فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد جهانی شدن یا جهانی سازی؟

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد جهانی شدن یا جهانی سازی؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جهانی شدن یا جهانی سازی؟


تحقیق در مورد جهانی شدن یا جهانی سازی؟

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:18

 

 

چکیده
جهانی شدن پدیده نوظهوری نیست بلکه فرایندی است که همگام با افزایش آگاهی انسان نسبت به خود و محیط طبیعی و اجتماعی، از آغاز تاریخ وجود داشته است. از جنگ جهانی دوم به بعد با رشد تجارت جهانی، افزایش تحرک سرمایه در سطح بین المللی، مهاجرت نیروی کار و کــاهش موانع تجاری براساس قراردادهای بین المللی، شکل دیگر و سرعت بیشتر پیدا کرد. در سالهای اخیر هم با سرعت فزاینده دانش و فناوری و فروپاشی ابرقدرت شرق و پایان دوران جنگ سرد، شتاب بی سابقه ای گرفته است.

رشد تجارت جهانی در سالهای 1950 تا 1994 و فزونی چشمگیر آن بر رشد تولید جهانی، واحدهای تولیدی کشورها را به بخشی از شبکه جهانی تولید وتجارت تبدیل کرده است. در چنین اقتصادی نظام سرمایه داری برای تضمین فروش مازاد تولید خود به بازاری نیازمند است که پیـــوسته درحال گسترش باشد و درنهایت گستره ای به وسعت تمام گیتی پیدا کند. دراین جریان، کشورهای توسعه یافته از برتری فناوری و از نفوذ خود در سازمانهای مالی بین المللی و شرکتهای عظیم فراملیتی سودجسته و شیوه تولید، مناسبات تولیدی، چگونگی بهره برداری از امکانات و منابع در کشورهای جهان سوم را به سود خود سازمان دهی و جریان امور را به بستر منافع و مطامع خود هدایت می کنند. در این مقاله، بخشی از این ترفندها و بازیگریها موردبررسی قرار گرفته است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جهانی شدن یا جهانی سازی؟

تحقیق در مورد سرمایه گذاری در بورس

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد سرمایه گذاری در بورس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سرمایه گذاری در بورس


تحقیق در مورد سرمایه گذاری در بورس

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:

 

 

ضمن تایید اقدام شما برای این‌که پس‌اندازهای خود را از طریق بازار سرمایه به تولید مولد تبدیل کنید، به‌اطلاع جناب‌عالی/ سرکار می‌رساند که بازار سرمایه در کنار بازده‌های خوبی که در طی سال‌های نسبتاً طولانی داشته است، متضمن ریسک نیز می‌باشد.

بنابراین، توصیه‌های زیر را درنظر داشته باشید و پس از آن اقدام به سرمایه‌گذاری کنید.

  1. در صورتی‌که پس‌انداز شما زیر 30 میلیون ریال است، توصیه نمی‌شود که در بازار سرمایه سرمایه‌گذاری کنید. بهترین محل برای سرمایه‌گذاری این وجوه بازار پول یعنی بانک‌هاست. علت آن است که امکان نیاز فوری شما به این وجوه بسیار بالا خواهد بود، و بهتر است از چنین حداقلی برای پشتوانة زندگی خود استفاده کنید، و این پس‌اندازها را به‌شکلی نگاه دارید که نقدشوندگی بالا دارند، و بدون ریسک‌اند.
  2. درصورتی‌که با مبالغ در اختیار می‌توانید کاری را شروع کنید که دوست دارید، یعنی خود مستقیماً آن را به یک دارایی سرمایه‌ای ( به یک کار فیزیکی و عملی ) تبدیل کنید، به جای این‌که سهام بخرید، بهتر است همان کار را بکنید. البته، باید مطمئن شوید که در آن کار موفق می‌شوید. بنابراین، به‌هیچ وجه توصیه نمی‌شود که وسیلة کار خود را بفروشید و به خرید و فروش سهام بپردازید. مثلاً، توصیه نمی‌شود کامیون خود را که وسیلة کار شماست و یا کارگاه خیاطی، آموزشگاه حرفه‌ای، مطب و یا شرکت خود را بفروشید و با آن در بازار سرمایه حضور یابید. اول باید کار خود را بتوانید انجام دهید و بعد در بازار سرمایه، پس‌اندازهای خود را سرمایه‌گذاری کنید.

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سرمایه گذاری در بورس

مقاله سرمایه گذاری

اختصاصی از فی گوو مقاله سرمایه گذاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله سرمایه گذاری


مقاله سرمایه گذاری

دانلود مقاله سرمایه گذاری

 نوع فایل Word دانلود انواع تحقیق

تعداد صفحات : 80

مقدمه :

واحدهای تجاری به منظور تولید وفروش کالا خدمات ، در انواع مختلف دارائیها پولی (وجوه نقد، حسابها واسناد دریافتی)، دارائیهای مولد مشهود (ماشین آلات و تجهیزات زمین ) ودارائیهای نامشهود (حق اختراع، حق امتیاز، علائم تجاری وسرقفلی ) سرمایه گذاری می کنند. علاوه بر این، واحدهای تجاری ممکن است وجوهی را صرف خرید سهام واوراق بهادار سایر واحدهای تجاری نمایند که حسب مورد به سرمایه گذاریهای بلند مدت یا کوتاه مدت طبقه بندی شود. موضوع بحث این نشریه، سرمایه گذاری بلند مدت در سهام واوراق بهادار واحدای تجاری است . مبنای تفکیک و تمایز بین سرمایه گذاریهای کوتاه مدت وبلند مدت که هر دو به عنوان دارائی در تراز نامه طبقه بندی می شوند ، در واقع ماهیت وهدف سرمایه گذاری است . آن گروه ازسرمایه گذاریها که به سهولت قابل فروش است ومی توان آن را بدون این که خللی در روابط تجاری پدیدار شود یا لطمه ای به کار آئی عملیاتی واحد تجاری وارد آید به فروش رساند ، به عنوان دارئیهای جاری طبقه بندی می شود . سرمایه گذاریهائی که به منظور ایجاد ارتباط ومناسبات عملیاتی وتجاری با سایر واحدها انجام می گیرد به عنوان سرمایه گذاریهائی بلند مدت طبقه بندی می شود . علاوه بر این ، آن گروه از سرمایه گذاریها که قابلیت فروش سریع ندارد ، هر چند موجب ایجاد وبسط روابط عملیاتی وتجاری با سایر واحدهای تجاری نمی شود ، نیز می تواند به عنوان سرمایه گذاری بلند مدت معمولا در ترازنامه بعد از دارئیهای جاری اما قبل از اموال ، ماشین آلات ، وتجهیزات وتحت سر فصل جداگانه ای به همین نام (سرمایه گذاریهای بلند مدت) ارائه می شود .

اگر چه برای سرمایه گذاری در سهام واوراق قرضه دلایل بسیاری وجود دارد اما انگیزه اصلی ، افزایش درآمد خود را (1) مستقیما از طریق دریافت سود سهام یا سود تضمین شده سرمایه گذاری یا از طریق افزایش قیمت بازار سهام واوراق قرضه یا (2) به طور غیر مستقیم از طریق ایجاد وتحکیم روابط مناسب عملیاتی با سایر واحدهای تجاری به منظور بهبود نتایج عملیات خود ، افزایش دهد . معمولا سرمایه گذاریهای بلند مدت به منظور دستیابی به هدف دوم ، یعنی بهبود نتایج عملیات از طریق برقراری روابط مناسب تجاری وعملیاتی با واحد های تجاری دیگر صورت می گیرد . زیرا ، واحد سرمایه گذار از طریق اعمال نفوذ وکنترل بر خط مشی های مالی وعملیاتی واحدهای سرمایه پذیری که تامین کننده عمده مواد اولیه مورد نیاز واحد سرمایه گذار می باشد ، خریداران محصولات واحد سرمایه گذار یا سایر واحدهای تجاری که با واحد سرمایه گذار ارتباط و مناسبات تجاری دارند ، می تواند نتایج عملیات خود را به طور مستمر بهبود بخشد.

هدفهای سرمایه گذاریهای بلند مدت :

همان گونه که اشاره شد واحدهای تجاری ممکن است به دلایل مختلف اقدام به سرمایه گذاری در سهام و اوراق قرضه سایر واحد های تجاری نمایند . برای مثال،این گونه سرمایه گذاریها ممکن است به منظور برقراری مناسبات وایجاد روابط نزدیک با تولید کنندگان عمده مواد وکالاهای مورد نیاز یا فروشندگان محصولات واحد سرمایه گذار صورت گیرد . حقوق ناشی از مالکیت سهام عادی واحد های تجاری دیگر موجب می شود که واحد سرمایه گذار در نحوه مدیریت و تصمیم گیریهای واحد سرمایه پذیر اعمال نفوذ کند . بنابراین ، بسیاری از واحد های تجاری از سرمایه گذاری در سهام عادی به عنوان وسلیه ای برای کنترل فعالیت های واحد های دیگر وهمچنین تحصیل مالکیت واحدهای که نقدینگی مناسبی دارند ، استفاده می کنند .

قسمت ا لف : سرمایه گذاری در سها م عا دی :

ثبت سرمایه گذاریهای بلند مدت در تاریخ خرید طبق اصل بهای تمام شده ، سرمایه گذاریهای بلند مدت در تاریخ خرید باید به بهای تمام شده ثبت شود . بهای تمام شده سرمایه گذاری شامل خرید ، حق الزحمه کارگزار ، مالیات انتقال وسایر مخارجی است که برای تحصیل سرمایه گذاری مزبور می شود . اگر در ازای ازرش سرمایه گذاری تحصیل شده دارائیهای غیر از وجه نقد واگذار شود وارزش متعارف دارائیهای مزبور نیز مشخص نباشد ، در این صورت ارزش جاری بازار (قیمت بورس) سهام مورد سرمایه گذاری را می توان مبنای بهای تمام شده سرمایه گذاری وارزش دارائی غیر نقدی واگذار شده در مبادله ، قرار دارد . در این گونه موارد چنانچه ارزش جاری بازار سهام مورد سرمایه گذاری وارزش متعارف دارائی غیر نقدی واگذار شده در مبادله ، مشخص نباشد باید از نظر کارشناسان وارزیابان مستقل برای تعیین بهای تمام شده استفاده کرد .

چنانچه دو یا چند گروه مختلف سهام به طور یکجا خریداری شود ، کل مبلغ پرداختی باید بین گروههای مختلف سهام سرشکن گردد . اگر سهام خریداری شده در بورس اوراق بهادار مورد معامله باشد از قیمتهای بازار (بورس) آنها می توان به عنوان مبنا برای سرشکن کردن بهای تمام شده استفاده کرد . این روش تخصیص بهای تمام شده اصطلاحا روش ارزش نیبس بازار نامیده می شود .

سرمایه گذاری غالبا در بین فواصل زمانی پرداخت سود صورت می گیرد .

در مورد اوراق قرضه ، طبق اصول پذیرفته شده حسابداری ، بهره (سود تضمین شده)تحقق یافته به عنوان بخشی از بهای خرید محسوب مگردد زیر پرداخت آن تعهد شده است . در مورد سهام ، سود سهام بخشی از بهای خرید تلقی نمی شود زیرا فرایند کسب سود تا زمانی که توزیع سود سهام اعلام نگردد تکمیل نشده است. حال نحوه ثبت سرمایه کذاریهای بلند مدت در سهام با استفاده از مثال زیر بیان کنیم . مثال : شرکت خراسان در تاریخ 1/10/1*13 تعداد 500 سهم 500 ریالی شرکت تهران را به مبلغ 000/000/1 ریال خریداری می کند . سود سهام معمولا دراول مهر ماه هر سال پرداخت می گردد . آخرین سود سهام پرداختی برای سهم 50 ریالی بوده است . ثبت سرمایه گذاری به شرح زیر خواهد بود:

سرمایه گذاریهای بلند مدت - سرمایه گذاری در سهام شرکت تهران 000/000/1

بانک 000/000/1

در صورتی که روش یکنواختی بر مبنای شناسایی ویژه بهای تمام شده هر گروه از سرمایه گذاریها بطور مشخص بکار گرفته شود ،حسابداری سرمایه گذاریهای بلند مدت آسان می گردد . هر یک از سرمایه گذاریها باید بطور جداگانه ثبت شود.

ثبت مزبور باید بیانگر (تعداد) ، تاریخ وبهای تمام شده یک واحد سرمایه گذاری باشد. جزئیات مزبور هنگامی که بخشی از سرمایه گذاری در آینده به فروش می رسد حائز اهمیت است زیرا بهای تمام شده سرمایه گذاریهای فروش رفته باید بر مبنای سیستماتیک تعیین گردد در غیر این صورت ممکن است در محاسبه سود (زیان) اشتباه یا دستکاریهای رخ دهد .

معمولا شناسایی دقیق سرمایه گذاری ( سهام ) فروش رفته مشکل نیست . اما در مواردی که به دلیل تعدد ویا حجم معاملات انجام یافته نسبت به سرمایه گذاریها ، شناسائی ویژه سرمایه گذاری ( سهام ) فروش رفته مشکل باشد ارجح است که از مبنای اولین صادره از اولین وارده استفاده شود استفاده شود . ازنظر صورتهای مالی ، استفاده از روشهای شناسائی ویژه ، اولین صادره از اولین وارده یا میانگین ( به استثنای اولین صادره از آخرین وارده ) برای تعین بهای تمام شده سرمایه گذاریهای فروش رفته شده می باشد .

تاثیر میزان سرمایه گذاری :

نحوه حسابداری سرمایه گذاری بلند مدت غالبا به میزان سرمایه گذار در سهام عادی واحد سرمایه پذیر بستگی دارد . سرمایه گذاری بلند مدت یک واحد تجاری در سهام عادی واحد تجاری دیگر را می توان بر حسب درصدی از سهام واحد سرمایه پذیر به شرح زیر طبقه بندی کرد :

1- سرمایه گذاری بیش از50 درصد سهام

2- سرمایه گذاری بین 20 درصد تا 50 درصد سهام

3- سرمایه گذاری کمتر از 20 درصد سهام

در مواردی که یک واحد تجاری بیش از 50 درصد سهام عادی واحد تجاری دیگر را در مالکیت خود دارد ، سرمایه گذار اصطلا حا واحد اصلی وسرمایه گذار ، واحد فرعی نامیده می شود . سرمایه گذاری در سهام عادی فرعی ، در صورتهای مالی واحد اصلی به عنوان سرمایه گذاری بلند مدت گزارش می شود . در این گونه فرض بر این است که واحد اصلی بر واحد فرعی کنترل دارد ، از این رو واحد اصلی ملزم به تهیه صورتهای مالی تلفیقی می شود . صورتهای مالی تلفیقی با صورتهای مالی جداگانه هر یک از واحد های اصلی وفرعی تفاوت دارد . در تهیه صورتهای مالی تلفیقی شخصیتهای حقوقی مستقل واحد اصلی و واحد یا واحدهای فرعی نادیده گرفته می شود وهمگی از لحاظ مقاصد گزارشگری مالی به عنوان یک شخصیت اقتصادی یگانه در نظر گرفته می شوند . در برخی موارد هرچند واحد سرمایه گذار ممکن است کمتر از50 درصد سهام عادی واحد سرمایه پذیر را در مالکیت خود داشته باشد اما شواهد موجود ممکن است حاکی از این باشد که واحد سرمایه گذار خط مشی های مالی وعملیاتی واحد سرمایه پذیر را تحت کنترل دارد . در چنین مواردی نیز واحد سرمایه گذار ( واحد اصلی ) باید صورتهای مالی تلفیقی تهیه کند . به حر حال ، معیار اهمیت در مورد وجود کنترل ودر نتیجه تهیه صورتهای مالی وتلفیقی ، مالکیت در بیش از 50 سهام عادی دارای حق رای واحد سرمایه پذیر است.

اگر چه واحد سرمایه گذار با اختیار داشتن کمتراز 50 درصد سهام عادی واحد سرمایه پذیر ممکن است نتواند بر خط مشی های مالی و عملیاتی واحد سرمایه پذیر کنترل داشته باشد اما با دارا بودن کمتر از 50 درصد وبیشتر از 20 درصد سهام ، امکان اعمال نفوذ قابل ملاحظه بر خط مشی های مالی وعملیاتی واحد سرمایه پذیر را خواهد داشت . طبق استانداردهای حسابداری ، در صورتی که درصد سرمایه کذاری درسهام عادی دارای حق رای واحد سرمایه پذیر بین 20 تا 50 درصد باشد عموما واحد سرمایه گذاری می بایست از روش ارزش ویژه استفاده کند . اگر درصد سرمایه گذاری کمتر از 20 درصد باشد ، احتمالا واحد سرمایه گذار بر خط مشی های مالی وعملیاتی واحد سرمایه پذیر نفوذ قابل نخواهد داشت ودر نتیجه برای حسابداری سرمایه گذاری در سهام باید از ( 1) روش بهای تمام شده یا ( 2 ) قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار استفاده شود ...


دانلود با لینک مستقیم


مقاله سرمایه گذاری

مقاله نقش دولت در توسعه اقتصادی

اختصاصی از فی گوو مقاله نقش دولت در توسعه اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نقش دولت در توسعه اقتصادی


مقاله نقش دولت در توسعه اقتصادی

دانلود مقاله نقش دولت در توسعه اقتصادی

 نوع فایل Word دانلود انواع تحقیق

تعداد صفحات : 24

پیشگفتار

در این مقاله، پرسشی که به آن خواهم پرداخت، این است که آیا دولت در توسعه/توسعه نایافتگی جامعه نقش دارد یا نه ؟ و اگر پاسخ به این پرسش مثبت باشد، بعد می توان در باره دولت ایران و یا هر دولت دیگری قضاوت کرد. این پرسش مسئله را کمی غامض می کند. یعنی می رسیم به این پرسش مقدم تر، که اصولا توسعه چیست که دولت در آن نقش داشته یا نداشته باشد. من فکرمی کنم توسعه مفهوم بسیار گسترده ای است که همة ابعاد زندگی اجتماعی را در بر می گیرد. از همین رو نیز هست که اگر ما توسعه را به تغییر در متغییر های اقتصادی تخیفیف بدهیم احتمالا در همان دامی می افتیم که خیلی ها این روزها افتاده اند. یعنی برای حل این مشکل کارهائی می کنیم که به احتمال زیاد کار را از آنچه که هست خرابتر می کند. توسعه از نظر من هم بُعد اجتماعی دارد و هم بُعد فرهنگی و هم سیاسی و البته که بُعد اقتصادی هم دارد. با توجه به این ابعاد، برای من تصور توسعه بدون اینکه دولت در آن نقش قابل توجهی ایفا کند اصلا ممکن نیست . برای نمونه بگویم، اگر مملکتی داشته باشید که درآن در صد قابل توجهی از مردم در فقر و فاقه زندگی کنند، یا بی سواد باشند، سخن گفتن از توسعه اگر خود فریبی نباشد حتما مردم فریبی است...

به همین نحو اگر شما جامعه ای داشته باشید که در آن مردم احساس امنیت نکنند، حال این امنیت می تواند امنیت اقتصادی باشد یا سیاسی و یا اجتماعی، صحبت کردن از توسعه در این چنین جامعه ای بی تعارف به یک لطیفه لوس و بی مزه بیشتر می ماندتا یک بحث جدی برای رهیافت بیماری ها و مصائب اقتصادی. آموزش، بهداشت، زیر ساخت های اقتصادی مثل راه و راه آهن و امثالهم همه برای توسعه لازم و ضروری اند. می دانم که این روزها مُد شده است که همه کارها را به دست بازار و بخش خصوصی بسپاریم من حرفی ندارم . ولی اگر شما یک نمونه تاریخی به دست بدهید که این کارها را بخش خصوصی کرده باشد. من همة حرفهایم را پس می گیرم. تا آنجا که من می دانم متاسفانه نمونه ای وجود ندارد.
وقتی این زیر ساخت ها نبود یا ناکافی بود بدون تردید باقی بحث ها راجع به کارآئی و بهینه سازی و امثالهم مورد پیدا نمی کند و از صفحات درس نامه ها فراتر نمی رود. تردیدی نیست که بعضی ها به آب و نان فراوانی می رسند ولی مشکل اقتصادی جامعه حل نمی شود . از ایران مثال نمی زنم که برایم دست و پا گیر شود. ولی نمونه انگلیس را در نظر بگیرید . وقتی خانم تاچر بر سر کار آمد و برای حل مشکلات اقتصادی کوشید نقش دولت را کاهش بدهد نتیجه آن اقتصادی شده است که از گذشته به مراتب شکنند ه تر است. بیکاری حدودا سه برابر آن مقداریست که در زمان انتخاب ایشان بود. در بسیاری از شهرها بی خانمانی و خیابان نشینی هست . یعنی تعداد بی شماری در گوشة خیابانها زندگی می کنند. آموزش و بهداشت مملکت اصلا آن چیز ی نیست که در گذشته بود....


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نقش دولت در توسعه اقتصادی

دانلود مقاله کامل درباره اقتصاد در خانواده

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله کامل درباره اقتصاد در خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره اقتصاد در خانواده


دانلود مقاله کامل درباره اقتصاد در خانواده

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :47

 

بخشی از متن مقاله

اقتصاد در خانواده

هر فردى عضو یک جامعه بزرگى به نام ملت یا امت است و سرنوشت او در بسیارى از امور، تابع سرنوشت آن جامعه بزرگ است و میان او و سایر افراد، نوعى اشتراک، حاکم است.

همچنین، هر فردى عضو یک جامعه کوچکى به نام خانواده است از آن جا که در این جامعه کوچک، کثرت به وحدت تبدیل مى شود، اشتراک در منافع، با شدت و قدرتى بیشتر از آنچه در ملت یا امت حاکم است، به چشم مى خورد.

هیچ کس نمى تواند منکر شود که زندگى اجتماعى مستلزم اشتراک است، تنها چیزى که مورد بحث و اختلاف است، این است که: آیا دایره این اشتراک، به قدرى گسترش دارد که باید مالکیت هاى خصوصى را بر طبق مذاق سوسیالیست ها در اموال تولیدى و بر طبق مذاق کمونیست ها، هم در اموال تولیدى و هم مصرفى از بین ببریم، یا این که تا این حد گسترش ندارد و مالکیت هر کسى را باید بر طبق ضوابطى نسبت به اشیایى محترم بشماریم!.

از این قسمت که بگذریم، مى بینیم زندگى اجتماعى سراسر اشتراک است. مدرسه ها، دانشگاه ها، مساجد، بیمارستان ها، معادن، منابع طبیعى، بانک ها، ادارات، جاده ها، کارخانه ها، امکانات رفاهى، رادیوها، تلویزیون ها، مجالس مقننه، دولت ها، فرهنگ ومیراث هاى تاریخى و... همه مشترک است. اگر به کشورهاى سوسیالیستى یا سرمایه دارى بروى، تفاوتى در این امور، میان آنها نمى بینى.

تنها چیزى که مورد اختلاف است، جنبه اقتصادى و مسأله کار و سرمایه و تولید و توزیع و ابزار تولید و ارزش اضافى و امورى از این قبیل است که دیدگاه هاى سوسیالیستى، کمونیستى، کاپیتالیستى و اسلامى، درباره آنها مختلف است و ما آنها را در کتاب اقتصاد در مکتب توحید شرح داده ایم.

در جامعه کوچک خانواده، از نظر سرمایه دارى مى توان جایى براى این بحث باز کرد که: حد و مرز اشتراک در خانواده تا کجاست آیا خانواده، همچون یک شخصیت حقوقى است و هر چه هست به همین شخصیت حقوقى تعلق دارد یا این که هر کس هر چه دارد، متعلق به خودش است.

بدیهى است که آنچه باید در این سلسله بحث ها دنبال کنیم، نه نظر گاه سوسیالیسم و کمونیسم است و نه نظرگاه سرمایه دارى، بلکه مى خواهیم ببینیم اسلام، مسأله اقتصاد را در خانواده چگونه حل کرده است آیا در این کانونِ وحدت و صفا و صمیمیت و اشتراک در سرنوشت و جذب و انجذاب، مالکیت هاى فردى به طور کلى از بین مى رود، یا این که یکى از اعضا، در جنبه هاى اقتصادى، محور خانواده مى شود و همه اختیارات در تصرف و نقل و انتقال و داد و ستد به دست اوست، یا این که وضع دیگرى است.

این مسأله کاملاً روشن است: نوزادى که تازه به دنیا مى آید تا چند سالى نیاز به مراقبت و تربیت و امکانات مادى و معنوى دارد تا به مرحله اى برسد که بتواند روى پاى خود بایستد و نیازى به کسى نداشته باشد.

در این مدت، تنها پناهگاه او خانواده است و مسلم است که در این پناهگاه، مسؤولیت ها متوجه پدر و مادر است. مادر از لحاظ طبیعى و عاطفى، مسؤولیت ها را مى پذیرد و چند ماهى طفل را در رحم خویش مى پروراند و بعد از فراغ، او را در دامان پر مهر و با شیره جان خویش رشد مى دهد و پس از پایان دوره شیرخوارگى نیز همچنان پیوند عاطفى مادر و فرزند مستحکم مى ماند و به همین جهت، براى مادر نسبت به حضانت و شیردادن و پرستارى فرزند، دستورى به عنوان یک تکلیف واجب در منابع اسلامى وجود ندارد. کسى که خودش عاشقانه طفل را در آغوش مى گیرد و براى خواب کردن او آهنگ جان نواز (لاى لاى) که از هر آهنگ و دارویى، مسکن تر و آرام بخش تر است، زمزمه مى کند و حاضر است فقط به خاطر ارضاى میل مادرى، از شب تا صبح در کنار بستر طفل بیدار بماند، چه نیازى به فرمان و دستور دارد! تکلیف با عقل در ارتباط است نه با عاطفه و نه با طبیعت. اگر این پیوند عاطفى میان مادر و فرزند وجود نداشت، با تکلیف و دستور هم نمى شد مادرى را این همه به خاطر کودکى مقید و محدود کرد! به همین جهت، قرآن مسأله شیردادن مادر به کودک را با زبان دیگرى غیراز زبان امر و نهى، بیان مى کند تا ارزش مقام مادرى را بالا ببرد و مشخص کند که اقتضاى طبیعت مادرى چیست و با مادران چگونه باید سخن گفت! به آیه قرآنى زیر توجه کنیم:.

وَالوالِداتُ یُرْضِعْنَ أوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ؛(1).

مادران، دو سال تمام فرزندان خود را شیر مى دهند.

یعنى، اقتضاى طبیعت مادرى این است و نیازى به دستور نیست. بامادر باید با زبان وحى و الهام سخن گفت و او را یارى کرد که در پیچ و خم هاى زندگى و فراز و نشیب حوادث در نماند و در راه مادرى، پیامبرانه معجزه گر باشد.

مادرموسى که به عنوان یک الگوى تمام عیار مادرى در تاریخ شناخته شده است. کارش به مرحله اى مى رسد که به وسیله وحى، در رابطه مستقیم با خداوند قرار مى گیرد و به او گفته مى شود که:.

تا آن گاه که از مأموران فرعونى بیم و هراسى پیدا نکرده است، موسى را شیر دهد و همین که دچار بیم و هراس شد، طفل را به دریا بیندازد و ترس و اندوه را از خود دور سازد و مطمئن باشد که خداوند، طفل را به او باز مى گرداند و پرچم رسالت را به دستش مى سپارد.(2).

آرى، وظیفه مقدس مادرى در حدى است که: اولاً مادران با عشق و فداکارى و ایثار، به استقبال آن مى روند و براى اجراى آن نیازى به امر و دستورندارند و ثانیاً خدا نیز پشتیبان و یاور مادران است و در جامعه نیز باید همه گونه خدمات و امکانات و برنامه هاى ارشادى و کمکى براى آنها فراهم باشد تا هر چه بهتر بتوانند فرزندانى لایق و صالح تحویل جامعه دهند.

در محیط خانواده نیز وظیفه مرد است که از لحاظ اقتصادى، امکانات زندگى زن را فراهم کند و در مسیر مقدس همسرى و مادرى، او را یارى دهد و حتى توسعه بر خانواده، درنظام خانوادگى اسلام از چیزهایى است که توصیه و سفارش شده است. قرآن مجید در این زمینه مى فرماید:وَعَلَى المَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالمَعْرُوفِ؛(3).

بر پدر است که روزى و لباس مادران را به آنچه نیکوست تأمین کند.

پیشوایان دینى ما مى فرمایند:.

سزاوار است که مرد بر خانواده خود از لحاظ اقتصادى گشایش دهد تا آرزوى مرگش را نکنند.(4).

ملاحظه مى کنید که قرآن هنگام طرحِ مسأله تأمینِ نیازِ اقتصادىِ همسر، به آن جنبه (معروف) مى دهد و چنان که آشنایان با فرهنگ قرآن مى دانند (معروف) در برابر (منکر) است و از لحاظ لغت، معروف به معناى شناخته و منکر به معناى ناشناخته است و اولى در مورد نیکى ها و دومى در مورد بدى ها به کار مى رود و در حقیقت، مى خواهد بگوید: این که مرد موظف مى شود که نیاز اقتصادى همسر را تأمین کند، نباید این گونه تلقى شود که به عنوان یک امر تحمیلى و سربارى است، بلکه همان گونه که عمل مادر، عملى است مقدس و از دل برخاسته، کار پدر نیز باید پاداش یک امر مقدس و برخاسته از اعماق دل و به عنوان تعاون و همکارى باشد.

روشن تر بگویم: ممکن است تأمین نیازاقتصادى یک انسان جنبه (منکر) داشته باشد و از روى ادب و احترام و تکریم صورت نگیرد، بلکه براى پاره اى از انگیزه هاى غیر عاطفى و غیرانسانى و غیراسلامى صورت گیرد؛ مثل این که انسان کمک ها و خدمات خود را با منت و اذیت همراه سازد.(5).

چنین کارى از نظر اسلام (معروف) نیست، بلکه منکر است. هرگز سزاوار نیست که شخص در برابرهمسر این گونه عمل کند، بلکه به عنوان یک شریک زندگى و یار و همدم و پاسخگویى به یک نیاز طبیعى و انسانى باید با مسأله تأمین نیازهاى اقتصادى او برخورد کند که رمز سعادت و کمال، همین است.

در زندگى خانوادگى، فقط مقررات خشک، حاکم نیست. اشتراک و همفکرى و همدردى و فداکارى و ایثار حاکم است. اگر تنها حاکمیت مقررات خشک بود، جا داشت که مرد نیز آنچه را به عنوان (نفقه) به همسر و فرزندان مى دهد، به خاطر اسقاط تکلیف باشد و جنبه هاى عاطفى و اخلاقى را مورد نظر قرار ندهد.

مى بینیم که در محیط خانواده، زن بسیارى از مسؤولیت ها را مى پذیرد و ایثارگرانه، آنها را انجام مى دهد و در برابر آن، انتظار پاداش مادى ندارد، ولى به طور حتم، انتظار پاداش معنوى دارد و طالب این است که مرد - و حتى جامعه - پاسخ ایثارش را به ایثار و اجر و پاداش فداکارى هاى عاشقانه اش را با فداکارى هاى عاشقانه بدهند.

هیچ قانونى در اسلام نداریم که به مادر دستور داده باشد که: وقتى از حمل فارغ شد، شیردادن و بزرگ کردن طفل را بر عهده گیرد.

هیچ فرمانى از سوى قانونگزار اسلام صادر نشده است که: زنان را به وظایف خانه دارى و خیاطى و آشپزى و خرید لوازم خانه، موظف کرده باشد؛ اما تأمین لباس و مسکن و آذوقه آنها بر مردان واجب شده و در برابر آن، وظایف واجبى نیز براى آنها مقرر گردیده است که تمکین شوهران در روابط همسرى و ترک مسافرت هاى غیرواجب و چیزهایى از این قبیل است.

مى گویند: پیامبر گرامى اسلام، کارها را میان دخترش فاطمه و دامادش على(ع) به پیشنهاد خودشان بدین گونه تقسیم کرد:.

بر فاطمه است که کارهاى داخل خانه را و بر على است که کارهاى بیرون خانه را انجام دهد(6).

اکنون این رویه، در خانواده هاى مسلمان، سنت پسندیده اى شده است. زنان مسؤولیت هاى داخل خانه را بر عهده مى گیرند و شوهران مسؤولیت هاى بیرون خانه را. در عین حال، زنان بسیارى هستند که درکارهاى بیرون خانه نیز شوهر را کمک مى کنند و مردان بسیارى که درکارهاى داخل خانه، مددکار زنان هستند.

متأسفانه، بسیارند مردانى که تصور مى کنند این سنت پسندیده، یک تکلیف واجب است و به همین جهت، اگر قصور یا تقصیرى مشاهده کنند، به مؤاخذه و مجازات، متوسل مى شوند. قطعاً زنان بسیارى نیز وجود دارند که گرفتار چنین برداشتى هستند.

باید اینها را آگاه کرد که: مسأله ایثار و همکارى و همدردى مسأله اى است و مسأله تکلیف و وظیفه قانونى مسأله اى دیگر.

اسلام در رابطه با پیمان زناشویى، حداقلِ تکلیف را براى زنان مشخص کرده است و در برابر آن، مردان را موظف به تأمین لباس و خوراک و مسکن مورد نیاز آنها ساخته است.

اما اسلام خواسته است که زن و مرد در چارچوب ازدواج و تشکیل خانواده، کاملاً جذب یکدیگر شوند و در حالت جذب وانجذاب، خود همه مسائل خانواده را حل کنند.

مسأله اقتصاد درمحیط خانواده نیز باید از همین دیدگاه حل شود. از این دیدگاه است که زن در غیبت مرد، به عنوان یک ناظر امین، سرمایه اقتصادى خانواده را پاسدارى مى کند و حتى با بخل و تنگ نظرى، به مصرف آن اقدام مى کند و حاضر نیست که سخى و دست و دل باز معرفى شود.

او در مصرف سرمایه اقتصادى خانواده سخت گیر و در برخورد با مردان بیگانه، متکبر است و در آنچه مربوط به آبرو و حیثیّت او مى شود، محتاط و ترسوست.

با وجود چنین همسرى، مرد با اطمینان خاطر به دنبال فعالیت اقتصادى مى رود و موفق مى شود که بیشتر از حد نیاز خانواده کار کند و درآمد داشته باشد و درآمد اضافى را پس انداز نماید.

اگر زنان بخواهند به همان وظایف واجب خود اکتفا کنند، مردها نیز هرگز آن گونه موفقیت ها در فعالیت هاى خویش نخواهند داشت. این جاست که انسان در مى یابد که زن ها در زندگى و جنبه هاى اقتصادى و پیشرفت هاى اجتماعى، شریک همسران خود هستند و بسیار ظالمانه است اگر مرد تصور کند که هرچه در این زندگى مشترک فراهم شده مخصوص خود اوست و اگر روزى این پیوند مشترک به وسیله طلاق یا وسیله دیگرى گسسته شد، زن را باید با همان لباسى که بر تن دارد، از خانه بیرون کرد.

همین مسأله در مورد فرزندان نیز مطرح است. فرزند - اعم از دختر و پسر - در محیط خانه، یار و مددکار پدر و مادر است و تا آن جا که برایش ممکن است خدمت مى کند. خدماتى که دخترها در خانه، در همکارى با مادر انجام مى دهند و خدماتى که پسرها - غالباً - در همکارى با پدر انجام مى دهند، قابل توجه است.

از آن جا که اسلام، اساس را بر این قرار داده است که زندگى خانوادگى تنها با مرگ زن یا شوهر متلاشى شود، براى تقسیم ذخایر مالى خانواده پس از مرگ سهم هر کسى را مشخص کرده است تا هیچ کس، از پاداشِ زحمات خود محروم نماند.

در زندگى خانوادگى، زن و شوهر از یکدیگر ارث مى برند. اگر از شوهر فرزندى نمانده باشد، سهم الارث زن یک چهارم و اگر فرزند مانده باشد یک هشتم است و اگر از زن فرزندى نمانده باشد، سهم الارث شوهر، نصف و اگر فرزندى مانده باشد، یک چهارم است.

چنین قانونى نشانگر این است که: زندگى مشترک، در وضع اقتصادى زن و شوهر مؤثر است و هر کدام در مال دیگرى شریک است و قطعاً اگر پیوند زناشویى و آن هماهنگى ها و همفکرى ها و تعاون ها نبود، وضع اقتصادى زن و مرد به گونه دیگرى بود.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اقتصاد در خانواده