فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پارسه ( تخت جمشید ) Persepolis

اختصاصی از فی گوو پارسه ( تخت جمشید ) Persepolis دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


هخامنشیان همچون نیاکان خود عادت به کوچ کردن داشتند ، و معمولاً همه سال را در یک جا به سر نمی‌بردند، بلکه بر حسب اقتضای آب‌و‌هوا، هر فصلی را در یکی از پایتخت‌های خود سر می‌کردند. در فصل سرما ، در بابل و شوش اقامت داشتند ، و در فصل گرمی ِهوا به همدان می‌رفتند که در دامنه کوه الوند بود و هوای تازه و خنکی داشت .
این سه شهر « پایتخت » به معنی اداری و سیاسی و اقتصادی بودند، اما دو شهر دیگر هم بودند که « پایتخت آئینیِ » هخامنشیان به شمار می‌رفتند، یکی پاسارگاد که در آن‌جا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد، و دیگری « پارسَه » که برای پاره‌ای تشریفات دیگر به کار می‌آمد.
این دو شهر « زادگاه » و « پرورشگاه » و به اصطلاح « گهواره » پارسیان به شمار می‌رفت، و گور بزرگان و نام‌آوران آنان در آن‌جا بود و اهمیت ویژه‌ای داشتند؛ به عبارت دیگر، این‌ها مراکز مذهبی ایرانیان هخامنشی بودند، مانند اورشلیم و واتیکان، که نظر به اهمیت آیینی خود، مرکز ثقل بسیاری از حوادث بوده‌اند. البته از این دو تخت‌جمشید بیش‌تر اهمیت داشته است و به همین دلیل، اسکندر مقدونی آن را به عمد آتش زد تا گهواره و تکیه‌گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد.

نام راستین این شهر پارْسَهْ بوده است که از نام قوم پارسی آمده است و آنها ایالت خود را هم به همان نام پارس می‌خواندند. پارسه به همین صورت در سنگ نوشته خشیارشا بر جرز درگاهای « دروازه همه ملل » نوشته شده است، و در لوحه‌های عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تخت‌جمشید هم آمده است. یونانیان از این شهر بسیار کم آگاهی داشته‌اند، به دلیل این که پایتخت اداری نبوده است، و در جریان‌های تاریخ سیاسی، که مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمی‌گرفته. به علاوه، احتمال دارد که به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبوده‌اند به مکان‌های مذهبی رفت‌‌ وآمد کنند و در باب آن آگاهی‌هایی به دست آورند؛ همچنان که تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی کم‌تر می‌توانستند در باب مشاهد و امام‌زاده‌های ایرانی تحقیق کنند. بعضی گمان کرده‌اند که در برخی از نوشته‌های یونانی از پارسه به صورت پارسیان «persain» و یا شهر پارسیان نام رفته است، اما این گمان مبنای استواری ندارد.

پِرسِه پُلیس ( پرسپولیس )

نام مشهور غربی تخت‌جمشید ، یعنی پِرْسِهْ پُلیْس (Perse Polis) ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پْرسهْ‌پُلیْس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپ‌ْتوُلیْس Persep tolis لقبی است برای آِتِنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و «ویران‌کننده شهرها» معنی می دهد.این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم ق.م. در چکامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد «شهر پارسیان» به کار برده است (سُوکنامه پارسیان، بیت 65). این ترجمه نادرست عمدی، به صورت ساده‌‌ترش، یعنی پرسه پلیس، در کتب غربی رایج گشته و از آن‌جا به مردم امروزی رسیده است. خود ایرانیان نام «پارسه» را چند قرن پس از برافتادنش فراموش کردند چون کتیبه‌ها را دیگر نمی‌توانستند بخوانند و در دوره ساسانی آن را «صدستون» می‌خواندند. البته مقصود از این نام، تنها کاخ صدستون نبوده است، بلکه همه بناهای روی صفه را بدان اسم می‌شناخته‌اند. در دوره‌های بعد، در خاطر ه مردم فارس، «صدستون» به «چهل‌ستون» و «چهل‌منار» تبدیل شد. جُزَفا باربارو، از نخستین اروپاییانی که این آثار را دیده است (سال 1474 میلادی)، آن را ِچْل‌‌مِنار (چهل‌منُار) خوانده است. پس از برافتادن هخامنشیان خط و زبان آنها نیز بتدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان برفت، و خاطره‌‌ شان با یاد پادشاهان افسانه‌ای پیشدادی و نیمه تاریخی کیانی درهم آمیخت، و بنای شکوهمند پارسه را کار جمشید پادشاه افسانه‌ای که ساختمان‌های پرشکوه و شگرف را به او نسبت می‌دادند دانستند و کم‌کم این نام افسانه‌ای را بر آن بنا نهادند.

صفه‌ ی پارسه

تخت‌جمشید بر روی صفه‌ای بنا شده است که کمی بیشتر از یکصد و بیست‌و پنج ‌هزار متر مربع وسعت دارد. خود صفه برفراز و متکی به صخره‌ای است که از سمت شرق پشت به کوه‌ میترا یا مهر (= کوه رحمت) داده است و از شمال و جنوب و غرب در درون جلگه مرودشت پیش رفته و شکل آن را می‌توان یک چهار ضلعی دانست که ابعاد آن تقریباً چنین است: 455 متر در جبهه غربی ، 300 متر در طرف شمالی ، 430 متر در سوی شرقی و 390 متر در سمت جنوبی کتیبه بزرگ داریوش بر دیوار جبهه جنوبی تخت، صریحاً گواهی می‌دهد که در این مکان هیچ بنایی قبل از وی موجود نبوده است.

کارهای ساختمانی تخت‌جمشید به فرمان داریوش بزرگ در حدود 518 ق.م آغاز شد. اول از همه می‌بایست این تخت بسیار بزرگ را برای برآوردن کوشک شاهی آماده سازند: بخش بزرگی از یک دامنه نامنظم سنگی را مطابق نقشه معماران، تا ارتفاع معینی که مورد نظرشان بود، تراشیدند و کوتاه و صاف کردند و گودیها را با خاک و تخته‌سنگ‌های گران انباشتند، و قسمتی از نمای صفه را از صخره طبیعی تراشیدند و بخشی دیگر را با تخته‌سنگ‌های کثیرالاضلاع کوه پیکری که بدون ملاط بر هم گذاشتند برآوردند و برای آن‌که این سنگ‌های بزرگ بر هم استوار بمانند آن‌ها را با بست‌های دم چلچله‌ای آهنی به هم پیوستند و روی بست‌ها را با سرب پوشانیدند (این بست‌های فلزی را دزدان و سنگ‌ربایان کنده و برده‌اند؛ تنها تعداد کمی از آن‌ها را بر جای مانده‌اند). این تخته سنگ‌ها یا از سنگ آهکی خاکستری رنگی است که از کوه و تپه‌های اطراف صفه استخراج می‌شده و یا سنگ‌های آهکی سیاهی شبیه به مرمر است که از کانهای مجدآباد در 40 کیلومتری غرب تخت‌جمشید می‌آورده‌اند. خرده سنگ‌ها و سنگ‌های بی‌مصرف حاصل از تراش و تسطیح صخره را نیز به درون گودها ریختند. شاید در همین زمان بوده است که با آب انبار بزرگ چاه مانندی در سنگ صخره و در دامنه کوه‌ مهر (= کوه رحمت) به عمق 24 متر کندند.

پس از چند سال، صاف کردن صخره طبیعی و پر کردن گودی‌ها به پایان رسید و تخت هموار گشت. آن‌گاه شروع به برآوردن شالوده بناها کردند و در همان زمان دستگاه آب دَرکُنی تخت‌جمشید را ساختند بدین معنی که در دامنه آن قسمت از کوه رحمت که مشرف بر تخت است آبراهه‌هایی کندند و یا درست کردند، و سر این آبراهه‌ها را در یک خندق بزرگ و پهن، که در پشت دیوار شرقی تخت کنده بودند، گذاشتند تا آب باران کوهستان از راه آن خندق به جویبارهایی در جنوب و شمال صفه راه یابد و به دَر رَوَد. بدین‌گونه خطر ویرانی بناهای روی تخت‌ ناشی از سیلاب جاری از کوهستان از میان رفت، اما بعدها که این خندق پُر شد آب باران کوهستان قسمت اعظم برج و باروی شرقی را کند و به درون محوطه کاخ‌ها ریخت و آن‌ها را انباشت، تا این که در هفتاد سال گذشته؛ باستان‌شناسان این خاک‌ها را بیرون ریختند و چهره بناها را دوباره روشن ساختند. بر روی خود صفه، آبراهه‌های زیرزمینی کنده‌اند که از میان حیاط و کاخ‌ها می‌گذشت و آب باران سقف‌ها از راه ناودان‌هایی که مانند لوله بخاری و با آجر و ملاط قیر در درون دیوارهای ستبر خشتی تعبیه کرده بودند، وارد آبراهه‌های زیرزمینی می‌شد و از زیر دیوار جنوبی به دشت و خندقی در آن جا می‌رسید. هنوز قسمت‌هایی از این آبراه‌های زیرزمینی و ناودان‌های درون دیوارها را در گوشه‌و‌کنار تخت‌جمشید می‌توان یافت. هم اکنون نیز آب باران‌های شدید زمستانی از این آبراه‌ها به در می‌رود.

 این مقاله همراه با عکس است

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پارسه ( تخت جمشید ) Persepolis

نقاشی در قرن بیستم

اختصاصی از فی گوو نقاشی در قرن بیستم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

هانری ماتیس ( 1869 ـ 1954)
هانری ماتیس دو سال پس از تولد بونار به دنیا آمد و تا هفت سال پس از مرگ او زیست. این دو مرد نابغه نه تنها دقیقاً معاصر هم بودند، بلکه به عنوان نقاش وجوه مشترک بسیار نیز داشتند: هردو از بزرگترین رنگ پردازان قرن بیستم بودند، و هردو از دیگری چیزهایی آموختند.
با این همه ماتیس ، یکی از پیشتازان تجربه گر نقاشی قرن بیستم ، ظاهرا به نسل بعد و دنیایی دیگر تعلق دارد. او نیز همچون بونار، در ابتدا حقوق خواند ، اما در 1892وارد آکادمی ژولین شد و نزد ا. و.بوگرو ، عضو فرهنگستان ، به آموختن پرداخت.
سال بعد در مدرسه هنرهای زیبای پاریس نام نویسی کرد و این بخت خوش را داشت که در کلاس گوستاو مورو به تحصیل بپردازد. مورو گرچه خود یک نمادگرا بود، اما معلمی بود بسیار صمیمی که هنر آموزانش را تشویق می کرد تا با مطالعه مداوم در موزه ها و همچنین به کمک تجربه فردیشان به راهی که خود می خواهند بروند.
ماتیس در کلاس او با ژرژ روئو، آلبر مارکه ، هانری ـ شارل مانگن ، شارل کاموئن و شارل گه رن، که همگی شان بعدا در گروه فووها به هم پیوستند ، آشنا شد.
ماتیس از رنگ مایه های تیره و مضامین ادبی ای که در آغاز به دست آورده بود ، به آرامی شیوه خود را متحول ساخت. از 1896 رفته رفته به دگا ، تولوز لوترک ، امپرسیونیسم ، باسمه های ژاپنی و بعد رنوار و سزان روی آورد. در 1899 ، در کارگاه کاریه ، که با جنبش نمادگرایی پیوستگی داشت ، با آندره دورن آشنا شد. در همان سال به تجربه درباره پیکر نگاری و نقاشی طبیعت بیجان با رنگ آمیزی غیر توصیفی و برداشت مستقیم از طبیعت پرداخت.
کمی پس از آن نخستین کوششهایش در زمینه پیکره سازی به کار بست و چنان قابلیت هایی در این زمینه بروز داد که او را یکی از بزرگترین نقاش پیکره سازان قرن بیستم کرد.
در 1901 ، به توسط دورن با موریس دو و لامنک آشنایی یافت و به این ترتیب حلقه فوو تقریبا کامل شد. از میان نقاشیهایی که ماتیس به هنگام هنر آموزی نزد گوستاو مورو در موزه لوور به کپی کردنشان پرداخت ، تصویر طبیعت بیجانی بود اثریان داویدزدوهیم نقاش هلندی قرن هفدهم برداشت ماتیس کپی برداری آزادی بود به مراتب کوچکتر از اصل .
این کار را ، که ماتیس روایت کوبیسمی دیگری از آن را حدود 1916 کشید ، می توان تقریباً نمادی دانست از سمت گیری او طی دوران خلاقه اش به سوی حذف ریزه کاریها و ساده کردن خط و رنگ تا حد عناصر اصلی اشیاء. حتی زمانی که او به رنگ پردازی و ظرافت نگاری مفرط روی آورد، که گهگاه چنین می کرد، باز هم این ظرافت کاری مقدمه ای می شد برای روند دیگری از حذف غیر ضروری ها.
در سالون انجمن ملی هنرهای زیبا (که به سالون دو لا ناسیونال شهرت دارد ) در 1897 ، میز ناهار (دسر ) را به نمایش گذاشت ، کاری که به ظاهر خیلی سنتی می نماید ، اما یکی از پیچیده ترین و پر استحکام ترین آثار او تا آن زمان بود.
این نقاشی ، گرچه دارای رنگ مایه تیره است، ولی با درخشش مایه قرمزی که دارد نشان دهنده توجه او به امپرسیونیست ها ست ؛ و با میز ناگهان کژی یافته اش فضای تصویر را چنان شلوغ و تنگ می نماید که پیشگویی کننده حرکت بعدی او به نوعی ساده سازی معمارانه ایست که در واقع نیای روایت خاص خود او از کوبیسم به حساب می آید.
مدل مذکر ، در حدود سال 1900 ، مدل همانست که او برای پیکره برده به کار برده است ـ این روند ساده سازی و تنگ کردن فضا را چندین مرحله و تا جایی که حتی از لحاظ ژرف نمایی ایجاد اندکی اخلال می کند، پیشتر برد و به این ترتیب توانست حس فضای محدودیت یافته را ، به شیوه ای که یادآور تاثیر پذیری او از ون گوگ و سزان است ، القا کند. هرچند که این اثر تقریبا در رنگ مایه قهوه ای همگونی ، با تاکید بر ساخت معمارانه ، کشیده شده است، ولی ماتیس در همان زمان سرگرم نقاشی از مناظر طبیعی و کاوش در شیوه ترکیب رنگ تجزیه یافته امپرسیونیست ها و نقوش انتزاعی رنگین نوامپرسیونیست ها نیز بود.
او با کارملینا به گوشه کارگاه و ارائه تمام رخ تصویر به رسم سزان ، و با جلوه دادن پیکر سازانه مدل بر زمینه ای از طرح مستطیل شکل، بازگشت.
طی نخستین سالهای قرن بیستم ماتیس به پیکره سازی خود ، به ویژه روی پیکر برهنه ادامه داد . در همان اوان به مطالعات خود در زمینه برهنه نگاری نیز پرداخت. بین سالهای 1902 و 1905 آثارش را در گالری برت ویل ، و بعد در گالری آمبرواز ولارد. به سرعت داشت مهمترین فروشنده آثار نقاشان آوان گارد در پاریس می شد، به نمایش در آورد. هنگامی که سالون آزادمنش تر پاییزی در سال 1905 افتتاح شد ، ماتیس کارهایش را به همراه بونار و مارکه در آنجا به تماشا گداشت. در همین سالون پاییزی به سال 1905 و در اتاقی که به آثار ماتیس ، ولا منک ، دورن و روئو، در میان جمعی دیگر ، اختصاص یافته بود، عبارتی گفته شد که نام جاودانی گروه از آن برخاست. به روایت لطیفه ای، هنگامی که لویی واکسل منتقد چشمش به پیکره ای دوناتلو وار در میان نقاشی های شدیداً رنگ آمیزی شده افتاد فریاد بر آورد : "دوناتلو در میان جانوران وحشی ! " چه این عبارت در همین مجلس گفته شده باشد یا در 1906 در نمایشگاه نقاشان آزاد، به هر حال نام فووها ( جانوران وحشی ) از این عبارت برخاسته است.
کلمه "فووها " اشاره ویژه ای داشت به رنگ آمیزی دلبخواه و تابناکی که به مراتب غلیظ تر از رنگ آمیزی نوامپرسیونیست ها و رنگ آمیزی غیر توصیفی گوگن و ون گوگ بود، و اشاره ای بود به قلم زنی مستقیم و زمختی که ماتیس و دوستانش طی سال قبل در کولیور و سن تر و به در جنوب فرانسه داشتند تجربه می کردند.
فووها آخرین گامها را در راه آ زادی شیوه رنگ آمیزی، برداشتند، راهی که گوگن ، ون گوگ ، سورا، نبی ها و نوامپرسیونیست ها ، به شیوه های گوناگون ، در حال پیمودنش بودند.
فووها با استفاده از وسایل مشابه در پی مقاصد متفاوت بودند. آنها می خواستند رنگهای تند را مستقیما از داخل لوله رنگ پیاده کنند، به این معنا که در پی توصیف اشیا طبیعت ، یا ایجاد نوعی گوناگونی در برابر شبکهی چشم نباشند، و نه آنکه مضمونی رمانتیک یا عرفانی تاکید بگذارند، بلکه می خواستند ارزشهای تصویری تازه ای بسازند سوای همه اینها. به این ترتیب ، به یک معنا شیوه رنگ آمیزی گوگن و سورا را به کار می بردند، و آن را آزادانه با توازن خطی خودشان به هم می آمیختند تا به تاثیراتی شبیه آنچه سزان همیشه در پی اش بود دست یابند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  46  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


نقاشی در قرن بیستم

دامپ تراک ها

اختصاصی از فی گوو دامپ تراک ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


دامپ تراک ها ...کامیون هایی هستند که در معادن بکار گرفته می شوند.از انواع مختلفی بر خوردارند...با ظرفیت های گوناگون.
بطور کلی هر چه ظرفیت آنها بیشتر باشد برای کار در معدن بزرگ بهینه ترند.منبع تغذیه آنها نیروی دیزلی و الکتریکی است.در زیر بزرگترین تراک وهمچنین توضیحاتی کلی در مورد این تجهیزات می خوانید.

موتور های دیزل درسته که ۷۰ ٪ انرژی رو تلف میکنن ولی ذخیره انرژی (سوخت یا گازوئیل) بسیار راحت تر ارزون تر و کم جا تره
موتور های الکتریکی با اینکه که ۳۰٪ انرژی تلف میکنن تا به انرژی مکانیکی تبدیل بشن ولی باید اینو در نظر گرفت که خود انرژی الکتریکی نهایتا توسط یک ژنراتور که نیروش رو از سوخت تهیه کرده و خود اون ژنراتور هم ۳۰٪ اتلاف انرژی داشته تا تبدیل به انرژی الکتریکی بشه و در انتقال هم ۱۰ ٪ رو از دست میده.
علت استفاده از نیروی الکتریکی این هست که میشه با هر گشتاوری که رو محور موتور اعمال بشه باز هم اون رو راه اندازی کرد.
اگر ظرفیت دامپ تراک بالاتر از 300 تن باشد اولویت با موتورهای الکتریکی است و حتی در هر چرخ یک موتور الکتریکی. به طور خلاصه برای اینکه توی این فشار به سیستم های انتقال نیرو فشار زیادی میاد. برای اینکه طول عمر بیشتر و زمان بین تعمیرات زیادتر بشه چاره ای جزء استفاده از موتورهای الکتریکی در هر محور یا حتی در هر چرخ نیست.
در این جور موارد هم اگه بخواهند نیرو را با الکتریسته و ژنراتور وارد کنند باز هم کیربگس وجود داره چون یک دور موتور الکتریکی در بهترین حالت در دورهای بالاتر ۹۰۰ دوره .
فرض کنید یه موتور الکتریکی چطور میتونه مثلا ۱ دور در دقیقه بچرخه و یه وزنه ۳۰۰ تنی رو از یه شیب ۳۰ درجه بالا ببره پس هیچ موقع برای همچنین مواردی یه موتور اکتریکی رو به چرخ مستقیم وصل نمیکنن
در رابطه با لاستیک هم باید گفت که تمام این گونه متحرک ها که مخصوصا در جاده های نا هموار راه میروند همیشه تو خالی و باد هستند بخاطر اینکه بتواندبراحتی بر روی سنگ ها و ناهمواری ها حرکت کنه.
لاستیک تو پر فقط برای مواردی خاص میتونه روی چرخهای عقب نصب بشه (جا هایی که دلیل پنچری فوق العاده بالاست و سرعت خیلی خیلی کم
(تقریبا لاستیک تو پر هیچ کجا استفاده نمیشه )
لاستیک دامپ تراک ها هم معمولا بادی هستند ولی با یک لاستیک بسیار ضخیم.
برداشته شده از http://www.exploration.blogfa.com/
________________________________________




به طور کلی ماشین هایی که برای کار در معادن مجاز شمرده می شوند باید از هر لحاظ ایمن بوده و با توجه به محیط محدود معدن های زیر زمینی نسبت به ابعادی که دارند از کارایی بالایی برخوردار باشند ،که تمام این ویژگی ها در مورد این ماشین صادق است.
این مدل از بیل خاک انداز دارای 4 بخش عمده میباشد که عبارتند از:
• مجموعه ی موتور و اجزای وابسته به آن
• اتاقک اپراتور
• ترمز های ماشین
• سیستم اطفاء حریق
موتور: این بخش شامل قسمت های زیر می باشد :
1.موتور
2.سیستم اگزوز
3.منبع سوخت
4.منبع آب
1. موتور : دستگاه دارای یک موتور انژکتوری دیزل به نام 3306 Caterpillar شش سیلندر میباشد.
2. سیستم اگزوز: سیستم اگزوز این ماشین خود دارای 3 قسمت می باشد:
الف) لوله ای که به خروجی چند تایی گاز موتور وصل شده است.
ب)scrubber یا فیلتر.
پ) لوله ی خروجی گاز.
در مورد Scrubber لازم به توضیح است که
دو وظیفه ی مهم به عهده دارد،اول تمیز کردن گازهای
خروجی از موتور که به علت بسته بودن محیط کار
دستگاه از اهمیت بالایی برخــوردار اسـت و دوم سرد
کردن گازهای خروجــی که این عمـل با استفاده از آب
انجام می گیرد و میتوان آن را بخشی از سیستم اطفای حریق دانست . Scrubber خود دارای یک منبع آب میباشد که باید تا سطح مشخص شده ای از آب پر شود ولی برای تامین آب مورد استفاده ی آن از یک منبع آب در سمت چپ ماشین استفاده می شود این منبع باScrubber در ارتباط بوده و کمبود آب آن را جبران میکند.

 این مقاله همراه با عکس است

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دامپ تراک ها

آشنایی با زبان برنامه نویسی Visual Basic

اختصاصی از فی گوو آشنایی با زبان برنامه نویسی Visual Basic دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

Visual Basicیک زبان برنامه نویسی قوی و ابزاری است که ضمن سادگی وسهولت فراگیری دارای توانائیهای فوق العاده ای میباشدکه به برنامه نویسان امکان نوشتن هر سیستمی را خواهد داد.

این زبان یکی از سریعترین و سهل ترین ابزارهای موجود جهت ایجاد برنامه های کاربردی تحت این سیستم عامل  Windows از قبیل Microsoft Exel وMicrosoft Access نیز از همین زبان استفاده می نمایند .همچنین برنامه نویسی در محیط Web نیز برای کسانی که با این زبان آشنایی داشته باشند بسیار ساده می باشد زیرا دستورات این زبان جهت نوشتن برنامه های مذکور تحت عنوان VB Script که کاملاُمشابه دستورالعملهای VB است بکار گرفته است.

محیط و ابزارهای برنامه نویسی زبان Visual Basic

محیط کاری  وفضایی که توسط VB برای برنامه نویسان بوجود می آید محیط تو سعه ای مجتمع شده یا Integrated Development Enviroment نام دارد که هر یک جهت کاربرد در موارد گوناگونی نظیر طراحی ،کد کردن ،ترجمه برنامه و رفع اشکا ل احتمالی استفاده می شوند.

برای اجرای برنامه VB و بهره گیری از آن می توانید مراحل زیر را انجام دهید:

1- دکمه Start را در برنامه Windows انتخاب نمایید.

2- در منوی نمایش داده شده Program را انتخاب کنید.

3- در منوی جدید برنامه Windowe Basic را انتخاب کرده و با فعال شدن آن فایل اجرایی (Executable) مربوط به Visual Basic را انتخاب نمایید و سپس بر روی آن دوبار پیاپی کلید سمت چپ موس را فشار دهید. پس از مدت کوتاهی شما  برنامه رابط تشریح شده ذیل را ملاحظه می کنید.

 

ایجاد یک برنامه کاربردی

اولین قدم برای بوجود آوردن یک برنامه کاربردی توسط زبانVB ایجاد یک فرم  رابط جهت برقراری ارتباط بین کاربر و کامپیوتر می باشد که توسط آن کاربران نیازها و عملیات دلخواه خود را انثخاب و دستور اجرای آن را به کامپیوتر میدهند.

این فرم رابط که با اجرای برنامه نمایان می شود،اساسی ترین و اولین بخش از برنامه است که مربوط به قسمت  Visual Part سیستم می باشد .

فرمها (Format) و کنترلها (Controls) اساسی ترین بخش بوجود آورنده این ارتباط بوده و شما با استفاده از آنها قادر به ساختن برنامه کاربردی خود می باشید.

توسط فرمها در برنامه های کاربردی چگونگی نمایش صفحات رابط و ویژگیهای آنها بر روی کامپیوتر تعریف میگردد. این ویژگی شامل پاسخ گویی مناسب eventهای ایجاد شده توسط کاربران در هنگام ورود اطلاعات و یا انتخاب عملیات توسط آنها می باشد.

بدین ترتیب با استفاده از دستورالعملهای زبان VB می توان ویژگیهای فرمهای رابط را به صورت مناسب تنظیم نمود و کلیه نیازمندیهای مربوط به سیستم را برروی صفحات رابط در قالب فرمهای مناسب نمایش داد. یکی از مهم ترین ابزاری که در فرمها وجود دارد کنترلها (Controls) می باشند که دارای انواع مختلف بوده و هر یک دارای ویژگیهای مختص به خود می باشند. توسط کنترلها می توان پاسخ مناسب برای وقایع (events) خاصی را که بوجود می آیند فراهم نمود.

به عنوان مثال توسط آنها می توان شرایط لازم به منظور دریافت اطلاعات از کاربران ،نمایش اطلاعات و متنهای لازم برروی فرمها و یا امکان دسترسی و اجرای برنامه های دیگر را که باید برای پردازش اطلا عات فعال شوند را مهیا نمود . بنابراین هر یک از فرمها و کنترلها شامل یکسری ویژگی (Property) ،روش(Method) وکنترل وقایع(Events) میباشند.

با توجه به مطالب فوق می توان دریافت که مهم ترین عامل در ایجاد فرمها عبارتند از : Properties (خصایص)،Methods (روشها) و Events(وقایع).

طراحی فرم

به منظور ایجاد یک فرم ابتدا برنامه VB را در شاخه ای که قبلا آن را نصب کرده اید اجرا نمایید . با اجرای آن به طور اتوماتیک یک پروژه جدید برای تهیه برنامه کاربردی مورد نظر باز می شود (توجه داشته باشید که هر برنامه کاربردی تحت عنوان یک پروژه قرار دارد).

 این مقاله همراه عکس است

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  22  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


آشنایی با زبان برنامه نویسی Visual Basic

تسطیح لیزری(لولر لیزری/اسکریپر لیزری)

اختصاصی از فی گوو تسطیح لیزری(لولر لیزری/اسکریپر لیزری) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دستگاههای تسطیح لیزری به دلیل دقت و کارآئی مناسب و عدم نیاز دائم به کارشناسان خبره، سادگی، سرعت عمل بالا و کار در هر شرایطی، در سایر کشورهای جهان مورد توجه واستقبال زارعین قرار گرفته است . وارد کردن این تکنولوژی به کشور و استفاده از آن در مزارع کوچک و بزرگ و جلب اعتماد کشاورزان می تواند نقش موثری در توسعه مکانیزاسیون و افزایش بهره وری و نیز رسیدن به کشاورزی پایدار ایفا نماید . لذا فراهم کردن بستر مناسب برای دسترسی هر چه آسانتر زارعین به این دستگاهها امری بسیار ضروری می باشد که از اهداف شرکت آژینه به شمار می آید .

شرکت آژینه صنعت پارسه از سال  1382فعالیت خود رادر زمینه کشاورزی دقیق شروع و در اجرای طرح های تسطیح لیزری به صورت طرح های الگویی و تحققیقاتی در سطح منطقه با سازمان جهاد کشاورزی ، اداره توسعه مکانیزاسیون   و آب و خاک همکاری داشته است .

در زمینه سیستمهای لیزری شرکت آژینه صنعت پارسه   با شرکت Moba   ( موبا – آلمان )  همکاری  و هم اکنون نیز نماینده اسکریپرو لولرهای  لیزری متنوعی  از جمله  اسکریپرهای لیزری J.N.R (جی.ان.آر استرالیا )  و لولرهای لیزری Alpler (آلپلر- ترکیه) می باشد .

در این شرکت روی نمونه های متنوع لولر های لیزری از جمله : رینولدز ( آمریکا ) ، میسکین ( آمریکا ) ، داربیشر ( آمریکا ) ، انلی ( ترکیه ) ، آلپلر ( ترکیه ) و اسکریپر های J.N.R ( استرالیا ) و نیز سیستمهای لیزر ایگل ( آمریکا ) ، تاپکن ( ژاپن ) ، میکروفین ( دانمارک ) ، جئوفنل ( آلمان )  ، لیزر مارک ( آمریکا )آزمایش و تحقیقات لازم صورت پذیرفته است .

از دیگر فعالیت های شرکت آژینه تجهیز ماشین آلات و دستگاههای راه سازی به سیستمهای لیزری و سونیک می باشد.

این شرکت در حال حاضر به عنوان اولین تولید کننده ادوات لیزری ، خط تولید اسکریپر لیزری طرح جی.ان.آر استرالیا و لولر لیزری طرح میسکین آمریکا را راه اندازی و تولید این دستگاهها را آغاز کرده است .

 مزایای تسطیح لیزری به استناد نقطه نظرهای کشاورزان

 مهمترین و غیر قابل انکارترین مزیت این سیستم نسبت به سایر روشها، دقت دستگاه در تسطیح بر اساس شیبهای بسیار دقیق طولی و عرضی، به دلیل هوشمند بودن سیستم ترازیاب لیزری آن و عدم نیاز به حواس انسانی در کنترل تیغه خاکورز برای ایجاد سطحی صاف با شیب مورد نظر می باشد

 1 . کاهش مصرف آب ، کود  و  امکان توزیع یکنواخت آب در تمام سطوح مزرعه به طور یکسان

2 .  عدم نیاز به مرزهای عرضی و کم شدن تعداد مرزهای طولی در مزرعه

3 . کفایت یک نفر کارگر برای آبیاری تا سطحی بیش از 50 هکتار

4 . کاهش علفهای هرز و افزایش کیفیت و راندمان محصول به دلیل توزیع یکسان آب و مواد غذائی

5 .  افزایش راندمان کار و عمر مفید ماشین و دنباله بندهای کشاورزی و کاهش هزینه های تعمیر

6 .  سرعت عمل کمباین و کاهش تلفات ریزش محصول در زمان برداشت

7 .  کاهش مصرف سوخت

8 .  کاهش مصرف برق در آبیاری

9 . افزایش سطح  زیر کشت اراضی زراعی به دلیل حذف پشته های اضافی و کانال های  آبیاری،

10 .  عدم نیاز به نقشه بردار و نقشه برداری بوسیله دوربینهای مخصوص به روش مهندسی

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تسطیح لیزری(لولر لیزری/اسکریپر لیزری)