فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله حکیم سنایی غزنوی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله حکیم سنایی غزنوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


مختصری درشرح احوال حکیم سنایی غزنوی
حکیم ابوالمجدبن آدم متخلص به سنایی شاعر وعارف نامدار اواسط قرن پنجم واوایل قرن ششم ه.ق. به احتمال زیاد درسال 473 ه.ق درغزینن به دنیا آمد وچنان که اثر تذکره نویسان نوشته اند واز ابیات اودرمنظومه حدیقه الحقیقه نیز برداشت می شود 62 سال بعد درهمان دیار درگذشت .وی هم دوره با مسعودبن ابراهیم فرزند نیل بهرام شاه غزنوی بود پدرش آدم از خاندان شریف وبزرگ بوده است وبه نوشته جامی شاعر وعارف قرن 9 در «نفحات الانس » با پدر شیخ «رضی بن لالا» که از دانشمندان وبزرگان عرفان بود نستبی داشته ونیز معلم فرزندان «ثقه الملک طاهربن علی » وزیر معروف بوده است . سنایی چه در روزگار خودوچه درسده های بعد همواره مورد تجلیل ادیبان گوناگون قرار گرفته وپس از مرگ نیز اقتدار بسیار برخودار بوده است بسیاری از شعرای معاصر او واعصار بعدی اورا درردیف عنصری،معزی ،رودکی و گاه برتر ازآنان برشمرده اند .سید الدین محمد عوضی «تذکرة معروف لباب الباب در وصف اوآورده است :‌« استاد الحکما ،‌ختم شهدا ،‌عبد الدین آدم السایی الغزنوی ؛سنایی که در دیده ی حکمت روشنایی بود ودرحدیقه ی بینایی سنایی ؛ قلب او همه انس بود ، به قلب انس (سنا)‌منصور شد ؛ ازقله بحر خاطرخود گنج ها نهاد وبدست بیان برجهانیان گوهر پاشید جامی در «نفحات الانس » درباره ی سنایی چنین نوشته است :« حکیم سنایی غزنوی قدس ا.. تعالی روحه ( که ) کنیت ونام وی ابوالمجد ودین آدم است … ازکبرای طایفه ی صوفیه است وسخنان وی را به استشهاد درمصتفات خودآورده اند وکتاب «حدیقه الحقیقه » برکمال وی درشعر وبیان اذواق ومواجید هرباب معرفت وتوحیه دلیل قاطع وبرهانی ساطع ایست اوازمریدان خواجه یوسف همدانی است …» دولتشاه سمرقندی نیز درتذکره ی الشعرای خود درباره ی سنایی نوشته است :‌« حکیم عارف المجد محدودنن آدم السنایی قدس ا… سره العزیز ، ازبزرگان دین واشراف روزگار است … » مولاناجلال الدین روحی با وجود کمال وفضل خود را از متابعان شیخ سنایی می داند ومی گوید :‌
«عطارروح بود وسنایی دوچشم او ماازسنایی وعطارآمدیم »
ونیز آذر درآتشکده خود گفته است :
«حکیم سنایی دلش منبع عرفان ودانش وجانش مخزن حکمت ، ازحکما ،‌حکیم انوری وخاقانی کمال عقیدت به او داشته اند واز عرفا مولانا جلال الدین روحی نهایت وثوق به او اظهار میکرد .
واقعیت آن است که سنایی درآغاز کار چندی به مدح سلاطین وخوشگذرانی مشغول بود ولی دیری نگذشت که از این روش بیزار شد وبه عالم عرفان روی آورد وازشاهان زور گو دوری کرد وبه قول دولتشاه «ازدنیا ومافیها معرض بود» تاحدی که سلطان بهرامشاه غزنوی می خواست تاهمشیره ی خود را به نکاح شیخ درآورد. اوامتناع نمود وعزیمت حج کرد وبه خراسان آمد.
ارادت خاص به شیخ المشایخ ابویوسف همدانی داشت ودرآن موقع بود که دوسر شعرهجوآمیز وگاه وقیح وی ظاهرا محصول دوره ای ایست که به خدمت سلاطین غزنوری راه یافته با دربارحکومت آشنا شده بود ومانند فرخی سیستانی روزگار را برمداحی وعیاشی می گذراند . تااینکه درآستانه سفر حج وپس از آن ،‌دگرگونی مهمی درحالش پدید آمد وزندگی اش درمسیر دیگری افتاد. خوشگذرانی وعیش ونوش نزد شاهان وبزرگان را کنار نهاد وزهد وعبادت وهم نشینی با مشایخ صوفیه را در پیش گرفت .نوشیته ی دولتشاه سمرقندی که علت توبه حکیم سنایی راچنین بیان می کند که :‌«… نوبتی درغزنین مدحی جهت سلطان ابواسحاق ابراهیم غزنوی گفته بود وسلطان عزیمت هند داشت به تسخیر قلاع کفار هند وحکیم می خواست به تعجبیل قصیده رابگذراند قصد ملازمت سلطان کرد ودرغزنین دیوانه ای بود که اورا «لای خوار » گفتندی وازمعنی خالی نبود . همواره در شرابخانه ها درد شراب جمع کردی ودرگلخن ها تجرع نمودی، چون حکیم سنایی به گلخن رسید وقصد گلخن کرد بشنود که «لای خوار» باساقی خود می گوید :‌ پرکن قدحی تابه کوری چشم ابراهیمک غزنوی بنوشیم ساقی گفت که این خطا گفتی چرا که ابراهیم پادشاه عادل وخیر است مذمت اومگوی . دیوانه گفت :‌اومردکی ناخشنود ونا انصاف است. غزنین را هنوز چنانکه شرط است ضبط نکرده ودر چنین زمستانی سرد میل ولایتی دیگر دارد وچون آن ولایت رانیز مسلم خواهد ساخت آرزوی ملک دیگر خواهد کرد وآن قدح را بسته ونوش کرد .
بازساقی را گفت : پرکن قدحی دیگر تابنوشم به کوری چشم سنائیک شاعر ساقی بار دیگر گفت :‌آخر ای یار درباب سنایی مکن که بس مردکی احمق است ،لافی وگزافی چند فراهم آورده ونام شعر برآن بنهاده واز روی طمع هر روز پیش ابلهی ایستاده وخوش آمدی می گوید واین قدر نمی داند که اورا برای شاعری وهرزه گویی نیافرده اند . اگر روز اکبراز او سوال کنید که سنایی به حضرت ماچه آوردی ! چه عذر خواهد کرد ؟ این چنین مدارا جزابله وبو الفضول نتوان گفت.حکیم چون این سخن شنید ازحال برفت وبر اواین سخن کارگر آمدودل ازخدمت مخلوق بگردیدوازدنیا سردشد ودیوان مدح رادرآب انداخت وطریقت انقطاع « زهدوعبادت را شعار خود ساخت.»
تقی الدین اوحدی اصفهانی نیز این داستان رادر«عرفات» نقل کرد.ودرعین حال افزوده است: اما (سنایی) هدایت حقیقی ازخدمت شیخ ابو یوسف همدانی یافت که به خانقاه اورا ازتعظیم کعبه خراسان گفتندی وحکیم بعد از سلوک مرتبه کارش به سرحدمی رسید.که سلطان بهرامشاه غزنویی آرزو کرد که همشیره خود رابه نکاح او آودره به شرف ازدواج وی در رساند مطلقاَ قبول نکرد. ابا نموده ولهذا در حدیقه فرمود :‌
«من نه مرد زن وزر وجاهم بخدا اگر کنم وگر خواهم »
سنایی مانند شیخ عطار، درشمار صوفیانی است که مردم رابه کار وکوشش فراخوانده ومردم را از ظاهر پرستی ،‌درورویی ،‌ریا کاری ،‌مردم آزاری و عوام فریبی برحذر داشته است . وی درمثنوی حدیقه الحقیقه درستایش کار وکوشش می گوید :‌
«از پی کارت آفرید ستند جامه ی خلقتت بریدستند
ملک وملک از کجا به دست آری چون مهمی شصت روزه بیکاری»
ودردیوان خود خطاب به مردم حقیقت جوی چنین می گوید :‌
«سخن کز روی دین گویی ،‌چه عبرانی چه سویانی
مکان کز توجق جویی چه جابلقا به جا بلسا
گر امروز آتش شهرت بکشتی بی گمان رستی
وگرند تفٍ این آتش تراهیزم کند فردا

 

چو علم آموختی از حرص آنگه ترس کاندرشب
چودزدی باچراغ آید گزیده تر بردکالا
سنایی پس از روی آوردن برجهان عرفان جهانخواران متجاوز وزورگو را مورد انتقاد شدید قرارداد و سعی داشت غرور وخودخواهی شهوت را با اعتراضات وسرزنش خویش بیدار کرند . وتا آن زمان که کسی جرات نداشت شاه ستمگر را نداند سنایی اورا چون چارپایان «مدد افساری»‌می خواند وخطاب به سلطان مستبد وبیدادگر می گوید :‌
«توهمی لافی که هی من پادشاه کشورم پادشاه خود ندای چون پادشاه کشوری؟
درسری کانجا خرد باید همه کبر است وظلم با چنین سر ،‌مدد افساری نه مدد افسری»
هفت کشور دارد او ،من یک دری از عافیت هفت کشور گو تورا ، بگذار بامن یک دری
ودرباره ی واعظان که به هر عمل ناروایی دست می زنند می گوید :
«ای دریده یوسفان را پوستین از راه ظلم باش تا گرگی شوی وپوستین خود دری
تابه خشم وشهوتی برمنبر اندر کوی دین برسرداری اگر چه سوی خود برمنبری
وباز خطاب به سلاطین می گوید :
«توای سلطان که سلطان است خشم وآرزوبه تو
سوی سلطان سلطانان نداری اسم سلطانی
تومانی وبد ونیکت چون زین عالم برون رفتی
نیابد باتو درخاکت نزد مغفوری نه خاقانی
فسانه ی خوب شو آخر چو می دانی که پیش از تو
فسانه نیکوبدگشتند ساسانی وسامانی»
سنایی درجوانی ازغزنین به خراسان سفر کرد وسال ها دربلخ ،‌سرخس ،‌مرو ،هرات ونیشابور اقامت داشت : وی درحدود سال 518 ه.ق به غزنین بازگشت وتاآخر عمر درآنجا ماند .

 

خود او در مقدمه دیوان می گوید چون به غزنین آمدم یکی ازبزرگان، « خواجه عمید اجمد بن مسعود تیشه » به من پیشنهاد کرد تا اشعار خود را جمع کنم وسروسامانی به آنها بدهم . من خانه ای نداشتم اما آن بزرگ حوایج به مدت یکسال برایم خانه ای فراهم آورد .
سبک واندیشه
درباره سبک وشیوة سخن سنایی :
کنیه ونام او نه نقل تذکره نویسان ابوالمجد بن آدم بود . واو خود درکتاب حدیقه خویش رابه همین نام خواند. ولی دربعضی قصائد خود راحسن نامید . لیکن تاحدی مسلم است که وی درعصر خود نیز به محدود بن آدم معروف بود ودرهیچ جا جز قصائد خود به نام حسن خوانده نشده واز این رواگرنسبت این قصاید به وی صحیح باشد نام اصلی اوحسن بوده است .
کلمه سنایی که ظاهرا ازسنابه معنی روشنایی گرفته شده نام شعری اوست که درغالب قصاید وغزلیات او وارد شده ودرمواقع خطاب همین کلمه را استفاده کرده وهمدوره ایهایش نیز اورا غالباً به همین اسم خوانده اند . سنایی از گویندگان واستادان بی نظیر فارسی است که لفظ ومعنی رابه درجه کمال رسانیده ودشوارترین معانی را ازجهت تقصیر درعبارات پرورانیدومایه حیرت بزرگان معاصر گردیده وسخن شناسان را دربرابر قدرت طبع وقوت فکر خود خاضع نمود . دست تا اینکه دانایی بزرگ چون جلال الدین مولوی بلخی روحی به حسن بیان وپختگی فکر وی اعتراف نموده اوفرماید :
«ترک جوش کرده ام من نیم خام ازحکیم غزنوی بشنو تمام
درالهی نامه گوید شرح این آن حکیم غیب وفخر العارفین »
چنانکه ازمشاهده قصائد سنایی بر می آید وی ابتدا پیرو سبک خرمی ومنوچهری بود ودردیوان این دو بسیار نظر داشته وازابیات ایشان استفاده کرد . اوبه فرخی اظهار عقیده نموده است وغزلهای اوبه سبک فرخی بسیار شبیه وبعضی اشتباه پذیر است ونیز گاهی درروش «مسعود سعد» قصیده می سراید اما دراین قصاید برای او چنان عظمتی نیست زیرا دراین روش ها موسس نبوده است . عظمت شاعر وقتی معلوم می گردد که در فکر ونظم الان معنایی یا درنظم ، اسلوب ،سبک وطبقه ای اختراع نماید نه اینکه به تقلید دیگران فکر کند یا سخن بگوید.هرچند این کار درحد خود مشکل است ،‌فایده ای ندارد تنهااین را می رساند که گوینده برخلاف طبیعت خود می تواند حرف بزند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 36   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حکیم سنایی غزنوی

موسیقی شعر در غزلیّات سنایی

اختصاصی از فی گوو موسیقی شعر در غزلیّات سنایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موسیقی شعر در غزلیّات سنایی


 موسیقی شعر در غزلیّات سنایی

نکات طرح تحقیق

عنوان تحقیق

عنوان موضوع پایان نامه « موسیقی شعر در غزلیّات سنایی » است .

تعریف مسئله و سؤال های اصلی تحقیق

در مورد تعریف مسئله باید گفت که یکی از اجزای مهم و اصلی تشکیل دهنده ی شعر ، موسیقی شعر است و نقد و تحلیل این موضوع تا حدّ زیادی می تواند میزان قدرت شاعری هر شاعر را نمایان سازد ؛ در این راستا به پرسش های زیر پاسخ خواهیم داد :

سؤال های اصلی تحقیق عبارتند از : سنایی در غزلیّاتش از چه اوزان و بحرهایی استفاده کرده است؟ ؛ تنوّع اوزان عروضی در غزلیّات سنایی در چه حد است؟ ؛ در غزلیّات سنایی از چه اوزان و بحرهایی بیش تر استفاده شده است؟ ؛ چند در صد از غزلیّات سنایی داری قافیه ی میانی یا درونی است؟ ؛ وضعیّت قافیه ها و ردیف ها در غزلیّات سنایی چگونه است؟

ضرورت تحقیق

البتّه ضرورت این تحقیق از این جا مسلّم می شد که با توجّه به مطالعات و بررسی های انجام شده موضوعی با این عنوان کار نشده بود بنابراین ضرورت انجام چنین تحقیقی احساس می گردید .

فرضیه ها

فرضیه هایی در این زمینه وجود داشت از جمله : اوزان عروضی در غزلیّات سنایی متنوّع  است ؛ سنایی از امکانات موسیقی کناری به نحو مطلوبی استفاده کرده است ؛ در غزلیّات سنایی از

از بعضی بحرها از جمله رمل و هزج بیش تر استفاده شده است .

هدف ها

هدف از این تحقیق آشنایی با موسیقی شعر در غزلیّات سنایی و تبیین و تحلیل قدرت و جایگاه شاعر در این زمینه و در دسترس قراردادن آن برای مراکز تحقیقاتی وفرهنگی ، مؤسسات ، رسانه ها ، اهل فن ، دانشجویان و افراد علاقه مند دیگر است .

کاربرد های تحقیق

کاربردهایی از انجام این تحقیق متصوّر است و آن در دسترس قراردادن آن برای مراکز تحقیقاتی وفرهنگی ، مؤسسات ، رسانه ها ، اهل فن و دانشجویان می باشد.و آنان می توانند از   نتایج پایان نامه استفاده کنند.

جنبه ی جدید بودن و نوآوری طرح

جنبه ی جدید بودن و نوآوری طرح این می باشد که برای اوّلین بار بررسی و تحلیل       همه جانبه در زمینه ی موسیقی شعر در غزلیّات سنایی به این شیوه و در حدّ گسترده ، صورت     می گیرد که سبب نوآوری و ارائه ی اطّلاعات جدیدی در این حیطه می گردد 

روش انجام تحقیق

روش انجام تحقیق ، روش نظری و بر اساس پژوهش کتابخانه ای است .

روش و ابزار گردآوری اطّلاعات

روش و ابزار گردآوری اطّلاعات ، مطالعه و فیش برداری با استفاده از کتابخانه و سایت های مختلف می باشد. .

روش نمونه گیری

مطلع هر بیت به جهت تعیین انواع موسیقی در آن ، به عنوان نمونه ، انتخاب شده است .

روش تجزیه و تحلیل اطّلاعات    

روش تجزیه و تحلیل اطّلاعات عبارت است از : استخراج ، طبقه بندی ، تطبیق ، تجزیه و تحلیل ، استنباط و استنتاج و در نهایت نتایج ثبت و به چاپ رسیده است

فصل دوم

معرّفی سنایی و آثار او

نام و نسب حکیم

نام و کنیه و تخلّص سنایی چنان که تذکره نویسان ذکر کرده اند « ابوالمجد مجدود سنایی » و نام پدر او به قول مورّخین و خودش در مثنوی « کارنامه ی بلخ » ، « آدم » است . او از خاندان بزرگ و دودمانی شریف بوده و رضی الدّین علی لالا که از مشایخ بزرگ صوفیّه است از همین خاندان بوده و پدر رضی الدّین شیخ سعید با حکیم سنایی ، پسر عمّ بوده است . سنایی در بعضی اشعارش به نژاد و دودمان خویش افتخار می کند و به پاکی نژاد و نیای خویش اشاره می نماید       ( مدرّس رضوی ، 1385 : سی و سه ) .

زمان و محلّ ولادت

حکیم ابوالمجد مجدودبن آدم سنایی، شاعر بزرگ و عارف عاشق در اوایل یا اواسط نیمه ی دوم قرن پنجم هجری قمری درغزنین چشم به جهان گشود امّا تاریخ تولّد سنایی به درستی معلوم نیست . مدّت عمر نقل شده در مجمل فصیحی خوافی حدود شصت و دو سال ذکر شده است که به حقیقت نزدیک است ( همان ) .

آغاز شاعری حکیم

پس از آگاهی از فنون زبان و سخنوری، به عادت شاعران زمان به دربار روآورد و در دستگاه غزنویان به جرگه ی شاعران مدّاح درآمد و با رجال مشهور آن حکومت آشنایی حاصل کرد .          « قدیمی ترین سلطانی که مدح وی در دیوان سنایی دیده می شود ؛ مسعودبن ابراهیم( 492– 508 ) است و بعد از او ذکر یمین الدّوله بهرامشاه بن مسعود ( 511 – 552 ) را در دیوان وی و در حدیقه مشاهده می کنیم » ( صفا ، 1372 . ج 1 : ص 273 ) .

زندگی سنایی در آغاز آمیخته با آلودگی های اهل دربار بود ؛ تا این که شاعر بزرگ به     جذبه ی حق ، صید کمند عشق شد و جمال دوست ، غارتگر جان و دلش گردید. سودای عشق، انگیزه ی پشت کردن و بریدن او از امور و اوهام دنیوی بود.

 

دوره های زندگی سنایی

دکتر شفیعی کدکنی زندگی سنایی را به سه دوره ی متفاوت تقسیم کرده است :

« 1- سنایی مدّاح و هجا گوی ( قطب تاریک وجود او )

2- سنایی واعظ و ناقد اجتماعی ( مدار خاکستری وجود او )

3 - سنایی قلندر و عاشق ( قطب روشن وجود او ) » ( شفیعی کدکنی ، 1385 : 25 ) 

افسانه ای درباره ی علّت تحوّل سنایی

درباره ی تحوّ ل درونی و رویکرد او به عالم عرفان ، اهل خانقاه به افسانه‏ای معتقد بودند که جامی در نفحات‏الانس آن را چنین روایت می‏کند :

« سلطان محمود سبکتکین در فصل زمستان به عزیمت گرفتن بعضی از دیار کفّار از غزنین بیرون آمده بود و سنایی در مدح وی قصیده‏ای گفته بود ؛ می‏رفت تا به عرض رساند. به در گلخن رسید که یکی از مجذوبان و محبوبان که از حدّ تکلیف بیرون رفته و مشهور بود به " لای خوار " ؛ زیرا که پیوسته لای شراب خوردی، در آن جا بود. آوازی شنید که با ساقی خود می‏گفت : " که پر کن قدحی به کوری محمودک سبکتکین تا بخورم ! " ساقی گفت : " محمود مرد غازی است و پادشاه اسلام ! " گفت : " بس مردکی ناخشنود است. آنچه در تحت حکم وی درآمده است در حیّز ضبط نه درآورده می‏رود تا مملکت دیگر بگیرد ". یک قدح گرفت و بخورد. باز گفت : " پرکن قدحی دیگر به کوری سنائیک شاعر ! " ساقی گفت : " سنایی مردی فاضل و لطیف طبع است " . گفت :   " اگر وی لطیف طبع بودی به کاری مشغول بودی که وی را به کار آمدی . گزافی چند در کاغذی نوشته که به هیچ کار وی نمی‏آید و نمی‏داند که وی را برای چه کار آفریده‏اند". سنایی چون آن بشنید، حال بر وی متغیّر گشت و به تنبیه آن لای خوار از مستی غفلت هشیار شد و پای در راه نهاد و به سلوک مشغول شد »( صفا ،1372 . ج 1 : ص273 ) .

تغییر رویّه ی شاعر چه به صورت ناگهانی و آنی باشد و چه از روی علم و آگاهی و معرفت و شناخت ، عملاً زندگی و اندیشه ی او را متحوّ ل و دچار دگرگونی کرد.

مسافرت های سنایی

سال هایی از دوره ی نوجوانی وی در شهرهای بلخ، سرخس ، هرات و نیشابور سپری شد و احتمالاً در همان ایّام راه کعبه در پیش و به زیارت حج مشرّ ف شد و در همین سفر معنوی بود که بسیاری از شیفتگان حقیقت و عرفان را شناخت و مقدّمات انقلابی درونی در وی پدید آمد. به هر تقدیر، شاعر شوریده بقیه ی عمر را در کنج خلوت و انزوای صوفیانه در غزنین گذراند و به تدوین و تنظیم اشعارش پرداخت و از جمله، مثنوی مشهورش به نام حدیقه ‏الحقیقه و شریعه ‏الطریقه را به اتمام رساند.


دانلود با لینک مستقیم


موسیقی شعر در غزلیّات سنایی

دانلود کتاب کمیاب مکاتیب سنایی غزنوی

اختصاصی از فی گوو دانلود کتاب کمیاب مکاتیب سنایی غزنوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کتاب کمیاب مکاتیب سنایی غزنوی


دانلود کتاب کمیاب مکاتیب سنایی غزنوی

این فایل شامل پی دی اف کتاب کمیاب و ارزشمند مکاتیب سنایی است که نامه های عارف بزرگ قرن ششم سنایی غزنوی را در بر دارد.

کتاب به کوشش استاد نذیر احمد تصحیح شده است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کتاب کمیاب مکاتیب سنایی غزنوی

دانلود مقاله سیمای اهل بیت در حدیقه الحقیقه دیوان سنایی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله سیمای اهل بیت در حدیقه الحقیقه دیوان سنایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله سیمای اهل بیت در حدیقه الحقیقه دیوان سنایی


دانلود مقاله سیمای اهل بیت در حدیقه الحقیقه دیوان سنایی

دوستی با اهل بیت پیامبر اکرم (ص) یکی از موضوعات بسیار مهمی است که فکر و ذهن اغلب شعرا و نویسندگان را به خود مشغول کرده و این مودت و دوستی در آثار آنها نمود خاصی پیدا کرده است.

به نظر می رسد که اغلب شعرا و نویسندگان به حدیث معروف ثقلین و آیه تطهیر توجه خاص داشته و این حدیث و آیه را سرلوحه آثار خود قرار داده داده اند و نتایج این توجه در آثار آنها به خوبی نمایان است.

بسیاری از شعرای فارسی زبان بر اهمیت توجه به قرآن و عترت پیامبر واقف و آشنا بوده اند و بدین دلیل است که در آثار آنها اشاره های فراوانی به آیات قرآن و عترت پیامبر (ص) شده است.

سنایی نیز از شاعرانی است که از این قضیه مستثنا نبوده است و در آثار او به ویژه حدیقه الحقیقه و دیوان اشعار مدح و ستایش پیامبر اسلام و اهل بیت آن حضرت به طور چشمگیری دیده می شود. در آثار وی ارادت خاص و صادقانه او به اهل بیت پیامبر کاملاً آشکار و نمایان است و در جای جای این دو اثر برتری و سروری اهل بیت را به تصویر می کشد، و دوستی با اهل بیت را راه نجات و سعادت خواهی می داند[1].

حدیث ثقلین: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی فانهما لن یفتد فاحتی یردا علی الحوض

پیامبر خدا که درود خدا بر او و خانواده اش باد فرمود: من در میان شما دو چیز سنگین و گرانبها که کتاب خدا و عترت من که همان خانواده من هستند باقی می گذارم، این دو هیچ گاه از هم جدا نمی شوند تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.

با توجه به مضمون حدیث شریف ثقلین روشن می شود که هدایت وابسته به تمسک به قرآن و عترت است. نه قرآن تنها و نه عترت تنها، زیرا شناخت کامل و حقیقی قرآن فقط برای عترت میسر بوده و تنها عترت می توانند به کمک عظمت خدادادیش به حقایق قرآن کما هو حقه برسد و آن را در اختیار تشنگان عترت قرار دهد که انما یعرف القرآن من خو طب به[2].

آیه تطهیر: ... اطعن الله و رسوله انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً (سوره احزاب، آیه33).

و اینکه خدا و رسولش را اطاعت کنید، خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.

خداوند در پایان آیه 33 سوره احزاب در مورد اهل بیت صحبت می کند اما اینکه منظور از «اهل بیت» در اینجا چه اشخاصی می باشند در میان مفسران گفت وگو است. بعضی آن را مخصوص همسران پیامبر دانسته اند و آیات قبل و بعد را که در باره ی ازدواج رسول خداست را قرینه این معنی شمرده اند. اما با توجه به این مطلب که ضمیرهایی که در آیات قبل و بعد آمده عموماً به صورت ضمیر «جمع مؤنث» است در حالی که ضمایر این قسمت از آیه (انما... تطهیراً) همه به صورت «جمع مذکر» است و این نشان می دهد که معنی و مفهوم دیگری در نظر بوده است.

بعضی از مفسران از همین مرحله گام فراتر نهاده و آیه را شامل همه خاندان پیامبر اعم از مردان و همسران او دانسته اند، اما از سوی دیگر روایات بسیار زیادی در منابع اهل سنت و شیعه وارد شده است که معنی دوم یعنی شمول همه ی خاندان پیامبر را نفی می کند و می‌گوید مخاطب در آیه فوق منحصراً پنج نفرند: پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، و حسن و حسین(ع)[3] به عنوان نمونه به دو مورد از این روایات اشاره می شود:

انس ابن مالک نقل کرد: پیامبر شش ماه تمام هنگام طلوع فجر از خانه بیرون می آمد و رهسپار مسجد می شد و مرتب در آن دم مقابل در خانه ی فاطمه (س) می ایستاد و می‌فرمود: اهل بیت به یاد نماز باشید خداوند می خواهد از شما اهل بیت هر گونه پلیدی را دور کند[4].

«در مناظره ای که بین امام رضا (ع) در مجلس مأمون با علمای مجلس در خصوص عترت صورت گرفت مطالب زیادی رد و بدل شد و سئوالات زیادی از امام پرسیده شد که امام به آنها پاسخ گفتند. یکی از این سئوالات این بود: ای اباالحسن آیا عترت فقط آل رسول الله هستند یا غیر آل وی را نیز شامل می شود؟ امام فرمودند: فقط آل رسول الله است. سپس مأمون گفت: آیا خدا عترت را بر همه ی مردم فضیلت داده است؟ امام فرمود: آری خدا در کتاب خود عترت را بر همه مردم فضیلت داده است[5]».


[1] - کید واژه: سنایی- دیوان، حدیقه الحقیقه- اهل بیت (علیهم السلام)

[2] - فروغ کافی، چاپ بیروت، جلد8، ص312، به نقل از وصیت نامه سیایی امام خمینی (ره)، ص22.

[3] - تفسیر نمونه، استاد محقق آیت اله عظمی مکارم شیرازی، جلد17، چاپ25، سال 1385، ص316و317.

[4] - مسند احمد، جلد2، ص259 به نقل از وصیت نامه ی سیاسی حصرت امام، ص24.

[5] - تجف العقول، انتشارات اسلامیه، از ص448 تا460 به نقل از وصیت نامه ی سیاسی حضرت امام، ص24.

 

شامل 25 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سیمای اهل بیت در حدیقه الحقیقه دیوان سنایی