فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق نزول 54 رتبه‌ای ایران در فساد مالی

اختصاصی از فی گوو تحقیق نزول 54 رتبه‌ای ایران در فساد مالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق نزول 54 رتبه‌ای ایران در فساد مالی


تحقیق نزول 54 رتبه‌ای ایران در فساد مالی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:4

فهرست:

نزول 54 رتبه‌ای ایران در فساد مالی

ایران طی چهار سال گذشته به طور متوسط سالانه 16 رتبه درخصوص فساد مالی نزول کرده به طوری که در سال 2008 با 10 رتبه سقوط نسبت به سال قبل در رتبه 141 در میان 180 کشور جهان قرار گرفته است. کشور ما در سال 2007 در رتبه 131، در سال 2006 در رتبه 113 و در سال 2005 در رتبه 93 قرار داشته است. این در حالی است که یکی از شعارهای دولت نهم طی دوره تصدی‌گری مبارزه با مفاسد اقتصادی بوده است. سال گذشته کمیسیون اصل 90 بیش از 53 پرونده فساد اقتصادی را -که طی دولت نهم اتفاق افتاده بود- به سران سه قوه ارسال کردند.چنین شرایطی باعث شد کارشناسان اقتصادی نسبت به عدم شفافیت و گسترش فساد مالی هشدار دهند. فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی از نزول 54 پله‌ای ایران از نظر جایگاه فساد مالی و عقبگرد به رتبه پایین‌تر در بین سایر کشورها به تشخیص سازمان‌های بین‌المللی خبر داد. فرشاد مومنی اظهار داشت: «‌اگر ما اصول روشن و مشخصی نداشته باشیم در معرض آزمون و خطاهای پرهزینه و غیرقابل جبران قرار می‌گیریم و شعار اصلاح‌طلبی اصولگرایانه تقریباً بر همین اساس است. ما در چهار سال گذشته به طرز بسیار نگران‌کننده‌ای زمان را از دست دادیم و کسانی که مسوولیت سیاستگذاری در دولت را برعهده دارند بدون درک از تغییرات و مقتضیات زمانه باعث شدند ما از این اصول فاصله بگیریم.» استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: «در دولت مهندس موسوی در زمان جنگ که هزار بهانه برای پنهان کاری وجود داشت وی برای خرج درآمدهای نفتی از مجلس کسب تکلیف می‌کرد ولی اکنون دولت اعلام می‌کند درآمد صندوق ذخیره ارزی محرمانه است در حالی که تولید و درآمد نفتی باید همواره شفاف باشد. دولت از سال 1385 تاکنون عملکرد خود را در زمینه دستیابی به سند چشم‌‌انداز ارایه نکرده است.» وی تصریح کرد: «در سال پایانی دولت آقای خاتمی‌(سال 1383) از نظر فساد مالی رتبه اقتصادی ایران بین 180 کشور جهان 87 بود. این موضوع نشان می‌دهد 93 کشور بودند که فساد مالی بیش از ایران داشتند. باید توجه داشت در سال 1387 رتبه کشورمان در میان دیگر کشورها به تشخیص سازمان‌های بین‌المللی به 141 رسید. این موضوع به آن معنا است که 54 رتبه طی چهار سال از نظر فساد مالی در سطح کشورهای جهان عقبگرد داشتیم که این موضوع بسیار نگران‌کننده است.» سالانه 16 پله نزول ایران در سال 2005 (83) در میان 159 کشور جهان مقام 93 را از لحاظ فساد مالی داشته است. در سال بعد یعنی سال 2006، ایران در میان 163 کشور به لحاظ شفافیت اقتصادی با 12 پله سقوط به رتبه 105 نزول می‌کند. یک سال بعد یعنی در سال 2007 ایران در میان 179 کشور جهان، رتبه 131 را کسب کرد و در نهایت در سال 2008، نیز به پله 141 نزول می‌کند. به تعبیر دیگر، ایران از سال 2006 تا 2008 سالانه حدود 16 پله سقوط را تجربه کرده است. این در حالی است که شعارهای دولت نهم از ابتدای تصدی‌گری، بر مبارزه با مفاسد اقتصادی استوار بوده است و با وجود تلاش‌هایی که در این راستا انجام داد اما در عمل نه‌تنها موفقیتی کسب نکرده بلکه آمارهای بین‌المللی از تشدید فساد مالی در میان دستگاه‌های دولتی حکایت دارند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نزول 54 رتبه‌ای ایران در فساد مالی

تحقیق در مورد کم خونی فقر آهن

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد کم خونی فقر آهن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد کم خونی فقر آهن


تحقیق در مورد کم خونی فقر آهن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:16

فهرست:

کم خونی فقر آهن

  • کم خونی فقر آهن چیست؟

کاهش آهن در رژیم غذایی

تغییرات بدنی

اختلالات مجاری گوارشی

از دست دادن خون

شک به کم خونی فقر آهن از طریق یک سری یافته های عمومی در یک شرح حال طبی کامل و معاینه فیزیکی حاصل می گردد. علائمی نظیر خستگی زودرس ، رنگ پریدگی غیر طبیعی پوست و افزایش ضربان قلب از یافته های عمومی می باشد.

کم خونی فقر آهن، اغلب طی یک معاینه طبی و از طریق یک آزمایش خون که میزان هموگلوبین و آهن خون را می سنجند آشکار می گردد. در کنار شرح کامل طبی و معاینه فیزیکی ، روش های تشخیصی کم خونی فقر آهن شامل موارد زیر می باشد:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کم خونی فقر آهن

دانلود مقاله ریشه‌ های فقر و فساد

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله ریشه‌ های فقر و فساد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله ریشه‌ های فقر و فساد


دانلود مقاله ریشه‌ های فقر و فساد

ریشه‌های فقر و فساد

مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:28

چکیده:

برای مبارزه با فقر و فساد، یعنی دو آفت بزرگ زندگی اجتماعی و اقتصادی، باید ابتدا به علل آنها توجه کرد. تا وقتی که این علت‌ها از میان نرود، فقر و فساد ناگزیر به اشکال مختلف باز تولید خواهد شد. فقر از لحاظ اقتصادی عمدتا دو چهره دارد: بیکاری و درآمد ناکافی. فساد الزاما وابسته به فقر نیست، اما فقر ممکن است زمینه ساز گرایش به فساد باشد. فساد اقتصادی اساسا عبارت است از: سوء استفاده از قدرت و امتیازات ویژه و کم و بیش انحصاری در جهت کسب درآمدهای خارج از چارچوب قانون یا عرف اقتصادی جامعه، حال باید دید چه عواملی این پدیده را در جامعه رشد می‌دهند.

 بیکاری یک پدیده اقتصادی است که علت‌ آن مازاد عرضه نیروی کار نسبت به تقاضا برای نیروی کار است. این پدیده نشانه وضعیت رکود یا عدم رونق اقتصادی است. به  عبارت دیگر، عدم تمایل بنگاه‌های بالفعل و بالقوه اقتصادی برای تولید بیشتر و استخدام نیروی کار، عامل اصلی گسترش بیکاری است. بنگاه‌ها زمانی تولید را افزایش می‌دهند که تولید سودآور باشد و زمانی به استخدام نیروی کار دست می‌یازند که بازدهی اقتصادی نیروی کار بیش از دستمزد پرداختی باشد.

 چرا افزایش تولید برای بنگاه‌ها سودآور نیست؟ از یک طرف هزینه‌های نامرئی تولید (هزینه‌های معاملاتی) بسیار بالا و از طرف دیگر نظام مالیاتی و برداشت‌های گوناگون از درآمد و سود بنگاه‌ها به صورت عوامل مهم بازدارنده عمل می‌کنند.

 منظور از هزینه‌های نامرئی یا معاملاتی عبارت است از: صرف وقت و انرژی زیاد، و بعضا صرف منابع مالی به صورت پول چای یا رشوه برای اخذ مجوزهای گوناگون از مراجع مختلف اداری برای راه‌اندازی و ادامه فعالیت اقتصادی.

 تعریف نشدن حقوق مالکیت فردی، هزینه‌های نامرئی مشابهی را برای به اجرا گذاشتن قرادادها و استیفای حق مالکیت به بنگاه تحمیل می‌کند مانند مشکل ناشی از امتناع برخی از مسوولان بخش‌های عمومی از اجرای قراردادها یا بر فرض مشکل عمومی چک های بلامحل در جامعه. به طور خلاصه می‌توان گفت که بنگاه اقتصادی در وضعیتی قرار دارد که منافع آن عمومی شده یعنی همه در آن شریک هستند یا ادعای سهم دارند اما هزینه‌های آن خصوصی و به عهده خود بنگاه است.

 چرا بنگاه‌ها استخدام نمی‌کنند؟ زمانی که هزینه نیروی کار بالاتر از بازدهی اقتصادی آن باشد، بنگاه از استخدام امتناع می‌کند. قانون کار و تامین اجتماعی هزینه‌های مرئی و نامرئی زیادی را علاوه بر حداقل دستمزد، به طرفین قرارداد کار تحمیل می‌کند.

 به طوری که عملا، هزینه نیروی کار دیگر تناسبی با بازدهی اقتصادی ندارد. به عنوان مثال 30 درصد دستمزد تحت عنوان تامین اجتماعی از طرفین قرارداد کار گرفته می‌شود که نرخی مشابه به آن در هیچ جای دنیا وجود ندارد و در عمل به معنای افزودن به هزینه نیروی کار به میزان 30 درصد است. بوروکراسی دولتی با تحمیل مقررات خود، آزادی قرارداد میان نیروی کار و بنگاه‌ را از آنها سلب کرده و مانع از توافق آنها برای استخدام در شرایطی خارج از این مقررات موضوعه تحمیلی می‌شود. اینجا بوروکراسی دولتی است که به بهانه حمایت از نیروی کار مانع از ایجاد اشتغال می‌شود و بیکاری را دامن می‌زند.

 چرا بخش وسیعی از نیروی کار درآمد ناکافی دارند؟ رکود اقتصادی و بیکاری مهم‌ترین عامل پایین بودن دستمزدها است.

 زمانی که فعالیت‌های اقتصادی دچار رکود است و بنگاه‌ها تمایلی به افزایش تولید ندارند و خیل عظیمی از بیکاران متقاضی استخدام هستند، برای بستن قرارداد کار، نیروی کار در موضع ضعیفی قرار دارد و ناگزیر نمی‌تواند دستمزد بالایی را مطالبه کند.

 پس درآمد ناکافی نتیجه دو عاملی است که پیشتر به آنها اشاره کردیم.

 چه عواملی موجب رشد فساد می‌شود؟ کسب درآمد غیرقانونی و نامشروع نه فقط یک مشکل اقتصادی بلکه مشکل اجتماعی و فرهنگی است. فساد اقتصادی اغلب ریشه در لابه‌لای بوروکراسی پیچیده در اقتصاد دولتی دارد. تقریبا هیچ موردی از فساد اقتصادی را نمی‌توان سراغ گرفت که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از سوء استفاده از اختیارات و امتیازات مناصب دولتی ناشی نشده باشد. اقتصاد دولتی موجد موقعیت‌های انحصاری یا رانت‌ها است و این خود بزرگترین منشا فساد است.

 مجوزهای بازرگانی خارجی و داخلی در شرایط غیررقابتی، مجوزهای توزیع کالاها به قیمت دولتی در شرایط دو گانگی قیمت‌ها در بازار، اختیارات مربوط به اعطای تسهیلات بانکی با نرخ‌های بسیار پایین، اختیارات مربوط به توزیع ارز به قیمت‌های پایین و غیره همگی منابع اصلی فساد اقتصادی و ارتشا در جامعه ما است.

 اگر دقت کنیم می‌بینیم فقر و فساد هر دو ریشه در یک معضل اصلی دارد و آن سیطره بوروکراسی دولتی، چه به صورت تصدی و مالکیت و چه به صورت کنترل اداری، بر عرصه فعالیت‌های اقتصادی است، عرصه‌ای که قاعدتا حوزه فعالیت‌های خصوصی و قراردادهای توافقی است.

 اگر تشخیص بیماری را به طوری که گذشت، درست فرض کنیم تجویز درمان به شرح زیر خواهد بود.

 1- پایین آوردن هزینه‌های معاملاتی بنگاه‌ها از طریق مقررات زدایی و کاستن از بوروکراسی دولتی درخصوص اخذ مجوز تاسیس واحدهای اقتصادی و ادامه فعالیت آنها.

 2- پایین آوردن هزینه‌های معاملاتی از طریق تمهیدات حقوقی به منظور تعریف دقیق حقوق مالکیت فردی و تضمین اجرای قراردادها.

 3- اصلاح ساختاری و اساسی قانون کار و تامین اجتماعی در جهت تامین آزادی قرارداد میان نیروی کار و بنگاه از یک طرف و انحصار زدایی از تامین اجتماعی دولتی و ایجاد امکان برای رقابت بنگاه‌های خصوصی بیمه در زمینه قراردادهای آزادنه کار.

 4- آزادسازی فعالیت‌های اقتصادی در همه زمینه‌ها به منظور شکستن انحصارهای دولتی، ایجاد رقابت و بالابردن بهره‌وری اقتصادی.

 5- یکسان کردن قیمت‌ها در همه عرصه‌ها به منظور از میان بردن منشا رانت و فساد اقتصادی.

 6- مقررات زدایی در جهت کاستن از قدرت بوروکراسی و از میان برداشتن زمینه‌های سوء استفاده اقتصادی از قدرت اداری و سیاسی. کوتاه کردن دست بوروکرات‌ها و سیاستمداران از دست‌اندازی در فعالیت‌های اقتصادی، شرط لازم برای ریشه‌کن کردن فساد اقتصادی است.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ریشه‌ های فقر و فساد

دانلود مقاله فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌


دانلود مقاله فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌

فقر و جدایی نژادی در مراکز شهری

مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:39

چکیده:

خبرگزاری فارس:نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت ‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌

اگرچه‌ مردم‌ فقیر را در هر یک‌ از بخشهای‌ جامعه‌ می‌توان‌ مشاهده‌ کرد اما تمرکز و فراوانی‌ آن‌ در میان‌ زنان‌، کودکان‌و اقلیتهای‌ نژادی‌ و مراکز شهری‌ بزرگ‌ (در مقابل‌ حومه‌ها یا حوزه‌ آماری‌ کلانشهرها) بیشتر است‌. این‌ مقاله‌ کاوشی‌ است‌ درباره‌ تداوم‌ و ماندگاری‌ فقر در مراکز شهری‌ ایالات‌ متحد، جدایی‌ نژادی‌، مسکن‌ فقرا و بالاخره‌ بیکاری‌ و علل‌ آن‌.
کلید واژه‌ها: فقر شهری‌ در آمریکا، تعریف‌ فقر شهری‌، بودجه‌ فقر، مراکز شهری‌، حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهر، سیاست‌مسکن‌، فقر و جدایی‌ نژادی‌ و ناموزنی‌ فضایی‌2.
واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر
دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌
"بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار
سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌.
فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند
1. نژاد
اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌.
2. فقر سالمندان‌
یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌.
3. کودکان‌
در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌.
4. محل‌ زندگی‌
نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌.
5. نوع‌ خانوار
نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از:
الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند.
ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌.
ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند.
د) آموزش‌
نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌.
نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌
بیش‌ از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند.
فقر در مراکز شهرها
نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند.
انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌
یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌ مشاغل‌ حومه‌ها ونرخ‌ بالای‌ فقر در مراکز شهرهاست‌.
واقعیتهایی‌ در باره‌ انزوای‌ محلات‌ نژادی‌
یکی‌ از راههای‌ کمی‌ کردن‌ میزان‌ جدایی‌ و انزوای‌نژادی‌ شاخص‌ یا نمایه‌ ناهمگنی‌ است‌. این‌شاخص‌ نشانگر سهم‌ عددی‌ یک‌ گروه‌ نژادی‌ است‌که‌ باید برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ پیکربندی‌ کاملا همگن‌از نظر فضایی‌ جا به‌ جا شوند یا دوباره‌ اسکان‌یابند; شاخصی‌ که‌ در هر سرشماری‌ ترکیب‌ نژادی‌حوزه‌های‌ کلانشهری‌ را به‌ طور کلی‌ ترسیم‌ کند. درسال‌ 1990 به‌ طور متوسط شاخص‌ ناهمگنی‌برای‌ حوزه‌های‌ کلانشهری‌ امریکا رقم‌ 69 درصدبوده‌ است‌ که‌ بدان‌ معناست‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌همگنی‌ کامل‌ 69 درصد سیاه‌پوستان‌ (یاسفیدپوستان‌) باید دوباره‌ اسکان‌ یابند.
همان‌ طور که‌ نمودار (1) شاخصهای‌ناهمگنی‌ حوزه‌های‌ مادرشهری‌ نشان‌ می‌دهد این‌شاخصها برای‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ تفاوت‌ زیادی‌ رانشان‌ می‌دهند. این‌ تفاوت‌ هر چه‌ حوزه‌ مادرشهری‌بزرگتر باشد بیشتر است‌. این‌ نمودار همچنین‌ناهمگنترین‌ شهرها را در مقیاس‌ ملی‌ نشان‌می‌دهد، مضافا اینکه‌ این‌ شهرها در ایالتهای‌شمالی‌ مرکزی‌ قرار دارند و طی‌ چندین‌ دهه‌ گذشته‌میزان‌ انزوای‌ نژادی‌ در آنها تغییر زیادی‌ نکرده‌است‌.
علل‌ انزوا و جدایی‌ نژادی‌ محلات‌
علل‌ جدایی‌ نژادی‌ محلات‌ چیست‌؟ عوامل‌گوناگونی‌ در این‌ امر دخیل‌ هستند وتفکیک‌ اثرهای‌آن‌ به‌ صورت‌ روشن‌ کار مشکلی‌ است‌.
1. رفتارهای‌ نژادی‌ و تنش‌. سیاه‌پوستان‌ وسفیدپوستان‌ در رابطه‌ با ترکیب‌ همسایگان‌ علایق‌
100
90
80
70
60
50
40
30
20
10
0

شاخصهای‌ ناهماهنگی‌
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در آمریکا69
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ آماری‌ بزرگ‌ (بالای‌ یک‌ میلیون‌)74
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ آماری‌ متوسط (بین‌ 500 هزار تا یک‌ میلیون‌)64
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ کوچک‌ (کمتر از 500 هزار نفر)57
دیترویت‌88
شیکاگو86
کلیولند85
میوواکی‌83
نیویورک‌82
سن‌لوئیس‌77
فیلادلفیا77
ایندیاناپولیس‌74
نمودار 1 شاخصهای‌ ناهمگنی‌ نژادی‌ (The inddex of dissimilarity) در حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهرهای‌امریکا، منبع‌ اداره‌ سرشماری‌ امریکا 1998.
متفاوتی‌ را از خود بروز می‌دهند (کاین‌، 1985 وکلارک‌، 1991). در حالی‌ که‌ اکثر سیاهان‌ الگوی‌همسایگی‌ همگن‌ را ترجیح‌ می‌دهند سفیدها غالبا
خواهان‌ جدایی‌ نژادی‌ هستند. علاوه‌ بر این‌سفیدها و سیاه‌ها از الگوی‌ همسایگی‌ همگن‌ تلقی‌متفاوتی‌ دارند: از دیدگاه‌ یک‌ خانوار سیاه‌پوست‌،الگوی‌ همسایگی‌ همگن‌ الگویی‌ است‌ که‌ در آن‌سفیدها و سیاه‌ها به‌ صورت‌ برابر تقسیم‌ شده‌باشند. در حالی‌ که‌ الگوی‌ مورد درخواست‌ تعدادمعدودی‌ از سفیدها الگویی‌ است‌ که‌ 80 درصدساکنان‌ سفید و تنها 20 درصد بقیه‌ سیاه‌ باشند.تنشهای‌ نژادی‌ در نواحی‌ مسکونی‌
حومه‌هاموجب‌ شده‌ است‌ که‌ جز تعدادی‌ از سیاهان‌،"پوست‌ کلفت‌"20 بقیه‌ آنجا را ترک‌ کنند (میلز ولوبوئل‌، 1997).
2. تفاوت‌ درآمد. به‌ طور متوسط درآمدخانوارهای‌ سیاه‌پوست‌ از سفیدپوستان‌ کمتر است‌و اینکه‌ خانه‌های‌ درون‌ شهر ارزانتر هستند (همان‌منبع‌). اگر چه‌ پاره‌ای‌ از خانوارهای‌ سیاه‌پوست‌خانه‌های‌ ارزان‌ قیمتتر مراکز شهری‌ را ترجیح‌می‌دهند اما این‌ پدیده‌ به‌ طور کامل‌ بیانگر درجه‌جدایی‌ نژادی‌ نیست‌. مطالعه‌ای‌ که‌ گابریل‌ وروزنتال‌ در سال‌ 1989 انجام‌ داده‌اند حاکی‌ ازآن‌است‌ که‌ خانوارهای‌ سیاه‌پوست‌ با درآمدی‌ برابرسفیدها و سایر ویژگیهای‌ مشترک‌ علاقه‌ کمتری‌ به‌حومه‌نشینی‌ از خود نشان‌ می‌دهند. کاین‌ (1985)این‌ سؤال‌ را طرح‌ کرده‌ است‌ که‌ اگر تصمیم‌ درانتخاب‌ محل‌ اقامت‌ مبتنی‌ بر عوامل‌ غیرنژادی‌(مثل‌ درآمد، نوع‌ خانوار، سن‌ رییس‌ خانوار) بود،چه‌ تعداد خانوار سیاه‌پوست‌ حومه‌ها را برای‌ محل‌سکونت‌ انتخاب‌ می‌کردند؟ پاسخ‌ او این‌ بود که‌6ر3 میلیون‌ خانوار یعنی‌ دو برابر تعداد موجود(در سال‌ 1985).
3. تبعیض‌ نژادی‌ در بازار مسکن‌. تحقیقی‌در باره‌ پیدا کردن‌ خانه‌ از طریق‌ بنگاه‌های‌ معاملات‌ملکی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ دو نفر که‌، به‌ استثنای‌ نژاد،در شرایط یکسان‌ باشند (مثل‌ درآمد، سطح‌تحصیلات‌، تعداد اعضای‌ خانواده‌) در بنگاه‌ به‌طور یکسان‌ مورد استقبال‌ قرار نمی‌گیرند. یین‌جر(1998) بر اساس‌ این‌ تحقیق‌ نشان‌ می‌دهد که‌رفتار و برخورد با سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌ تبارهادر مقایسه‌ با سفیدپوستان‌ کاملا متفاوت‌ است‌، به‌این‌ معنا که‌ به‌ غیر سفیدپوستان‌ تعداد کمتری‌ منزل‌معرفی‌ می‌شود، آنها را به‌ مناطق‌ خاصی‌ راهنمایی‌می‌کنند و مشاوره‌ کمتری‌ به‌ آنها می‌دهند. برای‌مثال‌ از میان‌ ده‌ مشتری‌ سیاه‌ خواهان‌ اجاره‌ منزل‌تنها یا نفر شانس‌ کسب‌ اطلاعاتی‌ را دارد که‌ به‌ یک‌سفیدپوست‌ عرضه‌ می‌شود، همچنین‌ سیاهان‌ تنهایک‌ چهارم‌ سفیدپوستان‌ از وجود خانه‌های‌ خالی‌خبردار می‌شوند.
4. منطقه‌بندی‌21 حذفی‌ در جوامع‌ حومه‌نشین‌. مقامات‌ محلی‌ در حومه‌ها از سازوکارمنطقه‌بندی‌ برای‌ حذف‌ خانوارهای‌ کم‌ درآمداستفاده‌ می‌کنند. تعدادی‌ از این‌ سازوکارهای‌حذفی‌ عبارت‌اند از معیارهای‌: حداقل‌ مساحت‌زمین‌، ممنوعیت‌ واحدهای‌ مسکونی‌ چندخانواری‌، حداکثر تراکم‌، گاراژ برای‌ دو اتومبیل‌ وهزینه‌های‌ روزمره‌ عمومی‌ (شارژ). منطقه‌بندی‌حذفی‌ تا حدودی‌ ناشی‌ از ملاحظات‌ مالی‌ است‌،مثلا اگر یک‌ خانوار کم‌ درآمد هزینه‌ خدمات‌عمومی‌-محلی‌ خود را نپردازد شهرداری‌ یامقامات‌ محلی‌ می‌توانند او را بیرون‌ کنند. از آنجاکه‌ در مجموع‌ خانوارهای‌ سیاه‌پوست‌ درآمدکمتری‌ از سفیدپوستان‌ دارند منطقه‌بندی‌ حذفی‌تاثیر زیادتری‌ در اسکان‌ سیاه‌پوستان‌ دارد.
5. سیاستهای‌ مسکن‌. از نظر تاریخی‌سیاستهای‌ خانه‌سازی‌ دولت‌ فدرال‌ در جهت‌تشویق‌ اسکان‌ فقرا در مراکز فقیرنشین‌ شهرها بوده‌است‌. اکثر برنامه‌های‌ خانه‌سازی‌ دولتی‌ در مناطق‌فقیرنشین‌ اجرا شده‌ وتا همین‌ اواخر مجوزهای‌حمایتی‌ برای‌ اجاره‌ خانه‌ در همان‌ مناطق‌ صادرشده‌ است‌. اخیرا مجوزهای‌ قابل‌ انتقال‌ به‌ جاهای‌دیگر بیشتر شده‌ وتعداد افرادی‌ که‌ می‌توانند درحومه‌ها خانه‌ اجاره‌ کنند بیشتر شده‌ است‌.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌