دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
بررسی تاثیر انتشار درصد های مختلف سهام جایزه بر بازدهی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (86-80)چکیده:
تحقیقات انجام شده در سایر کشورها نشان می دهد که سرمایه گذاران، عکس العمل مطلوب و مثبتی در مقابل انتشار اخبار مربوط به سهام جایزه نشان داده اند. به عبارت دیگر نتایج بدست آمده نشان می دهد که نرخ بازده سهام شرکتهایی که سهام جایزه توزیع کرده اند بیشتر از نرخ بازده شرکتهای دیگر بوده است. گروهی از محققان بازده بالاتر را بمنزله با ارزش بودن سهام جایزه تلقی کرده اند ولی گروه دیگر بر این باورند که بازده بیشتر اینگونه سهام ناشی از محتوای اطلاعاتی سهام جایزه است و سهام جایزه به خودی خود ارزشی ندارد.
در این تحقیق رابطه بین انتشار درصدهای مختلف سهام جایزه و نرخ بازدهی سهام (سهامداران) مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق سه فرضیه در مورد تاثیر انتشار سهام جایزه بر بازدهی سهام به تفکیک سه دسته (زیر 20 درصد ، بین 20 تا 50 درصد و بالای 50 درصد) و یک فرضیه (فرضیه چهارم) در قالب مقایسه سه گروه مذکور تدوین شده است. 41 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در قالب فراوانی 117 نمونه با احتساب سالهای انتشار سهام جایزه مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از روشهای آماری تی تست و کروسکال والیس فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفت.
نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که انتشار درصدهای مختلف سهام جایزه بر بازدهی سهام تاثیر مثبت دارد اما بین بازدهی سهام در بین سه گروه (زیر 20 درصد ، بین 20 تا 50 درصد و بالای 50 درصد) تفاوت معنادار وجود ندارد. به نظر می رسد مهمترین عوامل در این زمینه کارآیی ضعیف بورس اوراق بهادار تهران و ناآگاهی نسبی (سرمایه گذاران و در برخی موارد مدیران) از سهام جایزه می باشد.
.
مقدمه:
یکی از موضوعاتی که کنجکاوی سرمایه گذاران و متخصصان مالی در بورس اوراق بهادار را برانگیحته، تاثیر سهام جایزه بر نرخ بازده سهام است. مروری به کتابها و مقالات مالی نشان می دهد، متخصصان و صاحبنظران مالی عقاید متفاوتی درباره ارزش سهام جایزه دارند. برخی از آنها معتقدند چنانچه درصد سهام جایزه در حد پایینی باشد انتشار سهام جایزه موجب افزایش ثروت سهامداران می گردد، اما پاره ای دیگر بر این باورند که چون سهام جایزه موجب گسترش مالکیت سهام و حفظ نقدینگی در شرکت می شود، سهام جایزه دارای ارزش است و صدور آن به هر میزان موجب افزایش ثروت سهامداران می گردد. گروه دیگر اظهار می کنند که چون صدور سهام جایزه تاثیری بر میزان سود دهی و ریسک شرکت نمی گذارد بنابراین تاثیری نیز بر ارزش شرکت و ثروت سهامداران نحواهد گداشت. نتایج به دست آمده در سایر شرکتها نشان می دهد که نرخ بازده سهام شرکتهایی که سهام جایزه توزیع کرده اند بیشتر از نرخ بازده شرکتهای دیگر بوده است. گروهی از محققان بازده بالاتر را به منزله با ارزش بودن سهام جایزه تلقی کرده اند ولی گروه دیگر بر این باورند که بازده بیشتر اینگونه سهام ناشی از محتوای اطلاعاتی سهام جایزه است و سهام جایزه به خودی خود ارزشی ندارد.
هدف از این تحقیق مطالعه تاثیر انتشار درصدهای مختلف سهام جایزه بر بازدهی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با روش های عملی می باشد.
فصل اول:
کلیات تحقیق
1-1-مقدمه :
اهمیتی که بورس اوراق بهادار در رونق اقتصادی هر کشوری میتواند داشته باشد بر هیچکس پوشیده نیست نگاهی به وضعیت بورس اوراق بهادار در کشور های پیشرفته نشان میدهد که وقتی این بازار در حال رونق باشد، اقتصاد آن ها در حال رونق است و اگر بازار اوراق بهادار آنها تزلزلی داشته باشد در کل اقتصاد آنها منعکس میگردد. نمونه بارز آن بازار های بورس کشور های آمریکایی و اروپایی است که اخیراً با مشکلات و فراز و نشیب های زیادی روبرو شده است که باعث ورشکستگی و سقوط قیمت سهام کشورهای بزرگ آنها شده است و اقتصاد انهارا آسیب پذیر نموده و همه کارشناسان و دولتمردان را متوجه خود ساخته است. تا چاره ای بیندیشند تا از چالش جلوگیری کرده و از ورشکستگی شرکت های بزرگی همچون جنرال موتورز و... جلوگیری کنند. در واقع وضعیت سهام در آنجا نوعی شاخص وضعیت اقتصادی است. به عبارتی دیگر بازار اوراق بهادار از لوازمات حرکت اقتصادی کشورها و ابزار قدرتمند کنترل و سرمایه گذاری آنها میباشد.
با گسترش بازار های سرمایه و نیاز شرکتها به منابع مالی جهت حرکت رو به جلو و گستر ش فعالیت های خود و در مواقعی به دلیل کمبود نقدینگی برخی از شرکتها ترجیح میدهند با افزایش سرمایه از طریق سود سهام به صورت سود سهمی(سهام جایزه) هدف های خود را مرتفع سازند در این تحقیق سعی بر آن است که تاثیر انتشار در صد های مختلف سهام جایزه بر بازدهی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را با روش های علمیمورد بررسی قرار دهیم. امید است که نتایج حاصله مفید بوده و موجب بهبود شیوه های تصمیم گیری، تصمیم گیرندگان وسرمایهگذاران و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات مالی قرار گیرد.
2-1-بیان مسئله :
سهام جایزه یک نوع افزایش سرمایه است که مجمع عمومیفوق العاده شرکتها پس از پیشنهاد هیات مدیره با انتشار درصدی از سهام جایزه از محل اندوختههای آن شرکت موافقت مینماید سپس این سهام به طور رایگان بین سهامداران عادی و به نسبت مالکیت آنان توزیع میگردد.
به عبارت دیگر سهام جایزه انتقال اندوخته های شرکت به حساب سرمایه است معمولاً شرکتهابه سهام جایزه به عنوان ابزاری که جایگزین یا مکمل سود نقدی است نگاه میکنند و در مواردی نیز افزایش سرمایه به منظور اجرای طرحهای توسعه مورد استفاده قرار میگیرد. سهام جایزه نیز به خودی خود تغییر ارزشمندی را برای سهامداران به همراه نمیآورد زیرا اگر چه سرمایه شرکت افزایش می یابد ولی اندوخته ها نیز به همان اندازه کاهش می یابند . در نتیجه هیچ تغییری در کل دارایی های شرکت نیز به وجود نمی آید ولی اعلام خبر انتشار سهام جایزه روی قیمت سهام در بازارهای بورس تاثیر میگذارد زیرا این خبر از یک نظر به عنوان علامتی که از آینده خوب شرکت خبر میدهد تلقی میگردد.
در توضیح این پدیده باید گفت که طبق استاندارد های حسابداری اگر سود سهمی20 درصد تا 25 درصداعلام شود سهام منتشر شده جدید به ارزش بازار از سود انباشته به سرمایه منتقل میشود و اگر بیشتر از 25 درصداعلام شود به ارزش اسمیمنتقل میشود همین مسئله از نظر برخی از محققین معما مینماید و موضوع تحقیقات بسیاری در دنیا شده است که سالیان زیادی است نیز ادامه دارد.
البته در بیشتر تحقیقات موضوع سهام جایزه و تجزیه سهام را با هم مورد بررسی و تحقیق قرار دادهاند که ما به دلیل استفاده نکردن شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار از تجزیه سهام در سالهای اخیر از آن صرف نظر کرده (یکی از محدودیت های تحقیق ) دراین تحقیق به دنبال آن هستیم که تاثیر انتشار درصد های مختلف سهام جایزه بر بازدهی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی نماییم. سوال اصلی تحقیق این است که آیا انتشار سهام جایزه بر بازدهی سهام تاثیر دارد؟ همچنین این سوال را به تفکیک سه گروه (زیر 20%، بین 20% تا 50% و بالای 50% ) بررسی خواهیم نمود.
3-1-اهمیت موضوع – دلایل تحقیق :
بر اساس تحقیقی که بر روی قیمت سهام شرکت های منتشر کنده سهام جایزه انجام گرفته است بررسی رفتار قیمت سهام آن شرکت هادر قبل و بعد ازسهام جایزه نشان میدهد که در نیمیاز موارد قیمت سهام بعد از سهام جایزه مساوی یا بیشتر از قیمت سهام در قبل از اعطای سهام جایزه بوده است. چنین مشاهداتی دلیل محکمیبر غیرکارا و غیر عقلایی بودن بازار سهام ایران است. یکی از عوامل مهمیکه بر قیمت سهام و بالطبع بر ثروت سهام داران تاثیر میگذارد چگونگی تقسیم سود میباشد.
با اینکه به نظر میرسد سهام داران در ایران سهام جایزه را به سود نقدی ترجیح میدهند تامل در این موضوع بیانگر این واقعیت است که اگر نسبت به آگاهی سهامداران در مورد ماهیت سهام جایزه اقدام نشود این احتمال وجود دارد که سهام داران عمده بعضی شرکتها با انتشار سهام جایزه و متورم نمودن ارزش سهام خود مبادرت به فریب سهام داران اقلیت یا مردم عادی نموده و به این وسیله به اعتماد عمومیبه بازار سهام لطمه وارد کنند تصمیم اعطای سود سهمی(سهام جایزه ) با توجه به توزیع آن با درصد های مختلف و تاثیر آن (مثبت یا منفی ) بر بازدهی سهام (قیمت سهام ) در بازار بورس تصمیم بسیار مهمیمیباشد که باید با بررسی و دقت بیشتر و با در نظر گرفتن منافع سهام داران و وضعیت آتی شرکت اتخاذ کرد پس از اینکه مجامع عمومیفوق العاده تصمیم به دادن درصد خاصی از سهام جایزه را میگیرند به دنبال آن فعل و انفعالاتی در بازار بورس اتفاق میافتد و عکس العمل سهامداران را با توجه به درصد های پیشنهادی را نسبت به قیمت بازار سهام شرکتهایی که سهام جایزه توزیع خواهند کرد را موجب میشود. با توجه به مطالب مزکور اهمیت تحقیق از دیدگاههای متفاوتی میتواند مورد توجه قرار گیرد از جمله : - سرمایه گذاران و مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جهت انتشار سود سهمیبه جای سود نقدی با توجه به پیامد های آتی قیمت بازار سهام نسبت به آن ابزار و در نهایت ارائه راهکارها و پیشنهادهایی در جهت هدایت بازار به سمت کارایی و رونق بیشتر.
4-1-فرضیه های تحقیق :
با توجه به هدف تحقیق مزبور بررسی میکنیم که آیا بین انتشار درصدهای مختلف سهام جایزه و بازده سهام ارتباط معناداری وجود دارد یا خیر؟ به عبارت دیگر آیا متغیرهای مستقل توانایی توضیح و تبیین متغیر وابسته را دارد یا خیر؟ این هدف را با انجام فرضیات زیر به صورت یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی عملی میکنیم.
فرضیه اصلی :
انتشار سهام جایزه بر روی بازدهی سهام تاثیر دارد.
فرضیات فرعی :
1- انتشار سهام جایزه زیر20 درصد بر روی بازدهی سهام تاثیر مثبت دارد.
2- انتشار سهام جایزه 20 درصدتا 50 درصد بر روی بازدهی سهام تاثیر مثبت دارد.
3- انتشار سهام جایزه بالای 50 درصد برروی بازدهی سهام تاثیر مثبت دارد.
4- بین بازدهی سهام در بین سه گروه(زیر 20 درصد بین 20 تا 50 درصد وبالای
50 درصد) تفاوت معنی دار وجود دارد .
نمودار 5-1-مدل تحقیق و شیوه اندازه گیری متغیرها:
شیوه اندازه گیری متغیر اصلی بصورت زیر بوده است:
بازده سالانه=
6-1-قلمرو تحقیق :
هر تحقیقی باید دارای قلمرو مشخصی باشد تا محقق در تمامیمراحل تحقیق، بر موضوع تحقیق احاطه کافی داشته باشد و بتواند نتایج حاصل از نمونه را به جامعه تعمیم دهد.
1-6-1-قلمرو زمانی تحقیق :
به منظور عینیت بیشتر و به واقعیت نزدیکتر بودن نتایج تحقیق قلمرو زمانی این تحقیق محدود به
7 سال خواهد شد یعنی از سال 1380 تا اول سال مالی 1387 (پایان سال مالی 1386) را در بر خواهد گرفت.
2-6-1-قلمرو موضوعی تحقیق :
این تحقیق به بررسی تاثیر انتشار درصد های مختلف سهام جایزه بر بازدهی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد.
3-6-1-قلمرو مکانی تحقیق :
قلمرو مکانی این تحقیق شرکت های سهامیعام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را که در قلمرو زمانی تحقیق (1380-1387) سهام جایزه توزیع نموده اند را شامل میشود.
7-1-واژه ها و اصطلاحات:
سهام جایزه: سود سهمی یا سهام جایزه عبارت است از توزیع سود به شکل سهام بین صاحبان سهام یک واحد تجاری از حمل سود تقسیم نشده یا اندوخته ها که با توجه به اصلاحیه قانون تجارت موکول به تصویب مجمع عمومی فوق العاده است(جهانخانی و عباسی، 1370،ص78)1.
بازده سهام: شامل تغییر در اصل سرمایه (تغییر قیمت سهام) و سود نقدی دریافتی می باشد. برای محاسبه نرخ بازده سهام عادی، قیمت سهام عادی را در آخر سال از قیمت آن در اول همان سال کسر و سپس سود سهام دریافتنی را به آن اضافه می کنیم و آن گاه حاصل جمع را بر قیمت همان سهم در اول سال تقسیم می کنیم (همان منبع،ص58)2.
بازده: بازده عبارت است از نسبت کل عایدی (ضرر) حاصل از سرمایه گذاری در یک دوره معین به سرمایه ای که برای به دست آوردن این عایدی در ابتدای دوره مصرف گردیده است ( جهانخانی و سینایی ، 1372)1.
بورس اوراق بهادار تهران: بازار بورس اوراق بهادار، بازاری متشکل است که اوراق بهادار در آن توسط کارگزاران و یا معاملهگران طبق مقررات، مورد داد و ستد قرار میگیرد . بورس اوراق بهادار تهران در بهمنماه سال 1346 بر پایه قانون مصوب اردیبهشتماه 1345 تأسیس شد2.
فصل دوم:
مروری بر ادبیات تحقیق
1-2- مقدمه
یکی از مهمترین اهداف هر واحد انتفاعی سود آوری و حداکثر نمودن ثروت مالکین میباشد. معمولاٌ شرکتها یا واحدهای انتفاعی پس از طی فرایند کسب سود در صورتیکه همه چیز بر طبق پیش بینیها باشد و هیچ مورد غیر مترقبه ای در طی این دوره رخ ندهد، در نهایت مقداری وجه به عنوان سود پس از کسر تمام هزینهها عاید مالکان شرکت میگردد. که مهمترین هدفی است که شرکت برای آن تاسیس شده است. در حالت طبیعی مالکان و سهامداران شرکت انتظار دریافت سود را به طور کامل دارند. اما با توجه به تورم در جامعه و با توجه به اینکه مدیران و سهامداران شرکتها همواره خواهان رشد و پیشرفت میباشند، توزیع سود سهام بین سهام داران به شکل نقدی منطقی به نظر میرسد و عدم توزیع سود نقدی به شکل سود سهمی( سهام جایزه ) یا هر اندوخته دیگر شرکت باعث افزایش قدرت نقدینگی شرکت و در ادامه، انجام پروژهها و طرحها ی توسعه در جهت رشد و پیشرفت عملیات شرکت و انجام هر هزینه ای در جهت ایجاد درآمد برای شرکت میشود که در نهایت این کار موجب حداکثر شدن ثروت مالکان و سهامداران شرکت میشود.
این فصل در ارتباط با نظریات تئوریها و سوابق مطالعات انجام شده در ارتباط با سهام جایزه و بازدهی قیمت سهام بعد از انتشار سهام جایزه و نحوه تقسیم آن بین سهامداران بحث میکند.
2-2-ادبیات نظری تحقیق
1-2-2-عوامل تشکیل دهنده حقوق صاحبان سهام :
حقوق صاحبان سهام و یا ارزش ویژه شرکت برابر است با کل داراییها منهای کل بدهیهای شرکت. حقوق سهامداران نشان دهنده میزان مشارکت سهامداران در اداره شرکت میباشد.
حالتهایی که حساب سرمایه میتواند داشته باشد.
1-سرمایه مجاز :
تعداد کل سهام یا حجم کل سرمایه است که مطابق با اساسنامه شرکت مجاز است تا به آن حد سهام انتشار دهد.
2- سهام منتشر نشده :
بخشی از سهام است که هنوز منتشر نشده است لیکن مطابق با اساسنامه شرکت مجاز به انتشار آن میباشد.
3- سهام منتشر شده :
بخشی از سهام است که شرکت بر حسب نیاز به سرمایه به سهامداران فروخته است.
4- سهام باز خرید شده :
در بعضی از کشورها شرکتها میتوانند سهام خود را بازخرید نمایند و در نتیجه تعداد سهام را کاهش دهد. در ایران شرکتها از باز خرید سهام خود ممنوع هستند.
5- سهام یا سرمایه موجود :
آن بخشی از سهام است که در تملک عامه مردم است(جهانخانی و عباسی، 1370)1.
2-2-2-انواع اندوختهها :
منابع اندوختهها متفاوتند. بر حسب محل تامین، اندوختهها به طبقات زیر تقسیم میشوند.
1-اندوخته سود سنواتی ( سود تقسیم نشده )
این اندوختهها ناشی از سود خالص شرکت و در اثر عملیات به وجود میآیند.
2- اندوخته سرمایه ای :
این اندوختهها ناشی از آن دسته از معاملاتی است که شرکت از مابه التفاوت بهای تمام شده آن دارایی ( فیزیکییا مالی ) و قیمت فروش به دست میآورد (همان منبع،ص25)2.
3-2-2-محل تامین این اندوختهها :
الف ) فروش سهام با صرف سهام
هنگامیکه سهام بیش از قیمت اسمیفروخته شود مازاد بر بهای اسمیرا به صورت اندوخته صرف سهام در حقوق صاحبان سهام نمایان میشود.
ب) اندوخته اهدایی
معمولاً در زمان وقوع بحران مالی ممکن است سهامداران، برخی از سهام خود را به شرکت هدیه دهند یا بستانکاران برخی از مطالبات خود را به شرکت ببخشند.
ج) اندوختهها ی ناشی از خرید و فروش اوراق بهادار و بازخرید سهام
هنگامیکه شرکت دارای نقدینگی زیادی است میتواند آن را برای خرید و فروش اوراق بهادار به کار گیرد.
ه) فروش داراییها ی سرمایه ای :
فروش داراییها ی ثابت سرمایه ای شرکت به قیمتی بیش از بهای تمام شده و یا ارزش دفتری میتواند سودی را برای شرکت فراهم نماید.
3- اندوخته تجدید ارزیابی داراییها :
این اندوختهها ناشی از به کار گیری روشها ی حسابداری است.
4- اندوختهها ی احتیاطی (ناپیوسته ) :
عاقلانه است که شرکت مطابق با اصول حسابداری مبالغی را سالانه به منظور جبران هزینهها ی غیر مترقبه و زیانها ی آتی به صورت اندوخته کنار بگذارد.
5- اندوختهها ی ناشی از ادغام و ترکیب سازمانی یا ناشی از سازماندهی مجدد
4-2-2-بازده سرمایه گذاری :
بازده سرمایه گذاری عبارت است از نسبت کل عایدی (ضرر) حاصل از سرمایه گذاری در یک دوره معین به سرمایه ای که برای به دست آوردن این عایدی در ابتدای دوره مصرف گردیده است. بازده سهام شامل تغییر در اصل سرمایه ( تغییر قیمت سهام) و سود نقدی دریافتنی میباشد.
برای محاسبه نرخ بازده سهام عادی، قیمت سهام عادی را در آخر سال از قیمت آن در اول دوره همان سال کسر و سپس سود سهام دریافتنی را به آن اضافه میکینم آن گاه حاصل جمع را بر قیمت همان سهم در اول دوره تقسیم میکنیم(جنانی و سلیمانی، 1385،ص87)1.
5-2-2-عوامل موثر بر بازدهی :
سرمایه گذاری در سهام تابع عوامل میزان بازدهی و مقایسه سایر داراییها میباشد. بازدهی سهام میتواند به عوامل متعددی بستگی داشته باشد:
به طور کلی این عوامل را میتوانیم به دو گروه کلی تقسیم کنیم :
گروه اول عواملی را در برمیگیرد که سود نقدی و مزایای پرداختی را تحت تاثیر قرار میدهند به شرح ذیل هستند :
- سود نقدی و کارایی بنگاه یکی از عوامل مهم در این گروه میباشند، کارایی این بنگاه مستقیماً به مدیریت آن وابسته است. چگونگی مدیریت بنگاه تاثیر روشنی بر کارایی فعالیتها ی تولیدی و تجاری، سود آوری قدرت و سلامت مالی و امکانات رشد بالقوه بنگاه دارد.
- معافیتها ی مالیاتی یکی دیگر از عوامل موثر بر سود بنگاه است. معافیتها ی مالیاتی، بازدهی سهام را از دو جنبه تحت تاثیر قرار میدهند. معافیت مالیاتی بیشتر از یک طرف موجب افزایش سود بنگاه شده و از طرف دیگر مالیات کمتر بر سرمایه گذاری در سایر داراییهای مالی، موجب افزایش تقاضای سرمایه گذاری در سهام میگردد. که این عامل نیز اثر خود را در افزایش قیمت سهام نشان میدهد.
- ظرفیت بازار و نوع کالای تولیدی شرکت نیز به نوبه خود سود شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد هر چه ظرفیت بازار برای کالایی که شرکت تولید میکند، بیشتر باشد، میزان فروش آن بنگاه بیشتر بوده و لذا درآمد و سود بنگاه بیشتر خواهد بود. هم چنین سود جاری و آینده شرکت تا حد زیادی تحت تاثیر اوضاع و شرایط حاکم بر کشور نیز میباشد.
- عامل دیگری که سود بنگاه را به خصوص در مورد شرکتها ی فعال کشور ایران تحت تاثیر قرار میدهد، میزان وابستگی آنان به ارز میباشد. از آن جاییکه شرکت برای ادامه فعالیت خود ناچار است که مواد اولیه مورد نیازش را از بازارهای خارجی تهیه کند لذا وابستگی کمتر در این زمینه سود بنگاه را تحت تاثیر قرار میدهد.
- اندازه شرکت نیز از جمله عوامل متعدد دیگری است که توجه متخصصین را به خود جلب کرده است. از آنجاییکه شرکتها ی بزرگ به منابع مالی ارزانتری دسترسی دارند از کارایی و سود دهی بیشتری برخوردار هستند.
گروه دوم که نرخ بازدهی را تحت تاثیر قرار می دهد، شامل عواملی است که بر قیمت سهام موثر هستند. نرخ بازدهی سهام، علاوه بر سود و مزایای پرداختنی، تحت تاثیر قیمت سهام نیز میباشد. قیمت سهام نیز تابع عوامل متعددی است .
برخی از این عوامل به طور مختصر ذیلاً ارائه میشود.
- روند آینده اقتصادی (انتظارات سهامداران) قیمت سهام را مستقیماً تحت تاثیر قرار میدهد چنانچه سهامداران نسبت به تحولات آتی اقتصادی خوش بین باشند، تقاضای خرید سهام خود را افزایش میدهند که تقاضای بیشتر برای خرید سهام، موجبات افزایش قیمت سهام را فراهم میسازد و بر عکس.
- کیفیت ترکیب سهامداران نیز از جمله عواملی است که قیمت سهام را تحت تاثیر قرار میدهد. بسته به اینکه اکثریت سهامداران بازار سهام، کدام یک از گروهها ی سرمایه گذاران کم تحرک، سرمایه گذاران حرفه ای و سفته بازان باشد، تغییرات قیمت سهام متفاوت خواهد بود.
- قابلیت نفوذ پذیری سهام – نرخ تورم، چگونگی توزیع درآمد، نحوه قیمت گذاری سهام و میزان عرضه سهام تحت تاثیر عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی است، قیمت سهام را متاثر میسازد.
6-2-2-ریسک سرمایه گذاری :
ریسک هر سرمایه گذاری عبارت است از احتمال از دست دادن تمام یا قسمتی از سود و یا اصل سرمایه و یا به عبارت دیگر نوسان پذیری بازده سرمایه گذاری را ریسک سرمایه گذاری میگویند.
سرمایه گذاری عبارت است از خریدن یک قلم دارایی واقعی یا مالی که بازده آن با ریسک مورد انتظار متناسب باشد.
طبق این تعریف به نظر میرسد که بین ریسک و بازده نوعی رابطه وجود دارد. هر چه قدر ریسک بیشتر باشد نرخ بازده بیشتر خواهد بود ولی این بدین معنی نیست که پذیرفتن ریسکهای سنگین، همیشه بازده فراوانی در پی خواهد داشت.
مدتهاست کارشناسان امور مالی و نظریه پردازان دانشگاهی کوشیدهاند تا رابطه بین ریسک و نرخ بازده اوراق بهادار را مشخص کنند وی موفقیت چندانی به دست نیاورده اند
تعیین رابطه ای مشخص بین ریسک و بازده کار ساده ای نیست. نظر شخص سرمایه گذار در این مورد نقش مهمیرا دارد.
آگاهی از میزان ریسک و بازده انواع اوراق بهادار، سرمایه گذاران را قادر میسازد تا برای دورهها ی بلند مدت تصمیمات مفیدتری بگیرند( جهانخانی و پارسیان، 1373،ص58)1.
برای تعیین ریسک سرمایه گذاری از دو شاخص که برای اندازه گیری وجود دارد، استفاده میکنیم.
این دو شاخص عبارتند از انحراف معیار و بتا ( ).
انحراف معیار :
بیانگر میزان نوسان پذیری یا پراکندگی یک متغیر است. برای محاسبه ریسک یک سرمایه گذاری میتوان انحراف معیار نرخ بازده آن را محاسبه کرد. هر چه قدر انحراف معیار نسبت به میانگین بازده بیشتر باشد، آن سرمایه گذاری ریسک بیشتری دارد.
بتا ( ) محاسبه ریسک سرمایه گذاری با استفاده از شاخص بتا در گروه نظریه نوین پرتفوی اوراق بهادار است. برای محاسبه بتا باید از رابطه بین نرخ بازده یک سهم و نرخ بازده پرتفوی بازار را محاسبه کرد. بتا نشان میدهد که درصد تغییرات یک سهم چه ضریبی از درصد تغییرات شاخص کل قیمت سهام است. ضریب بتا شاخصی برای ریسک سیستماتیک ( غیر قابل کاهش ) میباشد. ضریب بتا برای یک سهم به خصوص، بدین صورت تعیین خواهد شد که درجه ریسک سیستماتیک متعلق به شاخص قیمت بورس سهام مقایسه میکنند.
اگر مقدار ضریب بتا برای سهم مورد نظر عدد یک باشد ریسک سیستماتیک آن سهم مساوی ریسک سیستماتیک بازار سهام خواهد بود و این بدین مفهوم است که درصد تغییر قیمت آن سهم به طور متوسط برابر است با درصد تغییرات شاخص کل قیمت سهام. به عبارت دیگر بازده دور تملک آن سهم، هماهنگ با کاهش و افزایش نرخ بازده کل سهم تغییر خواهد کرد.
اگر ضریب بتا برای یک سهم2/1 باشد، نرخ بازدهی آن سهم 20 درصد بیشتر از تغییرات بازده بازار تغییر خواهد کرد و اگر ضریب بتا متعلق به سهم مورد نظر 90 درصد باشد، ریسک سیستماتیک آن کمتر از ریسک سیستماتیک کل بازار است و میتوان انتظار داشت که تغییرات نرخ بازدهی این سهم 90 درصد تغییرات بازده کل سهام خواهد بود.
7-2-2-سیاست تقسیم سود
از دیدگاه مدیران دو نوع تصمیم متضاد در مورد تقسیم سود میتوان گرفت
الف ) توزیع سود به سهامداران
ب) اندوخته کردن و سرمایه گذاری مجدد آن
نکته آن است که بین تقسیم سود و یا عدم تقسیم سود و اختصاص آن به تامین مالی پروژهها میبایست تصمیم مناسبی گرفته شود به طوری که حفظ منافع سرمایه گذاران شرط لازمه آن باشد و رشد و نهایتاً امکان سودآوری بیشتر شرکت میسر شود.
انتخاب هریک از تصمیمات فوق اثرات متفاوتی به شرکت و قیمت سهام آن دارد در حالی که عدم تقسیم سود و نگه داری عایدات، راحت ترین منبع مالی برای شرکت محسوب میگردد. اما سوالی که مطرح است این است که آیا سود تقسیم نشده در شرکتها به نحو مطلوبی به سرمایه گذاریهای سودآور اختصاص مییابد ؟
به عبارت بهتر سهامداران انتظار دارند سود تقسیم نشده از طرف شرکت با نرخ بازدهی حداقل برابر با سرمایه گذاری که وی میتوانست در جای دیگر انجام دهد، سرمایه گذاری شود. مدیران شرکتها با توجه به فشارها ی ناشی از تقاضای سود سهام نقدی از طرف سرمایه گذاران و ترجیح آنان به دنبال یک راه حل بهینه اند.
نسبت نهایی تقسیم سود به طور عمده باید بر مبنای ترجیحات سرمایه گذاران نسبت به سود سهام در برابر منافع سرمایه ای تعیین شود. باید دید که سرمایه گذار نهایی ترجیح میدهد شرکتی داشته باشد که درآمدش را به صورت سود سهام تقسیم کندیا اینکه درآمد شرکت برای ایجاد منافع سرمایه ای دوباره جذب فعالیتها ی شرکت گردد.
این ترجیح میتواند بر حسب مدل ارزشیابی سهام با نرخ رشد ثابت در نظر گرفته شود:
رابطه فوق نشان میدهد که اگر شرکت نسبت تقسیم سودش را افزایش دهد و بنابراین را بالا میبرد، صورت کسر افزایش خواهد یافت و بنابراین روش اتخاذ شده به تنهایی سبب میشود که قیمت سهام بالا برود. با وجود این اگر بالا برود، در نتیجه مبالغ کنونی برای سرمایه گذاری مجدد در دسترس نخواهد بود، پس نرخ رشد مورد انتظار (g) پایین خواهد آمد و قیمت سهام به طرف پایین میل خواهد کرد.
در این صورت، هر تغییری در سیاست تقسیم سود دو اثر متضاد دارد و شرکت باید به دنبال رسیدن به یک تصمیم مناسب در ارتباط با سود سهام جاری و نرخ رشد آتی باشد تا اینکه قیمت سهام را حداکثر کند. در این قسمت چند تئوری مربوط به سیاست تقسیم سود یا ترجیح سرمایه گذار به اختصار بیان میشود.
8-2-2-تئوری پرداخت سود سهام به عنوان سود سهام باقی مانده :
بر طبق نظریه سود باقی مانده، شرکتها آن مقدار از سود انباشته را تقسیم میکنند که مازاد بر نیاز پروژهها ی سرمایه گذاری آنها باشد. به عبارتی دیگر ابتدا پروژهها ی سرمایه گذاری با بیشترین بازده را از محل سود انباشته آنقدر تامین میکنند که هزینه سرمایه ( تامین مالی با تقسیم سود ) برابر با بازده سرمایه گذاری باشد و مازاد بر آن را بین سهامداران تقسیم میکنند.
نظریه سود سهام به عنوان وجوه باقی مانده الزاماً به آن معنی نیست که سود سهام از دوره ای به دوره دیگر همراه با تغییرات پروژهها ی سرمایه گذاری متغیر باشد، شرکت ممکن است پرداخت سود سهام را به وسیله کنار گذاشتن وجوه در سالهایی که اضافه درآمد دارد برای سالها یی که کسری خواهد داشت، یکنواخت کند.
9-2-2-تئوری نامربوط بودن سود سهام مودیگلیانی ومیلیر
مرتون میلر و فرانکو مودیگلیانی در یک مقاله تئوریکی مهم درباره سیاست تقسیم سود بحث نمودند که سیاست تقسیم سود هیچ تاثیری روی قیمت بازار سهام و یا ارزش شرکت یا هزینه سرمایه ندارد. لذا سیاست تقسیم سود نامربوط است. آنها چنین استدلال کردند که ارزش شرکت بر مبنای قدرت سودآوری و درجه ریسک آن تعیین میشود و بنا براین ارزش شرکت به سیاست سرمایه گذاری داراییها بستگی دارد و به چگونگی تقسیم سود آن مابین سود سهام و سود تقسیم نشده بستگی ندارد. م. م ثابت میکنند که تحت مجموعه ای از شرایط و فرضیات معین، اگر شرکتی سود سهام بیشتری تقسیم کند، در نتیجه شرکت باید سهام بیشتری به سرمایه گذاران جدید بفروشد و سهمی از ارزش شرکت به سرمایه گذاران جدید واگذار شده دقیقاً مساوی با سود سهام نقدی تقسیم شده میباشد.
م. م نظریه ایشان را با در نظر گرفتن پنج فرضیه اثبات کردند:
1- هیچ گونه مالیات بر درآمد شخصی یا شرکت وجود ندارد.
2- هزینهها ی انتشار و معاملات (نقل و انتقال) سهام وجود ندارد.
3- سیاست تقسیم سود هیچ اثری روی هزینه سرمایه ندارد.
4- سیاست سرمایه گذاری از محل حقوق صاحبان سهام سرمایه کاملاً مستقل ار سیاست تقسیم سود آنست.
5- سرمایه گذاران و مدیران به مجموعه ای از اطلاعات یکسان ( اطلاعات متناسب ) بدون توجه به فرصتها ی سرمایه گذاری آتی دسترسی دارند.
نتیجه محاسبات ریاضی سود مودیگلیانی و میلر به فرمول ذیل انجامید که نشان میدهد ارزش سهام شرکت بی ارتباط با تقسیم سود است.
= سرمایه گذاری موسسه
K = هزینه سرمایه شرکت
M= تعداد سهام جدید
N = تعداد سهام قبلی
= قیمت سهام در زمان 1
X = سود خالص موسسه در زمان 1
فرضیات م م واقعی نیستند و در عمل نمیتوان به آنها رسید. شرکتها و سرمایه گذاران مالیات بر درآمد میپردازند شرکتها متحمل هزینهها ی انتشار میشوند، سرمایه گذاران متحمل هزینهها ی معاملات ( نقل و انتقال ) سهام هستند و هزینهها ی مالیات و معاملات هر دو سبب میشوند که نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران که در فرمول ارائه شده با نشان داده شده است تحت تاثیر سیاست تقسیم سود قرار گرفته و متأثر از آن باشد.
علاو بر این مدیران اغلب نسبت به سرمایه گذاران خارج از شرکت به اطلاعات بهتری دسترسی دارند. بنابراین نتیجه گیریها ی م م در مورد نامربوط بودن سود سهام تحت شرایط دنیای واقعی معتبر نمیباشد.
10-2-2-ویژگیها ی سیاست تقسیم سود مطلوب
هر شرکت باید یک سیاست تقسیم سود مشخص داشته باشد. بدیهی است که داشتن سیاست مشخص باعث خواهد شد ارزش سهام آن شرکت افزایش یابد. این سیاست باید بیانگر نیازها ی شرکت و سهامداران آن باشد و هم چنین باید به گونه ای تدوین شود که با سود و جریان نقدی شرکت رابطه بسیار نزدیک و دقیقی داشته باشد. این سیاست باید با ثبات باشد.
و تنها زمانی تغییر کند که وضع اقتصادی شرکت و نیاز سهامداران ایجاب کند. اگر شرکتها سیاست تقسیم سود منسجمینداشته باشند سهامداران آنها نمیتوانند به هدف عالی خود برسند. سرمایه گذاران بیشتر طرفدار شرکتی هستند که سود سالانه را به صورت نقد یا سود سهمی(سهام جایزه) پرداخت کنند و در شرکتی که سیاست تقسیم سود مشخصی ندارد سرمایه گذاری نمیکنند.
11-2-2-مباحث ویژه در رابطه با سهام جایزه و تجزیه سهام :
ماهیت سهام جایزه ( سود سهمی)
بیشتر حسابداران در مورد اینکه سود سهمی (سهام جایزه) برای دریافت کننده آن درآمد نمیباشد. توافق دارند ولی نمونه استدلال آنها با هم متفاوت است.
AICAP به استناد تئوری تفکیک شخصیت سود سهمیرا درآمد دریافت کننده نمیدانند. این عده این گونه بحث میکنند که موسسه دارای یک شخصیت جداگانه ای است و تا زمانیکه انتقال بخشی از داراییهای شرکت به سهامداران صورت نگیرد برای سهامداران هیچ درآمدی متصور نخواهد بود و درآمد شرکت، درآمد ( از آن ) شرکت است نه سهامداران آن.
سهام جایزه ممکن است پاداش تحقق نیافته باشد. اما تا زمانیکه از طریق تقسیم، توزیع و انتقال بخشی از داراییهای شرکت انتقال نیابد، درآمد برای سهامداران نخواهد بود. این بحث علاوه بر تئوری تفکیک شخصیت بر مفهوم تحقق نیز تاکید دارد.
تفسیر متفاوت دیگری از تئوری تفکیک شخصیت این است که سود سنواتی بیانگر یک قسمتی از حقوق صاحبان سهام میباشد درآمد شرکت منتج به سود سنواتی شده که خود موجب افزایش حقوق صاحبان سهام میباشد. در واقع ارزش سرمایه سرمایه سهامداران از سرمایه گذاری مجدد درآمد های شرکت افزایش ثبت نشده ارزش موسسه یا افزایش تغییرات سطح عمومیقیمتها و دلایل دیگر ناشی میشود. بنابراین نه سهام جایزه و نه سود نقدی هیچ کدام درآمد سهامداران عادی تلقی نمیشود، چون موجب افزایش داراییهای سهامداران و حقوق آنها در موسسه نمیشود. بر اساس تفسیر دیگری از تئوری تفکیک شخصیت سود تقسیم نشده بیانگر حقوق شرکت نسبت به داراییهای خودش است. حقوق سهامداران فقط شامل سرمایه اولیه و صرف سهام است. بنابراین هم سود سهام نقدی درآمد سهامدار است و هم سود سهمی(سهام جایزه). چون به آنها چیزی میدهد که قبلاً نداشته اند.
سود سهمی(سهام جایزه) به خودی خود از طریق انتقال قسمتی از سود تقسیم نشده به سهامداران حقوق سهامداران را افزایش میدهد.
بر اساس تئوری مالکیت نیز سود سهمی (سهام جایزه) درآمد دریافت کننده نمیباشد.
درآمد شرکت در واقع درآمد سهامدار آن است و بنابراین سود سهامنقدی بیانگر برداشت سهامدار از آنچه متعلق به خود اوست میباشد.
سود سهمی( سهام جایزه ) نیز هیچگونه تغییری در کل مالکیت سهامدار ایجاد نمینماید و صرفاً یک طبقه بندی مجدد ارزش ویژه شرکت است.
12-2-2-اهداف و ماهیت سهام جایزه و تجزیه سهام :
بعد از سود نقدی، انتشار سهام جایزه دومین شیوه رایج در پرداخت سود از نظر شرکتها است، اما از دیدگاه قانون سهام جایزه یکی از طریق افزایش سرمایه و تامین مالی از داخل شرکت به شمار میرود.
سهام جایزه عبارت است از انتشار سهام عادی از طریق تبدیل و انتقال اندوختهها به سرمایه و توزیع رایگان آن در میان سهامداران.
13-2-2-تاریخچه سهام جایزه :
سوابق اولیه انتشار سهام جایزه به دوران الیزابت برمیگردد. کمپانی هند شرقی اولین شرکتی بود که در سال 1682 به میزان صد در صد سهام جایزه اعلان کرده در نتیجه قیمت سهام از 460 به 150 واحد پولی کاهش یافت. به عبارت دیگر سهام جایزه با صد در صد باعث کاهش 67 درصددر قیمت بازار شد.
در طی قرون 18 و 19 سهام جایزه توسط شرکتها ی بریتانیایی به کرات توزیع شد.
در آمریکا برای اولین بار شرکت راه آهن نیویورک در سال 1896 سهام جایزه اعلام کرد. تجزیه سهام از اوایل قرن بیستم رواج یافت. مثلاً از میان 837 شرکت پذیرفته شده در بورس نیویورک بیش از 150 شرکت یک یا چند بار در طی سالها ی 30-1921 اقدام به تجزیه سهام خود کردند.
شرکت «کومان ویتسون» سیاست تقسیم سودی را اتخاذ نمود که بر اساس آن به هر سهمی دو دلار نقد میداد و بقیه درآمدها ی جاری شرکت را به صورت جایزه توزیع میکرد.
به گونه ای که مجموع دریافتی هر سهامدار از سود نقد ی و جایزه معادل با کل درآمد هر سهم سالانه بود. اتخاذ چنین سیاستی در نیمه قرن بیستم اگر چه مورد مخالفت شرکتها ی عام المنفعه قرار گرفت اما برخی از تحلیلگران مالی از جمله «جی. واتر. جیسون» آنرا یک حرکت انقلابی نامید.
در واقع پس از کمپانی هند شرقی شرکت فوق طرح منحصر به فردی بود که به سهامداران اجازه میداد تا میان سود سهام به صورت نقد یا به صورت سهام جایزه دست به انتخاب بزنند.
شرکتها ی صنعتی عام المنفعه در آن زمان از توزیع سهام جایزه خودداری میکردند. زیرا آنها احساس میکردند که سهامداران بیش از هر چیزی به درآمدها ی آماده و مطمئن ( سود نقدی ) علاقهمندند.
در طول 44 سال از1871 تا 1915 23 شرکت
بورس اوراق بهادار
نیویورک تا اوایل
قرن حاضر در سال 1915
در سال 1916
در سال 1917 4
7
13
14-2-2-دلایل و انگیزههای انتشار سهام جایزه :
دلایل عمده در انتشار سهام جایزه که برخی از این دلایل را به عنوان اثرات جایزه نیز میتوان ذکر کرد عبارتند از :
1- حفظ نقدینگی :انگیزه اولیه شرکتها در اعلان سهام جایزه تقویت بنیه نقدینگی و سرمایه در گردش شرکت از طریق عدم توزیع درآمدها و سود سنواتی است. شرکتهایی که برای تامین مالی پروژهها ی سرمایه گذاری خود نیاز به منابع مالی دارند در این صورت سیاست افزایش سود سنواتی را از طریق به کار گیری شیوهها ی توزیع سود محافظه کارانه به منظور حفظ و نگه داری وجوه نقد تحقق میبخشند.
2- کاهش قیمت بازار سهام : در مواردی که قیمت سهام یک شرکت از حد معمول بازار فراتر رود سرمایه گذاران متوسط رغبتی به خرید چنین سهامینخواهند داشت از سوی دیگر فاصله قیمت ممکن است آنقدر زیاد نباشد که نیاز به تجزیه سهام باشد لذا در چنین حالاتی با توزیع سهام جایزه موجبات کاهش قیمت را فرا هم مینمایند تا در حدود و دامنه قیمتها ی سایر سهام قرار گیرد.
3- افزایش بازدهی سهامداران : همانگونه که قبلاً گفته شد انتشار سهام جایزه یک خبر مثبت تلقی میگردد به خصوص که شواهدی دال بر خوش بینی نیز وجود داشته باشد اگر سهام جایزه به نسبت 5 درصد توزیع شده باشد کاهش قیمت سهم کمتر از 5 درصدخواهد بود و همین امر موجب افزایش بازدهی برای سهامداران خواهد شد. هم چنین در مواردی نیز مدیریت شرکت مطمئن است که اگر تجدید ارزشیابی از سهام آن شرکت به عمل آید قیمت سهام بالاتر میرود لذا با انتشار سهام جایزه در حقیقت شرکت خود را در معرض ارزیابی مجدد قرار میدهد که بدینوسیله برای سهامداران ارزش افزوده به ارمغان خواهد آورد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 83 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید