فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه مُلاصَدرا

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه مُلاصَدرا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه مُلاصَدرا


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه مُلاصَدرا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8

 

صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی معروف به مُلاصَدرا و صدرالمتالهین متأله و فیلسوف ایرانی و شیعه و یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان جهان اسلام در سدهٔ یازدهم هجری قمری و بنیان‌گذار حکمت متعالیه است. ظهور ملاصدرا در حوالی پایان هزارهٔ اول پس از پیدایش اسلام به وقوع پیوست، و لذا، کارهای او را می‌توان نمایش دهندهٔ نوعی تلفیق[۱] از هزار سال تفکر و اندیشهٔ اسلامی پیش از زمان او به حساب آورد.[۲]

کودکی و نوجوانی

ملاصدرا در روز نهم جمادی‌الاول سال ۹۸۰ هجری قمری، در شیراز و در محلهٔ قوام زاده شد و او را محمد نام نهادند. به روایتی پدر او خواجه ابراهیم قوام، مردی دانشمند و وزیر حاکم پارس بود و صدرالدین محمد تنها فرزند او، بر اثر دعا به وجود آمد.[۳] به باور هانری کربن خواجه ابراهیم بازرگان بود و به خرید و فروش مروارید، شکر بنگاله و شال کشمیری می‌پرداخت. وی هر از گاهی برای به دست آوردن مروارید به مغاص لؤلؤ در بحرین می‌رفت.[۴]

ابراهیم قوام در آغاز، محمد کوچک را به مکتب‌خانهٔ ملااحمد در محلهٔ قوام و به نزد ملااحمد برد. محمد دو سال در این مکتب‌خانه خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را فراگرفت. سپس او را به یک معلم خانگی به نام ملا عبدالرزاق ابرقویی سپردند تا به محمد صرف و نحو بیاموزد.[۵]

دو پیشامد سبب وقفه در تحصیل محمد نوجوان شد، یکی وفات ملا عبدالرزاق ابرقویی بود که محمد نوجوان را در مرگ استاد خود سوگوار کرد و دیگر وفات شاه طهماسب اول صفوی و به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل دوم صفوی که سبب ناامنی ایران از جمله شیراز گشت، و ابراهیم قوام از بیم جان خانوادهٔ خود را از شیراز به امیرنشین‌های جنوب خلیج فارس کوچاند.[۶]

پس از مرگ یا کشته شدن شاه اسماعیل دوم و با به فرمانروایی رسیدن شاه عباس اول دوران هرج و مرج به پایان رسید و ابراهیم و خانواده‌اش به شیراز بازگشتند. محمد به فرمان پدرش به بصره رفت و در حجرهٔ بازرگانی شیرازی به نام یوسف بیضاوی که پدرش با او قرارداد بازرگانی بسته بود، به کار مشغول شد.[۷]

سه ماه پس از آن، ابراهیم قوام به دیار باقی شتافت و محمد سوگوار ناگزیر به شیراز بازگشت و به گرداندن حجره‌های بازرگانی پدرش پرداخت.[۸]

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه مُلاصَدرا

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7

 

زندگی نامه شهید حاج محمد ابراهیم همت

دوران کودکی به روز 12 فروردین  سال 1334 هـ.ش در شهرضا در خانواده مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحم مادر بود که پدر و مادرش عازم کربلای معلی و زیارت قبر سالار شهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روحبخش کربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید.

محمد ابراهیم در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش استعداد فوق العاده ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت.

هنگام فراغت از تحصیل به ویژه در تعطیلات تابستانی با کار و تلاش فراوان مخارج شخصی خود را برای تحصیل بدست می آورد و از این راه به خانواده زحمتکش خود کمک قابل توجهی می کرد. او با شور و نشاط و مهر و محبت و صمیمیتی که داشت به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری می بخشید.

پدرش از دوران کودکی او چنین می گوید: «هنگامی که خسته از کار روزانه به خانه    برمی گشتم، می دیدم فرزندم تمامی خستگی ها و مرارت ها را از وجودم پاک می کرد و اگر شبی او را نمی دیدیم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود.»

اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث می شد از مادرش با اصرار بخواهد که به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره ها کمک کند. این علاقه تا حدی بود که از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت کتاب آسمانی قرآن را کاملا فرا گیرد و برخی از سوره های کوچک را نیز حفظ کند.

دوران سربازی :

در سال 1352 مقطع دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و پس از اخذ دیپلم با نمرات عالی در دانشسرای اصفهان به ادامه تحصیل پرداخت. پس از دریافت مدرک تحصیلی به سربازی رفت- به گفته خودش تلخترین دوران عمرش همان دو سال سربازی بود – در لشکر توپخانه اصفهان مسئولیت آشپزخانه را به عهده او گذاشته بودند.

ماه مبارک رمضان فرا رسید، ابراهیم در میان برخی از سربازان همفکر خود به دیگر سربازان پیام فرستاد که آنها هم اگر سعی کنند تمام روزهای رمضان را روزه بگیرند، می توانند به هنگام سحری به آشپزخانه بیایند. «ناجی» معدوم فرمانده لشکر، وقتی که از این توصیه ابراهیم و روزه گرفتن عده ای از سربازان مطلع شد، دستور داد همه سربازان به خط شوند و همگی بدون استثناء آب بنوشند و روزه خود را باطل کنند. پس از این جریان ابراهیم گفته بود: «اگر آن روز با چند تیر مغزم را متلاشی می کردند برایم گواراتر از این بود که با چشمان خود ببینم که چگونه این از خدا بیخبران فرمان می دهند تا حرمت مقدسترین فریضه دینمان را بشکنیم و تکلیف الهی را زیر پا بگذاریم.»

اما این دوسال برای شخصی چون ابراهیم چندان خالی از لطف هم نبود؛ زیرا در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستمشاهی آشنا شود و به تعدادی از کتب ممنوعه (از نظر ساواک) دست یابد. مطالعه آن کتاب ها که مخفیانه و توسط برخی از دوستان، برایش فراهم می شد تاثیر عمیق و سازنده ای در روح و جان محمد ابراهیم گذاشت و به روشنایی اندیشه و انتخاب راهش کمک شایانی کرد. مطالعه همان کتاب ها و برخورد و آشنایی با بعضی از دوستان، باعث شد که ابراهیم فعالیت های خود را علیه رژیم ستمشاهی آغاز کند وبه روشنگری مردم و افشای چهره طاغوت بپردازد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت

دانلود مقاله درباره زندگینامه امام رضا (ع )

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله درباره زندگینامه امام رضا (ع ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله درباره زندگینامه امام رضا (ع )


دانلود مقاله درباره زندگینامه امام رضا (ع )

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 2

 

زندگینامه امام رضا (ع )

چکیده ای از زندگانى امام رضا علیه السلام

هشتمین پیشواى شیعیان امام على بن موسى الرضا علیه السلام در مدینه دیده به جهان گشود. مادر ایشان بنا به روایتهاى مختلف  نامها و کنیه ها و لقبهاى ام البنین، نجمه، سکن، تکتم، خیزران، طاهره و شقرا، را دارد..کنیه  ایشان ابوالحسن و ابوعلى مشهورترین لقب آن حضرت «رضا» است و علت مشهور بودن این لقب آن است که : او از آن روى رضا خوانده شد که در آسمان خوشایند و در زمین مورد خشنودى پیامبر خدا و امامان پس از او بود. همچنین روایت است که: به آن خاطر که همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. ودر آخر، گفته شده است: به این دلیل او را رضا خوانده اند که مأمون به او خشنود شد.

برای فرزندان ایشان ،گرچه که نام پنج پسر و یک دختر براى او ذکر کرده اند، امّا چنان که علاّمه مجلسى مى گوید: اکثراً، تنها از جواد به عنوان فرزند او نام برده اند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره زندگینامه امام رضا (ع )

دانلود مقاله درباره زندگینامه نیوتون

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله درباره زندگینامه نیوتون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله درباره زندگینامه نیوتون


دانلود مقاله درباره زندگینامه نیوتون

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 3

 

زندگینامه نیوتون

درحالیکه کشورهای کاتولیک یعنی فرانسه واسپانیا وایتالیا تحت نفوذ تعصب مذهبی پیشرفت علوم را متوقف کرده بودند کشورهای پروتستان که از نفوذ ژزوئیتها دوربودند شاهد شکفتگی گل دانش بودند
تقریبا یک سال تمام پس از مرگ گالیله اسحق نیوتن درانگلستان متولد گردید که درتمام مدت زندگانی تنفر فوق العاده ای نسبت به رژیم استبدادی نشان می داد وبا این حال خیلی خوشوقت تر از دانشمند بزرگ فلورانس بود زیرا درعین حال هم استاد دانشگاه وهم مردی دانشمند بود ...
بدون شک تا کنون درتاریخ بشریت نامی مافوق نام نیوتن وجود نداشته است وهیچ اثر انسانی نیست که بتوان آن را از لحاظ عظمت همتای کتاب " اصول " اودانست .این شاهکاربزرگ برای اولین بار راز بزرگ طبیعت را به انسان شناساند همانند یک نورافکن قوی ، هادی وراهنمای انسان بسوی مکانیسمی شد که موجب حرکت تمام اختران فلکی می باشد وبه همین جهت می نوان مدعی شد که مصنف آن از مقام آدمیت قرم فراتر نهاد بطوریکه بزرگترین ادامه دهنده اکتشافات بزرگ اویعنی لاپلاس درحق وی چنین اظهار داشت :"این کتاب تا ابد همچون بنای معظمی عمق دانش نابغه بزرگی راکه کاشف بزرگترین قوانین طبیعت بوده است به جهانیان مدلل خواهد داشت"  و لاگرانژ درباره او تمجید زیر را که آمیخته با رضا و تمکین است اظهار داشته : " نیوتون بسیارخوشبخت است از اینکه دستگاه جهان را توصیف وتبیین نموده است  افسوس که درعالم بیش از یک آسمان وجود ندارد

" وبالاخره ولتر یعنی مشهورترین ستایندگان او چنین نوشته است :             
" ای رازدار آسمانها وای جوهرابدی راست بگو، نسبت به نیوتون بزرگ حسادت نمی ورزی ؟"
گالیله درروز هشتم ماه ژانویه سال 1642 وفات یافت واسخق نیوتون روز چهارم ژانویه سال 1643 دروولس تورپ Woolsthorpe   واقع درناحیه  لینکول شایرLincolshire تولد گردید . وی نیز مانند "کودک رفیع " دیگری که صدوشصت سال بعد از آن متولد گردید بسیار ضعیف و ناتوان بود  " بی رنگ وبی صدا وبی نگاه " و آنقدر گوچک بود که بقول مادرش می توانستند وی را دریک کوزه یک لیتری جای دهند .  بااینحال وی بزندگانی ادامه داد وبقدر کافی قوی شد
پدرش دو ماه قبل ازمتولدشدنش درگذشته بود. زمانی که ایزاک 3 ساله بود مادرش دوباره ازدواج کرد،واو نزد مادربزرگش باقی ماند.
با اینکه نیوتن دارای هوش ویژه ای بود اما در آغاز چندان علاقه ای به کلاس و مدرسه نداشت.از این رو مادر بزرگش او را به کشاورزی وادار کرد ،اما به زودی دریافت که استعداد اصلی اسحق در زمینه های دیگری است.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره زندگینامه نیوتون

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه اقبال لاهورى‏

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه اقبال لاهورى‏ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه اقبال لاهورى‏


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه اقبال لاهورى‏

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 5

 

اقبال لاهورى‏

دوران کودکى محمد اقبال لاهورى، شاعر، فیلسوف، متفکر و از بانیان کشور بزرگ پاکستان، دوران پرفراز و نشیب و بس آموزنده‏اى است.

او روز جمعه سوم ذى قعده سال 1294 هجرى قمرى مطابق با 9 نوامبر 1877 میلادى به هنگام اذان صبح در شهر سیالکوت در یک خانه کوچک یک طبقه‏اى، در اطاق کوچکى که فقط نور کم رنگ شمعى آن را روشن مى‏کرد، چشم به جهان گشود.

اقبال دو ساله بود که متوجه شدند چشم راستش ضعیف است، در آن زمان او آن قدر کودک بود، که نمى‏دانست و نمى‏فهمید چشمش سالم نیست، بدین جهت پزشکان تصمیم گرفتند از چشم او خون بگیرند.

زمانیکه وى دوران دانشجویى خود را مى‏گذرانید عینک مى‏زد، خود مى‏گفت:

چشم من در دو سالگى ضایع شد!

اقبال چهار سال و چهار ماه داشت که پدرش شیخ نور محمد او را به مکتب مولانا غلام حسن سپرد و او آموزش قرآن را در مکتب و مسجد مى‏آموخت، شبها درسهاى خود را در خانه کوچک و فقیرانه ایکه در اطاقهاى آن برقى وجود نداشت، در پرتو نور شمع مى‏خواند و به خاطر مى‏سپرد.

یک روز مولانا سید میر حسین به آموزشگاه رفت، وقتى اقبال کوچولو را مشغول درس خواندن دید، پیشانى گشاده و قیافه معصوم و موهاى خاکسترى این کودک او را سخت تحت تاثیر قرار داد و از استاد او خواست غیر از آموزشهاى دینى، آن کودک را با آموزش علوم جدید هم آشنا کند که با موافقت پدر اقبال استاد او را به آموختن ادبیات فارسى، اردو و عربى وادار نمود.

اقبال بسیار باهوش و زیرک بود و آموزش این دوره را تقریبا به مدت سه سال به پایان رسانید در عین حالى که با درآمد کمى که از مغازه پدر به دست مى‏آورد، زندگى ساده‏اى را سپرى مى‏کرد.

پدر اقبال مغازه کلاه و نقاب دوزى و چادردوزى داشت، اما وقتى خرج روزانه خود را در مى‏آورد، در مجالس علماء و دانشمندان شرکت مى‏کرد و همراه آنان به مناجات و عبادت خداوند مى‏پرداخت.

اضافه بر این کتابهاى: فتوحات مکیه و فصوص الحکم، محى الدین ابن عربى را مى‏خواند.

اقبال مى‏گوید: از سن چهارسالگى گوشهاى من با اسم و تعلیمات این کتابها آشنا شد و مدتها تدریس هر دو کتاب در خانه ما ادامه داشت، ولى در ابتداى کودکى همه این مسائل از قدرت فهم من بیشتر بود. با این وجود در این مجالس درس شرکت مى‏کردم، اما وقتى به زبان عربى آشنایى پیدا کردم، قدرت و فهم من اضافه شد و بر اثر پیشرفت در علم و تجربه شوق و شناخت من بیشتر گردید.

او در سال 1884 میلادى به پنجاب رفت و تحت تعلیم استادانى که اعتقاد و ایمان عمیقى داشتند و عاشق قرآن و حفظ آن بودند، آموزش زبان فارسى، عربى، ادبیات اردو، علم و حکمت را ادامه داد و در تهذیب نفس و فضائل اخلاقى داراى رتبه بلندى شد.

قبلا اشاره کردیم فضاى خانواده اقبال یک فضاى معنوى بود، پدر او هم هرگاه مى‏خواست فرزند خود را به عملى وادار سازد، یا از کار ناپسندى منع کند، از آیات قرآن و رفتار پیغمبر (ص) براى وى مى‏خواند وقتى هم اقبال از زبان پدر آیه‏اى از قرآن یا حدیثى را مى‏شنید، بدون کوچکترین ناراحتى آن را مى‏پذیرفت و آرامش خاطر مى‏یافت.
بدین جهت اقبال هشت نه ساله خود هر روز صبح تلاوت قرآن مى‏کرد، پدر هم وقتى او را در این حال مى‏دید مى‏گفت:
وقتى فرصت پیدا کردم به تو یک مطلب مهمى را خواهم گفت.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره زندگینامه اقبال لاهورى‏