فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تفسیر سوره بروج

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد تفسیر سوره بروج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر سوره بروج


تحقیق در مورد تفسیر سوره بروج

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه32

 

فهرست مطالب

ندارد

تفسیر سوره بروج

سوره بروج مکى است و بیست و دو آیه دارد

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَ السمَاءِ ذَاتِ الْبرُوج (1)

وَ الْیَوْمِ المَْوْعُودِ(2)

وَ شاهِدٍ وَ مَشهُودٍ(3)

قُتِلَ أَصحَب الاُخْدُودِ(4)

النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ(5)

إِذْ هُمْ عَلَیهَا قُعُودٌ(6)

وَ هُمْ عَلى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شهُودٌ(7)

وَ مَا نَقَمُوا مِنهُمْ إِلا أَن یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الحَْمِیدِ(8)

الَّذِى لَهُ مُلْک السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى کلِّ شىْءٍ شهِیدٌ(9)

إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا المُْؤْمِنِینَ وَ المُْؤْمِنَتِ ثمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَاب جَهَنَّمَ وَ لهَُمْ عَذَاب الحَْرِیقِ(10)

إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ لهَُمْ جَنَّتٌ تجْرِى مِن تحْتهَا الاَنهَرُ ذَلِک الْفَوْزُ الْکَبِیرُ(11)

إِنَّ بَطش رَبِّک لَشدِیدٌ(12)

إِنَّهُ هُوَ یُبْدِىُ وَ یُعِیدُ(13)

وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ(14)

ذُو الْعَرْشِ المَْجِیدُ(15)

فَعَّالٌ لِّمَا یُرِیدُ(16)

هَلْ أَتَاک حَدِیث الجُْنُودِ(17)

فِرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ(18)

بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فى تَکْذِیبٍ(19)

وَ اللَّهُ مِن وَرَائهِم محِیط(20)

بَلْ هُوَ قُرْءَانٌ مجِیدٌ(21)

فى لَوْحٍ محْفُوظِ(22)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر سوره بروج

تحقیق در مورد تفسیر سوره کوثر

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد تفسیر سوره کوثر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر سوره کوثر


تحقیق در مورد تفسیر سوره کوثر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه12

 

فهرست مطالب ندارد 

سوره کوثر
سوره کوثر مکى است و سه آیه دارد

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطیْنَک الْکَوْثَرَ(1)

فَصلِّ لِرَبِّک وَ انحَرْ(2)

إِنَّ شانِئَک هُوَ الاَبْترُ(3)

 

 

ترجمه آیات

 

به نام اللّه که به نیک و بد بخشنده

و به نیکان مهربان است . محققا ما به تو خیر کثیر (فاطمه (علیهاالسلام ) دادیم (1).

پس به شکرانه اش براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن (2).

و بدان که محققا شماتت گوى و دشمن تو ابتر و بلا عقب است (3).

 

 

بیان آیات


در این سوره منتى بر رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) نهاده به اینکه به آن جناب کوثر داده ، و این بدان منظور است که آن جناب را دلخوش سازد و بفهماند که آن کس که به وى زخم زبان مى زند که اولاد ذکور ندارد و اجاق کور است ، خودش اجاق کور است ، و این سوره کوتاه ترین سوره قرآن است ، و روایات در اینکه آیا این سوره در مکه نازل شده و یا در مدینه مختلف است ، و ظاهرش این است که در مکه نازل شده باشد.
و بعضى از مفسرین به منظور جمع بین دو دسته روایات گفته اند: ممکن است دو نوبت نازل شده باشد یکى در مکه و بار دیگر در مدینه .

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 638

اقوال مختلف درباره مراد از ((کوثر)) و بیان شواهددال بر اینکه مراد از آن ذریّه پیامبر (صلى الله علیه و آله ) یعنى فرزندان فاطمه(علیه السلام ) است

إِنَّا أَعْطیْنَک الْکَوْثَرَ


در مجمع البیان مى گوید: کلمه ((کوثر)) بر وزن ((فوعل )) به معناى چیزى است که شانش آن است که کثیر باشد، و کوثر به معناى خیر کثیر است .
ولى مفسرین در تفسیر کوثر و اینکه کوثر چیست اختلافى عجیب کرده اند: بعضى گفته اند: خیر کثیر است . و بعضى معانى دیگرى کرده اند که فهرست وار از نظر خواننده مى گذرد:
1 -
نهرى است در بهشت . 2 - حوض خاص رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) در بهشت و یا در محشر است . 3 - اولاد رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) است . 4 - اصحاب و پیروان آن جناب تا روز قیامت است . 5 - علماى امت او است . 6 - قرآن و فضائل بسیار آن . 7 - مقام نبوت است . 8 - تیسیر قرآن و تخفیف شرایع و احکام است . 9 - اسلام است .10 - توحید است . 11 - علم و حکمت است . 12 - فضائل رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم )است . 13 - مقام محمود است . 14 - نور قلب شریف رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) است . و از این قبیل اقوالى دیگر که به طورى که از بعضى از مفسرین نقل شده بالغ بر بیست و شش قول است .
صاحبان دو قول اول استدلال کرده اند به بعضى روایات ، و اما باقى اقوال هیچ دلیلى ندارند به جز تحکم و بى دلیل حرف زدن ، و به هر حال اینکه در آخر سوره فرمود: ((ان شانئک هو الابتر)) با در نظر گرفتن اینکه کلمه ((ابتر)) در ظاهر به معناى اجاق کور است ، و نیز با در نظر گرفتن اینکه جمله مذکور از باب قصر قلب است ، چنین به دست مى آید که منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریه اى است که خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته ، (و برکتى است که در نسل آن جناب قرار داده )، و یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذریه ، چیزى که هست کثرت ذریه یکى از مصادیق خیر کثیر است ، و اگر مراد مساله ذریه به استقلال و یابه طور ضمنى نبود، آوردن کلمه ((ان )) در جمله ((ان شانئک هو الابتر)) فایده اى نداشت ، زیرا کلمه ((ان )) علاوه بر تحقیق ، تعلیل را هم مى رساند و معنا ندارد بفرماید ما به تو حوض دادیم ، چون که بدگوى تو اجاق کور است و یا بى خبر است .

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 639

و روایات هم بسیار زیاد رسیده که سوره مورد بحث در پاسخ کسى نازل شده که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) را به اجاق کورى زخم زبان زد و این زخم زبان هنگامى بود که قاسم و عبد اللّه دو فرزندان رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) از دنیا رفتند، پس با این بیان روشن شد که سخن آن مفسر که گفته : ((منظور صاحب این زخم زبان از کلمه ((ابتر)) بریدگى از مردم یا انقطاع از خیر بوده و خداى تعالى در رد گفتارش فرموده او خودش منقطع از هر چیز است )) سخن بى وجهى است .
و چون جمله ((انا اعطیناک ...)) در مقام منت نهادن بود، با سیاق متکلم مع الغیر (ما) آمد که بر عظمت دلالت مى کند، و چون منظور از آن خوشدل ساختن رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) بود مطلب را با واژه اعطاء که ظاهر در تملیک است بیان داشت و فرمود: ما به تو کوثر عطا کردیم .
و این جمله از این دلالت خالى نیست که فرزندان فاطمه (علیهاالسلام ) ذریه رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) هستند، و این خود یکى از خبرهاى غیبى قرآن کریم است ، چون همانطور که مى بینیم خداى تعالى بعد از درگذشت آن حضرت برکتى در نسل آن جناب قرار داد، به طورى که در همه عالم هیچ نسلى معادل آن دیده نمى شود، آن هم با آن همه بلاها که بر سر ذریه آن جناب آوردند و گروه گروه از ایشان را کشتند.
مراد از امر صلوة و نحر بعد از منت گذاردن به اعطاء کوثر

فَصلِّ لِرَبِّک وَ انحَرْ


از ظاهر سیاق و ظاهر اینکه حرف ((فاء)) بر سر این جمله در آمده ، استفاده مى شود که امر به نماز و نحر شتر، که متفرع بر جمله ((انا اعطیناک الکوثر)) شده ، از باب شکر نعمت است ، و چنین معنا مى دهد، حال که ما بر تو منت نهادیم و خیر کثیرت دادیم این نعمت بزرگ را با نماز و نحر شکرگزارى کن .
و مراد از ((نحر)) بنا بر روایاتى که از طرق شیعه و سنى از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) و از على (علیه السلام ) رسیده ، و نیز روایاتى که شیعه از امام صادق و سایر ائمه اهل بیت (علیهم السلام ) روایت کرده ، دست بلند کردن به طرف گردن در هنگام تکبیر گفتن براى نماز است .
ولى بعضى گفته اند: معنایش این است که نماز عید قربان بخوان ، و شتر هم قربانى کن ، ( چون کلمه نحر به معناى سر بریدن شتر به آن نحو خاص است ، همچنان که کلمه ذبح به معناى سر بریدن سایر حیوانات است ).

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 640

بعضى دیگر گفته اند: معنایش این است که براى پروردگارت نماز بخوان ، و وقتى سر از رکوع بر مى دارى به طور کامل بایست .
بعضى دیگر معانى دیگرى هم ذکر کرده اند.

إِنَّ شانِئَک هُوَ الاَبْترُ


کلمه : ((شانى ء)) به معناى دشمن خشمگین ، و کلمه ((ابتر)) به معناى اجاق کور است ، و این کسى که چنین زخم زبانى به آن جناب زده بود عاصى بن وائل بوده .
بعضى گفته اند: مراد از ابتر منقطع از خیر، و یا منقطع از قوم خویش ‍ است ، که خواننده توجه فرمود این قول با روایات شان نزول نمى سازد.
بحث روائى
در الدر المنثور است که بخارى ابن جریر و حاکم از طریق ابى بشر از سعید بن جبیر از ابن عباس روایت کرده اند که گفت : کوثر آن خیرى است که خداى تعالى به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) داد. ابو بشر مى گوید: به سعید بن جبیر گفتم جمعى از مردم معتقدند که کوثر نام نهرى در بهشت است . سعید گفت نهرى هم که در بهشت است یکى از خیرهایى است که خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته .

روایاتى درباره اینکه مراد از ((نحر)) در ((فصلّ لربّک و انحر)) بلند کردن دست هادر موقع اداء تکبیر است
و در همان کتاب آمده که ابن ابى حاتم ، حاکم ، ابن مردویه ، و بیهقى در کتاب سنن خود، از على بن ابى طالب روایت کرده اند که فرموده وقتى این سوره بر رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نازل شد، از جبرئیل پرسید: این ((نحیره )) که خداى عزوجل مرا بدان مامور فرموده چیست ؟ گفت : منظور نحیره نیست ، بلکه خداى تعالى مامورت کرده وقتى مى خواهى احرام نماز ببندى دستهایت را بلند کنى ، هم در تکبیره الاحرام و هم در هنگام رکوع رفتن و هم در موقع سر از رکوع برداشتن ، که این نماز ما و نماز فرشتگانى است که در هفت آسمان هستند، و براى هر چیزى زینتى است ، و زینت نماز دست بلند کردن در هر تکبیر است .

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 641

و رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) فرمود: دست بلند کردن یکى از مظاهر استکانت و التماس است که خداى تعالى (در مذمت کفار) فرموده : ((فما استکانوا لربهم و ما یتضرعون - براى پروردگار خود نه استکانت دارند و نه تضرع و زارى )).
مؤ لف : این روایت را صاحب مجمع البیان از مقاتل از اصبغ بن نباته از آن جناب نقل کرده ، سپس گفته ثعلبى و واحدى این روایت را در تفسیرهاى خود آورده اند. و نیز گفته همه عترت طاهره از آن جناب نقل کرده اند، که معناى نحر بلند نمودن دو دست تا محاذى گودى زیر گلو در هنگام نماز است .
و نیز در الدر المنثور است که ابن جریر از ابى جعفر روایت کرده که در ذیل آیه ((فصل لربک )) گفته است : یعنى نماز بخوان ، و در معناى کلمه ((وانحر)) گفته : یعنى دستها را در آغاز نماز و هنگام گفتن تکبیر افتتاح ، بلند کن .
و نیز در همان کتاب است که ابن مردویه از ابن عباس روایت کرده که در تفسیر آیه ((فصل لربک و انحر)) گفته : خداى تعالى به رسول گرامیش وحى فرستاد که وقتى تکبیر اول نماز را مى گویى دستها را تا برابر نحرت - گودى زیر گلویت - بلند کن ، این است معناى نحر.
و در مجمع البیان در ذیل آیه از عمر بن یزید روایت کرده که گفت : من از امام صادق (علیه السلام ) شنیدم که در تفسیر آیه ((فصل لربک و انحر)) مى فرمود: این نحر عبارت است از بلند کردن دستهایت تا برابر صورت .
مؤ لف : آنگاه مى گوید: عبد اللّه بن سنان هم مثل این حدیث را از آن جناب نقل کرده ، و نیز قریب به آن را جمیل از آن جناب روایت کرده است
ذکور، کسى که زخم زبان زد، و نزول سوره کوثر
و در الدر المنثور است که ابن سعد و ابن عساکر از طریق کلبى از ابى صالح از ابن عباس روایت کرده اند که گفت : بزرگترین فرزند رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) قاسم ، سپس زینب ، و آنگاه عبد الله ، و پس ‍ از او ام کلثوم ، و آنگاه فاطمه و در آخر رقیه بود، قاسم از دنیا رفت و اولین کس از فرزندان آن جناب بود که در مکه از دنیا رفت ، و بعد از او عبد اللّه از دنیا رفت ، و عاصى بن وائل سهمى گفت : نسل او قطع شد، پس او ابتر و بى عقب است ،

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 642

در پاسخش خداى تعالى این آیه را فرستاد که خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است .
و در همان کتاب است که زبیر بن بکار و ابن عساکر، از جعفر بن محمد از پدرش روایت کرده اند که فرمود: قاسم پسر رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) در مکه از دنیا رفت و بعد از دفن جنازه آن جناب رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) به عاصى بن وائل و پسرش عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) را از دور دید گفت : الان زخم زبانى به او مى زنم ، همین که آن جناب نزدیک شد، گفت : چه خوب شد که اجاقش کور شد، در پاسخ او این آیه نازل شد: ((ان شانئک هو الابتر)).
و نیز در همان کتاب است که ابن ابى حاتم از سدى روایت کرده که گفت : قریش را رسم چنین بود که وقتى فرزند ذکور کسى مى مرد مى گفتند: ((بتر فلان ))، و چون فرزند رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) از دنیا رفت عاصى بن وائل گفت ((بتر)) یعنى فرزند ذکورش مرد، و این فرد (رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) از همه بیشتر بتر شد، (چون هیچ فرزند ذکور برایش نماند).
مؤ لف : و در بعضى از تواریخ آمده که شماتت کننده ولید بن مغیره بوده . و در بعضى دیگر آمده که ابو جهل بوده . و در بعضى دیگر آمده که عقبه بن ابى معیط بوده . و در بعضى آمده که کعب بن اشرف بوده ، ولى معتبر همان است که مى گفت عاصى بن وائل بوده است .
مؤ ید آن ، روایتى است که مرحوم طبرسى آن را در احتجاج از حسن بن على (علیهماالسلام ) نقل کرده که آن جناب در حدیثى که روى سخنش ‍ در آن با عمرو بن العاصى است ، فرموده : و تو در بسترى مشترک متولد شدى (یعنى مادرت هم با عاصى بن وائل هم بستر مى شده و هم با دیگران )، و وقتى متولد شدى عده اى از رجال قریش بر سر تو نزاع کردند، ابو سفیان بن حرب گفت این پسر از نطفه من است . ولید بن مغیره گفت : از من است . عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن کلده ، و عاصى بن وائل هر یک ادعا کردند که از من است ، تا آنکه از میان همه آنان لئیم تر و بى حسب و نسب تر و خبیث تر و ستمکارتر و زناکارترشان عاصى بن وائل زورش بر سایرین چربید و تو را به خود ملحق ساخت
و نیز این تو بودى که براى بر شمردن افتخاراتت به خطبه ایستادى ، و گفتى این منم .

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 643

که محمد را زخم زبان مى زنم ، و عاصى بن وائل گفت : محمد مردى ابتر است ، یعنى اولاد ذکورى ندارد، اگر از دنیا برود نامش از صفحه روزگار محو مى شود، و خداى تعالى در پاسخش فرمود: ((ان شانئک هو الابتر)) - تا آخر حدیث .
و در تفسیر قمى در ذیل آیه ((انا اعطیناک الکوثر)) آمده که کوثر نهرى است در بهشت ، که خدا آن را به محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) داده ، تا عوض از پسرش ابراهیم باشد.
مؤ لف : این روایت علاوه بر اینکه مرسل است ، یعنى سندش ذکر نشده ، و علاوه بر اینکه مضمر است ، یعنى تنها در آن آمده که : ((فرمود)) و روشن نکرده که کدام یک از ائمه فرموده ، با سایر روایات معارض است ، و تفسیر کوثر به نهرى در بهشت منافات ندارد که کوثر به معناى خیر کثیر باشد، چون همانطور که در خبر ابن جبیر گذشت نهر بهشتى هم مصداقى از خیر کثیر است .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر سوره کوثر

تحقیق در مورد فضیلت سوره های قرآن

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد فضیلت سوره های قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد فضیلت سوره های قرآن


تحقیق در مورد فضیلت  سوره های قرآن

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 

تعداد صفحه:24

 

فضیلت قرائت سوره انسان ( دهر ) : امام باقر (ع) فرمودند کسی که هر پنجشنبه پل اقی را بخواند خداوند د حوری و و چهار هزار شیب به او تدریج کند و همراه پیامبر خدا باشد .

فضیلت قرائت سوره مرسلات : امام صادق ( ع )فرمودند هر کس سوره مرسلامت را بخواند خداوند بین او وبین پیامبر اکرم (ص) آشنایی ایجاد کند .

فضیلت قرائت سوره نبأ : پیامبر اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره نبا را بخواند خداوند او را با نوشیدنی های خنک روز قیامت سیراب نماید .

فضیلت قرائت نازعات: امام صادق (ع) فرمودند کسی که سوره تازعات را بخواند سیراب می میرد و خداوند او را سیراب مبعوث می کند و سیراب داخل بهشت می شود .

فضیلت قرائت سوره عبس : پیامبر اکرم (ص) فرمودند هر کس که سوره عبس را قرائت کند روز قیامت در حالی خواهد آمد خندان و شادمان است .

فضیلت قرائت سوره تکویر : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس که روز قیامت دوست دارد به من نگاه کند سوره تکویر را بخواند .

فضیلت قرائت انفطار: رسول خدا (ص) فرمودند کسی که سوره انفطار را بخواند خداوند متعال به تعداد تمامی خطرات صد حسنه پاداش می دهد .

فضیلت قرائت سوره مطففین : رسول اکرم ( ص ) فرمودند هر کس سوره مطففین را بخواند خداوند او را با شراب های صاف گورا دست نخورده سیراب گرداند .

فضیلت قرائت سوره انشقاق : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کسی سوره انشقاق را بخواند متعال او را از اینکه نامه عملش از پشت سرش داده شود حفظ می کند .

فضیلت قرائت سوره بروج : رسول اکرم(ص) فرمودند هر کس سوره بروج را بخواند خداوند به تعداد تمام روزهای جمعه عرفه ای که در دنیا بوده به او ده حسنه پاداش عطا می کند .

فضیلت قرائت سوره تغابن : رسول اکرم (ص) مرگ ناگهانی از قرائت کنند و سوره تغابن دفع می شود .

فضیلت قرائت سوره طاق : رسول اکرم (ص) فرمودند قاری سوره طاق بر سنت و روش پیامبر می میرد .

فضیلت قرائت سوره تحریم : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره تحریم را بخواند موفق و قصوح واقعی می شود .

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فضیلت سوره های قرآن

عنوان مقاله : آشنایی اجمالی با سوره های قرآن‎

اختصاصی از فی گوو عنوان مقاله : آشنایی اجمالی با سوره های قرآن‎ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

شرح مختصر : کتاب عملی اسلام و دستور العمل برای زندگان است و تنها برای خواندن بالای قبرهای مردگان و آویزان کردن به سینه ی کودکان و حفاظت مسافران و جهیزیه ی دختران نباید مورد استفاده قرار گیرد ، لکن باید به این نسخه ی حکیمانه عمل نمود و راه و روش زندگانی را از آن آموخت تا در پرتو اشعه ی تابناک آموزش و پرورش قرآن ، تعلیمات عالیه ی آن، جامعه راه سلامت و سعادت را پیموده به کمال مطلوب که علت غایی خلقت است، برسد.

گِردِ قرآن گَرد زیرا هر که در قرآن گریخت       آن جهان جست از عقوبت این جهان جست ازفِتَن

فهرست :

قرآن
سوره
حروف مقطعه
تفسیر حروف مقطعه
سوره های مکی و مدنی
سجده های قرآن
اسامی بخشهای مختلف سوره های قرآن
عناوین دیگر

 

بقره

آل عمران

نساء

مائده

انعام

اعراف

انفال

توبه

یونس

هود

یوسف

الرعد

ابراهیم

حجر

نحل

اسراء

کهف

مریم

طه

انبیاء

حج

مؤمنون

نور

فرقان

شعراء

نمل

قصص

عنکبوت

روم

لقمان

سجده

احزاب

سبأ

فاطر

یس

صافات

ص

زمر

غافر

فصلت

شوری

زخرف

دخان

جاثیه

احقاف

محمد

فتح

حجرات

ق

ذاریات

طور

نجم

قمر

الرحمن

واقعه

حدید

مجادله

حشر

ممتحنه

صف

جمعه

منافقون

تغابن

طلاق

تحریم

ملک

قلم

حاقه

معارج

نوح

جن

مزمل

مدثر

قیامه

انسان

مرسلات

نبأ

نازعات

عبس

تکویر

انفطار

مطففین

انشقاق

بروج

طارق

اعلی

غاشیه

فجر

بلد

شمس

لیل

ضحی

انشراح

تین

علق

قدر

بینه

زلزال

عادیات

قارعه

تکاثر

عصر

همزه

فیل

قریش

ماعون

کوثر

کافرون

نصر

مسد

اخلاص

فلق

ناس


دانلود با لینک مستقیم


عنوان مقاله : آشنایی اجمالی با سوره های قرآن‎

دانلود متن کامل پایان نامه در مورد نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)

اختصاصی از فی گوو دانلود متن کامل پایان نامه در مورد نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود متن کامل پایان نامه در مورد نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)


دانلود متن کامل پایان نامه در مورد نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)

 

 

 

 

 

 

 

 

دانلود متن کامل این پایان نامه با فرمت ورد word

 

مقدمه

«قرآن، نوری است که خاموشی ندارد؛ چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که رونده آن گمراه نگردد، شعله‌ای است که نور آن تاریک نشود، جدا کننده حق و باطلی است که درخشش برهانش خاموش نگردد، بنایی است که ستون‌های آن خراب نشود، شفا دهنده‌ای است که بیماری‌های وحشت انگیز را بزداید، قدرتی است که یاورانش شکست ندارند، و حقی است که یاری کنندگانش مغلوب نشوند.

قرآن، معدن ایمان و اصل آن است، چشمه‌های دانش و دریاهای علوم است، سرچشمه عدالت و نهر جاری عدل است، پایه‌های اسلام و ستون‌های محکم آن است ، نهرهای جاری زلال حقیقت و سرزمین‌های آن است.»

بار دیگر خدای مهربان را شکر می‌گویم که توفیق داد تا مدتی از عمر خود را در کنار قرآن و با قرآن باشیم و خاصعانه در درگاه ربوی‌اش مسئلت دارم که چه در دنیا و چه در آخرت این توفیق را هرگز از من سلب ننماید و قرآن را همواره مونس و یاورم قرار دهد. مجموعه حاضر با نام «نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)» به عنوان پروژه تحقیقاتی پایان دوره چهار ساله تحصیل در رشته تربیت معلم قرآن کریم در دانشکده علوم قرآنی تهران، به رشته تحریر درآمده است.

حال سؤالاتی که مایلم پاسخ دهم یکی این است که «چرا نگاه ادبی؟» و دیگر اینکه «چرا به سوره یوسف؟»

و اما پاسخ سؤال اول از این قرار است که همانطور که می‌دانیم، قرآن کریم به عنوان آخرین پیام مستقیم خداوند برای بندگان، تنها ریسمان استواری است که می‌توان به آن چنگ آویخت و به کمک آن، در چند روزه زندگانی دنیوی از شر شرارتهای دشمنان بشریت (شیطان و جنودش) جان سالم به در برد و در پناه رحمت الهی قرار گرفت.

کتاب مقدسی که از آن صحبت می‌کنیم، مجموعه‌ای از معانی بلند و مضامین عالی انسان سازی و هدایت آدمی به سوی رسیدن به کمال است و گوینده چنین معانی نورانی، آنها را در قالب لفظ‌های قابل فهم برای بشر درآورده و به او ارزانی داشته است.

برای رسیدن به هر نقطه بلندی، باید از راه مناسب آن عبور نمود. برای فتح هر قله مرتفعی باید دامنه آن کوه را پیمود. برای دستیابی به قله مفاهیم ارزشمند قرآن نیز راه منطقی و عقلائی آن این است که از دامنه الفاظ قران حرکت نموده و آرام آرام بالا رفت تا به نتیجه مورد نظر رسید. الفاظ و عبارات قرآن به منزله پلکانی است که بدون در نظر داشن آن، تصور رسیدن به بام رفیع مفاهیم قرآنی، ناممکن می‌نماید. لذا اولین گام در راه شناخت قرآن، آشنایی با الفاظ قرآن است. و این آشنایی خود مستلزم آشنایی نسبتاً کامل با زبان عربی است. چرا که قرآن کریم «بلسانٍ عربیٍ مبینِ» آموختن این زبان و درک مقتضیات آن، یکی از ضرورتهای اجتناب ناپذیر است.

اینجانب سعی کرده‌ام با نگاه به قرآن کریم از زوایه ادبیات، تا حدودی اولین گام خود را در راه انس با قرآن بردارم. و چنان که ذکر شد، استدلالم این است که چگونه می‌توان ادعای «فهم» قرآن را داشت در حالیکه ذهن با فضای ادبیات عرب بیگانه باشد؟!

و این پاسخ به کسانی است که آموختن قواعد ابتدایی زبان عربی را برای آشنایی با قرآن، امری بیهوده و راهی فرعی تصور می‌کنند و بدون جدی گرفتن صرف و نحو، اهتمام خویش را صرف آموختن اقوال تفسیری مفسران کرده‌اند. غافل از اینکه همان مفسرانی که اینان اکنون نظراتشان را مطالعه کرده و فرا می‌گیرند، روزگاری با همین قواعد به ظاهر ساده اعلال ، دست و پنجه نرم کرده‌اند و یا اینکه مدتها از عمر خود را صرف کرده‌اند تا مثلاً اعراب محلی جملات را بشناسند و خلاصه هر کس در رابطه با علوم مختلف قرآنی، به نوعی صاحب نظر شده است، مطمئناً زمانی در قواعد ادبیات و بلاغت عربی، استخوان خرد کرده است.

و اما پاسخ سؤال دوم:

انگیزه‌های انتخاب سوره یوسف را در چند مورد می‌توانم بیان کنم:

اولاً: راهنمایی استاد گرامی‌ام به این سوره برای کارکردن، یکی از عوامل انتخاب آن ثالنیاً این سوره شامل یکی از زیباترین قصه‌های قرآن و یکی از زیباترین شیوه‌های قصه‌گویی است. و قرار گرفتن (بیش از پیش) در جریان داستان حضرت یوسف (ع) خود یکی از انگیزه‌های انتخاب این سوره بود.

ثالثاً: به نظرم رسید که حجم این سوره با نوع فعالیت بنده که در حد یک پروژه تحقیقات است (و نه بیشتر)، متناسب است. به این معنی که آیاتش نه چندان زیاد است که عملاً نتوان آنها را مورد برررسی قرار داد و نه چندان کم است که پرداختن به آن، کمتر از حد انتظار باشد،

بیان مسئله و اهمیت موضوع:

چنان که ذکر شد، مسئله اصلی و مهم در انجام این تحقیق، چیزی نبوده است جز آشنایی بیشتر با فضای ادبیاتی بخشی از قرآن. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد مطالب گذشته قدری اهمیت موضوع را روشن کرده باشد. با اینحال در اینجا در مقام بیان اهمیت پرداختن به ادبیات قرآن، مقدمتاً عرض می‌کنم که پرودگار قادر سبحان، به موجودات این عالم، هستی بخشیده است و در این میان افراد بشر را به داشتن قوه ادراک و تعقل بر دیگر موجودات برتری داده و آنها را به داشتن قدرت اراده و انتخاب گرامی داشته است. و باز از روی مهربانی، برای هدایت انسا، هادیان و راهنمایانی از جانب خود، به سوی او گسیل داشته است. و معجزه جاویدان آخرین فرستاده خود را کتاب قرار داده است که «تبیاناً لکلّ شیء» است. حال این ما و این قرآن. در شرایطی که اتمام دوره‌ امتحان و آزمایش ما معلوم نیست و نمی‌دانیم چه زمانی این اختیار و قدرت انتخاب از ما سلب خواهد شد و در حالیکه شیطان و مزدورانش دست به دست هم داده‌اند تا تک‌تک افراد بشر را از صراط مستقیم خارج نمایند و آنها را تا ابد زبان کار سازند، در عین حال، با دانستن این مطلب که تنها راه بشریت تمسک به قرآن و همچنین قرآن‌های ناطق: اهل بیت علیهم السلام) می‌باشد، به نظر شما آیا در روی این کره خاکی کاری مهم‌تر از پرداختن به قرآن و اهتمام به فهم معانی آن که مؤثرترین کار در جهت عمل به مضامین عالی آن است، وجود خواهد داشت؟ و آیا (چنان که ذکر شد) این مقصود جز در سایه همت به قرار گرفتن در فضای زبان عربی میسر است؟ اگر پاسخ این سؤالات منفی است، پس به روشین مشخص است که دست کم یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که جا دارد تا مورد بررسی قرار گیرد، پرداختن به ادبیات قرآن کریم است.

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل پایان نامه در مورد نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)