رفتار فرد در نوجوانی و بزرگسالی تحت تأثیر این ناتوانی قرار گرفته باشد (رفیعی 1378 ص 212)
تعاریف عملیاتی
معتاد: از نظر محقق کسی است که به یک یا چند ماده مخدر وابستگی جسمانی و روانی داشته و در صورت ترک علائم ترک آن ماده خاص بروز میکند.
اعتیاد: در تحقیق حاضر منظور معتاد شدن فرد به یکی از انواع مواد مخدر که در زیر مشخص شده است میباشد. (تریاک ، هروئین، حشیش ، گراس)
اختلال شخصیت ضداجتماعی : در این تحقیق کسی که نمره بالای 70 درصد در مقیاس Pd فرم کوتاه آزمون MMPI کسب نماید، مد نظر است.
فصل دوم
پیشینــه پـژوهـــش
تاریخچه مواد مخدر در جهان
استعمال مواد مخدر سابقهای طولانی در میان جوامع داشته و شکلهای مصرف آن متنوع بوده و به زمینههای مساعد در هر جامعه بستگی داشته است. مواد مخدر در طول تاریخ انسان؛ زمانی به عنوان مواد خوراکی، گاهی به عنوان دارو، گاهی برای ایجاد لذت و یا فرار از ناراحتیها و از بین بردن و التیام درد بکار بده میشده است. لذا در طول تاریخ بُشر کمتر ملتی را میتوان یافت که با استفاده غلط از مواد مخدر روبرو نبوده باشد. مواد مخدر معمول در جشنها و مراسم مذهبی و گاهی نیز توسط جادوگران مورد استفاده قرار میگرفته است.
بررسی آثار نوشته تاریخی این نتیجه را میدهد که بشر از ابتدا از مواد مخدر اطلاع داشته است. زیرا با تجربه از خاصیت مواد مخدر آشنا شده و برای تسکین در از آن استفاده مینمود. مطالعه آثار نوشته دوران باستان بیانگر این حقیقت است که در سومر ، آشور ، بابل ، مصر، یونان و روم از تریاک استفاده میشد.
هومر شاعر یونانی در آثار خود ازگل خشخاش گفتگو کرد. و آنرا جزو گلهای زینتی باغهای روم در 600 سال پیش از میلاد دانسته است. نوشتههایی ازتمدن سومریها باقی است, نشان میدهد که سومریها از کهنترین اقوامی هستند که نه تنها از تریاک استفاده میکردند، بلکه نام «گیاه شادی بخش» نیز بر آن نهاده بودند، که این نام هنوز شایع است. پزشکان آشوری نیز صدها سال پیش از میلاد به خواص دارویی تریاک پی برده بودند.(اورنگ 1367 ص 6)
بشر از 7000 سال قبل ، از وجود یک ماده مخدر قوی در خشخاش آگاه بوده و در لوحههای گلی که از سومریان باقی مانده از تریاک نام برده شده است.
یونانیها تریاک را « اپیوم» نامیده و اطباع ترکیباتی از تریاک را برای بیماریهای مختلف جسمی و روانی تجویز میکردند. جالینوس مشتقی از تریاک را نوشدارو نامیده و برای مداوای بیماریهای مختلف از قبیل صرع، یرقان ، سنگ کلیه و غیره بکار میبرده است. در حدود 4000 سال قبل، کشیدن تریاک در چین نیز رایج بوده است. (دانش 1379 ص 206)
لذا تریاک را اولین بار سومریها کشف کردند و ضمن استفاده از آن به عنوان یک داروی مسکن ، تدریجاً به عنوان «مکیف» و «مخدر» نیز مورد استفاده قرار گرفت. کشف تریاک بوسیله سومریها در لوحهای که از 7000 سال قبل به جای مانده ، ثبت شده است. (اورنگ 1376 ص 6)
نوشتههایی که بر روی پاپیروس از مصریان مانده نشان میدهد که مصریها از قدیم با استعمال تریاک آشنا بودند. لذا اصل تریاک از مصر بوده است. چرا که اسم بتائیکا مشتق از شهر طبس مصر است که خشخاش در آنجا میکاشتند. صادق کریمپور در مورد سابقه تاریخی خشخاش مینویسد:
« خشخاش ابتدا در مصر کشت میشد و بنام «بتائیکا» معروف بود که از کلمه طبس نام شهری واقع در مصر که در آن خشخاش کشت میشد ماخوذ شده است . در 1500 سال قبل از میلاد تخم خشخاش از مصر به یونان برده شد و در آنجا رواج پیدا کرد. در افسانههای هومر از جزیرهای نام برده شده که در آن قهرمانان اودیسه گرفتار نشئگی مواد اعتیادآوری گردیده که نجات آنها به سادگی میسر نبوده است.» (کریمپور 1378 ص 42)
در این میان اشیایی که به داروسازان دوران باستان تعلق داشته و در موزه علوم لندن به معرض تماشا گذاشتهاند، کوزههایی به شکل گرز خشخاش دیده میشود که به جنس کاشی است و حدود 5/12 سانتیمتر بلندی دارد. بر روی یکی از این کوزهها خطوطی به شکل اثر تیغهای کشیده شده بر روی گرز خشخاش ، بچشم میخورد. کوزههای مزبور متعلق به اواخر دوره مفرغ یعنی حدود 1500 سال قبل از میلاد مسیح است که در قبرس ساخته شدهاند و احتمالاً به منظور نگهداری تریاک محلول در آب یا شراب، از آن استفاده میکردهاند تا بتوانند این فرآورده مخدر را به مصر صادر کنند.
دیری نگذشت که مصریان خود به کشت خشخاش دست زدند. آنها بر روی سکهها و سفالینههای یونانی و جواهراتی که بر روی تابوتها و مجسمههای رومی دیده میشود نقشهایی از گرز خشخاش را حک کردهاند که نشانه آگاهی آنها از خواص تریاک است. (همان منبع ص 44)
در کتاب ویرانگریهای اعتیاد در موارد سوابق تاریخی مواد مخدر چنین آمده است: « برخی میگویند در روی لوحههای گلی سومریان که مربوط به 7000 سال قبل است از خشخاش و طرز کشت و گرفتن شیره آن نام برده شده و یونانیان تریاک را بنام " اوپیوم" میشناختند ولی جز مصرف طبی، مصارف دیگری نداشت. ولی رواج آن در کشورهای اروپایی از آغاز فعالیت شرکت انگلیسی هند شرقی توسعه و گسترش یافته است.» (همان منبع ص 14)
در برسی تاریخچه مواد مخدر؛ روشن میشود که تریاک ابتدا در مراسم مذهبی و بساط جادوگران مورد استفاده قرار گرفته است و به عنوان شربت خوابآور یا مسکن مصرف میشد.
در کتاب اودیسه اثر هومر، بر شربتی اشاره میشود که هلن قهرمان تروا در اختیار داشته است. این شربت تمام دردها و ستیزهجوییها را از میان برده و هر بیماری را درمان میکرده است و احتمالاً ماده اصلی این شربت، تریاک نبوده است. همچنین تصور میشود « سرکهی آمیخته به مادهای تلخ» که به حضرت مسیح که بر صلیب کشیده شده بود تقدیم گردیده است (متی باب 27 آیه 34). ماده تلخ مزبور به زبان عبری باستان Rosh گفته میشود که به معنی تریاک است. (طالبی 1357 ص 33)
بدن شک از قرن 4 قبل از میلاد به بعد، پدران داروسازی در غرب مثل بقراط و جالینوس به خاصیت آرامبخش بودن تریاک پی برده بودند. گفته میشود که پاراسلوس حدود سال 1530 م تریاک را در الکل حل کرد و این تنتور تریاک به «لدانم» یا افیون معروف است. موزه علوم لندن یادداشتهایی در مورد داروهای سینه بسیار قدیمی در اختیار دارد که همگی محتوی لدانم هستند. یونانیان در زمان سقراط از تریاک برای تسکین درد استفاده کرده و به خواص طبی آن پی برده بودند. هندیان نیز به گیاه کوکنار آشنایی داشتهاند. چرا که در زمان حمله داریوش بزرگ به هند آنان با «کوکنار» آشنایی کامل داشتند. مجارستان هم از اولین کشورهایی است که با خشخاش آشنا بوده است. زیرا که 1200 سال قبل از میلاد مسیح گیاهشناسان مجارستان خشخاش را میشناخته و از شیره آن استفاده میکردهاند. بطور کلی در روزگار باستان اجتماعات بشری با موادمخدر و نباتات مکیف، به صورت ابتدایی برای استعلاج و مواد ضروری آشنایی داشتهاند، به طوریکه اقوام اروپایی در اول تاریخ میلادی افیون را شناخته و به عنوان دارو استفاده میکردند.
سابقه استفاده از مواد مخدر با توجه به آنچه ذکر آن گذشت بسیار کهن است. زیرا از چند هزار سال پیش سومریها، مصریها، هندیها، رومیان و چینیها کسانی بودهاند که موادمخدر را به شکلهای گوناگون مورد استفاده قرار دادهاند. مثلاً هندوها در مراسم مذهبی از شاهدانه یا کانابیس استفاده میکردند و این گیاه همچنین در بین هندیها و چینیها مصارف طبی داشته است.
در آغاز مصرف موادمخدر به صورت کنونی نبود. بلکه جنبه مصرف طبی داشت و فقط به دستور اطباء مصرف میشد. کمااینکه ابنسینا و زکریای رازی به خواص گل خشخاش و سایر گیاهان مخدر آشنایی داشته و حتی خواص آنها را ذکر کردهاند. در آن زمان اعتیاد ابعاد وسیعی نداشت و به صورت مسائل اجتماعی و سیاسی بروز کرد و بعد سیاسی و بینالمللی بخود گرفت. لذا گل خشخاش از مدتها قبل از میلاد مسیح شناخته شده بود و مورد استفاده دارویی داشت ولی از اواخر قرن 18 میلادی بود که برای تهیه تریاک از آن استفاده و به صورت تخدیری استعمال شد.
حدود 5/1 قرن پیش مسئله کشت خشخاش و در نتیجه تولید تریاک مسائل و مشکلات بسیاری بوجود آورد که از آن جمله سلطه استعمارگران به مستضعفان و غارت منافع آنان میباشد. زیرا تریاک بیش از سایر موادمخدر در کشورها به خصوص کشورهای جهان سوم راه یافت.
از نخستین رواج دهندگان تریاک انگلیسیها هستند که به انگیزه تسلط بر کشورهای جهان سوم بطور مستقیم و غیرمستقیم تریاک را تحمیل نمودند. در کشور چین حتی مستقیماً وارد عمل شدند. زیرا با برانداختن جنگ تریاک 40 میلیون چینی به مواد مخدر معتاد شدند. انگلیسیها به بهانه تجارت با چین از کشور هند که مستعمرهشان بود مقادیر زیادی تریاک را بطور قاچاق وارد چین کردند. ولی چون دولت چین مخالف رواج تریاک بود دستور جمعآوری و از بین بردن تریاکها را صادر کرد. اما دولت انگلستان برای خنثی نمودن این عمل به چین اعلام جنگ نمود و ضمن پیروز شدن در جنگ غرامتهای بسیاری را از چین دریافت کرد و پس از جنگ سرانجام ورود تریاک به چین آزاد شد.
طبق اسناد و مدارک تاریخی، بشر موادمخدری مثل حشیش و برگ کوکا را به غیر از تریاک از قدیمالایام میشناخته و در پزشکی از آن استفاده میکردهاند. سقراط حکیم و معاصرین او خصوصیات برخی موادمخدر را شناخته و پزشکان یونانی و رومی آنها را بکار بردهاند.
مزایا و خواص دارویی و پزشکی تریاک موجب شده است که تا حدود 150 سال پیش کشت و زرع این ماده در برخی از مناطق جغرافیایی مانند جنوب شرقی آسیا و مناطق استوایی رواج یافته و کم کم تجارت تریاک به صورت کالایی تجاری، مجاز و متداول شده است.
ولی گسترش واقعی تریاک پس از کشت و تجارت آن توسط کشورهای استعمارگر سبب ایجاد مسئلهای بنام اعتیاد گردید.
وقوع جنگ بین بریتانیا و چین در سالهای 1839 و 1856 میلادی که به «جنگ تریاک» معروف است، موید این مطلب است هر چه هست وجود مواد مخدر در کشورهای گوناگون است و با شدت ضعفی که در نوع آن وجود دارد، هم در شرق و هم در غرب مصرف میشود. با این تفاوت که در کشورهای ثروتمند از نوع زبدهتر و بهترش مثل «ماریجوانا» و «ال. اس. دی» و تحت نظر شبکه پیچیده مافیا. ولی در کشورهای فقیر نوع ضعیفتر و کمخرجتر آن مصرف میشود مثل : حشیش، چرس ، بنگ که بیشتر در هندوستان و پاکستان و افغانستان رواج دارد.
در هندوستان اعتیاد سابقهای طولانی دارد. در امپراطوری مغولها به فیلهای جنگی تریاک داده میشد. در زمان تسلط انگلیسیها بر هند نیز سربازان هندی طبق برنامه معینی معتاد میشدند تا اگر مجروح شدند درد کمتری را احساس کنند. در داخل تاج محل که شاه جهان آن را به عنوان آرامگاهی برای زن محبوبش بنا کرده است وافور عقیقی دیده میشود که با آن تریاک را به داخل خون خویش میرسانده است . (طالبی 1357 ص 35).
کارخانه قدیمی تهیه تریاک که با آجرهای قرمز رنگ در «غازیپور» ساخته شده از بناهای کمپانی هند شرقی است که بوسیله انگلیسیها دایر گردیده است. این کارخانه که در حال حاضر بستههای 5 کیلوگرمی تریاک را به بریتانیا، روسیه شوروی، سنت لوئیز صادر میکند در دهه 1820 صادر کننده عمده تریاک به چین بود. (همان منبع ص 36).
هندوستان که بزرگترین پرورشدهنده خشخاش در جهان است در آن حدود یک میلیون نفر بطور مستقیم از راه کشت خشخاش زندگی میکند. (اشرف 1355 ص 47) .
در پاکستان و افغانستان هنوز تبدیل تریاک به هروئین وجود دارد. گرچه در سال 1979 میلادی در پاکستان بر اساس قوانین اسلامی که مصرف هر چیز سمی را حرام کرده است، تریاک تحریم گردید. اما باز هم کشت خشخاش و تبدیل آن به هروئین وجود دارد. مقداری از تریاک افغانستان هم به پاکستان وارد میشود آن هم با قیمت ارزان. مرفین و هروئین دنیای غرب بیشتر از طریق پاکستان تامین میگردد.
موادمخدر (هروئین و مرفین) از کراچی توسط کشتی یا هواپیما به لندن ، فرانکفورت ، نیویورک ، شیکاگو، هوستن و مونترال حمل میگردد. در پاکستان بنا به گفته دکتر راشد چودری مدیر آسایشگاه و بیماران روانی لاهور، در هر دقیقه یک نفر به هروئین معتاد میشود. (سالانه 50 هزار نفر). (صبوراردوبادی 1350 ص 63). در حال حاضر بیش از 000/300/1 نفر معتاد در کشور پاکستان زندگی میکنند. (همان منبع ص 54). اکنون به مبارزه با موادمخدر در پاکستان اهمیت داده میشود و مقامات پاکستان مبارزه با مواد مخدر را «جهاد مقدس» نامیدهاند. لذا چون پاکستان نزدیک منطقه مثلث طلایی است، در نتیجه به شدت در معرض خطر است.
در ترکیه تریاک بطور قانونی کشت میشود و صادراتی به منظور مصارف پزشکی هم دارند.
در سوئد اعتیاد جرم محسوب نمیشود و مجازاتی ندارد. و ضمناً مجازات اعدام هم ندارند ولی مجازات قاچاقچیان حداکثر ده سال زندان است. (اورنگ 1367 ص 24).
در اسرائیل مصرف مواد مخدر شیوع دارد. بطوریکه طی سال 63 حداقل 350 هزار سرباز اسرائیلی به دلیل اعتیاد سلاحهای خود را با موادمخدر تعویض کردهاند. مبادله سلاحهای انفرادی با مواد مخدر توسط نظامیان اسرائیلی یک پدیده گسترده و رو به افزایش در ارتش میباشد. (اشرف 1355 ص 33).
در انگلیس طبق تحقیقات آمارگران، جوانان انگلیسی در سنین 15 سالگی به بعد به هروئین روی میآورند. آخرین آمار نشان میدهد که هر ساله 600 نفر به تعداد این جوانان افزوده میشود. رهبر حزب سوسیال دمکرات در این مورد گفته است یکی از علل مهم گرایش جوانان به موادمخدر پایین بودن قیمت این مواد میباشد. (همان منبع ص 49)
آمریکا که مهد انواع موادمخدر مثل تریاک، ال.اس.دی ، مرفین، کوکائین و هروئین است، اعتیاد در آنجا بیشتر از همه جا هست. در آمریکا اغلب جوانان بطور همزمان از چند ماده مخدر استفاده میکنند که در این صورت ترک یا معالجه آن هم خیلی مشکل بنظر میرسد. لذا این قبیل معتادان گرفتار عوارض عمیق روانی هستند.
بر اساس اظهارات وزیر خارجه آمریکا، این کشور سالانه برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر 5/1 میلیارد دلار خرج میکند.
هم اکنون در آمریکا 40 میلیون نفر معتاد زندگی میکنند که 20 درصد آنها را زنان تشکیل میدهند. در رابطه با کودکان نیز آماری که در سال 1982 در رابطه با مصرف مواد مخدر در آمریکا گرفته شده است ، بدین ترتیب میباشد که : در آمریکا در سال 1982 43 درصد از دانشآموزان دبستانی به مرفین مبتلا بوده و در دانشگاهها نیز 50 درصد دانشجویان معتاد بودهاند. (کریمپور 1378 ص 43) . همچنین معتادین به الکل امروزه جمعیتی معادل 10 میلیون نفر را در آمریکا شامل میشود. (همان منبع ص 41).
اعتیاد در آمریکا بیداد میکند. قاچاق مواد مخدر چه در داخل و چه در خارج کشور با سرعت سرسامآوری روبهفزونی گذاشته است.
در آمریکا سالانه میلیاردها دلار ماریجوانا بطور غیرقانونی کشت و تولید میشود. در کالیفرنیا طی سال 1981 میلادی حدود 100 تن ماریجوانا کشت و ضبط گردید. (اورنگ 1367 ص 50) . در حال حاضر بیشتر از 200 هزار کشتکننده ماریجوانا و امثالهم در آمریکا وجود دارند که در ابتدا به عنوان کمک خرج زندگی خود دست به این کار زدهاند.
استعمال کوکائین که سابقاً مخصوص میلیونرها بود، در بین توده مردم هم رواج یافته است. در سال 1981 میلادی 48 تن کوکائین بطور قاچاق وارد آمریکا شد و در بازار سیاه به فروش رسید، بدون اینکه مأمورین پلیس بتوانند در مقابله با آن کاری از پیش ببرند. (همان منبع ص 60).
از دیگر کشورهای وارد کننده مواد مخدر بخصوص هروئین به آمریکا ، تایلند، لائوس و برمه میباشند که به مثلث طلایی مشهور گردیدهاند.
مکزیک نیز یکی از مراکز کشت خشخاش و صادرکننده عمده مواد مخدر به آمریکا است. قسمت اعظم ورود و مبادله مواد مخدر توسط سازمان مافیا انجام میگیرد که برخی از مراکز کشور را تحت نفوذ دارند.
تعداد معتادین به انواع مواد مخدر طبق برآورد سال 1980 به 75700000 نفر بالغ میگردد.
تعداد جنایاتی که در اثر استفاده چنین موادی به وقوع میپیوندد، کلاً خارج از کنترل مامورین یا مردم است .
در بررسی تاریخچه مواد مخدر در جهان نکات بارز و برجستهای وجود دارد مثل جنگ تریاک در چین، مراکز تولید جهانی مواد مخدر، نقش مافیا در ارتباط بینالمللی مواد مخدر، مثلث طلایی و سازمان پلیس بینالمللی و غیره که لازم است در ادامه این بررسی، برای آشنایی با موارد فوق فهرستوار توضیحی داده شود.
جنگ تریاک در چین
داستان غمانگیز صدور تریاک به چین جزئی از تاریخ کشور باستانی چین است که بد نیست ذیلاً به آن اشارهای بشود.
در بررسیهای تاریخ تریاک آمده است که این ماده توسط پرتغالیها به هندوستان وارد شده و قرنها بعد انگلیسیها با گسترش امپریالیسم خود سهم بسزایی نیز در شیوع اعتیاد به تریاک در کشورهای مختلف بخصوص چین داشتهاند، (کریمپور 1378 ص 44) زیرا در دهه 1600 میلادی سربازدان هلندی توتون را ب تایوان بردند.
در چین استعمارگران توتون را با تریاک مخلوظ کرده و به بومیان میدادند. (ستوده 1374 ص 45) به تدریج مردم چین از کشیدن توتون دست کشیدند و به تریاک روی آوردند. در اینجا بیگانگان به ابریشم و چای چین نیاز داشتند و چینیها هم تقاضای واردات کالاهای خارجی داشتند. در نتیجه امپراطور چین به آنها اجازه داد که به بندر کانتون بیایند. بازرگانان خارجی در مقابل ابریشم و چای نقره میپرداختند. چون قیمت کالای چین روزبروز افزایش مییافت لذا همین امر مسئلهساز گردید. در نتیجه استعمارگران برای مبارزه با این کار راه حلی ارائه دادند و آن ورود تریاک به چین بود. تریاک به وسیله انگلیسیها از هندوستان به چین و توسط آمریکا از ترکیه به چین وارد شد.
امپراطور چین برای مقابله با این کار تریاک را تحریم کرد. اما در کانتون تمام مامورین دولتی به وسیله بازرگانان خارجی اغوا شدند. در نتیجه، کشیدن تریاک به صورتی گسترده در چین متداول گردید. هر چه مامورین دولتی چین بر سختگیری خود افزودند اما نتیجهای نداشت و قاچاقچیان هر دفعه نقره بیشتری برای خرید تریاک خارجیان به کشتیهای محتوی تریاک پرداخت میکردند. به این ترتیب کمپانی هند شرقی در مقابل نیاز فراوان چینیها تولید تریاک خود را در هند افزایش داد.
بطوریکه حدود یک ششم درآمد دولت هند، و قسمت اعظم هزینه ایجاد نیروی دریایی سلطنتی انگلیس از طریق فروش تریاک به چین حاصل شد. مورخین انگلیسی میگویند تجارت تریاک در چین احتمالاً بزرگترین تجارت آن عصر بشمار میرود که در هیچ جامعهای نظیر آن دیده نشده است. (اشرف 1355 ص 26).
ورود تریاک به چین روزبروز اضافهتر میشد و با افزایش ورود تریاک به چین، چین با کمبود نقره روبرو شد. لذا امپراطور چین برای مبارزه با این کار فرمان برخورد قاطع و جدی را با مسئله تریاک مطرح کرد و مامورین خود را که «لین تسیه هسو» نامیده میشدند، برای مقابله با قاچاقچیان تریاک به کانتون بسیج کرد و تمام بازرگانان را به گروگان گرفتند. این گروگانگیری تا زمانی ادامه داشت که میبایستی بازرگانان تریاکهای انبار شده را یا به دریا بریزند و یا به هند بازگردانند. ولی دولت انگلیس یرای حفظ بازار تریاک خود در چین با کشتیهای جنگی و سربازان زیاد به جنگ با چین پرداخت که نتیجه شکست چینیها بود.
همانطور که مذکور افتاد استعمارگران ابتدا از تریاک و سپس از مشتقات آن به عنوان یک حربهکاری سیاسی استفاده کردهاند و بنابر آنچه که قبلاً گفته شد جنگ تریاک در چین در مقابل اقدامات دولت چین برای مبازره با مواد مخدر بوجود آمد. زیرا وقتی دولت چین در سال (1839 م) رسماً واردات تریاک را منع کرد و مقادیر زیادی تریاک را منهدم کرد. این کار برای انگلستان به منزله اعلان جنگ بود. لذا در سال 1840 میلادی نخستین جنگ تریاک در چین آغاز و دو سال ادامه داشت. چرا که انگلستان توسط کمپانی هندشرقی از هند به چین تریاک صادر میکرد و از این راه هم سود سرشاری میبرد و هم زمینه را برای تسلط فراهم مینمود.
حاصل جنگ تریاک برای انگلیسیها شکست چین و انعقاد قراردادنانکینگ (نانکن) در پایتخت کشور چین یعنی " نانکینگ" بود. که بر اساس آن بندر ؛ کانتون ، آموی ، فوچوو ، نینکپو و شانگهای به روی کالاهای صادراتی انگلیس منجمله عمدتاً تریاک گشوده شد. جالب توجه است که در قراردادها و متممهای آن به صراحت سخنی از تریاک رفته و حتی یک کلمه از جنگ تریاک و علت اصلی آن که قاچاق تریاک بود، نیاوردند و انگلستان کوشش کرده که تجارت تریاک همچون یک کالای تجارتی از طرف حکومت چین قانونی اعلام شود.
14 سال بعد از جنگ اول قیام مردم چین منجر به جنگ دیگری شد که طی آن چین شکست خورد و با انعقاد قراردادی دیگر دروازههای چین به روی واردات تریاک و سایر کالاهای کمپانی هندشرقی باز شد.
صادرات تریاک امریکا به چین پس از انگلیس در مقام دوم قرار داشت. زیرا آمریکا هم اصل «کامله الوادا» را به دولت چین تحمیل نمود. دولتهای استعماری دیگری مثل فرانسه، اسپانیا، هلند، پرتغال نیز با تجارت و قاچاق تریاک به چین در حد توان خود سود برده و توطئهچینی کردند. (اورنگ 1367 ص 55)
لذا استعمار انگلیس و سپس فرانسه که به خاک چین تجاوز کرده بودند زمینه را برای تجارت تریاک و در نتیجه هروئین هموار کردند.
قرارداد استعماری نانکینگ امتیازاتی به شرح زیر برای انگلیس داشت:
اشتغال قهرآمیز هنگکنگ که منجر بن استیلای استعمار انگلیس و سپس اجاره آن برای 99 سال شد و هنوز هم این سلطه ادامه دارد.
تحمیل غرامت سنگین 21 میلیون دلار نقرهای بر ملت چین که این غرامت شامل جبران هزینههای جنگ تحمیلی و قیمت تریاکهای مصادره شده میشد.
سومین امتیاز، گشودن 5 بندر (کانتون، آموی، فوچوو، نینکپو و شانکهای) چین به روی کالاهای صادراتی انگلیس عمدتاً تریاک بود که متعاقب آن قرارداد «هومن» به امضاء رسید.
تحمیل یک جانبه «شرط کامله الوداد» بر ملت چین یکی دیگر از امتیازات عهدنامه نانکینگ بود که در عهد نامه هومن تحمیل گردید.
متعاقب این مسائل توسط آمریکائیها عهدنامه دیگری بنام «وانگ هسیا» بین آمریکا و چین منعقد شد که جزئیات هر کدام از این عهدنامه در مقام پایهریزی سلطه استعماری انگلستان و آمریکا بر علیه چین بود. جنگ استعماری تریاک به عنوان سمبل و نمونهای از غارتگریها و تجاوز نیروهای استعماری به سرزمینهای آسیایی در قرن 19 است که ضربهای مهلک بر پیکر آنان وارد آورد و در راه ریشهکن کردن اعتیاد اقدامات مهم و اساس انجام داد.
ضمناً اکثر مقامات کشورهای همجوار چین، در قاچاق مواد مخدر دست داشتند. مثلاً چیانکاچک که با کشور چین میجنگید در خرید و فروش تریاک فعالیت داشت تا مخارج ارتش خود را تامین نماید.
پس کشور چین نه تنها از طرف استعمارگران بلکه از طرف مزدوران استکبار یعنی مقامات و کشورهای همجوار هم همیشه تحت فشار بوده است.
جنگ تریاک در دوران معاصر
نتیجه اینکه اگر دولتهای استعماری در قرن 19 بطور مستقیم ، خود درگیر جنگ تریاک بودند، اینک در قرن 20 ، توسط رژیمهای مزدور دست نشانده خود، درگیر جنگ مواد مخدرهستند. کمااینکه در حال حاضر استکبار جهانی «نبرد هروئین» را به جای جنگ تریاک دوران استعمار علیه جهان مستضعفان براه انداخته است. لذا ریشههای اعتیاد در کشورهای ضعیف دولتهای خارجی است ولی ریشه اعتیاد ، در کشورهای قوی و سلطهگر منشا داخلی دارد.
مراکز تولید جهانی مواد مخدر
استکبار جهانی توزیع هروئین را در کشورهای جهان سوم بالاخص آسیا بیشتر دنبال میکند.
@ ص 28
تاکنون اجساد بسیاری از خبرنگارانی که برای تهیه خبر به مناطق مذکور رفتهاند پیدا شده است. در این مناطق بیش از نیمی از تریاک و هروئین جهان تهیه میگردد. لابراتوارها، در جنگلها مستقر است و سال به سال بر تعداد اعضای باند مافیا افزوده شد و فعالیت آنان مرموزتر و پیچیدهتر میگردد. هروئین و سایر مواد مخدر 85 درصد درآمد مناطق «مثلث طلایی» را تشکیل میدهد و چند میلیون نفر نیز در این مناطق معتاد هستند. (همان منبع ص 204)
در حال حاضر شهر بانکوک مرکز تایلند بیش از 2 میلیون نفر معتاد دارد (همان ص 209) و بزرگترین مرکز تهیه و فروش هروئین در جهان است. مقامات عالیرتبه تایلند با سازمان مافیا همکاری نزدیک داشته و در عمده فروشی توزیع موادمخدر در آمریکا و اروپا و سایر کشورهای جهان نقش مهمی را ایفا مینمایند. کشورهای همجوار و نزدیک مثلث طلایی نیز از این آفت در امان نبوده و روزبروز بر تعداد معتادین مخصوصاً جوانان و اطفال در این کشورها افزوده میگردد. منطقه هلال طلایی که شرح آن در صفحات قبلی گذشت بعد از مثلث طلایی یکی از مراکز مهم تولید مواد مخدر در جهان است.
نقش مافیا در توزیع بینالمللی مواد مخدر
سیاست سلطهگری انگلیس مبنی بر معتاد نمودن مردم کشورها مورد تقلید سایر کشورهای استعمارگر قرار گرفت و وضع بدی را بر جهان حاکم کرد. لذا در سال (1912 م) جمعی از اشخاص خیر و نوعدوست با تشکیل مجامع بینالمللی خواهان ممنوعیت مصرف تریاک و عدم دخالت دولتها در خرید و فروش آن شدند که در نتیجه این کوششها کنوانسیون ممنوعیت خرید و فروش تریاک در لاهه (هلند) تشکیل گردید.
در این کنوانسیون دول زیر متعهد ممنوعیت خرید و فروش تریاک شدند. آمریکا، انگلیس، اطریش، آرژانتین ، کامبوج، تانزانیا، قبرس، مالزی. در اجرای این کنوانسیون بزرگترین تاجر تریاک یعنی کمپانی هندشرقی (انگلیس) از تجارت پرسود بازماند و فقط یک بخشی از کمپانی عظیم هندشرقی به تجارت ادامه داد و سازمان چند ملیتی بزهکاران «مافیا» ابتکار عمل را به دست گرفت و رفته رفته گسترش فعالیت مافیا، منجر به هرج و مرج جهانی در امر اعتیاد گردید. (همان ص 208)
در دوران جنگهای بینالمللی اول و دوم آلمان، ایتالیا، فرانسه و انگلیس مرکز فعالیتهای مافیا شد. در ایتالیا موسولینی مبارزه علیه مافیا را شروع اما چندان موفقیتی بدست نیاورد.
سازمان مافیا تریاک را از خاوردور که مبدأ اصلی و صدور تریاک بود به اقصی نقاط دنیا برده و میلیونها نفر را به اعتیاد مبتلا کردند.
سازمان غارتگر مافیا که بر نقل و انتقالات مواد مخدر نظارت دارد و نیز حمایت کارتلها و تراستهای سرمایهداری را ذخیره دارد، همواره از منابع سرشاری برخوردار است. درآمدهای حاصل از مواد مخدر مثل هروئین و کوکائین که نصیب سازمان میشود، آن را به صورت قدرتی بزرگ درآورده است.
بطوریکه اگر با زور و خشونت نتواند موانع مهم کسب درآمد را که مقامات دولتی هستند از سر راه خود بردارد، با تحویل پول زیاد و به صورت رشوه موانع را به سکوت وامیدارد.
لذا مافیا که از مخوفترین سازمانهای بینالمللی بوده و نقل و انتقال مواد مخدر را نظارت میکند سالیانه تا 168 میلیارد دلار درآمد دارد. (طالبی 1357 ص 56)
در برنامههای استکبار جهانی؛ مافیا عامل اصلی اجرای برنامههاست زیرا کوشیده است تا از سازمانهای مخفی مشابه خود در جنوب شرقی آسیا و در سرزمینی که به «مثلث طلایی» شهرت دارد، استفاده کند. لذا مافیای غرب و مافیای شرق دست به دست هم داده و با هم همکاری دارند.
در جنوب شرقی آسیا سازمانی بنام سازمان «تریاد» وجود دارد که ستاد مرکزی آن در هنگکنگ و سنگاپور قرار دارد که این سازمان مافیایی آسیایی با سازمان مافیایی غربی در قاچاق و تجارت مواد مخدر با هم همکاری دارند. زیرا مافیای اروپایی در آسیا نیز مافیای آسیایی ساخته است. (اشرف 1355 ص 27)
تریادهای چینی فرقهای مبارز بودند که در اثر اغوا و وسوسه شیطان مستکبر منحرف شده و کار قاچاق هروئین را در شبکههای مافیای اروپایی انجام میدهند. رابطهای که بین مافیای اروپایی و آسیایی وجود دارد، صمیمانهترین رابطهای است که در اروپا یافت میشود.(همان منبع ص 28)
اکنون مشارکت گروههای سازمان مافیایی تریاد با گروههای مشابه اروپایی باعث شده تا مبارزه علیه این سازمان مافیایی مشکلتر از هر زمان دیگر گردد.
سازمان پلیس بینالمللی
در سال 1912 میلادی جوامع مختلف با هماهنگی سازمان یافتهای اعتیاد را یک خطر جدی برای نوع بشر اعلام کردند و از آن زمان تاکنون ب