فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق آماده درس حقوق جزای عمومی با موضوع مرور زمان در جرایم مستوجب حد و تعزیر 33 صفحه word

اختصاصی از فی گوو تحقیق آماده درس حقوق جزای عمومی با موضوع مرور زمان در جرایم مستوجب حد و تعزیر 33 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آماده درس حقوق جزای عمومی با موضوع مرور زمان در جرایم مستوجب حد و تعزیر 33 صفحه word


تحقیق آماده درس حقوق جزای عمومی با موضوع مرور زمان در جرایم مستوجب حد و تعزیر 33 صفحه word

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مرور زمان در جرایم مستوجب حد و تعزیر

 

چکیده

«مرور زمان حدى و تعزیرى» عبارت است از این که پس از گذشت مدتى از وقوع جرم، تعقیب کیفرى یا صدور حکم مجازات و یا اجراى آن صورت نخواهد گرفت. مرور زمان در اکثر سیستمهاى داورى کشورهاى جهان پذیرفته شده است. در ایران تا سال 1357 در کلیه جرایم به استناد مواد 49 تا 53 قانون مجازات عمومى مرور زمان اعمال مى‏شد؛ اما پس از پیروزى انقلاب اسلامى مرور زمان به دلیل مخالفت با شرع از نظام جزایى حذف گردید. لکن به تدریج با توجه به مشکلات اجرائى و قضائى در برخى از موارد مورد تأیید قرار گرفت که در این مورد مى‏توان به مواد 173 تا 175 قانون آئین دادرسى کیفرى سال 1378 اشاره نمود.

در فقه عامه مجازاتهاى تعزیرى بطور اجماعى مشمول مرور زمان در حق اللّه و حقوق عمومى مى‏شود. لکن در فقه شیعه این مسأله سابقه‏اى ندارد و نظر صریحى در این باره اظهار نشده است؛ اما با توجه به اصل کلى حاکم در فقه شیعه مى‏توان مرور زمان را پذیرفت.

در این مقاله ابتدا به تبیین نظریه مذاهب مشهور اسلام درباره مرور زمان در مجازاتهاى حدى و تعزیرى پرداخته شده است. سپس امکان پذیرش مرور زمان حدى و تعزیرى از دیدگاه اسلامى تجزیه و تحلیل شده است.

واژگان کلیدى: مرور زمان - حدود - تعزیرات - سقوط مجازات

سابقه تاریخى مرور زمان

گرچه از نظر تاریخى زمان دقیق تأسیس قاعده مرور زمان، در علم حقوق معلوم نیست؛ ولى عده‏اى زمان تحقق آن را قبل از به وجود آمدن حقوق رومى مى‏دانند[الامین، 211 [در عین حال، اکثر حقوقدانان بر این باورند که نخستین نظام حقوقى که مرور زمان در آن به رسمیت شناخته شده، حقوق روم است این اصل از قوانین سولون (Solon) مقنن رومى و از قوانین الواح دوازده گانه (450-449 ق.م) بوده که بوسیله دسومبر (Decemvirs) که ده نفر از قضات برجسته آن کشور بودند و مأموریت مخصوص در جمع‏آورى قوانین داشتند اقتباس شده است.[سرمدى، 24]

اولین قانون رومى که مرور زمان را مورد قبول قرار داده است، قانون ژولیا (Julia) مى‏باشد که مدت مرور زمان را در مورد بزه زنا، پنج سال پیش بینى نموده، و سپرى شدن مدت مزبور را پاک کننده و مطهر عنوان نموده است.[واعظى، 7]

این قاعده حقوقى در آن دوره به کلمه «اوزوکاپیون» (Usucapion) به معناى تصرفات مادى، اطلاق مى‏شد. امپراطورهاى قبل از ژوستى - نین، این رویه را تجویز نموده و فرق بین اوزوکاپیون و مرور زمان هم در آن موقع این بود که اولى به مالکیت حقوق مدنى و دومى به مالکیت فطرى و طبیعى اطلاق مى‏شد. ولى ژوستى ـ نین کلیه این مشخصات را رد نمود و تمام خصوصیات اوزو کاپیون به مرور زمان انتقال یافت، به موجب قوانین ژوستى نین مدت مرور زمان سى یا چهل سال بود.[پاشا، 188]

 

 

برای دانلود متن کامل این تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده درس حقوق جزای عمومی با موضوع مرور زمان در جرایم مستوجب حد و تعزیر 33 صفحه word

تحقیق آماده درس حقوق جزای عمومی با موضوع مرور زمان حدى و تعزیرى 33 صفحه word

اختصاصی از فی گوو تحقیق آماده درس حقوق جزای عمومی با موضوع مرور زمان حدى و تعزیرى 33 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آماده درس حقوق جزای عمومی با موضوع مرور زمان حدى و تعزیرى 33 صفحه word


تحقیق آماده درس حقوق جزای عمومی با موضوع مرور زمان حدى و تعزیرى 33 صفحه word

چکیده

«مرور زمان حدى و تعزیرى» عبارت است از این که پس از گذشت مدتى از وقوع جرم، تعقیب کیفرى یا صدور حکم مجازات و یا اجراى آن صورت نخواهد گرفت. مرور زمان در اکثر سیستمهاى داورى کشورهاى جهان پذیرفته شده است. در ایران تا سال 1357 در کلیه جرایم به استناد مواد 49 تا 53 قانون مجازات عمومى مرور زمان اعمال مى‏شد؛ اما پس از پیروزى انقلاب اسلامى مرور زمان به دلیل مخالفت با شرع از نظام جزایى حذف گردید. لکن به تدریج با توجه به مشکلات اجرائى و قضائى در برخى از موارد مورد تأیید قرار گرفت که در این مورد مى‏توان به مواد 173 تا 175 قانون آئین دادرسى کیفرى سال 1378 اشاره نمود.

در فقه عامه مجازاتهاى تعزیرى بطور اجماعى مشمول مرور زمان در حق اللّه و حقوق عمومى مى‏شود. لکن در فقه شیعه این مسأله سابقه‏اى ندارد و نظر صریحى در این باره اظهار نشده است؛ اما با توجه به اصل کلى حاکم در فقه شیعه مى‏توان مرور زمان را پذیرفت.

در این مقاله ابتدا به تبیین نظریه مذاهب مشهور اسلام درباره مرور زمان در مجازاتهاى حدى و تعزیرى پرداخته شده است. سپس امکان پذیرش مرور زمان حدى و تعزیرى از دیدگاه اسلامى تجزیه و تحلیل شده است.

واژگان کلیدى: مرور زمان - حدود - تعزیرات - سقوط مجازات

سابقه تاریخى مرور زمان

گرچه از نظر تاریخى زمان دقیق تأسیس قاعده مرور زمان، در علم حقوق معلوم نیست؛ ولى عده‏اى زمان تحقق آن را قبل از به وجود آمدن حقوق رومى مى‏دانند[الامین، 211 [در عین حال، اکثر حقوقدانان بر این باورند که نخستین نظام حقوقى که مرور زمان در آن به رسمیت شناخته شده، حقوق روم است این اصل از قوانین سولون (Solon) مقنن رومى و از قوانین الواح دوازده گانه (450-449 ق.م) بوده که بوسیله دسومبر (Decemvirs) که ده نفر از قضات برجسته آن کشور بودند و مأموریت مخصوص در جمع‏آورى قوانین داشتند اقتباس شده است.[سرمدى، 24]

اولین قانون رومى که مرور زمان را مورد قبول قرار داده است، قانون ژولیا (Julia) مى‏باشد که مدت مرور زمان را در مورد بزه زنا، پنج سال پیش بینى نموده، و سپرى شدن مدت مزبور را پاک کننده و مطهر عنوان نموده است.[واعظى، 7]

این قاعده حقوقى در آن دوره به کلمه «اوزوکاپیون» (Usucapion) به معناى تصرفات مادى، اطلاق مى‏شد. امپراطورهاى قبل از ژوستى - نین، این رویه را تجویز نموده و فرق بین اوزوکاپیون و مرور زمان هم در آن موقع این بود که اولى به مالکیت حقوق مدنى و دومى به مالکیت فطرى و طبیعى اطلاق مى‏شد. ولى ژوستى ـ نین کلیه این مشخصات را رد نمود و تمام خصوصیات اوزو کاپیون به مرور زمان انتقال یافت، به موجب قوانین ژوستى نین مدت مرور زمان سى یا چهل سال بود.[پاشا، 188]

مرور زمان از حقوق رومى وارد حقوق فرانسه شد و از حقوق آن کشور وارد حقوق اکثر کشورهاى جهان (از جمله ایران) گردید.[گارو، 27:654] گرچه در تاریخ قدیم ایران نیز، مرور زمان، در زمان مغول به رسمیت شناخته شده بود[پاشا، 189] و تحت عنوان یرلیغ غازانى چنین آمده است (حجتهاى کهنه را پیش طاس حاضر گرداند و در آنجا اندازد و بشوید... و حجتهاى کهنه که تاریخ آن بیش از سى سال باشد به موجب حکم یرلیغى... مسموع ندارد.[پاشا، 396]

در حقوق اسلامى، درباره وجود قاعده‏اى با عنوان مرور زمان، دو نظریه کاملاً متفاوت وجود دارد. عده‏اى بر این باورند که مرور زمان در حقوق اسلامى نفیا و اثباتا سابقه‏اى ندارد[شفایى، 212] و اثرى از این قاعده در متون اصیل اسلامى یافت نمى‏شود.

ولى با مراجعه به متون اسلامى اعم از متون فقهى شیعه و اهل سنت بر هر پژوهشگرى، آشکار مى‏شود که مرور زمان در حقوق اسلام سابقه‏اى بس طولانى دارد فقهاى، شیعه در کتابهاى گران‏سنگى از قبیل: خلاف، مبسوط، معتبر، شرائع الاسلام، قواعد الاحکام، جواهر الکلام، مجمع الفائده و البرهان و... آن را تحت عنوان، تقادم، مطرح نموده و حکم فقهى آن را بیان داشته‏اند.

علماى مذاهب مختلف اهل سنت نیز، در این باره آراء گوناگونى اظهار نموده‏اند. در این زمینه مى‏توان به کتبى از قبیل؛ فتح القدیر، بدائع الصنائع، مبسوط سرخسى و... اشاره نمود. در مذهب حنفى مرور زمان در امور کیفرى به شکل نسبتا مفصلى مورد کنکاش قرار گرفته که در صفحات بعدى، آراء هر یک از مذاهب اسلامى مورد بحث قرار مى‏گیرد.

در ایران نیز این قاعده حقوقى در قوانین کیفرى و مدنى مورد توجه قرار گرفته بود. و در مواد 51و52 قانون مجازات عمومى، سال 1304 و مواد 49 تا 53 قانون مجازات عمومى اصلاحى، سال 52 و در شق چهارم، ماده 8 اصول محاکمات جزایى، سال 1318، مرور زمان در جرایم شناخته شده بود.

پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران، یکى از مسائل کیفرى که به شدت در موضع تغییر و حذف قرار گرفت، مسأله مرور زمان بود. سرانجام این نهاد کیفرى توسط شوراى نگهبان خلاف شرع تشخیص داده شد و بطور کلى حذف گردید.

فقهاى شوراى نگهبان در تاریخ 1/6/1361 در مورد مواد قانونى مربوط به مرور زمان کیفرى در قانون مجازات عمومى و ماده 1041 قانون مدنى چنین اظهار عقیده نمودند.

بسم اللّه الرحمن الرحیم

شوراى عالى محترم قضائى

عطف به نامه شماره 26533/1 مورخ 18/9/1360 پیرو نامه شماره 4059 مورخ 15/11/1360 دائر بر ابطال مواد متعددى از قانون مجازات عمومى، اینک مواد دیگرى از قانون مجازات عمومى و قانون مدنى را که در جلسه فقهاى شوراى نگهبان مورخ 1/6/1361 مطرح و مورد بحث قرار گرفته و با اکثریت آراء فقهاء و شورا طبق اصل چهارم قانون اساسى مخالف موازین شرع شناخته و ذیلاً به اطلاع مى‏رساند:

مواد 49-50-51-52-53 قانون مجازت عمومى و ماده 1041 قانون مدنى بدیهى است با توجه به او امر موکد رهبر معظم انقلاب امام خمینى مدظله العالى و بر حسب اصل چهارم قانون اساسى بررسى فقهاء شوراى نگهبان ادامه خواهد یافت.

دبیر شوراى نگهبان - لطف اللّه صافى [مهرپور، 183]

با اظهار نظر فوق اظهاراتى مشابه آن از سوى شوراى نگهبان مسأله مرور زمان در هاله‏اى از ابهام فرو رفت و عملاً تا مدتى مورد غفلت واقع شد، امّا مقنن در پاره‏اى از قوانین بطور تلویحى و در پاره‏اى دیگر بطور صریح مرور زمان را در برخى از مجازاتها پذیرفت که به عنوان نمونه مى‏توان مرور زمان دعواى کیفرى ناشى از چک و مرور زمان در مجازاتهاى بازدارنده را بیان نمود.

 

برای دریافت متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده درس حقوق جزای عمومی با موضوع مرور زمان حدى و تعزیرى 33 صفحه word

امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

اختصاصی از فی گوو امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)


امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات36

 

امام غایب
علامة مجلسی ره در جلاء العیون فرموده‌ اشهر در تاریخ ولادیت شریف آن حضرت آن است که در سال ۲۵۵ هجرت واقع شد و بعضی ۵۶ و بعضی ۵۸ نیز گفته‌اند و مشهور آن است که روز ولادت شب جمع پانزدهم ماه شعبان بود و بعضی هشتم شعبان هم گفته اند و باتفاق ولادت آن جناب در سر من رای واقع شد،‌‌ و باسم و کیفیت با حضرت رسالت صلی الله علیه و آله موافق است و در زمان غیبت اسم آن جناب را مذکور ساختن جائز نیست و حکم آن مخفی است و القاب شریف آن جناب مهدی و خاتم و منتظر و حجه و صاحب است.

این بابویه وشیخ طوسی بسندهای معتبر روایت کرده‌اند که بشر بن سلیمان برده فروش که از فرزندان ابوایوب انصاری بود و از شیعیان خاص امام علی نقی (ع) و امام حسن عسکری (ع)‌ و همسایة‌ایشان بود در شهر سر من رأی، گفت که روزی کافور خادم امام علی نقی به نزد من آمد و مرا طلب نمود، چون به خدمت آن حضرت رفتم و نشستم فرمود که تو از فرزندان انصاری، ولایت و محب ما اهلبیت همیشه در میان شما بوده است از زمان حضرت رسول تا حال و پیوست محل اعتماد ما بوده‌اید و من تو را انتخاب می‌کنم و مشرف می‌گردانم به تفصیلی که به سبب آن بر شیعیان سبقت گیری در ولایت ما و تو را به رازهای دیگر مطلع می گردانم و به خریدن کنیزی می‌فرستم پس نامة‌ پاکیزه نوشتند به خط فرنگی و لغت فرنگی و مهر شریف خود بر آن زدند و کینه زری بیرون آوردند که در آن دویست و بیست اشرقی بود،‌

فرمودند بگیر این نامه وزرا و متوجه بغداد شو و در چاشت فلان روز بر سر جسد حاضر شد چون کشتیهای اسیران به ساحل رسد جمعی از کنیزان در آن کشتیها خواهی دید و جمعی از مشتریان از و کیلان امراء بنی عبا و قلیلی از جوانان عرب خواهی دید که بر سر اسیران جمع خواهند شد پس از دور نظر به برده فروشی که عمر و بن یزید نام دارد در تمام روز تا هنگامیکه از برای مشترین ظاهر سازد کنیزکی را که فلان و فلان صفت دارد و تمام اوصاف او را بین فرمود و جامة‌حریر آکنده پوشیده است و ابا و امنتاع خواهد نمود آن کنیز از نظر کردن مشتریان و دست گذاشتن به او خواهی شنید که از پس پرده صدای روی از او ظاهر می ‌شود، پس بدانکه به زبان رومی می‌گوید وای که پردة عفتم دریده شد،‌ پس یکی از مشتریان خواهد گفت که من سیصد اشرفی می‌دهم به قیمت این کنیز،‌ عفت او در خریدن مرا راغبتر گردانید، پس آن کنیز بلغت عربی خواهند گفت به آن شخص که اگر به زی حضرت سلیمان بن داود ظاهر شوی و پادشاهی او را بیابی من به تو رغبت نخواهم کدر مال خود را ضایع مکن و به قیمت من مده. پس آن برده فروش گوید که من برای تو چه پاره کنم که به هیچ مشتری راضی نمیشود و آخر از فروختن تو چاره‌ای نیست،

پس آن کنیزک گوید که چه تعجیل می‌کنی البته باید مشتری به هم رسد که دل من با و میل کند و اعتماد بر وفا و دیانت او داشته باسم. پس در این وقت تو برو به نزد صاحب کنی و بگو که نامه‌ای با من هست که یکی از اشراف و بزگواران از روی ملاطفت نوشته‌ای به لغت فرنگی و خط فرنگی و در آن نامه کرم و سخاوت و وفاداری و بزرگواری خود را وصف کرده است،‌ این نامه را به آن کنیز بدن که بخوابند اگر به صاحب این نامه راضی شود من از جانب آن بزرگ وکیلم که این کنیز را از برای او خریداری نمایم. بشر بن سلیمان گفت که آنچه حضرت فرموده بود واقع شد و آنچه فرموده بود همه را به عمل آوردم.

چون کنیز در نامه نظر کرد بسیار گریست و گفت به عمر بن یزید که مرا به صاحب این نامه بفروش و سوگند های عظیم یاد کردند که اگر مرا به او نفروشی خود را هلاک می‌کنم پس با او در باب قیمت گفتگوی بسیار کردم تا آنکه به همان قیمت راضی شد که حضرت امام علی نقی (ع) به من داده بودند پس زر را دادم و کنیز را گرفتم و کنیز شاد و خندان شد و با من آمد به حجره‌ای که در بغداد گرفته بودم و تا بحجره رسید نامة امام را بیرون آورد و می‌بوسید و بر دیده‌ها می‌چسبانید و بر روی زمین می‌گذاشت و به بدن می‌مالید،

پس من از روی تعجب گفتم نامه‌ای را می‌بوسی که صاحبش را نمی‌شناسی،‌ کنیز گفت ای عاجر کم معرفت ببزرگی فرزندان و اوصیای پیغمبران گوش خود به من بسپارد و دل برای شنیدن سخن من فارغ بدار تا احوال خود را برای توشرح دهم. من ملیکه دختر شیوه‌ای فرزند قیصر پادشاه رومم و مادرم از فرزندان شمعون بن حمون بن الصفا وصی حضرت عیسی (ع) است ترا خبر دهم بامر عجیب: بدانکه جدم قیصر خواست که مرا به عقد فرزند برادر خود درآورد و در هنگامیکه سیزده ساله بودم پس جمع کرد در قصر خود از نسل حواریون عیسی و از علمای نصاری و عباد و ایشان سیصد نفر و از صاحبان قدر و منزلت هفتصد کسی و از امرای لشکر و سرداران عسکر و بزرگان سپاه و سرکردهای قبائل چهار هزار نفر، فرمود تختی حاضر ساختند که در ایام پادشاهی خود بانواع جواهر مرصع گردانیده بود و آن تخت را بر روی چهل پایه تعبیه کردند و بتها و تعبیه کردند و تبها و چلیپاهای خود را بر بلندیها قرار دادند و پسر برادر خود را در بالای تخت فرستاد، چون کشیشان انجیلیها را بر دست گرفتند که بخوانند بتنها و چلیپاها سرنگون همگی افتادند بر زمین و پاهای تخت خراب شد بر زمین افتاد و پسر برادر ملکه از تخت افتاد و بیهوش شد،

پس در آن حال رنگهای کشیشان متغیر شد و اعضایشان بلرزید. پس بزرگ ایشان به جدم گفت ای پادشاه ما را معاف دار از چنین امری که به سبب آن نحوستها روی نمود که دلالت می‌کند بر اینکه دین مسیحی به زودی زائل گردد. پس جدم این امر را به فال بد دانست و گفت به علماء و کشیشان که این تخت را بار دیگر بر پا کنید و چلیپاها را به جای خود قرار دهید. و حاضر گردانید برادر این برگشته روزگار بدبخت را که این دختر را به او ترویج نمائیم تا معاونت آن برادر دفع خوست این برادر بکند.

چون چنین کردند و آن برادر دیگر را بر بالا تخت بردند، و چون کشیشان شروع به خواندن انجیل کردند باز همان حالت اول روی نمود و نحوست این برادر و آن برادر برابر بود و سر این کار را نداشتند که این از سعادت سروری است نه نحوست آن دو برادر،‌ پس مردم متفرق شدند و جرم غمناک به حرم سرای بازگشت و پرده‌های خجالت در آویخت،‌ چون شب شد بخواب رفتم و در خواب دیدم که حضرت مسیح و شمعون و جمعی از حواریون در قصر جدم جمع شدند و منبری از نور نصب کردند که از رفعت بر آسمان سربلندی می کرد و در همان موضع تعبیه کردند که جرم تخت را گذاشته بود.

پس حضرت رسالت پناه محمد (ص) با وصی و دامادش علی (ع) و جمعی از امامان و فرزندان بزرگواران ایشان قصد را به قدوم خویش منور ساختند پس حضرت مسیح به قدوم ادب از روی تعظیم و اجلال به استقبال حضرت خاتم الانبیاء (ص) شتافت و دست در گردن مبارک آن جماب در آورد، پس حضرت رسالت پناه (ص) فرمود که یا روح الله آمده‌ایم که ملیکه فرزند وصی تو شمعون را برای این فرزند سعادتمند خود خواستگاری نمائیم و اشاره فرمود به ماه برج امامت و خلافت حضرت امام حسن عسکری (ع) فرزند آن کسی که تو نامه‌اش را به من دادی پس حضرت نظر افکند به سوی حضرت شمعول و فرمود شرف دو جهانی به تو روی آورده، پیوند کن رحم خود را برحم آل محمد. پس شمعون گفت که کردم،‌ پس همگی بر آن منبر برآمدند و حضرت رسول (ص) خطبه‌ ای انشاء فرمودند و با حضرت مسیح مرا به حسن عسکری (ع) عقد بستند و حضرت رسول (ص) با حواریون گواه شدند،

چون از آن خواب سعادت مآب بیدار شدم از بیم کشتن آن خواب را برای جدم نقل نکردنم و این گنج را یگان را در سینه پنهان داشتم و آتش محبت آن خورشید فلک امامت روز بروز در کانون سینه‌ ام مشعل می‌شد و سرمایة صبر و قرار ما به باد فنا می‌داد تا به حدی که خوردن و آشانیدن بر من حرام شد و هر روز چهره‌ کافی می‌شد و بدن می‌کاهید و آثار عشق نهانی در بیرون ظاهر می‌گردید، پس در شهرهای روم طبیبی نماند مگر آنکه جدم برای معالجة‌ من حاضر کرد و از دوای درد من از او سئوال کرد و هیچ سودی نمی‌داد. چون از علاج درد من مأیوس ماند روزی به من گفت ای نور چشم من آیا در خاطرت چیزی و آرزوئی در دنیا هست که برای تو به عمل آورم؟ گفتم ای جد من درهای فرج بر روی خود بسته می‌بینیم اگر شکنجه و آزار از اسیران مسلمانان که در زندان توند دفع نمائی و بندها و زنجیرها از ایشان بگشائی و ایشان را آزاد کنی امیدوارم که حضرت مسیح و مادرش عایتی به من بخشند، چون چنین کرد اندک صحتی از خود ظاهر ساختم و اندک طعامی تناول نمودم پس خوشحال و شاد شد و دیگر اسیران مسلمان را عزیز و گرامی داشت. پس بعد از چهارده شب در خواب دیدم که بهترین زنان عالمیان فاطمة ‌زهرا (س) بدیدن من آمد و حضرت مریم با هزار کنیز از حوریان بهشت در خدمت آن حضرت بودند، پس مریم به من گفت این خاتون بهترین زنان و مادر شوهر تو امام حسن عسکری (ع) است. پس به دامنش درآویختم و گریستم و شکایت کردم که امام حسن (ع) به من جفا می‌کند و از دیدن من ابا می نماید،

پس آن حضرت فرمود که چگونه فرزند من به دیدن تو بیاید و حال آنکه به خدا شرک می‌آوری و بر مذهب ترسائی و اینک خواهرم مریم و دختر عمران بیزاری می‌جوید به سوی خدا از دین تو اگر میل داری که حق تعالی و مرم از تو خشنود گردند و امام حسن عسگری (ع) به دیدن تو بیاید پس بگو: اشهدان لا اله الا الله و آن محمد رسول‌الله چون به این دو کلمة‌ طیبه تلفظ نمودم حضرت سیده النساء مرا به سینة‌‌ خود چسبانید و دلداری فرمود و گفت اکنون منتظر آمدن فرزندم باشد که من او را به سوی تو می‌فرستم. پس بیدار شدم و آن دو کلمه طیبه را بر زبان می‌راندم و انتظار ملاقات گرامی آن حضرت می‌بردم، چون شب آینه در آمد به خواب رفتم خورشید جمال آن‌‌‌ حضرت طالع گردید گفتم ای دوست من بعد از آنکه دلم را اسیر محبت خود گردانیدی چرا از مفارقت جمال خود مرا چنین جفا دادی؟ فرمود که دیر آمدن به نزد تو نبود مگر برای آنکه مشرک بودی اکنون که مسلمان شدی هر شب به نزد تو خواهم بود تا آنکه حق تعالی ما و تو را در ظاهر یکدیگر برساند و این هجران را به وصال مبدل گرداند،

پس از آن شب تا حال یک شب نگذشته است که درد هجران مرا به شدت وصال دوا نفرماید. بشر بن سلیمان گفت چگونه در میان اسیران افتادی؟ گفت مرا خبر داد امام حسن عسکری (ع) در شبی از شبها که در فلان روز جدت لشکری به جنگ مسلمانان خواهد فرستاد،‌ پس از عقب ایشان خواهد رفت، تو خود را در میان کنیزان و خدمتکاران بینداز به هیئتی که تو را نشناسند و از پی جد خود روانه شو و از فلان راه برو چنان کردم طلایه لشکر مسلمانان به ما برخوردند و ما را اسیر کردند و آخر کار من آن بود که دیدی و تا حال کسی به غیر از تو ندانسته است که من دختر پادشاه رومم و مردی پیر که در غنیمت من بحصة‌ او افتادم از نام من سوال کردن و گفتم نرجس نام دارم،‌ گفت این نام کنیزان است. بشر گفت این عجیب است که تو از اهل فرنگی و زبان عربی را نیک می‌دانی؟ گفت از بسیاری محبتی که جدم نسبت به من داشت می خواست مرا به یاد گرفتن آداب حسنه بدارند،

زن مترجمی را که زبان فرنگی و زبان عربی هر دو می‌دانست مقرر کرده بود که هر صبح و شام می آمد و لغت عربی به من آموخت تا آنکه زبانم به این لغت جاری شد. کلینی و این بابویه و شیخ طوسی و سید مرتضی و غیرایشان از محمد بین عالی شأن سندهای معتبر روایت کرده‌اند از حکیمه خاتون که روزی حرت امام حسن عسکری (ع) به خانة من تشریف آوردند و نگاه تندی به نرجس خاتون کردند، پس عرض کردم که اگر شما را خواهش او هست به خدمت شما بفرستم، فرمود که ای عمه این نگاه تند از روی تعجب بود زیرا که در این زودی حق تعالی از او فرزند بزرگواری بیرون آورد که عدل را پر از عدالت کند بعد از آنکه پر شده باشد از ظلم و جور، گفتم او را بفرستم به نزد شما؟ فرمود که از پدر بزرگوارم رخصت بطلب در این باب حکیمه خاتون گوید که جامه های خود را پوشیدم و به خانة‌ برادرم امام علی نقی (ع) رفتم، چون سلام کردم و نشستم بی‌آنکه من سخنی بگویم حضرت از ابتدا فرمود که ای حکیم نرجس را بفرست برای فرزندم،‌ گفتم ای سید من، من از همین مطلب به خدمت تو آمدن که در این امر رخصت بگیریم فرمود:‌ که ای بزرگوار صاحب برگت خدا می‌خواهد که تو را در چنین ثوابی شریک گردند و بهرة‌ عظیمی از خیر و سعادت به تو کدامست فرماید که تو را واسطة‌چنین امری کرد. حکیمه گفت: بزودی به خانه خود برگشتیم و زفاف آن معدن فتوت و سعادت را در خانة‌ خود واقع ساختم.

بعد از چند روزی آن سعد اکبر را با آن‌زهره منظر به خانة خورشید انور یعنی والد مطهر او بردم و بعد از چند روز آن آفتاب مطلع امامت در مغرب عالم بقاء‌‎‌ غروب نمود و ماه برج خلافت امام حسن عسکری (ع) در امامت جانشین او گردید،‌ و من پیوسته به عادت مقرر زمان پدر به خدمت آن امام البشر می‌رسیدم. پس روزی نرجس خاتون آمد و گفت ای خاتون پا دراز کن که کفش از پایت بیرون کنم، گفتم توئی خاتون و صاحب من بلکه هرگز نگذارم که تو کفش از پای من بیرون کنی و مرا خدمت کنی بلکه من تو را خدمت می‌کنم و منت برد دیده می نهم، چون امام حسن عسگری (ع) این سخن را از من شیند گفت خدا تو را جزای خیز دهد ای عمه: پس در خدمت آن جناب نشستم تا وقت غروب آفتاب پس صدا زدم به کنیز خود که بیاور جامع های مرا تا بروم، حضرت فرمود ای عمه امشب نزد ما باش که در این شب متولد می شود فرزند گرامی که حق تعالی به او زنه می‌‌گرداند زمین را به علم و ایمان و هدایت بعد از آن که مرده باشد به شیوع کفر و ضلالت، گفت کی به هم می‌رسد ای سید من و من در نرجس هیچ اثر حملی نمی‌یابم، فرمود که از نرجس به هم می‌رساند از دیگری .

پس چیستم پشت و شکم نرجس را و ملاحظه کردم هیچگونه اثری نیافتم،‌ پس برگشتم و عرض کردم حضرت تبسم فرمود و گفت چون صبح شود اثر حمل بر او ظاهر خواهد شد و مثل او مثل مادر موسی است که تا هنگام ولادت هیچ تغییری بر او ظاهر نشد واحدی بر حال او مطلع نگردید زیرا که فرعون شکم زنان حامله را می شکافت برای طلب حضرت موسی و حال این فرزند نیز در این امر شبیه است به حضرت موسی و در روایت وارد شده که حکمیه خاتون گفت که بعد از سه روز از ولادت حضرت صاحبت الامر (ع) مشتان لقای او شدم رفتم به خدمت حضرت امام حسن عسکری (ع) پرسیدم که مولای من کجا است؟ فرمود که سپردم او را به آن کسی که از ما و تو به او احق و اولی بوده چون روز هشتم شود بیا به نزد ما و چون روز هفتم رفتم گهواره‌ای دیدم بر سر گهواره دویدم مولای خود را دیدم چون ماه شب چهارده بر روی من می خندید و تبسم می‌‏فرمود، پس حضرت آواز داد که فرزند مرا بیاور چون به خدمت آن حضرت بردم زبان در دهان مبارکش گردانید و فرمود که سخن بگو ای فرزند ، حضرت صاحبت الامر (ع) شهادتین فرمود و صلوات بر حضرت رسالت پناه و سایر ائمه صلوات الله علیهم فرستاد و بسم‌الله گفت و آیه‌ ای که گذشت تلاوت فرمود.

پس حضرت امام حسن عسکری (ع) فرمود که بخوان ای فرزند آنچه حق سبحانه و تعالی بر پیغمبران فرستاده است پس ابتدا نمود از صحف آدم و به زبان سرمایی خواند و کتاب ادریس و کتاب نوح و کتاب هود و کتاب صالح و صحف ابراهیم و توریه موسی و زبور داود و انجیل عیسی و قران جدم محمد (ص) را خواند پس قصه‌های پیغمبران را یاد کرد. پس حضرت امام حسن عسکری (ع) فرمود که چون حق تعالی مهدی این است را به من عطا فرمود و ملک فرستاد که او را به سرا پردة‌عرض رحمانی برند پس حق تعالی به او خطاب نمود که مرحبا به تو ای بندة‌من ه تو را خلق کرده‌ام برای یاری دین خود و اظهر امر شریعت خود و توئی هدایت یافتة‌بندگان من قسم به ذات خودم می خورم که با طاعت تو ثواب می‌دهم و بنا فرمانی تو عقاب می کنم مردم را و به سبب شفاعت و هدایت تو بندگان را می‌آموزم و به مخالفت تو ایشان را عقاب می‌کنم مردم را و به سبب شفاعت و هدایت تو بندگان را می‌آمرزم و به مخالفت تو ایشان را عقاب می‌کنم، ای دو ملکه برگردانید او را به سوی پدرش و از جانب من او را سلام برسانید و بگوئید که او در پناه حفظ و حمایت من است او را از شر دشمنان حراست می نمایم تا هنگامی که او را ظاهر نمایم و حق را با او بر پا دارم و باطل را با او سرنگون سازم و دین حق برای من خالص باشد. نسیم و ماریه کنیزان حضرت عسگری (ع) روایت کرده اند که چون حضرت قائم (ع) متولد شد بدو زانو نشست و انگشتان شهادت را به سوی آسمان نود و عطسه کرد و گفت الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله پس گفت گمان کردند ظالمان که حجت خدا برطرف خواهد شد اگر مرا رخصت گفتن بدهد خدا، شکی نخواهد ماند.

و ایضاً نسیم روایت کرد که که یک شب بعد از ولادت آن حضرت به خدمت او رفتم و عطسه کردم فرمود که یر حمکه الله- من بسیار خوشحال شدم پس فرمود می‌‌خواهی بشارت دهم تو را در عطسه گفتم بلی، فرمو امان است از مرگ تا سه روز.
اسماء و القاب شریفه آن حضرت (ع):
بقیة‌الله – حجه – خل و خلف صالح- شدید – عزیزم- قائم- م ح م د – صلی الله و علی آبائه و اهل بیته (‌ اسم اصلی و نام اولی الهی آن حضرت است) – مهدی – مآء معین یعنی آب ظاهر جاری بر روی زمین –
ذکر حمله‌ای از خصائص حضرت صاحب الزمان (ع):
اول- امتیاز نور ظل و شبح آن جناب است در عالم اظله بین انوار ائمه علیهم السلام چنانکه در جملة‌ اخبار معراجیه و غیره است که نور آن جناب در میان انوار ائمه علیهم السلام مانند ستارة‌درخشان بود در میان سائر کواکب.


دانلود با لینک مستقیم


امام غایب (ع) و سیر تاریخی مسئله غیبت امام زمان (ع)

روش زمانبندی کسب شده و پیش بینی زمان و هزینه نهایی پروژه

اختصاصی از فی گوو روش زمانبندی کسب شده و پیش بینی زمان و هزینه نهایی پروژه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

روش زمانبندی کسب شده و پیش بینی زمان و هزینه نهایی پروژه


روش زمانبندی کسب شده و پیش بینی زمان و هزینه نهایی پروژه

• مقاله با عنوان: روش زمانبندی کسب شده و پیش بینی زمان و هزینه نهایی پروژه 

• نویسندگان: زهرا میارنعیمی ، مهدی حبیبی ، ناصر نوروزی ، عبدا... امیدوار اشکلک 

• محل انتشار: دهمین کنگره بین المللی مهندسی عمران - دانشگاه تبریز - 15 تا 17 اردیبهشت 94 

• فرمت فایل: PDF و شامل 8 صفحه می باشد.

 

 

 

چکیــــده:

تکنیک مدیریت ارزش کسب شده (EVMS) یکی از پرکاربردترین روش هایی است که در طی چهار دهه‌ی اخیر در زمینه کنترل پروژه مورد استفاده قرار می‌گیرد. با استفاده از این تکنیک مدیر پروژه قادر خواهد بود عملکرد پروژه را تا یک مقطع زمانی خاص سنجیده، مشکلات پروژه را شناسایی کند و برای بهبود روند پروژه تصمیمات مناسب را اتخاذ کند، همچنین با استفاده از پارامترها و شاخص‌های عملکردی این تکنیک زمان و هزینه نهایی پروژه را پیش بینی کند. سیستم ارزش کسب شده زمان و هزینه نهایی پروژه را بر اساس شاخص‌هایی که مبنای هزینه‌ای دارند پیش بینی می‌کند بنابراین در زمینه پیش بینی زمان نهایی پروژه نتایج نزدیک به واقعیت را ارائه نمی‌دهد. در سال‌های اخیر تحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفت و محققان روش‌های گوناگونی برای تخمین زمان پایانی پروژه با استفاده از شاخص‌هایی که مبنای زمانی دارند ارائه نمودند. یکی از این روش‌ها روش زمانبندی کسب شده (ES) است که بر خلاف شاخصه‌ای مبتنی بر هزینه که توسط تکنیک EVM برای عملکرد زمانی پیشنهاد شده است، بر اساس شاخص‌های مبتنی بر زمان اقدام به پیش بینی و تحلیل زمان پروژه می‌نماید. پژوهش حاضر ضمن معرفی تکنیک ارزش کسب شده و روش زمانبندی کسب شده، چگونگی پیش بینی زمان و هزینه نهایی پروژه را با استفاده از روش زمانبندی کسب شده بیان می‌کند.

________________________________

** توجه: خواهشمندیم در صورت هرگونه مشکل در روند خرید و دریافت فایل از طریق بخش پشتیبانی در سایت مشکل خود را گزارش دهید. **

** توجه: در صورت مشکل در باز شدن فایل PDF مقالات نام فایل را به انگلیسی Rename کنید. **

** درخواست مقالات کنفرانس‌ها و همایش‌ها: با ارسال عنوان مقالات درخواستی خود به ایمیل civil.sellfile.ir@gmail.com پس از قرار گرفتن مقالات در سایت به راحتی اقدام به خرید و دریافت مقالات مورد نظر خود نمایید. **


دانلود با لینک مستقیم


روش زمانبندی کسب شده و پیش بینی زمان و هزینه نهایی پروژه

آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است 14 ص

اختصاصی از فی گوو آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است 14 ص


آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است   14  ص

14 ص

آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است؟( پاسخ متخصص به پرسش های شما )

آیا در هنگام حاملگی می توان مقاربت داشت

بسیاری از خانمها در اوّلین مراقبت حاملگی شان این سوال را مطرح می کنند که مقاربت و یا نزدیکی در زمان حاملگی چگونه باید باشد؟ آیا خطری برای جنین ایجاد می کند یا نه؟ البته هر خانمی باید این سوالها را از ماما یا پزشک خود بپرسد ولی بطور کلی، در حاملگیهای بدون مشکل و طبیعی، مقربت خطری ندارد. بطور کلی  درزمان بارداری هیچگونه مانعی برای نزدیکی کردن زوج ها وجود ندارد مگر اینکه خانم احساس ناراحتی کند، لکه بینی داشته باشد و یا به هر دلیل دیگری توسط پزشک و یا ماما ازنزدیکی کردن منع شده باشد.

در صورتی که حاملگی طبیعی باشد و خانم احساس راحتی کند، نزدیکی کردن زوج ها می تواند باعث دلبستگی بیشتر پدر و مادر آینده به همدیگر و در آینده، به فرزندشان باشد.

حتی در مواردی که زوج نزدیکی ندارند می توانند از نظر فیزیکی با هم در تماس باشند. ماساژ دادن و نوازش کردن خانم ها در دوران بارداری به آرامش فکری و عضلانی شان کمک می کند بنابر این در نهایت فرزند شادابتری هم خواهند داشت. این کار همچنین باعث می شود که زوج ها پس از تولد فرزندشان هم زودتر به حالت طبیعی زندگی جنسی خود برگردند.

پس از زایمان طبیعی اگر خانم احساس راحتی کند پس از چند روز نزدیکی ممکن است البته این زمان بسته به نوع زایمان و داشتن بخیه یا نداشتن آن متفاوت است. پس از سزارین این دوره ممکن است طولانی تر باشد. سزارین جزو عمل های بزرگ به حساب می آید و فرد باید مراقبتهای بعد از عمل را رعایت کند.

ورزشهایی که عضله های کف لگن را تقویت می کنند می توانند برای پیش، در حین زایمان طبیعی و پس از زایمان بسیار مفید باشند. و باعث می شوند که ماهیچه ها ی واژن در مدت کمتری به حالت طبیعی شان نزدیکتر بشوند.

برخی خانمها در حین بارداری بخصوص سه ماهه اول و تا زمانی پس از زایمان بر اثر تغییرات هورمونی و جسمانی ناشی از بارداری با کاهش میل جنسی روبرو می شوند. تعداد زیادی از خانم ها حس میکنند دیگر به عنوان یک زن برای همسر خود جذاب نیستند. برای برگرداندن میل جنسی خانمها اولین و مهمترین نکته این است که آنها را مجبور به برقراری ارتباط جنسی نکنید که نتیجه عکس دارد. دوم اینکه اگر زوج نزدیکی نمی کنند تماس فیزیکی را قطع نکنند. نوازش کردن و بوسیدن بدن خانم باعث می شود که هورمونهایی که در نهایت باعث میل جنسی می شوند از مغز ترشح بشوند. زوج ها باید با هم در مورد نحوه نگاهداشتن تماس فیزیکی شان در حین بارداری صحبت کنند.


دانلود با لینک مستقیم


آیا ارتباط جنسی در زمان بارداری و تولد فرزند مجاز است 14 ص