فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی گوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت در مورد ابزارهای ذخیره سازی (فرمت فایل پاورپوینت) تعداد صفحات 24 اسلاید

اختصاصی از فی گوو دانلود پاورپوینت در مورد ابزارهای ذخیره سازی (فرمت فایل پاورپوینت) تعداد صفحات 24 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت در مورد ابزارهای ذخیره سازی (فرمت فایل پاورپوینت) تعداد صفحات 24 اسلاید


دانلود پاورپوینت در مورد ابزارهای ذخیره سازی (فرمت فایل پاورپوینت) تعداد صفحات 24 اسلاید

هر دستگاهی که قادر به نگهداری اطلاعات باشد به نحوی که استفاده کننده از آن بتواند، در هر لحظه که لازم باشد، به اطلاعات مورد نیازش دستیابی داشته باشد، حافظه نامیده می‌شود.  RAM یکی ازانواع حافظه ها والبته پرکاربردترین آنهاست که مخفف اصطلاح (Random Access Memory) یا حافظه با دستیابی تصادفی بوده و حافظه‌ای قابل خواندن و نوشتن می‌باشد .حافظه RAM ، یک تراشه مدار مجتمع(IC)  بوده که از میلیون ها ترانزیستور و خازن تشکیل شده است.

vRAMیکی ازانواع حافظه ها والبته پرکاربردترین آنهاست که مخفف اصطلاح (Random Access Memory) یا حافظه با دستیابی تصادفی بوده و حافظه‌ای قابل خواندن و نوشتن می‌باشد .حافظه RAM ، یک تراشه مدار مجتمع(IC)  بوده که از میلیون ها ترانزیستور و خازن تشکیل شده است.
vRead Only Memory )ROM ( یک حافظه دائم که از آن برای ذخیره سازی اطلاعات مهم  در کامپیوتر استفاده می گردد. حافظه ROMیک نوع مدار مجتمع  است که در زمان ساخت داده هائی در آن ذخیره می گردد. حافظهROM از انواع حافظه های الکتریکی بوده که اطلاعاتش با قطع برق پاک نمی شود . این نوع ازحافظه ها علاوه بر استفاده در کامپیوترهای شخصی در سایر دستگاههای الکترونیکی نیز استفاده می شوند.
vدیسک‌های مغناطیسی صفحات گرد پلاستیکی، فلزی یا سرامیکی هستند که سطح انها به وسیله ماده مغناطیس شونده مثل اکسید آهن پوشانیده می‌شود .اگر جنس دیسک مغناطیسی شده، پلاستیک باشد به آن دیسک نرمFloppy Disk) )و اگر فلز یا سرامیک باشند به آن دیسک سختHard Disk) )می‌گویند. دسترسی در این دیسک‌ها مستقیم است یعنی هر اطلاعاتی را که خواستیم بتوانیم آن را از روی سطح دیسک انتخاب کنیم.

 فهرست :  

حافظه

انواع حافظه

RAM

ROM

دیسکهای مغناطیسی

FLOPPY DISC

HARD DISC

دیسکهای نوری

CD

DVD

BLU-RAY DISC

حافظه های فلش

منابع


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت در مورد ابزارهای ذخیره سازی (فرمت فایل پاورپوینت) تعداد صفحات 24 اسلاید

ابزارهای طراحی وب

اختصاصی از فی گوو ابزارهای طراحی وب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
ابزارهای طراحی وب

این PDF شامل 15 صفحه می باشد که در خصوص معرفی نرم افزار های طراحی می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


ابزارهای طراحی وب

دانلود مقاله ابزارهای اعتباری در بانک ها

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله ابزارهای اعتباری در بانک ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مبحث اول
ویژگیها
ابزارهای اعتباری، وسائل متنوعی می باشند که تسهیلات اعتباری در قالب آنها و با ویژگیهای مختلف اعطاء می گردند. این ابزارها عمدتاً در تبصره ماده 3 قانون عملیات بانکی بدون ربا ذکر و در آئین نامه اجرائی قانون مذکور و همچنین دستورالعملهای مربوط تشریح گردیده اند.
ماهیت اساسی ابزارها در نظام نوین بانکداری، مبتنی بر عقود، معاملات و قراردادهای شرعی و نتیجتاً محور ربا (بهره) از سیستم بانکی است که این امر، مهمترین خصیصه ابزارهای جدید و محور اصلی تغییر نظام را تشکیل می دهد. ابزارهای جدید سیستم بانکی، علاوه بر تأمین نیازهای مالی (پولی) متقاضیان، عمدتاً تامین کننده نیازهای مالی (فیزیکی) آنان بوده که مآلاً موجب تثبیت و پایداری بیشتر منابع مالی (به صورت دارائیهای فیزیکی) در سازمان مالی موسسات ذیربط می باشند.
از دیگر ویژگیهای ابزارهای جدید، همانطور که قبلاً بیان شد، خصیصه سیال بودن منابع بانکی است، به طوری که با معین بودن مورد مصرف و تناسب میزان تسهیلات با مصرف و نظارتهائی که بر استفاده از منابع به عمل می آید، از بلوکه شدن و توقف گردش منابع جلوگیری می نماید.
تنوع و تعدد ابزارهای جدید اعتباری موجب گردیده که هر یک از ابزارها در بخش یا بخشهای اقتصادی خاص کاربرد داشته و از نظر مدت برگشت منابع، متغیر و متنوع باشند به طوری که برای زمانهای کوتاه، متوسط و بلند مدت، به کار گرفته شوند.
ابزارهای اعتباری عمدتاً مستند به مبانی فقهی و قانونی (قرض الحسنه، سلف، مضاربه ....) و در مواردی قانون تجارت (مشارکت حقوقی، سرمایه گذاری مستقیم) است و به دلیل ماهیت معاملاتی اغلب آنها (مضاربه، مشارکت مدنی، سلف، خرید دین ) و همچنین خاصیت خودنظارتی و خود وصولی این ابزارها، منابع بانک در سررسید قراردادها، آزاد می گردد.
ابزارهای اعتباری جدید، هر یک از ویژگی خاصی برخوردار بوده و هر کدام به مثابه کلیدی می باشند که برای گشایش باب معینی از حوائج اقتصادی متقاضیان به کار گرفته می شوند. بدین معنی که این ابزارها جز در موارد تعیین شده و مرتبط با نوع فعالیت متقاضی، کاربرد بی منظور و بی هدفی نداشته و نتیجتاً اعطای تسهیلات در نظام جدید و با ابزارهای جدید، بدون وجود توجیهات لازم و ملاحظاتی چون توجه به نیاز متقاضی، نوع فعالیت، نوع مصرف، آثار اقتصادی، مدت برگشت و لزوم برگشت منابع و ... اصولاً میسر نمی باشد.
طبقه بندی ابزارها :
با توجه به خصوصیت مشترک ابزارها، آنها را به صور مختلف طبقه بندی می کنند.
براساس مدت :
1 ) کوتاه مدت : مانند قرض الحسنه، مضاربه، مشارکت مدنی، مزارعه، مساقات، جعاله، ضمان، خرید دین، سلف، فروش اقساطی مواد اولیه، لوازم یدکی و ابزار کار.
2 ) میان مدت : قرض الحسنه، مشارکت مدنی (تولیدی و خدماتی)، فروش اقساطی وسایل تولید، ماشین آلات و تاسیسات، اجاره به شرط تملیک.
براساس بخشهای اقتصادی :
1 ) بخش بازرگانی : مضاربه، مشارکت مدنی، خرید دین، ضمان، جعاله.
2 ) تولیدی صنعتی : فروش اقساطی مواد اولیه، لوازم یدکی و ابزار کار، فروش اقساطی وسایل تولید، ماشین آلات و تاسیسات، سلف، خرید دین، مشارکت مدنی، اجاره به شرط تملیک، جعاله، قرض الحسنه، ضمان، مشارکت حقوقی، سرمایه گذاری مستقیم.
3 ) تولیدی کشاورزی : فروش اقساطی مواد اولیه، لوازم یدکی و ابزار کار، فروش اقساطی وسایل تولید، ماشین آلات، تاسیسات، سلف، خرید دین، مشارکت مدنی، اجاره به شرط، تملیک، جعاله، مزارعه، مساقات، قرض الحسنه، ضمان، مشارکت حقوقی، سرمایه گذاری مستقیم.
4 ) مسکن و ساختمان : مشارکت مدنی، فروش اقساطی مسکن، اجاره به شرط تملیک.
5 ) خدمات : فروش اقساطی وسایل کار، ماشین آلات و تاسیسات، اجاره به شرط تملیک، جعاله، مشارکت مدنی، مشارکت حقوقی، ضمان.
6 ) متفرقه : قرض الحسنه های انفرادی.
براساس وجه اشتراک در کاربرد :
گروه اول : در ارتباط با وام دهی (قرض الحسنه اعطائی).
گروه دوم : در ارتباط با مشارکت (مضاربه، مشارکت مدنی، مشارکت حقوقی، سرمایه گذاری مستقیم، مزارعه و مساقات).
گروه سوم : در ارتباط با مبادلات تجاری (فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک، سلف، خرید دین).
گروه چهارم : در ارتباط با تعهدات (جعاله، ضمان).
مبحث دوم
برخی تعاریف، مفاهیم و اصطلاحات :
از آنجا که شناخت و کاربرد ابزارهای اعتباری، مستلزم آن است که تعاریف، مفاهیم و اصطلاحات مورد استفاده به اختصار مورد بررسی قرار گیرند، در این مبحث پیرامون تعاریف و اصطلاحات مرتبط با تخصیص منابع، توضیح مختصری ارائه خواهد شد.

 


اعتبار :
اعتبار به معنی اعتماد داشتن و باور کردن مترادف کلمه CREDIT و واژه اخیر مأخوذ از ریشه لاتین CREDERE به معنی اعتماد کردن و CREDO به معنی اعتماد می کنم می باشد.
اعتبار، در مفهوم عام آن، حسن شهرتی است که شخص نسبت به قابلیت ایفای تعهداتش دارد، یعنی اعتماد به انجام تعهدات یک شخص در طول انجام معامله یا معاملاتش.
بر این اساس، واژه اعتبار در عرف بانکداری، مترادف با ایجاد تسهیلات مالی برای مشتریان، اعتبارات بانکی، تسهیلات اعتباری و تسهیلات اعطائی می باشد.
تسهیلات اعطائی :
از دیدگاه قانون عملیات بانکی بدون ربا، هر یک از طرق مختلف تأمین مالی یا تضمین تعهدات واحدهای اقتصادی، گونه ای از تسهیلات اعطائی محسوب می گردد.
بنابراین تسهیلات اعطائی را می توان یک یا ترکیبی از موارد ذیل دانست :
1 ) تامین تمام یا قسمتی از هزینه های مالی (جاری و ثابت) یک فعالیت اقتصادی.
2 ) قبول تعهد یا تضمین آثار مالی تمام یا قسمتی از تعهدات مشتریان بانک.
قبول تعهد یا تضمین آثار مالی تمام یا قسمتی از تعهدات مشتریان، برخلاف تامین مستقیم مالی که در بسیاری موارد مستلزم خارج شدن وجوه نقد از صندوق بانک و به طور کلی تبدیل یک دارائی دیگر می باشد، در شرایط عادی هیچگونه اثر در دارائیها یا بدهیهای بانک ایجاد نمی کند و صرفاً به عنوان حسابهای تعهدی ذیل ترازنامه منعکس می شود.
انواع تسهیلات :
تسهیلات اعطائی را می توان از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد، برخی طبقه بندی های عمده به شرح ذیل می باشد :
1 ) از لحاظ مدت :
تسهیلات اعطائی از لحاظ مدت به سه گروه تقسیم می شوند : کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت.
- کوتاه مدت : تسهیلات اعطائی کوتاه مدت، به آن دسته تسهیلات بانکی اطلاق می گردد که حداکثر مدت استهلاک آن یک سال بوده و برای مقاصد مصرفی، جبران هزینه های جاری و تامین سرمایه در گردش موسسات مختلف اقتصادی به کار می رود.
- میان مدت : اینگونه تسهیلات اعطائی که مدت استهلاک آنها بیش از یکسال و کمتر از 5 سال (متوسط 3 سال) است، بیشتر به منظور تامین هزینه های ناشی از جایگزین کردن ماشین آلات و تجهیزات موسسات و یا تکمیل و توسعه طرحهای سرمایه گذاری کوچک مورد استفاده قرار می گیرد.
- بلند مدت : تسهیلات اعطائی بلند مدت، تسهیلاتی هستند که مدت استهلاک آنها معمولاً بیش از 5 سال بوده و به منظور تامین تمام یا قسمتی از هزینه و طرحههای سرمایه گذاری ثابت (عمدتاً تولیدی که به صورت ایجاد تاسیس بنا می گردند)، به کار می رود.
2 ) از لحاظ موارد استفاده :
الف ) تامین نیازهای جاری : این دسته از تسهیلات، برای تامین هزینه جاری یا سرمایه در گردش موسسات اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرند و به دو نوع تقسیم می شوند :
- تامین مواد اولیه، موجودی کالا ...
این نوع تسهیلات که عمدتاً برای تامین مواد اولیه، لوازم یدکی و ابزار کار واحدهای تولیدی و یا تامین موجودی کالای ساخته شده واحدهای تجاری به کار می روند با توجه به ماهیتشان، جنبه فیزیکی داشته و فاقد خاصیت نقدینگی و جریان وجوه می باشند. نمونه این تسهیلات، فروش اقساطی مواد اولیه، لوازم یدکی و ابزار کار می باشد.
- تأمین نقدینگی
این نوع تسهیلات، تامین کننده نیازهای پولی و نقدینگی مشتریان می باشند که هزینه های جاری پولی موسسات نظیر حقوق و دستمزد، هزینه های نقدی اداری، فورش .... را تامین می نماید. نمونه این تسهیلات، سلف را می توان نام برد.
ب ) تامین نیازهای سرمایه ای : تسهیلات اعطایی سرمایه ای برای تامین هزینه های سرمایه ای و یا طرحهای سرمایه گذاری ثابت مانند زمین، ساختمان، ماشین آلات و تاسیسات واحدهای تولیدی به کار گرفته می شوند. اینگونه تسهیلات شامل موارد ذیل می باشند :
- تامین هزینه طرحهای ایجاد (تاسیس) : در اینگونه طرحها، هدف بنیانگذاری و تاسیس یک واحد اقتصادی جدید می باشد که اعطای تسهیلات به آن، موکول به بررسیهای دقیق کارشناسی از ابعاد فنی، اقتصادی و مالی است.
- تامین هزینه طرحهای تکمیلی و توسعه : در اینگونه طرحها، موسسه ی دایر و در حال بهره برداری به منظور تکمیل یک خط تولید و یا توسعه واحد تولیدی از بانک در خواست تسهیلات می نماید .
- تامین هزینه طرحهای جایگزینی : از آنجا که طول عمر ماشین آلات وتاسیسات محدود بوده وبه مرور زمان فرسوده، مستهلک ویا ناباب مگردند، نیازمند جایگزین کردن وسایل موردنیاز و نتیجتا تسهلات اعطایی خواهند بود .
ج- تامین نیازهای شخصی: این قبیل تسهیلات به منظور تامین هزینه های مصرفی ناشی از حوایج شخصی و ضروری اشخاص حقیقی اعطا می گردند و مانند هزینه ازدواج، هزینه درمان و ...
از لحاظ مصرف :
تسهیلات اعلایی از حیث مورد مصرف در انواع بخشهای اقتصادی نیز طبقه بندی ومورد استفاده آماری قرار می گیرد .
الف ) تسهیلات اعطائی تجاری : اینگونه تسهیلات دربخشهای مختلف تجاری (تجارت داخلی وتجارت خارجی مانند صادرات و واردات )مصرف می گردند .
ب ) تسهیلات اعطائی تولیدی: اینگونه تسهیلات در بخش تولید (صنعت و معدن و کشاورزی ) مورد مصرف دارند.
ج ) تسهیلات اعطائی مسکن و ساختمان: اینگونه تسهیلات در زمینه های تامین مسکن و ساختمان کاربرد و مصرف دارد.
د ) تسهیلات عطائی خدمات: در زمینه بخش خدمات مورد استفاده قرار می گیرد.
هـ ) تسهلات اعطائی متفرقه: که به صورت متفرقه و غیره کانالیزه و به مصرف می رسند.
سررسید تسهیلات :
سررسید تسهیلات اعطایی، تاریخ مشخصی است که در آن تاریخ دین یا تعهد موردنظر می باید ایفاء گردد.
حد (سقف) تسهیلات :
منظور از حد یا سقف تسهیلات، حداکثر مبلغی است که بانک حاضر است به عنوان تامین مالی یا قبول تعهد در قالب ابزار مشخصی در یک زمان معین در اختیار یک مشتری قرار داده یا برای او تعهد نماید. در صورتی که بانک حدی برحسب چند ابزار مختلف برای یک مشاری برقرار سازد، حد تسهیلات می تواند به طور کلی و یا به تدریج از تسهیلات مربوطه تا سقف تعیین شده استفاده نموده و به ازاء هر واریزی مجدداً از تسهیلات جدید برخوردار گردد.
معمولاً از حد تسهیلات در سررسید مورد تجدیدنظر قرار گرفته و حسب شرایط زمانی و عملکرد متقاضی، میزان آن تائید، کاهش یا افزایش داده شده یا کلاً باطل می شود. بنابراین حد تسهیلات هیچگاه ثابت نبوده و با تغییر شرایط مخصوصاً وضعیت مشتری تغییر می کند.
حد مجاز قانونی :
حد مجاز قانونی، یکی از ابزارهای اعمال سیاستهای پولی و برنامه ریزیهای اعتباری است که توسط شورای پول و اعتبار و به منظور کنترل حجم و سمت گیری تسهیلات اعطائی وضع می گردد.
سقف تعیین شده برای اعطای هر یک از انواع تسهیلات اعطایی به یک متقاضی حد مجاز فردی و سقف تعیین شده جهت برقراری مجموعه ای از تسهیلات اعطائی برای یک بانک، حد مجاز جمعی نامیده می شود.
مراجع یا ارکان اقتصادی :
افراد یا واحدهائی که دارای اختیار مسئولیت اتخاذ تصمیمات اعتباری می باشند، مراجع یا ارکان اعتباری نامیده می شوند. ترکیب ارکان اعتباری و چگونگی اتخاذ تصمیم آنها تابع سیاستهای اعتباری هر بانک می باشد.
بخش اقتصادی :
هر یک از تقسیمات فعالیتهای اقتصادی را به مقتضای نوع کلی فعالیتهای متجانس، یک بخش اقتصادی می نامند. بخشهای اقتصادی عبارتند از :
1 ) بخش صنعت و معدن : هر نوع فعالیت اقتصادی که با استفاده از نیروی انسانی، وسائل تولید و ماشین آلات، مواد اولیه یا نیم ساخته را با تغییر شکل فیزیکی یا شیمیایی به محصول ساخته شده مصرفی یا واسطه ای تبدیل نماید، فعالیت صنعتی و معدنی نامیده می شود مانند صنعت شیشه، صنعت کاغذ، صنعت نساجی ...
2 ) بخش کشاورزی : عبارتست از به کارگیری عوامل طبیعی و محیط زیست به عنوان مواد اولیه و استفاده از نیروی انسانی و یا وسائل تولید و ماشین آلات و تولید محصولات کشاورزی مانند کشت وزرع، باغبانی، دامپروری، پرورش زنبور عسل، ماهیگیری، شکار ... .
3 ) بخش بازرگانی : عبارتست از خرید، توزیع و فروش کالا بدون ایجاد ارزش افزوده قابل توجه در آن مانند تجارت و بانکداری، خرده فروشی، تهیه و پخش کالا و .... .
4 ) بخش ساختمان : عبارتست از تولید و ساخت هر نوع ابنیه و تاسیسات شهری و روستائی به عنوان ایجاد یا توسعه تشکیلات مدنی و رفاه عامه، مانند راهسازی، ساختمان سازی، ساختن اسکله، تاسیسات برق، نیروگاه ...
5 ) بخش خدمات : هر نوع فعالیت اقتصادی که عمدتاً با استفاده از نیروی انسانی و وسائل کار و بدون به کارگیری مواد اولیه قابل ملاحظه انجام می گیرد مانند هتلداری، حمل و نقل، انبارداری، خدمات بهداشتی و درمانی، خدمات فرهنگی ... .
(به لحاظ اهمیت موضوع، فعالیت ها و زیر بخش های اقتصاد در ضمائم کتاب درج گردیده است.)
عقد :
عقد عبارتست از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر، تعهد بر امری بنمایند و مورد قبول آنها باشد.
براساس تقسیم بندی قانون مدنی، عقود بر دو گونه اند : عقود معینه و عقود غیرمعینه.
عقود معینه : عقودی هستند که دارای آثار و احکام مخصوص به خود بوده و هر یک به نام خاصی موسومند مانند : نکاح، بیع، اجاره، سلف ....
عقود غیرمعینه : عقودی هستند که در قالب هیچیک از عقود معینه قرار نمی گیرند و طرفین عقد مقتضا و شروط (غیر معین) خود را در ضمن عقد تعیین می نمایند، این نوع عقود عمدتاً شامل قراردادها می شوند.
به علاوه طبق ماده 184 قانون مدنی، عقود به اقسام ذیل تقسیم می شوند : لازم، جایز، خیاری، منجز و معلق.
عقد لازم : عقدی است که هیچیک از طرفین معامله (متعاقدین) حق فسخ آنرا نداشته باشند مگر در موارد معینه.
موارد معینه ای که عقد لازم را می توان بر هم زد، سه مورد است :
اول : موردی که طرفین، در ضمن عقد شرط کرده و اختیار فسخ را به کسی داده باشند (عقد خیاری).
دوم : موردی که حق فسخ معامله به موجب حکم قانون، برای یکی از طرفین پیدا شود (خیارات).
سوم : موردی که هر دو طرف تصمیم بگیرند و با توافق یکدیگر معامله را بر هم زنند (اقاله).
ایقاع :
ایقاع در مقابل عقد قرارداد و با قصد انشاء یک تن، بدون آنکه موافقت شخص دیگری را لازم داشته باشد حاصل می گردد و حقی را ایجاد یا اسقاط می کند. (ایجاد حق : مانند تملک در حیازت مباحات، اسقاط حق : مانند ابراء حق دین).
قرار داد :
عبارتست از توافق اراده دو طرف که در نتیجه آن رابطه حقوقی جدیدی به وجود می آید یا رابطه حقوقی موجود را تغییر می دهد و یا به خاتمه آن رابطه می انجامد. عمل موضوع قرارداد، لازم نیست که حتماً فیزیکی باشد. عمل، اعم است از فعل یا ترک فعل. در مورد وجه تمایز عقد و قرارداد کافیست اشاره شود که هر عقدی، قرارداد است ولی هر قراردادی، عقد نیست.
معامله :
معامله مترادف است با عقد با این تفاوت که معامله اخص از عقد یا قرارداد است که بیشتر آثار مالی و تجاری را دربر می گیرد مانند مضاربه، سلف، بیع، اجاره ... (معاملات تجاری) طرفین معامله را متعاملین نامند.

 

رهن :
رهن، عقدی است که به موجب آن، مدیون مالی را برای وثیقه به دائن می دهد. عمل رهن را ارتهان، رهن دهنده را راهن، طرف دیگر را مرتهن، مال موضوع رهن را رهینه و خروج مال مورد رهن از حالت وثیقه را فک رهن می نامند. (مفاد مادتین 771 و 774 ق . م).
صلح :
صلح، عقدی است که در آن طرفین توافق بر امری از امور کنند بدون اینکه توافق آنها عنوان یکی از عناوین معروف عقود (مانند رهن، بیع، اجاره و ....) را داشته باشد، عمل صلح را مصالحه، پیشنهاد دهنده را مصالح و قبول کننده را متصالح و طرفین عقد را متصالحین نامند.
ضمان :
ضمان، عبارتست از این که شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است به عهده بگیرد. متعهد را ضامن، طرف دیگر را مضمون له و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلی می گویند. (مفاد ماده 684 ق.م)
هبه :
عقدی است که به موجب آن، یک نفر مالی را، مجاناً به دیگری تملیک می کند، تملیک کننده را واهب، طرف دیگر را متهب و مالی را که مورد هبه است، عین موهوبه می گویند. (مفاد ماده 795 ق.م)
بیع :
تملیک عین است به عوض معلوم. مال موضوع بیع را مبیع، خریدار را بایع، عوض را «ثمن» و معوض را «مثمن» گویند. (مفاد ماده 338 ق.م).
تعهد :
تعهد، رابطه حقوقی است که به موجب آن، شخص یا اشخاصی ملتزم به دادن چیزی یا متعهد به انجام فعل یا ترک فعل معینی به نفع شخص یا اشخاص معینی می شوند، تعهد کننده را «متعهد» و تعهد شونده (ذینفع) را «متعهد له» می نامند. تعهد مترادف التزام می باشد.
وجه التزام :
مبلغ مقطوع و معینی است که در قرارداد به تراضی طرفین مقرر می شود. وجه التزام گاهی فقط به منظور تامین خسارت عدم انجام تعهد یا تأخیر آن مقرر می شود و گاهی طبیعت آن، طبیعت تأمین خسارت نبوده بلکه برای توثیق و استواری انجام قراردادی می باشد و گاهی هر دو کیفیت در آن دیده می شود.
جریمه تأخیر :
خسارتی است که از بابت دیر پرداخت وجه نقد از طرف مدیون باید به دائن داده شود.
دین حال :
دینی که موعد داشته و موعدش رسیده و یا به علت قانونی یا سایر موارد (مانند عدم ایفای تعهدات طبق قرارداد)، تبدیل به دین حال شده باشد مانند دیون شخصی متوفی.
اشاعه :
عبارتست از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیء واحد به نحوی که از هر قسمت و هر ذره آن سهمی به صورت مشاع متعلق به یک تن و سهمی متعلق به دیگری یا دیگران باشد.
افزار :
افراز مقابل اشاعه می باشد و منظور تقسیم مال بین دارندگان آنست به طور مستقل. مال افزار شده را مفروز می نامند.

 

وکالت :
وکالت عبارتست از تفویض یا واگذاری و در اصطلاح عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری، نایب خود می نماید. کسی را که وکالت می دهد «موکل» و شخصی را که وکالت به او تفویض می شود «وکیل» و موضوعی را که وکالت بابت آن انجام می شود «مورد وکالت» می نامند.
وکیل در توکیل :
وکیلی است که از جانب خود، اختیار یکی از دو امر ذیل را دارد :
الف ) وکیلی دیگر برای موکل خود معین کند. در این صورت وکیل انتخابی، وکیل وکیل اول نخواهد بود.
ب ) وکیلی برای خود معین کند. در این صورت وکیل انتخابی، منحصراً وکیل وکیل اول است.
جلسه اول :
تفاوت وام و اعتبارات : وام یعنی تشکیل پرونده و دریافت وجه معین. اما اعتبارات به عنوان مثال : اگر به اندازه 2 میلیارد ریال که در نزد بانک سپرده گذاری کردیم می توان از بانک وجه نقد دریافت کنیم. یکی از چالشهای سیستم بانکداری تغییر نرخ سود می باشد.
بانکداری :
1 ) داخلی ؛ 1 و 2
2 ) خارجی ؛ 1 و 2
وظیفه بانکدار : تجهیز منابع و تخصیص منابع می باشد که به آن مجهز شده است.

 


بانکداری بدون ربا در اواخر سال 61 تصویب شد و در سال 62 اجرا شد.
بانک  شخصی که از خارج به بانک نگاه می کنه دیدش ربوی
(ترازنامه بانک ربوی)
دارایها :
مصارف :
1 ) وامها
2 ) اعتبارات
3 ) تسهیلات
- ضمانت نامه ها
- اعتبارات اسنادی سرمایه :

 

بدیها :
جاری
پس انداز
مدت دار با نرخ ثابت

 

وام برای بانک دارایی محسوب می شود.
(ترازنامه بانک غیر ربوی) (اسلامی)
1 ) مصارف :
(رابه دائن(بانک) و مدیون (مشتری))
- تسهیلات
- قرض الحسنه
2 ) مشارکتی
(گروه مشارکتی)
- مشارکت مدنی
- مشارکت حقوقی
- مساقات
- مزارعه
- مضاربه
- سرمایه گذاری مستقیم
3 ) مبادلاتی :
(گروه مبادلاتی)
- خرید دین
- سلف
- اجاره به شرط تملیک
4 ) تعهداتی :
(گروه تعهداتی)
- جعاله
- ضمانت نامه
- اعتبارات اسنادی
سرمایه :

 

بدیها :
1 ) سپرده قرض الحسنه
- پس انداز
- جاری (دائن و مدیون)
2 ) سپرده های سرمایه گذاری
- کوتاه مدت
- بلند مدت (رابطه وکیل و موکل ) (بانک و مشتری)

 

1 ) قرض الحسنه چه عقدی است ؟ فرایند شرایط سرمایه گذاری را آسان می کند (تسهیلات). تسهیلات برای رفع نیاز، خرید جهیزیه، خرید مسکن و ... .
2 ) تسهیلات مشارکتی : بانک با مشتری مشارکت می کند به قصد انتفاع مشارکتی.
- مشارکت مدنی : مثل وام احداث مسکن، احداث یک کارخانه. (نرخ بهره توافقی است).
- مشارکت حقوقی : مثل خرید سهام توسط بانک، تسهیل سرمایه اولیه برای تاسیس شرکت.
- سرمایه گذاری مستقیم : برای پروژه های ملی و عمرانی و پروژه های مصوبات هیئت دولت مربوط می شود. مثل اتوبان قزوین – زنجان با مشارکت بانک ملی.
مساقات و مزارعه : مساقات برای بخش باغداری و محصولات سردرختی قابل پرداخت می باشد و مزارعه در بخش زراعت و محصولات سطحی مانند گندم و جو و ... می باشد.
- مضاربه (ضرب) : عقدی است که به موجب آن بانک تامین کننده سرمایه نقدی و عامل با این سرمایه به فعالیت اقتصادی یا بازرگانی پرداخته و بانک و مشتری با نسبت مشخص شده در سود حاصله شریک خواهد بود. مثال : کسی بخواهد از رشت برنج بخرد و در ابهر به فروش برساند. از بانک پول دریافت می کند و خرید و فروش خود را انجام می دهد و در سود حاصله به نسبت مشخص شده شریک می شوند.
تفاوت نرخ بهره در مشارکتی و قرض الحسنه : در تسهیلات مشارکتی نرخ بهره توافقی می باشد اما در قرض الحسنه نرخ بهره وجود ندارد که فقط کارمزد وجود دارد که آنها هم 4% می باشد.
3 ) تسهیلات مبادلاتی : عقد بیع (خرید و فروش)، خرید در زمان حال قطعی می باشد و صورت می پذیرد.
- خرید دین : خرید اوراق تجاری مدت دار : (نقد کردن چک).
- سلف : پیش خرید محصولات تولیدی که در دو بخش کشاورزی و صنعت و معدن قابل پرداخت است. مثال : در مزرعه محصولی که در مرحله داشت می باشد خریداری می شود.
- اجاره به شرط تملیک : مالی در اختیار مشتری قرار داده می شود که تا وقتی مشتری از آن استفاده می کند بعد از گذشت مدت زمان مشخص ماهانه 500100 ریال قسط می پردازد که 400100 مربوط به قسط و 100000 مربوط به اجاره که در سرموعد مالک آن مال می شود.
4 ) گروه تعهداتی : تعهد انجام کار توسط بانک تحت شرایط خاص.
- جعاله : از جُعل گرفته شده، بانک مبلغی را در اختیار مشتری می گذارذ تا به فعالیت بپردازد. مثال : تعهد تعمیر مسکن (نقاشی خانه).
- ضمانت نامه : عقدی است که به موجب آن بانک ضمانت انجام تعهدات ضمانت خواه (مشتری) در برابر شخص ثالث (ذینفع) عهده دار می شوند.
اعتبار اسنادی : گشایش اعتبار در بخش بازرگانی بین المللی است.
بدهیها : رابطه بانک و مشتری براساس دائن (مشتری) و مدیون (بانک) می باشد. چون بانک بدهکار به صاحب حساب یا مشتری می باشد.
قرض الحسنه :
جاری  هزینه ای ندارد
پس انداز  هزینه آن 2% کل موجودی بانک می باشد که مربوط به تامین جوایز می باشد.
سپرده گذاریهای سرمایه گذاری (کوتاه مدت، بلند مدت) : نوع رابطه مشتری و بانک براساس وکیل و موکل است اما همزمان، بانک بر مشتری حق توکیل دارد.
نرخ سود :
قطعی  ربا می باشد (چون زایش پول است)
علی الحساب
تسهیلات کوتاه مدت (زیر یکسال) میان مدت (بالای یکسال) بلند مدت (پنج ساله) می باشد.
بخشهای اقتصادی :
- بازرگانی : خدمات بازرگانی
- صنعت و معدن
- کشاورزی
- متفرقه (قرض الحسنه)
- ساختمان و مسکن
(ساختمان = جاده سازی – فرودگاه و بندر مسکن = مسکونی - تجاری)
اصول بانکداری :
نقدینگی ، امنیت ، منفعت.
نقدینگی : یک بانکدار از وجه نقد کافی باید برخوردار باشد تا پساخگوی نیاز مردم باشد.
امنیت : بانک امین مشتریان می باشد زمانی که اعتبار در اختیار مشتریان قرار می دهد مطمئن باشد از اصل و فرع آن.
منفعت : بانک یک موسسه انتفاعی است و هدف آن کسب حداکثر سود است و این منفعت در قالب عقود اسلامی قابل دریافت است.
جلسه دوم :
طبقه بندی تسهیلات و مطالبات در سیستم بانکی :
طبقه جاری 2 ماه سررسید گذشته 6 ماه معوق 18 ماه مشکوک الوصول هزینه
000/000/66 000/000/1 000/000/67 000/000/67
- سود تسهیلات
نرخ ذخیره مطالبات : 5/1% 10% 20% 50% (تا سررسید 18 ماه)
100% (تا سررسید 5 سال)
سالهای 86 :
5/1% × 000/000/85 = A
5/1 = A' 10% × 000/000/1 = B
اصل × 10% = C'
طبقه سررسید گذشته 20% × 000/000/67 = C
اصل × 20% = C' 5/1% × 000/000/67 = d
اصل × 50% = d'
طبقه مشکوک (هزینه) E'-E=K

 

ذخیره انتهای 86 یا ابتدای سال 87  E = A + B + C + D
انتهای 87
ــــــــــــــ اصل × 5/1
ذخیره سال 87
(به خاطر شفاف سازی برای مشتریان یا سهامداران این طبقه بندی انجام می شود) :
طبقه ای است که از تاریخ سررسید 2 ماه گذشته باشد. یعنی اگر تاریخ سررسید بانک 21/1/86 باشد تا تاریخ 21/3/86 مهلت دارد. اما در طبقه بندی جدید از صفر روز تا 60 روز مهلت دارد تا وام خود را پرداخت کند. اما اگر بدهی خود را تا 2 ماه پرداخت نکند بدهی به طبقه دوم انتقال داده می شود.
نکته 1 )
1 ) تسهیلاتی که دارای وثائق به شرح زیر می باشند از فرایند ذخیره گیری خارج می شوند.
1 . 1 ) اگر چنانچه وثیقه پرونده : وجه نقد، برگ سپرده مدت دار باشد در این صورت نرخ ذخیره گیری صفر خواهد بود.
1 . 2 ) اگر وثیقه ملکی باشد در این صورت نرخ ذخیره گیری بر مبنای 70% خواهد بود یعنی 70% ارزش وثیقه (ارزش به روز شده وثیقه) از فرایند ذخیره گیری خارج و مابقی مشمول ذخیره گیری خواهد بود.
1 . 3 ) اگر وثیقه ماشین آلات باشد در این صورت 50% از فرایند ذخیره گیری خارج و مابقی مشمول ذخیره گیری می شود.
1 . 4 ) اگر چنانچه وثیقه تسهیلاتی سفته باشد در این صورت 100 % اصل تسهیلات مشمول ذخیره گیری خواهد گردید.
نکته 2 )
در تسهیلات با اهمیت علاوه بر پارامتر زمان، 2 پارامتر وضعیت مشتری و وضعیت صنعت نیز لحاظ خواهد گردید.
1 ) وضعیت مشتری : اگر چنانچه مشتری به گونه ای باشد که اعمال پارامتر زمان موجب بدتر شدن ایفای تعهدات مشتری تشخیص داده شود می توان زودتر از برنامه زمان بندی شده طبقه بندی را اجرا نمود (صرفاً در مورد تسهیلات با اهمیت) که تشخیص آن برعهده هیئت مدیره بانک می باشد.
2 ) وضعیت بازار صنعت : اگر چنانچه وضعیت بازار و صنعت به گونه ای باشد که پارامتر زمان موجب بدتر شدن ایفای تعهدات مشتری پیش بینی بشود این پارامتر مقدم بر پارامتر زمان شود.
تسهیلات با اهمیت : تسهیلاتی است که از پرتفوی تسهیلاتی پرداختی بانک از سال ما قبل بیشتر باشد تلقی می گردد.
1 ) انتقال به طبقه سررسید گذشته صرفاً میزان اقساطی خواهد بود که دو ماه از سررسید آن گذشته باشد. یعنی یک تسهیلات می تواند هم در طبقه جاری باشد و هم در طبقه سررسید گذشته باشد.
2 ) در زمان انتقال بدهی (اقساط سررسید گذشته) به طبقه معوق کل مانده بدهی مشتری (مجموع طبقه سررسید گذشته و جاری) به طبقه معوق انتقال یافت.
مثال : با توجه به اطلاعات زیر، ذخیره مطالبات مشکوک الوصول را محاسبه نمایید، ذخیره مطالبات چند درصد است؟
1 ) مانده اصل تسهیلات مشتری 000/000/1
سررسید اقساط 21 / هر ماه
مبلغ اصل هر قسط 000/100 ریال
تعداد اقساط معوق 4 تا
وثیقه سفته
سررسید گذشته 2 قسط 000/200
طبقه جاری 000/800
2 ) کل مانده تسهیلات 000/500
اقساط معوق ندارد
وثیقه ملکی به ارزش روز 000/000/2
سود بیمه آتی 000/80
000/400/1 = 70% × 000/000/2
5001000 < 000/400/1 پس مانده ذخیره است.
3 ) مانده اصل تسهیلات 000/500/1
اقساط معوق 19 قسط
وثیقه ماشین آلات به ارزش 000/000/2
نرخ خروج از ذخیره گیری  نرخ وثیقه
000/000/1 = 5 % × 000/000/2
000/500 = 000/000/1 – 000/500/1
000/250 = 50% × 000/500
4 ) مانده اصل تسهیلات 000/000/5
اقساط معوق 12 قسط
وثیقه  برگ سپرده بلند مدت
000/282 = 000/250 + 000/32 = کل ذخیره
جلسه سوم :
عقد قرض الحسنه : عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین (قرض دهنده) مقداری معین از مال خود را به قرض گیرنده تملیک می کند تا قرض گیرنده پس از گذشت زمان مشخصی مثل و یا بهای آنرا به قرض دهنده پرداخت نماید یا برگرداند. هدف اصلی از حق قرض الحسنه تامین نیازهای عمومی و جامعه است بدون انتظار دریافت سود خواهد بود. لذا رابطه بانک و مشتری در عقد قرض الحسنه مستقیم بوده و ارتباط بر مبنای دائن و مدیون می باشد. قرض گیرنده سودی را به قرض دهنده پرداخت نمی نماید اما به منظور تامین هزینه های اداری مبلغ ناچیزی تحت عنوان کارمزد پرداخت وام قرض الحسنه و امور مربوطه از مشتری دریافت می گردد (4%).
موارد اعطای قرض الحسنه :
1 ) تامین وسایل و سایر امکانات موردنیاز برای افرادی که فاقد اینگونه امکانات می باشد در قالب تشکلهای تعاونی.
2 ) کمک به افزایش تولید (کشاورزی و صنعتی).
3 ) رفع نیازهای ضروری .
نیازهای ضروری :
1 ) کمک هزینه ازدواج ؛
2 ) کمک هزینه تهیه جهیزیه ؛
3 ) کمک هزینه تحصیل ؛
4 ) هزینه درمان بیماری ؛
5 ) تعمیر و تامین مسکن ؛
6 ) رفع نیازهای متفرقه.
ضوابط اعطای قرض الحسنه :
1 ) حصول اطمینان از نیاز متقاضی ؛
2 ) حصول اطمینان از ایجاد کار ؛
3 ) حصول اطمینان از افزایش تولید ؛
4 ) حصول اطمینان از مصرف قرض الحسنه توسط شخص متقاضی ؛
5 ) حصول اطمینان از عدم بدهی قرض الحسنه به سایر بانکها ؛
6 ) حصول اطمینان از سکونت متقاضی در محدوده فعالیت بانکی که متقاضی جهت دریافت وام مراجعه می نماید.
تبصره :
1 ) اعطای قرض الحسنه به کارکنان شاغل در بانکها ممنوع می باشد.
2 ) اعطای قرض الحسنه جهت رفع احتیاجات ضروری بانکها طبق مقررات و ضوابط مربوط به خود بلامانع است.
3 ) اعطای قرض الحسنه به واحدهای صنعتی که کالاهای غیرضروری تولید می نمایند ممنوع می باشد.
4 ) صدور منابع قرض الحسنه (مجموع مانده حسابهای قرض الحسنه) باید صرف مصارف (وامهای) قرض الحسنه گردد.
5 ) مدت بازپرداخت قرض الحسنه می تواند تا 5 سال درنظر گرفته شود (برای واحدهای تولیدی و صنعتی برای رفع نیازهای ضروری حداکثر تا 3 سال).
مدارک لازم جهت دریافت قرض الحسنه :
1 ) درخواست مشتری ؛
2 ) داشتن حساب یا افتتاح حساب ؛
3 ) تصویر مصوق شناسنامه و کارت ملی ؛
4 ) ارائه مسندات موضوع قرض الحسنه  مثال اگر ازدواج  عقدنامه ؛
5 ) تکیمل قرارداد مربوطه ؛
6 ) استعلام عدم بدهی قرض الحسنه به سایر بانکها ؛
7 ) اخذ اطلاعات اعتباری (متقضای و ضامنین) ؛
8 ) وثیقه (به میزان 100%).

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  41  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ابزارهای اعتباری در بانک ها

دانلود مقاله مقایسه ایی توصیفی بین ابزارهای حل مسئله

اختصاصی از فی گوو دانلود مقاله مقایسه ایی توصیفی بین ابزارهای حل مسئله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقایسه ایی توصیفی بین ابزارهای حل مسئله

 

 

 

 

 

 

 

تفکر ناب دروازه ورود به سرزمین سیگماها(σ )
" مقایسه ایی توصیفی بین ابزارهای حل مسئله شش سیگما( Six Sigma) ، تفکر ناب ( Lean Thinking )و تئوری محدودیتها ( Theory Of Constraints ) "

 


چکیده:
عرصه کنونی کسب و کار ، تصویری جدید از سازمان ارائه می کند با این نگرش جدید ، سازمان مجموعه ای از فرایندهایی است که هدف آنها ایجاد ارزش برای مشتری است و مستلزم ایجاد ارزش برای مشتری ، آفرینش ارزش در خود سازمان است . برنامه سازمانی که می خواهد رویکرد فوق را دنبال کند در وهله اول ورود به حوزه سیگما هاست و در مرحله بعد طی مراحل بهبود تا رسیدن به سطح شش سیگما( six sigma) یعنی 3.4 خطا در یک میلیون فرصت می باشد . مفهوم بنیادی تفکر ناب ، در ریشه کن کردن اتلاف و آفرینش ارزش در سازمان نهفته است . تفکر ناب نگرشی است ، برای افزایش بهره وری و ارزش آفرینی مستمر و حداقل کردن هزینه ها و اتلافات ، به این ترتیب می توان دروازه ورود به سرزمین سیگما ها را ، رفع عیوب ، اتلافات و خطاهای مشهود از طریق روشهای سریع ، نظیر مفاهیم و تکنیک های تفکر ناب( lean thinking ) دانست . چرا که برای افزایش نرخ سیگما نیاز است افزایش نمایی در کاهش عیوب و اتلافات بوجود آید .
با گذار از سیگماهای پایین تر به سیگمای بالاتر کانون توجه طرح های بهبود سازمان بر فرایند ها منعطف می گردد . متدولوژی شش سیگما این امکان را به سازمانها می دهد که با بهره گیری از این متدولوژی ، خطای فرایندها را به حداقل رساند از طرفی تئوری محدودیتها( TOC ) معتقد است که هر سیستم ( متشکل از یک یا چند فرایند ) دست کم دارای یک محدودیت است و وجود محدودیتها نشان دهنده پتانسیل برای رشد و انجام تغییرات نتیجه بخش می باشد . تمرکز اصلی تئوری محدودیتها از طرفی بر افزایش بهره وری ازطریق مدیریت محدودیتها و از طرف دیگر افزایش کمی و کیفی خروجی فرایند هاست . پیاده سازی ، بکار گیری و بهره مندی توامان نظام تفکر ناب ، متدولوژی شش سیگما و مدل تئوری محدودیت ها ، بعنوان طرح های های بهبود ( improvement programs ) می تواند برنامه راهبردی اغلب سازمان ها و بنگاههای اقتصادی جهت نیل به هدف بنیادین خود یعنی ایجاد ارزش برای مشتری باشد .

 



مقدمه
اغلب سازمان ها بمنظور افزایش بهره وری و نهایتا دستیابی به مزیت رقابتی جهت ماندگاری پایدار در عرصه تجارت جهانی ، بخش وسیعی از تمرکز و توجه خود را به رفع مسائل ، مشکلات و نقاط ضعف موجود در سیستم ها و فرایندهای خود می نمایند . که رویکردی است منطقی ، ابزارهای حل مسئله سازمان ها را در این راه یاری می نمایند . تنوع ابعاد و ماهیت مسائل و موانعی که سازمان با انها روبروست ، ایجاب می کند که مدیران سازمانها از ابزارهای مختلفی جهت رفع موانع موجود استفاده نمایند . ابزارهایی که هرچند بکارگیری هر کدام از آنها در نهایت موجب بهبود در سازمان و فرایندهای ان خواهند شد اما رویکرد و کانون توجه شان متفاوت است . سازمانها بایستی درک درستی از مسائل و مشکلات خود داشته باشند همچنین از ماهیت و شیوه عملکرد ابزارهای حل مسئله نیز اطلاع داشته باشند . تا با انتخاب و بکارگیری صحیح این ابزارها ، بتوانند به طور اثر بخشی به رفع مشکلات و ایجاد بهبود مستمر در سازمان اقدام ورزند . در این بین سه ابزار حل مسئله ، شش سیگما ( six sigma) ، تفکر ناب(lean thinking ) و تئوری محدودیتهاTOC موضوع مورد نظر مقاله حاضر می باشد . مادر این گفتار قصد داریم ضمن مقایسه توصیفی بین این سه ابزار و بیان وجه تشابه ،کانون توجه و شیوه عملکرد انها به جایگاه و تعامل این مفاهیم نسبت به یکدیگر نیز بپردازیم .

 

بخش اول - شش سیگما( Six Sigma )
سیگما(σ ) یکی از حروف الفبای یونانی و از شاخصهای مهم پراکندگی به نام انحراف معیار و در واقع مقیاسی برای سنجش انحراف است. سیگما بیانگر آن است که یک فرآیند چه اندازه از حالت مطلوب خود منحرف شده است، لذا در واقع استعاره ای است برای دقت فوق‌العاده در کاهش هزینه‌های کیفیت. استعاره‌ای که اهمیت محاسبات دقیق در فرآیند تولید و ارایه خدمات را مورد تاکید قرار می‌دهد.

 



تعریف ( Six Sigma ) :
شش سیگما یعنی رسیدن به سطحی از کیفیت تولیدات و ارایه خدمات که خطای فرآیندهای کاری به میزان 4/3 در یک میلیون موقعیت کاهش یابد . شش سیگما یک فلسفه است چون به کمک آن خطای کمتری در کار ایجاد میگردد ، یک اندازه گیری آماری است چون به دقت اندازه گیری محصول , خدمت و فرآیند کمک میکند ، یک ابزار اندازه گیری است چون سیستم اندازه گیری ایجاد میکند و در نهایت یک استراتژی تجاری است ، چون کیفیت بالا ، هزینه را کاهش میدهد . رویکرد شش سیگما کاهش مشخص خطاهای( variation) سازمان و رسیدن به سطح 6 سیگما در کیفیت می باشد .شش سیگما در واقع معرف روش شناسی سیگماها است این به آن معنا است که شش سیگما هدفی مشخص است که بایستی از مراحل و سطوح قبلی سیگماها بگذرد ( 1سیگما به 6سیگما ) برای سازمانی که رویکرد فوق را دنبال می کند ابتدا ورود به حوزه سیگماها و تعیین وضعیت موجود و سپس طی مراحل بهبود تا رسیدن نهایی به سطح شش سیگما 4/3 خطا در میلیون فرصت برنامه ریزی می گردد .

 

منظور از کاهش خطا در سازمان کاهش خطا در فرآیند ها است در واقع محور بررسی و تحلیل ها در شش سیگما فرآیند می باشد و نه افراد . تمرکز سازمان برای کشاندن سطح کل به سطح شش سیگما با تمرکز بر فرآیند آغاز می گردد لذا تدوین فرآیندهای واقعی اصلی از اهمیت ویژه برخوردار است

 


اهداف نهایی ( Six Sigma ) :

 

اهداف شش سیگما در سازمان که بسیار صریح و مورد تاکید است عبارتند از :

 

• افزایش سهم بازار

 

• کاهش استراتژیک هزینه ها

 

• رشد سود نهایی

 


سیگمای فرایند

 

سیگمای فرایند شاخصی است که قابلیت فرایند را با توجه به مشخصه های فرایند نشان می دهد . از آنجایی که سیگمای فرانید ، وجوه مشترکی با قابلیت فرایند دارد ، در موارد ذیل به کار می آید :
• هرموقعیتی که بتوان میزان ضایعات در برآورده سازی مشخصات مورد نظر مشتری را حساب کرد .
• در فرایند های چند مرحله ایی که دستیابی به یک معیار کلی از عملکرد فرایند مورد نظر باشد .
درجه بندی سیگمای فرایند به صورت زیر است :

" شکل 1- سیگمای فرایند "

 

روش استاندارد تعیین DPMO ( تعداد قطعات خراب در یک میلیون فرصت خرابی ) ، استفاده از داده های واقعی فرایند و شمردن تعداد فرصت های خرابی است که خارج از حدود مشخصه ها قرار دارند و سپس این عدد به مقیاس میلیون آورده می شود .

 

(Defect Per Million Opportunitis) DPMO جدول ذیل ، مقادیر خطا را بر حسب واحد بیان می دارد :

" شکل 2- در صد خطا در سیگمای فرایند "

 

هرگاه سازمانی به سطح شش سیگما برسد این به آن معنی است که حدود 9997/99 درصد از فرصت ها خطا نبوده اند . برای یک سازمان خطای بیشتر به منزله هزینه بیشتر و کیفیت پائین تر و در نتیجه کاهش میزان ارزش ایجاد شده برای مشتریان و به دنبال آن از دست دادن سطح رقابت پذیری و سهم بازار خواهد بود و توجه داشته باشیم از دید مشتریان ، حتی یک خرابی ، نشان دهنده مشکل است .

 

چرخه DMAIC

 

چرخه DMAIC متدولوژی نتیجه گرایی می باشد که پروژه های شش سیگما برمبنای ان انجام می گیرند . بعبارتی ساده تر چرخه DMAIC روش سیستماتیک و منظمی ست برای حل مسائل و پیشبرد این دست از پروژه ها . DMAIC مخفف کلمات Define ( تعریف ) ، Measure ( اندازه گیری) ، Analyze ( تحلیل) ، Improve ( بهبود ) ، Control ( کنترل ) می باشد . چرخه DMAIC یک رویکرد ساخت یافته ، منسجم و همه جانبه برای بهبود فرایند است و شامل 5 فاز ذکر شده می باشد که هر فاز بطور منطقی همانطور که به فاز بعدی مرتبط است به فاز قبلی نیز مربوط می شود . دلیل دنبال کردن چنین متدولوژی منسجمی ، رسیدن به هدف متعالی شش سیگما با 3.4 واحد خرابی در میلیون می باشد .

 

«شکل 3- چرخهDMAIC - D(Define) M(Measure) A(Analyze) I(Improve) C(Control)»

 

فازیک- Define ( تعریف )
در فاز تعریف ، اهداف و مرزهای پروژه بر اساس دانش مجریان پروژه از اهداف تجاری سازمان ، نیازهای مشتری و فرایندی که برای رسیدن به سطح سیگما لازم است بهبود داده شود ، تعیین می گردد .

 

ابزارهایی که اغلب در فاز تعریف استفاده می شوند عبارتند از :
• منشور پروژه - charter : قراردادی است که بین رهبر سازمان و تیم پروژه در ابتدای پروژه ایجاد می شود . اجزا منشور پروژه عبارتند از : مورد تجاری ( تاثیر مالی ) ، تعریف مشکل ، تعریف اهداف ، محدوده پروژه ، نقش اعضای تیم ، نقاط عطف و اقلام قابل تحویل پروژه و در نهایت پشتیبانی های مورد نیاز .

 

• تحلیل ذی نفعان : برای کاهش مقاومت در برابر تغییرات هنگام پیاده سازی بهبود ها ، لازم است که خیلی سریع ، ذی نفعان پروژه مشخص شده و برنامه ای برای ارتباط با هر کدام از انها تدوین شود .
• SIPOC : نقشه کلی فرایند است که شامل تامین کنندگان (Supplier) ، ورودیها (Input) ، فرایند (Process) ، خروجیها (Outputs) و مشتریان (Customers) می باشد . براساس خروجی فرایند در مورد کیفیت قضاوت می شود . کیفیت خروجی فرایند با تحلیل ورودیها و متغیرهای فرایند بهبود داده می شود .

 

• صدای مشتری - VOC : صدای مشتری (voice of customer) ، برای توضیح نیازهای مشتری و درکی که مشتری از محصول یا خدمت ارائه شده توسط سازمان دارد به کار می رود . صدای مشتری برای شناسایی عوامل کلیدی اثر گذار در رضایت مشتری مورد استفاده قرار می گیرد .
• نمودار وابستگی : نمودار وابستگی ابزاری است که اظهارات افراد را در گروههای مرتبط سازماندهی می کند .

 

• مدل ‏کانو : تحلیل و درک نوع نیازمندیهای مشتری .
• بازده کلی ( Rolled Throughput Yield ): روشی جهت تعیین بازده فرایند جاری .

 

• درخت - CTQ : مشخصه های بحرانی کیفیت (Critical To Quality ) ابزاری است که صدای مشتری را به نیازمندی های کیفی محصول / خدمت تبدیل می کند

 

در پایان فاز تعریف ، تیم پروژه باید قادر باشد موارد زیر را به حامی پروژه( champion ) توضیح دهد :

 

• چرا این پروژه مهم است .

 

• برای اینکه پروژه با موفقیت انجام شود باید به چه اهداف تجاری ( مالی ) برسد .

 

• چه افرادی در پروژه مشارکت دارند ( حامیان پروژه- مشاوران – رهبر تیم و اعضا )

 

• این پروژه با چه محدودیتهایی ( بودجه ، زمان ، منابع ) مواجه است .
• چه فرایند کلیدی در این پروژه دخیل است ( تامین کنندگان ، ورودی ، خروجیها ومشتریان – SIPOC )
• میزان بازده فرایند جاری چیست .
• نیازمندی های مشتری یا مشخصه های محصول تولیدی یا خدماتی چه چیزهایی هستند .
فاز دو – Measure ( اندازه گیری)
در فاز اندازه گیری ، هدف این است که با ایجاد درک واقعی از مشکلات و شرایط فرایند موجود ، مکان یا منابع مشکلات به دقت مشخص گردد این فعالیت موجب خواهد شد دامنه علل بالقوه ایی که باید در فاز تحلیل ( فاز 3 ) بر انها تمرکز کرد کوچک تر شود بخش مهم فاز اندازه گیری محاسبه قابلیت پایه فرایند است و قابلیت فرایند ، معیاری است که به طور خلاصه میزان تغییرات مربوط به مشکلات مورد نظر مشتری در فرایند را بیان می کند .
ابزار های مورد استفاده در فاز اندازه گیری :
1- برنامه جمع آوری داده ها ، 2- فرم های جمع آوری داده ها ، نمودارهای کنترل ،3 - نمودارهای فراوانی ، 4- گیج R7R ، 5- نمودارهای پارتو ، 6- ماتریس اولویت بندی ، 7- FMEA ،8- قابلیت فرایند ،9- سیگمای فرایند ، 10- نمونه گیری ، 11- طبقه بندی و 12- نمودارهای سری های زمانی ( run chart )

 

در پایان فاز اندازه گیری ، تیم پروژه باید قادر باشد موارد زیر را به حامی پروژه( champion ) توضیح دهد :
• مشکل یا مشکلات اصلی بطور مشخص چه چیزهایی هستند .
• داده ها چه الگوئی را نشان داده اند .
• قابلیت فعلی فرایند چیست .
فاز سه – Analyze ( تحلیل)

 

در فاز تحلیل ، تئوری هایی در مورد علل ریشه ای ایجاد شده و با استفاده از داده ها سنجیده می شوند و در نهایت علل ریشه ای مشکلات شناسایی می شوند . علل شناسایی شده ، پایه ای را برای ارائه راه حل ها در فاز بعدی ( فاز بهبود ) شکل می دهند .
ابزارهای مورد استفاده در فاز تحلیل :
1- نمودار وابستگی ،2- طوفان فکری ،3- نمودارهای علت و معلول ،4- نمودارهای کنترل ، 5- فرم های جمع آوری داده ، 6- برنامه جمع آوری داده ،7- طرح آزمایشات( DOE ) ، 8-نمودارهای جریان ( فلوچارت ها ) ، 9- نمودار های فراوانی ، 10- آزمون های فرض ،11- نمودار پارتو ، 12- تحلیل رگرسیون ،13- متدولوژی سطح پاسخ ، 14- نمونه گیری ،15- نمودارهای پراکنش ، 16- نمودارهای فراوانی طبقه بندی شده .
در پایان فاز تحلیل ، تیم پروژه بایستی قادر باشد ضمن بیان عللی که در فاز بعدی ( بهبود ) بر آنها تمرکز خواهند کرد در مورد موارد زیر نیز باید به حامی پروژه( champion ) پاسخ گو باشد :

 

• چه علل بالقوه ای شناسایی شده است .
• بر روی چه عللی سرمایه گذاری صورت خواهد گرفت و چرا .
• برای بررسی و تایید آن علل چه داده هایی جمع آوری شده است .
• داده ها چطور تفسیر شده است .

 

فاز چهار - Improve ( بهبود )
در فاز بهبود برای عللی که در فاز قبل بررسی بررسی شد ، راه حل هایی ارائه می گردد ، این راه حل ها پیاده سازی شده و در نهایت نتایج آنها ارزیابی می گردند . در این مرحله بایستی با استفاده از داده ها نشان داده شود که راه حل های ارائه شده ، مشکلات را حل کرده ، و منجر به بهبود شده اند .
ابزارهای مورد استفاده در فاز بهبود :
1- طوفان فکری ، 2- اجماع ( توافق عمومی) ، 3- تکنیک های خلاقیت ، 4- جمع آوری داده ها ، 5- طرح آزمایشات ، 6- نمودارهای جریان ، 7- FMEA ، 8- آزمون های فرض ،9- ابزارهای برنامه ریزی ، 10- تحلیل ذی نفعان .
در انتهای فاز بهبود ، تیم پروژه باید قادر باشد در خصوص موارد زیر به حامی پروژه( champion ) توضیح دهد :
• چه راه حل هایی شناسایی شده است
• در انتخاب یک راه حل چه معیارهایی بکار برده شده است
• راه حل های مختلف با استفاده از آن معیار ها چگونه امتیاز دهی شده است .
• نحوه برنامه ریزی های انجام شده برای پیاده سازی راه حل ها چگونه است .

 

فاز پنج - Control ( کنترل )

 

در طول فاز بهبود راه حل به طور آزمایشی اجرا شده است و برنامه ریزی های لازم برای اجرای راه حل به طور کامل انجام شده است . ارائه راه حل برای یک مشکل تنها بطور موقتی مشکل را برطرف می سازد . کاری که در فاز 5 یعنی فاز کنترل انجام می شود ، حصول اطمینان از حل مشکل و در نهایت اینکه روش های جدید به مرور زمان بهبود داده می شوند .
ابزارهای مورد استفاده در فاز کنترل :
1- نمودارهای کنترل ، 2- جمع آوری داده ، 3- نمودارهای جریان ، 4- نمودارهای فراوانی ، 5- نمودارهای پارتو ، 6- نمودارهای کنترل کیفیت فرایند ، 7- استانداردسازی .
در انتهای فاز کنترل تیم پروژه بایستی قادر باشد در خصوص موارد زیر به حامی پروژه( champion ) توضیح دهند :
• به کمک داده ها اثر بخشی راه حل ها را نشان دهند و نحوه مقایسه نتایج واقعی با برنامه را مشخص نمایند .
• چگونگی استاندارد سازی روش های جدید .
• نحوه نظارت بر فرایند ها و چگونگی حصول اطمینان از مطلوب بودن نتایج حاصله .
• یافته های کلیدی چه هستند و تیم برای بهبود های آتی چه پیشنهاداتی را ارائه می کنند .
توجه :
در خصوص چرخه ذکر این نکته ضروری است که شروع هرفاز ، منوط به اتمام فاز قبل نیست ، بلکه در اجرا یک پروژه شش سیگمایی ، در حالی که هنوز فاز تعریف به اتمام نرسیده ، می توانید فاز بهبود را با تکیه بر دانسته های اعضا تیم شروع کنید . یا اینکه گذر از فاز تعریف بمنزله بسته شدن این فاز نیم باشد بلکه در هر مرحله قادر خواهید بود فاز تعریف Define را مورد بانگری قرار دهید.

شش سیگما SIX SIGMA روش
کاهش خطا ها
Reduce variation تئوری
1. فاز تعریف(define)
2. فاز اندازه گیری (measure)
3. فاز تجزیه و تحلیل (analyze)
4. فاز بهبود (improve)
5. فاز کنترل (control) فازهای اجرائی
تمرکز بر مشکلات
Problem focused تمرکز
• وجود مسئله ( مشکل ) محرز است
• خطاها قابل اندازه گیری و سنجش است .
• خروجی سیستم بهبود می یابد اگر خطا ها در تمام فرایند ها کاهش یافته باشند فرضیات
یکسان شدن خروجی فرایند ها
Uniform process output نتایج اولیه
1. کاهش اتلافات
2. افزایش توان عملیاتی
3. کاهش سطح موجودی ها
4. ارتقاء کیفیت نتایج ثانویه
بهبود یافتن فرایندها بطور مستقل نقاط ضعف

" جدول شماره 1 ؛ مشخصه های متدولوژی شش سیگما "

دروازه ورود به حوزه سیگما ها ، رفع عیوب ، اتلافات و خطاهای مشهود از طریق روشهای سریع نظیر مفاهیم و تکنیک های تفکر ناب می باشد . چرا که برای افزایش نرخ سیگما نیاز است افزایش نمایی در کاهش عیوب و اتلافات بوجود آید . هانطور که در ابتدای بحث اشاره شد شش سیگما در واقع معرف روش شناسی سیگماها است این به آن معنا است که شش سیگما هدفی مشخص است که بایستی از مراحل و سطوح قبلی سیگماها بگذرد ( 1سیگما به 6سیگما ) برای سازمانی که رویکرد فوق را دنبال می کند ابتدا ورود به حوزه سیگماها و تعیین وضعیت موجود و سپس طی مراحل بهبود تا رسیدن نهایی به سطح شش سیگما 4/3 خطا در میلیون فرصت برنامه ریزی می گردد . سازمانها بایستی در وهله اول به حذف و رفع اتلافات و عیوب مشهود متمرکز گردند و سپس در مراحل بعد ( سیگمای بالاتر) فرایند ها را با متدولوژی شش سیگما در کانون توجه خود قرار دهند . در بخش بعدی به ابزاری که سازمان ها با بهره گیری از ان می توانند بستر مناسبی جهت ورود به حوزه سیگما ها فراهم اورند یعنی مدل تفکر ناب خواهیم پرداخت .

 

بخش دوم - تفکر ناب ( Lean Thinking )
مفهوم بنیادی تفکر ناب ، در ریشه کن کردن اتلاف و آفرینش ارزش در سازمان نهفته است . تفکر ناب نگرشی است ، برای افزایش بهره وری و ارزش آفرینی مستمر ، و حداقل کردن هزینه ها و اتلافات . این تفکر شیوه ای را فراهم می کند که از طریق آن بتوان با منابع کمتر ، تجهیزات کمتر ، زمان کمتر، فضای کمتر، به بیشترین ها دست یافت و با توجه به نیاز مشتری و در عین حال با تامین درست نیاز مشتریان به آنها نزدیک شد . از طریق این نوع نگرش می توان نظام تولید ناب را در سازمان جاری کرد .
کاهش قابل ملاحضه هزینه ها ، افزایش کیفیت محصولات ، تحویل به موقع خدمات و محصولات به مشتریان ، افزایش ایمنی کارکنان و بهبود وضعیت نیروی انسانی از مصادیق فرایندهای بهره ور است . سازمانی قادر به دستیابی به اهداف شمرده شده است که فرایند های جاری در آن در حد قابل قبولی بهره ور باشند . سازمان ها می توانند با پیش رو قرار دادن الگو تفکر ناب ( Lean Thinking )به بهره ور کردن فرایند های خود بپردازند .

 

اتلاف - Muda یا (waste)
مفهوم اتلاف زدائی در تفکر ناب از اهمیت خاصی برخوردار است چیزی که کلیه عصر ها و سیستم های زمان اعم از صنعتی و خدماتی را تحت الشعاع برنامه های خود قرار می دهد . این مهم یعنی حذف اتلاف ها ، همان نگرشی است که می توان ان را در زنجیره فعالیتهای اقتصادی مطرح ساخت بدین مفهوم که با تلقی کلیه سیستم ها و افراد به عنوان مشتری ، سازمان ها در زمان تدوین برنامه ریزی استراتژیک و توصیف رسالت خود ، تعهد خودشان را نسبت به کلیه مشتریان داخلی و بیرونی با شناسایی و حذف اتلافات در جهت حفظ و توسعه منابع انان ابراز می دارند .
انواع اتلاف های موجود در سازمان - Muda یا ( waste ) :
1. اتلاف ناشی از موجودی اضافی (Muda of inventory)
2. اتلاف ناشی از حمل و نقل (Muda of transportation)
3. اتلاف ناشی از قطعات معیوب (Muda of defect)
4. اتلاف ناشی از فرآیندهای کاری (Muda of process)
5. اتلاف ناشی از زمان انتظارو بیکاری ( Muda of waiting )
6. اتلاف ناشی از حرکت های زائد ( Muda of motion)
7. اتلاف ناشی از تولید اضافی (Muda of over production)

 

اصول تفکر ناب - lean thinking
تفکر ناب را می توان در پنج اصل خلاصه کرد . با درک دقیق این اصل ها و سپس با تلاش برای گره زدن آنها به یکدیگر ، می توان ضمن بکارگیری کامل شیوها و فنون ناب به راهکاری پایدار در ناب سازی سازمان و فرایند های ان دست یافت . این پنج اصل عبارتند از :
1 – تعیین دقیق ارزش هر محصول معین ( value)
2 – شناسایی جریان ارزش محصول ( value stream )
3 – ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش ( flow )
4 – امکان دادن به مشتری تا بتواند این ارزش را از تولید کننده بیرون بکشد ( pull )
5 – تعقیب کمال ( perfection )

 

اصل اول - تعیین ارزش ( value)
نقطه شروع اساسی تفکر ناب ، ارزش است . این تنها مصرف کننده نهایی است که می تواند ارزش را تعریف کند و ارزش ، تنها هنگامی دارای معنا و مفهوم است که در چهارچوب یک محصول معین بیان شود ، محصولی که نیازهای مصرف کننده خود را با قیمتی معین و در زمانی معین برآورده سازد . توجه داشته باشیم که این تولید کننده است که ارزش را می آفریند .
در این فصل دو موضوع بایستی مورد توجه قرار گیرد یکی محصولات معینی است که تولید کننده منتظر است تا مصرف کنندگان معینی ، درازای قیمت معینی انها را خریداری کنند ، تا سبب چرخش کسب و کار شرکت باشد و دیگری نحوه اصلاح عملیات تولید و کیفیت تحویل این محصولات است به گونه ای که بطور پیوسته از هزینه های اصلی انها کاسته شود . از این رو ، تفکر ناب باید با تلاشی آگاهانه آغاز شود برای تعریف دقیق ارزش در چهار چوب محصولاتی معین که واجد قابلیت های معینی هستند و در ازای بهایی معین ارائه می شوند که حاصل برقراری گفتگو با مشتریان معین است .
بنگاه های اقتصادی ناب پیوسته باید همراه با گروه های محصول خود ، به بازنگری مستمر ارزش بپردازند و همواره از خود بپرسند آیا بهترین تعریف را برای آن یافته اند ؟ ضرورت بسیار دارد که تولید کنندگان به تعریف مجدد ارزش بپردازند ، چرا که این امر کلید دستیابی به خریداران بیشتر است ، و توانایی یافتن خریداران بیشتر و فروش سریعتر ، اهمیت بسیاری برای موفقیت در تفکر ناب دارد . سازمان های ناب در این صورت ، خواهند توانست مقادیر قابل توجهی از منابع و ذخایر خود را آزاد کنند .
عنصر نهایی در تعریف ارزش ، هزینه هدف است . وقتی محصول تعریف می شود ، مهمترین وظیفه در امر تعین ارزش ، ان است که بر اساس مقدار منابع و نیروی مورد نیاز برای ساخت محصولی که واجد مشخصات و قابلیت های معینی است ، هزینه هدف ( target cost ) تعیین شود ، بشرط انکه موداهای(muda) مشهود و موجود در فرایند حذف شده باشد .
بنگاه های اقتصادی ناب مجموعه قیمت ها و مشخصه هایی را که توسط شرکت های معمول و متعارف به خریداران پیشنهاد می شود ، بررسی می کنند و سپس می پرسند از طریق کاربرد شیوه های ناب ، چه مقدار از هزینه ها قابل کاهش است و آنها در واقع می پرسند ، هزینه بدون مودای ( muda free cost ) این محصول ، وقتی که گام های غیر ضروری حذف شوند و ارزش به حرکت درآید ، چقدر خواهد بود ؟ چنین هزینه هدفی به طور قطع ، بسیار پایین تر از هزینه هایی است که رقبا متحمل می شوند .
کوتاه سخن اینکه تعیین درست ارزش ، نخستین گام در راستای تفکر ناب است و راهی که به تهیه کالا یا خدمات اشتباه می انجامد ، همانا مودا (muda) است .

 

اصل دوم – شناسایی جریان ارزش ( value stream )
جریان ارزش مجموعه ایی است از کلیه اعمال ضروری برای یک محصول معین ، این موضوع شامل همه فرایند های تولید محصولات و خدمات یعنی از انگاره تا ورود محصول و خدمات به بازار را در برمی گیرد . شناسایی کل جریان ارزش برای هر محصول معین و گاهی برای خانواده هر محصول ، گام بعدی تفکر ناب است . به این طریق وجود حجم بسیار زیاد مودا (muda) در سازمان برملا می گردد .
نقشه جریان ارزش ، همه اعمال لازم برای طراحی ، سفارش و ساخت یک محصول معین را شناسایی می کند ، تجزیه و تحلیل جریان ارزش ، نشان میدهد که در طول جریان ارزش سه نوع فعالیت صورت می گیرد :
1. فعالیت هایی که معلوم میشود آشکار ارزش آفرین اند .
2. فعالیت هایی که معلوم میشود ارزش آفرین نیستند ولی بدلیل دانش فنی موجود و دارایی های تولیدی ، اجتناب ناپذیرند . ( مودای نوع اول ) .
3. فعالیت های اضافی بسیاری که معلوم میشود هیچ ارزشی نمی آفرینند و بی درنگ قابل حذف هستند . ( مودای نوع دوم )

 

توجه داشته باشیم پس از تفکیک فعالیت ها سازمان به سه مقوله فوق ، موداهای نوع دوم بی درنگ می توانند حذف شوند و راه برای رفتن به سوی رفع فعالیت های باقیمانده ایی ( مودای نوع اول ) که ارزش آفرین نیستند هموار خواهد شد .

 

اصل سوم - ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش ( flow )
هنگامی که ارزش به طور دقیق تعیین می شود و بنگاه اقتصادی ناب جریان ارزش یک محصول معین را نقشه برداری کرده و گام های پر اتلاف حذف می شوند ، آنگاه نوبت گام بعدی تفکر ناب فرا می رسد ، که همانا به حرکت در آوردن گام های ارزش آفرین است . حرکت ( flow ) عبارتست از انجام وظایف بطور پیش رونده در طول جریان ارزش به گونه ای که یک محصول بدون توقف ، بدون ضایعات ، و بدون پس روی ، از طراحی به بازار ، از سفارش به تحویل و از مواد خام به دست خریدار برسد . برای دستیابی به این منظور ، وقتی ارزش تعریف شد ، و کل جریان ارزش مشخص شد ، نخستین گام توجه بر یک هدف واقعی است . یعنی تمرکز بر یک طرح معین ، یک سفارش معین ، خود محصول و پیش چشم داشتن آن از آغاز تا پایان . گام دوم نادیده گرفتن مرزهای سنتی شغل ها ، مسیرهای شغلی ، کارکردها و شرکت ها است تا بنگاه اقتصادی ناب شکل گیرد، پدیده ایی که می تواند همه موانع موجود بر سر راه حرکت پیوسته محصول معین را از میان بردارد . سومین گام ، بازاندیشی وظائف معین و ابزار الات است ، به این منظور که هرگونه پس روی و وقفه از بین برود و طراحی ، سفارش و تولید یک محصول معین بتواند پیوسته پیش برود .
بطور خلاصه شیوه به حرکت درآوردن ارزش عبارتند از:
1. عطف توجه به یک هدف واقعی ، یعنی تمرکز بر یک طرح معین یا یک سفارش معین و یا خود محصول و تحت نظر گرفتن آن از آغاز تا پایان.
2. نادیده گرفتن مرزهای سنتی شغل‌ها، مسیرهای شغلی، کارکردها و سازمان‌ها است تا یک سازمان ناب پدید آید.
3. بازاندیشی وظایف کاری به این منظور که موداها (muda) حذف شوند.
این سه مرحله باید همزمان انجام شوند این مرحله تمامی ساختارها یا فعالیتهایی که موجب مودا (muda) در جریان تولید می‏شوند و زمان انتظار ساخت را افزایش می‏دهند، شناسایی و حذف می‏کند.

 

اصل چهارم - امکان دادن به مشتری تا بتواند این ارزش را از تولید کننده بیرون بکشد
بیرون کشیدن (pull) به معنای ان است که هیچ شرکتی در بالای جریان ، کالا یا خدماتی را تولید نکند مگر آنکه مشتری پایین جریان ، ان را خواسته باشد . بهترین راه برای درک منطق بیرون بیرون کشیدن ، ان است که ابتدا بسراغ یک مشتری واقعی برویم که یک محصول واقعی می خواهد ، سپس به عقب بازگردیم و همه گام هایی که باید برداشته شود تا محصول مورد نظر به دست مشتری برسد را مورد بررسی قرار دهیم . این سیستم در تقابل با بیرون راندن ( push ) قرار می گیرد . اصل بیرون کشیدن قوانین و قواعد مربوط به برنامه ریزی و کنترل موجودی مواد و محصولات ( کامل و یا نیمه ساخته ) ، همچنین نحوه تغذیه خطوط تولید ، نحوه ارتباط کارخانه مادر با تامین کنندگان ( supplier ) را دگرگون خواهد کرد . بکار گیری تکنیک تولید بموقع (JIT) راهگشای کار سازمان ها در امکان دادن به مشتری تا بتواند این ارزش را از تولید کننده بیرون بکشد .

 

اصل پنجم - تعقیب کمال ( perfection )
هنگامی که سازمان ها به تعیین درست ارزش ، شناسایی کل جریان ارزش ، ایجاد گام های ارزش آفرین برای ایجاد حرکت پیوسته محصولات معین دست می یازند و اجازه می دهند مشتری ارزش را از بنگاه اقتصادی بیرون کشد ، زمان پرداختن به اصل پنجم تفکر ناب ، یعنی تعقیب کمال است . و کمال عبارتست از از بین بردن کامل مودا (muda) به طوری که همه فعالیت هایی که طی جریان ارزش انجام می گیرند ، ارزش آفرین باشند .

 

بستر سازی و توسعه فرهنگ سازمانی با مفاهیم تفکر ناب
سازمان ها جهت تبدیل شدن به بنگاه اقتصادی ناب ، بایستی بسترهای مناسب را جهت نهادینه شدن تفکر ناب در کلیه سطوح مهیا نمایند ، نهادینه شدن این تفکر ارتباط تنگاتنگی با نوع نگرش و ارزش های حاکم بر سازمان و کارکنان آن دارد . ناب اندیشدن بایستی در سازمان به یک فرهنگ تبدیل شود و بدانیم هر قدر التزام و تعهد افراد به ارزشهای اساسی و محوری سازمان ( نظیر ناب اندیشیدن ) بیشتر باشد و اعضای بیشتری به این ارزش معتقد باشند آن فرهنگ و ارزش قوی‌تر است و تأثیر بیشتری بر رفتار اعضای سازمان دارد ، در یک فرهنگ قوی توافق بیشتری درباره رسالت سازمان وجود دارد و وحدت هدف موجب همبستگی، وفاداری، تعهد سازمانی و کاهش ترک خدمت می‌شود، در یک فرهنگ قوی مدیریت برای هدایت رفتار کارکنان نیاز کمتری به قوانین و رویه‌های رسمی دارد چرا که وقتی کارکنان فرهنگ سازمان را بپذیرند، راهنماهای رفتار، درونی می‌شود از طرفی برای اینکه افراد سازمان ارزشهای فرهنگ را بپذیرند باید آنها را بشناسند . بنابراین اولین اقدام عملی جهت بستر سازی برای نهادینه شدن تفکر ناب در یک سازمان ، آموزش این مفاهیم به کارکنان آن سازمان است و رسیدن به این باور که :
تغییر نتایج یعنی . . .
• ما باید رفتارمان را تغییر دهیم .
• برای تغییر رفتار ما باید تفکرمان را تغییر دهیم .
و چون همه چیز برخاسته از اندیشه آدمیان است نه تکنولوژی و دانش ، انسان درشیوه نوین تولید در مرکز سیستم جای می گیرد و به آن روح و معنا می بخشد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  53  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه ایی توصیفی بین ابزارهای حل مسئله

تحقیق در مورد مقایسه ایی توصیفی بین ابزارهای حل مسئله

اختصاصی از فی گوو تحقیق در مورد مقایسه ایی توصیفی بین ابزارهای حل مسئله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مقایسه ایی توصیفی بین ابزارهای حل مسئله


تحقیق در مورد مقایسه ایی توصیفی بین ابزارهای حل مسئله

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه53

 

فهرست مطالب

 

مقدمه

بخش اول - شش سیگما( Six Sigma )

تعریف ( Six Sigma ) :

  • رشد سود نهایی



سیگمای فرایند

اهداف نهایی ( Six Sigma ) :



چرخه DMAIC

فازیک- Define ( تعریف )

فاز دو – Measure ( اندازه گیری)

فاز چهار - Improve ( بهبود )

  چکیده:

عرصه کنونی کسب و کار ، تصویری جدید از سازمان ارائه می کند با این نگرش جدید ، سازمان مجموعه ای از فرایندهایی است که هدف آنها ایجاد ارزش برای مشتری است و مستلزم ایجاد ارزش برای مشتری ، آفرینش ارزش در خود سازمان است . برنامه سازمانی که می خواهد رویکرد فوق را دنبال کند در وهله اول ورود به حوزه سیگما هاست و در مرحله بعد طی مراحل بهبود تا رسیدن به سطح شش سیگما( six sigma) یعنی 3.4 خطا در یک میلیون فرصت می باشد . مفهوم بنیادی تفکر ناب ، در ریشه کن کردن اتلاف و آفرینش ارزش در سازمان نهفته است . تفکر ناب نگرشی است ، برای افزایش بهره وری و ارزش آفرینی مستمر و حداقل کردن هزینه ها و اتلافات ، به این ترتیب می توان دروازه ورود به سرزمین سیگما ها را ، رفع عیوب ، اتلافات و خطاهای مشهود از طریق روشهای سریع ، نظیر مفاهیم و تکنیک های تفکر ناب( lean thinking ) دانست . چرا که برای افزایش نرخ سیگما نیاز است افزایش نمایی در کاهش عیوب و اتلافات بوجود آید .
با گذار از سیگماهای پایین تر به سیگمای بالاتر کانون توجه طرح های بهبود سازمان بر فرایند ها منعطف می گردد . متدولوژی شش سیگما این امکان را به سازمانها می دهد که با بهره گیری از این متدولوژی ، خطای فرایندها را به حداقل رساند از طرفی تئوری محدودیتها(
TOC ) معتقد است که هر سیستم ( متشکل از یک یا چند فرایند ) دست کم دارای یک محدودیت است و وجود محدودیتها نشان دهنده پتانسیل برای رشد و انجام تغییرات نتیجه بخش می باشد . تمرکز اصلی تئوری محدودیتها از طرفی بر افزایش بهره وری ازطریق مدیریت محدودیتها و از طرف دیگر افزایش کمی و کیفی خروجی فرایند هاست . پیاده سازی ، بکار گیری و بهره مندی توامان نظام تفکر ناب ، متدولوژی شش سیگما و مدل تئوری محدودیت ها ، بعنوان طرح های های بهبود ( improvement programs ) می تواند برنامه راهبردی اغلب سازمان ها و بنگاههای اقتصادی جهت نیل به هدف بنیادین خود یعنی ایجاد ارزش برای مشتری باشد .



 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مقایسه ایی توصیفی بین ابزارهای حل مسئله