فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بررسی عواقب بی توجهی به هنجارهای جامعه

اختصاصی از فی گوو بررسی عواقب بی توجهی به هنجارهای جامعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی عواقب بی توجهی به هنجارهای جامعه


بررسی عواقب بی توجهی به هنجارهای جامعه

لینک پرداخت و دانلود پایین مطلب

فرمت فایل : word

تعداد صفحه : 6

 

مقدمه

دانش جامعه در برابر ناهنجارها

ناهنجارهای مثبت و منفی

پیامدهای و نتیجه نابهنجاری در جامعه

 

قبل از آن که اشاره ای به پیامدهای ناهنجاری داشته باشیم بهتر است ابتدا ، تعریف و مفهوم هنجار و ناهنجار بپردازیم .

آن چه که بدان هنجار و ناهنجاری گفته می شود از جامعه به جامعه دیگر و از زمانی به زمان دیگر تغییر می کند . چرا که این تعاریف بر پایه قانون هایی است  که بر جامعه و در زمان مشخص حاکم می شود .

به طور کلی رفتار هایی که بر طبق  قانون حاکم بر یک جامعه باشند هنجار و رفتار های خلاف قوانین را ناهنجار می گویند ناهنجاری شامل دو بخش است یکی استفاده از مفهوم بنیادی دور کیم از بی هنجاری و دیگری نظیر و سنخ شناسی درباره پیامدهای بی هنجاری در جامعه است .

مثلاً در یک جامعه اسلامی یک سری آداب و رسوم شرعی وجود دارد که رفتار بر خلاف آنها ناهنجار شناخته می شود در صورتی در جوامعی که  اسلامی نیستند همان رفتارهای خلاف ، ناهنجار نبوده بلکه هنجار می باشند یا اینکه یک سری از رفتارها هستند که در تمام جوامع به عنوان هنجار شناخته می شوند و خلاف آنها عمل کردن ناهنجار می باشد . مثلاً قوانین راهنمایی و رانندگی و خیلی موارد دیگر .  همانطور که قبلاً اشاره کردیم بعضی از ناهنجارها در زمانی دیگر هنجار شناخته می شوند مثلاً در زمان گالیله حاکمان شرع عقیده بر این داشتند که زمین مرکز جهان است و کسانی که عقیده آنها غیر از این بود محکوم به مرگ بودند .

 


دانلود با لینک مستقیم


بررسی عواقب بی توجهی به هنجارهای جامعه

تحقیق درمورد باورها و هنجارها

اختصاصی از فی گوو تحقیق درمورد باورها و هنجارها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد باورها و هنجارها


تحقیق درمورد باورها و هنجارها

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:65

فهرست مطالب:

راه نیافتن باورها و ارزش‏ها به حوزه کنش‏ها و هنجارها

فرهنگ، انگیزه ، رفتار

ادراکات ازنظرهیوم

منبع

. در میان مکاتب و دیدگاههاى مختلفى که به تبیین و تحلیل تحولات اجتماعى و کنش‏هاى انسانى در جوامع بشرى پرداخته‏اند، همچون مارکسیسم، نخبه‏گرایى، کارکردگرایى، ساخت گرایى و... به نظر مى‏رسد دیدگاه فرهنگ‏گرا، دیدگاهى است که نسبت‏به دیگر نظریه‏هاى رقیب، تا حدى به مبانى اندیشه‏اسلامى نزدیک‏تر است.

بر اساس نظریه فرهنگ‏گرا (Culturalism Theory) ، کنش‏هاى فردى و جمعى افراد در جوامع مختلف، تحت تاثیر فرهنگ به عنوان کل پیچیده‏اى (Complex whole) از اعتقادات، باورها، ارزشها و آداب و رسوم موجود آن جامعه شکل مى‏گیرد. (1) از این دیدگاه، فرهنگ زیربناى تحولات اجتماعى و تعیین کننده راه زندگى انسانهاست و به زندگى آنان معنى و هدف مى‏بخشد.

ابونصر فارابى (259-339 ق) با تکیه بر همین دیدگاه، جامعه‏هاى انسانى را بر اساس فرهنگ و ارزشهاى غالب در آنها به شهرها (مدینه‏ها)ى فاضله و غیر فاضله تقسیم مى‏کند: «شهرى که قصد (ساکنینش) از اجتماع در آن، تعاون در چیزهایى است که آنها را به سعادت مى‏رساند در حقیقت مدینه فاضله است.» (2) مدینه‏غیر فاضله (جاهلیه) در اقسام خود به همان نسبتى که فرهنگ و خلقیات مردمانش رو به سقوط و تباهى مى‏رود، از مدینه‏فاضله فاصله مى‏گیرد. مدینه‏هاى کرامیه، جماعیه، تغلبیه، ضروریه، نزاله و... هر یک داراى فرهنگهایى از قبیل بزرگى جویى، آزادیخواهى (از هر قید و بندى)، اعتقاد به اصل «الحق لمن غلب‏»، اکتفا کردن به ضروریات مادى زندگى و... هستند (3) . هر چند برخى از پژوهشگران به فارابى نسبت داده‏اند که على‏رغم اعتقاد به تحول‏پذیرى ذاتى انسان، مدینه‏هاى غیرفاضله را قابل دگرگونى تکاملى ندانسته، به گونه‏اى که گویى آن روشها یا ثابت است و یا منجر به تباهى و فناى محض مى‏شود (4) ، باید گفت فارابى در «سیاست مدنیه‏» پدید آمدن مدینه‏فاضله از بطن مدینه‏هاى ضروریه و جماعیه را آسان‏تر و ممکن‏تر دانسته است (5) . بدین ترتیب فارابى، حیات و دگرگونى جامعه‏هاى مختلف را بر اساس فرهنگ حاکم بر آنها تحلیل و تبیین مى‏کند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد باورها و هنجارها

دانلود مقاله ورزش از نقطه نظر به هنجار سازی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله ورزش از نقطه نظر به هنجار سازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 همانطوری که دیده شده است، یکی از روش های تنبیه برای رفتار بد و یا غیر نرمال و نا به هنجار جناح محدود کننده نام دارد که در آن زندانیان امکانات کمتری برای تمرین ورزش دارند. در جناح محدود کننده ،اتاق آموزش وزنه برداری کوچکی وجود دارد. زندانیانی که در جناح محدود کننده تمرین می کنند به دو دسته تقسیم می شوند که هر گروه هفته ای چهار بار و هر بار یک ساعت کار می کند. در طول یک سال کارمیدانی، وزنه کاری آزاد در این اتاق وزنه برداری برداشته شده و یا وسایل آموزش وزنه برداری تعویض شده اند. دلیل این موضوع این است که مدیریت زندان از این بیم داشته اند که زندانیان ممکن است از آنها به عنوان سلاح برای ضربه زدن به یکدیگر و کارمندان زندان استفاده کنند. در یک سالن، خارج از اتاق وزنه برداری، تعدادی دوچرخه تمرین قرار داشته اند.
وقتی زندانیان در خارج محدود کننده، در حال تمرین در سالن آموزش بدنسازی هستند، دو افسر زندان همیشه حاضرند، در حالیکه هیچ مربی حاضر نیست. زندانیان آزادانه تمرین می کنند و بیشتر از یکدیگر یاد می گیرند، زندانیان در جناج محدود کننده، یکبار در هفته می توانند در آموزش فوتبال زیر نظر یکی از افسران « دپارتمان فعالیت ها» شرکت کنند. برخی از زندانیان بعد از ظهر و هنگام تمرین در محوطه زندان می دوند و یا پیاده روی می کنند و گاهی اوقات با یکدیگر و طبق میل خود در هنگام ساعات تمرین، فوتبال بازی می کنند. برخی تعطیلات هنگام کارمیدانی، زندانیان در جناح محدود کننده، تورمنتی تشکیل می دهند و با یکدیگر در ورزش های مختلف مانند پرش طول، پرتاب توپ، دویدن دور محوطه و .... رقابت می کنند. برندگان این مسابقات به عنوان «قوی ترین مرد زندان لهستان» لقب می گرفتند و نام آنها در مجله زندان چاپ می شد.
در جناح مقابل، اتاق تمرین وزنه بزرگتری وجود دارد که هم وسایل آموزشی و هم وسایل وزنه های آزاد قرار دارند. در این اتاق، همچنین تعدادی دوچرخه تمرینی هم وجود دارند. جناح محدود کننده، زندانیان در جناح مقابل هم به دو گروه تقسیم می شوند و هر گروه سه بار در هفته و هر بار دو ساعت کار می کنند. در حین تمرین، یک افسر زندان حضور دارد. حضور تنها یک افسر زندان در مجموع با وزنه های آزاد می تواند اینگونه تفسیر شود که زندانیان در جناح متقابل به عنوان تهدید کننده خطرناک محسوب نمی شوند بر خلاف جناح محدود کننده در جناح مقابل، زندانیان می توانند در لیگ های محلی، فوتبال بازی کنند. در تابستان، زندانیان می توانند در زمین فوتبال هر ورزشی بکنند ولی در زمستان تنها در سالن و در تعطیلات مسابقه دهند.آموزش تیم های فوتبال معمولا توسط خود زندانیان انجام می شود ولی گاهی اوقات برخی از افسران زندان از دپارتمان «فعالیت ها» شرکت می کنند. در جناح مقابل، زندانیان همچنین یک تیم تغییر روی میز دارند. در زمستان، این تیم در لیگ های محله شرکت می کنند و تیم هایی برای مسابقه از خارج از زندان به زندان می آیند. مسابقات تغییر روی میز، چندان سازمان دهی شده نیست و نفرات مسابقه به مسابقه تعویض می شوند. زمانی که در زندان هستند برخی از زندانیان آموزش می بینند تا داور بولینگ روی چمن شوند. آنها تورنمنت های بولینگ را برای معلولین و بچه ها در خارج از زندان قضاوت می کنند. همچنین در جناح مقابل، برخی از زندانیان زمان تمرین را برای دویدن و پیاده روی در محوطه می گذرانند. زندانیان در این جناح، همچنین به گروههایی تقسیم می شوند که در تعطیلات زندان را همراه با افسر زندان برای تمرین زندگی عادی ترک می کنند. همچنین در جناح مقابل، دپارتمان فعالیت ها، فعالیت های فیزیکی خاصی را دو بار در سال برنامه ریزی می کنند. در تابستان، مسافرت با قایق و در زمستان اسکی که هر دو آن ها یک هفته به طول می کشد. زندانیان مجبورند برای شرکت در این برنامه ها ثبت نام کنند و از یک رژیم تمرین فیزیکی قبل و بعد از مسافرت پیروی کنند. یک سالی که کار عملی طول کشید. گروهی از دوچرخه سواران بین شش تا هشت نفر از جناج مقابل وجود داشتند. آنها برای مسابقه تمرین می کردند و برای دوچرخه سواری همراه افسر زندان و نماینده دپارتمان فعالیت ها به بیرون می رفتند.
آغازی برای بحث درباره آموزش وزنه برداری:
همانطورکه دیده شده است، شرایط برای تمرین ورزشی در جناح مقابل بیمار بهتر از جناح محدود کننده است. امکانات بالای برای تمرین ورزش، در جناح مقابل را می توان کالای با ارزشی دانست که بخاطر رفتار خوب زندانیان تجارت می شود. استفاده از امکانات بهبود یافته آموزشی وزنه برداری به عنوان بک کالای با ارزش می تواند ضد و نقیض به نظر آید، چون نه وزارت دادگستری و نه پلیس و نیز نه بسیاری از افسران زندان به نظر می آید که عقیده ندارند، آموزش وزنه برداری، همان اهداف آموزشهای اجتماعی را دنبال می کند که آنها از ورزش توقع دارند. اگر چه آن به عنوان یک کالای با ارزش به نظر می رسد، زیرا آموزش کار با وزنه فعالیت ورزشی بوده که برای زندانیان در هر دو جناح مقابل و محدود کننده را به خود جذب می کرد. بعد از مدتی در زندان من فهمیدم که برای زندانیان «آموزش دادن» هم معنی با آموزش کار با وزنه بود «آموزش» آموزش کار با وزنه بود. موقعیت های بهتری برای تمرین کار با وزنه ممکن است دلیلی برای این باشد که زندانیان در پاسخ رفتار بهتری از خودشان نشان می دهند و محکومیت خود را در جناح مقابل می گذرانند. برهانی که در بحثی درباره آموزش کار با وزنه در زندان مردان در نروژ بیان شده است این انتخاب است که کدام بهترند: زندانیانی ه رفتار بهتری دارند و در عین حال فرصت دارند تا بدن های ورزشکار بسازند و یا زندانیانی که رفتار بدی دارند و محکومیت خود را در زندان جناح محدود کننده می گذرانند؟ بحث زمانی پیچیده تر می شود که ساختن بدن ورزشکاری و ماهیچه ای مترادف با استفاده از داروهایی همچون استروئید دانسته شود. این واقعیت که آموزش کار با وزنه می تواند اهداف آموزش اجتماعی را برآورده کنند نیز بحث دیگری است که می تواند قضیه را پیچیده تر کند. یکی از پاسخ دهندگان از میان افسران زندان معتقد بود که، آموزش کار با وزنه ها، به زندانیان مهارت های اجتماعی همانند زندگی در ساختار اجتماعی، و نیز همکاری با یکدیگر را می آموزد. این مجادله ها تنها بخش هایی از بحث هایی پیرامون این است که آیا زندانیان باید مجاز باشند تا با وزنه کار کنند یا نه و به نظر می رسد بحث در این مورد بر بحث کلی درباره ورزش در زندان سیطره دارد.
افسران زن و مرد درباره آموزش کار با وزنه برای زندانیان نگران بودند. بسیاری از صحبت ها که در مصاحبه های با افسران زندان انجام شد، درباره بحث در این موضوع فعالیتها بود. افسران زندان زنان، معمولا بیشتر در این مورد نگران بودند.
کارن:
تمرینات ورزشی در زندان بسیار خوب است اما اگر صادقانه بگوییم گمان نمی کند آموزش کار با وزنه این گونه باشد، به خصوص به شیوه ای امروزه کار می شود. فکر می کنیم آموزش کار با وزنه بسیار در اولویت قرار گرفته است بطوریکه برخی ها یا با وزنه کار می کنند و یا اصلا ورزش نمی کنند. بسیار خوب، برخی ها فوتبال بازی می کنند، ولی من می گویم فوتبال یک چیز است و آموزش کار با وزنه چیز دیگر. فوتبال یک ورزش گروهی است و آنها یاد می گیرند که با یکدیگر بازی کنند و ملاحظات خاصی داشته باشند ولی آموزش وزنه برداری می تواند آنها را خودخواهتر از آنچه که هستند کند، حداقل برخی از آنها را. من فکر نمی کنم که یک زندانی باید آموزش کار با وزنه ببیند تا بدنی بزرگتر داشته باشد و تنها به خاطر این که بدنش بزرگتر شود. و اگر برای مثال شما از نظر ذهنی بیمار هستید، بهتر است تا از ماهیچه هایتان برای پیاده روی استفاده کنید. و این واضح است که در زندان افرادی متجاوز به عنف قرار دارند که تمام نیروی خود را جهت امور جنسی استفاده کرده اند و این افراد در زندان می توانند وقت خود را به قویتر شدن و آماده تر شدن بگذرانند. که درست به نظر نمی رسد. زیرا وقتی آنها از زندان خارج می شوند. برای آنها از پای در آوردن یک قربانی آسان تر می شود و این خطری در تمامی حالات است. مطمئنا، مسئولان اقداماتی را در این جهت انجام داده اند ولی من در هر صورت چیزی به نام «آموزش کار با وزنه » را دوست ندارم. اما، این همیشه چیز غلطی است که بگوییم: «نه، چون شما یک متجاوز به عنف هستید، شما نمی توانید با وزنه ها آموزش ببینید. » از سوی دیگر، آنها به هر حال باید در زندان کاری انجام بدهند و بنابراین آموزش کار با وزنه، بهتر از هیچ است.
دیدریک:
من به خوبی می توانم این بحث را درک کنم. اما آیا یک متجاوز به عنف اگر آنقدر قوی نباشد، کم خطر تیره تر است؟ بهرحال من به مسئله این گونه نگاه نمی کنم و یا نمی توانم این گونه نگاه کنم. من مجبورم به زندانیانی که اینجا هستند فکر کنم و در این که ما به زندانیانی که آموزش کار با وزنه می بینند، چه می توانیم آموزش دهیم. اگر نه، آن تنها مسایل سیاسی و تنها حد سرهایی هستند و سپس ما زندانیان حتی قبل از آنکه آزاد شوند، محکوم می کنیم. سپس، درباره اخلاق سازی مستهجن می گوییم در حالیکه هیچگونه حقی برای این عمل نداریم. در واقع، ما گذشته زندانیان را دیده ایم و اما این به این معنا نیست که او گذشته خود را به آینده خواهد برد... من همچنین فکر می کنم اگر، اجازه کار با وزنه را به زندانیان ندهیم، در میان آنها سرکوبی و ناکامی های زیادی بوجود می آید. بسیاری از آنها انرژی های استفاده نشده ای دارند می تواند در اینجا بسیار نا امن باشد. و شما می بینید که قوی ترین و بزرگترین زندانیان، خونسردترین آنها هستند.
کارن، اساسا به تمرینات ورزشی و فعالیت های فیزیکی زندانیان با دید مثبت نگاه می کند، به نظر می رسد او بیشتر نگران اثرات ورزش روی زندانیان است و او می خواهد که ورزش یک تاثیر آموزش اجتماعی داشته باشد. کارن، نسبت به آموزش وزنه به زندانیان تردید دارد. گاهی اوقات، این موضوع با گفته های ضد و نقیض او در گفتارش، مشخص می شود.استنباط او را که آموزش کار با وزنه می تواند تاثیر مثبت خود را با مشغول کردن زندانیان وقتی در زندان هستند نشان دهد، ببیند. از سوی دیگر، او نمی تواند تاثیر آموزش اجتماعی آموزشی کار با وزنه با را حداقل در روش امروزه که زندانیان هر کار که بخواهند می توانند انجام دهند، ببینند. وقتی زندانیان با وزنه کار می کنند تا قوی و بزرگتر شوند، کارن معتقد است که این امر به زندانیان این فایده را می دهد که بتوانند در هر هنگام مرتکب شدن جرم و جنایت قوی تر باشند. دیدریک، اگر چه با کارن دیدگاه مشترکی ندارد، ولی او نیز می خواهد زندانیان با تمرین وزنه ها، در زندان چیزی یاد بگیرند. دیدگاه قانومند کردن بدن زندانیان با استفاده از آموزش کار با وزنه و نیز دیگر فعالیت های ورزشی، نیز در هر دو گفته آنها وجود دارد.
هم کارن و هم دیدریک، دباره زندانیانی که به تجاوز به عنف و حمله محکوم شده اند و به تمرین با وزنه می پردازند نگرانند. این موضوع مورد تحقیق قرار خواهد گرفت و به عنوان مثال از اینکه چگونه زندانیان در معرض فرایند اعتراض کردن قرار دارند، استفاده خواهد شد. یک فرضیه برای تحلیل بیشتر فهم اینکه چگونه نام «متجاوز به عنف» ایجاد شده است و چگونه معانی «بدن متجاوز به عنف» ساخته شده اند و چگونه آموزش کار با وزنه در « بدن متجاوز به عنف» تاثیر می گذارد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ورزش از نقطه نظر به هنجار سازی