فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد قاره آسیا

اختصاصی از فی گوو تحقیق درمورد قاره آسیا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد قاره آسیا


تحقیق درمورد قاره آسیا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:31

فهرست مطالب:

سیمای طبیعی

آب و هوا

آبها

پوشش گیاهی و حیات‌وحش

سابقة تاریخی تمدنهای آسیایی

نژادها

زبانها

دورة اول

دورة دوم

ویژگیهای کشورهای آسیایی

منبع

آسیا، وسیع‌ترین و پرجمعیّت‌ترین قارّة زمین، با وسعتی قریب 44 میلیون کمـ 2، یعنی ـ از کل سطح زمین و بیش از722‘2 میلیون نفر جمعیت (1982م)، واقع در نیمکرة شمالی، از نزدیکی خط استوا تا نزدیکی قطب شمال؛ شمالی‌ترین حد این قاره، شبه‌جزیره تایمیر با ْ77 و َ40 عرض در اقیانوس منجمد شمالی و جنوبی‌ترین نقطة آن، رأس شبه‌جزیرة مالاکا با ْ1 و َ16 عرض شمالی در نزدیکی خط استوا واقع است (نیف، 211).

وجه تسمیه: منشأ نام آسیا به درستی معلوم نیست. بنا به روایت هرودوت (د ح 425ق م)، یونانیان تصور می‌کردند آسیا براساس نام پرومته نامگذاری شده است. در مقابل ایشان، لیدپاییها معتقد بودند نام آسیا از نام آسیس ، پسر کوتیس ، گرفته شده است (همو، 285). متأخرین نام آسیا را مأخوذ از کلمة آسوری یا فنیقیِ آشو یا آسو به معنای طلوع آفتاب و سرزمین واقع در شرق می‌دانند. در مقابل این لفظ، در همین زبانها، لفظ ارب ، به معنای غروب آفتاب وجود دارد که از آن نام اروپا (اعتمادالسلطنه، 64)، و عربستان (برونینگ، 9) منشأ گرفته است.

بخش اوّل ـ سیمای طبیعی

موقع جغرافیایی: آسیا از نظر اشکال گوناگون زمین و آب و هوا، متنوع‌ترین خشکی بزرگ زمین است و از دیدگاه ارتباط با سایر قاره‌ها دارای موقعیت ممتازی است. در جنوب غربی، اگرچه تعلق عربستان به قارة آسیا از لحاظ ساختمان طبیعی مورد تردید است، اما به لحاظ همبستگیهای فرهنگی، دریای سرخ و کانال سوئز را می‌توان مرز آسیا با آفریقا دانست (برونینگ، 10). مرز آسیا با اروپا نسبتاً مشخص‌تر است. مرز سنتی و قدیمی این دو قاره، کوههای اورال و دنبالة شمالی آن، جزیره نوایازملیا (ارض جدید) است. البته، این مرز را نمی‌توان حدی شاخص بین دو قاره به شمار آورد. در همین زمینه، لفظ اوراسیا نشان می‌دهد که اروپا تنها شبه‌جزیره‌ای از آسیای بزرگ است (نیف، 211). بخش جنوبی مرز آسیا و اروپا، یعنی تنگة داردانل و بوسفر و نیز دریای مرمره، به واسطة پیوندهای تاریخی ـ فرهنگی مشخص‌تر است (برونینگ، 10). آسیا از طرف شمال شرقی تقریباً به سواحل آمریکای شمالی می‌رسد و تنگة باریک و کم‌عرض برینگ به عرض 85 کمـ ، این دو قاره را از یکدیگر جدا می‌سازد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد قاره آسیا

دانلود تحقیق ایدئولوژی خاورمیانه

اختصاصی از فی گوو دانلود تحقیق ایدئولوژی خاورمیانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق ایدئولوژی خاورمیانه


دانلود تحقیق ایدئولوژی خاورمیانه

فصل اول
استعمار خاورمیانه
سخن نخست :
منطقه ای را که غربیها خاورمیانه می نامند از دو دیدگاه می توان مطالعه کرد؛ یکی از دیدگاه غرب و دیگری از دیدگاه مردم این منطقه که ایرانیان، اعراب، ترکها و یهودیان هستند. قبل از فروپاشی بلوک شرق این منطقه از نظر قدرتهای بزرگ اروپایی و ابرقدرتها دارای اهمیت استراتژیکی و ژئوپولیتیکی ویژه ای بود و هنوز هم به رغم از میان رفتن شوروی از اهمیت آن کاسته نشده چرا که نفت خاورمیانه منبعی سهل الوصول و نسبتاً ارزان تر انرژی برای کشورهای اروپایی، ژاپن، هند، چین و تا حدودی ایالات متحده است. اگر چه امروز روسیه دیگر تهدیدی جدی برای صدور نفت خاورمیانه محسوب نمی شود ولی هر عامل دیگری که امنیت راههای دریایی از خلیج فارس تا اروپا و خاور دور را به خطر اندازد و انتقال نفت را متوقف یا مختل کند با واکنش شدید غرب مواجه خواهد شد. بنابراین از این نظر وضع خاورمیانه امروز و در آینده ی قابل پیش بینی به وضعی که در قرن نوزدهم آن را «مسئله شرق» می نامیدند نیست.
اما دولتها و مردم خاورمیانه چه بخواهند و چه نخواهند نمی توانند از سیاست بازیها و رقابتهای قدرتهای بزرگ کنار بمانند. در گذشته برخی از دولتهای خاورمیانه با استفاده از درگیریها و تضادهای بین دو بلوک شرق و غرب توانستند رانتهای استراتژیکی به دست آورند و تا حدودی شکم مردم خود را سیر کنند. ولی امروز این وضعیت دگرگون شده است، نیروهای نظامی قدرتهای بزرگ به بهانه هایی سست این کشورها را اشغال می کنند. بنابراین امروز حتی ثروتمندترین و نیرومندترین کشور صادرکننده ی نفت نه از نظر جمعیت و نه از لحاظ منابع علمی، صنعتی، فنی یا قدرت نظامی توان رقابت با ایالات متحده یا حتی کشورهایی نظیر فرانسه، بریتانیا، آلمان و ژاپن را ندارد. درواقع، دولتهای خاورمیانه نه تنها سودبرندگان رقابتها و تضادهای بین المللی قدرتهای بزرگ نبوده و نیستند بلکه قربانیان اصلی این رقابتها هستند.
اما اگر بخواهیم این منطقه را نه از دیدگاه استراتژیکی و ژئوپولیتیکی غرب بلکه از دیدگاه مردمان آنکه اکثراً مسلمان هستند بررسی کنیم، آن گاه مسائل و موضوعهای خاورمیانه برای ما متفاوت از دیدگاه غربیها خواهند بود. شاید ظاهراً نخستین مسئله مهم مناقشه فلسطین و اسراییل باشد. یکی از دلایل به درازا کشیده شدن این مناقشه این است که جهان عرب از مجموعه ی دولتهایی تشکیل شده که پس از تجزیه امپراتوری عثمانی توسط دول غربی به طور مصنوعی تأسیس شده اند و بنابراین دارای نقطه نظرها و منافع متفاوت و گاه متضاد هستند و هرگز نتوانسته اند بر سر یک راه حل مشترک توافق کنند. بدیهی است که منافع و دیدگاههای عربستان سعودی، یک دولت بسیار ثروتمند و به شدت ارتدکس اسلامی، نمی تواند با منافع و دیدگاههای یک دولت فقیر غیرمذهبی خاورمیانه ای یکسان باشد.
با نگاهی سریع به روند مناقشه ی اعراب و اسراییل مشاهده می کنیم که مصر در ابتدا به علت موقعیت ژئوپولیتیک و نظامی اش از مهره های اصلی ائتلاف ضد اسراییلی بود ولی پس از توافق کمپ دیوید در 1978 از این ائتلاف کنار کشید. اکنون نیز پس از توافقهای اسراییل با سازمان آزادی بخش فلسطین و سپس با دولت خودگردان و نیز با اردن، سوریه عضو دیگر آن ائتلاف در موقعیتی نبوده و نیست که بتواند خطر یک جنگ تازه با اسراییل را به جان بخرد. بنابراین تضاد اعراب و اسراییل ممکن است با روی کار آمدن حماس به صورت کنونی باقی بماند یا حتی از طریق به اجرا درآوردن توافقهای اسلو و موافقتهای بعد از آن به یک راه حل قابل قبول طرفین بینجامد.

 

شامل 68 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ایدئولوژی خاورمیانه

طرح خاورمیانه بزرگ و ایران (نخبه سازی)

اختصاصی از فی گوو طرح خاورمیانه بزرگ و ایران (نخبه سازی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

طرح خاورمیانه بزرگ و ایران (نخبه سازی)


طرح خاورمیانه بزرگ و ایران (نخبه سازی)

  فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات:46

 

نگاهی اجمالی به ایالات متحده آمریکا
ایالات متحده آمریکا سرزمینی به وسعت 9695539 کیلومترمربع است و چهارمین کشور وسیع جهان پس از روسیه، کانادا و چین است که از 52 ایالت تشکیل شده و پایتخت آن واشنگتن است آمریکا برخلاف قاره آسیا که دارای گروه های جمعیتی مشخص و پرجمعیت است، قاره ای مهاجرنشین می باشد، ساکنان واقعی آمریکا سرخ پوستان هستند که در حال حاضر در اقلیت کامل به سر می برند و تعدادشان در سراسر آمریکا حدود یک میلیون نفر می باشند براساس داده های آماری سال 1999 آمریکا دارای 813/690/272 جمعیت بوده که از این تعداد حدود نصف آن انگلیسی زبان و مابقی گروه های اسپانیولی زبان و فرانسوی زبان می باشند، تقریباً تمامی ساکنان این قاره مسیحی هستند که در میان مذاهب سه گانه دین مسیحیت، تعداد پیروان کاتولیک نسبت به مذاهب دیگر بیشترند. تعداد 4140000 یهودی در آمریکا به سر می برند تعداد مسلمانان آمریکا بالغ بر 5780000 نفر است که در حدود 2/2 درصد از جمعیت این کشور را شامل می‌شود.
نظام آموزشی آمریکا:
نظام آموزشی آمریکا، سیستمی همگانی، غیرمتمرکز، فراگیر و حرفه ای است، ایالات متحده آمریکا به عنوان نیرومندترین کشور صنعتی جهان دارای نظام آموزش عالی با قدمت طولانی است که به صورت غیرمتمرکز اداره می‌شود و دولت مرکزی و دولت های ایالات نقش پشتیبانی کننده را بر عهده دارند در آمریکا نزدیک به 2000 مرکز تحصیلی وجود دارد تعداد کل دانشجویان آمریکا در سال تحصیلی 98-1997 برابر 3/14 میلیون نفر بوده که بیش از 1/11 میلیون نفر در مراکز آموزش عالی دولتی مشغول به تحصیل بوده اند.


دانلود با لینک مستقیم


طرح خاورمیانه بزرگ و ایران (نخبه سازی)

دانلود مقاله نفت در خاورمیانه عربی

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله نفت در خاورمیانه عربی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چندی پیش «دیک چنی» در جریان یک کنفرانس نفت گفت: مشکل این است که منابع عظیم نفت و گاز جهان در کشورهایی که دولت های دموکراتیک بر آن حکومت دارند، قرار ندارد.
دیک چنی که از ریاست شرکت نفتی هالیبرتن به پست معاونت رئیس جمهور آمریکا رسیده ، قصد دارد ناکامی کشورش را در کنترل بازار نفت جهان به گونه ای توجیه کند. شاید دموکراسی و نفت با یکدیگر همخوانی نداشته باشند زیرا اغلب کشورهایی که وابستگی شدید به ذخایر نفتی خود دارند معمولاً غیر دموکراتیک هستند و کمتر از سایر کشورهای توسعه یافته تلاش می کنند و احتمال وقوع جنگ ها و درگیری های داخلی در این کشورها زیاد است. چنین شرایطی در منطقه خاورمیانه عربی به چشم می خورد. ۱۰ کشور از ۱۵ کشوری که در جهان ، اقتصادشان وابستگی شدید به نفت دارند در خاورمیانه واقع هستند. به همین دلیل قبل از انجام هر حرکتی جهت وارد کردن دموکراسی به منطقه باید عوامل مرتبط با نفت را در نظر گرفت.
وجود منابع معدنی عظیم در یک کشور باعث می شود تا دولت چنین کشوری نیازی به دریافت مالیات از شهروندانش احساس نکند. تمام مردم جهان از جمله مردم آمریکا از پرداخت مالیات گله مند هستند. اما مردمی که مالیات می پردازند در آینده ای دور یا نزدیک از دولت خواهند خواست تا در مورد چگونگی هزینه شدن مالیات ها به آنان توضیح و گزارش بدهد.
در حقیقت «مالیات» عامل مهم وقوع انقلاب در آمریکا در قرن هجدهم و عامل اصلی درگیری میان پادشاه چارلز اول و مجلس بود که در نهایت منجر به وقوع انقلاب انگلیس در قرن هفدهم شد.
در کشورهای عرب نفت خیز جهان، مردم یا مالیات نمی پردازند و یا پرداخت مالیات در حجم بسیار ناچیزی صورت می گیرد. در حقیقت، رژیم هایی که صاحب منابع معدنی هستند برای مردم خود گشاده دستی می کنند. به عنوان مثال در قطر، دولت جوانان را به صورت رایگان برای تحصیل به دانشگاههای خارجی اعزام می کند.
در ظاهر، این دولت ها به مردم خود لطف می کنند اما حقیقت این است که دولت ها با چنین هزینه هایی، مردم را در اتلاف منابع ملی که متعلق به خود آنان است، سهیم می کنند.
همچنین دولت ها می توانند با استفاده از ثروت های طبیعی، مخالفان خود را تطمیع کنند و یا با قطع سهمیه شان، آنان را فلج نمایند.
همچنین شواهد متعددی وجود دارد که نفت یکی از عوامل اصلی وقوع درگیری های مذهبی و قومی است.
منابع طبیعی معمولاً در منطقه خاصی از یک کشور قرار دارد که اگر این مناطق تحت کنترل اقلیت های قومی باشد، درگیری ها آغاز می گردد.
به عنوان مثال می توان به ناآرامی های قومی در کنگو و نیجریه و همچنین جنگ یمن شمالی و جنوبی در سال ۱۹۹۴ و درگیری شیعیان، سنی ها و کردها در عراق اشاره کرد.
یکی دیگر از مشکلاتی که کشورهای نفت خیز عربی با آن مواجه می باشند، تلاش نکردن آنان برای توسعه در سایر بخش های اقتصاد است که در نهایت منجر به کندی توسعه اجتماعی و سیاسی نیز می گردد.
در حال حاضر اغلب کشورهای عربی که صاحب منابع سرشار نفت هستند، به این موضوع واقف هستند از سوی دیگر باید نحوه برخورد قدرت های غربی به ویژه آمریکا را با دولت های کشورهای نفت خیز بررسی کرد.
دسترسی به عرضه کنندگان باثبات نفت برای کشورهای صنعتی جهان از اهمیت استراتژیک برخوردار می باشد و تاریخ نشان می دهد که غرب صرف نظر از دموکراتیک و غیردموکراتیک بودن دولت های این کشورها، از آنان حمایت می کند.
در همین حال، کشورهای تولید کننده نفت که سرمایه سرشاری در اختیار دارند، بازار مناسبی برای شرکت های اسلحه سازی غرب به شمار می آیند.
در سال ۲۰۰۲ ، ۲۲ کشور عربی بیش از ۵۰ میلیارد دلار صرف خرید تجهیزات نظامی کردند که ۷۰ درصد این خرید، توسط کشورهای نفت خیز حوزه خلیج فارس صورت گرفت. در حقیقت به همان اندازه که نفت کشورهای نفت خیز برای غرب اهمیت دارد، بازار اسلحه این کشورها نیز برای غربی ها حائز اهمیت می باشد.
به عنوان نمونه، عربستان یکی از بزرگترین مشتریان تجهیزات نظامی انگلیس است. به همین دلیل مقامات انگلیسی همواره مراقب هستند تا به دولت عربستان توهین نکنند.

 

در نظریه، سیاست جدید آمریکا در زمان ریاست جمهوری جورج بوش، ایجاد دموکراسی در سراسر منطقه خاورمیانه است اما کاملاً مشخص است که برخورد آمریکا با کشورهای نفت خیز عربی بسیار نرم تر از برخوردی است که آنها با کشورهای دیگر دارند.
در ماه نوامبر سال گذشته میلادی، بوش در جریان سخنرانی خود از عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس به دلیل حرکت به سوی اصلاحات تقدیر کرد اما از سوریه (که این کشور نیز گام های بزرگی در زمینه های اصلاحات برداشته) به شدت انتقاد کرد.
این گونه به نظر می رسد که روند ایجاد دموکراسی در خاورمیانه، ابزاری برای تنبیه کشورهایی است که از لحاظ استراتژیکی، منفعت چندانی برای آمریکا ندارند.
جهت همخوان کردن دموکراسی با نفت، کشورهای مصرف کننده نفت باید وابستگی خود را به این محصول استراتژیک کاهش بدهند به ویژه کشور آمریکا که مردم آن در برابر شهروندان انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی نفت بیشتری مصرف می کنند.
همچنین در کشورهای تولید کننده نفت، خصوصی سازی راهکاری برای توسعه همه جانبه این کشورهاست. در این زمینه، قرار دادن کنترل نفت به صورت مستقیم در دستان مردم نیز است چه به صورت فروش سهام شرکت ملی نفت و چه به صورت واگذار کردن بخش نفت کشور به تشکیلاتی که کنترل آن در دست مردم باشد.
در چنین شرایطی، کلیه درآمدهای نفتی میان مردم تقسیم می شود و دولت ها باید هزینه های خود را از محل مالیات ها تأمین کنند.
از سوی دیگر مردم نیز به دلیل دریافت سهم خود از درآمد نفتی قادر به پرداخت مالیات خواهند شد در صورتی که بدانند این پول در کجا و چگونه هزینه می شود که این روند در نهایت ممکن است منجر به ایجاد دولت دموکراتیک گردد.
اما باید در نظر داشت که هیچ یک از رژیم های کشورهای نفت خیز این ثروت را به راحتی از دست نخواهند داد.
خاورمیانه، حاکم بازار نفت
نفت نخستین بار در سال ۱۸۵۹ میلادی در ایالات متحده آمریکا کشف شد و از آن پس به عنوان یک منبع انرژی استفاده شد . اما نقش این منبع که اکنون سهم بزرگی در صنایع جهان دارد، در آن زمان زیاد نبود. حتی در سال های آغازین قرن بیستم میلادی هم نفت تنها ۴ درصد از کل انرژی جهان را تامین می کرد، اما با گذشت چندین دهه به اهمیت ترین منبع انرژی جهان بدل شد.
نفت نخستین بار در سال ۱۸۵۹ میلادی در ایالات متحده آمریکا کشف شد و از آن پس به عنوان یک منبع انرژی استفاده شد . اما نقش این منبع که اکنون سهم بزرگی در صنایع جهان دارد، در آن زمان زیاد نبود. حتی در سال های آغازین قرن بیستم میلادی هم نفت تنها ۴ درصد از کل انرژی جهان را تامین می کرد، اما با گذشت چندین دهه به اهمیت ترین منبع انرژی جهان بدل شد. در حال حاضر نفت ۴۰ درصد از نیاز انرژی جهان را تامین می کند و سوخت مورد نیاز برای ۹۶ درصد از کل فعالیت های حمل و نقل جهان از این طلای سیاه به دست می آید.
از زمانی که اشتهای انرژی جهان از زغال سنگ به نفت تغییر یافت ، میزان مصرف این منبع انرژی معادل ۸۷۵ میلیارد بشکه بوده است و حدود یک هزار ذخیره اثبات شده و محتمل نفتی در جهان وجود دارد که در سالیان آینده بهره برداری می شوند. این در حالی است که انتظار می رود سطح تقاضای انرژی جهان در سال ۲۰۲۰ میلادی ۶۰ درصد بیشتر از سال جاری باشد و در این میان بیشترین میزان نفت مصرف وارد صنعت حمل و نقل شود. تا سال ۲۰۲۵ میلادی شمار خودروهای موجود در جاده های جهان از مرز ۲۵/۱ میلیارد دستگاه نیز فراتر می رود که نسبت به سال ۲۰۰۵ میلادی حدود ۵۰۰ میلیون بیشتر خواهد بود. روشن است در چنین شرایطی مصرف بنزین که یکی از اصلی ترین فرآورده های نفتی جهان است، دو برابر می شود و سهم زیادی از این بازار را به خود اختصاص خواهد داد. دو کشوری که بیشترین سهم رشد سطح تقاضا و مصرف نفت را در سالیان آینده به خود اختصاص خواهند داد ، هند و چین هستند. چین و هند دو کشور پرجمعیت آسیایی هستند که شمار افراد ساکن در آنها معادل یک سوم کل جمعیت این کره خاکی است و با توجه به نرخ بالای رشد اقتصاد و صنعت در آنها میزان مصرف انرژی در این کشورها روز به روز بیشتر می شود . انتظار می رود در دو دهه آینده ، مصرف نفت کشور چین سالانه ۵/۷ درصد افزایش یابد و هند با رشدی ۵/۵ درصدی در سطح مصرفش روبه رو باشد. شاید در نگاه اول به نظر برسد نرخ رشد ۵ یا ۷ درصدی در سطح تقاضای نفت برای کشورهای پرجمعیت و بزرگی مانند هند و چین چندان زیاد نیست، اما زمانی که بدانید بر میزان مصرف نفت در کشورهای صنعتی و پیشرفته سالانه یک درصد افزود ، می شود به دلیل نگرانی کارشناسان از آینده این بازار پی می برید. از سوی دیگر، با توسعه اقتصادی دو کشور پهناور آسیایی نقش آنها در اقتصاد جهان روزبه روز پر رنگ تر می شود، در هر گونه اختلال در سطح مصرف انرژی از سوی آنها روی راندمان صنایعشان و به دنبال آن اقتصاد داخلی و اقتصاد جهانی اثر منفی می گذارد. علاوه بر دو قطب آسیایی، سطح تقاضای نفت در ایالات متحده آمریکا نیز روزبه روز بیشتر می شود و همین امر فشار بر تولید کنندگان را روز به روز افزایش می دهد. به رغم اینکه این منبع انرژی در دورترین نقاط جهان مصرف دارد و هیچ صنعتی در جهان بدون بهره گیری از نفت و فرآورده های آن نمی تواند به بقای خود ادامه دهد، اما تنها گوشه هایی از این دنیای پهناور طلای سیاه زمان را در خود جای داده اند. طبق پژوهش های، ۶ درصد از کل ذخایر اثبات شده نفتی جهان در آمریکای شمالی ، ۹ درصد در آمریکای لاتین و آمریکای مرکزی ، ۲ درصد در اروپا، ۴ درصد در آسیا و اقیانوسیه ، ۷ درصد در آفریقا و ۶ درصد در شوروی سابق است. ذخایر اثبات شده نفتی به آن میزان از نفت اخلاق می شود که اطلاعات و تحقیقات زمین شناسی وجود نفت را در آنها تائید می کند و فعالیت های پژوهشی در آن مناطق می تواند ثمره مفید و سودمندی برای اقتصاد جهان داشته باشد. از مجموع ذخایر اثبات شده نفتی که ثروت دنیای آینده محسوب می شوند، ۶۶ درصد در اختیار کشورهای خاورمیانه است و در میان این کشورها عربستان سعودی با جای دادن ۲۵ درصد از ذخایر نفتی در خود، درصدر قرار دارد. سهم عراق در ذخایر نفتی جهان ۱۱ درصد، سهم ایران ۸ درصد ، سهم امارات متحده عربی ۹ درصد و سهم کویت نیز ۹ درصد از کل ذخایر جهان است. از سال ۲۰۰۱ میلادی به بعد، کشورهایی به جز کشورهای عضو اوپک اقدام به تکمیل تجهیزات نفتی خود کردند و با آغاز فعالیت های اکتشافی و استخراجی، خود را در شمار تولید کنندگان قرار دادند. این زمان با حادثه یازده سپتامبر در ایالات متحده آمریکا و تصمیم گیری این کشور مبنی بر کاهش وابستگی به نفت کشورهای خاورمیانه مطابق بود. در این شرایط تولید در کشورهای آفریقایی و روسیه افزایش یافت و با توجه به میزان بالای ذخایر کشور روسیه ، سرمایه گذاری های کلانی برای ارتقای سطح تولید این کشور و ورود آن به سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک ) انجام شد، اما به دلیل سیاستهای خاص اوپک هنوز چنین طرحی پیاده نشده است . سطح تولید نفت در کشور روسیه روز به روز افزایش یافت، تا این که هم اکنون روسیه دومین صادر کننده نفت پس از عربستان سعودی است، اما انتظار این که روسیه به یکی از مهره های تاثیر گذار در صنعت نفت بدل شود و در شمار کشورهای اوپک در آید، دور از واقعیت به نظر می رسد ، زیرا این کشور تنها ۵ درصد کل ذخایر نفتی جهان را دارد و هفتمین کشور جهان از نظر سطح ذخایر موجود در آن محسوب می شود. روشن است با ارتقای سطح تولید این کشور که روند افزایشی آن از سال ۱۹۹۹ میلادی آغاز شد، از میزان نفت موجود در ذخایر این کشور روز به روز کاسته می شود و اگر میزان تولید نفت در روسیه در سطح کنونی باقی بماند تا پایان سال ۲۰۲۰ میلادی دیگر نفتی در این کشور نیست تا بازار را از چنگ خاورمیانه و غول های بزرگی مانند عربستان خارج کند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نفت در خاورمیانه عربی

دانلود مقاله تحلیل ژئوپلتیکی از نقش اقتصادی و سیاسی ایران در خاورمیانه

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله تحلیل ژئوپلتیکی از نقش اقتصادی و سیاسی ایران در خاورمیانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تحلیل ژئوپلتیکی از نقش اقتصادی و سیاسی ایران در خاورمیانه


دانلود مقاله تحلیل ژئوپلتیکی از نقش اقتصادی و سیاسی ایران در خاورمیانه

تحلیل ژئوپلتیکی از نقش اقتصادی و سیاسی

ایران در خاور میانه

مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:76

چکیده :

ایران بر پایه تعاریف سنتی از قدرت منطقه ای که هنوز اعتبار دارد، بزرگ ترین قدرت سیاسی – اقتصادی در بخشی از جهان است که مرزهای آن از خاور مدیترانه ، شمال آفریقا، غرب آسیا، آسیای مرکزی، جنوب خلیج فارس و شمالی‌ترین بخش های آسیای مرکزی و قفقاز می گذرد. این وضع جغرافیایی، ناگزیر به ایران ، قدرتی ژئواستراتژیک بخشیده است که کشوری بالنده و مؤثر باشد. (معین الدین؛ 1385: صص 144-143. ایران با داشتن بیش ترین همسایه در این منطقه و زمینه مناسب جهت مبادلات اقتصادی، موقعیت ارتباطی برای کشورهای محاط در خشکی و امکان دریافت حق ترانزیت کالا و خدمات و ارتباط دادن آن ها با جهان، اتصال و پیوند دادن حوزه های ژئوپلتیکی مجاور (موقعیت چهارراهی)، کوتاه ترین ، با صرفه ترین و امن ترین راه انتقال انرژی ، امکان دریافت نفت در حوزه خزر با قیمت پایین تر، فروش نفت از خلیج فارس بدون صرف هزینه انتقال، موقعیت بری و بحری توأم، در اختیار داشتن بیش ترین سواحل و ساحل شمالی تنگه هرمز، داشتن سواحل کافی در دریای خزر و امکان ارتباط آبی با چهار کشور ساحلی و... دارای امتیازات فراوان جهت احد از قدرت برتر منطقه ای است. (فیروزی؛ 1383: ص 78). در میان کشورهای منطقه خاورمیانه ایران به دلیل برخورداری از پایه های ذاتی قدرت و ویژگی های درونی ساخت قدرت و سیاست از اهمیت ویژه ای برای نظام بین الملل برخوردار است. در واقع هیچ کشوری به اندازه جمهوری اسلامی ایران در طول سه دهة گذشته موضوع صلح و امنیت منطقه ای و بین المللی نبوده است به همن دلیل سرنوشت تحولات در ایران نه تنها در سطح نظام منطقه ای بلکه در سطح نظام بین المللی دارای اهمیت است. (برزگر. 1385. ص 153) این مقاله در پی تحلیل ژئوپلتیکی از نقش اقتصادی و سیاسی ایران و خاورمیانه می باشد.

کلید واژه ها: خاور میانه، ایران، اهمیت سیاسی، اقتصادی

ایران در طول تاریخ گذشته خود، چه به هنگام اقتدار و چه در روزگار ضعف ، در مسائل منطقه ای و جهانی به ایفای نقش سیاسی پرداخته است. نقش آفرینی سیاسی ایران محدود به شکل گیری دولت و حکومت برای اداره امور سرزمین و سکنه آن نبوده است؛ با آنکه این امر خود از ضروریات اولیه برای پیدایش دولت به حساب می آید.

نقش آفرینی سیاسی ایران، در زمانی که قدرتی بزرگ به شمار می رفته است، در اشکال مختلف تجلی یافته است؛ تصرف سرزمینهای همسایه و به انقیاد کشیدن ملتها به روشهای مسالمت آمیز یا خشونت آمیز یکی از اشکال این نقش آفرینی است که از دوره هخامنشیان تا دوره قاجار کمابیش و به صورت متناوب به وقوع پیوسته است. بروز برخوردهای نظامی و سیاسی و شکل گیری دوره های نزاع مستمر یا توام با فراز و نشیب میان حکومت ایران ودولتهای مجاور آن، گونه ای دیگر از نقش آفرینی سیاسی ایران در دوره های قدرت بوده است. یونان ، روم، عثمانی، روسیه ، هند ، ترکها و قبایل زردپوست از جمله قدرتهایی بوده‌اند که حکومت ایران با آنها درگیری سیاسی و نظامی داشته است. گاهی نیز با شکل گیری فرایند همگرایی میان ایران و برخی دولتها به هدف مقابله با دشمن و قدرت رقیب یا مداخله در امور منطقه ای مواجه می شویم؛ نظیر همگرایی صفویان با انگلیسیها در برابر پرتغالیها و تقویت دولت تیموریان ( بابریان) در دوره سلطنت همایون در شبه قاره هند.

در دوره های ضعف حکومت در ایران ، رویدادهای سیاسی ویژه ای بروز نموده است؛ مهمترین رویداد سیاسی این دوره ها ، تبدیل شدن ایران به هدف و موضوع رقابت برای قدرتهای همسایه بوده است. بدین معنی که نیروهای سیاسی و دولتهای قدرتمند مجاور ایران که بعضاً خاطره های نظامی ناخوشی از ایران داشتند، به تهاجم نظامی و تصرف ایران دست می زدند. گاهی خلال تجاوز نظامی دشمن، نظام سیاسی در فلات ایران فرو می ریخت و دوره اغتشاش، هرج و مرج، نا امنی و تجزیه طلبی فرا می رسید. انگیزه مهاجمانی چون مغولان ، ترکها، یونانیها، رومیها، اروپاییان ، روسها و ... از تجاوز به ایران و تصرف آن، علاوه بر جبران شکستهای قبلی و ارضای عقده های سرکوب شده ، در دو ویژگی اصلی سرزمین ایران نهفته است:

الف) موقعیت جغرافیایی و فضای سرزمینی که معمولاً به عنوان یک هدف سیاسی و نظامی اندیشه کشورگشایان را به خود معطوف می داشته است. این نقش آفرینی سیاسی فضای سرزمینی و موقعیت ایران به صورت یک پدیده ثابت بروز کرده است و حتی در دوران معاصر ( دوره استعمار اروپایی و نیمه اول قرن بیستم، همچنین دوره جنگ سرد و پس از آن ) موضوع رقابت قدرتهای جهانی بوده است و به نظر می رسد. این نقش آفرینی تا تداوم ضعف نهاد حکومت و فقدان اقتدار ملی ( بر برد منطقه ای و یا جهانی ) همچنان ادامه پیدا کند.

ب ) ذخایر و ثروتهای زمینی و زیر زمینی . این عامل در ادوار تاریخی گذشته و پیش از انقلاب صنعتی و ظهور استعمار جدید، در قالب فضاهای واجد آب و مرتع برای تامین علوفه دامها و مواد غذایی مورد نیاز انسانها ظهور داشت؛ به طوری که به صورت یک هدف استراتژیک برای مهاجمان آسیای مرکزی در آمده بود. از سوی دیگر در پرتو آرامش سیاسی و امنیت داخل فلات ، شهرهای بزرگ و فعال و برخوردار از ثروت و آذوقه پدید می آمدند که این خود برای مهاجمان وسوسه انگیز بود و آنها را به تدارک تهاجم در فرصت مناسب و در پی بروز ضعف در ارکان حکومت ایران ترغیب می کرد. این چنین بود که با اولین موج تهاجم ، شهرهای آباد و بزرگ چون توس، نیشابور، سبزوار، ری ، تبریز ، کرمانشاه و ... غارت و تخریب می شدند.

پس از انقلاب صنعتی و نیاز تکنولوژی و اقتصاد جدید در انرژی ،منابع و مواد اولیه ، ایران بشدت مورد توجه قدرتهای استعمارگر اروپایی، روسیه و امریکا قرار گرفت بدین ترتیب دستیابی به منابع نفت و گاز و ذخایر زیرزمینی فلزی و غیرفلزی و کنترل این منابع به صورت موضوع رقابت قدرتها و بهانه ای برای دخالت بیگانگان در امور ایران در آمد. این دخالتها و رقابت بر سر به دست آوردن امتیاز بهره برداری از مزیتهای اقتصادی و منابع ایران با بروز ضعف در ارکان حکومت که نقطه آغاز آن را باید در دوره صفویه جست پدید آمد.

نفت به منظور تجارت، اولین بار در سال 1908 م در مسجد سلیمان ایران کشف و استخراج شد. اولین محموله نفتی در سال 1912 م از طریق لنگه هرمز به خارج ارسال گردید. از آن زمان تاکنون این مادة خام منشأ بسیاری از رویدادهای سیاسی و بین المللی گردیده است. نقش نفت در جنگ جهانی اول و دوم و پیشرفت‌های صنعتی بدست آمده در دهه های اخیر حکایت از اهمیت این ماده حیاتی دارد. «لردکرزن» بیان داشته است که: متحدین، شناور بربر موجبی از نفت به پیروزی رسیدند. و «کلمانسو» نیز در مورد اهمیت نفت می گوید: ارزش یک قطره نفت با ارزش یک قطره خون سربازان ما برابر می کند. ریچارد نیکسون رئیس جمهور پیشین آمریکا در این خصوص می نویسد: «نفت خون صنعت مدرن است و منطقه خلیج فارس همانند قطبی است که این خون را به جریان می اندازد و راه های دریایی پیرامون آن شریان هایی هستند که این خون حیاتی از آن ها می‌گذرد.» (اطاعت، 1374، ص 708)

مجموع این دو ویژگی ( ثروتها و مزیتهای اقتصادی و موقعیت جغرافیایی ایران )، ایران را در مرکز توجه و اهتمام قدرتهای جهانی قرار داده است؛ به طوری که هرگونه نفوذ و کسب امتیاز از ایران با حساسیت و واکنش شدید رقبای سیاسی روبرو می شود. در حال حاضر نیز با سپری شدن دوره جنگ سرد، در ماهیت رقابت قدرتهای جهانی بر سر ایران تغییری رخ نداده، تنها شکل رقابت دگرگونی شده است و ایران همچنان یکی از کانونهای مهم و پرجاذبه دیپلماسی جهان به شمار می آید. این پدیده در سرنوشت آینده ایران نقشی تعیین کننده دارد و باید منتظر نتایج آن در آینده باشیم. ساده لوحی است اگر این پدیده جدید ناشی از ویژگیهای جغرافیایی را به فال نیک بگیریم؛ زیرا ایران در نظام بین الملی و منطقه ای موقعیت قدرتمندی ندارد و در برابر دسایس بازیگران سیاسی و مداخله گران منطقه ای و جهان آسیب پذیر است. شرط اولیه برای کسب منافع و بهره وری از این جاذبه دیپلماتیک، برخورداری از اقتدار سیاسی در مقیاس منطقه ای و جهانی و دارا بودن قوه دیپلماسی فعال و کارآمد است. (حافظ نیا، 1381، صص 50-47)


دیدگاه های مهم ژئوپولیتیک

در اینجا نظریه های سه تن از مشاهیر حوزه ژئوپولیتیک ، آلفرد ماهان و مکیندر و اسپایکمن، را به دلیل اینکه در هر سه نظریه ، ایران به عنوان یکی از مناطق حساس در این نظریه ها ذکر شده و با موقعیت ژئوپولیتیکی ایران ارتباط دارد را بیان می نماید.

الف : الفرد تایر ماهان و نظریه قدرت دریایی :

آلفرد تایر ماهان فارغ التحصیل آکادمی دریایی امریکا، چهل سال از عمر خود را در نیروی دریایی این کشور گذرانیده و از سال 1886 تا 1906 که درجه دریاسالاری (آدمیرال) بازنشسته شد، مسئولیت دانشگاه جنگ نیروی دریایی ایالات متحده را به عهده داشت. وی پیش از هر فرد دیگر به تئوری قدرت دریایی و استراتژی آن اهمیت داد و در خط مشی نیروی دریایی آمریکا تغییرات مهمی ایجاد کرد و بر تفکرات دریایی فرانسه، ایتالیا، روسیه، ژاپن و دیگر کشورهای نسبتاً پر قدرت تاثیر نهاد.

وی بطور کلی بر این عقیده است که شرط اصلی بر اتحاد یک قدرت جهانیع کنترل بر دریاهاست. به عبارت دیگر، نظارت بر دریاها ، اولین اقدام در راه کسب قدرت برتر جهانی است . به نظر وی در نزاع بین قدرتها، نیروهایی که در موقعیت دریایی قرار دارند از امکانات بیشتری برای در دست گرفتن ابتکار عمل برخوردار هستند و بهترین کشور را در این مورد فرانسه می دانست.

عوامل موثر بر قدرت دریایی :

براساس تجزیه و تحلیل قدرت دریایی بریتانیا و تاریخ دریایی جهان، ماهان توانست شش عامل را که قدرت دریایی تا حدود زیادی به آنها بستگی دارد. تشخیص دهد. این عوامل عبارتند از :

  • موقعیت جغرافیایی
  • ویژگیهای طبیعی
  • طول ساحل و وسعت قلمرو
  • جمعیت
  • خصوصیات ملی
  • خط مشی حکومت و رهبران سیاسی

ماهان در سالهای پایانی قرن نوزدهم ، به جغرافیای سیاسی آسیا توجه خاصی داشت. وی استراتژی روسیه را در آسیای جنوبی ، ورود به سواحل اقیانوس هند از طریق افغانستان و ایران می دانست و در خاور دور ، این استراتژی را تلاش روسها در یورش به سوی جنوب از طریق منچوری و چین برای رسیدن به اقیانوس آرام توصیف کرد.

به نظر ماهان مرکز روسیه قابل تصرف نیست؛ با توجه به این مسئله، ماهان مفهوم هارتلند مکیندر را پیشگویی کرده بود و اعتقاد داشت که باید مسیرهای گسترش طلبی روسیه سد گردد. این استراتژی شباهت بسیار زیادی به استراتژی کانتین منت ( Containment ) دارد که از اواخر دهه 1940 توسط ایالات متحده آمریکا به کار گرفته شد.

مطلب نهایی در این باره این است که استراتژی ماهان مانند دیگر تفکرات استراتژیک، با توجه به دیدگاه مرسوم زمان او نوشته شده است. هم اکنون صنایع حمل و نقل توسعه زیادی پیدا کرده ، نیروی هوایی اهمیت یافته،تکنولوژی تحولی عظیم صورت گرفته است و بسیاری از مطالب آن کهنه و متروک به نظر می رسد.

 

ب: هلفورد مکیندر و نظریه هارتلند:

با هوش ترین و با نفوذترین متفکر ژئوپولیتیک انگلستان ، مکیندر بود. وی در سال 1890 اظهار داشت:

« موازنه قدرت جغرافیایی بر ضد بریتانیا متمایل گشته و این کشور به طور جبری خود را برپا نگه داشته است. روند کنونی نشان می دهد، قدرت دریایی جهان که هم اکنون رهبری آن بریتانیا به عهده دارد، در آینده به خطر خواهد افتاد»

مکیندر قاره های اروپا، آسیا و آفریقا را به عنوان جزیره جهانی شناخت و آن را به همین نام معرفی کرد.

کلید جزیره جهانی ، ناحیه محور یا هارتلند است. وی هارتلند را ناحیه وسیعی     می دانست که از اقیانوس منجمد شمالی تا نزدیکی کناره های آبی این منطقه ادامه داشت.

این ناحیه از غرب به رودخانه ولگا، از شرق به سیبری غربی ، از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از جنوب به ارتفاعات هیمالیا، ارتفاعات ایران و ارتفاعات مغولستان محدود می شد. ناحیه محوری ، از سوی هیچیک از قدرتهای دریایی مورد تهدید قرار نداشت. مکیندر بعدها هارتلند را تا حدی به سمت غرب تغییر داد . به گونه ای که تمام سرزمین روسیه را به جزقلمرو خاور دور آن در بر می گرفت. به عقیده مکیندر، اطراف هارتلند را دو ناحیه فرا گرفته اند:

  • هلال داخلی یا حاشیه ای که شامل : سرزمینهایی است که پشت به خشک اروآسیا و در کنار آب قرار دارد و قابل دسترسی قدرت دریایی است. (موقعیت ساحلی) . جالب اینجاست که بخش عمده این حاشیه، قلمرو شبه جزیره است و نقش ژئواستراتژیک دارد.
  • هلال خارجی یا جزیره ای که شامل : جزایر بریتانیا ، ژاپن و استرالیاست. مکیندر نظر خود را در این زمینه چنین ابراز داشت: اگر اتحاد شوروی (سابق) آلمان را شکست دهد می تواند به عنوان قوی ترین نیروی زمینی در جهان قدرت نمایی کند. بنابراین توصیه می کند: آمریکا ، بریتانیا و فرانسه با هم متحد شوند و هر یک نقش به عهده داشته باشند. وی نقش آمریکا را برای تعمیق پدافند، بریتانیا را به عنوان مانع مالی عملیاتی ، فرانسه را به دلیل شکل و موقعیت بسیار مطلوب جغرافیائیش به عنوان یک موضوع خوب پدافندی ، اعلام کرد.

سال 1943 ، سال بازنگری اساسی برنظریات پیشین مکیندر بود. دومین نظریه کلی جغرافیایی، پیوستگی هارتلند و اقیانوس است. مکیندر از نظریه های سابق خود تا حدی عودل کرد و متوجه شد که ترکیبی از نیروی زمینی و دریایی می تواند نقش یک قدرت را بازی کند. به عبارت دیگر ترکیبی از خشکیها و آبها در نیم کره شمالی که از ویژگیهای خاص جغرافیایی برخوردار باشد، می تواند به عنوان نقطه اتکای کره زمین مورد بهره برداری قرار گیرد.

ج: اسپایکمن و نظریه ریملند:

اسپایکمن در کتاب خود به نام جغرافیای صلح که بعد از مرگش منتشر شدبه انتقال از نظریه مکیندر پرداخت. تفسیر اسپایکمن از اهمیت ارتباط هارتلند با حلقه اطراف آن، اندکی با اظهارات مکیندر متفاوت است، مکیندر این محدوده را هلال داخلی و خارجی می خواند. اما در بیان اسپایکمن بیشتر بر دریا تاکید داشت. او معتقد بود که قدرت دریایی است. قاره اروآسیا را ممتاز می سازد و آن را به شکل یک واحد عمل کننده در می آورد و همچنین دریا ارتباط بین دنیای قدیم و جدید را امکان پذیر می سازد. در نهایت وی قدرت دریایی را کلید استراتژی جهان میدانست.

دلیل اهمیت دادن اسپایکمن به ریملند ، در مقایسه با هارتلند، از این جهت بود که به طرف اعتقاد وی ، این منطقه امکان ترکیب بری و بحری را بهتر فراهم می سازد؛ از طرف دیگر بیشترین منابع نیروی انسانی و سهولت ارتباطات در این بخش از جهان وجود دارد. با شکست آلمان در جنگ دوم جهانی و ظهور اتحاد جماهیر شوروی سابق به عنوان یگانه حاکم منطقه هارتلند، ایالات متحده آمریکا به منظور دستیابی به ریملند و جلوگیری از نفوذ اتحاد جماهیر شوروی سابق به این قلمرو جغرافیایی ، نظریه اسپایکمن را مورد توجه قرار داد. به همین دلیل نمی توان گفت که سیاست معروف کانتین منت ( جلوگیری از توسعه و پیشرفت شوروی سابق در ناحیه حاشیه) آمریکائیها متاثر از نظریه های ژرژکنن است.

به هر حال از جنگ جهانی دوم تاکنون آمریکا با اصرار تمام و با استفاده از همین نظریه تلاش می کند در این منطقه، یک گروه دفاعی ایجاد کند. در واقع آمریکا قلمرو جغرافیایی ریملند را یک موضوع پدافندی در نظر می گیرد و با توجه به جنگهای منظم گذشته حاضر نیست تحت هیچ شرایطی در این موضوع پدافندی نظریه صورت گیرد و تحت هیچ شرایطی ضعف ژئواستراتژیکی ریملند را قبول نمی کند. نگاهی به استراتژی نظامی ایالات متحده آمریکا در پایان قرن بیستم ، موید این نظریه است که این کشور قلمرو جغرافیایی ریملند را هنوز برای خود یک منطقه حیاتی می داند.

جایگاه ژئوپولیتیک ایران در نظریات مذکور

اهمیت جایگاه ایران در نظریات ژئوپولیتیک عمدتاً ناشی از این واقعیت است که این کشور از طریق خلیج فارس و دریای عمان ، به دریای آزاد راه دارد و دارای موقعیت گذرگاهی است. و علاوه بر اینکه بخشهای شمالی ایران جزو سرزمین غرب محسوب می شده ، فلات ایران نیز تماماً نقش حاشیه ای غرب محسوب       می شده ، فلات ایران نیز نقش حاشیه ای سرزمین غرب را داشته است.

ماهان درباره اهمیت خلیج فارس می گوید:

« کنترل خلیج فارس به وسیله یک دولت خارجی با نیروی دریایی قابل توجه و کشتی های جنگی که دارای بندرنظامی نیرومند باشد باعث تسلط بر تمام راههایی که به خاور دور، هندوستان و استرالیا منتهی می شود خواهد شد.»

اتصال مرزهای شمالی ایران به سرزمین بری و موقعیت جغرافیایی خلیج فارس نیز ارزش ژئوپولیتیک خواصی به این کشور بخشیده است. از دیدگاه اسپایکمن، سواحل ایران در خلیج فارس و تنگه هرمز در موقعیت ریملند واقع شده است. ولذا امکان برخورد دو قدرت بری و بحری را فراهم می کند. بر همین اساس ، در اوایل قرن بیستم ، ایران نقش حائل بین روسیه و انگلستان را بازی می کرد و ازمهمترین کانونهای رقابت جهانی بشمار می رفت. سپس از جنگ جهانی دوم و شکل گیری نظام دوقطبی بر اهمیت این جایگاه افزوده شد. با الهام از اندیشه های مکیندر و اسپایکمن، سیاست تحدید و مصور سازی توسط جرج کنن ارائه شد و ایران نقش دفاعی برای قدرت بحری را یافت و یکی از حلقه های مهم سیاست جلوگیری از نفوذ به حساب آمد.

پس از ارتباط با جایگاه ژئوپولیتیک ایران چه در نظریات علمی ارائه شده، چه در ادوار مختلف تاریخی می توان چنین نتیجه گرفت که ، ایران از قدیم الایام چهار راه تمدنها محسوب گردیده و از نظر موقعیت دریایی و زمینی از موقعیت بسیار مناسبی برخوردار بوده است به طوری که ارزش ژئوپولیتیکی ایران به حدی است که هر گونه تغییری در حاکمیت آن می توانسته است موازنه منطقه ای و جهانی را بر هم زند.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تحلیل ژئوپلتیکی از نقش اقتصادی و سیاسی ایران در خاورمیانه