فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد شرح زندگی حضرت علی (ع)

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق کامل درمورد شرح زندگی حضرت علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد شرح زندگی حضرت علی (ع)


دانلود تحقیق کامل درمورد شرح زندگی حضرت علی (ع)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :108

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه:

مهمترین سطور زندگانی بشر آن است که بتواند شمع روشن راه دیگران شود و هراندازه تحولات دوران زندگی یک فرد بر روحانیت و خلوص نیت نزدیکتر باشد و مشعله‌داری و هدایت قرارگرفته است اثر آن در ارشاد و دلالت مردم عمیق‌تر است.

دربارة عرفان و جذبه‌ی روحی انسان به ماوراء طبیعت و باز شدن چشمها و چشمه‌هایش در درون آدمی مکاتب و فرقه‌های گوناگونی درطول مهیات بشری سخن گفته‌اند. هرکس به همان مقداری که چشیده مطابق دید وشناخت خود و با مرام مسکنی که آن را حق پنداشته زبان به وصف حمد معشوق گشوده است. به علی (ع) شنیدن و گفتن از علی (ع) نوشتن و خواندن و اندیشیدن به عشق است شنیدن و گفتن از جوانمردی است و نوشتن و خواندن از ایمان خالصانه به معبود یگانه.

یاد علی (ع) یادپاکی، خلوص، شجاعت، عشق و ایمان و…. است و ذکر علی (ع)، ذکر عظمت انسانی که این شهسوار یکه تاز بی‌همتا نه در تاریخ اسلام، که در تاریخ حیات آدمی یکه تاز عرصه‌ی جوانمردی است. او عاشق‌ترین عاشقان است، جوانمرد جوانمردان است، سرحلقوی عارفان است و نیز نشانه‌ی خلوص ایمان است.

«مادر علی»

فاطمه بنت اسدبن هاشم بن عبدمناف مادی علی علیه‌السلام اززنمای نادره دوران بود او و شوهرش ابوطالب در دو رشته بهاشم می‌پیوندند. فاطمه پیغمبر(ع) بیعت کرد او اول زن‌ها شهید است که خلیفه هاشمی بوجود آورد. فاطمه بنت اسد در زندگی پیغمبر با شوهرش ابوطالب نهایت حمایت و پشتیبانی را نمود لذا در روز وفاتش علی آمد نزد پیغمبر، پریشان بود رسول خدا فرمود یا ابالحسن چرا پریشانی گفت مادرم درگذشته، پیغمبر فرمود این پیراهن مرا کفن او کنید برخاست برای تجهیز فاطمه رفت و پیراهن خود را برای کفن او اختصاص داد و امر کرد اسامه بن زید و ابوایوب انصاری و محمدبن الخطاب و اسوء غلام او قبر فاطمه را کند نه و پیغمبر بدست خودش لحد را گذاشت.

وفات فاطمه درمدینه رخ داد و آنجا مدفون شده است در مشرق بقیح غرقه است.

«چگونگی متولد شدن علی درکعبه»

عباس بن عبدالمطلب و یزیدبن متعنب با جمع از بنی‌هاشم دربرابر خانه کعبه آمد و مدت محل او تمام شده بود و اثر حمل به او ظاهر گشته بود و مجال بیرون رفتن نداشت پس روی نیاز بدرگاه بی‌نیاز آورد و گفته‌ای صاحب‌خانه و ای معبود یگانه من اقرار آوردم بتو و بآنچه رسول تو از پیش تو آورده و بهرپیغمبری از پیغمبران تو و سرکتابی که فرستاده‌ای و من تابع دین جد خود ابراهیم خلیلم و اینجا فردا بنا کرد پس سؤال می‌کنم از تو بحق اینخانه و بحق آنکسی که آنرا بنا نهاد و بحق فرزندی که درشکم من است و با من سخن می‌گوید و انیس من است بسخنان خود و اقرار دارم که این مولود یکی از دلایل و آیات الوهیت و وحدانیت تو است این ولادت را بر من آسان گردان گویند چون دعای فاطمه تمام شد دیدم دیوار شکافته شده و فاطمه بدرون خانه رفت و دیوارخانه به حالت اول بازگشت فاطمه به مدت سه روز درآنجا بود و هیچ‌کس از او خبری نداشت چون روزچهارم شد دیدم همان موضع شکافته شد و فاطمه بیرون آمد و علی را به سردست گرفته و گفت ای گروه مردم بدانید که حقتعالی مرا از میان همه برگزید و به همه زنان پیشین تفضیل داده است.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد شرح زندگی حضرت علی (ع)

دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی حضرت محمد (ص)

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی حضرت محمد (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی حضرت محمد (ص)


دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی حضرت محمد (ص)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :46

 

بخشی از متن مقاله

ازدواج عبدالله با آمنه در چهارده قرن پیش

بیست و چهار سال از سن عبدالله بن عبدالمطلب گذشته بود که با آمنه ازدواج کرد، چند روزی نگذشته بود که از نوعروس زیبا و همسر مهربانش خداحافظی و برای تجارت بشام مسافرت کرد هنگامیکه بمکه برمی گشت در یثرب ( مدینه)  وفات یافت و خبر اندوهبار مرگ وی زن جوان و باردار و عزیزش را داغدار و غمگین ساخت، ارثیة عبدالله کنیزی بنام برکه ( ام ایمن) و پنج شتر و چند تکه اسباب خانه بود.

تولد حضرت محمد ( ص)

دوران حمل آمنه با کدورت ورنج بسر آمد و پسری جذاب نیکو روی، مشگین موی. درشت چشم پا بسرای هستی نهاد. جد بزرگوارش عبدالمطلب او را ( محمد) یعنی ستوده آری این همان مولود مسعودی بود که خدای بزرگ بر سر او تاج نبوت و لباس خاتمیت بر اندام رسایش زیبنده ساخت.

تاریخ تولد حضرت محمد (ص)

 تولد با سعادتش بروایت عامه بتاریخ 13 فروردینماه شمسی مطابق 20 آوریل سال 569 میلادی و 12 ربیع الاول سال عام الفیل و بنظر اکثریت امامیه در روز جمعه هنگام طلوع فجر 5 اردیبهشت شمشی- 25 آوریل 569 میلادی- 17 ربیع الاول درشهر مکه در خانه محمد بن یوسف و در زمان سلطنت پادشاه ایران یکی از شاهان ساسانی بوده است.

نسبت محمد (ص)

آمنه دختر وهب بن عبد مناف از خاندان زهره و عبدالله بن عبدالمطلب از خاندان هاشم و هاشمی بود.

مدفن عبدالله

شهر مدینه را آنزمان یثرب می گفتند و عبدالله در آن شهر مدفون شد و محمد (ص) یتیم بدنیا آمد.

خواب دیدن آمنه

 آمنه در دوران حاملگی خوابهای نیکو می دید، شبی در خواب دید که نوری درخشان از وجودش تابیدن گرفت و تمام کشورهای دور و نزدیک را روشن ساخت.


به دایه سپردن محمد (ص)

ثروتمندان مکه برای اینکه کودکانشان از آب و هوای بهتری استفاده کنند آنها را بخارج از شهر مکه بدایه می سپردند و دایگان بیشتر بیابان نشین و بدوی بودند و در چند فرسخی شهر مکه سکونت داشتند و پس از دوران شیرخواری فرزندان را بپدر و مادرشان باز پس می دادند و پاداشی نیکو می گرفتند و همة عمر در ازای این خدمت از مزایائی برخوردار بودند.

آمنه در طلب پرستاری پاک سرشت بود و دایه ای مهربان و دلسوز را جستجو می کرد که محمد (ص) را باو بسپارد و عده ای او را نمی پذیرفتند چون می گفتند او یتیم است و پاداشی که قابل توجه باشد بآنها نمی دهند.

بیخبران غافل بودند که این وجود مقدس مایة مباهات و افتخار جهان و جهانیان خواهد شد.

حلیمه او را قبول کرد

حلیمه زنی بی چیز و فقیر بود که کسی کودکش را باو نمی داد برای اینکه نزد دیگران سرافکنده و شرمسار نگردد محمد را قبلو کرد و با خود به بیابان برد.

حلیمه سعدیه به او شیر می داد و محمد جز از پستان راستش شیر نمی نوشید و مانند کسی که بداند شیر پستان چپ حق برادر رضاعی اوست از نوشیدن شیر آن پستان خودداری می کرد.

شیما دختر حلیمه از محمد پرستاری می کرد و با او همبازی بود، تا اواخر سن چهار سالگی بخوشی و شادمانی بین طایفة بنی سعد پرورش یافت و از برکت وجود محمد برکت و وسعتی در آن طایفه پدید آمد که مورد توجه همه قرار گرفت.

احترام محمد (ص) در بزرگی نسبت به حلیمه

 این طفیل گفت روزی پیغمبر را دیدم که گوشت قربانی بمردم می داد، ناگاه زنی وارد شد از جای برخاست و ردای خود را بر زمین انداخت و آنزن را بر رویش نشاند، از حاضرین پرسیدم این زن کیست؟ گفتند حلیمه مادر رضاعی محمد (ص) است.

مرگ مادر

شش سال از سن شریفش نگذشته بود که بهمراه مادر برای دیدار بستگان مادری و زیارت قبر پدرش بسمت یثرب (مدینه) حرکت کرد.

هنگام بازگشت بمکه آمنه بیمار شد و با تنی رنجور و چشمی گریان، آن زن داغدیده و افسرده در جلو دیدگان نورد دیده اش محمد (ص) چشم از جهان فرو بست و آن طفل در سن شش سالگی از پدر و مادر یتیم شد، کنیز مادرش برکه (ام ایمن) پرستاریش را پذیرفت و با حالی پریشان ودلی سوزان محمد (ص) را نزد جدش عبدالمطلب آورد.


مرگ عبدالمطلب

هشت ساله بود که عبدالمطلب هم بسرای جاودانی شتافت و سرپرستی او بوصیت جدش بعموی گرامیش ابوطالب محول شد.

محمد (ص) همیشه تفکر بود

آن کودک یتیم روی پدر را ندیده بود مادر مهربان و عزیزش را از دست داده بود مرگ جدش عبدالمطلب بر خاطرات حزن آور زندگیش افزوده بود، در قبیلة فقیری پرورش یافته و دعوای کودکان را برای بچنگ آوردن مشتی خرما تماشا کرده بود، این صحنه ها او را مغموم و متفکر و افسرده می ساخت و اغلب اوقات در تنهائی می نشست و باندیشه فرو می رفت. او از کودکی با کودکان دیگر فرق بسیار داشت و اعمال و رفتارش را همگان می ستودند.

قیافة محمد (ص)

 چهره ای صاف و ساده و بی آلایش داشت، آثار شکوه و وقار از سیمایش هویدا بود سرش بزرگ، مویش بلند و زیاد، پیشانیش پهن، چشمانش سیاه و جذاب، مژه هایش بلند، دندانهایش سفید و قیافه اش دارای جذابیتی خاص بود که هر کس او را می دید فریفته اش می شد، گاهی لبخندی نمکین بر لب داشت و سخنانش شیرین بود، گفتاری ملایم و آرام و حافظه ای قوی داشت، آهنگ صدایش محکم و موزون بود، بیشتر اوقات را به تفکر می گذارند.

حرکت بشام

عمویش ابوطالب باو علاقة شدیدی داشت و در سن دوازده سالگی او را با خود برای تجارت بشام برد، محمد (ص) خواندن و نوشتن را نیاموخت و لیکن « بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد».

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد زندگانی حضرت محمد (ص)

جایگاه زن از دیدگاه حضرت علی

اختصاصی از فی گوو جایگاه زن از دیدگاه حضرت علی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جایگاه زن از دیدگاه حضرت علی


جایگاه زن از دیدگاه حضرت علی

تحقیقی متعارف در زمینه بدست آوردن درکی درست در مورد جایگاه زن در سخنان نورانی حضرت علی (ع) در 15 صفحه شامل فهرست منابع در قالب فایل ورد


دانلود با لینک مستقیم


جایگاه زن از دیدگاه حضرت علی

دانلود تحقیق زندگانی حضرت امام حسن (ع )

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق زندگانی حضرت امام حسن (ع ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق زندگانی حضرت امام حسن (ع )


دانلود تحقیق زندگانی حضرت امام حسن (ع )

 

مشخصات این فایل
عنوان: زندگانی حضرت امام حسن (ع )
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 27

این مقاله درمورد زندگانی حضرت امام حسن (ع ) می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله زندگانی حضرت امام حسن (ع ) می خوانید :

انعکاس شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
شهادت مظلومانه سبط اکبر رسول خدا (ص) پرده نفاق را از چهرۀ کریه معاویه کنار زد؛ پردۀ نفاقی که ذوالفقار امیر مؤمنان علیه السلام در صحرای صفین قادر بر دریدن آن نگردید. شهادت امام مجتبی علیه السلام کاری کرد که عمروبن نعجة گفت : رحلت حسن بن علی علیهما السلام اولین خاک ذلت و خواری بود که بر سر عرب پاشید  وسیاه بخش گردانید .
امام باقر علیه السلام نسبت به انعکاس شهادت آن بزرگوار فرمودند :
به هنگام شهادت امام مجتبی علیه السلام مردم گریه و زاری داشتند ، حزن آنان را فرا گرفت و عزاداری نمودند و بازارها را تعطیل کردند .
تهذیب الکمال ...6/255
وقتی خبر رحلت امام حسن مجتبی علیه السلام به معاویه ملعون رسید ، او و بعضی از همراهانش سجدۀ شکر به جا آوردند و تکبیر گفتند ، ولیکن فاخته همسر معاویه سخت ناراحت گردید و معاویه را بر شادمانی اش نکوهش نمود و فریادش به « انالله و انا الیه راجعون » بلند شد
در آن زمان عبد الله بن عباس در شام به سر می برد چون خبر خوشحالی معاویه را در رحلت امام مجتبی علیه السلام شنید بر او داخل شد و چون بر زمین نشست ، معاویه گفت :
حسن بن علی  علیه السلام مرد و هلاک گردید! عبدلله گفت : بلی آن گاه چند مرتبه تکرار کرد : « انالله و انا الیه راجعون » سپس گفت : معاویه ! شنیدم اظهار خوشحالی و شادمانی  کرده ای ! آگاه باش ! قسم به خدا با مرگ حسن بن علی هرگز قبر تو پر نمی گردد و کوتاهی عمر با برکت او بر عمر تو نمی افزاید . او رحلت نمود و حال آنکه وجودش بهتر از تو بود . اگر امروز ما گرفتار فقدان آن وجود مبارک شده ایم ، قبلاً به چنین مصیبتی در رحلت رسول خدا (ص) مبتلا گشته بودیم ، ولیکن خداوند سبحان با تعیین جانشین نیکو ، آن را جبران نمود. در این هنگام عبدالله فریادی بر آورد و گریه زیادی کرد به طوری که هرکس در آن جا بود تحت تأثیر قرار گرفت و اشکش جاری گشت ، حتی معاویه خبیث هم گریان شد.

محمد مسلم گفت : از حضرت باقر علیه السلام شنیدم می فرماید : وقتی حسن بن علی علیه السلام به حال احتضار در آمد، به حسین علیه السلام گفت : برادرم تو را به وصیتی سفارش می کنم . پس آن را حفظ کن وقتی مردم مرا [برای دفن ] آماده کن ، سپس به سوی رسول خدا – درود خدا بر او وبرخاندانش – ببر تا عهدی را با ایشان تازه کنم. سپس مرا به سوی مادرم فاطمه علیها السلام برگردان آنگاه باز گرد و در بقیع دفنم کن . و بدان که از حمیرا ( عایشه ) رنجی به من می رسد . آنچه مردم از کردارش و دشمنی اش با خدا و رسول خدا – درود خدا بر او و بر خاندانش – و دشمنی اش با ما اهل بیت آگاهند . چون حسن علیه السلام در گذشت [و ] بر تابوتش نهاده شد ، او را به نمازگاه رسول خدا – درود خدا بر او و بر خاندانش – که در آنجا بر مردگان نماز میخواند بردند . پس بر حسن علیه السلام نماز خواند . چون نماز تمام شد به داخل مسجد برده شد وقتی کنار مرقد رسول خدا (ص) ایستادند ، خبر به عایشه رسید و به او گفتند : آنان حسن علی علیهما السلام را آورده اند تا کنار  رسول خدا (ص) دفن شود . پس به شتاب بر استری زین شده بیرون آمد – و او نخستین زن در اسلام بود که بر زین سوار شد – آنگاه ایستاد و گفت : فرزندتان را از خانه ام دور کنید . که نباید کسی در آنجا دفن شود و نباید حریم رسول خدا (ص) دریده شود پس حسین بن علی  علیه السلام به او فرمود : تو و پدرت پیش از این حریم رسول خدا (ص) را دریده اید و تو در خانه اش کسی را که رسول خدا(ص) نزدیک بودنش را دوست نداشت ، داخل کرده ای . ای عایشه ! خداوند از تو در این باره خواهد پرسید . برادرم مرا فرمان داد که او به نزد پدرش رسول خدا (ص) ببرم تا عهدی را با ایشان تازه کند . و تو بدان که برادرم عالم ترین مردم به خدا و رسولش است. و به تأویل کتاب او عالم تر از آن است که حریم رسول خدا (ص) را بدرد ؛ زیرا خداوند پاک والا می فرماید :«ای کسانی که ایمان آورده اید به خانه های پیامبر داخل نشوید مگر این که به شما اجازه داده شود »[احزاب (33):53] در حالی که تو بی اجازۀ رسول خدا (ص) مردانی را به خانه اش داخل کرده ای . و خداوند  عزتمند فرموده است: «ای کسانی که ایمان آورده اید صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نبرید » [حجرات (49):2] و به جانم سوگند تو برای پدرت و فاروقش (عُمر) کنار گوش رسول خدا (ص) کلنگ ها زدی . و خداوند شکوهمند فرمود :«کسانی که صدای خود را نزد رسول خدا کوتاه می کنند . همان کسانی هستند که خداوند دل هاشان را برای پرهیزگاری امتحان کرده است .» [حجرات (49):3]در حالی که به جانم سوگند پرت و فاروقش به سبب نزدیک شدنشان به ایشان او را آزار دادند و حقّی را که خداوند با زبان رسولش به آن دو امر کرده بود دربارۀ او رعایت نکردند . که خداوند آنچه را دربارۀ زندگان مؤمن حرام کرده دربارۀ مؤمنان مرده نیز حرام کرده است . و به خدا سوگند ای عایشه! دفن کردن حسن نزد پدرش که تو آن را نمی پسندی اگر میان ما و خداوند طی شده بود، می دانستی که او ، اگر چه با مالیده شدن بینی ات به خاک هم بود [در آن جا ] دفن می شود . سپس محمد حنفیه به سخن در آمد گفت : روزی بر استر و روزی بر شتر . تو نه مالک جانت هستی و نه مالک زمین . [ و این کار] برای دشمنی با بنی هاشم است . عایشه با او رو کرد و گفت ای پسر حنیفه ! اینان فاطمی اند که سخن میگویند ، سخن تو چیست ؟ و حسین علیه السلام با او فرمود : چگونه محمد را از فاطمیان دور می کنی ، که به خدا سوگند او زادۀ سه فاطمه است : فاطمه دختر عمران بن عائذ بن عمرو مخزوم و فاطمه دختر اسد هاشم و فاطمه دختر زائدة بن أصمّ بن رواحة بن حجر بن عبد معیص عامر. آن گاه عایشه به حسین علیه السلام گفت: فرزندتان را دور کنید و او را ببرید که شما مردمی خصو متگر هستید. پس حسین علیه السلام به سوی مرقد مادرش رفت . سپس پیکر را بیرون آورده و در بقیع دفنش کرد.

بخشی از فهرست مطالب مقاله زندگانی حضرت امام حسن (ع )

 
تولد و کودکی
کمالات انسانی
بیعت مردم با حسن بن علی  (ع )
همسران و فرزندان امام حسن (ع )
 زیارتنامه حضرت امام حسن (ع )
ذکر امام حسن(ع) در قرآن
گفتار امام پیرامون انگیزه‏ هاى صلح
شهادت امام حسن (ع)
انعکاس شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق زندگانی حضرت امام حسن (ع )

دانلود تحقیق حضرت ابراهیم (ع)

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق حضرت ابراهیم (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حضرت ابراهیم (ع)


دانلود تحقیق حضرت ابراهیم (ع)

 

مشخصات این فایل
عنوان: حضرت ابراهیم (ع)
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 18

این مقاله درمورد حضرت ابراهیم (ع) می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله حضرت ابراهیم (ع) می خوانید :

امتحانات حضرت ابراهیم
    خلیل گفت: خداوندا، ابراهیم را نه تدبیر مانده است و نه اختیار، اینک آمدم به قدم افتقار، برحالت انکسار، تا چه فرمایی خود را بیفکندم و کار خود به تو سپردم، و به همگی به تو بازگشتم.    
ازحضرت عزت فرمان آمد که یا ابراهیم، هرکه ما را خواهد جمله باید که ما را بود، تا شطبه‌ای از مرادات بشری و معارضات نفسی با تو مانده است از رنج کوشش به آسایش کشش نرسی (المکاتب عبد ما بقی علیه درهم)
ما را خواهی مراد ما باید خواست
یکباره ز پیش خویش بر باید خواست
خلیل گفت: خداوندا، ابراهیم را نه تدبیر مانده است و نه اختیار، اینک آمدم به قدم افتقار، برحالت انکسار، تا چه فرمایی خود را بیفکندم و کار خود به تو سپردم، و به همگی به تو بازگشتم.
فرمان در آمد که: یا ابراهیم، ادعایی بس شگرف است و هردعوی را معنی باید و هر حقی را حقیقتی باید. اکنون امتحان را پای دار.
او را امتحان کردند، به غیر خویش و جزء خویش و کل خویش.
الف) امتحان به غیر او آن بود که مال داشت فراوان، گفته‌اند هفتصد هزار سرگوسپند داشت به هفت هزار گله با هر گله سگی که قلاده‌های زرین در گردن داشت. او را فرمودند: که دل از همه بردار و در راه خدا خرج کن. خلیل همه را در باخت و هیچ چیز خود را نگذاشت. در آثار بیارند که فرشتگان گفتند: بارخدایا، تا این ندا در عالم ملکوت داده‌ای که «واتخذ الله ابراهیم خلیلا»۱ جانهای ما در غرقاب است و زهره‌های ما آب گشت از این تخصیص، خلیل از کجا مستحق این کرامت گشت؟ ندا آمد که جبرئیل پرهای طاووسی خویش فروگشای و از ذروهٔ سدره به قمّه آن کوه رو، خلیل را آزمونی کن. جبرئیل فرود آمد به صورت یکی از بنی‌آدم، به تقدیر و تیسیر الهی، آنجا در پس کوه بایستاد و آواز برآورد که "یا قدوس".
خلیل از لذت آن سماع بیهوش گشت، از پای درآمد و گفت: یا عبدالله، یک بار دیگر این نام بازگوی و این گلهٔ گوسپند ترا!
جبرئیل یک بار دیگر آواز برآورد که "یا قدوس".
خلیل در خاک تمرغ می‌کرد چون مرغی نیم بسمل، و می‌گفت: یک بار دیگر بازگوی و گلهٔ دیگر ترا. همچنین و امی خواست و هربار گله‌ای گوسپند با آن سگ و قلاده زرین بدو می‌داد، تا آن همه بداد و در باخت. چون همه درباخته بود آن عقده‌ها محکمتر گشت، عشق و افلاس به هم پیوست.
خلیل آواز برآورد که یا عبدالله یک بار دیگر نام دوست برگوی وجانم ترا!
مال و زر و چیز، رایگان باید باخت
چون کار به جان رسید، جان باید باخت

جبرئیل را وقت خوش گشت. پرهای طاووسی خویش فروگشاد و گفت (بحقٍ اتخذک خلیلا) به راستی‌ات به دوست گرفت، اگر قصوری هست در دیده ماست. اما ترا عشق برکمال است. پس چون جبرئیل بر وی آشکار شد، گفت: یا خلیل، این گوسپندان ما را به کار نیست و ما را به آن حاجت نیست.
خلیل گفت: اگر ترا به کار نیست بازگرفتن هم در شرط جوانمردی نیست.
جبرئیل گفت: اکنون پراکنده کنیم در صحرا و بیابان تا به مراد خود می‌چرند و عالمیان تا قیامت به صید از آن منفعت گیرند.
اکنون گوسپندان کوهی که در عالم پراکنده‌اند، همه از نژاد آن هستند و هرکه از آن صید گیرد و خورد تا قیامت مهمان خلیل است، و روزی‌خوار احسان حضرت ملک جلیل است.
ب) اما امتحان وی بجز او، آن بود که وی را خواب نمودند به ذبح فرزند و اشارتی از آن رفت و تمامی آن قصه به جای خویش گفته شود (ان شاءالله تعالی)۲
پ) اما امتحان وی به کل وی. آن بود که نمرود طاغی را بر آن داشتند تا آتش افروخت و منجنیق ساخت تا خلیل را به آتش او کند، و خطاب ربانی به آتش پیوسته که (یا نار کونی برداً و سلاماً)۳ و خلیل در آن حال گریستن درگرفت. فرشتگان گمان بردند که خلیل به آن می‌گرید که وی را به آتش می‌افکنند. جبرئیل درآمد و گفت: یا خلیل، چرا می‌گریی.؟ گفت: از آنکه سوختن و کوفتن بر من است و ندای حق به آتش پیوسته! یا جبرئیل، اگر هزار بارم سوختی و این ندا مرا بودی دوست تر داشتمی. یا جبرئیل، این گریستن نه بر فوات روح است و سوختن نفس، که بر فوات لطافت حق است.
و گفته‌اند: جبرئیل به راه وی آمد و گفت: هیچ حاجت داری یا خلیل؟. جواب داد: به تو حاجتی ندارم (اما الیک فلا). جبرئیل گفت: به الله (حاجت) داری لامحاله، از وی بخواه گفت: عجب می‌بینم. خفته است تا بیدارش کنم یا خبر ندارد که بیاگاهانم، حسبی من سؤالی علمه بحالی. (همین قدر که برحالم آگاه است کافی است و مرا بی‌نیاز از سؤال کند.)
فرشته بحار و طوفانی آمد (و گفت) که یا خلیل، دستور باشد استوار باش تا به یک چشم زخم این آتش را به نیست آرم و بیگانگان را هلاک کنم خلیل گفت: همه وی را بندگانند و آفریدگان، اگر خواهد که ایشان را هلاک کند، خود باایشان تاود.
در آسمان غلغلی در صفوف فرشتگان افتاده که بار خدایا، در روی زمین خود ابراهیم است که ترا شناسد، به یگانگی تو اقرار دهد و تو خود بهتر دانی، اور ا می‌‌بسوزی؟! فرمان آمد از درگاه بی‌نیازی که: ساکن باشید و آرام گیرید که شمااز اسرار این کار خبر ندارید! او خلوتگاه دوستی می‌طلبد، خواهد تا یک نفس بی‌رحمت اغیار در آن خلوتگاه با ما پردازد.
از اینجا بود که خلیل را پرسیدند: پس از آن ترا کدام روز خوش‌تر بود و سازگارتر؟ گفت: آن روز که در آتش نمرود بودم. وقتم خالی بود و دلم صافی و به حق نزدیک و از خلق معزول؛
چون ابراهیم از کورهٔ امتحان خاص بیرون آمد و اندر گفت: (اسلمت صادقا) رب العالمین رقم خلّت بر وی کشید و جهانیان را اتباع وی فرمود، گفت: (فاتبعوا م۶۴۴۲۱; ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین).۴
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله حضرت ابراهیم (ع)

مختصری از زندگینامه حضرت‌ ابراهیم‌(ع‌)
بت‌ شکن‌ دربتخانه‌
از جمله‌ الطاف‌ الهى‌ بر ابراهیم‌ آنست‌ که‌:
ابراهیم در قرآن
پیروزى‌ ابراهیم‌(ع‌)بر نمرودیان
بت‌ شکن‌ دربتخانه‌
ازدواج‌ ابراهیم‌(ع‌)
هلاکت‌ نمرودیان
امتحانات حضرت ابراهیم
حضرت ابراهیم و پیر بت پرست    


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حضرت ابراهیم (ع)