فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق سرودن شاهنامه پیشۀ فردوسی بوده است نه اندیشۀ او

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق سرودن شاهنامه پیشۀ فردوسی بوده است نه اندیشۀ او دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق سرودن شاهنامه پیشۀ فردوسی بوده است نه اندیشۀ او


دانلود تحقیق سرودن شاهنامه پیشۀ فردوسی بوده است نه اندیشۀ او

سرودن شاهنامه پیشۀ فردوسی بوده است نه اندیشۀ او !

 

                                                                                      اورین مقدم

 

اشاره : به گمانم تا به امروز هیچ سخن تازه و بکری ـ بدون در نظر گرفتن درستی و یا نادرستی آن ـ نبوده است که در اوان کار با مخالفت و سرسختی صاحبان تفکر پیشین مواجه نشده باشد. گویی همیشه این ترس بوده است که تفکر جدید بازار اندیشه ما را کساد خواهد کرد. مخالفت آشکار و صریح با رسالت پیامبران اعظم و خصوصا پیامبر کریم و حبیب اسلام خود گواه این مدعاست. گویی کافران و مشرکان می دانستند با استواری کار این فرستادگان الهی دیگر مردم روزگار نیازی به آنها  و مرامشان نخواهند داشت. این مخالفت را نه تنها در مساله هدایت پیامبران، بلکه به گونه فزونتر در مسایل علمی روزمره جهان نیز شاهد هستیم. شاید مثال گالیله و ادعای او بر ثابت بودن خورشید ملموسترین این خصومتهای بر مسندنشینان بوده باشد. به هر حال نگارنده معتقد است که راه پیشرفت و تعالی آدمی از معبر حرفهای جدید و تازه گذر دارد. به عبارت دیگر رمز ترقی آدمی نیز در همین نکته نهفته است. گو اینکه شاید بسیاری از این ادعاها و حرفهای ناب و تازه کاملاً مقرون به صحت نیز نباشند، ولی راهی که اینان فرا روی بشر می گشایند همیشه مفید فایده است. چرا که آب راکد محکوم به تعفن است، ولی تلنگری بر آن ضامن بقا و صفای آن هست. نوشته ای نیز که در پی می آید از بسیاری جهات حرفهای جالبی دارد که مطمئنا در برخورد اول به مذاق عده ای خوش نخواهد آمد، ولی خواندنش به نخواندن و ندانستنش می ارزد. نکته شایان ذکر آنکه اگرچه نقل قولها مشخصا به وسیله گیومه مشخص نشده اند ولی تمامی نظرات ارائه شده متعلق به نویسنده کتاب «تاملی در بنیان تاریخ ایران» است و نگارنده تنها راوی آنها بوده ام. لطفاً نظرات علمی، ادبی و تاریخی خود را در این مورد بدون کمترین توهینی چه نسبت به نوسینده مطالب (پورپیرار) و چه صاحب ترجمه (فردوسی) ارائه فرمایید باشد که همگی استفاده کنیم. ـ مقدم 4 / 3 / 85

 

*      *      *

 

سرآغاز : آنتا دیوپ انسان‌شناس و پزشک سنگالی معتقد است : «هویت فرهنگی یک جامعه به سه عامل بستگی دارد : تاریخی، زبانی و عامل روانشناختی. هر گاه یکی از عوامل مزبور تحت تأثیر قرار گیرد، شخصیت فرهنگی جمعی یا فردی تغییر می کند و این تغییرات ممکن است تا آنجا ادامه یابد که موجب یک بحران هویتی شود.» پس می بینیم که آشنایی با تاریخ صحیح و به دور از اغراض و تعصبات کورکورانه برای هر جامعه ای نه تنها لازم بلکه امری حیاتی است. به عبارتی راز پیشرفت هر ملتی داشتن هویتی مشخص و صحیح و به دور از بحران‌زدگی است. به دیگر معنی هر گاه بخواهند مردمانی را از جادۀ ترقی و اعتلا به حضیض انحطاط بکشانند، آنان را دچار بحران هویت می کنند که یکی از راهکارهای آن ایجاد شک و شبهه در گذشته آنان و تحریف تاریخ گذشتگانشان می باشد. امری که مردمان مشرق زمین به کَرّات و در طی قرون اخیر از آن ضربه خورده و ضمن از دست دادن موقعیت بالنسبه درخشان خویش، در سراشیبی سقوط و احتضار نیز گرفتار شده اند.

اخیراً سری کتابهایی تحت عنوان «تأملی در بنیان تاریخ ایران» توسط نویسنده ای گمنام به نام ناصر پورپیرار به چاپ رسیده و در اختیار علاقمندان مسایل تاریخی قرار گرفته اند. آنگونه که از دو کتاب به بازار آمدۀ این نویسنده بر می‌آید، نویسنده قصد دارد تا با کنکاشی دگرگونه و متفاوت از دیگران، نگاهی نو به تاریخ مشرق زمین و خصوصاً خاورمیانه داشته باشد. به اعتقاد او، تاریخی که در طی صد سال اخیر بوسیله نویسندگان اکثراً غربی و گاهی پیروان ایرانی آنان برای آشکار کردن گذشته های دور این سرزمین نگاشته شده است، نه تنها صحیح و درست نیست بلکه عبارت است از مشتی بافته ها و سفارش‌ها و غرض‌ورزی‌ها. آقای پورپیرار بر این عقیده است که مردمان خاورمیانه، مردمانی متنوع، تیزچنگ و تیزهوش بودند که در سرزمینی بزرگ از 7000 سال پیش بدین سوی با مسالمت و مهربانی در کنار هم زندگی می کرده اند و نخستین گامهای رو به پیش بشر را با پای خویش پیموده اند و به عبارتی پدید آورندگان اولین تمدنهای بشری بر روی کرۀ خاکی بوده اند. چنین بود که 2500 سال پیش و با اضمحلال یهودیان در منطقه بوسیله نبوکدنصر، آنان هخامنشان اسلاونژاد را با هدف بر هم زدن موازنه قوا در منطقه و باز یافتن اموال و ثروتهای مصادره شده خود بوسیلۀ حکومتهای اشور و بابل، به منطقه فراخواندند و اینگونه بود که تا زمان بر آمدن اسلام یعنی به درازای 1200 سال (دوازده قرن) مردم خاورمیانه در زیر سلطه و سیطره اقوام وحشی‌ای بودند که از شمال بر این سرزمینها سرازیر شدند و نه تنها اثری از آن همه حشمت و پیشرفت تمدن باقی نگذاشتند، بل از خود نیز چیزی و نشانه ای از تمدن بر جای نگذاردند. آنگاه آفتاب اسلام در منطقه تابیدن آغازید و رفته رفته مردمان این قسمت از زمین، کم کم فروغ از دست داده خویش را باز یافتند. در این بین گروههای مختلفی مخالف گسترش اسلام و پیشرفت ملل و اقوام خاورمیانه بودند که در این بین می توان یهودیان ثروتمند که اسلام را تجدید حیات بین النهرین می دیدند، مسیحیان که گسترش اسلام را بر نمی تافتند، اشراف ساسانی زمین باخته و نوزمین‌داران عرب که راهی برای گریز از پرداخت مالیات به مرکز خلافت می جستند و نیز بقایای شاهزادگان ساسانی را بر شمرد.

این طیف های مختلف نهضتی را بر علیه اسلام و مسلمانان شروع کردند که در تاریخ به نهضت شعوبیه معروف است و مرکز فعالیت آنان نیز خراسان بود که به مقدار کافی از مرکز خلافت دوری داشت. شعوبیان با حمایتهای مالی و معنوی حامیان خود، دست به جعل کتابهایی در موضوعات ادبی، فلسفی، اخلاقی، دینی و علمی برای ایران پیش از اسلام، آنهم بوسیلۀ مؤلفین ناشناس و حتی ساختن کتابی مجعول‌تر به نام الفهرست ابن الندیم برای اثبات صحت آن کتابها زدند و آنگاه که از این کار فارغ شدند برای آنکه دارندگان چنین ذخایر علمی ـ ادبی از داشتن تاریخ و گذشته نیز محروم نباشند به تدوین یک تاریخ ملی که قدمت آن نه تنها بر عرب که بر تمام ملل پیشی گیرد، پرداختند و چنین شد که شاهنامه به عنوان شاهکاری تاریخی ـ حماسی پدید آمد.

در این مقال ما تنها خلاصه ای از چگونگی پدیداری شاهنامه را از کتاب دوم آقای پورپیرار خواهیم آورد و علاقمندان می توانند برای خواندن ادله و اسنادی که ایشان برای اثبات گفته های خود آورده اند، به دو کتاب مزبور مراجعه نمایند. البته مطالعه دقیق هر دو جلد این مجموعه بر دوستداران تاریخ و ادبیات توصیه می گردد.

 

*     *     *

 

نویسنده قبل از هر چیز اذعان می دارد که شاهنامه را از سه مدخل و منظر متفاوت می توان دید. یک، اینکه شاهنامه شعر مجرد است. سخنی منظوم و مقفع و تراش‌خورده، بی توجه به متن آن، است. دو اینکه فردوسی خود انسانی است که می توان او را و اصل او را از سخنان گوهرگونه‌اش در جای جای شاهنامه شناخت :

 

تبه گردد این روی و رنگ رخان

بپوسد به خاک اندرون استخوان

اگر شهریاری اگر زیردست    

به جز خاک تیره نیابی نشست

 

یا :

 

خنک آن کز او نیکویی یادگار     

بماند، اگر بنده گر شهریار

 

و سه، آن افسانه‌هاست که فردوسی می سراید در موضوع تاریخ ایران. یعنی آنچه که امروزه به زور و به سعی می خواهند آن را به عنوان تاریخ درست و اصلی ایران بشناسیم و هرگاه دانشمندان بزرگوار داخلی و خارجی ما اسب استدلالشان برای نمونه و مورد لنگ می افتد، بر استر یک یا چند بیت از شاهنامه می نشینند و بار خود به مقصدبرده گمان می برند و در این راه چه افتضاح هایی نیز به بار نمی آورند. و البته که موضوع مورد بحث در این مقال دیدگاه سوم و تاریخ شناسانه است بر شاهنامه و چگونگی پدیداری آن.

ببینید از شاهنامه چگونه به درستی برداشت می کنند : « ... در بخش تاریخ سیمای سلطنت باستان را روشن و نورانی سازد که حسرت انگیز و غرور آفرین جلوه کند و به تازی و ترک و بعدها تاتار و ... که براریکه سلطنت ایران تکیه زده اند بفهماند که تخت و تاج سلطنت جایگاه و شایسته پاک خونان، خدایگان و خسروان بوده که نیابت از اهورا مزدا داشته اند و نه شما بوزینگان.» (محمودرضا افتخارزاده، اسلام در ایران). نویسنده با یادآوری اینچنین اندیشه های ... در بین اکثر عالمان کشور، قصد خود را از این مقال اینگونه بیان می دارد : « [این دفتر] شاهنامه را از این منظر بررسی می کند که فردوسی نه مؤلف و مدون شاهنامه، بل فقط سراینده آن بوده است و آن اندیشه و افسانه که در تاریخ‌گویی و خلق و خو تراشی برای ایران و ایرانیان در شاهنامه می گذرد، نه حاصل برداشت و تتبع فردوسی، (بر خلاف آنچه که عالمان !! خودِ فردوسی را گردآورنده و پدید آورنده شاهنامه می دانند و علت آن را نیز غیرت ملی و میهنی !! او می پندارند) بل برآمدۀ توصیه و تزریق سفارش دهندگان شاهنامه به فردوسی یعنی شعوبیه بوده است.» و برای این گفته خود دلایلی نیز می آورد بدینگونه که : آنچه که مسلم است آنکه میل به شاهنامه سرایی امری نبوده است که مختص فردوسی بوده باشد بلکه در محدوده مختصری از خراسان بزرگ و در دورانی به عرض و پهنای نیم قرن، حداقل شش نفر مشغول سرودن شاهنامه بوده اند و همه نیز با یک مضمون، همه یک کیومرث دارند، یک فریدون، یک زال و رستم و سیاوش و کیقباد و کیکاووس و افسانه ای واحد را به نظم و یا به نثر بیان می کنند!!

 

 

 

شامل 10 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سرودن شاهنامه پیشۀ فردوسی بوده است نه اندیشۀ او