
بهبود در
طراحی،عملکرد،طول عمر،قابلیت تولید، قابلیت نگهداری،خدمات، اندازه،شکل و خصوصیات و...
برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود پاورپوینت مهندسی ارزش - 31 اسلاید
بهبود در
طراحی،عملکرد،طول عمر،قابلیت تولید، قابلیت نگهداری،خدمات، اندازه،شکل و خصوصیات و...
برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:25
فهرست و توضیحات:
مقدمه
تجزیه و تحلیل
روش تحقیق
سابقه تحقیق
مهندسی ارزش
مهندسی ارزش عبارتست از یک روش گروهی ساختار یافته بر اساس عملکرد پروژه که سعی در حل مسائل و کاهش هزینه های زمان سیکل دارد. گروه مهندسی ارزش از طریق اعمال فنون و تکنیکهایی به یک طرح رسمی و فرمان برای کار دست می یابد. با استفاده از این تکنیکها تیم مهندسی ارزش، گروهی عملکردهای پروژه ، محصولات یا فرآیندها را مشخص کرده و مدلسازی می کند. تیم مهندسی ارزش بخشهای مربوط به بهبود ارزش و زمینه های مناسب برای بهبود را در پروژه شناسایی کرده و با استفاده از تفکر خلاق، آلترناتیوهای ارائه شده توسط اعضا، گزینه های مساعد برای بهبود ارائه می شوند.
اجرای سیستماتیک تکنیکهای شناخته شده که عملکرد محصول یا خدمات را شناسایی می کند، به تعیین ارزش این عملکردها منتهی شده و سپس، مناسب ترین راه حل را در راستای کارکردهای لازم برای برآوردن عملکردهای مورد نیاز در پایین ترین سطح هزینه های کلی زمان سیکل را ارائه می دهد. به طور کلی در مهندسی ارزش تغییر از ارزش سازنده گرا به مشتری گرا به عنوان پیش فرض قرار گرفته است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:22
جلوه های حضور زن در اسلام(زنان صدر اسلام(
حقوق سیاسى
تحمّل رنجها و سختىها در راه اسلام
تبلیغ از اسلام
حضور در میدان نبرد
حقوق فرهنگى
حقوق اقتصادى
طلاق
ارث
ازدواج
ارزش و مقام زن
شخصیت وحقوق زن در اسلام
شخصیت وحقوق زن در اسلام
جهل و تاریکى، عالم را فرا گرفته بود و اخلاق و معنویت پایمال ابلیس و ابلیسیان گشته بود. خدایانِ چوبین به عنوان نمادى از خدا در گوشه خانه و عبادتگاه جاى داشتند؛ امّا در حقیقت، هوى و هوس بود که بر دلهاى آنان خدایى مىکرد. زن به کالایى براى رفع هوى و هوس تبدیل شده بود و در غایت مظلومیّت، فریاد دادخواهى سر داده بود و در این اوان بود که «اسلام» از جزیرةالعرب سربلند کرد و قد برافراشت و به این نداى مظلومیت که نه تنها نداى زن بلکه نداى انسانیّت بود، لبیک گفت و با تعالیم ناب و انسانسازش به یارى انسان و انسانیّت شتافت و زن را از ورطه خوارى و ذلّت بیرون کشید و بر قلّه رفیع عزّت نشاند.
اکنون در بخش دوّم از مقاله خویش، به بررسى موقعیّت و جایگاه زن در اسلام، در سه فصل خواهیم پرداخت: فصل اوّل: جایگاه زن در اسلام؛ فصل دوّم: جلوههاى حضور زن در اسلام (قسمت اوّل)(1)؛ فصل سوّم: جلوههاى حضور زن در اسلام (قسمت دوّم)(2).
از نگاه اسلام، زن و مرد هر دو انسانند؛ هر دو مخلوق خدایند و هر دو برابر، امّا این برابرى در کمالات و دستیابى به مقامات معنوى و انسانى، بندگى و تعبّد الهى و کرامت وجودى انسان بر سایرین است نه در احکام و وظایف. از سوى دیگر، هر دو به یک اندازه در بنیان خانواده، اجتماع و بقاى نسل آدمى سهیمند؛ خداوند مىفرماید: «اى مردم، شما را از مرد و زنى آفریدیم و آنگاه شعبههاى بسیار و قبیلههاى مختلف گردانیدیم.» قرآن به صراحت اعلان مىکند که زن و مرد، هر دو، از یک جوهر انسانى و یک نفس واحد، خلقت یافتهاند و زن مایه آرامش و آسودگى مرد است: «او خدایى است که همه شما را از یک فرد آفرید؛ و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید
در پیشگاه خداوند، زن و مرد هر دو یک مقام دارند و هیچ یک به خودى خود بر دیگرى برترى ندارد؛ چون هر دو از یک جوهرند و جنسیّت مایه برترى آنان بر دیگرى نیست؛ هیچ مردى را بر زنى و هیچ زنى را بر مردى برترى نیست مگر به سبب ایمان و تقوایشان؛ این همان مطلبى است که خداوند در آیه 13 سوره حجرات به آن تصریح نموده است.
در احکام و وظایف، تفاوتهایى براى زن و مرد لحاظ شده است که این تفاوتها بر اساس نوع آفرینش و جایگاه زن در نظام خلقت و طبیعت است و این برنامه و تقسیم وظایف و مسئولیتهاى زن و مرد به خوبى واضح و روشن است. خدمت به زن و ارزش بخشیدن به اوست، نه تبعیض و بىعدالتى. اسلام مىخواهد زن به مقام والاى انسانیّت دست یابد؛ در سرنوشت خویش دخیل باشد و آنچنان که شایسته یک انسان است زندگى کند؛ از همین رو، مسیر کمالش را تعیین و راه را نشانش داده است تا وى به اختیار و اراده خویش، مسیر سعادت برگزیند و به کمال انسانى خویش نایل گردد.
ارزش و مقام زن
اسلام پشت پا به تصوّر خام و باطل تمامى کسانى زد که زن را موجودى پست و فرومایه و دختردار شدن را ننگ خویش مىدانستند و مىپنداشتند که زن موجودى زاید در نظام خلقت است. اسلام به زن ارزش بخشید و به مقابله با اندیشههاى بىاساسى پرداخت که زن را بىارزش مىدانست. زن را به پارسایى فرا خواند و او را نشان خوشبختى و سعادت دو جهان و بهترین گنجینه یک مرد معرّفى نمود و به آنانى که دختران را ناپسند مىداشتند، فرمود: «دختران را مکروه مدارید که آنها مایه اُنسند»و طولى نکشید که دختر دار بودن را از ننگ، به گنج مبدّل نمود و فرمود: «هر مسلمانى که دو دختر وى به بلوغ رسند و تا در خانه او هستند با آنها نیکى کند بهشتى مىشود.
اسلام به زن، حقّ اختیار و تعیین سرنوشت داد؛ تا خود، راه خویش را برگزیند. در صدر اسلام، دخترى بود به نام «خنساء» که خواستگاران متعدّدى داشت. یکى از خواستگاران وى جوان دلیر و شجاعى بود به نام «ابولبابه»؛ که مطلوب «خنساء» قرار گرفته بود. «حذام بن خالد»، پدر خنساء، بر خلاف میل دختر خود و بدون رضایت او، وى را به عقد شخص دیگرى آورد. «خنساء»، ناخشنود از عمل پدر، نزد پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله آمد و ماجراى خویش بازگو کرد. پیامبر پس از شنیدن ماجرا، فرمود: «خنساء، آیا به کار پدرت راضى هستى؟» پاسخ داد: «هرگز.» آن حضرت فرمود: «پس عقدت صحیح نیست؛ با هر که میل دارى ازدواج کن.» سپس «حذام» را احضار نمود و فرمود: «باید طبق میل دخترت رفتار کنى واو را به عقد آن کسى که مىخواهد، درآورى.» او نیز چنین کرد
اسلام، ازدواج با محارم را ممنوع ساخت و به زن ارزش حقوقى بخشید تا به همگان اعلام کند که زن کالا نیست، تا مورد مبادله و تبادل قرار گیرد یا به ارث برسد. از همین رو فرمود:«این اهل ایمان، براى شما حلال نیست که زنان را به اکراه و جبر به میراث گیرید.» نیز فرمود: «با زنانى که پدران شما با آنها ازدواج کردهاند، هرگز ازدواج نکنید؛ مگر آنچه در گذشته (پیش از نزول این حکم) انجام شده است؛ زیرا این کار، عملى زشت و تنفرآور و راه نادرستى است. حرام شده است بر شما، مادرانتان، ودختران، و خواهران، عمّهها و خالهها و دختران برادر، دختران خواهر شما، و مادرانى که شما را شیر دادهاند و خواهران رضاعى شما و مادران همسرانتان و دختران همسرتان که در دامان شما پرورش یافتهاند از همسرانى که با آنها آمیزش جنسى داشتهاید و همچنین همسران پسرانتان که از نسل شما هستند ـ نه پسر خواندهها ـ و (نیز حرام است بر شما) جمع میان دو خواهر کنید؛ مگر آنچه در گذشته واقع شده؛ چرا که خداوند، آمرزنده و مهربان است.» تعدّد شوهر را نیز منع نمود و فرمود:«و نکاح زنِ محصنة ـ شوهردار ـ نیز براى شما حرام شد
ازدواج
پیمان زناشویى، پیمان مقدّسى است و رضایت زن، رکن اساسى ازدواج از نظر اسلام است؛ او آزاد است که به اختیار خود، همسر (همسفر زندگى)اش را برگزیند.
مرد، وظیفه دارد در آغاز پیمان زناشویى و زندگى مشترک، «مهریّهاى» را به عنوان پیش کش و هدیه براى همسر خویش در نظر بگیرد و تقدیمش کند و البتّه که این پیش کش منحصر و مختص به زن است و هیچ کس دیگرى در آن سهمى ندارد، از همین رو قرآن مىفرماید: «مهر زنان را در کمال رضایت و طیب خاطر به آنها بپردازید.» و نیز رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله مىفرماید: «هر که زنى گیرد و در خاطر داشته باشد که مهر او را نپردازد هنگام مرگ، چون زناکاران بمیرد
خداوند در آیه 4 سوره نساء از مهریه با نام «صدقه» یاد کرده است که مىتوان اینچنین بیان کرد: صدقه از ماده صدق است و از آن رو بر مهریه اطلاق مىشود که نشانه راستین بودن علاقه مرد است و از محبّت قلبى و حقیقى وى نشان دارد.
علاوه بر مهریّه، در تمام مدّت زمانى که زن و مرد با یکدیگر زندگى مشترکى دارند، پرداخت نفقه نیز بر عهده مرد و امرى واجب است که در صورت تخلّف مرد از پرداخت آن، زن مىتواند اقامه دعوى کند.
ارث
اسلام، بر خلاف اکثریت قریب به اتفّاق تمدّنهاى قدیم که زن را از ارث محروم کرده بودند، وى را سهیم در ارث مىداند و مىفرماید: «براى اولادان ذکور سهمى از میراث پدر و مادر و خویشان است و براى فرزنان اناث نیز سهمى از میراث؛ چه مال اندک باشد یا که بسیار، نصیب هر کس از آن ـ در کتاب حقّ ـ معیّن شده است.
طلاق
اسلام، طلاق را عملى حلال، امّا منفور مىداند و مىفرماید: «زن بگیرید و طلاق مدهید؛ زیرا خداوند مردانى را که مکرّر زن گیرند و زنانى را که مکرر شوهر کنند دوست ندارد. اسلام، طلاق را اجازه داده است ولى شرایط خاصّى را براى آن در نظر گرفته است تا عملاً این عمل منفور ولى حلال را به تعویق اندازد؛ شاید پشیمانى براى زن و مرد حاصل شود و از این عمل منصرف گردند. یکى از این شرایط، لزوم حضور دو شاهد عادل است؛ در صورتى که در ازدواج، وجود شاهد شرط نیست، چون آنجا نمىخواهد موجب تأخیر خیر گردد.
در اسلام، حقّ طلاق با مرد است؛ لیکن در مواردى که مرد کوتاهى کند و به وظایف خویش نسبت به همسرش عمل نکند و حاضر به طلاق نیز نباشد، بنابر احادیث و آیات صریح قرآن، حاکم شرع باید به مرد تکلیف طلاق کند و اگر سرپیچى نمود، طلاق را جارى کند. نقش زن در اجتماع
زن در اجتماع، وظیفهاى دارد که از مرد ساخته نیست؛ نقشش بىهمتاست و بدون شکّ، بقاى زندگى و نسل بشر محتاج وجود وى است. به بیان دیگر، او نیمى از پیکر جامعه است ونمىتوان از او و نقش سازندهاش چشم پوشید؛گر چه کج اندیشان روزگار و دایگان دلسوزتر از مادر به بهانه حمایت از حقوق زن، او را از حقّ واقعىاش محروم مىکنند. مىپرسند: وظیفه زن چیست؟ نقش بىهمتاى او کدام است؟ آنان که نمىدانند یا خود را به ندانستن زدهاند، بدانند که وظیفه زن، تربیت است؛ او مربّى است و اوّلین کلاس جامعه، دامان اوست. در دامان اوست که کودک مهر و محبّت را مىآموزد؛ صفا و صمیمیّت را مىآموزد و به خود مىبالد و شکوفا مىشود.از دامان اوست که انسانهاى بزرگ پیدا مىشوند؛ از دامان اوست که سازندگان جامعه پا به اجتماع مىگذارند و از دامان اوست که سعادت برمىخیزد. او مادر است و وظیفه مادرى و انسان پرورى بر دوش دارد، و چه وظیفهاى بالاتر از آن؟ چه نقشى والاتر و ارجمندتر از آن؟ کدام مرد مىتواند چنان بارى را بر دوش گیرد؟! مسئولیتى که نظام طبیعت و خلقت بر دوش زن نهاده است.
ناگفته نماند که اسلام با حضور زن، کار و تلاش و فعّالیّتهاى وى در صحنه اجتماع و بستر جامعه مخالف نیست؛ آن را منع نکرده است، بلکه وظیفه اصلى او را مادرى مىداند و تربیت و پرورش انسانهاى بزرگ و وارسته. در کنار آن نیز به زن اجازه مىدهد تا با حفظ حریم و عفّت و پاکدامنى و در پوششى محفوظ از تیر زهر آلود نگاههاى هوس آلوده آلوده دلان، در اجتماع حضور یابد و سرنوشت خویش را برگزیند.
اسلام به منظور پایدارى و استحکام خانواده و جامعه، وظایف اقتصادى و تأمین معاش خانواده را بر عهده مرد و وظیفه همسردارى و مادى را بر عهده زن گذاشته است. زن تا زمانى که از سوى شوهر تأمین مىشود براى کار در خارج از خانه باید از وى کسب اجازه کند؛ امّا در صورتى که تأمین نشود، نیازى به اجازه او ندارد. شاید برخى بپرسند: چرا مرد مسئول تأمین معاش است و زن نه؟
در پاسخ باید گفت: این تقسیم کار، بر اساس نقش طبیعى آنان است. نظام خلقت، رنجها و دشوارىهاى باردارى و فرزند دارى را بر شانههاى زن گذاشته است و او ناچار است به طور طبیعى، حدود نُه ماه طفل را حمل کند و پس از آن علاوه بر همه دردها و رنجهاى طاقت فرساى باردارى، شب و روز به مراقبت و نگاهدارى از نوزاد خویش بپردازد و از شیره جان خویش در کام وى ریزد تا او رشد نماید و در عین حال، تربیتش را نیز عهده دار باشد. با این همه مشقّتى که تحمل مىکند و رنجهایى که مىبیند دیگر تاب وتوانى نمىیابد که تأمین معاش خانواده را نیز بر عهده گیرد. لذا اوّلین وظیفه زن، مادرى است.
حقوق اقتصادى
اسلام به زن استقلال اقتصادى بخشیده است تا وى، مانند مردان از حقّ، مالکیّت و تصرّف در اموال خویشتن، بدون نظارت و قیمومیّت کسى، بهره ببرد و با اختیار خویش ثروتاش را در راهى که نیاز مىداند صرف کند.
حقوق فرهنگى
اسلام براى فرهنگ و مسائل فرهنگى اهمیّت ویژهاى قائل است؛ از این رو، مسلمانان رابه کسب علم ترغیب مىکند و دراین امر، زن و مرد را یکسان مىشمرد؛ زنان و دخترانى را که ازدواج نکردهاند در کسب علم و معرفت آزادى کامل مىبخشد و زنان شوهر دار را نیز از آزادى واجب و مشروع بهرهمند مىسازد. در فقه اسلامى، اگر زنى براى آموختن احکام واجب و تکالیف اسلامى و دینى خویش از منزل خارج بشود، معصیتى مرتکب نگشته است. اگر شوهر به احکام و مسایل دینى آگاه است واجب است که خودش، به همسر خویش بیاموزد؛ وگرنه حقّ ممانعت از خروج زن، براى فراگیرى احکام، را ندارد.
حقوق سیاسى
یکى از حقوق سیاسى هر فردى، حقّ رأى اوست که براى تأمین و تأثیر سرنوشت جامعه و اجتماعش است. اگر با نگاهى دقیق و موشکافانه به تاریخ گذشته بنگریم، خواهیم دید که "رأى" امروز، در حقیقت، شکل پیشرفته "بیعتِ" روزگاران قدیم است. در قدیم بیعت مىنمودند وامروز رأى مىدهند. در صدر اسلام، پیامبر صلىاللهعلیهوآله شخصا با زنان بیعت مىنمود و هیچ یک از بستگان و نزدیکان زنى نمىتوانست که به جاى او با وى بیعت کند. این ارزشى است که اسلام به زنان بخشیده است.
چکیده:
هدف ازتهیه این پروژه معرفی مالیات بر ارزش افزوده به عنوان یکی از روش های جدید تعیین مالیات وتوضیحات درباره مفاهیم و اهداف تعیین مالیات براساس ارزش افزوده و همچنین تبعات متفاوت اقتصادی حاصل از اجرای مالیات برارزش افزوده می باشد. همچنین در این پروژه سعی شده است که مزایا و معایبی که این نوع مالیات به دنبال دارد بیان گردد ,همچنین در مورد معافیتهای مالیاتی و معافیتهای مربوط به این نوع مالیات توضیح داده شده است .قوانینی که در این مورد وضع شده و انواع مالیات برارزش افزوده و نحوه محاسبه هرکدام با استفاده از فرمول ها و درصدهای مربوط به آن از دیگر مطالب ارائه شده می باشد و با استفاده از جداول مختلف فرآیند ارزش افزوده طی مراحل مختلف تولید و میزان مالیات بر ارزش افزوده در بین کشورهای مختلف تبیین شده علاوه بر این درباره ترکیب درآمدهای دولت و درآمدهای مالیاتی و اثر درآمدی مالیات بر ارزش افزوده در ایران و عملکرد مالیات بر ارزش افزوده در بین کشورهای مختلف و موارد معافیتها در برخی کشورها و بررسی تطبیقی شاخص های اقتصادی کشورها توضیح داده شده است . درآخر نیز به نقش حسابداری در اجرای مالیات بر ارزش افزوده و معرفی یک سیستم ساده حسابداری مالیات بر ارزش افزوده و نحوه ثبتهای حسابداری آن اشاره شده است. بطور کلی با استفاده از فرمول ها, جداول, نمودارها و سایر توضیحات درباره مطالب و مفاهیم مختلف به تشریح مالیات بر ارزش افزوده و چگونگی حسابداری آن پرداخته شده است.
مقدمه
یکی از موضوعاتی که در ادبیات مالی و سرمایه گذاری مورد توجه گسترده و فراگیر قرار گرفته است، مبحث ساختار سرمایه می باشد. توسعه، رشد و تداوم فعالیت هر شرکت مستلزم سرمایه گذاری است که باید از طریق تأمین منابع مالی لازم تحقق پذیرد. در مدیریت مالی از دو نوع منبع مالی نام برده می شود، منابع مالی از داخل موسسه و منابع مالی خارج از موسسه . دریافت وام از بانکها، انتشار سهام جدید و خرید نسیه مواد و ماشین آلات، مثالهایی از تأمین منابع مالی مورد نیاز از منابع خارجی است.
استفاده از ذخایر، استهلاک داراییهائی ثابت، کاهش داراییهای جاری و فروش داراییهای ثابت اضافی و عدم تقسیم سود، مواردی از تأمین منابع مالی از داخل موسسه است. تأمین منابع مالی به هر کدام از دو صورت بالا، هزینه ها و آثاری را به دنبال خود دارد که موسسه را از اخذ تصمیم در مورد انتخاب هر کدام از منابع تأمین مالی ناگزیر می نماید.
هرگاه هزینه ها و آثار منفی تأمین منابع مالی مورد نیاز، از بازدهی نهایی سرمایه گذاریها بیشتر باشد از سرمایه گذاری مورد نظر صرف نظر خواهد شد. تصمیمات مالی هر شرکت مخصوصاً جهت تأمین مالی شرکت از طریق بدهدی یا انتشار سهام عادی باعث خواهد شد که ساختار سرمایه شرکت تغییر یابد و بر روی سودآوری و ریسک سهام در بازار تأثیر گذارد و قطعاً رمایه گذاران در هنگام ارزیابی شرکت در بازار آن را مدنظر قرار خواهند داد. استفاده از نسبتهای بدهی یکی از راههای بررسی ساختار سرمایه شرکت و تجزیه و تحلیل چگونگی ارتباط ساختار سرمایه با سایر عوامل تأثیر گذار بر شرکت است.
در این فصل با تعریف دقیق موضوع مورد بررسی و اهمیت پرداختن به آن، فرضیات تحقیق را بیان کرده و کلیاتی از روش آزمون فرضیات ذکر می گردد.
1-1- تعریف موضوع و بیان مسأله
تئوری مدرن ساختار سرمایه با تئوری مشهور مودیلیانی و میلر (1958) آغاز شد. تئوری ارائه شده از سوی مودیلیانی و میلر (MM) بر این مطلب تکیه داشت که تحت چه شرایطی ساختار بهینه سرمایه پدید می آید و اصولاً ساختار بهینه سرمایه چیست؟ از آن زمان به بعد پژوهشگران بسیاری تئوری ارائه شده از سوی آنان را به طور تجربی مورد آزمون قرار داده و تئوری های جدیدی نیز مطرح نموده اند که تئوری ترجیحی و تئوری مصالحه از آن جمله می باشند.
قبل از تئوری مودیلیانی و میلر (MM) دیدگاه سنتی حاکم بود. این دیدگاه بر این نظریه استوار بود که می توان با استفاده از اهرم، ارزش شرکت را افزایش داد. این نظریه پیشنهاد می کند شرکت ها به منظور کاهش هزینه سرمایه خود میزان بدهی های خود را افزایش دهند. با این حال با افزایش میزان بدهی ریسک نیز افزایش یافته و در نتیجه بازار نرخ بهره بالاتری را برای بدهی ها مطالبه می نماید. بنابران، بر مبنای این دیدگاه ساختار سرمایه بهینه ای که هزینه سرمایه را حداقل نماید، وجود دارد. (ونهورن 1986)[تصمیم گیری در مورد چگونگی تأمین مالی نقش به سزایی در تغییر ارزش شرکتها دارد و به عنوان چالشی برای مدیران به شمار می رود. یک تأمین مالی مطلوب ارزش شرکت را افزایش می دهد، بر اعتبار مدیر می افزاید، سهامداران را خوشنود نموده و موجب افزایش اعتبار شرکت می گردد.
از طرفی تأمین مالی نامطلوب که موجب خروج جریانات خالص نقدی از شرکت گردد، از ارزش شرکت کاسته و با نارضایتی سهامداران و کاهش اعتماد به مدیر همراه است و حتی ممکن است به ورشکستگی و پایان فعالیت شرکت منجر گردد. چگونگی تأمینمالی تأثیرمستقیمی برمیزان بدهیها و حقوق صاحبان سهام و در نهایت ساختار سرمایه شرکت دارد.
یکنگاه خاص یا توجه دقیق به بازار سرمایه مشخص خواهد کرد که آیا شرکت برای تأمین سرمایه باید دست به انتشار سهام بزند یا اینکه باید از راه انتشار اوراق قرضه و گرفتن وام آن را تأمین کند. مدیران فرزانه، به طور معمول در این زمینه سعی نمی کنند تا پرسشهایی کلی و عمومی مطرح سازند، بلکه همواره در پی آن هستند تا برای مسائلی که در شرکت وجود دارد، همانند پرسشهایی که در پی می آید، پاسخهای دقیق و مناسب بیابند :
تصمیماتمربوط بهتأمین مالیباید به گونهای اتخاذ گردند که هماهنگ با استراتژیهای سرمایه گذاری شرکت باشد، و نه بالعکس. بنابراین، در این تحقیق فرض بر این است که تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری اتخاذ گردیده است و اقلام طرف راست ترازنامه مشخص و معین شده اند.
بنابراین تنها تغییرات اقلام طرف چپ ترازنامه مورد بررسی قرار می گیرند.