فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد بحران اشتغال در افغانستان

اختصاصی از فی گوو تحقیق و بررسی در مورد بحران اشتغال در افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق و بررسی در مورد بحران اشتغال در افغانستان


تحقیق و بررسی در مورد بحران اشتغال در افغانستان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه

 66

برخی از فهرست مطالب

 

 

موضع جامعة جهانی در قبال افغانستان فاجعة افغانستان به روایت آمار

 

افغانستان کشور بی تصویر تصویر تاریخی این کشور بی تصویر

در افغانستان اقوام بزرگ عبارتند از

فرهنگ افغانستان در مقابل مدرنیسم واکسینه شده است

چرا سی در صد جامعة افغان  از افغانستان مهاجرت کرده است

اوضاع جغرافیایی افغانستان و پیامدهای اقتصادی آن

بازار خماری جهانی و نسبت آن با تولید مواد مخدر افغانستان

 

مسألة مهاجرت و پیامدهای آن

طالبان کیستند

چنانچه این مقاله را به طور کامل بخوانید حدود یک ساعت از وقت شما را خواهد گرفت. در همین یک ساعت، حداقل 12 نفر دیگر در افغانستان از جنگ و گرسنگی می میرند و 60 نفر دیگر از افغانستان آواره کشور های دیگر می شوند. این مقاله در توضیح علت این مرگ و آوارگی است. اگر این موضوع تلخ خیلی به زندگی شیرین شما مربوط نیست، از خواندن آن منصرف شوید.    جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم کرة زمین

در سال 2000 در جشنوارة پوسان در کشور کره جنوبی حضور داشتم و در پاسخ این سؤال که فیلم بعدی تو دربارة چیست، می گفتم: دربارة افغانستان. و بلافاصله مورد این پرسش واقع می شدم که "افغانستان چیست؟"

چرا این چنین است؟ چرا تا این اندازه می تواند کشوری در جهان مهجور باشد که مردم یک کشور آسیایی مثل کره جنوبی حتی نام افغانستان را به عنوان یک کشور دیگر آسیایی نشنیده باشند؟ دلیل آن واضح است. افغانستان در جهان امروزه نقش مثبتی ندارد. نه به عنوان یک کشور اقتصادی که از طریق یکی از کالاهای آن به یاد آورده شود و نه به عنوان یک کشور صاحب علم که جهان را از دانش خود بهره‏مند کرده باشد و نه به عنوان یک کشور صاحب هنر که اسباب افتخاری شده باشد.

در امریکا، اروپا و خاورمیانه البته وضع فرق می کند و افغانستان به عنوان یک کشور خاص شناخته می شود. اما این خاص بودن نیز معنی مثبتی ندارد. آن ها که نام افغانستان را  می شناسند آن را بلافاصله با یکی از این کلمات به صورت تداعی ـ معانی به یاد می آورند. قاچاق مواد مخدر، بنیادگرایی اسلامی طالبان، جنگ با روسیه، جنگ داخلی طولانی.

در این تصویر ذهنی نه نشانی از صلح و ثبات است، نه نشانی از آبادانی، پس نه هیچ توریستی را رؤیای سفر می آورد و نه هیچ بازرگانی را طمع سود.

پس چرا نباید فراموش شود؟ تا آن جا که می توان در کتاب های لغت در مقابل کشور افغانستان نوشت : افغانستان کشوری تولید کنندة مواد مخدر، با ملتی خشن و جنگجو و بنیادگرا، که زنان خود را زیر چادرهایی بدون منفذ پوشانده اند. به همة این ها اضافه کنید " تخریب بزرگترین مجسمة بودای جهان" را در بامیان افغانستان، که اخیراً تأثر همة کرة زمین را برانگیخت و تمام اهل فرهنگ و هنر را به دفاع از مجسمة بودای تخریب شده واداشت. اما چرا کسی بجز نمایندة امور انسانی دبیرکل سازمان ملل از مرگ قریب الوقوع یک میلیون انسان در افغانستان به دلیل فقر مفرط ناشی از خشکسالی اظهار تأسف نکرد؟ چرا هیچ‏کس از دلایل این مرگ ومیر سخن نمی‏گوید؟ چرا فریاد بلند همگان برای تخریب "مجسمة بودا" ست، اما کوچکترین صدایی برای جلوگیری از مرگ انسان های گرسنة افغان بر نمی آید؟ آیا در جهان معاصر مجسمه ها از انسان ها عزیزترند؟

نگارنده به عنوان کسی که به درون افغانستان سفر کرده است و تصاویر واقعی تر و  زنده تری از این کشور و مردمش را به چشم دیده و همین طور به عنوان کسی که دو فیلم سینمایی را در فاصلة سیزده سال دربارة افغانستان ساخته است (اولی "بایسیکل ران" در سال 1366 و دومی " سفر قندهار " در سال 1379) و نیز به عنوان کسی که برای تحقیق دو فیلمی که ساخته، حدود ده هزار صفحه کتاب و اسناد گوناگون را مطالعه کرده است، تصویر متفاوتی از افغانستان با آنچه در ذهنیت مردم دنیاست سراغ دارد. تصویری پیچیده تر، متفاوت تر، غم انگیزتر و ای بسا مظلوم تر. تصویری که نیازمند توجه است تا فراموشی یا سرکوب. اما کجاست سعدیِ " بنی آدم اعضای یکدیگرند ؟! " تا بیهودگی نصب شعرش را بر سردر سازمان ملل ببیند.

 

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم ایران

تصور مردم ایران مبتنی است بر همان تصویری که مردم اروپا و امریکا و خاورمیانه از افغانستان دارند، البته از کمی نزدیکتر. کارگران ایرانی، مردم جنوب شهر تهران و اهالی شهرستان های کارگری ایران، افغان ها را دوست ندارند و آنها را رقبای کارگری خود می دانند و از طریق فشار به وزارت کار ایران خواستار


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بحران اشتغال در افغانستان

تحقیق درباره توسعه روابط سیاسی افغانستان و شوروی در دوره زمامداری محمدظاهرشاه

اختصاصی از فی گوو تحقیق درباره توسعه روابط سیاسی افغانستان و شوروی در دوره زمامداری محمدظاهرشاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره توسعه روابط سیاسی افغانستان و شوروی در دوره زمامداری محمدظاهرشاه


تحقیق درباره توسعه روابط سیاسی افغانستان و شوروی در دوره زمامداری محمدظاهرشاه

فرمت فایل : word  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 21 صفحه

 

 

 

 

 

مقدمه

زمانی که  محمد ظاهرشاه بعد از به قتل رسیدن پدرش در افغانستان  زمام امور را به دست گرفت جوان نوزده ساله‌ای بیش نبود. بنابراین، او به گونه‌ای نمادین و فقط اسماً پادشاه بود ولی، در عمل، حاکمیت به دست عموهایش دست به دست می‌گشت. از همین جهت است که در دوره چهل ساله زمامداری در تاریخ افغانستان محمدظاهر‌شاه با هشت کابینه روی کار آمد که از محمدهاشم‌خان شروع شد و به ترتیب‌ تا شاه‌محمودخان، محمدداوودخان، محمدیوسف‌خان، محمدهاشم میوند وال، نوراحمد اعتمادی ، دکتر عبدالظاهر و بالاخره محمد موسی شفیق ادامه پیدا می‌کرد. این دوره چهل‌ساله را به عنوان فرصتهای طلایی برای روسها در زمینه مداخلاتشان به افغانستان خوانده‌اند.


مداخله روسها در امور افغانستان، طبق نظریه دکتر حق‌شناس نویسنده کتاب جنایات روسها در افغانستان از امیردوستمحمدخان تا ببرک، مدتها قبل درست از زمانی آغاز می‌شود که امیر دوستمحمدخان در سال 1834 به خاطر تصاحب قدرت بیشتر در افغانستان و تحکیم مواضع سیاسی‌ خود در برابر‌شاه شجاع، نماینده‌ای به سن‌پطرزبورگ فرستاد تا حمایت روسها را به دست بیاورد و روسها به نوبه خود هم در این زمینه بی‌میل نبودند و منتظر چنین فرصتی بودند.

بعدها این مداخله روسها در دوره‌های زمامداری شیرعلی‌خان و امیرعبدالرحمان‌خان و...  بیشتر مشهود بود؛ به خصوص دامنه این مداخله در افغانستان از سال 1919 که امان‌الله‌خان پیشنهاد کرد روسها استقلال افغانستان را به رسمیت بشناسند؛ و بالاخره، با امضای معاهده دوستی سال 1921 میان افغانستان و شوروی مبنی بر حسن همجواری و به رسمیت شناختن مرزهای جغرافیایی دو کشور و ارسال اسلحه و پول به دولت تازه به استقلال رسیده امان‌الله‌خان از سوی شوروی، ابعاد و دامنه این مداخلات هرچه وسیع‌تر و گسترده‌تر گردید. به همین ترتیب، در دوره  چهل ساله حکومت محمدظاهرشاه، که محور اصلی بحث ما را تشکیل می‌دهد، برای اتحاد شوروی فرصت خوبی بود تا برنامه‌های استعماری‌ خود را در کشور ما عملی سازد؛ در اولین کابینه، که ریاست آن را محمدهاشم‌خان به عهده داشت، بیشترین توجه خود را به آن معطوف  نمود تا در روابط افغانستان با دول دیگر تعادل و توازن برقرار شود. روسها (شوروی) از این فرصت استفاده کرده دست به اقدامات جدیدی زدند چنانچه در پنجم سپتامبر 1936 مطابق هفتم شهریور (سنبله) 1315 معاهده بیطرفی و عدم تجاوز را با افغانستان به امضا رسانیدند.

شرایط تاریخی برای توسعه روابط سیاسی افغانستان و شوروی در دوره زمامداری محمدظاهرشاه :

روابط شوروی و افغانستان در دوره زمامداری محمدظاهرشاه وارد مرحله تازه و حساسی ‌شد. در این مرحله، اتحاد شوروی سابق از احساسات ملی مردم، در مورد قضیه قبایل آزاد (پشتونستان)، که منجر به تیرگی روابط میان پاکستان و افغانستان گردیده بود ، بهره‌برداری کرد.

پس از آنکه محمدظاهرشاه در آذر 1326 طی سخنرانی‌اش در جلسه افتتاحیه پارلمان به سرنوشت افغانهای آن سوی خط دیورند اشاره کرد و خواستار شد تا به آنها مثل هندیها و پاکستانیها حق خودمختاری داده شود، سخنان او موج اعتراضات و حساسیتهای مختلفی را برانگیخت تا اینکه‌شاه تصمیم گرفت نماینده‌ای به کراچی نزد محمدعلی جناح بفرستد تا موضوع و هدف بیانات را توضیح دهد و سوء تفاهم ایجاد شده را رفع نماید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره توسعه روابط سیاسی افغانستان و شوروی در دوره زمامداری محمدظاهرشاه

تحقیق در مورد تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان


تحقیق در مورد تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*

 

فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه :66

 

فهرست مطالب:

 

بودا در افغانستان تخریب نشد، از شرم فرو ریخت

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم

کرة زمین جایگاه افغانستان

در ذهنیت مردم ایران موضع جامعة جهانی

در قبال افغانستان

فاجعة افغانستان به روایت

آمار افغانستان

کشور بی تصویر

تصویر تاریخی این کشور بی تصویر

مسألة مهاجرت و پیامدهای آن عاقبت جنگ در افغانستان ؟

 

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم کرة زمین

در سال 2000 در جشنوارة پوسان در کشور کره جنوبی حضور داشتم و در پاسخ این سؤال که فیلم بعدی تو دربارة چیست، می گفتم: دربارة افغانستان. و بلافاصله مورد این پرسش واقع می شدم که "افغانستان چیست؟"

چرا این چنین است؟ چرا تا این اندازه می تواند کشوری در جهان مهجور باشد که مردم یک کشور آسیایی مثل کره جنوبی حتی نام افغانستان را به عنوان یک کشور دیگر آسیایی نشنیده باشند؟ دلیل آن واضح است. افغانستان در جهان امروزه نقش مثبتی ندارد. نه به عنوان یک کشور اقتصادی که از طریق یکی از کالاهای آن به یاد آورده شود و نه به عنوان یک کشور صاحب علم که جهان را از دانش خود بهره‏مند کرده باشد و نه به عنوان یک کشور صاحب هنر که اسباب افتخاری شده باشد.

در امریکا، اروپا و خاورمیانه البته وضع فرق می کند و افغانستان به عنوان یک کشور خاص شناخته می شود. اما این خاص بودن نیز معنی مثبتی ندارد. آن ها که نام افغانستان را  می شناسند آن را بلافاصله با یکی از این کلمات به صورت تداعی ـ معانی به یاد می آورند. قاچاق مواد مخدر، بنیادگرایی اسلامی طالبان، جنگ با روسیه، جنگ داخلی طولانی.

در این تصویر ذهنی نه نشانی از صلح و ثبات است، نه نشانی از آبادانی، پس نه هیچ توریستی را رؤیای سفر می آورد و نه هیچ بازرگانی را طمع سود.

پس چرا نباید فراموش شود؟ تا آن جا که می توان در کتاب های لغت در مقابل کشور افغانستان نوشت : افغانستان کشوری تولید کنندة مواد مخدر، با ملتی خشن و جنگجو و بنیادگرا، که زنان خود را زیر چادرهایی بدون منفذ پوشانده اند. به همة این ها اضافه کنید " تخریب بزرگترین مجسمة بودای جهان" را در بامیان افغانستان، که اخیراً تأثر همة کرة زمین را برانگیخت و تمام اهل فرهنگ و هنر را به دفاع از مجسمة بودای تخریب شده واداشت. اما چرا کسی بجز نمایندة امور انسانی دبیرکل سازمان ملل از مرگ قریب الوقوع یک میلیون انسان در افغانستان به دلیل فقر مفرط ناشی از خشکسالی اظهار تأسف نکرد؟ چرا هیچ‏کس از دلایل این مرگ ومیر سخن نمی‏گوید؟ چرا فریاد بلند همگان برای تخریب "مجسمة بودا" ست، اما کوچکترین صدایی برای جلوگیری از مرگ انسان های گرسنة افغان بر نمی آید؟ آیا در جهان معاصر مجسمه ها از انسان ها عزیزترند؟

نگارنده به عنوان کسی که به درون افغانستان سفر کرده است و تصاویر واقعی تر و  زنده تری از این کشور و مردمش را به چشم دیده و همین طور به عنوان کسی که دو فیلم سینمایی را در فاصلة سیزده سال دربارة افغانستان ساخته است (اولی "بایسیکل ران" در سال 1366 و دومی " سفر قندهار " در سال 1379) و نیز به عنوان کسی که برای تحقیق دو فیلمی که ساخته، حدود ده هزار صفحه کتاب و اسناد گوناگون را مطالعه کرده است، تصویر متفاوتی از افغانستان با آنچه در ذهنیت مردم دنیاست سراغ دارد. تصویری پیچیده تر، متفاوت تر، غم انگیزتر و ای بسا مظلوم تر. تصویری که نیازمند توجه است تا فراموشی یا سرکوب. اما کجاست سعدیِ " بنی آدم اعضای یکدیگرند ؟! " تا بیهودگی نصب شعرش را بر سردر سازمان ملل ببیند.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

افغانستان

اختصاصی از فی گوو افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

افغانستان


 افغانستان

مقدمه

سرزمین افغانستان در طول تاریخ گلوگاه تهاجم به هند بوده است؛ جنگجویان بسیاری چون "اسکندر مقدونی"، "محمود غزنوی" ، " تیمور گورکانی " ، " نادر شاه افشار "، از پیچ و خم کوهها و دره های این کشور خود را به هندوستان رسانده اند. علاوه بر این تا قبل از کشف راههای آبی در قرون جدید و سپس توسعه راههای هوایی، خط مسیر بازرگانی شرق و غرب، از دشت شمال این کشور عبور می کرد که محل عبور کاروانهای جاده ابریشم از این سرزمین بوده که عموما ازطریق قندهار به هند و از طریق بلخ به چین می رفت. پس از کشف راههای آبی و سپس توسعه راههای هوایی، افغانستان مانند سایر سرزمین های آسیای مرکزی، تبدیل به منطقه ای محصور شد.

 

این فایل دارای 17 صفحه می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


افغانستان

نقش شبکه های تلویزیونی خصوصی در توسعه سیاسی افغانستان

اختصاصی از فی گوو نقش شبکه های تلویزیونی خصوصی در توسعه سیاسی افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نقش شبکه های تلویزیونی خصوصی در توسعه سیاسی افغانستان


نقش شبکه های تلویزیونی خصوصی در توسعه سیاسی افغانستان

پایان نامه کارشناسی ارشد علوم اجتماعی

گرایش علوم ارتباطات

همراه با پرسش نامه

177 صفحه

چکیده:

در این پژوهش نقش تلویزیون های خصوصی در توسعه سیاسی افغانستان از دیدگاه دانشجویان دانشگاه هرات مورد بررسی قرار گرفته است ، روش این تحقیق پیمایشی است و اطلاعات مورد تحلیل در این پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است . به منظور ارزیابی موضوع 400 پرسشنامه در میان دانشجویان دانشگاه هرات به صورت تحقیق میدانی توزیع و تکمیل شده است که داده های این پژوهش را شکل می دهد. نمونه گیری در این تحقیق به شکل مطبق یا لایه به لایه می باشد، 200 پرسشنامه در میان دانشجویان رشته های علوم انسانی و 200 پرسشنامه میان رشته های غیر علوم انسانی پر شده است که از این میان 220 تن از آنان پسر و 180 تن دختر می باشد.

هدف تحقیق بررسی نگرش دانشجویان دانشگاه هرات در مورد نقش تلویزیون های خصوصی در روند توسعه سیاسی در افغانستان است و فرضیه اصلی در این تحقیق این است که تلویزیونهای خصوصی مورد بررسی در توسعه سیاسی افغانستان نقش دارند.

نتایج این پژوهش نشان می دهد که  دانشجویان دانشگاه هرات نقش تلویزیون های خصوصی را در توسعه سیاسی افغانستان زیاد می دانند. همچنین یافته ها نشان می دهد که دانشجویان دانشگاه هرات از میان رسانه های ( رادیو، تلویزیون، مطبوعات، اینترنت و ماهواره ) بیشتر از تلویزیون استفاده می کنند؛ میزان رضایت آنان از برنامه های تلویزیونی بیشتر به خاطر برنامه های سرگرم کننده شبکه های تلویزیونی مورد بررسی است، همچنین میزان اعتماد آنان به شبکه های مورد بررسی بین گزینه متوسط و زیاد قرار می گیرد که نشان می دهد آنان به برنامه های شبکه های تلویزیونی مورد بررسی اعتماد دارند.

همچنین یافته ها نشان می دهد که بین  دانشجویان رشته های علوم انسانی و غیر علوم انسانی و نگرش آنان به نقش تلویزیون های خصوصی در توسعه سیاسی افغانستان تفاوت وجود دارد و دانشجویان غیر علوم انسانی نسبت به دانشجویان علوم انسانی نقش تلویزیونهای مورد بررسی را در توسعه سیاسی افغانستان بیشتر می دانند. همچنین میان نگرش دانشجویان پسر و دختر در مورد نقش تلویزیونهای خصوصی در توسعه سیاسی افغانستان تفاوتی وجود ندارد و دانشجویان اعم از دختر و پسر در این مورد نگرش یکسانی دارند.

واژه های کلیدی:

استفاده، رضایتمندی، تلویزیون خصوصی، میزان اعتماد، سرمایه فرهنگی، توسعه، توسعه سیاسی


دانلود با لینک مستقیم


نقش شبکه های تلویزیونی خصوصی در توسعه سیاسی افغانستان