فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق جایگاه مردم در اندیشه دینی با تاکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق جایگاه مردم در اندیشه دینی با تاکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق جایگاه مردم در اندیشه دینی با تاکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی


دانلود تحقیق جایگاه مردم در اندیشه دینی با تاکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی

در طرح موضوع لازم است به یک نکته کلیدی اشاره شود و آن این که نحوه ورود به مباحثی از این دست و موضوعاتی چون مشارکت سیاسی، جامعه مدنی، دموکراسی و غیره مهم است و این که از چه منظری به آنها نگریسته می شود. این موضوعات بسان بسیاری از موضوعات دیگر از بیرون وارد حوزه  فکری ما شده است آنچه ارزشمند است نوع برخورد ما با آنها است. می توان برخورد فعال و نقادانه داشت و یا برخوردی انفعالی، آن سان که امروز شاهد آن هستیم، یعنی برگردانی صرف از آثار نوشته و یا نا نوشته اندیشه غرب. حضور فعال آن است که با تاکید بر هویت ایرانی و اسلامی و با شناخت صحیح از جامعه خود و نیازهای آن و این که در جامعه ای با ویژگی های مخصوص به خود بسر می بریم وارد صحنه شویم و با ابزار نقد و بررسی به گزینش بپردازیم تا از تجربیات حوزه های مختلف فکری و تمدنی موجود در دنیا برای پاسخ گویی به نیازهای روز جامعه به ویژه در حوزه اداره جامعه بهره گیریم و ضمن پرهیز از تعارضات و تناقضات فکری در دام الگوهای نا متجانس با ارزش های دینی و ملی گرفتار نشویم که به جای اصلاح، تیشه به ریشه و اساس و بنیان هویتی خود نزنیم.

به این نکته هم  اشاره داریم  که قصد دامن زدن به دعوای سنت گرایی و نوگرایی در این مجال اندک نداریم فقط بر این اعتقادیم که باید ضمن تاکید بر منابع و سنن قوی و متین و ملی به تجربیات سایر حوزه های تمدنی توجه گردد. ما منکر بهره گیری از این تجارب ارزشمند که در دنیا کم هم نیست ،نمی باشیم. اما آگاه باشیم که به عنوان یک ایرانی با هویت دینی، با نگاه استقلالی وارد صحنه می شویم و برای اداره مطلوب جامعه خود با همه پیچیدگی های حوزه های مختلف ملی ، منطقه ای و بین المللی، در چنین زمان و مقطع حیات به سراغ تجارب دنیا می رویم موضوع دموکراسی و مردم سالاری ،مشارکت مردم در تعیین سرنوشت فردی و جمعی، از موضوعات روز جامعه ما به شمار می آید که از محافل علمی و آکادمیک خارج به صحن و سرای جامعه ما وارد شده است و با توجه به نقش محوری دین در جامعه ،این سوال مطرح است که این موضوع چه نسبتی با اندیشه دینی ما دارد و مردم در اندیشه اسلامی چه جایگاهی دارند؟

در پاسخ به این سوالات و پرسش هایی از این سنخ، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، محور خواهد بود ،چرا که تبلور اعتقادات ،اندیشه و هویت مردم مسلمان و « مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می باشد».

  1. دموکراسی امروز حکومت «دموس» یا «الیت»:

در تعریف دموکراسی و بیان مفهوم این واژه دیدگاه واحد و یکسانی یافت نمی شود و اندیشمندان غربی تعابیر و تعاریف گوناگونی در این مورد ارائه کرده اند در یک نگاه کلی برخی دموکراسی را یک فلسفه و یک ایدئولوژی دانسته اند و برخی آن را روش در میان روش های اداره جامعه و نوعی از انواع نظامهای سیاسی و یا شکلی از اشکال حکومت معرفی نموده اند فقدان اجماع بین متفکران و محققان در این زمینه ابهامات فراوانی در پی داشته است اگر به ریشه یابی این واژه بپردازیم آنچه مورد تایید همگانی است و کتب لغت به ذکر آن پرداخته اند این است که دموکراسی اصطلاحی برگرفته از واژه یونانی دموکراسیا (democratia) است که خود مرکب از واژه «دموس» (demos) به معنی مردم و «کراتوس» (kratein) به معنی حکومت کردن می باشد و بر همین اساس دموکراسی بنا به قول مشهور در دولت شهر آتن در زمان «کلیستن» اولین کاربرد خود را داشته است اما آن گونه برخی محققان غربی هم نوشته اند اولین تجربه های دموکراسی به آتن محدود نمی شود بلکه دموکراسی در هند و چین با سابقه تر از آتن است .

به قول « پارکینسون» در کتاب «تحول اندیشه سیاسی» ، آتن کاشف دموکراسی و حتی نام آن نبوده اند آنها پیش از دیگران تولد ، عظمت و سقوط دموکراسی را با جزییات آن به ما معرفی کرده اند. با عنایت به تعریف دموکراسی به «حکومت مردم به وسیله مردم برای مردم» در عالم واقع و در سیاست عملی آیا اعمال کننده قدرت همان کسی است که قدرت بر او اعمال می شود؟

جواب «جان استوارت میل» در سال 1859 منفی است .صد سال بعد« والتر لیپمن» دلیل آن را این گونه بیان می کند که :« مردم قادر به اداره حکومت نیستند و نمی توانند کاری انجام دهند و معمولا از عهده ی طرح ریزی و پیشنهاد قوانین لازم نر نمی آیند توده قادر به حکومت کردن نیست» پس از این نظرات استنباط می شود که مردم بر خود حکومت نمی کنند بلکه بر آنان حکومت می شود.

در تقسیم بندی«شومپیتر»  که تعاریف دموکراسی را به قدیم و جدید تقسیم می کند، واقعیت دموکراسی جهان امروز روشن تر می شود ، وی در کتاب« کاپیتالیسم، سوسیالیسمِ و دموکراسی» که به دهه 50 میلادی مربوط می شود می گوید: «دموکراسی در تعریف قدیمی اش ، به عنوان یک روش آرایشی از نهادهاست برای رسیدن به تصمیمات سیاسی که مصلحت عامه را تامین می کند، از طریق انتخاب افرادی که به دور هم جمع می شوند تا اداره عمومی را اعمال نمایند» به نظر «شومپیتر» این تعریف ، افسانه ای بیش نیست، چرا که مصلحت عامه و اراده عموم نقش صوری در دموکراسی دارد در تعریف جدید دموکراسی، به نظر وی« روش دموکراتیک ، آرایشی است از نهادها برای رسیدن به تصمیمات سیاسی» در این روش افراد به رقابت بر می خیزند تا با جلب رای مردم کسب قدرت کنند و برای مردم تصمیم گیری نمایند.

بر این اساس دموکراسی جدید، حکومت نخبگان است نه حکومت مردم و این حکومت « الیت و نخبگان » جنبه خاصی در جهان امروز به خود گرفته است که از آن به « میدیا کراسی» یا حاکمیت و حکومت رسانه می توان یاد کرد که تکیه گاه آن « الیگارشی» جهانی شده است. چرا که امروزه صاحبان سرمایه های کلان و شرکتهای بزرگ چند ملیتی که لابیهای با نفوذ را در صحنه سیاست جهانی تشکیل می دهند، برای پیش برد مقاصد خود ابزار رسانه را در خدمت گرفته اند و آنچه از آن به عنوان افکار عمومی یاد می کنند در واقع اندیشه و فکر جمعی محدود است که همان صاحبان قدرت می باشند که اراده خود را بر جوامع تحمیل می کنند ولی شکلی جذاب و عنوانی فریبنده به نام « دموکراسی» به آن داده اند این بیان تلخ  و گزنده شاید حکایت از نگاهی بدبینانه به مفهوم دموکراسی داشته باشد، اما نمی توان صرفا نگاهی آرمانی به دموکراسی داشت باید به واقعیت دموکراسی در عصر حاضر به ویژه در مهد مدعیان آن توجه کرد و دقت نمود آیا در پی ریزی بنیان یک تمدن و جامعه فاصله این چنین عظیم بین آرمان و واقعیت پذیرفتنی است ؟ و آیا می توان به آرمان دلخوش کرد و نسلها را گرفتار واقعیت تلخ نمود؟

البته همانگونه که در مقدمه اشاره رفت در مقام اداره جامعه دینی خود ، منکر استفاده ار تجارب سایر حوزه های تمدنی در غرب و شرق عالم نیستیم و از آن جمله ثمرات  و بهره های مفهوم دموکراسی است اما باید این تفکیک ها را انجام داد که آیا به این مفهوم نگاه فلسفی داریم یا نگاه روشی؟ دموکراسی مغرب زمین از منظر فلسفه سیاست و اجتماع بر پایه اومانیسم ، لیبرالیسم و سکولاریسم استوار است که این مثلث با اندیشه دینی ما از اساس ناسازگار است نه انسان محوری مطلق  Laissez faire  لیبرالی و نه تفکیک حوزه های دین و اجتماع و سیاست از یکدیگر جایی در اندیشه اسلامی ندارد. ولی اگر به دموکراسی به عنوان روشی در اداره جامعه توجه شود می توان از دستاوردهای مثبت آن بهره گرفت ،ضمن آن که نکات زیر که در نظام مردم سالار حداقل در بعد تئولوریک آن مورد تاکید است در حوزه اندیشه دینی به شکل قوی تری مطرح می باشد، اصول چون:

  • احترام به شخصیت انسان و مهم تلقی کردن ارزش و وقار هر فرد از افراد بشد
  • ایمان به صلاحیت مردم جهت اخذ تصمیم صحیح در مسایل و حل مشکلات خود.
  • همکاری و تشریک مساعی و مشارکت شهروندان به عنوان تنها راه اساسی برای نیل به هدف های فردی و تامین رفاه اجتماعی.
  • حق مسئولیت افراد در تصمیم گیری و برنامه ریزی هایی که نتایج آن به طور مستقیم و غیر مستقیم به خود آنها بر می گردد.
  • مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

      1   -2: انسان شناسی دینی، بنیان بحث جایگاه مردم در نظام دینی

نگاه دینی، انسان را موجودی می داند که خلیفه الهی و جانشین خدا در زمین است و کرامت و ارزش خاصی برای انسان قایل است . در بند ششم اصل دوم قانون اساسی آمده است «ارزش و کرامت والای انسانی و آزادی توام با مسئولیت او» این نگاه انسان شناسانه خیلی مهم است یعنی پایه و مبنا است در کنار این نگاه، که انسان را برترین خلایق و موجودات می داند ما معتقدیم که انسان یک موجود ذاتاً و طبیعتاً اجتماعی است. یعنی انسان مدنی الطبع است اندیشه اسلامی در کنار حاکمیت مطلق خدا بر جهان و انسان در دو بعد تشریحی و تکوینی قایل است که  خدا انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است .در واقع می خواهد بگوید که در کنار حاکمیت الهی حاکمیت انسانی هم وجود دارد که در نگاه دینی ما، در طول حاکمیت الهی است و نه در عرض آن .ما انسان را در مقابل خدا  مطرح نمی کنیم که بگوییم انسان محوری در مقابل خدا محوری. بلکه می گوییم که در اندیشه خدا محوری، حقی برای انسان و آزادی ها هم مطرح است که بزرگ ترین آن حق تعیین سرنوشت است. هم سرنوشت خودش و هم تعیین سرنوشت اجتماعی با همکاری سایر افراد جامعه « ان الله لا یغیر ما یقوم متی یغیروا ما بانفسهم» این یک نگاه است و حتی هدف انبیاء که قسط و عدل است باز توسط خود مردم محقق می شود نکته مهم آن است که انبیاء از سویی مردم را به حاکمیت بر سرنوشت اجتماعی خودشان دعوت می کنند و از سویی دیگر، آن هدف انبیاء نیز باید توسط خود این مردم محقق شود. در سوره حدید آیه 25 می فرماید:«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان: و در آخر می گوید: «لیقوم الناس بالقسط» یعنی «مردم باید خودشان اقامه قسط بکنند» به عبارت دیگر انبیاء راه را نشان می دهند و ابزار آن را فراهم می کنند اما این مردم هستند که نقش اصلی را در تحقق حاکمیت دینی دارند و در جامعه از نقش محوری برخوردار هستند  و حتی ابزارهای حقیقی و واقعی تحقق اهداف انبیاء یعنی قسط و عدل به شمار می آیند چرا که امام بدون ماموم نمی شود .این جاست که روش می شود مردم از چه نقش و جایگاه مهمی در اندیشه اسلامی برخوردارند.

اگر بخواهیم خلاصه ای از نگاه دینی به انسان ارایه دهیم و آنتروپولوژی دینی را در چند سطر بیان نماییم می توان گفت که :

در اندیشه دینی ما و از منظر انسان شناسی اسلامی، انسان دارای کرامت و ارزش والا می باشد چرا که انسان خلیفه و جانشین خدا در زمین و مستعد تعالی نامحدود و شایسته تقرب به صفات کلیه بی نهایت الهی است.

انسان شناسی دینی که از پایه های نظام جمهوری اسلامی و متبلور در قانون اساسی می باشد، به انسان نگاه ابزاری ندارد بلکه او را خلاصه و اشرف موجودات جهان و بهره مند از گوهر و روح ارزشمند الهی می داند و نظام و حکومتی را مقبول می شمارد که به پرورش این گوهر الهی کمک نماید.

در منظر دینی ما، که اساس بینش حکومت جمهوری اسلامی ایران است. انسان یک موجود مجبور و مفلوک و بی اختیار نیست بلکه در جهان بینی اسلامی، انسان بهره مند از نعمت آزادی و اختیار است که می تواند سرنوشت خویش را به دست گیرد و آن را رقم زند.

در تفکر دینی ما خدا انسان را آزاد و خلاق آفریده است و به اراده  اختیار داده است و البته این اراده در طول اراده الهی است نه در عرض آن و آزادی انسان نیز توام با مسئولیت او در برابر خدا و اعتقادات او به هدایت وحی و رهبرای امامت می باشد.

در نگاه دینی به انسان، فلسفه آزادی انسان، انتخاب آزاد عبودیت خدا و رخا نمودن خویش از بند عبودیت غیر خداست و مسئولیت انسان نیز در انتخاب این دو راه معنی دار می شود.

2-2: مشارکت عمومی در  قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

در این رابطه تعاریف گوناگونی بیان گردیده است و رویکرد های مختلف به موضوع مشارکت وجود دارد اما به طور خلاصه می توان گفت که مشارکت عمومی یا آنچه از آن به مشارکت سیاسی یاد می شود . مشارکت عموم افراد یک جامعه در تعیین سرنوشت آن جامعه است در طرح بحث، ما قانون اساسی را محور قرار داده ایم که تبلور اعتقادات و هویت مردم مسلمان ایران می باشد و آن گونه که در مقدمه ی این قانون آمده است حکومت از دیدگاه اسلام برخاسته از موضع طبقاتی و سلطه گری فردی یا گروهی نیست. قانون اساسی تضمین گر نفی هر گونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی می باشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی، در سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می کند. و رسالت این قانون آن است که «شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزش های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد».

در طرح بحث مشارکت مردم در تعیین سرنوشت فردی و جمعی خود اشاره ای به بحث حاکمیت در قانون اساسی ضروری است.

در اصل 56 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می خوانیم:

«حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی حاکم ساخته است هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فردی یا گروهی خاص قرار دهد ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کند.

در این دو اصل دو مبنا برای حاکمیت در نظر گرفته شده است مبنای انسانی و مبنای الهی.

طبق اصل دوم قانون اساسی ،حاکمیت الهی زیر بنای تشکیل حکومت اسلامی می باشد چرا که جمهوری اسلامی ایران نظامی است بر پایه ایمان به خدای یکتا (لا اله الله الا) و اختصاص حاکمیت و تشریح به او و لزوم تسلیم در برابر امر او. و اعمال این حاکمیت طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از طریق اعمال قوانین اسلامی و رهبری دینی صورت می گیرد. اصول چهار و پنج قانون اساسی به این موضوع می پردازند.

در ارتباط با حاکمیت انسانی در اصل 56 آمده است:

(و هم خداوند انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کند.

این دو عبارت نشان دهنده قبول حاکمیت مردمی و ملی می باشد عبارت اول به طور مستقیم به حاکمیت مردمی اشاره دارد چرا که در بحث حاکمیت مردمی در مباحث مربوط به اندیشه سیاسی، آحاد افراد حق تعیین سرنوشت فردی و اجتماعی خود را دارند و عبارت دوم اشاره به حاکمیت ملی دارد که عبارت است از قدرت یکپارچه و متحد مجموعه افراد از طریق نمایندگی یا حکومت غیر مستقیم مردم، ضمنا عبارات پایانی این اصل تضمین کننده این بعد از حاکمیت  در جامعه می باشد:

(هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد).

3-2: ساز و کارها و راه های تحقق مشارکت عمومی:

تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشت اجتماعی و سیاسی، خود مستلزم مشارکت عملی و همه جانبه می باشد. قانون اساسی ضمن توجه به ابعاد مختلف مشارکت مردم، راه های عملی این امر را پیش بینی کرده است.

شامل 34 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق جایگاه مردم در اندیشه دینی با تاکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی

دانلود تحقیق درمورد نقش اقتصاد در تربیت دینی دانش آموزان

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق درمورد نقش اقتصاد در تربیت دینی دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد نقش اقتصاد در تربیت دینی دانش آموزان


دانلود تحقیق درمورد نقش اقتصاد در تربیت دینی دانش آموزان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 11

 

نقش اقتصاد در تربیت دینی دانش آموزان

دیروز، امروز، فردا و فرداها جوانان و نوجوانان با ارزش ترین سرمایه های هر جامعه ای بوده، هستند و خواهند بود. از این روست که جوانی را نباید جریان جداگانه ای در حاشیه زندگی اجتماعی تلقی کرد، بلکه باید به آن به عنوان نقطه تحول و دگرگونی و لحظۀ تاریخی باز تولید و دگرگونی اجتماعی نگریست.
هرچند که جوانان و نسل دیروز را می توان همچون نسل امروز به عنوان ثمرۀ باز تولید اجتماعی و در عین حال نیرویی برای تغییر و دگرگونی اجتماعی محسوب کرد، اما جوانان امروز با جوانان دیروز متفاوتند.

این حقیقتی است که پژوهشگران اجتماعی ضمن ارائه آن به آن تأکید می نمایند و معتقدند مسیر تغییرات و تحولات اجتماعی آنچنان بر ویژگیها و شاخصهای روحی و روانی نسل های گذشته و نسل امروز مؤثر واقع شده است که انسانهایی کاملاً متفاوت با منش ها و بینش های متغییر در عرصه های مختلف ظهور و بروز پیدا کرده اند.

این نسل از زاویه ای جدید به مسائل مبتلا به خود می نگرد، زاویه ای که محتمل است اختلاف 180 درجه ای آن با زاویه دید نسل گذشته قابل پذیرش باشد. نگاهی که باید به آن پرداخت، آن را مورد توجه ویژه قرار داد و بستر را برای طرح آن فراهم آورد.

دانش آموزان به عنوان بخشی از این بدنۀ بزرگ، نقش قابل توجیهی در تولید اندیشۀ این نسل و هدایت آن دارا می باشند، توده ای عظیم که عنایت به مشی و تفکرات حاکم بر آنها را می توان با کنکاش در منش نسل نو مترادف دانست.

دانش آموزان خیل عظیمی هستند که از نگاه خاص خود، مطالبات خاصی را دارا می باشند، مطالباتی که باید بستر را به گونه ای فراهم آورد که آزادانه و آگاهانه طرح شده و به صورت جدی پیگیر شوند. باید نسل نو را دریافت و به آنها اعتماد کرد، باید فضاهایی را فراهم نمود تا این بدنۀ بزرگ قابلیتها و توانائیهای خود را در راستای پیگیری مطالبات خود به کار گیرد.

نتایج مطالعات و تحقیقات وسیعی که در عرصه مسایل جوانان صورت گرفته است، نشان می دهد که در اکثر کشورهای جهان گرایش های فراوانی برای اصلاح وضعیت کنونی جوانان وجود دارد و نظام های سیاسی و اجتماعی در پی آن هستند که هر روز بیش از پیش ابعاد مشارکت ایشان را گسترش دهند.

تعدادی از دولت ها در پی آن هستند که روند حضور جوانان دانش آموز در عرصه مسایل مدنی را عمق بخشیده، لوازم شکل گیری یک جامعه پویا را که وابسته به حضور آحاد اجتماع می باشد فراهم آورند.

در گروه دیگری از کشورها که غالباً نیز کشورهای در حال توسعه را در برمی گیرند دولت ها در پی بسترسازی برای تحقق بخشیدن به مطالبات اجتماعی نسل جوان خود می باشند و معتقدند که با محقق کردن مطالبات نسل نوخاسته خواهند توانست لوازم دستیابی به یک جامعه توسعه یافته را فراهم آورند.
در این میان روندی دیگر نیز توسط پاره ای سیستم های حکومتی دنبال می شود که حقیقتاً می توان از آن به عنوان بهترین راهکار یاد کرد. روندی که در پی احقاق حقوق جوانان از طریق تقویت نهادهای مؤثر دراین مسیر می باشد، روندی که روز به روز در حال گسترش است و به حضور جدی تر جوانان در هر عرصه ای از طریق این نهادها انجامیده است.

از مهمترین این نهادها که پیدایش آنها را می توان به دهه 50 نسبت داد مجالس جوانان می باشند.

کارگاههایی برای تمرین عملی دموکراسی، مشارکت و گفتگو که امروز در قریب به اتفاق کشورهای جهان و در سطوح بین المللی، قاره ای، منطقه ای، ملی، محلی و حتی مدرسه ای شکل گرفته اند.

پارلمانهای دانش آموزی و جوانان فضاهایی برای کسب مهارتهای شهروندی و قواعد اجتماعی است که سابقه تأسیس آن درایران به فضای اجتماعی پس از انتخابات دوم خرداد 1376 و پیروزی سید محمد خاتمی باز می گردد.

برپائی انتخابات و حضور پررنگ جوانان و خصوصاً نوجوانان دانش آموزی که برای اولین بار تجربه شیرین مشارکت مدنی در عرصه سرنوشت را تجربه می کردند بانی تدوین راهبردی گردید که در وزارت آموزش وپرورش و در قالب برنامه های تدوین شده برا ی تربیت اجتماعی دانش آموزان تجلی یافت.

اولین گام با تدوین طرح راه اندازی شوراهای دانش آموزی در مدارس برداشته شد. وزارت آموزش وپرورش تصمیم گرفت در سال تحصیلی 78-1377 در 30 درصد دبیرستانهای کشور با اهدافی همچون ارج نهادن به شخصیت دانش آموزان، استفاده از نظرات و واگذاری مسئولیت به آنان، تقویت و ارتقاء روحیه مشارکت در ابعاد مختلف و ایجاد و تقویت قدرت تصمیم سازی، روحیه همدلی، تعامل فکری و مسئولیت اجتماعی و اجرایی برگزار نماید. طرح با برگزاری انتخاباتی هماهنگ در 30 درصد دبیرستانهای ایران آغاز گردید و نمایندگان منتخب دانش آموزان مدارس برای پیگیری نظرات و پیشنهادات همکلاسی های خود فعالیت خود را آغاز نمودند..

همزمان با برگزاری این طرح پروژه ای پژوهشی برای سنجش میزان تأثیرگذاری و اثربخشی این طرح مشارکتی در ارتقای روابط اجتماعی حاکم بر ساختار مدیریتی مدارس با نمونه آماری 2607 نفر از دانش آموزان دبیرستانی برگزار شد.

نتایج پژوهش مذکور مؤید این حقیقت بود که 5/93% از مخاطبان با انتخاب گزینه های خوب و خیلی خوب از برگزاری طرح مذکور استقبال نموده بودند، 5/75% برگزاری انتخابات را مثبت ارزیابی نمودند که حاکی از ارزش گذاری بسیار بالای مشارکت اجتماعی دانش آموزان بود، 3/81% اثر انتخابات در تغییر نگرش دیگران را خوب ارزیابی نمودند و 4/93% دانش آموزان انتخابات شوراها را مفید دانستند و 8/90% آنان قشر دانش آموز را واجد صلاحیت برای مشارکت معرفی نمودند.

9/78 درصد معتقد بودند که مشارکت آنان مانع پیشرفت تحصیلی نیست و حدود 90 درصد اظهار نظر کردند که مشارکت اجتماعی به فرآیند یادگیری ایشان آسیبی نمی رساند.

نتایج مذکور وزارت آموزش وپرورش را در اجرای طرح مصمم تر نمود به گونه ای که طرح شوراهای دانش آموزی در سال تحصیلی 79-1378 در قریب به 70% مدارس متوسطه به مرحله اجرا درآمد.

استقبال بالایی که از طرح به عمل آمد بانی تدوین طرحی برای راه اندازی شوراهای دانش آموزی در سطح شهرستانها و سطح بالاتر استانها نمود.

حائزین بالاترین نمایندگان مدارس در قالب مجامع عمومی در مناطق و شهرستانها گردهم آمدند تا اعضای شوراهای دانش آموزی مناطق را انتخاب نمایند و حائزین بالاترین آراء مناطق به استانها رفتند تا در انتخاباتی آزاد نمایندگان خود را برای عضویت در شوراهای دانش آموزی استانها انتخاب کنند.

به این صورت بود که شوراهای دانش آموزی در سطوح بالا شکل گرفتند و قریب به 15 هزار دانش آموز منتخب فعالیت خود را در سطوح مختلف آغاز نمودند.

میزان استقبال دانش آموزان از این طرح ملی و مشارکت بالای آنها وزارت آموزش وپرورش را به آغاز مطالعات برای راه اندازی مجلس دانش آموزی واداشت.

براساس طرحی که پس از مطالعات فراوان تطبیقی و ارزیابی فعالیت پارلمانهای جوانان و دانش آموزی کشورهای مختلف تدوین گردید از هراستان خواسته شد که 8 نفر از منتخبین شورای دانش آموزی استان را ( 4 نفر پسر و 4 نفر دختر) برای شرکت در نشستی که جنبه تأسیسی داشت، مهرماه 1380 عازم تهران نمایند.

نمایندگان انتخاب و برای شرکت در نشستی که در ساختمان مجلس شورای ملی سابق ( اولین نماد شورا و پارلمان در ایران ) برپا بود به سمت تهران حرکت نمودند.

نشست با سخنرانی سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری اسلامی ایران پیرامون ضرورت مشارکت نسل جوان در عرصه سیاستگذاریها و تصمیم گیریها افتتاح شد و نمایندگان منتخب ظرف 3 روز حضور در تهران ضمن ملاقات با مقام معظم رهبری و رئیس مجلس شورای اسلامی پیرامون روشهای تأسیس مجلس دانش آموزی با همدیگر به گفتگو پرداختند.

و با صدور بیانیه ای ضمن طرح مطالبات خود از مسئولین و متولیان نهادهای اجتماعی خواستار تأسیس رسمی پارلمان دانش آموزی شدند.

موضوع تأسیس مجلس دانش آموزی در شورای عالی آموزش وپرورش که عالی ترین جایگاه قانون گذاری پیرامون آموزش وپرورش است مورد بررسی فراوان قرار گرفت و پس از کار کارشناسی فراوان اساسنامه مجلس دانش آموزی تدوین و تصویب شد.

براساس اساسنامه مذکور اهداف تأسیس مجلس دانش آموزی به شرح زیراست:

  1. ترویج فرهنگ مشارکت جویی، تعاون وهمکاری و مسئولیت پذیری و زمینه سازی برای مشارکت فکری و عملی دانش آموزان در عرصه های مختلف آموزش و پرورش.
  2. ترویج فرهنگ گفتگو و مشورت بین دانش آموزان.
  3. بهره گیری از نظرات دانش آموزان در اصلاح قوانین و مقررات و طرح و برنامه های مرتبط با آنها.
  4. آشنا کردن دانش آموزان با مقوله های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی.
  5. تقویت روحیه خودباوری، خود اتکائی و اخلاق اجتماعی.
  6. تقویت هویت اسلامی و ایرانی و تحکیم و ترویج ارزشهای انقلاب اسلامی.

شورای عالی آموزش وپرورش با قائل شدن نقش و جایگاه مشورتی برای مجلس دانش آموزی وظایف و اختیاراتی به شرح زیر برای مجلس دانش آموزی تعیین نمود.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد نقش اقتصاد در تربیت دینی دانش آموزان

دانلود مقاله خانواده و نقش عملکرد آن در تربیت دینی ، تضاد شیوه های تربیتی خانواده و مدرسه

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله خانواده و نقش عملکرد آن در تربیت دینی ، تضاد شیوه های تربیتی خانواده و مدرسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله خانواده و نقش عملکرد آن در تربیت دینی ، تضاد شیوه های تربیتی خانواده و مدرسه


دانلود مقاله خانواده و نقش عملکرد آن در تربیت دینی ، تضاد شیوه های تربیتی خانواده و مدرسه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9

 

خانواده و نقش عملکرد آن در تربیت دینی ، تضاد شیوه های تربیتی خانواده ومدرسه

در تربیت اخلاقی، تربیت دینی از جایگاه رفیع برخوردار است. تحقیقات انجام شده نشان میدهد که تربیت دینی توسط خانواده ها نقش اساسی در سلامت روان و سازگاری اجتماعی دارد. همچنین پژوهش ها مؤید این مطلب است که مذهب می تواند خویشتن داری را که عنصر اساسی در تربیت است افزایش دهد و در این میان خانواده می تواند بعنوان اصلی ترین و اساسی ترین عنصر تربیت دینی تلقی شود.

هدف از تربیت دینی آن است که مربی چه در مقام معلم و چه در مقام والدین شور و شوق فطری کودک را نسبت به جلال و جمال الهی پرورش دهد و از رهگذر آن فضایل اخلاقی را به ملکات اخلاقی مبدل سازد.
برای آنکه بتوان تعریفی از تربیت دینی به دست آورد نخست باید به تبیین معنای «تربیت» و «دین» پرداخت.
تربیت عبارتست از: «فراهم آوردن زمینه ها و عوامل به فعلیت رساندن یا شکوفا ساختن استعدادهای شخص در جهت رشد و تکامل اختیاری او به سوی هدفهای مطلوب»[1]

دین در لغت به معنای جزا، اطاعت و قهر و غلبه، عادت، انقیاد، خضوع و پیروی است و در اصطلاح عبارتست از: «مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی که برای اداره امورجامعه انسانی وپرورش آنها بکار گرفته میشود».[2]
با عنایت به تعریفی که از «تربیت» و «دین» به عمل آمده می توان گفت تربیت دینی فرایندی است دو سویه میان مربی و متربّی که ضمن آن مربی با بهره گیری از مجموعه عقاید، قوانین و مقررات دینی تلاش می کند تا شرایطی فراهم آورد که متربی آزادانه در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای خودگام برداشته، به سوی هدفهای مطلوب رهنمون گردد.
تربیت دینی همچون سایر جنبه های تربیت مانند تربیت جسمانی، ذهنی، اخلاقی و... فرایندی است دو سویه که باید آموخته و فراگرفته شود، با این تفاوت که این نوع تربیت از سایر انواع تربیت است و باید دقت و ظرافت خاص انجام شود. یادگیری در تربیت دینی دارای سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری است که خانواده ها در هر بعد وظایف خاصی را باید بکار گیرند. که در اینجا به دو مورد از این ابعاد اشاره می کنیم.

بعد شناختی:

خانواده ها نخست باید به کودکان اندیشیدن را بیاموزند. این منظور به دست نمی آید، مگر آنکه مقدمات آن فراهم آمده باشد. فکر، نخست با احساس آغاز می شود. از ترکیب تاثرات حسی، عقل حسی و مفاهیم، و از ترکیب مفاهیم، ادراک عقلانی حاصل می شود.

خانواده نخست باید آموزش را از آشنایی کودک با طبیعت آغاز کند. بدین معنا که درباره نظم و زیبایی سخن گفت: سپس رابطه طبیعت را با خدا تبیین کرد، به تدریج که کودک رشد می کند می توان مفاهیم دینی را بدو آموخت.
باید به کودک آموخت که تصور خداوند در هر حالت و هر شکل باید همراه با تقدیس و تکریم باشد. باید مراقب بود تا والدین و سایر اعضای خانواده بی جهت نام مقدس خداوند را به زبان نیاورند زیرا دیده شده که به خاطر هر چیز بی ارزشی به نام خدا قسم می خورند و با این کار قداست نام خدا را کم رنگ می کنند و کودکان نیز به تبعیت از خانواده بطور مکرر و بی جهت نام خدا را به زبان می آورند.

2- بعد رفتاری:

مربی در خانواده چه در جایگاه پدر و مادر و چه در جایگاه خواهر و برادر باید سعی کند تا در کودک فضایل اخلاقی به ملکات اخلاقی مبدل گردد. برخی از فلاسفه معتقدند که باید فضایل اخلاقی چنان در روح آدمی رسوخ کند که حتی در خواب هم به عمل خلاف نیندیشند و این ممکن نیست مگر آنکه عادات نیک از کودکی در وی پرورش یابد. به همین جهت تربیت را فن تشکیل عادات دانسته اند. گرچه برخی از علمای تعلیم و تربیت جدید تشکیل عادات را روشی تلقینی دانسته آن را مغایر با تربیت می دانند، اما اکثر متفکرین تعلیم و تربیت بر این نکته اتفاق نظر دارند که باید تلاش کرد تا از طفولیت ،کودک در خانواده خود به عادات نیک خو گیرد و پرورش یابد.[3]

یکی از راههایی که کودک می تواند به وسیله آن دارای عاداتی نیک و رفتاری پسندیده گردد، داشتن الگوی مناسب است. بهترین الگو برای کودک خانواده و در خانواده پدر و مادر در رتبه نخست قرار دارند. گرچه محیط پیرامون آدمی، جامعه، فرهنگ، حکومت و به خصوص مدرسه، تاثیر بسزائی در تربیت دینی و اخلاقی کودک دارد، اما خانواده از جایگاه ویژه ای برخوردار است. کودکان از سالهای نخستین زندگی خود از طریق الگوپذیری به یادگیری می پردازند

والدین که عامل اصلی تربیت او هستند و مهمترین نقش را در پرورش وی ایفا می کنند آنها از یک سو عامل وراثتند و از سوی دیگر عامل محیطی، در جنبه وراثت خصایص بسیاری را از خود و اجداد خود به فرزندان منتقل می کنند و در جنبه محیط نیز دامان والدین نخستین مدرسه برای کودک است که در آن، همتهای بلند، ارزشهای عالی، خلق و خوی نیکو و آزادگی و یا به عکس پستی ها، توسری خوریها، کج خلقی ها و انزواطلبی ها را می آموزد.
غالباً دیده شده که تقریبا از اواخر سالهای دوم، به خصوص سال سوم زندگی کودک به تقلید از اطرافیان خود می پردازد. بطوری که می توان به نیکی دریافت کرد که کودک رفتار ایشان را در نظر دارد و از ایشان تقلید می کند. علاقه کودک به پدر و مادر و محبتی که از ایشان می بیند سبب می شود تا به همانند سازی با ایشان همت گمارد. به همین جهت است که رفتار والدین نقش اساسی در تربیت فرزندان خواهد داشت. [4]
برای اینکه این الگو پذیری کودک از والدین در خانواده بنحو احسن صورت گیرد مهمترین عامل یکی بودن کردار و گفتار در خانواده است. آنچه پدر و مادر می گویند و بدان عمل می کنند برای کودک به منزله حجت تلقی شده و از اعتبار خاصی برخوردار است. بنابراین همخوانی کردار و گفتار تائیدی است بر آنچه والدین، کودک خود را به آن ترغیب می کنند. عدم هماهنگی میان قول و فعل ایشان نه تنها نصایح آنان را بی اعتنا می سازد، بلکه موجب می شود. تا شخصیت پدر و مادر نزد فرزند کم رنگ و بی رونق شده، درموارد دیگر نیز خود را ملزم به اطاعت از پدر و مادر نبیند. [5]

توصیه های کلامی و به بیان دیگر پند و اندرز شیوه ای است که اگر با رعایت نکات روان شناختی همچون حفظ احترام مخاطب، پرهیز از تکرار و توضیح بیش از حد، بهره گرفتن از استدلال و توجیه منطقی انجام شود تاثیر بسزایی خواهد داشت، اما با این وجود عمل مرتبه ای بالاتر را داراست. برای مثال ما به عنوان مربی می توانیم به کودکان بیاموزیم که چرا و چگونه باید در حفظ بهداشت محیط زندگی خود بگوشیم و چه وظایفی در این زمینه داریم. اما هر گاه بر روی زمین آشغالی دیدیم خود آنرا برداشته، در محل زباله قرار دهیم تاثیر بیشتری خواهد داشت، زیرا اولاً او را با وظایف خود آشنا کرده ایم و ثانیاً متوجه خواهد شد که کار برای همه حتی مربی نه تنها وظیفه بلکه افتخار است تا مصداق آیه شریفه:

«اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم»[6] واقع نشوند.

اندیشمندان و مربیان بزرگ مسلمان درباره اهمیت و ارزش تربیت در خردسالی و کودکی چه نکته ها و چه سخنها که نگفته اند.

غزالی می گوید: بدان که کودک امانتی است در دست مادر و پدر، و آن دل پاک وی چون گوهری است نفیس، و نقش پذیر است چون موم و از همه نقشها خالی است. چون زمینی پاک است که هر تخم که در وی افکنی، بروید، اگر تخم خیر افکنی به سعادت دین و دنیا شریک باشند، واگر برخلاف این باشد، بدبخت شود و ایشان در هر چه بر وی رود شریک باشند.[7]

خانواده هایی که آرزو دارند فرزندان صالح، راستگو، معتقد و اهل نماز و عبادت داشته باشند باید خود چنین باشند. وقتی خانواده ای خود از مقیمین صلاه باشند، نونهالان چنین خانواده ای نیاموخته، اهل نماز می شوند. چیزی که نیاز به آموختن دارد، فصول نماز است نه اصول نماز.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خانواده و نقش عملکرد آن در تربیت دینی ، تضاد شیوه های تربیتی خانواده و مدرسه

تحقیق در مورد تعلیمات دینی

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد تعلیمات دینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تعلیمات دینی


تحقیق در مورد تعلیمات دینی

لینک پرداخت و دانلود پایین مطلب

فرمت فایل : word

تعداد صفحه : 13

 

آفریدگار راهنما

تناسب میان خلقت و هدایت

هدایت ویژه انسان

 

  • خداوند خالقی حکیم است؛ یعنی هیچ موجودی را بیهوده و عبث خلق نمی‌کند. زیرا خلق بی‌هدف، نشانه‌ی نقص و ضعف و ناآگاهی است و این ویژگی‌ها نمی‌تواند در خداوند باشد.
  • خداوند هر مخلوقی را برای هدفی حکیمانه آفریده است و آن را به سوی هدفش هدایت می‌کند.
  • هدایت یک اصل عام و همگانی در نظام خلقت است.

تناسب میان خلقت و هدایت

  • خداوند موجودات بسیاری را آفریده که ساختمان وجودی آن‌ها با یک‌دیگر متفاوت است و برای هر یک هدفی متناسب با آن مخلوق در نظر گرفته است. در نتیجه شیوه‌ی هدایت آن‌ها نیز با یکدیگر تفاوت دارد.

 

هدایت ویژه انسان

  • ویژگی‌ها و ارزش‌هایی که خداوند در وجود انسان قرار داده است، سبب تمایز بنیادین او با سایر موجودات شده و موقعیتی خاص را در نظام خلقت برای وی رقم زده است.

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعلیمات دینی

مقاله کامل در مورد عوامل موثر در تربیت دینی فرزندان

اختصاصی از فی گوو مقاله کامل در مورد عوامل موثر در تربیت دینی فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله کامل در مورد عوامل موثر در تربیت دینی فرزندان


مقاله کامل در مورد عوامل موثر در تربیت دینی فرزندان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 22
فهرست و توضیحات:

مقدمه :

الف- دین پذیری درچارچوب خانواده :

خانواده نابسامان:

علل فردی :

علل خانوادگی :    

علل اجتماعی :

علل فرهنگی :

علل اقتصادی :

فوت والدین :

غیبت والدین :

طلاق :

اعتیاد والدین :

تبعیض جنسی :

خشونت خانوادگی :

 

 مقدمه :

 بشردرطول تاریخ به وجود صانعی برای جهان اعتقاد داشته و این عقیده از عقاید کهن و راسخ او بوده وهیچگاه در صحت و  استواری ان به خود شک راه نداده است .او می داند نظام آفرینش اثر پروردگاری بزرگ وآفریننده ای تواناست ، زیبایی طبیعت و رنگ آمیزی حیرت انگیز ونقش ونگار ظاهر جهان ، هستی بخشیده و هرجزئی از اجزاء آنرا روی نقشه واندازه گیری خاصی آفریده است .و نیز در طول تاریخ مردانی پاک و دور از هر نوع آلودگی را می شناسیم که خود را سفیران و پیامبران الهی معرفی نموده اند، و درانجام رسالت خود از هر نوع فداکاری وجانبازی دریغ نکرده اند ، تا آنجا که گروهی از آنان  جان وزندگی خویش را در راه ارشاد وهدایت مردم از دست داده اند .اما بوده اند کسانی که در این راه دچار تردید و اضطراب و نگرانی می شوند که به حکم عقل لازم است خود را از نگرانی نجات دهد .

ادیان ومذاهب با پاداشها و کیفرهای خود، درپرورش روحیات عالی انسانی و از بین بردن نگرانیها نقش موثری را می تواند داشته باشد زیرا دین با برنامه های خود جامعه انسانی را به رشد ونمو صفات پسندیده سوق می دهد ، و با نوید پاداشها  وتعیین کیفرهای قطعی ، مردم را به کارهای نیک واداشته وا از کارهای بد بر حذر می دارد . زیرا دین با مقررات اخلاقی وتعالیم حیات بخش خودحرص وآز وجاه طلبی وثروت اندوزی انسان را که یکی از عوامل اضطراب روحی است به نحوصحیحی تعدیل می کند و او رابه عزت نفس و مناعت طبع و نیکو کاری و پرهیز کاری دعوت می کند .

انسان در سایه اعتقاد به خدای حکیم و مهربان خدائی که به مصالح و مفاسد بندگان خود ازخودآنها آشناتر است می تواند از اثرات نامطلوب مصائب و شواهدوبلاها و رویدادهای بد جلوگیری کند، زیرا کسی که به خدا ایمان داردمی داند که آنچه بر او می گذرد تقدیر خدای حکیم ومهربان  ودانا وتواناست و همه کارهای او بر اساس مصلحت دشوار است .قرآن با صراحت می گوید :الا به ذکر الله تطمئن القلوب  ( سوره رعدآیه 28 )اگاه باشید که با یادخدا قلبها ودلها آرام می گیرد یاد خدا مایه آرامش روح است .به همین لحاظ هیچ فرهنگ وتمدنی را نزد هیچ قومی نمی توان یافت مگر آنکه در آن فرهنگ وتمدن مشکلی از مذهب وجود داشته است .ریشه های مذهب تااعماق تاریکی از تاریخ ثبت نشده کوشیده است .

حس دین هم اکنون در میان ملل متمدن جهان یک حس طبیعی است که در هر گوشه ای از جهان برای خود تجلیاتی داردواگر با هواپیما از فراز قاره های مختلف جهان عبور کنیم آثار و جلوه های این حس را هم درمیان غنی ترین وصنعتی ترین کشورها ی جهان وهم درمیان فقیر ترین وعقب مانده ترین ملل عالم با دیدگان خود مشاهده  می نمائیم .(استادی 1360 23)

این خداجوئی وتوجه به خدا  نتیجه سرشت و فطرت انسان  ودر مرحله بعد محصول پرورش فرداست حس خدا جوئی بسان سائراحساسات درونی انسان بدون تعلیم و رهبری کسی دردرون انسان پیدا می شود بدون نیاز به تعلیم ویادگرفتن درانسان وجود داردولی درشرایط خاصی بیدار می شود و بایدمراقبتهای صحیحی از این حس به عمل آید .مثلا حس مذهبی و حس خداجویی اگر به وسیله پیامبران آسمانی ودانشمندان الهی و فلاسفه بزرگ جهان ، درست رهبری نشودسرانه بت پرستی و گرایش به پرستش مخلوق در می آوردو به طوریکه انسان مخلوق رابه خالق  ومعبودمی گذارد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله کامل در مورد عوامل موثر در تربیت دینی فرزندان