فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اهداف سوره آل عمران

اختصاصی از فی گوو اهداف سوره آل عمران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 


سراسر آیات سوره آل عمران مدنی است، و به اتفاق آراء دارای دویست (200) آیه می باشد.
یکی از مشخصات بارز این سوره- که در قریب به پنجاه آیه( یعنی ایه 121 تا 165) جلب نظر می کند- عبارت است از:
توصیف غزوه احد، و ثبت و ضبط رویدادهای مربوط به آن، و ارائه درسها وعبرتها در لابلای آن.
به دنبال توصیف از غزوه احد، بیان و گزارشی راجع به فضیلت شهادت و منزلت شهداء در پیشگاه پروردگار- طی آیاتی – جلب نظر می کند، و قضیه و داستانی از غزوه " حمراء الاسد" و دعوت مردم به صبر و ثبات و پایداری نیز ضمن آیاتی از این سوره مطرح شده است.
در پایان سوره تصویر و تابلوی جالبی از دعاء مومنین و استجابت این دعا از سوی پروردگار جهان ترسیم گردیده است.
1- وجه تسمیه سوره های قرآن کریم
در سوره مورد بحث ، از عمران طی دو آیه- که در کنار هم قرار گرفته اند- یاد شده است بدینصورت:
" اِنَّ اللهَ اصطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ اِِبراهیمَ وَ آلَ عِمرانَ عَلَی العالَمینَ. ذُرِیةً بَعضُها مِن بَعضٍ وَ اللهُ سَمیعٌ عَلیمٌ . اِذ قالَتِ امرَأةُ عِمرانَ رَبِّ اِنّی نَذَرتُ لَکَ ما فی بَطنی مُحَرَّراً فَتَقَبَّل مِنی اِنَّکَ اَنتَ السَّمیعُ العَلیمُ( آل عمران:33، 35)
خداوند، آدم ابوالبشر و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد، خاندان و دودمانی که برخی از برخی دیگر نشأت گرفته و با هم دارای پیوند و ارتباط بودند، و خداوند، شنوای دانا است. آنگاه که همسرعمران اظهار کرد: پروردگارا آنچه در شکم و رحم دارم نذر تو کرده ام که به عنوان خدمتگزار خانه تو انجام وظیفه کند، پس این نذر را از من بپذیر که تو شنوای دانائی.


دانلود با لینک مستقیم


اهداف سوره آل عمران

تفسیر سوره آل عمران

اختصاصی از فی گوو تفسیر سوره آل عمران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر سوره آل عمران


تفسیر سوره  آل عمران

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات132

 

«بسم الله الرحمن الرحیم»

اهل تحقیق در اسم «الله» با هم اختلاف دارند که آیا از معنایی مشتق شده است یا نه؟ عده زیادی از آنها معتقدند که از معنایی اشتقاق پیدا نکرده است و اسم «الله» فقط به خداوند سبحان اختصاص دارد، و همانند اسم علم در مورد غیر خداوند می باشد و هنگامی که این لفظ به گوش اهل معرفت می رسد، فهم و علم آنها به سراغ معنایی غیر از وجود خداوند سبحان نمی رود. و حق این کلمه آن است که همراه با شهود قلبی باشد، لذا انسان هنگامی که با زبانش «الله» گفت و یا با گوش خود آن را شنید، با قلبش هم شهادت به «الله» بدهد.

و همچنان که این کلمه به معنایی جز «الله» دلالت نمی کند، مشهود گوینده آن نیز نباید جز «الله» باشد، پس با زبانش «الله» بگوید و با دلش به «الله» علم پیدا نماید و با قلب خود «الله» را بشناسد و با روح خود «الله» را دوست بدارد و با باطنش «الله» را ببیند و با ظاهر خود در پیشگاه خداوند تملق نماید و با سر خویش، به حقیقت «الله» برسد و احوال خود را برای «الله» و در راه او صرف نماید به گونه ای که در اعمالش، نصیب و بهره ای جز برای خدا نباشد و هنگامی که در نزدیکی حالتی قرار گرفت که محو در «الله»، برای او و به وسیله او شد، خداوند سبحان، با رحمت خویش، جبران نقایص او نموده و با گفتن «الرحمن الرحیم» موجب می گردد که جلوی تلف شدن آنها گرفته شده و باقی بمانند و قلبهایشان پاکیزه گردد، لذا لطف و مهربانی، سنتی از جانب خداوند سبحان است تا اولیاء او به طور کلی فانی نشده و از بین نروند.

آیه 1 و2: الم* الله لا اله الا هو الحی القیوم

با گفتن «الف» اشاره به این نمود که در همه حالات، تو را کفایت می کند، زیرا تو در اسارت غفلت بوده و صلاح و رشد خود را نمی توانی پیدا نمایی و او نقایص تو را برطرف کرده و یاری او تو را کفایت می نماید، پس بدون درخواست تو- بلکه بدون اینکه از حالت خبر داشته باشی- تو را کفایت می نماید، بدون اینکه بفهمی و به تو عطا می نماید، بدون اینکه درخواست نمایی.

«لام»، اشاره به لطف او به توست در نهان سر و درون تا جایی که محل منت را بر تو آشکار نمی نماید، مکانی که تو را در آنجا تثبیت و پابرجا نموده است. و «میم» اشاره به موافقت جریان تقدیر الهی با متعلقات خواسته ؟؟ اولیاء الهی است، لذا در دنیا چیزی حرکت نمی‌کند و ذره ای ظاهر نمی شود، مگر اینکه مورد رضایت آنهاست، تا جایی که اگر فردی در مورد سخن خداوند یعنی «کل یوم هو فی شأن[1]» بگوید: مقصود از شأن در این آیه، محقق کردن مراد و مقصود اولیاء الهی است، سخنی دور از حقیقت بیان نکرده است.

و گفته می شود: از قلبت- با شنیدن این حروف مقطعه که برخلاف عادت مردم در محاوره و گفتگوست- که قلب از موهومات و معلومات خالی شد و سر و باطن از امور عادی و معهود پاک شد، این اسم یعنی «الله» بر قلب مقدس از هر بیگانه و باطن پاک شده از هر کیفیتی، وارد می گردد، پس فرمود: «الم الله لا اله الا هو الحی القیوم» او، کسی است که کار لهو نمی کند تا شما را از یاد ببرد و کار سهو نمی نماید تا از انجام کارهایش جا بماند، لذا او در همه احوال، مراقب سر و باطن شماست، اگر در خلوت باشید، مراقب شماست و اگر در میان مردم هم باشید، باز مراقب شماست و به طور خلاصه- در هر حالتی که باشید- او علاقمند به شماست.

(قسمتی از) آیه3: نز علیک الکتاب بالحق

ای محمد (ص) تو نمی دانی که کتاب چیست و قصه دوستان را نمی دانی، اما خداوند از روز ازل تو را اختیار نمود و به تو امری را القا کرد که منشأش عجیب، برهانش آشکار و محل و مکانش عزیز است.

(ادامه) آیه3: مصدقاً لما بین یدیه

یعنی آنچه را که به تو وعده داده، در کتاب، بر زبان انبیاء (ع) محقق نموده است.

(ادامه) آیه 3 و (قسمتی از) آیه4: و انزل التوراه و الانجیل* من قبل هدیً للناس و انزل الفرقان

یعنی ما هر چند که قبل از تو کتابهایمان را بر پیامبران نازل کردیم، اما در هیچ کتابی، از نام و یاد تو خالی نگذاشتیم، سراینده آنها (عرفا) گفته است:

و در نزد من برای دوستانی که غایب هستند

ورق هایی است که عنوان آن، ذکر و یاد توست

و همچنان که به واسطه تو، نور انبیاء را کامل و تمام کردیم، با یاد تو، همه آنچه را که از ذکرها نازل کرده بودیم، زینت دادیم.

(ادامه) آیه4: ان الذین کفروا بآیات الله لهم عذاب شدید و الله عزیز ذوانتقام

و او در نهایت حجاب است، اما آنها درک نمی کنند و خداوند بر اولیایش عزیز بوده و از دشمنانش، انتقام گیرنده است، عزیزی است که هر فردی او را می خواهد، اما- در بیشتر وقت ها- کسی او را نمی یابد.

آیه5: ان الله لایخفی علیه شیئ فی الارض و لا فی السماء

بنده هیچ نفسی نمی کشد مگر اینکه خداوند سبحان و متعال، آن را محاسبه می نماید و در آسمان و زمین هیچ ذره ای حاصل نمی گردد مگر اینکه خداوند سبحان، ایجاد کننده و خالق آن است و هیچ کس، به صفتی متصف نمی گردد مگر اینکه او متولی آن است.

مطالب فوق برای عموم مردم بود، اما برای خواص: هیچ کس حاجتی را به سوی او نمی برد مگر اینکه او برآورده کننده آن است و هیچ فردی در سیر نزولی به او رجوع نمی کند، مگر اینکه او آن را کفایت می کند.

(قسمتی از) آیه 6: هو الذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء

این مسئله در موردی است که از جهت خلقت زایل نشده باشد، و او کسی است که از روز ازل، حالات شما را هر طور که خواسته، مقدر نموده است و این مورد، در جایی است که از جهت قضا و قسمت، زایل نگردیده است.

(ادامه) آیه6: لا اله الا هو العزیز الحکیم

حکم او به دنبالش نقص نمی آید و مقدرات او در معارضه با اهمال و ترک قرار نمی گیرد.

آیه7: هو الذی انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ماتشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تأویله و ما یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی اللم یقولون آمنا به کل من عند ربنا و ما یذکر الا اولو الالباب.

خطاب به آنان را به دو نوع انجام داد، یک بخش که ظاهر بوده و تنزیلش واضح است و بخشی دیگر برای محفوظ نگهداشتن اسرار از فاش شدن آن برای بیگانگان است. روش علماء، یافتن معنای آیات بر طبق اصول و مبانی آن است، آنچه را که وفق آن باشد، قابل قبول و چیزی که فکر و اندیشه در آن راهی ندارد به عالم غیب واگذار می کنند.

و راه اهل اشاره و فهم، شنیدن با حضور قلب است، لذا آنچه که از روشنایی های تعاریف به فهم های آنها خطور می کند، اشارات کشف را بر آن بنا می کنند.

اگر از آنها خواسته شد که به ستر و پوشش و طی کردن سر و باطن ادامه دهند، از حرف زدن پرهیز می کنند، و اگر به آنها دستور داده شد که اظهار نموده و منتشر کنند، حق را بیان نموده و چیزهایی را که در عالم غیب دیده اند، بیان می کنند، اما کسانی که مؤید به نور بصیرت هستند، با شعاع خورشید فهم، روشن می گردند و اما افرادی که لباس شک پوشیده‌اند و از لطایف حقیقت محروم شده اند، احوال آنها تقسیم گردیده و ظن و گمان به سوی آنها حمله ور می شود و در وادی شک و تردید رها می گردند و جز به جهل و شک آنها چیز دیگری اضافه نمی شود.

سخن خداوند که فرمود: «و ما یعلم تأویله الا الله» یعنی و کسی که علم خود را از خدا بداند، ایمانش بدون احتمال وجود ذهن هایی است که تأویل را جایز بداند بلکه بالاتر از این، بدون اینکه تصریح به ظهور این امر نماید. اما افرادی که صاحب عقل های روشن می باشند، به جهت ظهور دلایل و احکامی که تحصیل کرده اند، متذکر این مسئله هستند.

آیه8: ربنا لاتزع قلوبنا بعد اذهدیتنا وهب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب

به قربشان اضافه نگردید مگر اینکه ادبشان افزون شد و پناه بردن به دوری از اسباب مادی و دنیوی، قوی ترین وسیله برای رعایت ادب است.

آیه9: ربنا انک جامع الناس لیوم لاریب فیه ان الله لایخلف المیعاد

امروز، دوستان را بر سفره قرب جمع نمود و فردا (روز قیامت) همه را در محل دادن پاداش و کیفر جمع می کنند، امروز باطن ها را برای کشف جلال و جمال جمع می کند و فردا (روز قیامت) بدنها و ظواهر را برای دیدن حالات و سختی آنچه که از آن احوال خبر داده، جمع خواهد نمود.

آیه10: ان الذین کفروا لن تغنی عنهم اموالهم و اولادهم من الله شیئاً و اولئک هم وقود النار

نه فدیه ای به حال آنها سودی دارد و نه ثروت می تواند عذاب را از آنها دفع نماید و نه مالی از آنها قبول می گردد و نه حجابی از آنها مرتفع می شود و نه حرفی از آنها شنیده می شود، به وسیله آنها آتش جهنم شعله ور می گردد و طرد نمودن دردناک و دوری و آتش داغ برای آنان است.

آیه11: کدأب آل فرعون و الذین من قبلهم کذبوا بآتنا فاخذهم الله بذنوبهم و الله شدید العقاب

بر اساس سنت بر تجاوز اصرار ورزیدند و ما هم بر طبق سنت خویش بر انتقام از آنها ادامه دادیم، و نه به خاطر اصرار قلع و قمع گردیدند و نه در بخشش طمع ورزیدند، و به خدا قسم که آنها کسانی بودند که بر انجام کارهای خود احساس ندامت کرده و حسرت خوردند، اما موقعی که در را بسته یافتند و دیگر پشیمانی آنها قابل قبول نبود.

آیه12: قل للذین کفروا ستغلبون و تحشرون الی جهنم و بئس المهاد

خداوند به آنها خبر داد که در آن دنیا، سخن گفتن حق را با خود از دست می دهند و در این دنیا هم لذتی از زندگی نمی برند و آنان کسانی هستند که اگر در آخرت از شدت کیفر دیدن، آتش آنها را در بر بگیرد، برایشان سنگین تر است از اینکه در دنیا از خداوند در غیبت به سر برده و دچار حالت تفرقه شوند، اما آنها چشم بصیرت نداشتند و عذاب دردناک را حس نکردند.

آیه13: قد کان لکم فی فئتین التقتافئه تقاتل فی السبیل الله و اخری کافره یرونهم مثلیهم رأی العین و الله یؤید بنصره من یشاء ان فی ذلک لعبره لاولی الابصار

اگر خداوند انجام کاری را اراده نماید، جمعیت زیادی را در چشم گروهی کم جلوه داده و جمعیت کمی را در چشم گروهی دیگر، زیاد جلوه می دهد و موقعی که چشم بصیرت افرادی را بپوشاند، چشم تیزبین ظاهری به حال آنها سودی نخواهد داشت و هنگامی که چشم باطن عده ای را باز نماید، مسدود کردن چشم ظاهری به حال آنها ضرری نخواهد زد.

آیه 14: زین للناس حب الشهوات من الناس و البنین و القناطیر المتقنطره من الذهب و القضه و الحین المسمومه و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاه الدنیا و الله عنده حسن المآب

برخی از مصداق های شهوت و خواسته را بیان نمود، در حالی که مصداق های دیگر نیز در همین معنا و راستا می باشند و فی الجمله، چیزهایی که انسان را از شهود حق در حجاب نگه می دارد، در این آیه بیان شده است.


[1] - سوره الرحمن، آیه 29.


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره آل عمران

تحقیق در مورد سوره شمس

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد سوره شمس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سوره شمس


تحقیق در مورد سوره شمس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:27

 فهرست مطالب

ََمقدمه

 

محتوى و فضیلت سوره الشمس

 

آیه و ترجمه

 

ََآیه 1 - 10

 

ترجمه :

 

 تفسیر :

 

 

این سوره که در حقیقت سوره تهذیب نفس و تطهیر قلوب از ناپاکیها و ناخالصیها است ، بر محور همین معنى دور مى زند، منتها در آغاز سوره به یازده موضوع مهم از عالم خلقت و ذات پاک خداوند براى اثبات این معنى که فلاح و رستگارى در گرو تهذیب نفس است قسم یاد شده ، و بیشترین سوگندهاى قرآن را به طور جمعى در خود جاى داده است .
و در پایان سوره به ذکر نمونه اى از اقوام متمرد و گردنکش که به خاطر ترک تهذیب نفس در شقاوت ابدى فرو رفتند، و خداوند آنها را به مجازات شدیدى گرفتار کرد، یعنى قوم ((ثمود)) مى پردازد، و با اشاره کوتاهى به سرنوشت آنها سوره را پایان مى دهد.
در حقیقت این سوره کوتاه یکى از مهمترین مسائل سرنوشت ساز زندگى بشر را بازگو مى کند، و نظام ارزشى اسلام را در مورد انسانها مشخص مى سازد. در فضیلت تلاوت این سوره همین بس که در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است : من قراءها فکانما تصدق بکل شى ء طلعت علیه الشمس و القمر!: هر کس آن را بخواند گوئى به تعداد تمام اشیائى که خورشید و ماه بر آنها مى تابد در راه خدا صدقه داده است !.
و مسلما این فضیلت بزرگ از آن کسى است که محتواى بزرگ این سوره کوچک را در جان خود پیاده کند، و تهذیب نفس را وظیفه قطعى خود بداند.

 

ََآیه 1 - 10
آیه و ترجمه
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَ الشمْسِ وَ ضحَاهَا(1) وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا(2) وَ النهَارِ إِذَا جَلَّاهَا(3) وَ الَّیْلِ إِذَا یَغْشاهَا(4) وَ السمَاءِ وَ مَا بَنَاهَا(5) وَ الاَرْضِ وَ مَا طحَاهَا(6) وَ نَفْسٍ وَ مَا سوَّاهَا(7) فَأَلهَْمَهَا فجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا(8) قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا(9) وَ قَدْ خَاب مَن دَساهَا(10)

 

  ترجمه :

 


بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
1 -
به خورشید و گسترش نور آن سوگند!
2 -
و به ماه در آن هنگام که بعد از آن در آید
3 -
و به روز هنگامى که صفحه زمین را روشن سازد
4 -
و قسم به شب آن هنگام که صفحه زمین را بپوشاند
5 -
و قسم به آسمان و کسى که آسمان را بنا کرده .
6 -
و قسم به زمین و کسى که آن را گسترانیده .
7 -
و سوگند به نفس آدمى و آن کس که آن را منظم ساخته ،
8 -
سپس فجور و تقوا (شر و خیر) را به او الهام کرده است
9 -
که هر کس نفس خود را تزکیه کرده ، رستگار شده
10 -
و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته ، نومید و محروم گشته است .

 

 تفسیر :

 

 


رستگارى بدون تهذیب نفس ممکن نیست
سوگندهاى پى در پى و مهمى که در آغاز این سوره آمده ، به یک حساب ((یازده )) سوگند و به حساب دیگر ((هفت )) سوگند است ، و بیشترین تعداد سوگندهاى قرآن را در خود جاى داده ، و به خوبى نشان مى دهد که مطلب مهمى در اینجا مطرح است ، مطلبى به عظمت آسمانها و زمین و خورشید و ماه ، مطلبى سرنوشت ساز و حیات بخش .
نخست باید به شرح و تفسیر این سوگندها بپردازیم ، و بعد به بررسى آن مطلب بر اهمیت که این همه آوازه ها از او است .

 

نخست مى فرماید: به خورشید و گسترش نور آن سوگند (و الشمس و ضحاها).
همانگونه که قبلا نیز گفته ایم سوگندهاى قرآن عموما دو مقصد را تعقیب مى کند: نخست اهمیت مطلبى که سوگند به خاطر آن یاد شده ، و دیگر اهمیت خود این امور که مورد سوگند است ، چرا که سوگند همیشه به موضوعات مهم یاد مى شود، به همین دلیل این سوگندها فکر و اندیشه انسان را به کار میان دازد تا در باره این موضوعات مهم عالم خلقت بیندیشد، و از آنها راهى به سوى خدا بگشاید.
((
خورشید)) مهمترین و سازنده ترین نقش را در زندگى انسان و تمام موجودات زنده زمینى دارد، زیرا علاوه بر اینکه منبع نور و حرارت است و این دو از عوامل اصلى زندگى انسان به شمار مى رود، منابع دیگر حیاتى نیز از آن مایه مى گیرند، وزش بادها، نزول بارانها، پرورش ‍ گیاهان ، حرکت رودخانه ها و آبشارها، و حتى پدید آمدن منابع انرژیزا، همچون نفت و ذغال سنگ ، هر کدام اگر درست دقت کنیم به صورتى با نور آفتاب ارتباط دارد بطورى که اگر روزى این چراغ حیات بخشخاموش گردد تاریکى و سکوت و مرگ همه جا را فرا خواهد گرفت .
((
ضحى )) در اصل به معنى گسترش نور آفتاب است و این در هنگامى است که خورشید از افق بالا بیاید و نور آن همه جا را فرا گیرد، سپس به آنموقع از روز نیز ((ضحى )) اطلاق شده است .
تکیه بر خصوص ضحى به خاطر اهمیت آن است ، چرا که موقع سلطه نور آفتاب بر زمین است .

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سوره شمس

مقاله تفسیر سوره قیامت

اختصاصی از فی گوو مقاله تفسیر سوره قیامت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تفسیر سوره قیامت


مقاله تفسیر سوره قیامت

از سوره های مکی قران است و در سال دوم سیزده سوره بر پیامبر(ص) نازل شد که نازل شد که شامل:

از سوره قیامت در جزء 29 تا الاعلی در جزء 30 قرآن قرار دارد. این سوره دارای 40 آیه می باشد. محتوای سوره ب محور مسائل مربوط به معاد و روز قیامت دور می زند، جزء بر چند آیه درباره قرآن مجید و مکذبین به آن سخن می گوید به چند بخش تقسیم می شود:

1-مسائل مربوط به اشراط الساعه (حوادث عجیب و بسیار هول انگیزی که در پایان این جهان و آغاز قیامت روی می دهد.

2-مسائل مربوط به وضع و حال نیکوکاران و بدکاران در آن روز.

3-آیات مربوط به لحظات پر اضطراب مرگ و انتقال از این جهان به جهان دیگر.

4-بحثهای مربوط به هدف آفرینش انسان و رابطه آن با مسئله معاد. نام دیگر این سوره داراست به نام «اقسم بیوم القیمه» که آیه اول این سوره است.

فضیلت سوره: رسول اکرم (ص): کسی که سوره قیامت را بخواند من و جبرئیل برای او در روز قیامت گواهی می دهیم که او ایمان به آن روز داشته و در آن روز صورتش از صورت سایر مردم درخشنده تر است. امام صادق(ع): کسیکه تداوم به سوره قیام کند و به آن عمل نماید خداوند این سوره را در قیامت همراه و از قبرش با بهترین بهره بر می‌انگیزد و پیوسته به او بشارت می دهد و در صورتش می خند تا از صراط و میزان بگذرد.

آیه1: این سوره با دو سوگند پر معنی آغاز می شود. می فرماید سوگند به روز قیامت و سوگند به وجدان بیدار انسانها و نفس ملامت کننده «اقسم بیوم القیامه، و لا اقسم بالنفس» این موضوع بقدری بزرگ است که سوگند یاد نمی کنم و در اول آیه آنرا مؤکدتر می کند.

به قیامت سوگند یاد شده که قیامت و رستاخیزی هست، مسأله قیامت آنچنان مسلم شمرده شده که حتی در برابر منکران می توان به آن سوگند یاد کرد. مهمی از معارفت قرآن و مسائل اعتقادی بر آن محور رستاخیزی و قیامت دور می زند چرا که مهمترن تأثیر را در تربیت انسان و روند تکامل او دارد. نامهایی که در قرآن برای این روز بزرگ انتخاب شده بسیار است و هر کدام بیانگر بعدی از ابعاد آن روز می باشد. و در هر یک از این نامها سری نهفته شده. بیش از یکصد نام برای قیامت ذکر کرده اند که هفتاد باز یوم القیامه در قرآن مجید ذکر شده از آن روز بترسید که هیچکس بجای دیگری مجازات نمی شود، نه ضفاعتی پذیرفته می شود و نه هدیه و رشوه ای و نه یاری می‌شوند. قطورترین پرونده ها در کوتاه ترین مدت رسیدگی کرده حکم نهایی خود را به سرعت صادر می کند نه سالها سرگردانی و نه تجدید نظر. او سریع الحساب است. مجازات و کیفرش بر خلاف مجازاتهای دادگاه های رسمی این جهان است. روح انسان را می آزارد، سپس آثارش در جسم، چهره و دگرگون شدن خواب و خوراک او آشکار می شود. (نارالله الموقده سوره همزه آیه 6) این دادگاه نیاز به شهود و ناظر ندارد، بلکه آگاهیهای خود انسان متهم را به عنوان شهود به نفع یا بر صد او می پذیرد. بعد از متلاشی شدن نظام هستی جهان نوینی بر پا می شود، همه به پیشگاه خدا عرضه می شود و چیزی از کارها پنهان نمی ماند.

سوره تغابن که یکی از نامهای قیامت است به معنای مغبون شدن گروهی و برنده شدن گروه دیگر است. غابن= برنده مغبون= بازنده

رسول اکرم (ص): هیچ نوزادی متولد نمی شود مگر اینکه در مشبکه های سرش پنج آیه از سوره تغابن نوشته شده، این اشاره به حتمی بودن این مسئله است، محتوای این آیات درباره همه فرزندان آدم بدون استثناء صادق است.

رسول اکرم (ص) هرکس سوره تغابن را بخواند مرگ ناگهانی از او دفع می شود. در سوره واقعه آیه 49-50 قل ان الاولین … که یوم الجمع نام گرفته- سوره طارق آیه 9: آن روز روزی است که صفات نهانی ظاهر می شود نه تنها اعمال مخفیانه انسانهاست که صفات و روحیات و خلقیات و نیتها همه بر ملا می شود. روز رسوایی بزرگ بدکاران و سر بلندی بی نظیر مؤمنان است.

رسول اکم(ص): خداوند در قیامت نخست از بندگان خود اقرار بر گناهان می گیرد سپس می فرماید:

من این گناهان را در دنیا بر شما مستور ساختم و امروز هم می بخشم، گفته اند آن روز خدا سیئات مؤمنان را به حسنات تبدیل می کند و در مجموع نامه اعمالشات نقطه ضعفی وجود ندارد. سوره حافه آیه 19 وقتی نامه اعمال را به دست راست می گیرد می خواند فریاد خوشحالی سر می دهد و الحمداله می گوید.

21-فهو فی عیشه راضیه» عامل بدبختی دو چیز شمرده شده- کفر- تکذیب آیات الهی که ضد ایمان و عمل صالح است. به این نامها بیندیشیم و وضع خودمان را در آن روز در نظر بگیریم.

آیه 2: و لا اقسم بالنفس اللو امه- سوگند به وجدان بیدار. روح و نفس انسانی دارای سه مرحله است. نفس اماره: یعنی روح سرکش که پیوسته انسان را به زشتیها و بدیها دعوت می کند و شهوات و فجور را در برابر او زینت می بخشد.

2-نفس لوامه: روحی است بیدار و نسبتاً آگاه، هرچند در برابر گناه مصونیت نیافته گاه لغزش پیدا می کند و در دامان گناه می افتد اما کمی بعد بیدار می شود توبه می کند و به مسیر سعادت باز می گردد.

3-نفس مطمئنه: یعنی روح تکامل یافته ای که به مرحله اطمینان رسیده نفس سرکش را آرام کرده، و به مقام تقوای کامل و احساس مسئولیت رسید که دیگر به آسانی لغزش برای او امکان پذیر نیست.

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 31صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تفسیر سوره قیامت