فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله قهر و مدارا درحکومت علوى

اختصاصی از فی گوو مقاله قهر و مدارا درحکومت علوى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله قهر و مدارا درحکومت علوى


مقاله قهر و مدارا درحکومت علوى

دانلود مقاله قهر و مدارا درحکومت علوى 60 ص با فرمت WORD 

 

 

 

 

 

مقدمه

قهر و مدارا چه جایگاهى در سلوک اجتماعى و سیاسى امیرالمؤمنین(ع) داشته است؟ این مقاله عهده دار پرداختن به وجهه اى از اقدامات آن حضرت(ع) مى باشد. چه پس از رحلت پیامبر(ص) در مقام احقاق حق خویش، و چه در دوران خلفا و چه در هنگامه پذیرش حکومت و روزگاران حاکمیت خویش که بخش اصلى بحث را شامل مى گردد.

امیرالمؤمنین(ع) در جایگاه احقاق حق خود رسول خدا(ص) به عنوان پیامبر، پیشوا، رهبر و حاکم جامعه اسلامى، به طور طبیعى دغدغه حکومت نوپایى را داشت که در مدینه تشکیل داده بود و در اواخر عمر ایشان دایره تسلط این حکومت تقریباً همه شبه جزیره حجاز را در بر گرفته بود. با توجه به جهات مختلفى که این مقال را حوصله پرداختن به آنها نیست، لازم بود جانشین رسول خدا و حاکم جامعه اسلامى بعد از آن حضرت، از طرف خدا معین شود و واگذارى این امر در آن مقطع به انتخاب عمومى کار صحیحى نبود؛ از این رو رسول خدا با اینکه در طول عمر خود بخصوص در دوران مدینه به صورتهاى مختلف شایستگى منحصر به فرد امام على(ع) براى امامت و حکومت را به جامعه اعلام کرده بود، با این وجود بعد از بازگشت از حجة الوداع در محل غدیر خم، به امر خداوند متعال همه اهل قافله بزرگ همراه خویش را جمع کرد و...................


دانلود با لینک مستقیم


مقاله قهر و مدارا درحکومت علوى

تحقیق در مورد قهر و مدارا درحکومت علوى

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد قهر و مدارا درحکومت علوى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد قهر و مدارا درحکومت علوى


تحقیق در مورد قهر و مدارا درحکومت علوى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:63

 فهرست مطالب

قهر و مدارا درحکومت علوى

امیرالمؤمنین(ع) در جایگاه احقاق حق خود

دوران استقرار خلفا

پذیرش خلافت به هنگام مشاهده

اقبال عمومى و اتمام حجت نهى امام(ع) از بیعت شکنى

دوران حکومت چند نکته مهم

اول ـ تعریف قهر و مدارا:

 

دوم ـ قهر و مدارا؛

 

سوم ـ اولویت مدارا؛

 

چهارم ـ لزوم قدرتمندى حکومت؛

 

پنجم ـ فرماندهان با تحمل و مدارا؛

 

ششم ـ هشیارى و قاطعیت؛

سیاست مدارا مدارا با مخالفان غیر معاند

1ـ مدارا با کسانى که از بیعت امتناع ورزیدند.

2ـ مدارا با کسانى که در مظان اتهام بودند.

 

3ـ مدارا با کسانى که اعلام مخالفت مى کردند قبل از اقدام براندازى

 

4ـ مدارا در برابر سستى مردم

قهر و خشم مقدس

1ـ پیمان شکنان برانداز

2ـ ستمگران سرکش

3ـ خوارج خشونت طلب

4ـ برهم زنندگان امنیت اجتماع

5ـ حکومتیان متخلّف 

 

قهر و مدارا چه جایگاهى در سلوک اجتماعى و سیاسى امیرالمؤمنین(ع) داشته است؟ این مقاله عهده دار پرداختن به وجهه اى از اقدامات آن حضرت(ع) مى باشد. چه پس از رحلت پیامبر(ص) در مقام احقاق حق خویش، و چه در دوران خلفا و چه در هنگامه پذیرش حکومت و روزگاران حاکمیت خویش که بخش اصلى بحث را شامل مى گردد.

امیرالمؤمنین(ع) در جایگاه احقاق حق خود رسول خدا(ص) به عنوان پیامبر، پیشوا، رهبر و حاکم جامعه اسلامى، به طور طبیعى دغدغه حکومت نوپایى را داشت که در مدینه تشکیل داده بود و در اواخر عمر ایشان دایره تسلط این حکومت تقریباً همه شبه جزیره حجاز را در بر گرفته بود. با توجه به جهات مختلفى که این مقال را حوصله پرداختن به آنها نیست، لازم بود جانشین رسول خدا و حاکم جامعه اسلامى بعد از آن حضرت، از طرف خدا معین شود و واگذارى این امر در آن مقطع به انتخاب عمومى کار صحیحى نبود؛ از این رو رسول خدا با اینکه در طول عمر خود بخصوص در دوران مدینه به صورتهاى مختلف شایستگى منحصر به فرد امام على(ع) براى امامت و حکومت را به جامعه اعلام کرده بود، با این وجود بعد از بازگشت از حجة الوداع در محل غدیر خم، به امر خداوند متعال همه اهل قافله بزرگ همراه خویش را جمع کرد و از آنان پرسید که:
«آیا من به شما از خودتان سزاوارتر نیستم و بهتر از شما خیر شما را نمى شناسم و نمى خواهم؟
همگى از سر صدق و راستى فریاد برآوردند: آرى، چنین است اى رسول خدا.
آن گاه رسول خدا فرمود: پس آگاه باشید هر کس من ولىّ و سرپرست او بودم، این علىّ سرپرست و ولىّ اوست ...»[1]
و بعد از معرفى امام على(ع) به مقام ولایت و سرپرستى جامعه اسلامى، از همه حاضران خواست با ایشان بیعت کنند و همه کسانى که در آن جمع بودند بدون استثنا، با امام بیعت کردند و عهد بستند که مطیع و گوش به فرمان و پیرو امام على(ع) باشند. با این اقدام رسول خدا مسأله جانشینى دیگر حل شده مى نمود و هیچ شبهه و ابهامى در آن وجود نداشت و به طور طبیعى باید امام على(ع) بعد از رسول خدا زمام امور را به دست مى گرفت.
با وفات رسول خدا(ص) و قبل از اینکه بدن مبارکشان غسل داده شود، کفن گردد و به خاک سپرده شود، در حالى که امام على(ع) اهل بیت و اصحاب باوفاى رسول خدا در مصیبت فراق محبوب خویش سر در گریبان غم در صدد انجام مقدمات و مراسم تجهیز و تدفین بودند، گروهى اندک در اقدامى ناگهانى، عجولانه و کودتایى، دور هم جمع شدند و با ابوبکر به عنوان خلیفه رسول خدا بیعت کردند و با سوء استفاده زیرکانه از وضعیت غمبار حاکم بر جامعه و شعله ور کردن حِقدها و کینه هایى که از امام على(ع) در بعضى دلها بود، یاورانى به دور خود جمع کردند و هنوز کار تدفین رسول خدا انجام نشده، براى بیعت گرفتن از اهل بیت و امام على(ع) متوسل به خشونت شدند. استدلالهاى امام و اطرافیان فایده بخش نبود و اصولاً طرف مقابل به دنبال شنیدن استدلال نبود و براى کار خودش هم استدلال نداشت و با علم به صلاحیت امام و عدم صلاحیت خودشان، به این کار اقدام کرده بودند، پس طبیعى بود که هیچ سخن حقى آنان را از ادامه راه باطلشان بازنمى داشت. در اینجا تنها دو راه وجود داشت: قیام و جنگ براى گرفتن حق غصب شده و یا تسلیم شدن و چشم پوشى از حق خود و واگذاردن جامعه به با
طل. عقل و شرع راه اول را یقین مى کرد البته با شرایطى که از جمله مهمترین آنان وجود یاور بود. در ابتداى کار، اقدام کنندگان جمع محدودى بودند و اگر امام تعدادى یاور جدى و فداکار مى یافت، مى توانست آنان را سرکوب کند و عموم جامعه نیز خواهان حکومت امام بودند و امام مى توانست حکومت حقه خویش را اقامه کند. از این رو ایشان بعد از تجهیز رسول خدا، به یارى خواهى از مهاجر و انصار اقدام کرد ولى متأسفانه آنان به دلایل مختلف از جانبازى در راه امام دریغ ورزیدند، عافیت طلبیدند و سکوت و تسلیم اختیار کردند. امام بارها و بارها این مطلب را بازگو کرد تا آیندگان عذر وى را بدانند. بعد از بازگشت از جنگ نهروان از ایشان پرسیدند:
چرا با ابوبکر و عمر نجنگیدى آن چنان که با طلحه، زبیر و معاویه جنگیدى؟
امام فرمود:
رسول خدا(ص) با من عهد کرد: اگر یاور یافتى به سوى آنان بشتاب و با آنان بجنگ ولى اگر یاور نیافتى، دست بکش و خون خود را حفظ کن تا مظلومانه به من ملحق شوى.
در عمل به عهد رسول خدا بعد از وفات ایشان و فراغت از تجهیزشان و جمع آورى قرآن، دست فاطمه و حسن و حسین را گرفتم و به در خانه اهل بَدْر و سابقان در دین رفتم و آنان را به حقم قسم دادم و به یاریم خواندم ولى جز چهار نفر: سلمان، عمار، مقداد و ابوذر، کسى مرا اجابت نکرد و (از اهل بیتم نیز) آنان که یاورم در دین بودند: جعفر و حمزه، از بین رفته بودند و مانده بودم بین دو آزاد شده اى که تازه مسلمان بودند: عباس و عقیل.
قسم به آن که محمد را بحق مبعوث کرد اگر آن روز که با خویشاوندان تَیْم (ابوبکر که از قبیله تیم بود) بیعت شد، چهل نفر یاور داشتم، در راه خدا با آنان مى جنگیدم.[2]

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قهر و مدارا درحکومت علوى

کارافرینی مدارا و خشونت از دیدگاه فردوسی

اختصاصی از فی گوو کارافرینی مدارا و خشونت از دیدگاه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کارافرینی مدارا و خشونت از دیدگاه فردوسی


مقاله مدارا و خشونت از دیدگاه فردوسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:40

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت مسئله

اهداف تحقیق

پیشینه طرح پژوهش

تجزیه و تحلیل

روش تحقیق

سابقه تحقیق

اصطلاحات و مفاهیم

هدفهای کلی تحقیق:

1-آشنایی بیشتر با ادب فارسی

2-شناخت دیدگاه بزرگان ادب در زمینه مدارا و خشونت

هدف آرمانی :

طرح ((عشق)) و رفع ((خشونت)) در جهان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعریف واژه های پژوهش :

مدارا یعنی نرمی

                        ملاطفت

به آرامی سخن گفتن

به آرامی رفتار کردن

بردباری

خشونت یعنی    تندی

                       زبری

                      عدم ملاطفت

درشتی

درشت خویی

روش تحقیق

توصیفی

-مدارا و خشونت از دیدگاه فردوسی

حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر بزرگ حماسه سرای ایران در اثر عظیم خود، شاهنامه اگر چه غالباً به توصیف کارزار بین ایرانیان با دشمنان خود می پردازد ولی در لابه لای این کارزارها هر گاه فرصتی به دست می آورد تند خویی را سرزنش می کند وآن را شایسته نمی بیند، او تمام جهانیان را به نیکی دعوت می کند و خوبی را بهترین یادگاری می داند که انسان می تواند از خود به جای بگذارد.

بیا تا جهان را به بد نسپریم

به کوشش همه دست نیکی بریم

نباشد همی نیک و بدپایدار

همان به که نیکی بود یادگار

در این جا به نمونه هایی از مدارا و خشونت در شاهنامه اشاره می کنیم. در شاهنامه فردوسی ،وقتی که فریدون از ایرج می خواهد که به نزد برادران خود برود و با آنها گفتگو کند، ایرج در پاسخ پدر می گوید:که به نزد آنها می روم و از آن ها می خواهم که نسبت به پادشاه خشم نگیرند وکینه توزی نکنند.

بگویم که از شهریار زمین

مدارید خشم و مجویید کین

دل کینه و رشان به دین آورم

سزاوارتر زآنکه کین آورم


دانلود با لینک مستقیم


کارافرینی مدارا و خشونت از دیدگاه فردوسی

تحقیق در مورد قهر و مدارا درحکومت علوى

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد قهر و مدارا درحکومت علوى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد قهر و مدارا درحکومت علوى


تحقیق در مورد قهر و مدارا درحکومت علوى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه96

 

فهرست مطالب

  دوران استقرار خلفا

پذیرش خلافت به هنگام مشاهده اقبال عمومى و

اتمام حجت

قهر و مدارا درحکومت علوى

قهر و مدارا چه جایگاهى در سلوک اجتماعى و سیاسى امیرالمؤمنین(ع) داشته است؟ این مقاله عهده دار پرداختن به وجهه اى از اقدامات آن حضرت(ع) مى باشد. چه پس از رحلت پیامبر(ص) در مقام احقاق حق خویش، و چه در دوران خلفا و چه در هنگامه پذیرش حکومت و روزگاران حاکمیت خویش که بخش اصلى بحث را شامل مى گردد.

امیرالمؤمنین(ع) در جایگاه احقاق حق خود

رسول خدا(ص) به عنوان پیامبر، پیشوا، رهبر و حاکم جامعه اسلامى، به طور طبیعى دغدغه حکومت نوپایى را داشت که در مدینه تشکیل داده بود و در اواخر عمر ایشان دایره تسلط این حکومت تقریباً همه شبه جزیره حجاز را در بر گرفته بود. با توجه به جهات مختلفى که این مقال را حوصله پرداختن به آنها نیست، لازم بود جانشین رسول خدا و حاکم جامعه اسلامى بعد از آن حضرت، از طرف خدا معین شود و واگذارى این امر در آن مقطع به انتخاب عمومى کار صحیحى نبود؛ از این رو رسول خدا با اینکه در طول عمر خود بخصوص در دوران مدینه به صورتهاى مختلف شایستگى منحصر به فرد امام على(ع) براى امامت و حکومت را به جامعه اعلام کرده بود، با این وجود بعد از بازگشت از حجة الوداع در محل غدیر خم، به امر خداوند متعال همه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قهر و مدارا درحکومت علوى