فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله ریشه های معماری مدرن

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله ریشه های معماری مدرن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 آنچه در پیش روست تاریخ معماری مدرن نیست، بلکه نگره‌ای نظریه پردارانه است و تلاشی را برای توصیف اینکه معماری مدرن درباره چیست به دست می دهد. آنچه ممکن است تا حدّی متظاهرانه به نظر رسد، ولی باید اذعان داشت که کژفهمی ها و سوء تعابیری که در کاراست که این‌گونه روشنگری‌ها را به چیزی ضروری بدل می‌سازد. محض رعایت بی‌طرفی باید آنچه را که جنبش مدرن واقعاً خواهان آن بود یادآوری کرد و آنچه را هم که در عمل به آن رسید خاطر نشان ساخت.
امروزه برخی از نویسندگانی که به این موضوع می‌پردازند، حتی مدعی‌اند که جنبش مدرن حکم نوعی «کلاف سردرگم» را دارد؛ آنان اظهار می‌دارند که معماران مدرن در عالم واقع «ایدیولوژی» مشترکی نداشتند و به طریق اولی معماری مدرن نمی‌توانست اصولاً وجود داشته باشد. جنبش مدرن بی‌تردید مبنا و جهت‌گیری خاص خود را داشته است، و تنها آن دم که این به درستی درک گردد، امکان رسیدن به ارزیابی منصفانه‌ای از پیامدهای آن، و از جمله کوشش‌های پسامدرن اخیر، فراهم می‌آید. به این طریق می‌توان به نقطه عزیمتی برای جست و جو و پیگیری معماری‌ای دموکراتیک در عصری که در آن به سر می‌بریم، دست یافت.
رویکرد اتخاذ شده، رویکردی است عینی و پدیدارشناختی. ازطریق نوشتن، «پیرامون» معماری، و با اولویت اصلی را به مسائل اجتماعی و سیاسی دادن، چیزی حاصل نمی‌آید. معماری را باید با مناسبات خود معماری درک کرد. البته این بدین معنی نیست که معماری را رشته‌ای «مجزا و خود مختار» برشمریم. معماری به مثابه نوعی هنر، به زندگی تعلق دارد. هدف آن نیز عبارت است از فراهم آوردن مکان‌هایی که زندگی بتواند در آن «به وقوع پیوندد». مکان، مجموعه‌ای از منابع یا احیاناً ظرفی خنثی وبی‌طرف نیست؛ بل درواقع محیطی است عینی و ملموس که نوعی نظم و منش و ویژگی در خود دارد. بدین ترتیب چنانچه در سویی راجع به زندگی سخن رانده شود، و در سوی دیگر از مکان، چنین چیزی بی معناست. «طراحی برای زندگی» به واقع شعاری بود که برای بیان هدف کلی جنبش مدرن به کار می‌رفت.
تفصیل این امر، با توصیفی از جهان نو و نیاز انسان برای جهت‌گیری و تعیین هویت در آن، آغاز می‌گردد. معماری به طور کلی این نیاز را از طریق سازماندهی فضایی و بیان صوری، برآورده می‌سازد. اهمیت بنیادین این مفاهیم، مدت‌ها پیش تشخیص داده شد لیکن تا امروز هیچ‌گاه بحث شایسته و درخوری در مورد آن صورت نپذیرفت.
واژه «ریشه‌ها» در این مقاله اشاره به ساختارهای ماندگار (و نه زودگذر) و الگویی، و همچنین تجارب و یافته‌های دوره‌های تاریخی مربوط به آنها دارد. در برهه کنونی که ابعاد تاریخی معماری مجددا نقشی عمده یافته‌اند، مشخصاً مباحثی از این دست اهمیت می‌یابند. برای ممکن ساختن طرح این‌گونه مباحث، در هر فصل بخش‌هایی نظری با ماهیتی کلی گنجانده شده است. شیوه عرضه این‌گونه مباحث، گاهشمارانه یا زمانبندی شده نیست بلکه برحسب مسائلی که جنبش مدرن را متأثر می‌ساخت، سازماندهی شده است و به دنبال آن، مسیر تکوینی که گیدیون آن را «سنّت جدید» می‌نامید درج گردیده است. با این حال نوعی گاهشماری و یا زمان‌بندی نیز تلویحاً به چشم می‌خورد که با عناوینی همچون «پیش از مدرن»، «مدرن» و «پسامدرن» نشان داده شده است.
دنیای جدید و معماری جدید
معماری مدرن بدین‌خاطر پا به عرصه حیات نهاد که به انسان یاری رساند که در دنیای جدید همچون کاشانه خود احساس آسایش کند. مفهوم این احساس آسایش، فراتر از نیاز به سرپناه، پوشاک و غذاست؛ و در وهله نخست به مفهوم همانند پنداشتن خود با محیط زیست طبیعی و اجتماعی است. این مفهوم در عین حال نوعی احساس تعلق ومشارکت را نیز دربردارد، یعنی تملک جهان آشنا و درک شده. انسان باید احساس کند که از جمله درمعرض چیزهای شناخته شده و با معنی قرار دارد. ما همه آگاهیم که این تعیین هویت در جهان مدرن مشکل‌آفرین شده است. محیط‌های بسته و امن گذشته فروپاشیده‌اند، و ساختارهای جدیدی را می‌طلبند.
معماری مدرن یکی از این صور است. هدف کلی معماری مدرن این است که برای انسان سکونتگاه جدیدی تدارک ببیند. این سکونتگاه جدید باید نیاز به شناسایی را برآورده سازد و بدین ترتیب تجلی «رابطه دوستانه» جدید بین انسان و محیط زیست اوباشد. لوکوربوزیه در سال 1923 نوشت:« مسئله خانه، مسئله عصر است.»، «تعادل اجتماع به این مسئله بستگی دارد. معماری، در این دوره نوسازی، نخستین وظیفه‌اش تجدید نظر در ارزش‌ها و عناصر تشکیل دهنده خانه است.»
نخستین اعلامیه مهم بین‌المللی معماری جدید، وایسنهوف در اشتوتگارت –1927- در واقع نمایشگاهی با عنوان «سکونتگاه» بود. جنبش مدرن با در نظر گرفتن سکونتگاه به عنوان نقطه عطف، سلسله مراتب سنتی کارهای ساختمانی را دگرگون کرد. کلیسا و قصر، به عنوان مهم‌ترین کارهای گذشته، اهمیت خود رااز دست دادند، و از آن زمان به بعد موسسات عمومی دولتی ، «توسعه» خانه را مورد توجه قرار دادند. به موجب همین امر نوعی نگرش دموکراتیک جدید، بر طبق ساختار دنیای جدید پدید آمد.
بارها پیشگامان معماری مدرن تازگی جهان مدرن را متذکر شدند، و تأکید ورزیدند که اکنون معماری نمی‌تواند با فرم‌های گذشته به کار رود. در این باره، شعار لوکوربوزیه بسیار شناخته شده است: «عصر مهمی آغاز شده است. روحیه جدیدی به وجود آمده... سنت‌ها و رسوم باعث سرکوب معماری شده‌اند. «سبک‌ها» دروغ اند... عصر متعلق به ما، و سبک متعلق به آن ، روز به روز معین می‌شوند.» و «میس ون دروهه» می‌افزاید:« نه دیروز، نه فردا، بلکه فرم را تنها در همین اامروز می‌توان معین ساخت.» این عقیده که بیان شد بی‌توجه به عقاید سیاسی بود، گرچه هر دو با نگرشی ریشه‌ای با یکدیگر پیش‌می‌رفتند. هانس مه یر مارکسیست در مقاله‌ای با عنوان «دنیای جدید» نوشت: «هر عصری فرم جدید خود را می‌طلبد. رسالت ماست که به دنیای جدید، شکلی جدید با معانی امروز بدهیم. اما دانش ما از گذشته باری است که بردوش ما سنگینی می‌کند...» نتیجه آنکه، معماری باید از نو دست به‌کار شود «انگار هرگز پیش از این نبوده است»، و این هدفی است که پیش از این درباره آغاز قرن مطرح نشده بود.
در 1914 ، آنتونیو سنت الیا پیرو فوتوریسم اظهار داشت: «معماری با سنت قطع رابطه می‌کند؛ ضرورت ایجاب می‌کند که معماری دوباره از اول آغاز گردد... تضاد شدیدی بین دنیای مدرن و قدیم با چیزی مشخص می‌شود که پیش از این وجود نداشت...» تمام اظهار نظرهایی که نقل قول شد، به پرسش میانه رو و بی‌پیرایه شینکل به سال 1826 برمی‌گردد: «آیا نباید بکوشیم که سبک متعلق به خود را بیابیم؟»

در واقع معماری جدید به عنوان چیزی از بیخ و بن جدید ظاهر شد. به نظرمی‌رسد فرم‌های آن از گردآوری‌های شتابزده، همچون مظاهر نگرش جدید دنیا، ابداع شده بودند. طرح «بازار مکاره جهان» هکتور هرو، در پاریس 1876 ، پیشاپیش همین موضوع را نشان می‌دهد. در این طرح فرم‌های بسته و سنگین ساختمان‌های گذشته از بین رفته‌اند؛ فضا، بی‌نهایت در تمام جهت‌ها گسترش یافته، به گونه‌ای با افق نامحدودی نشان داده شده است، و ساختمان به مثابه حجم باز و شفافی ظاهر می‌شود که به نوعی جزء سازنده‌ای از کل فضاست. حجم ساختمان با عضوهای باریک چدنی مشخص شده است، که هر چند مانعی برای فضای باز و پیوستار اساسی آن هستند ولی در عوض ضرباهنگ و مقیاسی را به دست می‌دهند. بدین ترتیب، ساختمان وضعیت «جهانی» جدیدی را بیان می‌کند که نقطه عطفی برای نمایشگاه‌هایی از این دست می‌شود و انسان را به مشارکت در جهانی که ویژگی آن آزادی جدید حرکت و انتخاب است ، دعوت می‌کند. ما هدف ها وپیامد‌های معماری مدرن را درک می‌کنیم، بنابراین باید «تازگی» جهان مدرن را هم در نظر بگیریم و جویا شویم که چگونه معماری در آشکار ساختن آن به کار می‌آید.
تصور فضایی جدید
سنت الیا، کلیدی برای بحث تازگی جهانی مدرن پیشنهاد می‌کند و می‌گوید که جهان مدرن با « چیزی که پیش از این نبود » مشخص می‌شود . هانس مه یر در مقاله‌ای که پیش‌تر عنوان شد، چیزهایی را توصیف می‌کند که قبلاً نبوده‌اند، مانند «اتومبیل‌هایی که با سرعت در خیابان‌ها می‌روند، و هواپیماها که در هوا به پرواز در می‌آیند و دامنه حرکت و فاصله بین ما و زمین را عریض تر می‌کنند.» اما تحرک، تنها یکی از جنبه‌های درک جدید فضا و زمان است. مه‌یر همچنین اشاره می‌کند که «همزمانی رویدادها» به وسیله تبلیغات و نمایشگاهها (امروز ما می‌گوییم «رسانه‌ها») به منصه ظهور می‌رسند، و ارتباط به وسیله «رادیو, تلگراف وبی‌‌سیم» سبب می‌شود که «ما از انزوای ملی رهایی یابیم و جزئی از اجتماع جهانی شویم.» دست آخر، مه‌یر خاطر نشان می‌کند که «خانه‌های ما متحرک تر از همیشه‌اند. بلوک‌های بزرگ آپارتمانی ، واگن‌های تختخواب‌دار، قایق‌های تفریحی خانوادگی، کشتی‌های مسافربری بین اروپا و امریکا، مفهوم محلی وطن را به تدریج ضعیف می‌کنند. ما جهان وطنی می‌شویم.» مه‌یر در سال 1926 اضافه‌ می‌کند، آنچه که در حال به‌دست آمدن است – و او به توصیف آنها می‌پردازد- پیش از اینها یعنی در حدود نیمه قرن نوزدهم به آن پی‌برده‌ بودند، و وضعیت مسلماً از امروز چندان متفاوت نیست. جهان فراگیر و باز همین است، و زمان آن فرار رسیده است که به همین صور باقی بماند. در 1930 میس ون دروهه گفت:« عصر جدید واقعیتی است که جدای از نظر مثبت یا منفی ما، وجود دارد.»

«چیزهای» جدید مسلماً برای خودشان چیزهای جالبی‌اند، اما تغیرات کلی در روابط میان انسان و محیط‌زیستی که در پی این امر شکل می‌گیرد، مهم‌ترند. بنابراین ما درباره «آشکارگی»، «تحرک»، «ارتباط» و «همزمانی» صحبت می‌کنیم. تمام این واژگان به ساختارهای وابسته به فضا و زمان اشاره دارند و به نظر می‌رسد که تازگی جهان مدرن اساساً باید در شرایط چنینی درک شود. برای بسیای این درک ناممکن به نظر می‌رسد. وجود جهانی «پیچیده و متناقض » که در جست و جوی وجوه اشتراک یا خصیصه‌ای ساختاری است، عبث به نظر می‌رسد. با این حال، این پیشگامان ظاهراً معتقد بودد که چنین خصیصه‌هایی وجود دارند، و در نتیجه درک آنها را به عنان نقطه عطفی در نظر می‌گرفتند. آنها به ویژه توجهشان را به «تصورفضایی جدید» متمرکز داشتند و فرض‌ کردند معماری هنری است که «مکان‌مندی» جهان را ظاهر می‌سازد.
به طور کلی، تصور فضایی جدید، در مقایسه با «مکان‌های» مجزا از هم و نیم‌ مستقل که ساختار فضایی دنیاهای گذشته را تشکیل می‌دادند، توجهی خاص به آزاد بودن و پیوستگی می‌دهد. این آزاد بودن هر چند اساساً افقی است، اما به وضعیت کلی‌ای دلالت دارد مبنی بر اینکه ظاهر زمین منسجم است، در صورتی که جهت عمودی بر همین قیاس اهمیتش را از دست می‌دهد. رابطه با آسمان و «بعد مذهبی» ساختارهای گذشته، زمانی که زمین امکانات ایجاد گسترش افقی را فراهم می‌کند، به دست فراموشی سپرده می‌شوند.
معماری باروک برای غلبه بر گسترش افقی پدید امد. در طول قرن هفدهم، امر مطلقی که جهان قرون وسطی را نظم می‌بخشید، با انبوهی از سیستم‌های متضاد، یعنی سیستم‌های مذهبی، سیاسی، یا اقتصادی در آمیخته بود. به دلیل رقابت آشکار یا ضمنی، تکثیر نقشی اساسی به دست آورد، و الگوهای پویا و مرکز گریز رواج بافت. تکثیر تنها در مرکز، معنا و تأثیر می‌یابد و به همین ترتیب اصول بدیهی اساسی سیستم نشان داده می‌شود. در این مرکز، ارجاع عمودی، ترفندی برای ایجاد سیستمی است ک به مثابه نقطه کانونی ظاهر می‌گردد. سیستم باعزیمت از این نقطه می‌تواند بی‌اندازه گسترش یابد. نقشة شهرهایی مانند ورسای و کارلسروهه نمونه‌هایی از شهرهای آزادند که در عین حال بر درک فضایی باروک متمرکزند.
تصور فضایی جدید که در طول نیمه دوم قرن نوزدهم مورد توجه قرار گرفت، زمام تصورات گسترش و تحرک را نیز در دست گرفت، اما مرکز نمادین را از بین برد. در جهان مدرن درک انسان دیگر به وسیلة چیزی که در رأس موضوع قدرت قرار دارد هدایت نمی‌شود، بلکه دست کم از بعد نظری، آزادی معینی وجود دارد و در دسترس هرکسی نیز قرار می‌گیرد. با این حال «نبود مرکز» درک ما از جهان را شدیداً دشوار می‌سازد. حال امکان تشخیص موقعیت و تعیین خویت انسان در جهان پویای ارتباط و دگرگونی چگونه خواهد بود؟ حل این مسئله، وظیفه معماری مدرن است.
زمانی که پیشگامان معماری «فرم‌های گذشته» را رد کردند، قصدشان تنها نقوش خاص نبود، بلکه تصورات عادی فضایی مانند پرسپکتیو خطی رنسانس یا الگوهای یکه‌تاز باروک را نیز دربر می‌گرفت. اینان به ویژه با ترکیب‌های معماری رسمی آکادمیک قرن نوزدهم نیز که محورها و مراکز هدفمند شهرسازی باروک را به حدّ بازی اشکال صوری نزول داده بودند ، مخالفت می‌ورزیدند. ظاهراً چنین ترکیب‌های مصنوعی و ایستا نمی‌توانست با شکل زندگی جهان آزاد و پویا کنار بیاید. مهم‌تر اینکه، آنها سبک‌ها را به عنوان سیستم‌های انواع ساختمان و عناصر نمادین رد کردند. با سبک‌ها تصورات فضایی گذشته در کارها مشخص بودند. سبک‌ها به عنوان سیستم‌هایی منظم، اجزای به هم پیوسته‌ای را تشکیل می‌دادند که درک جهان را همچون سلسله مراتبی بازتاب می‌داد و در آن میان هر جزء جایگاه و ارزش خاص خودش را داشت. در طول قرن نوزدهم، اجزاء خارج از بافت خود قرار داشتند، و تاریخ به «فروشگاه بزرگی» تقلیل داده شده بود، به طوری که فرم‌ها هر زمان که «نیاز بود» به عاریه گرفته شوند. گیدیون این التقاط گرایی را به عنوان «کاهش ارزش نمادها» توصیف می‌کند، و نشان می‌دهد که چگونه این التقاط گرایی برای به دست دادن «انسان خود ساخته جدید»، نوعی «بهانه انسان گرایانه» را به خدمت می‌گیرد. شارل بودلر در حدود سال 1850 چنین می‌نویسد: «مهم‌ نیست که او تا چه حد می‌تواند باهوش باشد، مهم این است که فردی التقاطی چیزی جز انسانی نالایق نیست؛ برای او انسان نه ستاره است و نه قطب نما. فرد التقاطی همچون کشتی‌ای است که به یکباره در برابر هر باد، بادبان برمی‌افرازد. پس جای تعجب نیست که لوکوربوزیه به نقل از هانری وان دو ولد، سبک ها را «دروغ» می‌نامد.
رد کردن سبک‌ها به طور ضمنی دلالت بر آن داشت که زبان جدید فرم‌ها به منظور تثبیت تصور فضای جدید در کارها ضروری می‌نمود. «معماری معاصر باید راه دشواری را بپیماید. معماری نیز مانند نقاشی و مجسمه سازی باید از نو آغاز کند. معماری باید بر ابتدایی ترین چیزها از نو غلبه کند؛ انگار که چیزی پیش از این نبوده است. معماری نمی‌تواند به فضای یونان، روم، یا باروک برگردد و به تجربة آنها دل خوش کند. انسان باید در بحران‌های خاص در انزوا زندگی کند تا از احساسات و اندیشه‌های درونی‌اش آگاه شود. این بود وضعیت تمام هنرها در حدود سال 1910. با این حال، این می‌توانست در تعبیر نیاز به روش جدیدی برای بیان به مثابه مسئله‌ای صرفا« صورت‌ گرایانه»، نقشی سطحی داشته باشد. پیش از این تأکید شد که معماری جدید در نظر داشت کمک کند تا انسان پایگاه وجودی ‌اش را به دست آورد. کاهش ارزش نمادها در واقع بخشی از بیگانگی کلی انان بود که درطول قرن نوزدهم نمود یافته بود. انسان با محروم شدن از نمادهای معنادار، دیگر نمی‌توانست با محیط‌زیست خود احساس نزدیکی کند، و بدین ترتیب حس تعلق خود را از دست داد. تصور فضایی جدید نویدی را نشان می‌داد، اما به دلیل ذوق و سلیقه حاکم که در تحرک‌ها و انگیزه‌های احساساتی و خیال‌برانگیز پناه‌گرفته بود، شدیداً در حالت سرکوب به سر می‌برد برای غلبه به این حالت بیگانگی، به هنر جدیدی نیاز بود، که بتواند دستیابی انسان عاطفی را نسبت به «چیزی که پیش از این وجود نداشت» ممکن سازد، و او را آماده کند تا با آزاد بودن و تحرک احساس امنیت کند. معماری مدرن بخشی از این هنر است، و به طور کلی هماهنگ با تحول هنر مدرن، به ویژه همراه با نقاشی و مجسمه‌سازی مدرن، شکل گرفته است.
سوراخ سوزنی هنر مدرن
هنگامی که تجربه گرایی به عنوان شیوه راهنمای جهان جدید برگزیده شد، هر چند زمام اعتقاد به خرد را هنر مدرن به دست گرفته‌ بود، و در عین حال به بررسی «علمی» پدیده‌های هنری، به ویژه در باهاوس مبادرت ورزید، اما بیشتر پیشگامان پی برده بودند که انسان نمی‌تواند جای پای وجودی خود را تنها از طریق خرد به دست آورد. علوم طبیع، جهان را به انچه که «اندازه گیری شدنی» است – یا همانا کیفیت های انتزاعی- تقلیل می‌داد، در حالی که کیفیت کارهای بتنی که جهان هر روزه ما به وجود می‌اورد مدام به یأس مبدل می‌شود. احساسات انسان در جهان کمّی شده تغییر می‌کنند، و بین طغیان‌های ناگهانی و بی‌تفاوتی درون‌گرا نوسان می‌یابند. گیدیون می‌نویسد:«شکاف بین واقعیت اخیراً به وجود آمده و احساس عاطفی به وجود آمده با انقلاب صنعتی، به دلیل ماشین‌های مهار نشدنی است – حاصل این امر، احساس در‌به‌دری همچون پایانی در خود است – و نتیجه آن نیز،گریز به رمانتیسیسم است. این دوگانگی، طلوع هنر رسمی قرن گذشته را که هنوز هم معیار ذوق و سلیقه عامه مردم است ، بیان می‌کند. هنر مناسب و مطلوب نمایشگاه‌ها، مراکز دانشگاهی و مطبوعات، یعنی هنری که قدرت واقعی داشت، با حاکم بودن بر جهان عاطفی عامه مردم عینیت می‌یافت و هنر صرفاُ به عنوان نوعی دارو و مواد مخدر تلقی می‌شد» «قرن نوزدهم بین جریان‌های گوناگون که کاملاً کورکورانه در تمام جهات به آن دست می‌یافت، دست وپا می‌زد. قرن نوزدهم رهایی‌ش را با فرار از گذشته جست و جو .می‌کرد...» بهبود بخشیدن به این «دوگانگی» در اندیشه واحساس، هدف اساسی جنبش مدرن هنر در معاری بود.
اانسان باید به شیوه‌های متفاو درک کند و جهان گذرای پدیده‌هایی را که نسبت به آنها احساس تعلق و وابستگی دارد «حفظ کند» . بدین لحاظ انسان تشابهات انتزاعی را طبقه‌بندی و به «قوانین طبیعی» وارد می‌کند. یا ابزار عملی می‌سازد تا بتواند موقعیت‌ها را بر طبق مقاصد خود طبقه‌بندی کند. اما این کارها کافی نیست. درک تا اندازه‌ای بیش از نظریه و عمل معنی می‌دهد. درک در عین حال به معنی حفظ دیدی اینکه اشیاء چگونه هستند و دید ماهیت واقعی آنها، که از روابط متقابل آنها ناشی می‌شود، نیز هست. یعنی اینکه ما باید این وضعیت را به عنوان کلیتی کمّی و به عنوان آن «زندگی – جهانی» پرمعنا که از علم و فن‌آوری می‌گریزد، درک کنیم. بدین ترتیب اثر هنری‌ ای خلق می‌کنیم که به عنان انگاره جهان را توصیف نمی‌کند، بلکه باعث می‌شود جهان به مثابه واقعیتی ملموس، بماند. هیدگر می‌گوید: «فقط انگاره‌ای که تجسم چیزی است دید را حفظ می‌کند، و با این حال انگاره تجسم شده به شعر تکیه دارد.» بنابراین اثر هنری و جهانی رویت پذیر را می‌سازد و آن را حفظ می‌کند. اثر هنری شیء را به معرض نمایش نمی‌گذارد. بلکه آنچه را که به عنوان شیء است نشان می‌دهد، و این یعنی «گرد آوردن» جهان. شیء هرگز تنها نیست بلکه به اشیاء دیگر مربوط می‌شود، و «شیء بودن» آن به همین روابط بستگی درد، یا به بیان هیدگر ، در جهان انباشته می‌شود. زمانی که هنرمند شیء را ارائه می‌دهد، این جهان را نشان می‌دهد و از این رهگذر شیئی می‌سازد که پرمعنا شود.
در طول نخستین دهه بیستم، «انقلاب بصری» ای در هنرهای تجسمی روی داد. که مبتنی بر عدول از نمایش واقع‌بینانه اشیاء زندگی روزمره که معیار نمایش اعصار گذشته به شمار می‌آمدند بود. در کوبیسم این شیوه از طریق استفاده از دیدگاههای متعدد همزمان به دست آمد، و به موجب آن چند جنبة شیء به صورت یک انگاره در آمدند. در نتیجه «نقش» سنتی دور ریخته شد، و نوعی «فرم آزاد» جدید به صورت موجود شکل گرفت. این انقلاب حدود همان زمانی که برخ از معماران سبک‌های تاریخ ا کنار گذاشته و پیشگامان موسیقی مدرن نیز از تونالیته دست برداشته بودند، اتفاق افتاد. تمام این تجربه‌ها را می‌توان به مثابه تلاش‌های موازی یکدیگر در توسعه هنر «مدرن» که می‌توانست جهان جدید آزادی را متجلی سازد، درک کرد. پل کله می‌گوید: «هنر آنچه را که رؤیت پذیر است بازگو نمی‌کند، بلکه رؤیت پذیر می‌سازد»، و در آثار خود این اصول را که باعث می‌شود ما به کیفیت ذاتی پدیده‌ها پی ببریم به اثبات می‌رساند. طرح «باران» او، قطره‌های جاری رگبار، شدت و غلظت متفاوت آن ، و سرچشمه‌اش را با «گنبد مینا»یی در دوردست ارائه می‌دهد. بنابراین، هنر مدرن می‌خواهد که از طریق انتزاع کیفیت‌های اشیاء به ماهیت واقعی آنها نفوذ کند. گاه فرم‌های ساده این ماهیت را نشان می‌دهد. با این شیوه هنر مدرن در برابر «کاهش ارزش نمادها» می‌جنگد، اما باید «راه دشواری را پیشبگیرد و به ابتدایی ترین چیزها انگار که پیش از این هرگز وجود نداشت دوباره دست یابد».
ریشه های معماری مدرن
هنر مدرن و معماری مدرن به یکدیگر تعلق دارند. هدف هردوی اینها کمک به انسان برای یافتن جای پای وجودی دردنیای جدید از طریق تجسم و ویژگی‌های آن است. خصلت هنری معماری مدرن را پیشگامان آن تشخیص دادند. لوکوربوزیه تأکید خاصی به این دیدگاه داش، به طور که در تمام سه فصلی که در کتاب خود درباره «معماری» به نام <به سوی معماری جدید> ارائه کرده، همین نظر را مطرح می‌کند: « شما سنگ، چوب و بتن را به کار می‌گیرید و با این مواد خانه و کاخ می‌سازید. این کار، ساختن است. نوعی سازندگی در کار است.سپس ناگهان احساسات درونی‌ام را بر می‌انگیزید، حالم را خوب می‌کنید، و من خوشحال می‌شوم و آن را زیبایی می‌خوانم. این معماری است و هنر در آن نقش دارد.» حتی میس ون دروهه که به کلی «خشکه مقدس» ترین پیشگامان تلقی می‌شود، در مقدمه نشریه رسمی Wessenhofsiedlang همان عقاید را بیان می‌کند: «امروز کاملاً ضرورت دارد تأکید شود که سکونتگاه جدید، به رغم جنبه‌های فنی و اقتصادی آن، مسئله‌ای هنر است. این امر تنها از طریق تلاش‌های خلاق می‌توان به آن دست یافت.» دست آخر آنکه، میس ون دروهه کلکسیونر نقاشی‌ها کلی (و نه موندریان!) شد. بدین لحاظ، جنبش مدرن در معماری، در واقع جنبش هنری بود.
اما آیا این امر مغایر با تعبیر رایج از معماری مدرن به عنوان معماری «کارکردگرایی» نیست؟ مسلماً لوکوربوزیه، گروپیوس و میس توجه خاصی به کارکرد داشتند، اما هیچ‌یک از آنها معتقد نبودند که فرم صرفاً از کارکرد «پیروی می‌کند». پیش از این نقل قولی از لوکوربوزیه شد؛ او در ادامه می‌گوید: «شما استفاده از مواد سست و دست به کار شدن با مواضع کم و بیش سود جویانه روابط خاصی را به وجود می‌آورید که عواطفم را بر می‌انگیزید. اینها نوعی از آفرینش بسیار دقیق ذهن شماست. این معماری است.» کارکردگرایی افراطی در طول سال‌‌های رهبری گروپیوس در باهاوس نیز دنبال نشد. ان رویکرد تنها در سال 1928، زمانی که هانس مه یر مدیریت باهاواس را بر عهده گرفت ، ارائه گردید. همان سال مه‌یر در بولتن مدرسه نوشت: «تمام چیزها در این جهان محصول فرمولی هستند که عبارت است از: کارکرد ضربدر اقتصاد. بنابراین تمام این چیزها آار هنری نیستند. کال هنر ترکیب است و بنابراین بی‌فایده. کل زندگی کارکرد ست و بنابراین غیرهنری.» نتیجه آنکه کارکردگرایی مه‌یر در حاشیة جنبش مدرن باقی ماند. هر چند این موضوع پس از جنگ جهانی دوم به دست نیروهایی که اساساً به اقتصاد و کارآیی علاقه‌مند بودند دنبال شد، و آنان تا آنجا پیش‌رفتند که به آن «کارکردگرایی زشت» لقب دادند. کارکرد گرایی زشت به عوض ایجاد هدف هنری معماری مدرن، ساختمان را به فعالیتی صرفاً عقلانی تقلیل داد که با تحلیل منطقی و «شیوه‌های طراحی» هدایت می‌شد.
پیش از آنکه در نظر آوریم که چگونه معماری مدرن اهداف هنری‌اش را در کار جا انداخت، به طور کلی باید سخن چند درباره بعد هنری معماری اضافه کنیم. معماری به عنوان هنر، جهانی رؤیت پذیر را می‌سازد. ظاهراً این جهان با آن جهانی که هنرهای تجسمی می‌سازند همخوانی ندارد. اثر معماری ماهیت و بستگی‌های موجودات بشری ، جانوران یا چیزهای دیگر را بر ما آشکار نمی‌کند. به طور کلی، معماری هیچ چیزی را به تصویر نمی‌کشد؛ پس معماری چه کاری انجام می‌دهد؟ معماری بیش از آنکه چیزی را نمایش دهد شیوه‌های متفاوت هستی بین زمین و آسمان را مجسم می‌کند. البته تمام چیزها با زمین و آسمان رابطه دارند، و این رابطه بخشی از جهان آنهاست، در ساختمان‌ها این جنبه اهمیت اساسی می‌یابد، یا به بیان دیگر، ساختمان‌ها، آنچه را که ما «مکانمندی» جهان می‌نامیم نشان می‌دهند. ساختمان‌ها این کار را با قرار گرفتن روی زمین، سربرافراشتن به سوی آسمان، گسترده شدن د در جهت افقی، و باز و بسته شدن به اطراف خود انجام می‌دهند. لوکوربوزیه از زمان «بیانیه»‌ای که پیش از این نقل شد می‌گوید: «... گیریم که دیوارها به همان طریقی که من پیشنهاد می‌کنم به سوی عرش سر برافراشتند. من نیات شما را درک می‌کنم. روحیه شما مهربان، وحشی، دلربا یا شریف است. اما سنگ‌هایی که برپامی‌دارید باید این را به من بگویند.» یعنی لوکوربوزیه به طور ضمنی میگوید که معماری تا اندازه‌ای فراتر از هنر سازماندهی فضایی است. این نکته مسلماً خصیصه اصلی هر اثر معماری است که فضایی عرضه کند که امکان می‌دهد زندگی «اتفاق بیافتد». اما این فضا باید با فرم‌های ساخته شده در کار مشخص باشد تا بتوان گفت مکان است، یعنی زندگی می‌تواند در آن «رخ دد». زمانی که چیزی اتفاق می‌افتد، در واقع می‌گوییم که زندگی توانسته است رخ دهد.»، یعنی به طور ضمنی می‌گوییم که خیلی بی‌معنی است که درباره زندگی از یک سو و مکان از سو دیگ صحبت کنیم. مکان جزء مکمل حیات بشری است، و این فرصت مناسبی برای معماری است تا مکان‌هایی عرضه کند که مناسب زندگی انسان باشد. منظور از مناسب بودن مکان تنها آن نیست که کارکردها را برآورده سازد، بلکه مکان باید با استفاده از شیوه‌های قرار گرفتن، سربرافراشتن، گسترده‌شدن، باز و بسته شدن، شیوه بودن بین زمین و آسمان را تجسم بخشد. این شیوه‌ها مظاهر آن ویژگیهایی اند که بیانگردرک کلی حیاد در جهان است. “mood” واژه ای است که در ترجمه انگلیسی کتاب لوکوربوزیه برای این معنا به کار رفته است.

در گذشته تصور فضا و فرم همچون انگاره‌هایی یکپارچه می‌نمودند که همزمان دارای خصوصیات اصلی (کلی) و محلی (تفصیلی) بودند. چنین انگاره‌هایی عبارت‌ بودند از ستون، طاق، ستنوری، برج، هرم، و سقف گنبدی. لوکوربوزیه با درک این مطلب معماری را به عنوان «بازی استادانه، درست و شکوهمند حجم‌هایی که در پرتو نور گرد یکدیگر می‌آیند... و بدین لحاظ مکعب، مخروط، کره، استوانه، و هرم فرم‌های بسیار مهمی‌اند...» تعریف می‌کند. همانطور که پیش از این خاطر نشان شد، معماری مدرن تصور فضایی جدیدی از فضا و فرم، که «همزمانی رویدادها» را به عنوان نقطه عطف در نظر می‌گیرد، به دست می‌دهد. این تصورات ریشه‌هایی در ساختار «فلزی و شیشه‌ای» قرن نوزدهم دادند و پیش از سال 1900 به صورت «دستور زبان» منسجم طراحی به دست فرانک لوید رایت ایجاد شدند. در سال 1914، لوکوربوزیه ساختار اسکلتی برای خانه‌های “Dom-ino” ی خود با هدف «آزاد سازی فضا از یوغ دیوارهای باربر» طراحی کرد و «ترکیبات بی‌شمار آرایه‌بندی‌های داخلی و روزنه‌های نما» را امکان پذیر ساخت. او با «پنج اصل معماری جدید»ش در سال 1926، تعریف دقیقی از ایده‌های جدید به دست داد. یکی از این اصول «پلان آزاد» نامیده می‌شود؛ و این اصطلاحی است که همواره در نظریه پردازی معماری اهمیت عمده‌ای داشته است. بعداً مبدأ اهمیت پدیدارشناسی آن را مطرح خواهیم ساخت؛ تا اینجا فقط می‌توانیم بگوییم که پلان آزاد عاملی برای رفع نیازهای فضایی زندگی مدرن را یافت. با توجه به پلان آزاد، اصل دیگری مطرح می‌شود که «نمای آزاد» نامیده می‌شود.لوکوربوزیه در دو اصل دیگر خود، رابطه جدید ساختمان نسبت به زمین وآسمان را تعریف می‌کند. فرم‌های جدیدی که به دست پیشگامان اجرا شدند توانستند تا اندازه‌ای جانشین «انگاره‌های» گذشته شوند. پیلوتی، پنجره‌های کشیده، و بام مسطح در واقع نوعی اهمیت نمادین به دست آوردند. با اینکه عناری جدید مانند سبک‌ها «زبان» یکپارچه‌ای برای فرم‌ها نبودند، اما به نظر می‌رسد یکپارچگی ظاهری در طول دهه 1920، تولد «سبک بین‌المللی» جدیدی را نشان می‌دهد.


لوکوربوزیه در پروژه خود برای اتحاد ملل به سال 28-1927، تصورات جدیدی را برای کار با مقیاس بزرگ مطرح می‌کند، که برداشت‌های کلی از وجوه غیرمستقیم کار را نز بیان می‌دارد. در این پروژه فضا امکاناتی ایجاد می‌کند که از طریق آنها فرم ساخته شده آزاد می‌گردد، و بدین ترتیب ساختمان با اطراف خود در می‌آمیزد، در عین حال همان‌‌طور که به وضوح گفته می‌شود، 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  64  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ریشه های معماری مدرن

پاورپوینت بررسی اثر پلی آمین ها بر فرآیند ریشه زایی

اختصاصی از فی گوو پاورپوینت بررسی اثر پلی آمین ها بر فرآیند ریشه زایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

با سلام

مطلب حال حاضر ما پاورپوینت بررسی اثر پلی آمین ها بر فرآیند ریشه زایی می باشد

 مشخصات فایل :

فرمت فایل : POWERPOINT . PPT

قابلیت ویرایش : دارد

قابلیت پرینت : دارد

تعداد اسلاید ها : 28 اسلاید

همراه با تصویر ، متن ، توضیحات ، نام های علمی و ...

پاورپوینتی کاملا آماده

.............

قسمتی از محتویات ( سرفصل ها ) :

مقدمه

عوامل موثر بر ریشه زایی

اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی

(1اکسین ها

2) سایتوکینین ها

3) جیبرلین ها

4) آبسایسیک اسید

پلی آمین ها

سنتز پلی آمین ها

عوامل موثر بر سنتز پلی آمین ها

اثرات مختلف پلی آمین ها در گیاه

اثرات پلی آمین ها بر ریشه زایی
نتایجی که در زمینه ی کشت بافت بدست آمده

مکانیسم های احتمالی اثر گذاری پلی آمین ها

منابع علمی

................

با عضویت در تلگرام کافی نت دریا می توانید از آخرین خبرهای ثبت نامی های دانشگاهی و استخدامی ها و دیگر اخبار های مرتبط با کافی نت باخبر شوید .

جهت عضویت بر روی لینک زیر کلیک کنید .

عضویت در تلگرام کافی نت دریا

................

کلمات کلیدی :

پاورپوینت،دانلود،اثر،پلی آمین،ریشه زایی،فرایند ریشه زایی،اثر پلی آمین بر ریشه زایی،


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت بررسی اثر پلی آمین ها بر فرآیند ریشه زایی

مقاله ریشه های اجتماعی ـ فرهنگی شکستها و تدابیر جبرانی متداول

اختصاصی از فی گوو مقاله ریشه های اجتماعی ـ فرهنگی شکستها و تدابیر جبرانی متداول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ریشه های اجتماعی ـ فرهنگی شکستها و تدابیر جبرانی متداول


مقاله ریشه های اجتماعی ـ فرهنگی شکستها و تدابیر جبرانی  متداول

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:22

یکی از ریشه های مهم شکستهای تحصیلی مربوط به ساختارهای مسلماً بسیار به هم مرتبط ـ جامعه و مدرسه در سطوح مختلف آنها می شود پ . بوردیو و پاسرون دقیقاً نشان داده اند که چگونه سازمان آموزش سعی دارد جامعه را در همان وضع و با همان سلسله مراتب در خود بازسازی کند . با این حال غالباً در مدرسه وجود نیروی دگرگونی اجتماعی بالقوه ای تشخیص داده شده است . گر چه از این لحاظ باید از هر گونه خیال پردازی خودداری کرد و اگر چه مدرسه به خودی خود رهایی بخش نیست اما نقش آن در یک جامعه دموکراتیک نمی تواند مشروع دانستن تفاوت گذاریهای اجتماعی ـ اقتصادی بین دانش آموزان و حتی تأیید این امر باشد . عقیده منفی گرایانه ای که بر حسب آن مدرسه بدون یک انقلاب سیاسی و اجتماعی کامل دارای قدرتی نخواهد بود دیگر پذیرفتنی نیست زیرا اگر این اصل هم قبول شود یارای آن را ندارد که تاریخ و اثرات آن را پیش بینی کند . سازمانهای آموزشی نیرویی را در اختیار دارند که از آن باید برای کاستن از مشکلات پیچیده اجتماعی ـ فرهنگی استفاده کنند از این راه که به دانش آموزان خود پذیرش و تربیتی را تفویض کنند که تا حدی رهایی بخش آنان از رنج نابرابریهای اجتماعی ـ اقتصادی باشد . نابرابریهایی که تا کنون تحمل کرده اند و هم اکنون متحمل می شوند .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ریشه های اجتماعی ـ فرهنگی شکستها و تدابیر جبرانی متداول

پایان‌نامه ریشه های بدحجابی زنان 221 صفحه

اختصاصی از فی گوو پایان‌نامه ریشه های بدحجابی زنان 221 صفحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان‌نامه ریشه های بدحجابی زنان 221 صفحه


پایان‌نامه ریشه های بدحجابی زنان 221 صفحه

عنوان                                                 صفحه

 

مقدمه ……………………………….. 1

 

بخش اول : حجاب

فصل اول ……………………………… 6

1.تعریف حجاب …………………………. 7

2.تاریخچه حجاب………………………… 7

3.حجاب چرا …………………………… 7

فصل دوم : ……………………………. 11

1.عوامل حجاب …………………………. 12

الف : صعود به مراتب معنوی ……………… 12

ب : حجاب مانع اختلاط بی‌شرط ……………… 12

ج : پوشش سالم برای حفظ زن ……………… 12

د : حجاب جایگاه زن و فرهنگ پرهیز ……….. 14

هـ: حجاب و نظربازی از نظر قرآن …………. 15

فصل سوم : منافع حجاب ………………….. 17

فصل چهارم : سوالاتی در مورد حدود پوشش ……. 22

 

بخش دوم : بی‌حجابی

فصل اول :1- تعریف بی‌حجابی ……………… 27

2-تاریخچه حجابی ………………………. 27

3-شروع پیدا شدن نقشه بی‌حجابی در کربلا ……. 29

فصل دوم : انواع بی‌حجابیها ……………… 30

فصل سوم : عوامل بی‌حجابی ……………….. 33

الف : بی‌بند و باری ……………………. 34

ب : فساد …………………………….. 35

ج : جهل و ناآگاهی …………………….. 39

د : علل سیاسی ………………………… 40

هـ : مرز باریک بی‌حجابی و فساد ………….. 40

ی : فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی ……….. 40

و : طلاق ……………………………… 43

فصل چهارم : راه‌های مبارزه با عوامل بی‌حجابی . 44

الف : تقویت ایمان و اعتقاد …………….. 45

ب : احیاء ارزشها و فرهنگ اصیل اسلامی …….. 45

ج : شناساندن الگوهای والا ………………. 46

فصل پنجم : پیامدهای بی‌حجابی ……………. 48

الف : پیامدهای فرهنگی ، عقیدتی بی‌حجابی ….. 49

ب : پیامدهای اجتماعی بی‌حجابی …………… 49

ج : پیامدهای اقتصادی ………………….. 49

 

بخش سوم : بدحجابی

فصل اول : تعریف حجاب ………………….. 54

فصل دوم : منشاء حرکتهای بدحجابی ………… 57

فصل سوم : انواع بدحجابیها ……………… 60

فصل چهارم : ریشه‌های بدحجابی ……………. 63

1-مدگرایی ……………………………. 64

2-بی‌بند و باری ……………………….. 64

3-آزادی زن در روابط اجتماعی…………….. 65

4-ممنوعیت سبب طغیان می‌شود ……………… 66

5-انگیزه جنسی ………………………… 69

6-استفاده ناصحیح از پوشش ………………. 71

7-مورد توجه دیگران قرار گرفتن و جلب توجه کردن    72

8-عرضه و تقاضا ……………………….. 73

9-هوسرانی ……………………………. 74

10-کسب موقعیت ………………………… 75

11-ضعف ایمان …………………………. 75

12-دگرآزاری ………………………….. 76

13-اظهار غنای مالی ……………………. 76

14-ملامت دیگران ……………………….. 77

15-تقلید …………………………….. 77

16-وبای اجتماعی ………………………. 78

17-تشکیل مجامع و کانونهای بدحجابی ………. 79

18-صید دلهای مردان ……………………. 81

19-تعلیم و تربیت ناصحیح و نادرست ……….. 82

20-غرب‌زدگی …………………………… 84

21-تهاجم فرهنگی دشمن ………………….. 85

الف : گستره تهاجم فرهنگی ………………. 85

ب : انگیزه دشمن از تهاجم فرهنگی ………… 85

ج : بهترین شگرد دشمنان مبارزه فرهنگی ……. 87

د : ابزار تهاجم فرهنگی ………………… 88

هـ : تصور غلط از فرهنگ اسلامی …………… 88

22-کمبود شخصیت ……………………….. 89

23-ارضاء تمایلات ………………………. 92

24-حاکمیت فرهنگ غرب …………………… 92

25-استعمار و سوءاستفاده از بدحجابی ……… 92

26-خودنمایی ………………………….. 93

فصل پنجم …………………………….. 95

1-عوامل بدحجابی ………………………. 96

الف : عدم هماهنگی بین ارگانهای تبلیغی و فرهنگی   96

ب : تلاش تشکیلاتی احزاب و دسته جات وابسته ورشکستگان سیاسی    96

ج : گروهکهای منافقین ………………….. 96

د : عقده حسارت و حس خودکم‌بینی ………….. 97

و : دگرگونی ارزشها ……………………. 98

هـ : الگوهای ناهنجار ………………….. 99

ی : خلاءهای درونی ……………………… 100

2-انگیزه‌های بدحجابی …………………… 101

الف : انگیزه روانی و اجتماعی …………… 101

ب : انگیزه اقتصادی ……………………. 106

3-آفتهای بدحجابی ……………………… 109

الف : پرهیز از چشم و هم‌چشمی در رقابتها ….. 109

ب : خشم و تندخویی …………………….. 109

فصل ششم : ……………………………. 112

1-راه‌های مبارزه با عوامل بدحجابی ……….. 113

2-برخورد با پدیده بدحجابی ……………… 116

الف : برخورد با پدیده بدحجابی شمشیری دولب .. 116

ب : تدبیر را جایگزین احساس کنیم ………… 118

ج : تدوین قانون حجاب 20 خبر ، 2 تکذیب …… 122

د : شیوه برخورد با بدحجاب غیرمنطقی و منطقی . 125

فصل هفتم : 1-پیامدهای بدحجابی…………… 127

الف : پیامدهای بدحجابی ………………… 128

ب : پیامد اقتصادی ، فرهنگی …………….. 128

2-آثار بدحجابی ……………………….. 132

الف : جدایی و طلاق …………………….. 132

ب : فساد اجتماعی ……………………… 133

ج : سقوط شخصیت زده ……………………. 133

د : تکذیب آیات الهی …………………… 133

و : احساس پوچی ……………………….. 134

هـ : ایجاد غفلت ………………………. 134

ی : بدآموزی…………………………… 135

نتیجه : ……………………………… 136

منابع و مآخذ………………………….. 137

 

 

 

 

 

 

الف : اهمیت و ضرورت تحقیق

ب : بیان مسئله

ج : سوالات تحقیق

د : اهداف تحقیق

ی : روش تحقیق

هـ : مشکلات و موانع تحقیق

 

مقدمه

 

ریشه بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد . فکر این نسل از نظر مذهبی آن چنان که باید راهنمایی نشده است و از این نظر فوق‌العاده نیازمند هستند و این راهنمایی باید با زبان و منطق همراه باشد .

چرا که هر کسی احساس می‌کند این نسل آنقدر ها هم لجوج نیست و آمادگی زیادی برای دریافت حقایق دارد و هدف از انتخاب این عنوان «‌ریشه‌های بدحجابی زنان » این است که احساس شد ، گذشته از انحرافات عملی فراوانی که در زمینه حجاب بوجود آمده این مسئله و سایر مسائل مربوط به زن ، وسیله‌ای شده در دست یک عده افراد ناپاک و مزدورصفت که از این طریق علیه دین مقدس اسلام جار و جنجال تبلیغاتی راه‌ بیندازند .

بدیهی است که با شرایط موجود این جوان از جنبة‌ مذهبی به قدر کافی راهنمایی نشده و این تبلیغات آثار شوم بر روحیة جوانان می‌گذارد . با بررسی این طرح امید است تأثیر فراوانی بر روی عقاید و افکار جوانان بگذارد و حتی بعضی از بانوان به اصطلاح متجدد عملاً در وضع خود تجدید نظر نمایند .

بدون شک پدیده « برهنگی » بیماری عصر ماست و دیر یا زود این پدیده بعنوان یک بیماری شناخته خواهد شد . فرضاً ما کورکورانه از غرب تقلید کنیم باید ببینیم که کار برهنگی در غرب به کجا رسیده و فریاد چه کسانی را بلند کرده است ، بعداً تقلید از غرب را ادامه بدهیم .

نامه چارلی چاپلین یکی از هنرپیشگان معروف جهان به دخترش پس از اینکه به دخترش اجازه می‌دهد فقط به خاطر هنر می‌توان لخت و عریان به روی صحنه رفت و تاکید می‌کند این لختی فقط روی صحنه و برای ضرورت هنر می‌باشد . می‌نویسد : برهنگی بیماری برهنگی عصر ماست ، اما به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح عریانش را دوست داری ، بد نیست بدانی که دوران پوشیدگی تو را ده سال پیر نمی‌کند . بهر حال امیدوارم تو آخرین کسی باشی که از تبعة غریزه لختی بشوی »

لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسایل مهم اسلامی است و در قرآن کریم در سوره نور به آن اشاره شده و از مفاد آیات چنان فهمیده می‌شود که « هر مسلمان ، چه مرد و زن ، باید از چشم‌چرانی ، نظربازی اجتناب کند و مرد و زن باید پاکدامن باشند و زنان باید پوشش خود را بر دیگران آشکار نکنند و درصدد تحریک و جلب توجه مردان نباشند » .

پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه و رعایت لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی و عدم جواز خلوت میان مرد و زن بیگانه بیان شده است .

با توجه به اینکه مردم کمتر به این موضوعات اهمیت می‌دهند ولی با معضلاتی که در جامعه با آن روبرو هستیم باید به دنبال کشف علت باشیم که چرا اینگونه مفاسد رخ می‌دهد و با بررسی و تحقیق می‌فهمیم که علتهای گوناگون در کار است که «‌ بدحجابی و بی‌حجابی » روحیه افراد تأثیر منفی و مخرب می‌گذارد .

با توجه به موانعی که در ادامه راه بود گاهی دچار تردید می‌شدم اما دریافتم که بخاطر تازگی موضوع ارزش تحقیق در این باره چند برابر است . چرا که به عوامل و ریشه‌های معضلات آگاهی می‌یابم و حداقل توان خویش را در رفع این   معضلات می‌آزمایم .

این طرح در 3 بخش ارائه می‌شود که بخش اول در مورد حجاب بعنوان یک پوشش برای فرد می‌باشد تا جلو هر گونه فساد گرفته شود ،‌می‌باشد . این حجاب و پوشش ، از ابتدای اسلام بوده و برای سلامتی و حفظ خانواده ، بهداشت روانی در جامعه و پیشرفت علمی در ترقیات فکری و حفظ حریم زن و مرد و پیشرفت کارهای اقتصادی می‌باشد « چرا حجاب بعنوان یک پوشش است و از نظر اسلام تا چه حدی شخص باید رعایت حجاب نماید » .

جایگاه زن در جامعه کجاست و حجاب چقدر جلونظر بازی را می گیرد و حجاب چرا برای زن بعنوان یک الگو می باشد.

بخش دوم در مورد بی‌حجابی که نداشتن روسری و چادر و امثال آن است .

این بی‌حجابی در ایران از زمان رضاخان شروع شد ، بی‌حجابی که باعث بی‌بند و باری و فساد و طلاق و ترویج و فرهنگ برهنگی شد .

راه‌های مبارزه با عوامل بی‌حجابی و بدحجابی

تقویت ایمان و اعتقاد و احیاء ارزشهای اسلامی و شناسایی الگوهای والا و … می‌باشد و پیامدهای بی‌حجابی که از نظر عقیدتی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی مورد تحقیق قرار گرفت .

بخش سوم در مورد بد‌حجابی که به پوشش غیر صحیح از چادر گفته می‌شود که باعث شده محیط زندگی اجتماعی را آنقدر ناامن سازد که به دختران ما تجاوز و زنان ما را اغفال می‌کنند با بررسی منشاء حرکتهای بدحجابی که اثرپذیری از تبلیغات کشورهای غربی و گرایش به اشراف نمایی با انواع بدحجابیها و برخی عقده‌ای می‌باشند و بدحجابی را برای گشودن عقده‌هایشان انتخاب کرده‌اند برخی بر اساس رفتارهای خانواده واطرافیان ، رفت و آمدها ، تبلیغات سوء . گرفتار بدحجابی شده اند و ریشة اصلی بدحجابی عبارتند از مدگرایی ، غریزه جنسی ، هوسرانی ، تقلید ، کمبود شخصیت غرب زدگی ، خودنمایی ، آزادی زن در روابط و … و علتهای دیگری نیز هست که باعث بدحجابی شده است از قبیل: 1-عدم هماهنگی بین ارگانهای تبلیغی ، تشکیل احزاب و گروهکهای منافقین و … و اینکه اشخاص چه انگیزه‌ای از استفاده ناصحیح از حجاب دارند و آفتهایی که این معضل را بر روی فرد و جامعه داشته و راه‌های مبارزه با عوامل و ریشه‌های بدحجابی بیان شده و نتیجه و تأثیری که بر روی افراد گذاشته مورد تحقیق قرار گرفت .

 

 

 

بخش اول : حجاب

 

فصل اول : تعریف حجاب ،‌تاریخچه حجاب ، حجاب چرا

فصل دوم : عوامل حجاب

فصل سوم : منافع حجاب

فصل چهارم : سوالاتی در مورد حدود پوشش حجاب

متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این پایان نامه در این صفحه درج شده است(به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان‌نامه ریشه های بدحجابی زنان 221 صفحه

پاورپوینت آموزشی فصل چهارم ریاضی نهم - توان و ریشه گیری

اختصاصی از فی گوو پاورپوینت آموزشی فصل چهارم ریاضی نهم - توان و ریشه گیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت آموزشی فصل چهارم ریاضی نهم - توان و ریشه گیری


پاورپوینت آموزشی فصل چهارم ریاضی نهم - توان و ریشه گیری

پاورپوینت آموزشی فصل چهارم ریاضی نهم

حل کامل فعالیت ها ، کار در کلاس ها و تمرینات

درس اول :توان و ریشه

درس دوم :نماد علمی

درس سوم :ریشه گیری

درس چهارم :جمع و تفریق رادیکال ها


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت آموزشی فصل چهارم ریاضی نهم - توان و ریشه گیری